آیا مدیران شرکت اپل آن گاه که محصول آیفون را در ابتدا 600 دلار قیمت گذاشته و سپس به سرعت با اعمال یک تخفیف بزرگ، قیمت آن را به 400 دلار رساندند، یک آزمون مبتنی بر اقتصاد رفتاری را انجام داده بودند یا خیر، ولی این اقدام آنها، واقعیتی مهم را در مورد رفتار انسان آشکار ساخت.

به گزارش بولتن نیوز، نمیدانم آیا مدیران شرکت اپل آن گاه که محصول آیفون را در ابتدا 600 دلار قیمت گذاشته و سپس به سرعت با اعمال یک تخفیف بزرگ، قیمت آن را به 400 دلار رساندند، یک آزمون مبتنی بر اقتصاد رفتاری را انجام داده بودند یا خیر، ولی این اقدام آنها، واقعیتی مهم را در مورد رفتار انسان آشکار ساخت.
شرکت اپل توانست، با کاشتن قیمت ابتدایی 600 دلار در ذهن افراد، به آنها بقبولاند که 400 دلار یک قیمت منصفانه است. با رویکرد استاندارد نسبت به قیمتگذاری، مسوولان این شرکت احتمالا با تشکیل جلسات گروهی متمرکز برای ارزیابی قیمتهای گوناگون و بر اساس بازخورد از شرکتکنندگان، به این نتیجه رسیده بودند که با قیمت 400 دلار، سودشان بیشینه خواهد بود.
اما، اگر شرکت اپل از ابتدا قیمت محصول خود را همان 400 دلار تعیین میکرد، مصرفکنندگان هیچ مبنایی برای مقایسه در ذهن نداشتند، زیرا مشابه این محصول را پیش از آن ندیده بودند. با فرض در پیش گرفتن رویکرد مبتنی بر اقتصاد رفتاری، شرکت اپل میتواند ابتدا از خود بپرسد چگونه افراد یک محصول کاملا جدید را ارزشگذاری کرده و سپس آزمایشهای قیمتگذاری مختلفی را طراحی کند.
در چنین آزمایشی، هدف تنها دستیابی به یک قیمت بهینه نیست، بلکه قرار است نحوه رسیدن افراد به تصمیم خرید محصول در آن قیمت نیز کشف شود. همچنین لازم است شرکتها اثر قیمت محصول در زمان معرفی به بازار را بر تصور از ارزش آن محصول در درازمدت، مورد توجه قرار دهند.
منبع:اقتصادروز