کد خبر: ۴۶۹۲۱
تاریخ انتشار:

شهید مطهری و مسئله ایرانیّت

آنچه که این روزها تحت عنوان مکتب ایرانی بیان شده و متأسفانه بر آن تأکید می‌گردد، با اندک تأملی در اندیشه‌ها و‌ آرای شهید مطهری، به خوبی روشن می‌شود که هیچ تفاوتی با آن اندیشه ملت‌پرستی و قوم‌گرایی که اسلام را نشانه رفته ندارد.
روز دوازدهم اردیبهشت ماه مصادف است با سالروز شهادت علامه شهید استاد مرتضی مطهری رضوان‌الله تعالی علیه، هم او که پاره تن حضرت امام (ره) بود. مطهری دارای امتیازات خاصی در دوره خود بود. از جمله این امتیازات، توانایی در فهم عمیق تحولات روز در حوزه اندیشه بشری و بررسی آنها براساس ملاک‌ها و معیارهای دینی و شجاعت در بیان انحرافات بود. بر همین اساس آثار بیانی و قلمی استاد مطهری تفاوت قابل ملاحظه‌ای با آثار دیگر فرزانگان و علمای دین دارد. حضرت امام (ره) آثار مطهری را بدون استثنا مورد تأیید و همگان را به بهره‌برداری از آن توصیه فرمودند. یکی از آثار شهید مطهری، کتاب بسیار ارزشمند خدمات متقابل اسلام و ایران است. این کتاب در سال 1349 انتشار یافت و تا آبان‌ماه سال 1357 با مقدمه شهید مطهری، هشت بار به زیر چاپ رفت. یکی از نزدیکان شهید مطهری نقل می‌کرد که پس از انتشار این کتاب، عده‌ای از دوستان به آقای مطهری خرده گرفتند که در شرایط کنونی، موضوعات مهم‌تری وجود دارد که نیازمند تبیین است و چه ضرورتی داشت که شما به چنین موضوعی بپردازید. شهید مطهری که در دوراندیشی و آینده‌پژوهی کم‌نظیر بود، بیان می‌دارد که امواجی از ملیت‌گرایی در راه است و این امواج اساس اسلام را نشانه می‌رود. پس از مدتی تلاش گسترده رژیم ستم‌شاهی برای حذف ملاک‌ها، شاخص‌ها و ارزش‌های دینی با جایگزین کردن ملاک‌های ملی و قومی، از جمله تاریخ شاهنشاهی به جای تاریخ هجری شمسی و برپایی جشن‌های 2500 ساله، نشان داد که مطهری در تشخیص انحرافات، توطئه‌ها و دسیسه‌های دشمنان علیه اسلام از شم بالایی برخوردار است. مطهری در این کتاب سه موضوع را مورد بررسی دقیق قرار می‌دهد. موضوع ملت‌پرستی در عصر حاضر و جایگاه تفکر و اندیشه ملی‌گرایی و قوم‌گرایی در اندیشه دینی، موضوع خدمات اسلام به ایران و موضوع خدماتی که ایران و ایرانیان به اسلام داشته‌اند، محورهای اصلی کتاب است.

آنچه که این روزها تحت عنوان مکتب ایرانی بیان شده و متأسفانه بر آن تأکید می‌گردد، با اندک تأملی در اندیشه‌ها و‌ آرای شهید مطهری، به خوبی روشن می‌شود که هیچ تفاوتی با آن اندیشه ملت‌پرستی و قوم‌گرایی که اسلام را نشانه رفته ندارد. شهید مطهری در این راستا می‌نویسد: «حقیقت این است که مسئله ملیت‌پرستی در عصر حاضر برای جهان اسلام، مشکل بزرگی به وجود آورده است. گذشته از اینکه فکر ملیت‌پرستی برخلاف اصول تعلیماتی اسلام است، این فکر مانع بزرگی است برای وحدت مسلمانان.»


استاد مطهری ضمن بیان اینکه جامعه اسلامی از ملل مختلف تشکیل شده و به رغم گوناگونی از نظر نژاد و قومیت دارای فکر واحد، آرمان واحد و احساسات واحد است، جدایی میان آنها را مربوط به حکومت‌ها و سیاست‌های آنان در قرون جدید می‌داند. شهید مطهری موج ملیت‌گرایی را یک توطئه استعماری بر مبنای اصل «تفرقه‌بینداز و حکومت کن» ارزیابی کرده و با اشاره به سیاست‌های استعمار می‌گوید: «راهی بهتر از این ندید که اقوام و ملل اسلامی را متوجه قومیت و ملیت و نژادشان کند و آنها را سرگرم افتخارات موهوم نماید. به هندی بگوید تو سابقه‌ات چنین است و چنان، به ترک بگوید نهضت جوانان ترک ایجاد کن و «پان ترکیسم» به وجود آور، به عرب (که از هر قوم برای پذیرش تعصبات آماده‌تر است) بگوید روی عروبت و «پان عربیسم» تکیه کن و به ایرانی بگوید نژاد تو آریاست و تو باید حساب خود را از عرب که نژاد سامی است جدا کنی.»


اگر از منظر دینی، هم مسلمانان باید یک امت واحده را تشکیل دهند، از نظر استاد مطهری قومیت‌گرایی و تکیه هر یک از ملل اسلامی بر افتخارات قومی خود، می‌تواند آنها را تکه‌تکه کرده و در برابر هم قرار دهد. با انقلاب اسلامی، شعار وحدت اسلامی به یک اصل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شد.


حضرت امام خمینی (ره) برای تحقق این شعار و شکل‌گیری وحدت اسلامی، اولویت خاصی قائل بودند و از طرح هر موضوع اختلاف‌‌انگیز در این راستا پرهیز کرده و به شدت دیگران را هم پرهیز می‌دادند. بیداری اسلامی از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی است که هم‌اکنون در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا انقلاب‌های بزرگی را پدید آورده و می‌رود تا زمینه‌های همگرایی عملی میان مسلمانان در حوزه سیاسی را فراهم سازد. دشمنان به شدت نگران تحقق قطب قدرت اسلام با محوریت جمهوری اسلامی ایران هستند. نگرانی آنان از این جهت است که مردم ایران پرچم اسلام را برافراشته و ایرانیان از این جهت که عامل بیداری اسلامی هستند، مورد توجه سایر مسلمانان از ملل گوناگون قرار گرفته‌‌اند.


حال سؤال این است که دقیقاً در چنین شرایطی که سایر مسلمانان به ایرانی‌ها، به عنوان پرچمداران اسلام ناب می‌نگرند، طرح مکتب ایرانی از سوی افراد ذی‌نفوذ و مؤثر در حکومت و دولت اسلامی ایران چه معنایی دارد و چه اهدافی را تعقیب می‌کند؟ آیا طرح مکتب ایرانی به آن هدف آرمانی ملت ایران در انقلاب اسلامی برای تشکیل امت اسلامی کمک می‌کند یا بر‌عکس زمینه‌ها و بسترهای فراهم شده برای این کار از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون را نیز مخدوش می‌سازد؟ ممکن است بانیان و حامیان طرح مکتب ایرانی بگویند، مکتب ایرانی متفاوت از ملیت ایرانی و یا ناسیونالیسم قومی و نژادی بوده و در واقع بیانگر قرائت ایرانی‌ها از اسلام است. هر چند در این سخن نیز جای تأمل فراوان است، لکن از اساس این توصیه غیرقابل پذیرش است.


عمده دلیل برای قابل پذیرش نبودن این نوع توصیه، حرکت به سمت نوعی باستان‌گرایی از سوی بانیان طرح مکتب‌ایرانی است. وقتی کسانی که مکتب ایرانی را مطرح می‌کنند به موازات آن به سراغ هخامنشیان و منشور کورش، برجسته‌سازی جشن‌های نوروز و قداست‌بخشی به آن می‌روند، تمامی ناظران بیرونی را به این جمع‌بندی می‌رسانند که این حرکت نمی‌تواند ماهیت دینی و اسلامی داشته باشد. در همین راستا ملاحظه شد وقتی برای اولین بار موضوع مکتب ایرانی مطرح گردید، برخی از جریان‌های معاند و از جمله وهابی‌ها در شبکه‌های رسانه‌ای خود به ویژه در عربستان سعودی چه جار و جنجال‌هایی به راه انداختند.

یدالله جوانی/ جوان آنلاين


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین