استفاده
از ظرفیت همه مدیران كارآمد صرفنظر از گرایش سیاسی آنها در حوزههای
مختلف از جمله وزارت نفت باید در رأس امور قرار گیرد؛ متأسفانه چارچوب
كنونی در عزل و نصبها بیشتر نگاه به سلیقههای سیاسی افراد است كه این به
صلاح كشور و حوزه اقتصاد و انرژی یا عرصههای دیگر نیست.
براساس
آخرین رویدادها، هم اكنون در بدنه وزارت نفت و در حوزه معاونتها و مدیران
میانی، تنگناهایی وجود دارد، به طوری كه در این بخش سلیقههای بعضی مدیران
مجرب به كار گرفته نمیشود و یك نگاه سلیقهای موجب شده است تا به جای
آنها افرادی به كار گرفته شوند كه سابقه درخشانی ندارند.
آیا در عزل و نصبها و انتخاب مدیران نفتی در شركتها بهویژه شركت ملی مناطق نفتخیز جنوب، لابیهای مجلس هم تأثیری داشته است؟
بنده تاكنون با چنین مواردی روبهرو نشدهام و اطلاعی از وجود چنین لابیهایی ندارم.
به
عنوان رئیس كمیسیون انرژی تاكنون هیچ موردی نبوده است كه از مناطق نفتخیز
جنوب یا دیگر شركتها با بنده تماس گرفته باشند و بخواهند فشار بیاورند یا
برای عزل و نصبی سفارش كنند.
عده
زیادی كه در این شركتها بهویژه در جنوب كشور در بخش اكتشاف، تولید یا
فرآوری و پالایش نفت خام مشغول به كار هستند، افراد بومی استان خوزستان و
دیگر مناطق نفتی جنوب كشور هستند.
پس
نمیتوان اظهار داشت كه صنعت نفت در جنوب كشور، به طور كامل در اختیار
آنهاست و به دست این افراد میچرخد، اما با این حال در ردههای مختلف
كارگری، كارمندی، تكنسین، مدیریتی و مدیران ارشد مجموعه نفت در خوزستان،
این افراد حضور دارند و از گذشته تاكنون هم این روند بوده و ادامه داشته
است.
احساس میشود در برخی انتصابها گرایش به قومیتگرایی است. نظر شما در اینباره چیست؟
در
حوزه مناطق نفتخیز و در میان مدیران نفتی این منطقه، مسئله قومیتگرایی
مطرح نیست البته برخی انتقادها درباره عزل و نصبها در نظام مدیریت
شركتهای نفتی مطرح شده است.
افراد
باسابقهای كه از گذشته در حوزه مناطق نفتخیز جنوب مشغول خدمت بودهاند،
هماكنون به عزل و نصبهای اخیر در این حوزه انتقاد میكنند و اعتقاد دارند
كه در بعضی از این انتخابها، اصل شایستهسالاری و نخبهگرایی رعایت نشده
است.
با برخورهای سیاسی كه در طول سالهای اخیر در حوزه صنعت نفت شاهدش بودیم، میتوان به توسعه این صنعت امیدوار بود؟
همه
میدانند كه صنعت نفت حیاتیترین و بااهمیتترین صنعت و اصلیترین
منبع درآمدی كشوراست و اگر به توسعه میدانهای هیدروكربوری،
سرمایهگذاریها و اجرای پروژههای توسعهای و مدیریت تولید نفت خام
بیتوجهی شود، زیانها و خسارتهای هنگفتی به مجموعه كشور وارد خواهد شد.
براین
اساس باید از انتصاب مدیران نالایق، ناكارآمد و غیرمتخصص در این حوزه،
اكیداً پرهیز و در انتخاب مدیران شایسته برای مسئولیتهای كلیدی در صنعت
نفت با جدیت عمل شود.
بهبود وضعیت
اكتشاف و توسعه میدانهای هیدروكربوری، تولید، صادرات و پالایش نفت و گاز،
به شدت تحت تأثیر شیوههای مدیریتی است، بنابراین با توجه به حساسیت و
جایگاه مدیران تخصصی در صنعت نفت، بحث جنوب، شمال یا مركز و شرق و غرب
بهویژه سلایق سیاسی افراد در این صنعت نباید طرح شود.
به انتخابهای هدفمند در تغییرات نفت اعتقاد دارید؟
انتخابات
هدفمند و عزل و نصبها جزو اختیارات قوه مجریه است، اما مجلس نمیتواند
بگوید چون مسئولیت قانونگذاری را بر عهده دارد، به امور عزل و نصبها كاری
ندارد و نظارت نمیكند. مجلس با توجه به جایگاه نظارتی خود، باید دقت كافی
داشته باشد كه در عزل و نصبهای دولت در بخشهای مختلف و به ویژه در
جایگاههای حساسی همچون صنعت نفت، به شایستهسالاری و نخبهگرایی و كارآمدی
و كفایت افراد توجه شود زیرا انتخابهای نامناسب برای كشور هزینه ایجاد
میكند.
وارد كردن برخی ایرادها و
اشكالها به عزل و نصبها در دوران دولت اصلاحات و دولت سازندگی هم مطرح
بود و همچنان این انتقادها با شدت بیشتر به دولت كنونی هم وجود دارد.
مجلس قصد ورود به این موضوع را ندارد؟
مجلس
علاقهمند است دولت در حوزههای مختلف اجرایی قوی و مقتدرانه عمل كند و
اداره كشور را به نحو احسن انجام دهد، بر همین اساس هم مجلس بر
شایستهسالاری و انتخاب مدیران لایق و كارآمد در دستگاههای اجرایی تأكید
دارد و این مسئله هم هیچ ریشه و انگیزه ویژه سیاسی ندارد.
اما نكته مهم این است كه به انتقادها توجه شود و اگر حقیقت دارد آن را پذیرفت و اگر هم انتقاد صحیحی نیست، فرد منتقد را قانع كرد.
عدهای بر این باورند وزارت نفت در استخدامهای جنوب نیز كارشكنی میكند. شما هم در اینباره مطالبی شنیدهاید؟
از
سوی نمایندگان جنوب كشور مبنی بر اینكه نرخ بیكاری در جنوب كشور بالاست،
مطالبی مطرح میشود و با توجه به وجود این مشكل در این مناطق، افراد بیكار
به طور طبیعی به شركتها، سازمانها و نهادهای زیرمجموعه وزارت نفت كه تعدد
بیشتری در جنوب كشور دارند، مراجعه میكنند.
تاكنون
هم تلاش شده است با حمایتهای قانونی، حداكثر جذب و استخدام از افراد بومی
در شركتها و سازمانهایی كه در شهرهای میزبان صنعت نفت فعالیت میكنند،
انجام شود، این بحثها هم همیشه مطرح بوده و در كمیسیون انرژی هم پیگیری
شده است.
نمایندگان مردم خوزستان در
مجلس شورای اسلامی، به استفاده و بهكارگیری نیروهای بومی در شركتهای نفتی
این منطقه و به ویژه شركت ملی مناطق نفتخیز جنوب تأكید میكنند و این بحث
را نمیتوان لابی و رانت خواند.
رابطهتان با مناطق نفتی چگونه است؟
رابطه
خوبی با مدیران جنوب و نفتی كشور دارم، این رابطه عموماً مثبت و در حوزه
تعاملهای كاری است؛ اگر بحث، پیشنهاد و انتقادی هم وجود داشته باشد، به
صورت منطقی مطرح و دنبال میشود.
منظورم ارتباط ویژه است!
بنده
ارتباط ویژهای با مجموعه خاصی ندارم و به لحاظ مسئولیتم در كمیسیون
انرژی، باید تعادل رفتاری داشته باشم، البته تاكنون هم در برخورد با مدیران
در همین مسیر حركت كرده و صراحتاً وظایفم را دنبال كردهام.
آینده صنعت نفت كشور را چگونه ارزیابی میكنید؟
در
هر مجموعهای افراد باتجربه وجود دارند كه تجربهشان میتواند برای كشور
مفید، كارآفرین، پربازده و اقتصادی باشد، از اینرو باید از این شرایط
بیشترین استفاده را كرد.
نباید عوامل
سیاسی را با عوامل كاری مخلوط و آمیخته كرد. باید پذیرفت كه افراد با
گرایشهای سیاسی مختلفی در كشور وجود دارند، مدیرانی هم كه اكنون سر كار
آمدهاند، طبعاً گرایشهای سیاسی مختلفی دارند، اگرچه مدیران اقتصادی
معمولاً در مسائل سیاسی ورود نمیكنند، اما نمیتوان گفت سیاسی نیستند،
زیرا طبیعتاً هر كس به فرد یا جریانی گرایش دارد.
با
همه این تفاسیر نكته مهم این است كه وقتی كار میكنیم و میخواهیم چرخه
تولید را در كشور بگردانیم، باید تنها به اهداف نظام، توسعه اقتصادی كشور و
رفاه مردم نگاه كنیم. اینكه گفته شود فردی پیش از این در دولت آقای هاشمی
یا در دولت آقای خاتمی كار میكرده است، پس امروز باید مسئولیتها را از او
گرفت و بركنارش كرد را به هیچ وجه نمیپسندم. باید به این مسئله توجه كنیم
كه چه كسی میتواند مثلاً در بخش انرژی بهتر چرخه تولید كشور را بگرداند و
رشد دهد.
ولی گرایشها در انتصابها مهم است. این با اهداف نفت در تضاد نیست؟
مهمترین
معیار برای انتصاب افراد كارایی و كارآمدی است. نقش اول در قضاوت همین
كارایی است و نه گرایشها، زیرا در این صورت در هر دوره باید 10 تا 20 هزار
نیرو را حذف كرد، به این بهانه كه در دولت قبلی كار میكردند.
البته
اگر كسی گرایش ضدانقلاب داشته باشد آن بحث دیگری است، اما اگر گرایش،
گرایشهای سیاسی موجود است كه در چارچوب نظام و قانون اساسیاند، مشكلی
ندارد و نمیشود بر این اساس كسی را از كار بركنار كرد. برای مثال، ما در
كمیسیون انرژی 23 نفر هستیم كه همه مثل یك خانواده در چارچوب نظام و انقلاب
كار میكنیم و باید همدیگر را تحمل كنیم و با هر گرایشی با هم مدارا كنیم.
اگر
سیاست، مدارا و بهكارگیری همه نیروهای انقلاب باشد، برای كشور مفید خواهد
بود، اما اگر قرار باشد چارچوبمان را خیلی تنگ كنیم و مو را از ماست جدا
كنیم موجب میشود كه خیل عظیمی از مدیران مجرب و شایسته را از كشور حذف
كنیم، آن هم به این بهانه كه شاید با سلیقه ما هماهنگ نباشند.
انتصابها در مسیر درستی حركت میكند؟
در برخی جاها در عزل و نصبها به قدری چارچوبها را تنگ میگیریم و بسته
میبینیم كه این مسئله مسیر انتخاب مدیران را با تنگنا روبه رو میكند؛
متأسفانه برخی مدیران حذف میشوند، آن هم در صورتی كه برخی از آنها، مدیران
بسیار كارآمدی هستند، البته بحث تخلف جداست و نباید درباره مفاسد،
رانتخواریها، زد و بندهای اقتصادی و سوءاستفاده از بیتالمال در انتخاب
مدیران بیتوجه بود، باید با مدیری كه مرتكب این نوع تخلفات میشود برخورد
كرد، فارغ از آنكه گرایش سیاسی آنان چیست.
باید
از مدیران مفید و كارآمد كشور، صرفنظر از گرایش سیاسی آنها استفاده كرد.
متأسفانه چارچوب كنونی در عزل و نصبها بیشتر نگاه به سلیقههای سیاسی
افراد است كه این به صلاح كشور و حوزه اقتصاد و انرژی یا عرصههای دیگر
نیست. باید همه این گرایشها را در چارچوب قانون اساسی و حول كلیت نظام،
حاكمیت ملت بر منابع ملی، اقتصاد پویا و فعال و افزایش رفاه در جامعه
بپذیریم.
آیا در نفت تنگنایی در این بین وجود دارد؟
براساس
آخرین رویدادها به نظر میرسد هم اكنون در بدنه وزارت نفت، در حوزه
معاونتها و مدیران میانی تنگناهایی وجود دارد و برخی افراد با سلیقههایی
متفاوت را به كار نمیگیرند، هر چند نظر شخص وزیر به نظر نمیرسد كه
اینگونه باشد، اما برخی افراد تندرو، سیاست سختگیری و حذف را دنبال
میكنند.
به طور قطع عزل و
نصبهای غیركارشناسی موجب تأخیر در تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله در
بخش انرژی میشود. نشانههای این تأخیر را میبینید؟
در
برخی از موارد این تأخیرها به اوج خود میرسد به ویژه در بحث میدانهای
مشترك. وزارت نفت قول 35 ماهه میدهد در حالی كه بهرهبرداری كامل از
فازهای كامل پارسجنوبی با روند كنونی و نوع مدیریت فعلی امكانناپذیر است.
برخی
از این اشكالها به نحوه مدیریت در این منطقه مربوط میشود. به نظر بنده
میدان مشترك گازی پارسجنوبی به صورت بهینه مدیریت نمیشود. اختلافها در
میان بخشهای مختلف میدان پارسجنوبی در عسلویه زیاد است و باید هماهنگیها
در این بخش بیشتر شود.
اشكال دیگر در
منطقه پارس جنوبی این است كه با وجود اینكه این میدان بخش بزرگی از درآمد
گازی كشور را تأمین میكند، اما مردم این منطقه از فقر، محرومیت و بیكاری
رنج میبرند و این یكی از اشكالهای مهمی است كه باید برطرف شود. سوزاندن
گازهای همراه در منطقه عسلویه یكی دیگر از مشكلهایی است كه همیشه رهبر
معظم انقلاب با حساسیت ویژهای به آن نگاه كردهاند و فرمودهاند باید هرچه
سریعتر طرحهایی اجرا شود كه از سوختن این گازها و به هدر رفتن
سرمایههای ملی از این محل جلوگیری شود.
خرداد
ماه سال گذشته با حضور رئیسجمهوری قرارداد باقی طرحهای توسعه میدان گازی
پارس جنوبی با شركتهای ایرانی منعقد و مقرر شد كه این طرحها در مدت 35
ماه اجرا شود. یكی از اشكالهای مهمی كه درباره اجرای این طرحها وجود
دارد، این است كه زمان تعیینشده برای اجرای این طرحها واقعبینانه نیست.
زمان 35 ماه برای اجرای اَبَرپروژههای پارس جنوبی، فضای افكار عمومی را به
سمتی سوق میدهد كه انتظارها را از وزارت نفت بالا میبرد. كارشناسان،
صاحبنظران و حتی مدیران بیشتر شركتهای داخلی فعال در عسلویه هم معتقدند
كه زمان 35 ماه برای اجرای این پروژهها واقعبینانه نیست. هماكنون بیش از
10 ماه از زمان امضای قرارداد فازهای باقیمانده پارس جنوبی با شركتهای
داخلی میگذرد، اما این پروژهها به اندازه 10 ماه فعالیت اجرایی پیشرفت
نداشتهاند. البته باید توجه داشت كه این مشكلات با تدبیر و مدیریت مطلوب
قابل برطرف كردن است و وزارت نفت باید بیشتر تلاش كرده و در این حوزه
واقعبینانه و منسجمتر عمل كند و مدیران شایسته و قویتری را برای تحقق
اهداف این حوزه به كار بگیرد.
برخی
پیمانكاران و شركتهای ایرانی در اجرای طرحهای توسعه صنعت نفت بهویژه در
پارسجنوبی، عملكرد مطلوبی داشتهاند؛ اما از برخی دیگر از آنها كه انتظار
شركتهای دیگر متأسفانه همیشه از برنامههایشان عقب بوده و هستند كه انتظار
میرفت در قبال آنها بهتر از این عمل میشد.
درباره میدانهای مشترك با مسئولان وزارت نفت جلسهای هم برگزار كردهاید؟
بله،
كمیسیون دغدغههای خود درباره شتاب در توسعه میدانهای مرزی ایران با
كشورهای همسایه را با وزیر نفت و مدیرعامل شركت ملی نفت ایران در میان
گذاشته است؛ انتظار بود كه در این زمینه یك تحول اساسی ایجاد شود، اما به
نظر میرسد در توسعه این میدانها از رقبای خود عقب هستیم و تحول چشمگیری
در این حوزه صورت نگرفته است.
بسیاری از صاحب نظران كاهش تولید نفت كشور را حاصل انتصابهای مبهم میدانند. نظر شما در اینباره چیست؟
به علت بیتوجهی به تولید صیانتی نفت، نه تنها به افزایش یك میلیون
بشكهای تولید نفت در پایان سال ?? نرسیدیم، بلكه به طور میانگین تولید
نفت كشور ?? هزار بشكه كاهش یافت كه این یك هشدار جدی برای مسئولان نظام
درباره سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز است.
به
علت عدم سرمایهگذاری در صنعت نفت، نه تنها این هدف برنامه چهارم توسعه
محقق نشد، بلكه امروز شاهد كاهش تولید ?? هزار بشكهای نیز هستیم و اگر این
روند ادامه پیدا كند ظرف مدت هفت سال آینده واردكننده نفت خواهیم شد. در
این میان سوءمدیریت آشكار است كه انتظار میرود با برنامهریزیهای دقیق
برای جبران كاهش و حفظ سطح تولید این كمی جبران مافات شود.
دولت
موظف بود در سال ?? افزون بر 8 هزار میلیارد تومان برای توسعه صنعت نفت در
اختیار وزارت نفت قرار دهد. در پرداخت نشدن اعتبار مصوب مجلس برای كمك به
توسعه صنعت نفت، معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری كوتاهی
كرده است و این كم كاری نتایج نامطلوبی برای اقتصاد كشور خواهد داشت.
عربها پول نفت ما را میخورند و وزارت نفت ایران درگیر مسائل كوچك و جزئی است. آیا این یك ضعف نیست؟
باید
تأسف خورد كه كشورهای عربی همچون عربستان، امارات، قطر و عراق با همكاری
شركتهای خارجی با شتاب چشمگیری میدانهای مشترك نفتی خود را توسعه
میدهند.
این در حالی است كه مسئولان
نفتی ایران بر این باور هستند كه این كشورها وطن و منابع خود را به
كشورهای دیگر میفروشند؛ اما حقیقت این است كه این كشورها افزون بر فروش
وطن و منابع خود، منابع نفتی ایران را هم میفروشند. صنعت نفت ایران اگر با
مشاركت و سرمایهگذاری خارجی در میدانهای مشترك نفتی و گازی خود با
كشورهای همسایه بهره میگرفت، بهطور قطع وضعیت توسعه میدانهای مشترك ما
بهتر از شرایط كنونی و به سود منافع ملی بود.
با
ادامه این شرایط، زمانی كه صنعت نفت ایران بتواند یك قرارداد خوب برای
توسعه میدانهای مشترك نفتی و گازی خود با شركتهای خارجی امضا كند، این
میدانها به نیمه دوم عمر خود رسیدهاند. این در حالی است كه كشورهای رقیب-
یا به عبارتی شریك- در میدانهای مشترك، توسعه را بدون توجه به مسائل ما،
با شتاب دنبال و میدان را تخلیه میكنند، این موضوع صنعت نفت ایران و منافع
ملی ما را با مشكل روبهرو میكند.
تاكنون با وزیر نفت مذاكرههایی
داشته ایم؛ دكتر میركاظمی هم معتقد است كه باید به فرآیند توسعه میدانهای
مشترك شتاب داد؛ اما كمیسیون انرژی افزون بر همسویی دیدگاهها و نظرها، به
كار عملیاتی پرشتاب در این بخش معتقد است.
جوان / وحید حاجیپور
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com