کد خبر: ۴۵۲۷۶۲
تاریخ انتشار:
طی یادداشتی توسط کارشناس برجسته و دکترای علوم سیاسی بررسی شد؛

ایالات‌متحده آمریکا با چالش زایی در خارج به دنبال فرار از آشفتگی در داخل

درواقع موضوع تجزیه و انشقاق در اتحادیه اروپا که با خروج انگلستان در فرآیند موسوم به برگزیت آغاز شد باسیاست تفرقه‌افکنانه در میان این کشورها (به‌ویژه فرانسه) و تشویق به خروج از سوی ایالات‌متحده آمریکا دنبال می‌شود.
ایالات‌متحده آمریکا با چالش زایی در خارج به دنبال فرار از آشفتگی در داخلگروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که به بهانه تحولات در امریکا با روی کار آمدن ترامپ نوشته شده، نویسنده معتقد است روند تحولات در ایالات‌متحده آمریکا از آغاز ورود ترامپ به دنیای سیاست و قدرت در واشنگتن و کاخ سفید روزبه‌روز با ابعاد جدیدتری روبرو می‌شود. بطوریکه می‌توان در تحلیل این تحولات به مؤلفه‌ها و عناصر داخلی و خارجی از یکسو و پوششی بودنِ هر یک از عناصر مذکور در مقاطعی برای برجسته‌سازی دیگری اشاره کرد؛ به‌عنوان‌مثال عده‌ای بر این باورند با که با اوج‌گیری اعتراضات در عرصه داخلی است که ترامپ با بحران‌آفرینی در عرصه خارجی به دنبال فرار از مشکلات داخلی است.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:

بااین‌حال باید نوشتار را این‌چنین آغاز کرد که اگر ترامپ یک شخص و پدیده است، تحولات روی‌داده مرتبط با وی در آمریکا به‌عنوان رئیس‌جمهور این کشور چندلایه و چندوجهی است. تحولاتی که با اعتراضات داخلی به موضوعاتی همچون تبعیض، فرمان منع مهاجرتی و ... آغاز می‌شود و به جنجال‌های جهانی همچون تلاش‌های رسانه‌ای برای تضعیف اتحادیه اروپا و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در حال گسترش است.

در رابطه با اعتراضاتی که در واکنش به‌فرمان اجرایی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا شکل‌گرفته است باید گفت که فرمان ممنوعیت سفر اتباع هفت‌کشور مسلمان به ایالات‌متحده آمریکا زمینه و بسترهای داخلی اعتراضات در این کشور را با ورود ترامپ به کاخ سفید را وارد فاز جدیدی از اعتراضات و مخالفت‌ها با مطالبات تازه‌تری کرد. بطوریکه «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه پیشین آمریکا این فرمان را تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا و توهین به کشورهایی دانست که برخی حتی همکاری‌های اطلاعاتی و نظامی با واشنگتن دارند. درواقع این گفته آلبرایت بیانگر این موضوع است که روند و رویکرد تنشی که ترامپ در مواجهه با هفت‌کشور مذکور در ذیل سیاست ممنوعیت مهاجرتی در پیش‌گرفته است نه‌تنها درست نیست بلکه نادرست است؛ چراکه در میان هفت‌کشور مزبور کشورهایی وجود دارد که به‌نوعی با ایالات‌متحده آمریکا همکاری‌های امنیتی اطلاعاتی دارند. از سوی دیگر نام بردن از کشوری چون ایران و قرار دادن آن در لیست مزبور از سوی دولت ترامپ تناقض‌ها در منش‌های رویکردی و سیاستی این کشور را در مواجهه با تروریسم را به‌وضوح نشان می‌دهد؛ چراکه این اقدام مبنی بر خطر بودن ایران در شرایطی مطرح‌شده است که نامی از عربستان سعودی به‌عنوان کشور متهم در ردیف اول حوادث تروریستی 11 سپتامبر بنا بر گزارش دولت آمریکا (تصویب قانون جاستا) و رویکرد تروریست پروری سعودی‌ها در منطقه (تکفیری‌ها) برده نشده است.


ایالات‌متحده آمریکا با چالش زایی در خارج به دنبال فرار از آشفتگی در داخل


از سوی دیگر در سطح بین‌المللی نیز اتخاذ سیاست‌های چالشی روبه تنش دولت ترامپ در ارتباط با اتحادیه اروپا و ناتو ازجمله عوامل واگرایانه ای است که موردتوجه بسیاری از تحلیلگران است. بطوریکه تضاد آنتاگونیستی و شدید میان مواضع ترامپ و مواضع سران سنتی اروپا که روزبه‌روز دامنه وسیع‌تری به خود می‌گیرد با موجودیت اروپای واحد پیوند خورده است.

درواقع موضوع تجزیه و انشقاق در اتحادیه اروپا که با خروج انگلستان در فرآیند موسوم به برگزیت آغاز شد باسیاست تفرقه‌افکنانه در میان این کشورها (به‌ویژه فرانسه) و تشویق به خروج از سوی ایالات‌متحده آمریکا دنبال می‌شود. بطوریکه ولفگانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ در سخنانی ضمن انتقاد از حمایت دونالد ترامپ از احساسات ضد منطقه یورو و فروپاشی اتحادیه اروپا، تأکید کرد، اظهارات ترامپ در رابطه با موجودیت اروپای واحد، اعلان یک جنگ غیرنظامی بین واشنگتن و بروکسل است که مهم‌ترین شریک تجاری و سرمایه‌گذاری برای یکدیگر به شمار می‌روند. وی بابیان اینکه آیا ترامپ می‌خواهد به سنت نیم‌قرن گذشته در حمایت از پروژه همگرایی اروپا ادامه دهد یا می‌خواهد کشورهای عضو اتحادیه اروپا را تشویق کند تا از الگوی برگزیت تبعیت کنند؟ گفت اروپا بهترین شریک دولت ترامپ برای تبدیل دوباره آمریکا به یک کشور بزرگ و مهم خواهد بود که با رویکرد اخیر دولت آمریکا با تهدید مواجه شده است.

درواقع می‌توان گفت رویکرد سلبی ترامپ نسبت به اتحادیه اروپا و منطقه یورو و حمایت وی از تجزیه اروپا، به‌نوعی تقابل مستقیم ایالات‌متحده آمریکا با بنیان‌های جاری در اروپای واحد است که با اظهارات اخیر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ و هشدارهای وی نسبت به رویکرد ترامپ در قبال اروپای واحد منطقه یورو وارد روند جدیدی از تضاد و منازعه شده است که نشان‌دهنده شکل‌گیری منازعه‌ای جدید میان آمریکا و اروپاست که نه‌تنها ابعاد سیاسی بلکه ابعاد اجتماعی و امنیتی را نیز شامل می‌شود که اگر تدبیر و مورد تأمل قرار نگیرد، در آینده بر ضریب آسیب‌پذیری بیرونی اتحادیه اروپا خواهد افزود.


ایالات‌متحده آمریکا با چالش زایی در خارج به دنبال فرار از آشفتگی در داخل


ادامه نقش‌آفرینی‌های ایالات‌متحده آمریکا در ناتو نیز ازجمله چالش‌های میان آمریکا با اروپاییان است که هرروز برشدت آن بیشتر می‌شود. درحالی‌که آمریکا 70 درصد هزینه‌های ناتو را تأمین می‌کند، دونالد ترامپ از کشورهای عضو این ائتلاف نظامی خواسته است که به تعهدات مالی خود در چارچوب این سازمان پایبند باشند و به تعهدات خود برای افزایش هزینه‌های نظامی عمل کنند. این در حالی است که ترامپ پیش‌ازاین در اظهارات جنجالی، ناتو را یک سازمان منسوخ ارزیابی کرده بود. هرچند مایک پنس معاون دونالد ترامپ در ادامه دیدار چند روز گذشته‌اش با سران اروپایی ناتو تأکید کرد که آمریکا نقش خود را در قبال دفاع از اروپا ایفا خواهد کرد، گفت ا این موضوع تعهد خود اروپا را هم می‌طلبد. وی با تصریح اینکه یک ناتوی قدرتمند، به معنای یک جهان امن‌تر است، اتحاد و ائتلاف اعضای اروپایی و آمریکایی برای مسئولیت‌پذیر کردن روسیه (در رابطه با اکراین) مهم دانست. درواقع وی بانام بردن از روسیه درصدد فعال کردن روسیه فوبیای اروپاییان بود و یادآوری ادعای تهدید همیشگی آن برای اروپا بود.

همان‌طور که بر همگان مسجل است که رئیس‌جمهور جدید ایالات‌متحده آمریکا نگاه مثبتی نسبت به ساختار موجود در ناتو ندارد؛ بر همگان نیز آشکار است که ایالات‌متحده آمریکا تنها بازیگر اصلی باقدرت نظامی کافی در سازمان ناتو است که می‌تواند تضمین دهد ناتو سیاست‌های موردنظرش را دنبال کند. با این وضعیت آشکار و مبرهن از بدیهیات رفتاری کنشی عملکردی است که کشورهای اروپایی نگاه جدی به این خطردارند و با توجه به آن حتی در حال آماده‌سازی مقدمات تشکیل نیروهای نظامی واحد اروپایی هستند تا کمتر به واشنگتن وابسته باشند. هرچند به‌زعم همه کارشناسان، احتمال تصمیمات مشخص در این رابطه در آینده نزدیک بسیار کم است، ولی این واقعیت رهبران اروپایی را وادار نموده تا گزینه امکان خودداری آمریکا از حمایت امنیتی اروپا را به‌طورجدی بررسی کنند؛ بطوریکه افزایش همکاری‌های نظامی آلمان و فرانسه واکنشی نسبت به همین نگرانی‌هاست. از سوی دیگر نیز در واکنش به درخواست ترامپ مبنی برافزایش هزینه‌های نظامی ناتو، ژان کلود یونکر رئیس کمیسیون اروپا در سخنانی تأکید کرد اروپا نباید در برابر درخواست‌های آمریکا برای افزایش هزینه‌های نظامی تسلیم شود؛ توسعه و کمک‌های انسان دوستانه نیز راهکاری برای افزایش امنیت به شمار می‌رود. وی بابیان اینکه یک سیاست مدرن باثبات از اجزاء مختلفی تشکیل‌شده است تأکید کرد اگر به اقداماتی که اروپا درزمینهٔ دفاع، کمک‌های توسعه‌ای و کمک‌های انسان دوستانه نگاه کنید، متوجه اختلاف دیدگاه ما با آمریکایی‌ها خواهید شد. سیاست مدرن نمی‌تواند تنها مختص به افزایش هزینه‌های نظامی باشد بلکه ابعاد والاتر نیز دارد.

با توجه به این رویکردهای چالش زای ترامپ در قالب استراتژی‌های آشکار در رابطه با اروپای واحد و اهمیت سازمان ناتو به‌عنوان یک پیمان دفاعی نظامی امنیتی برای اروپاییان است که سران کشورهای اروپایی به روندهای اتخاذی از سوی ترامپ را فراتر از یک هشدار می‌نگرند. درواقع تأثیر سیاست‌های تضعیف اروپایی ترامپ به این بستگی دارد که اروپای ها چگونه به آن واکنش نشان می‌دهند؛ تدارک و تهیه برنامه و طرح‌های اصلاحاتی در اتحادیه اروپا در جهت اقدام به ایجاد انگیزه‌های جدید در این اتحادیه در ذیل همین واکنش‌ها قابل رصد می‌باشد.


* دکتری علوم سیاسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین