کد خبر: ۴۴۴۲۸۴
تاریخ انتشار:

گردشگری در برج میلاد

به گزارش بولتن نیوز، دوران جشنواره فیلم فجر دورانی است که تمام خصلت‌های گردشگربودنم در حوزه فرهنگ محل جولان به خود می‌گیرد، فکر کنید با کارت خبرنگار بر سینه‌ات می‌روی رو فرش قرمز که به‌عنوان بازیگر عکس یادگاری بگیری! شب دوم، بعد از دیدن فیلم «تابستان داغ»، بیشتر از قبل به دوستی و کار با کارگردان جوان آن؛ یعنی «ابراهیم ایرج‌زاد» افتخار کردم. در همان دو، سه سکانسی که در فیلم حضور داشتم، به کلیتی که این کارگردان با عوامل فیلمش به آن رسیده بود، واقف شدم. کارکردن این جوان با سوپراستارهایی همچون علی مصفا، صابر ابر، مینا ساداتی و پریناز ایزدیار کار ساده‌ای نبود؛ البته فکر می‌کنم این بازیگران حرفه‌ای، در این فیلم بهترین بازی‌هایشان را ایفا کردند؛ اگرچه هماهنگی کامل ابراهیم با هومن بهمنش به‌عنوان یک فیلم‌بردار مؤلف کار را برای کارگردان تا حدی روان کرده بود. از سوی دیگر فیلم‌نامه دارای قصه‌ای کامل و بی‌نقص بود. آن‌موقع که سکانس‌های مرا می‌گرفتند، هنوز سکانس بسیار مهم پشت‌بام گرفته نشده بود و من هم مانند همه عوامل نگران درآمدن آن سکانس بودم و شب دوم در برج میلاد، دیدن آن خیال مرا راحت کرد، چراکه سکانسی فوق‌العاده از آب درآمده بود. امیدوارم ایرج‌زاد قدر این زحماتش را در آخر جشنواره ببیند.
اما در این چند روز اول به نظر من پدیده جشنواره، فیلم «او» (خانه)، کار اصغر یوسفی‌نژاد بود؛ این کارگردان محجوب شهرستاني که بعد از یک عمر کار در صداوسیمای تبریز حال فیلمی ساخته و به نمایش درآورده که نشان می‌دهد گاهی حاشیه از مرکز جلو می‌زند! نقد و مرور فیلم بماند برای بعد. موضوعی که من می‌خواهم اشاره کنم، استفاده از زبان اصلی؛ یعنی ترکی در این فیلم است. فیلم‌ساز باید بتواند فیلمش را به زبان مادری‌اش بسازد و در سرزمین ما که قوم‌ها، زبان‌ها و گویش‌های مختلف در کنار هم زندگی می‌کنند، هنرمند باید حق داشته باشد که فرهنگ و زبان خود را در هنرش به کار گیرد. شنیدم که برخی از نقادها خرده می‌گرفتند که چرا فیلم به زبان ترکی با زیرنویس فارسی است. شما فقط یک لحظه فکر کنید اگر داوران اسکار و کن به فرهادی جایزه نمی‌دادند، چون فیلمش زیرنویس انگليسي داشت. امان از ملانقطی‌ها... .
بی‌تردید فیلم «او» یک جهش قابل‌لمس در کارنامه (تله‌فیلم و سریال‌های تلويزیونی) اصغر یوسفی‌نژاد محسوب می‌شود و نخستین تبریک را باید به ایشان گفت که سال‌ها خدمت در صداوسیما و ساخت فیلم در تلویزیون چشمه‌های خلاقیت و نگاه زیبایی‌شناسانه ایشان را تحت‌تأثیر قرار نداده است. این فیلم یکی از شاخص‌ترین فیلم‌های ساخته‌شده به زبان ترکی است. استفاده تحسین‌برانگیز و به‌کارگیری درست و منسجم ادبیات ترکی، مأنوس با شخصیت‌ها و طبقه اجتماعی آنهاست و فضاسازی درستی شکل می‌گیرد. جسارت کارگردان در بیان موضوع و انتخاب شیوه روایی که بی‌شک برای گروه سازنده چالش‌هایی دربر داشته است. قاری قرآن که برای خرید خرما می‌رود، غیب می‌شود، روحانی فیلم گذشته متفاوتی داشته، عشق پنهان مجید به سایه و خانه‌ای که در آن قرآن پیدا نمی‌شود و...، اما بیش از هرچیز بازی سه بازیگر فیلم بسیار ستودنی است. رامین ریاضی در نقش مجید ایفای نقش درخشانی دارد و نقطه اتصال آدم‌های فیلم به یکدیگر است و بی‌گمان اگر هیئت داوران کج‌سلیقگی نکنند، باید نام او را جزء کاندیدا‌ها دید. محدثه حیرت و رضا باقری نیز در ایفای نقش خود به‌اندازه و یکدست عمل می‌کنند.
فیلم‌برداری فیلم که ازسوي حمید مهرافروز انجام گرفته، کاملا در خدمت ایده و فضای فیلم عمل می‌کند.
تنها افت فیلم در قصه و روایت، بعد از حضور شخصیت نادر و هم در بازی بازیگر نقش نادر است. ما که از ابتدا منتظر حضور او هستیم، با یک کاراکتر کار‌نشده و معمولی و پایین‌تر از کلیت فیلم مواجه می‌شویم و کمی لحن فیلم سمت‌وسوی جنایی پیدا می‌کند.
نمایش‌ندادن جسد در طول فیلم، صحنه به‌آغوش‌کشیدن نادر و سایه که دوربین روی مجید توقف می‌کند، صحنه درخشان گریه مجید در زیر دالان و گریه سایه در آخر فیلم که برده‌شدن جسد از پشت پرده دیده می‌شود، از لحظات حسی چشمگیر فیلم به‌شمار می‌آید.
در نهایت بايد از عوامل این فیلم که بی‌ادعا و کوشا فیلمی را روانه جشنواره فجر کرده‌اند که موجب سربلندی و بالندگی است تشکر کرد و به‌گمانم آثاری از این دست الهام‌بخش فیلم‌سازان مستعد دیگری نیز خواهد بود.
منبع: شرق

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین