گروه اجتماعی: ناصر گیتی جاه اولین بازیگری است که نقش شاه را در تلویزیون بازی کرده؛ او یک بار در سریال «طبل توخالی» به کارگردانی احمد نجیبزاده این نقش را بر عهده داشته و بار دیگر در تلهفیلم «سقوط» به کارگردانی محمدرضا ورزی
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مجله خانواده سبز، رضا بنفشهخواه تا امروز رکورددار بازی در نقش شاه است. او در سریال «فراموشخانه» به کارگردانی عبدالرضا نواب صفوی، «عبور از تاریخ» و «چرخ گردون» به کارگردانی کاظم بلوچی و «شب چراغ» به کارگردانی امیر قویدل در نقش شاه مخلوع ایران ظاهر شده است.
شهریار فخاری بازیگر دیگری است که عمدتا در برخی آثار مستند از جمله مستند نوفل لوشاتو نقش شاه را بر عهده داشته و بعد از حسین نور علی که در سریال «پدرخوانده» و «معمای شاه» در نقش جوانی محمدرضا پهلوی ظاهر شده است، امیر مهدی کیا آخرین بازیگری است که در همین دو سریال نقش میانسالی شاه را بازی کرده است.
مهدیکیا بازی در فیلمهای سینمایی همچون«؟؟؟ و نرگس»، چشمان سیاه»، «تا غروب»، «میهمان ؟؟؟»، «شور عشق»، «آدم کش»، «شرط اول» را در کارنامه خود دارد و از جمله سریالهایی که بازی کرده میتوان به «تا فردا»، «بچههای خیابان»، «مدار صفر درجه»، «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، «راز ققنوس»، «پدر خوانده» و «معمای شاه» اشاره کرد. با او گفتگویی داریم تا بیشتر آشنا شوید...
• شما یک بار در سریال نقش «پدرخوانده» نقش شاه را بازی کرده بودید، پس برای بازی در همین نقش در سریال «معمای شاه» کار سختی نداشتید، درست است؟
من برای بازی در این نقش زحمت زیادی کشیدهام؛ از همان اولین باری که این نقش را به عهده گرفتم و حتی زمانی که قرار شد در «معمای شاه» هم همین نقش را به عهده داشته باشم، کلی مطالعه کردم؛ بیش از ۱۵ جلد کتاب خواندم، فیلمهای زیادی دیدم، ۱۵ کیلو وزن از دست دادم و سخت تلاش کردم تا به واقعیت نزدیک بشوم. بازی در نقشهایی که وجود خارجی دارند و مردم آنها را میشناسند خیلی کار سختی است و من واقعا ترسیدم نکند از پس کار بر نیایم. تصور کنید نقش کسی را به شما بسپارند که تمام مردم کشور او را میشناسند و همه میتوانند بازی تو را قضاوت کنند! این کار خیلی سختی است. بجز کتاب خواندن، مشورت، گپ زدن با کسانی که تاریخ را میشناسند و مطالعه و تمرین، آقای ورزی برنامهای ترتیب دادند و بخشهای مختلف کاخ را به من نشان دادند؛ جایی که شاه غذا میخورد، اتاقی که تلویزیون میدید، اتاق خواب نیمروز، سالن دیدار با سفرای خارجی، سالنهای کنفرانس با نظامیها و دیگر زوایای کاخ را یادگرفتم و سعی کردم با کمک آقای ورزی تصویری از شاه به نمایش بگذارم که قابل قبول باشد.
• برای این که چهره شما شبیه به شاه بشود، چند بار گریم شدید و هر بار چقدر کار گریم طول کشید؟تقریبا ۲۰ بار گریم شدم. در سریال «پدر خوانده» آقای عبدالله اسکندری گریم را به عهده داشت و در سریال «معمای شاه» آقای شهرام خلج. این بار گریم من با تاکید و وسواس زیادی انجام شد و تمام سرم را قالبگیری کردند، تکههای مو بافته شد و خط و خطوط چهره را مشخص کردند. هر بار از نوک سر تا گردنم گریم میشد و تقریبا شش تا هشت ساعت زمان میبرد. اما بعد از اتمام تست گریم و بعد از دو یا سه ماهی که تقریبا مداوم در مقابل دوربین بازی داشتم، این زمان به سه ساعت رسید.
• بعد از این که خودتان را با گریم نهایی دیدید چه احساسی داشتید؟گریم، به بازیگر کمک میکند که بهتر بازی کند. وقتی بازیگر لباس نقش را میپوشد، خودش را در ظاهری تازه با چهرهای متفاوت میبیند و به طور طبیعی باحس نقش بیشتر ارتباط برقرار کرده و بخشی از مسیر را تا رسیدن به نقش طی میکند. همه اینها برای من باعث میشد با جدیت بیشتری کار کنم.
• با این حجم گریم، مردم شما را در خیابان میشناسند و میدانند که شما بازیگر نقش «محمدرضا پهلوی» هستید؟بله مردم مرا میشناسند. البته انتقادهایی هم هست، اما همیشه به آنها گفتهام که آنچه در سریال میبینند، همان چیزی است که در تاریخ نوشته شده است.
• از ابتدا میدانستید که قرار است بیژن علیمحمدی دوبله نقش شما را به عهده داشته باشد و قرار نیست صدای خودتان روی شخصیت شاه باشد؟بله در این باره کارگردان به من توضیحاتی داده بود. از همان ابتدا قرار بود صدای آقای علیمحمدی مانند کار قبلی روی بازی من باشد، ولی به این معنا نبود که کارم راحت بشود، چرا که هنگام تصویربرداری سعی کردم متناسب با لحن و بیان شاه حرف بزنم تا در مرحله دوبله و صدا گذاری مشکلی ایجاد نشود. در تمرینهایی که برای این نقش داشتم، روی لحن و بیان هم کار کرده بودم و سعی میکردم لهجه شاه را پیاده کنم و حتی حرف «ر» را با لهجه او اجرا میکردم. سخنرانیهای شاه را گوش کرده بودم و میخواستم بازی من طوری باشد که کار آقای علیمحمدی سادهتر شود و مشکلی در دوبله ایجاد نشود.
• گویا قبلا هم در سریال «پدر خوانده» هم برای این نقش ۱۳ کیلو وزن کم کرده بودید.بله. این بار هم در قدم اول ۱۳ کیلو وزن کم کردم و از جایی که قصه به سال ۱۳۵۷ نزدیک میشود من دو کیلوی دیگر هم باید کم میکردم چون ورزی معتقد بود شاه در سالهای آخر و بخصوص در زمان پرواز با هلیکوپتر به سمت فرودگاه و شنیدن شعار «مرگ بر شاه» از ایوان قصر، لاغرتر و شکستهتر شده بود.
• چطور این همه وزن کم کردید؟زمانی بود که مشغول تمرین تئاتر بودم و از فلکه سوم تهرانپارس تا رودکی پیاده میرفتم. رژیم غذایی را رعایت میکردم تا بالاخره به وزن موردنظر رسیدم. بعد از این بود که برای من لباسهای شاه را دوختند و کمی بعد مقابل دوربین رفتم و در تمام مدت تصویربرداری هم باید مراقب وزنم میبودم. من خیلی زحمت این کار را کشیدم و شنیدهام حسین نورعلی هم خیلی وزن کم کرده بود تا به وزن مطلوب برسد.
• بعد از این همه زحمت، حالا از مردم چه بازخوردی میگیرید؟به نظر میرسد مورد توجه مردم قرار گرفته است. بیشتر مردم، شاه را در دوره سنی که من بازی کردهام به یاد میآورند؛ یعنی در دوره میانسالی و اواخر سلطنتش. برای همین به نظرم کار خیلی سختی داشتم و از بازخوردهایی که دریافت میکنم به نظر میرسد در مجموع از کارم راضی هستند.
• از این دوره خاطرهای دارید؟برایم جالب بود که به عنوان بازیگر نقش شاه، چند نفر در طول کار همیشه همراهم بودند. آقای ورزی خیلی به نقش شاه حساسیت داشتند؛ چون نمیخواستند فضای مجازی پر از عکسهای پشت صحنه بشود. با وجود همه مراقبتها، تعدادی عکس از دستمان در رفت و در اینترنت و فضای مجازی منتشر شد.
• چند بازیگر دیگر هم نقش شاه را بازی کردهاند. با این بازیگران گفتوگو نکرده بودید؟بازی این بازیگران را دیدهام و از آنها آموختهام. البته برای بازی در نقش شاه بیشتر به فیلمها و تصاویری که از شاه وجود داشت مراجعه میکردم، اما با بیژن بنفشهخواه یک بار مفصل درباره نقش شاه حرف زدیم و تبادل نظر کردیم. درباره حسشان، کتابها و فیلمهایی که درباره شاه موجود بودند، کتابهایی که خوانده بودند، شیوه رسیدن به نقش و این مطالب صحبت کردیم و البته معتقدم که بنفشهخواه از من به شاه شبیهتر است. ایشان حتی بدون گریم به شاه شباهت دارد.