کد خبر: ۴۹۲۲۲۴
تاریخ انتشار:
بولتن نیوز بررسی می‌کند؛

جای خالی سریال‌های فاخر در برنامه پخش سیما/ چرا سریال‌های پربیننده شبکه خانگی قربانی اخبار منفی می‌شوند؟

درحالی‌که شبکه‌های ماهواره‌ای با فیلم‌ها و سریال‌های مبتذل، برای در دست گرفتن اوقات فراغت ایرانیان لشگر کشی کرده‌اند، جای خالی سریال‌های فاخر در سیما به‌شدت به چشم می‌خورد...
گروه فرهنگی: چند سالی است که صداوسیما خالی از محتوای فاخر و ارزشمند شده است. این در حالی است که تجربه نشان داده است سریال‌های فاخر، در شبکه‌های تلویزیونی نه‌تنها توفیقی فراوان در جذب مخاطب دارند، بلکه از زاویه‌ای دیگر، یعنی آموزش‌وپرورش نیز تأثیرگذار هستند.
جای خالی سریال‌های فاخر در برنامه پخش سیما/ چرا سریال‌های پربیننده شبکه خانگی قربانی اخبار منفی می‌شوند؟
به گزارش بولتن نیوز، در سال‌های گذشته سریال‌های فاخری تولیدشده است که بازپخش آن‌ها از صداوسیما نیز همچنان برای بینندگان جذاب است اما متأسفانه در سال‌های اخیر به‌دشواری می‌توان از سریالی نام برد که برازنده صفت فاخر و پربیننده، به‌صورت توامان باشد.

دهه شصت هرچند دفاع، مهمترین دغدغه تمامی ارکان دولتی و حکومتی و مردمی بود اما نگاهی به آثار تلویزیونی تولیدشده در این سال‌ها نشان می‌دهد فهرست فاخرها فهرست بلندتری نسبت به‌پیش از آن است.

همین امروز هم آهنگ تیتراژ هزاردستان به نوستالژی ایرانیان بدل شده است هم مناجات خوانی سید حسن جوری در سربداران.

بازگویی بخش‌هایی از تاریخ ایران در قالب این سریال با چنان اقبالی از سوی بینندگان تلویزیونی مواجه شد که هنوز هم این سریال‌ها بینندگان پر و پا قرصی دارند و بازپخش آن‌ها می‌تواند زمینه را برای جذب انبوهی از بینندگان، حتی در نسل جدیدی که دهه شصت را ندیده‌اند، مؤثر افتد.

سریال هزاردستان که به کارگردانی علی حاتمی در این دهه پخش شد، در دوران خود با اقبال عمومی بالایی مواجه شد. دیالوگ‌های ماندگار و پرمغز، داستان پیچیده و هزارلا و بازگویی بخش‌هایی از رنج رفته بر ایران، مشخصه اصلی این سریال است که سبک ویژه علی حاتمی را در خود داشت و در تمام این سال‌ها نیز تکرار نشده است.
جای خالی سریال‌های فاخر در برنامه پخش سیما/ چرا سریال‌های پربیننده شبکه خانگی قربانی اخبار منفی می‌شوند؟
دقتی که در این دوران بر ساخت جزءبه‌جزء سریال‌ها می‌شد را می‌توان از تیتراژ ابتدایی تا تیتراژ انتهایی دریافت. وقتی حتی تیراژ سریال‌ها داستانی مجزا را برای بازگویی در خود داشت.

سربداران نیز سردمدار صفت فاخر در این دهه تلقی می‌شود. شیخ حسن جوری با آن هیبت، با آن طمأنینه و آرامش، درحالی‌که سریال بازگوکننده بخش‌های ناپیدایی از تاریخ این سرزمین رد دوران حمله مغول بود، آن را به پای ثابت بحث‌های خانوادگی بدل کرده بود.

دهه شصت سریال‌های مناسب دیگری را نیز در خود دارد که شاید در قیاس با هزاردستان و سربداران، کمتر یادی از آن‌ها می‌شود اما بدون تردید هنوز هم به لحاظ ساختار و هم از منظر فیلم‌نامه و بازی‌ها، از بسیاری سریال‌های ساخته‌شده امروز، یک سر و گردن بالاتر می‌ایستند.

گرگ‌ها، با بازی ثریا قاسمی و سیاوش طهمورٍث و علی نصیریان، رعنا با بازی رویا تیموریان و پرویز پرستویی، ابوعلی سینا با بازی امین تارخ ازجمله این سریال‌ها هستند. افسانه سلطان و شبان و سریال امیرکبیر را نیز باید به فهرست بلندبالای سریال‌های فاخر و پربیننده دهه شصت اضافه کرد. در این دوران حتی سریال‌های خانوادگی چون آیینه، چنان درصدد انتقال حرف‌های روز جامعه و حل مشکلات بود که بازبینی آن در امروز دقیق نشان از موقعیت اجتماعی و اقتصادی ایران در دهه شصت دارد این در حالی است که هویت زمان از سریال‌های کنونی رخت بربسته و بسیاری فیلم‌ها و سریال‌ها به‌واقع به محلی برای "نمایش "و نه نمایش واقعیات جامعه ایران بدل شده‌اند.

جای خالی سریال‌های فاخر در برنامه پخش سیما/ چرا سریال‌های پربیننده شبکه خانگی قربانی اخبار منفی می‌شوند؟دهه هفتاد نیز این وضعیت کمابیش تداوم داشت. سریال روزی – روزگاری و گل پامچال محصول این دوران هستند. سریال‌هایی پر بازیگر با مضمونی آموزنده و فاخر. پس‌ازآن می‌توان سریال در پناه تو را سرسلسله سریال‌های نسل جدیدی، یا جوان گرا دانست. این سریال هرچند از صفت فاخر، با استناد به آنچه پیش‌ازاین بر سریال‌ها اطلاق می‌شد، فاصله دارد اما توانست بازگوکننده مشکلات جوانانی باشد که هنوز با بسیاری از بحران‌های به جا مانده از آن روزها دست به گریبان هستند.
 
دهه هشتاد نیز خالی از سریال‌هایی پربیننده و پرمفهوم نیست. شب دهم، روزگار قریب، مدار صفردرجه را می‌توان سه سریال شاخص این دهه دانست. اولی با کارگردانی حسن فتحی، مفهوم عشق آسمانی و راه رسیدن از زمین به آسمان را با استفاده از دستمایه محرم به تصویر کشید و روزگار قریب نیز زندگی محمد قریب، اولین پزشک اطفال را نشان داد. مدار صفر درجه نیز تصویری از عشق در جهان درگیر جنگ جهانی دوم را در خود دارد.

دهه نود اما دهه افول سریال‌هاست. از پایتخت که بگذریم، دیگر چیز دندان‌گیری از میان سریال‌های متعدد در دست نیست.

در این حوزه اما می‌توان سریال شهرزاد را موردتوجه قرارداد. سریالی که از پس سال‌ها توانست بینندگان فراوانی را از آن خود کند، آن‌هم با هزینه‌ای در حدود 5 هزار تومان در هر هفته.

سؤال اینجاست که چگونه می‌شود صداوسیما با آن ساختار حجیم و این مأموریت مهم در عرصه مقابله با تهاجم فرهنگی از ساخت چنین سریال‌هایی غفلت کرده است و درعین‌حال این دست سریال‌ها به‌جای حمایت، در برابر هجمه فرهنگی با اخبار ضدونقیض و منفی روبرو می‌شوند.


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین