کد خبر: ۳۹۶۶۷۱
تاریخ انتشار:

والیبالیست‌هایی که هنرپیشگی می‌کنند!

رئیس و عضو هیات رئیسه فدراسیون والیبال در کافه خبر حاضر شدند و درباره مسائل گوناگون از جمله مشکلات والیبال، صحبت کردند.
به گزارش بولتن نیوز؛ دکتر محمدرضا داورزنی در یک سو و دکتر خسرو ابراهیم در سویی دیگر. یک طرف رئیس فدراسیونی که بی شک یکی از موفقترین فدراسیون های یک دهه گذشته ورزش ایران است. آنها که تیم ملی ما را به رتبه زیر 10 رنکینگ جهانی رساندند و حالا یکی از 8 قدرت برتر جهان هستند. در سوی دیگر بحث یکی از نخبگان علمی کشور ، مدرس برجسته تربیت بدنی کشورمان و مردی که در 1353 یکی از اعضای تیم ملی والیبال ایران بوده و توانسته در بازی های آسیایی عنوان بیاورد. او که حالا عضو هیات رئیسه والیبال است اما سعی کرد در کنار محمدرضا داورزنی ، خیلی صریح والیبال را نقد و بررسی کنند. بحثی جدی ، همراه با انتقادهای سازنده و البته تمجیدهای به جا. این گفت و گو را دوست و استاد عزیزمان علی شاکری مدیریت کرد و شما می توانید بحثی چالشی درباره والیبال ایران و اسیب هایش در ادامه بخوانید. البته رئیس فدراسیون والیبال در بخش هایی از حرف هایش به تشریح عملکرد ده ساله گذشته والیبال ایران پرداخته و آنها را آسیب شناسی و تشریح کرده است که در فرصتی دیگر منتشر می شود. آنچه می خوانید از پرسشی است درباره روزی که فدراسیون تصمیم گرفت بعد از کلی آزمون و خطا به سراغ مربی بزرگی به نام ولاسکو برود. بخش اول این گفت و گوی پر نکته را در ادامه می خوانید:

داورزنی: موضوعی که مطرح بود این بود که مسیری که داشتیم طی می کردیم مسیر آزمون و خطا و اصلاح برنامه بود که باید طی می شد. عملکردمان در بازی های جهانی که در ایتالیا داشتیم به گونه ای بود که به ما این را می گفت که ما باید این بخش کار فنی را تقویت کنیم ولی بازی های آسیایی بود نه جهانی. برای رفتن به لیگ جهانی و سطح تیم های طراز اول جهان نیاز به استفاده از تجربه مربیانی داشتیم که در این سطح کار کرده بودند این شرایطی را ایجاد می کرد که ما دنبال این بودیم که این نقیصه را برطرف کنیم. برای همین رفتیم به سراغ ولاسکو ، به لیگ جهانی رفتیم و مسیری که امروز به آن رسیدیم را پایه گذاری کردیم.

آقای دکتر این مسیری که آقای داورزنی می گویند از نظر شما مسیر درستی بوده؟ به نظرتان نقطه ای وجود داشته که مثلا ریل گذاری اشتباه باشد و از مسیر خارج شده باشیم؟

ابراهیم: اجازه بدهید من یک نکته ای را بگویم آن چیزی که امروز از والبیال می بینیم محصول دو نفر است. بدون این که امتیازی از فدراسیون حال حاضر کم کنیم، باید یک امتیازی هم برای یزدانی خرم قائل شویم که از یک اتاقی در امجدیه به استادیوم آزادی رفت و گفت من می خواهم اینجا را فدراسیون کنم و 15 سال هم آنجا بود. اینکه امروز ما می بینم محصول 25 سال است که تغییر زیادی هم نکرد و فقط دو نفر آن را هدایت کردند. شاید اگر در این مدت ده نفر تغییر کرده بودند به این نتیجه نمی رسیدیم. زمانی که فدراسیون جدید مسوولیتش را پذیرفت تیم ایران دوم آسیا بود و به هر حال یک دارایی و ساختاری وجود داشت و فدراسیون جدید هم آن ساختار را گرفت و به آن اضافه کرد تا ما امروز به جایی رسیدیم که به المپیک رفتیم و برای اولین بار در آن حضور پیدا کردیم. مربیان خارجی برای ما خیلی خوب هستند. بزرگترین امتیازی که مربیان خارجی به ما می توانند بدهند انضباط و رفتار درستی است که می توانند حاکم کنند و مربیان ایرانی نمی توانند. حالا یا ما روی مربیان ایرانی کار نکردیم و مربی مسن نداریم و اصلا مربی پرورش ندادیم نمی توانند. وقتی جایی می رفتیم یا الان هم می رویم مشکلات حاشیه ای زیاد داریم بنابراین مربی های خارجی بیش از آنکه به ما تکنیک یاد بدهند به نظر من به لحاظ انضباطی به ما کمک کردند. من همیشه می گویم که اگر می خواهیم در همه رشته های ورزشی موفق شویم باید انضباط رعایت شود. آقای داورزنی به مواردی اشاره کردند که یک مسیر ده ساله یا بیشتر است. سرمایه گذاری زیادی هم انجام شده. فوتبال ما سال 73 به المپیک رفته و الان 50 سال است که نمی تواند من امیدوار هستم که این اتفاق برای والیبال نیفتد و ما هر بار بتوانیم به المپیک برویم. ورود والیبال ایران به لیگ جهانی و فرصت بازی با تیم های بزرگ به صورت روتین که یک باره 16 بازی با تیم های بزرگ دنیا داشتند، خیلی در این موفقیت تاثیر داشت. و یکی از دلایلی که ما از ژاپن و کره عقب افتاده بودیم همین بود که آنها دائم با این تیم ها بازی می کردند و ما نمی توانستیم. وقتی هم دعوت می کردیم، نمی آمدند. این ورق برگشت و ما فرصت پیدا کردیم با تیم های بزرگ بازی کنیم و از ژاپن و کره جلو افتادیم. ضمن اینکه ما به لحاظ بدن و تکنیک و قامت از آنها بهتر هستیمو اصلا نباید به این شک کنیم. ولی هر بار که جلوی ژاپن و کره و چین بازی کنیم برای ما تیم های خطرناکی هستند چون اصول والیبال را خیلی خوب بلدند و مهمتر از همه گلخانه ای نیستند. گلخانه آنها بسیار بزرگتر از ما است. ما یک گلخانه داریم و آن هم فدراسیون والیبال است ولی گلخانه آنها آموزش و پرورش و دانشگاه و در سطح کشور است. اصلا لغت گلخانه را هم باید کنار بگذاریم ما قلمه ای کار می کنیم. هزارتا قلمه می زنیم، 200 تای آن می گیرد و 800 تا نمی گیرد. ما باید از گلخانه بیرون برویم و روی بذرها کار کنیم که آن دیگر دست فدراسیون نیست. آموزش و پرورش 12 سال است و مهمترین 12 سال زندگی افراد است. یعنی یک بچه 6 ساله را می گیرند 18 ساله تحویل می دهند. من چند روز پیش در فدراسیون خدمت آقای داورزنی بودم، در این مدتی که روی والیبال به خصوص روی نوجوانان و جوانانمان سرمایه گذاری شده، محصول کافی از این برداشت نکردیم و این علت دارد. من علتش را چندین بار در فدراسیون مطرح کردم. ما لیگ قوی نداریم و لیگمان هم از این بچه ها استفاده نمی کند. یک بار من این را مطرح کردم وگفتم هر تیمی 4 بازیکن زیر 20 سال داشته باشد و همیشه دو تای آن در زمین باشند، یک نفر گفت تیم ها ضرر می کنند. گفتم ایرادی ندارد همه ضرر می کند. ولی فدراسیون و کشور استفاده می کند. ما در مقابل این تعداد سال به خصوص این 4 سال گذشته پیشرفتی نداشتیم. تیم ایران 4 سال پیش که با آقای ولاسکو بود خیلی تیم خوبی بود و با کمی بدشانسی به المپیک نرفت. امسال برای ما شرایط خیلی راحت تر بود. هفت هشت تا تیم بودند که 4 تیم صعود کردند. ما بازیکن جوان نداشتیم و شاید راضی بودیم به اینکه صعود کردیم. ضمن اینکه من فکر نمی کنم هیچ بازیکنی این نگاه را داشته باشد که حالا تا همین جا که آمدیم بس است، نه، همه دوست دارند روی سکو بروند ولی بازیکنان ما دیگر کشش نداشتند و فرسود ه شده بودند. بزرگترین مشکلی که ما در والیبال داشتیم این بود که یک تیم ملی داشتیم و آن را به همه مسابقات اعزام می کردیم. اصرار خود من این بود که چرا باید تیم ملی به کاپ خلیفه فلان برود؟ تیم سوم مان را بفرستیم. افراد را نگه داریم چون خسته می شوند. ولی خوشبختانه داریم به این نتیجه می رسیم که تیم ملی را برای همه مسابقات هزینه نکنیم. تیم ملی ایران از بوسان کامل به بازی های دانشگاهی رفت، هفتم هشتم شد. الان ولی فدراسیون به این نتیجه رسیده که چند تیم باشند و وقتی چند تیم باشند می توانیم تعداد بیشتری را در نظر داشته باشی. ضمن اینکه لیگ هم باید تقویت شود اگر نشود، این گلخانه به هیچ جا نمی رسد.

داورزنی: من این نکته را بگویم که اساس اتفاقاتی که در این 25 سال گذشته افتاده ثباتی بود که وجود داشت. تغییر مدیریت باعث بهم ریختگی برنامه ها نشد و یک نقطه سر خط نبود. اتفاقی که افتاد و اس دبلیو تی که انجام گرفت ما آمدیم گفتیم چه نقاط مثبتی داریم و چه کارهایی باید انجام بدهیم که در همان راستا ادامه بدهیم و این که گفتیم یکی از نقاط ضعف ما نبود بازی های رسمی با تیم های بزرگ دنیا بود که برای ما یک هدف شد، می دانستیم لیگ جهانی یک فعالیتی است که در عرض 4 سال برای اینکه از المپیک بخواهی به المپیک بعدی بروی، تیم ها با هم 48 بازی رسمی انجام می دهند. البته آقای دکتر به یک نکته ای اشاره کردند، تیم 2011 که با ولاسکو به ژاپن رفت با تیم امسال 8 بازیکن متفاوت بودند. در آن تیم بازیکن هایی مثل امیر حسینی، فرهاد نظری افشار، مهدی بازارگرد، ظریف و امثال اینها بودند.

شاکری: البته جام جهانی، در المپیک فرقی نداشت.

داورزنی: انتخابی المپیک هم ما 7 بازیکن مان متفاوت بود.

اگر بخواهیم آنهایی که در زمین بودند را حساب کنیم...

داورزنی: الان خیلی روی این موضوع بحث نداریم. در مرز پختگی باید تیم را به یک جایی ببری که نتیجه می خواهی بگیری. چون میدان کسب سهمیه المپیک میدان کسب سهمیه نبود. فرصت به جوانترها داده شد. آقای معنوی نژاد در ترکیب تیم قرار گرفت و چند بازیکن دیگر هم اضافه شدند و به بازی های تدارکاتی رفتند و حتی در یک مقطعی در لیگ جهانی هم بازی کردند، در فرانسه هم که تیم برای بازی تدارکاتی رفت باز از همین جوان ها استفاده شد. در نهایت اینکه چه ترکیبی به ژاپن برود و در انتخابی المپیک شرکت کند، کادر فنی تصمیم گرفت که در آنجا نمی شود ریسک کرد به همین دلیل گفتند نیاز به این داریم که از کسانی استفاده کنیم که تجربه لازم را برای نتیجه گرفتن تیم داشته باشند. شرایط به گونه ای بود که ژاپن میزبان بود و استرالیا هم می خواست به المپیک برود و این نگرانی وجود داشت که ما نتوانیم سهمیه به دست بیاوریم. ولی الان چیزی که اتفاق افتاده این است که اهدافی که ترسیم شده به آنها رسیدیم و به مرحله ای رسیدیم که در یک طراز جدیدی از والیبال دنیا قرار گرفتیم. البته این اوج آمال و آرزوهای ما نیست، آغاز یک راه جدیدی است که شما از ششمی آسیا به این مرحله می رسید که در سطح جهانی هم طراز تیم های اول دنیا می شوید ولی هنوز با آنها فاصله دارید. الان درست است که در رنکینگ جهانی از فرانسه و صربستان بالاتر هستیم ولی این به این معنا نیست که والیبال ما از فرانسه و صربستان بالاتر است. شرایطی که الان داریم می بیینم باید خیلی شفاف ببینیم. نمی توانیم خودمان را گول بزنیم و بگوییم در المپیک امسال مشترک پنجم شدیم بنابراین از فرانسه یا صربستان که اصلا به المپیک نیامد بهتر هستیم. باید این را بپذیریم که در یک سطحی قرار رگفتیم که وارد یک عصر جدیدی از والیبال کشورمان در دنیا شدیم و نیاز داریم که خودمان را در این وضع حفظ کنیم و تلاش کنیم خودمان را به چهار تیم بالای جدول برسانیم. این چهار تیم یعنی برزیل، امریکا، روسیه و ایتالیا همواره رده های یک تا چهار هستند و آمدن بین اینها نیاز به یک کاری دارد به مراتب سنگین تر از قبل. اینکه ما دلمان به این خوش باشد که والیبال ما بعد از 52 سال به المپیک وارد شده و جز هشت تیم شدیم واقعیت موضوع این است که ما در یک سطحی قرار گرفتیم که حفظ خودمان در این سطح کار بسیار سنگینی را طلب می کند و توجه جدی به پشتوانه سازی باید داشته باشیم.

دو سال پیش در اوج موفقیت این نسل بودیم، بعد از آن شاید حداقل اسمی یا صوری یک مقدار افت داشتیم و دیگر به آن سطح نرسیدیم. در آن روز شما حرف از سکوی المپیک می زدید.

داورزنی: شما آرمان نداشته باشی نمی توانی کار کنی.

هدفگذاری‌تان سکوی المپیک بود.

داورزنی: نه برای 2016. ما یک تابلو زدیم در اتاقمان که در سال 2012 نصب کردیم. در آن گفتیم که کسب سهمیه المپیک برزیل و راهیابی به مرحله دوم، هدف ما بود. البته نه اینکه وقتی به مرحله دوم رفتیم دیگر انگیزه ای برای ادامه نداشته باشیم، نه، زورمان نرسید. شاید اگر در گیم اول با ایتالیا 31-29 را برده بودیم، ایتالیا را هم اذیت می کردیم. از یک طرف دیگر باید نگاه کنیم که یک فاصله ای بین شرایط فیزیکی بازیکنان ما با دیگر تیم ها وجود دارد. شرایط المپیک با مسابقات جهانی و لیگ جهانی متفاوت است. بحث ما این است که اساسا نوع مسابقات لیگ جهانی با المپیک متفاوت است. استفاده از همه ظرفیت تیم ها در لیگ جهانی وجود ندارد. بحث من این است که مسیری که تیم ما طی کرد با یک شیب مثبتی بود تا به المپیک رسید.

شما افت 2014 تا 2016 را قبول ندارید؟

داورزنی: نه. قبول ندارم. تیم ضعیف تر نشده شاید یک مقدار بعضی از بازیکن ها تغییر کرده باشند. چون در ترکیب تیم 2014 هم بازیکن های مسنی مثل مهدی بازارگرد داشتیم، علی نادی، امیر حسینی هم بودند. موضوعی که وجود دارد این است که همه این کم و زیاد شدن ها و خط خوردن ها برای این بود که تیم به این نتیجه ای که الان رسیده برسد. اوج اهدافی که تا الان ترسیم شده بود، همین بود که به آن رسید ولی این به معنای این نیست که ما در همین 2016 هم دوست نداشتیم روی سکو برویم. نه قطعا هم من، هم کادر فنی و هم بازیکن ها دوست داشتیم جز 4 تیم باشیم و اگر می رفتیم چه بسا می توانستیم امریکا را هم شکست بدهیم. الان نکته این است که ما چه آرزویی داریم و چه توانی داریم. باید به این منطقی نگاه کنیم که بازیکن های ما در رقابت های مختلف چه تفاوت هایی با رقبای خودشان در پست های مختلف دارند. باید به این تفاوت ها منطقی نگاه کنیم و دنبال این باشیم که نقطه ضعف ما کجاست و چرا نمی توانیم با این 4 تیم مثل برزیل، امریکا، روسیه و امثال اینها، در این مقطع یک شرایط برابری داشته باشیم. بازیکن پشت خط، دریافت کننده قدرتی و کار ترکیبی تیم ما در زمین هنوز به پختگی این تیم ها نرسیده. خیلی از رفتارها در این تیم ها نهادینه شده اگر بخواهیم تیمی را تربیت کنیم که در المپیک روی سکو برود باید این نقاط ضعف را ترمیم کنیم. اشتباهات فردی هنوز در تیم داریم. ضعف بدنی در حمله داریم که یکی از نقاط ضعف ما در المپیک همین بود که توان بدنی حمله مان پایین بود. یعنی بازیکنان خط حمله ما توان حمله شان به لحاظ فیزیک بدنی از تیم مقابل ضعیف تر بود. چه بازیکنان پشت خط و چه بازیکنان دریافت کننده قدرتی ما در حمله ضعف داشتند. خودمان را که نمی توانیم گول بزنیم. باید این نقاط ضعف را برطرف کنیم. به لحاظ اینکه پختگی ما در کار تیمی، نهادینه شدن رفتارهای حرفه ای در داخل زمین، باید نهادینه شود. اگر دقت کنید ما یک بازیکن مثل سرژی لیبروی تیم برزیل با 40 سال سن، شما مجموعه کار تاپ تیمی را در داخل زمین می بینید که یک تیمی با این فیزیک بدنی و با این شرایط تجربی و سنی در یک مسابقه ای می آید که شاید برزیل اگر در مسابقات مقدماتی اش با یک ضعف بیش از این مواجه می شد، حتی نمی توانست جز 8 تیم باشد. ما باید ببینیم که الان چه نقاط ضعفی داریم و چه تفاوتی با 4 تیم بالا داریم و چطور اینها را اصلاح کنیم. آیا باید از وضع موجود اصلاح کنیم یا اگر می خواهیم هدف گذاریمان رفتن به جمع 4 تیم در 2020 باشد، چه کنیم که تیم ما به لحاظ توانایی های مختلف با 4 تیم بالای جدول یکسان باشد. الان تیم بی تجربه قبل نیستیم که بگوییم بعضی تیم ها یازده دوره در المپیک حضور دارند. همه این 4 تیم بیش از هفت هشت دوره تجربه حضور در المپیک را دارند ما اولین بارمان است. اینکه نقص ما در مقابله با این 4 تیم بالای جدول و تیم هایی مثل لهستان و صربستان چه چیزهایی هستند. باید ببینیم این تیم ها چه فاکتورهایی دارند و چه فاکتورهایی در ما ضعیف تر است.

چهار سال است منتقدها همین حرفها را می زنند. مثلا اینکه شما گفتید لیگ جهانی خیلی از تیم ها با تیم دوم می روند، یا نکته ای که درباره این گفتید که ما کجا هستیم و تیم های دیگر کجا هستند، حرف هایی هستند که قبلا در فدراسیون شنیده نمی شد.

داورزنی: ما همیشه می گفتیم.

شاکری: تیم ملی ما لیگ جهانی نرفت ما همه خوشحال بودیم می گفتیم تیم ما لت و پار می شود. از مربی هم سوال می کنیم می گوید تیم ما به لحاظ بدنی شکننده است. ما مربی خوب خارجی بعد از ولاسکو نداشتیم کسی که بتواند بر کل تیم مدیریت کند. ولی آقای داورزنی بسیار درست اشاره کردند. البته من هنوز درباره آن نسلی که زمان ورود آقای داورزنی بودند، حرف دارم و به اعتقاد من از تمام ظرفیت آنها استفاده نکردیم. این هم به دلیل  انتقال مدیریتی زمان آقای یزدانی خرم به زمان آقای داورزنی بود که آقای داورزنی با وجودی که والیبالی بودند ولی زمانی که آمدند بازی های قهرمانی جهان با رقابت های آسیایی همزمان شد و آن نسل دست یک مربی به اسم میروراد کیاچ افتاد و در زمانی بود که ما تحریم بودیم و مربی های خوب خارجی نمی آمدند، یک مربی بی عرضه صرب آمد که اساس تیم را روی بازیکن سالاری گذاشت. پیمان اکبری، امیر حسینی یک دار و دسته شدند و نمونه اش مسابقاتی که در قطر بود و وقتی پارک کی وون مهدوی را به عنوان پاسور دوم به زمین فرستاد، بازیکن های دیگر اطاعت نکردند و تیم را به باختن کشاندند و برتری دو بر صفر ما باخت سه دو تبدیل شد. بعد آقای یزدانی خرم مصاحبه کرد و گفت پارک کی وون دیگر پارک کی جون شده. الان همان حالت در برخی مربی های خارجی ما وجود دارد. یعنی هر مربی که می آوریم بعد از مدتی رفتارشان تغییر می کند و با بازیکن ها صمیمی می شوند و دیگر نمی توان از آنها توقع انضباط تیمی داشت. من هم اعتقاد دارم ولاسکو هم فقط ذهنیت بازیکن های ما را عوض کرد، تاکتیک ما را کاری نداشت ولی باز هم می گویم بزرگترین خدمت آقای داورزنی به والیبال ما شکستن سدی به اسم لیگ جهانی بود. در واقع آسیب شناسی آقای داورزنی نسبت به تیم درست بود.

ابراهیم: من اگر بچه ام خوب درس بخواند به او اجازه نمی دهم هر غلطی می خواهد بکند. به هیچ بازیکنی نباید اجازه داد چون خوب است، هر کاری دوست دارد در زمین انجام بدهد. بخشی از این موضوع به فدراسیون برمی گردد و بخشی هم به مربی. تیم ایران الان با این بازیکن ها این مشکل را دارد. باید بازیکن ها زمانی که می ایند به لحاظ تربیتی حرفه ای هم رفتار کنند. هر چه بازیکن بهتر می شود باید سرش پایین تر باشد. شما تیم صربستان، امریکا، فرانسه و ... را می بینید که فقط اجرا می کنند ولی چند نفر از بچه ای ایران در زمین هنرپیشگی می کنند و این خوب نیست. ببخشید این واژه را استفاده می کنم. نباید اینطور باشد. شما در علم تمرین وقتی مطالعه می کنیم اول همه درباره پرسونالیتی صحبت می کنند که شخصیت افراد اول درست شود. آقای ولاسکو این کار را کرده بود. روز اول که آمد یک بازیکن را کنار گذاشت او گفت من حرف دارم، گفت تو حرفی نداری باید اول در اختیار تیم باشی. یک نفر 5دقیقه دیر آمد، او را کنار گذاشت. فدراسیون باید این اجازه را به مربی های ایرانی هم بدهد.

داورزنی: من در صحبت های قبل از آقای دکتر داشتم این بود که باید نگاه کنیم چه تفاوت هایی بین تیم ما با 4 تیم اول وجود دارد، یک تفاوت شخصیت حرفه ای بازیکنان است. ما در این مقطع فاصله داریم. با پرسونالیتی تیمی که تیم هایی مثل امریکا و برزیل دارند فاصله داریم واینها باید سرمشقی برای تیم هایی مثل تیم ما باشند. تیم روسیه، برزیل و فرانسه و ... شش نفری که در زمین بازی می کنند با شش نفری که در منطقه ذخیره ایستاده اند، همه دارند می جنگند. اینطور نیست که وقتی به هر دلیلی به یک بازیکن می گویند ذخیره بایست، با خودش قهر است، با تیم قهر است و کنار می ایستد و اینطرف و آنطرف را نگاه می کند. بازیکنی که شخصیت تیمی دارد وقتی به عنوان ذخیره هم می ایستد حواسش به زمین است و اگر لازم باشد با تشویق کردن یارش که در زمین است کمک می کند. این رفتارها در این کشورها نهادینه شده اما ما چون می خواهیم با بازیکنان داخل زمین نمایش شخصی بدهیم وقتی بیرون می آید، وقتی در زمین حضور ندارد دیگر داخل زمین برایش اهمیتی ندارد. البته تک و توک بازیکنانی مثل مهدوی داریم که برایش فرقی نمی کند داخل زمین است یا بیرون زمین. از بیرون هم تیم را حمایت می کند که نتیجه بگیرد. در حقیقت نتیجه تیم برایش مهم است نه نتیجه ای که خودش در زمین هست یا نه. اینها نکاتی است که باید به آنها توجه کنیم. بحث های رفتاری نکاتی است که باید برای رعایت آنها در باشگاه، در رده نوجوانان و جوانان کمک کنیم. نمی خواهیم هم صرفا از ابزار تربیتی و تنبیهی انضباطی استفاده کنیم.

*مشکلی که وجود دارد این است که کار به جایی می رسد که در آخرین مرحله در فدراسیون دعوا راه می افتد و شما آنجا برخورد می کنید. در حالی که این یک پروسه ای است که باید از ده پله قبلتر شروع می شد.

داورزنی: هیچکس بدرفتاری و بازیکن سالاری را تایید نمی کند. هیچ کس این را تایید نمی کند که بازیکنی بخواهد برای تیم تعیین تکلیف کند. ما وقتی می گوییم تیمی المپیکی است و می تواند روی سکو برود که همه این پارامترها را اصلاح و مدیریت کند اما این مسیر باید در مقطع نوجوانان آغاز شود. از طرف دیگر شما باید آنقدر ظرفیت سازی کنید که در پست های مختلف بازیکن هایی داشته باشی که آلترناتیو بازیکنان تیم باشند. وقتی یک بازیکن در پست خودش احساس امنیت کند و بداند که تیم به او احتیاج دارد، اتوماتیک وار به لحاظ رفتاری، رفتارهایش ناراحت کننده برای مجموعه تیم می شود که کادر فنی مجبور است در برخوردهای انضباطی که می خواهد انجام بدهد، محتاط باشد. تمام مربی هایی که در سطح بالای دنیا کار می کنند منضبط هستند یک جاهایی اتفاقاتی می افتد که فقط هم برای تیم ما نیست. اتفاقاتی که برای تیم ایتالیا و روسیه افتاد هم از این دست بود.
ما هیچوقت و در هیچ رکنی از مملکت نمی آییم چنین برخوردی کنیم که مثلا در 24 ساعت یک باره همه تیم را کنار بگذاریم.

شاکری: بعد دیدید که چه اتفاقی افتاد. الان جیانیلی ستاره تیم شده. محمد موسوی، یاشار شاهینی و حتی سعید معروف زمانی متحول شدند که با یک مربی جدی مثل آقای ولاسکو روبه رو شدند.

ابراهیم: من بازیهای المپیک را می دیدم، یک بازیکن تعویض شد اولین کاری که کرد کفش هایش را درآورد. این کار خیلی بد است. معلوم نیست بازیکنی که جای شما آمده دو دقیقه بعد پایش نپیچد و مجبور به تعویض دوباره نشوند. آن وقت باید تایم بگیرند تا تو کفش هایت را ببندی ولی یک بازیکن هر کاری دوست دارد می کند. الان مثلا می خواهند ویدیو چک یک فیلم را نشان بدهند، بازیکن های همه تیم ها کنار هم می ایستند و نگاه می کنند ولی بازیکن های ما با هم درگیر می شوند. این خیلی بد است و لطمه می زند. والیبال مثل بسکتبال و فوتبال نیست، لحظه ای ضربه می زند. در والیبال تصمیم و انجام همزمان است. آنقدر باید فکرت درگیر بازی باشد چون یک لحظه و در عرض سی ثانیه سه پوئن می رود. بچه های ما همان کاری که در لیگ داخلی می کنند می خواهند در لیگ جهانی هم انجام بدهند ولی چه جریمه ای می دهند؟ من در لیگ گذشته ندیدم ولی دعوا شده بود و کتک کاری و ... بازیکن با خودش می گوید نهایت من را سه میلیون جریمه می کنند، 700 میلیون قراردادم است این را روی میز می اندازم و می روم. ما باید روی بازیکنان کار کنیم و مجری این کار اول فدراسیون است که باید طوری رفتار کند که اگر این کار را نکنی ما اصلا برایت ارزشی قائل نیستیم، ده تا پاسور دیگر هستند. ممکن است معروف کنار برود، یک پاسور بیاید یک مقدار ضعیف تر باشد ولی از لحاظ های دیگر خیلی برتر باشد.

داورزنی: بعضی از موضوعاتی که آقای دکتر اشاره می کنند، فرهنگ عمومی کشور هستند و در جای دیگری باید اصلاح شوند که ما این را باید در نظام آموزشی و تربیتی مان لحاظ کنیم و فقط هم بحث والیبال نیست. در همه رشته های ورزشی این تنش ها و درگیریها وجود دارد. بحث ما این است که این نکات دغدغه های خود فدراسیون والیبال هم هست. ما فقط و فقط با برخورد انضباطی نمی توانیم رفتار را اصلاح کنیم. بخشی از رفتار باید در جای دیگر اصلاح شود. فدراسیون می تواند با تبیین مقررات و قوانین رفتارهای حرفه ای را اعمال کند که بازیکن موظف باشد در چارچوب عمل کند اگر خارج از آن عمل کرد، جریمه شود ولی این به آن معنا نیست که با این برخوردها می شود رفتار را اصلاح کرد. این نکاتی است که باید در فرهنگ عمومی اصلاح شود.

برای مشاهده مطالب ورزشی ما را در کانال بولتن ورزشی دنبال کنیدbultanvarzeshi@

منبع: خبر آنلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین