حالا دیگر نزدیک دو ماه است هر شب، چشم شب به جمال محمد صالحعلا روشن میشود؛ مجری متفاوتی که بینندگان جان، شش سالی بود که ندیده و دلتنگش بودند...

به گزارش
بولتن نیوز، حالا دیگر نزدیک دو ماه است هر شب، چشم شب به جمال محمد صالحعلا روشن میشود؛ مجری متفاوتی که بینندگان جان، شش سالی بود که ندیده و دلتنگش بودند. او که تا سال ٨٩ «دو قدم مانده به صبح» را در شبکه چهار اجرا میکرد، حالا نه با برنامهای که گمان میشد با همان سبکوسیاق است، بلکه برنامهای با حالوهوای متفاوت در صحنه، دکور و تنوع و چینش کنداکتور، شنبه تا چهارشنبهها روبهروی مخاطبان مینشیند و حالا با گذشت این مدت، میشود پیشبینی کرد برنامه کمکم به روزهای طلایی خود نزدیک خواهد شد.
«چشم شب روشن» در مدت اخیر خود را به سطحی رسانده که مخاطبان آن را با «دو قدم مانده به صبح» قیاس میکنند. گرچه تیم سازنده این برنامه تلاش کردهاند برنامهای بسازند که فرزند زمانه خود باشد. دکور «چشم شب روشن» که البته در طول همین مدت یکبار دستخوش تغییر شد و کارشناس مجریهایی که برنامه از آنها کمک میگیرد، در کنار پلیبکهایی که این برنامه را از یک تاکشو صفر به اثر ترکیبی تخصصی تبدیل کرده، همه از مواردی است که برای منحصربهفردبودن «چشم شب روشن» مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند.
بازکردن حساب ویژه روی چهرههای جدید
به تعبیری مهمترین برنامه شبانه این شبهای تلویزیون، ثابت کرده همچنان میشود روی چهرههای جدید حساب ویژهای باز کرد و از حضور جوانانی بهره برد که اجرایشان به شیوه کار مجریانی در همین حالوهوا اما باسابقه و نامآشناتر، طعنه میزند؛ از جمله این افراد میتوان به علیرضا بدیع اشاره کرد که هم شاعر خوبی است و هم نشان داده بر اجرا نیز تسلط دارد. برنامه با گذشت دو ماه به استاندارد قابلقبولی رسیده که مخاطبان را راضی نگه میدارد. اما پرسش اینجاست که از این تیم با حضور چهرهای مانند محمد صالحعلا انتظار یک برنامه استاندارد میرود یا اثری که «آن» ویژه و خاص خود را داشته باشد و در اوج سیر کند؟ قمیشی، تهیهکننده برنامه، در اکثر گفتوگوهایش به اتاق فکری اشاره میکند که صرفا یک شورای تشریفاتی نیست و ماحصل بحثهای شکلگرفته در آن، خود را در ارکان برنامه نشان میدهد. این موضوع ثابت میکند ورود مدیران ارشد و میانیسازمان صداوسیما به جلسات نتایج خوشایندی در پی خواهد داشت. از جمله دیگر مجری و کارشناسان ویژهای که در «چشم شب روشن» گل کردهاند، میتوان به احمد عربانی اشاره کرد؛ کاریکاتوریست پیشکسوت مشهور که البته این اولین تجربه اجرایش نیست و قمیشی پیش از این در برنامه «مهارت لبخند» او را به عنوان یک برگ برنده رو کرده بود. همانطور که از حضور بدیع در برنامه «برکه کاشی» بهره گرفته بود. گرچه میشد جذب بسیاری از مخاطبان را به حضور محمد صالحعلا منوط دانست، اما این حساسیت و تلاش برای رنگآمیزی مناسب برنامه با حضور چهرههای گوناگون هم از هوشمندی سازندگان است و هم به جذب مخاطبانی از طیفهای گوناگون به برنامه منجر شده است.
بازگشت مدیران برندساز
رضا پورحسین که تا پیش از دوران جدید صداوسیما و مدیریت علی عسکری، بیشتر درگیر معاونت سیما و فعالیتهای مدیریتی بود، حالا دوباره به عرصه تلاش برای برندسازی برگشته و این حضور ثابت میکند مدیران قدیمی همچنان میتوانند برندساز باشند. همانطور که پورحسین در زمان مدیریت شبکه دو «مردم ایران سلام» را به برندی تبدیل کرد که هنوز از آن نام میبرند و به عنوان الگو و نمونه یاد میکنند و در زمان مدیریت شبکه آموزش «رادیو هفت» را به عنوان یکی از پربیننده و مهمترین برنامههای سالهای قبل پایهگذاری کرده بود. حالا او نسخه جدید و بهروزشدهای از دیگر برندش یعنی «دو قدم مانده به صبح» را روانه آنتن کرده که تا برندشدن بهویژه پس از حضور بزرگان شعر و البته موسیقی مانند شهرداد روحانی و جنجالهای گفتوگوی درویش در بخش سینما فاصله زیادی ندارد و حمایت و حضور چنین مدیری در بطن برنامه این مسیر را هموار خواهد کرد.
چرا برنامه «زنده» نیست؟
اگر یک هفته پیش این یادداشت قلمی شده بود، میشد انتقادات سفتوسختی به برنامه داشت، نقدهایی که البته هنوز هم سر جای خودشان هستند اما نه آنقدر قرص و محکم. پیش از این «چشم شب روشن» را به دلیل استفاده از چهرههای جدید چه از بین جوانان و چه از بین باتجربهها، فرزند زمانه خود نامیده بودیم اما این برنامه از سوی دیگر، انگار متعلق به هیچ زمانی نیست، چراکه در آن سراغی از اتفاقات روز نمیبینیم. پلیبکهای برنامه فاخر و خوب است، دوباره پای فیلم کوتاه را به تلویزیون باز کرده، خوراک فرهنگی خوب به مخاطب میدهد؛ از موسیقیهای شنیدنی گرفته تا شعرخوانی چهرههایی مانند بهاءالدین خرمشاهی که کمتر او را در تلویزیون میبینیم اما آنچه جایش خالی است، گزارشهایی از اتفاقات روز است، از نمایشهای در حال اجرا، فیلمهای در حال اکران، گالریهایی که تازه برپا شدهاند و کتابهایی که تازه به نشر رسیدهاند... اینها باعث میشود گاهی برنامه «زنده» به نظر نیاید.
چرا اینقدر دیر؟
«چشم شب روشن» مدعی است برنامهای برای همه مخاطبان است نهفقط مخاطب فرهیخته شب بیدار. پس در این صورت میتوان به ساعت پخش برنامه نیز خرده گرفت که از اواخر شب آغاز میشود و به نیمه شب میانجامد. حرکت بر مدار ادب و احترام و فرهیختگی درخور ستایش است، اما نبود چالش خیر. ای کاش این برنامه ادیبانه و فاخر قدری چاشنی چالش را نیز بر خود بیفزاید. اگر اجرای چهارشنبهشب اکبر نبوی و حضور پرچالش احمدرضا درویش نبود، نهفقط انتقاد اخیر پررنگتر میشد بلکه میشد برنامه را به ادبی- فرهنگیبودن به جای فرهنگی- هنریبودن محکوم کرد بهویژه که امیر قمیشی نیز پیش از این بیشتر برنامههای ادبی را تولید کرده است، اما حال که بخش سینمایی نیز سرانجام به این برنامه اضافه شده باید منتظر ماند و قضاوت نهایی را به بعد موکول کرد.
در انتظار یک «آن»
پایان کلام اینکه، «چشم شب روشن» استاندارد و پذیرفتنی است، طیف گستردهای از مخاطبان تشنه به این سبک برنامهها را راضی و خشنود کرده و حرکتی رو به رشد دارد، اما هنوز یک «آن» کم دارد؛ یک چالش و یک اتفاق پرسروصدا. گرچه ما به همین حضور نیز راضی هستیم و معتقدیم دوماهی است چشم شب حسابی روشن شده است!
منبع: شرق