الیزا ذوالقدر از نویسندگان نشریه تندرستی در
شماره هفتم این مجله طی گزارشی خبر داد: طلاق توافقی در میان قشر جوان رواج
بیشتری دارد. در این نوع طلاق، دو طرف بر سر مواردی مانند مهریه، نفقه،
حضانت فرزندان و نحوه ملاقات با فرزندان به توافق رسیدهاند.
دادگاه
از زوجی که تقاضای طلاق توافقی دارد، میخواهد دو نفر از بستگان و آشنایان
خود را بهعنوان داور معرفی کنند و اگر زوجین نتوانند یا نخواهند کسی را
معرفی کنند، دادگاه خود اقدام به معرفی داور میکند. پس از بررسیهای لازم
در صورتی که داوران به عدم سازش زوجین گواهی دهند، گواهی عدمسازش صادر
میشود و زوجین میتوانند ظرف 84 یا حتی 42 ساعت به همه اشتراکاتشان پایان
دهند.
مداخلههای اجتماعی اهمیت خود را از دست داده
دکتر
سعید معیدفر، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، طلاق را یکی از
پیامدهای زندگی مدرن میداند و میگوید: «افزایش سطح سواد و تحصیلات و
گسترش فناوریهای نوین، گسترش شهرنشینی، افزایش و جوان شدن جمعیت، تغییراتی
است که در جوامع امروزی رخ داده و نهادهای اجتماعی را نیز شامل شده است.»
وی
با اشاره به تصور گذشتگان ما نسبت به ازدواج، میافزاید: «زمانی این تصور
در میان افراد وجود داشت که زنی که با لباس سفید به خانه بخت میرود، تنها
باید با کفن سپید از آن خانه بیرون بیاید اما در دنیای امروز خانوادهها
لزوما اینگونه نیستند. سابقا افراد به خاطر برخی مصلحتهای اجتماعی با
یکدیگر ازدواج میکردند و به دلیل همان مصلحتها نیز به زندگی ادامه
میدادند اما امروزه انتخابهای فردی و معیارهای شخصی اهمیت یافته و افراد
خود تصمیمگیر هستند. به همین دلیل است که زمانی که زن و شوهری احساس
میکنند تفاوتهای زیادی پیدا کردهاند، از یکدیگر جدا میشوند و توصیههای
دیگران نیز در این مورد چندان مهم نیست.»
معیدفر به سادهتر
بودن روابط اجتماعی در گذشته اشاره میکند و ادامه میدهد: «زندگیهای ساده
گذشته باعث شده بود افراد تمایز و تفاوتهای کمتری با هم داشته باشند اما
در زندگیهای جدید، تعاملها کمتر است و فردیت و عقلانیت شرایطی ایجاد کرده
که تفاوتها و پیچیدگیهای افراد افزایش یافته است. به همین دلیل نباید
انتظار داشت زن و مرد تفاوتها و اختلافهای خود را نادیده بگیرند و تحت هر
شرایطی به زندگی ادامه دهند.»
وی طلاق توافقی را نیز مؤید همین
روند میداند و میگوید: «از آنجا که در گذشته مصلحتهای اجتماعی افراد را
به هم پیوند میداد، اگر زوجی میخواستند از هم جدا شوند زمینههای اجتماعی
برای جلوگیری از این جدایی آماده میشد اما امروز مداخلههای اجتماعی
اهمیت خود را از دست داده است و زمانی که دو نفر به این نتیجه میرسند که
تفاوتهای زیادی با هم دارند و ادامه زندگی آینده آنها را دچار مشکل
میکند، همدیگر را برای جدایی متقاعد میکنند. بنابراین پیشبینی میشود
هرچه جلوتر برویم هم میزان طلاق و هم میزان طلاق توافقی افزایش مییابد.»
عضو
هیات علمی دانشگاه تهران ادامه میدهد: «باورهای عمومی، طلاق را فروپاشی
خانواده میداند اما واقعیتهای اجتماعی این را نمیگوید. افزایش طلاق در
سالهای اخیر حاکی از دگرگونیهای اجتماعی است و این شاید مطابق با
اعتقادات ما نباشد اما آنچه اتفاق میافتد ناشی از رخدادهای دیگری است که
در جامعه ما رخ میدهد و اجتنابناپذیر است.»
وی به عوامل دیگری که باعث
افزایش طلاق در جامعه شده اشاره میکند و میگوید: «اکنون در جامعه ما
بحرانهای مختلف بقیه نهادهای اجتماعی را به حداقل رسانده و تنها نهاد
اجتماعی که باید همه فشارها را تحمل کند، خانواده است. در واقع خانواده
کانون تحمل و به نوعی، ضربهگیر این فشارهاست و این خود عامل دیگری است که
نهاد خانواده را در معرض بحران قرار داده و منجر به متلاشی شدن آن میشود.»
معیدفر ادامه میدهد: «نهادهای اجتماعی، ستونهای یک جامعه هستند و اکنون که اکثر آنها از بین رفتهاند یا کارکرد آنها به حداقل رسیده، تنها ستونی که جامعه ما را نگه داشته خانواده است اما هماکنون فشارها بر این ستون زیاد شده و اگر آن هم فرو بریزد، درگیر فروپاشی خواهیم شد.»
لج و لجبازی؛ علت 80درصد طلاقها!
اما دکتر علیاصغر کیهاننیا، حقوقدان و روانشناس دلایل دیگری را برای طلاق توافقی برمیشمارد.
وی
یکی از مهمترین دلایل در این خصوص را اطاله دادرسی در طلاقهای یکطرفه
میداند و میگوید: «طولانی بودن دعاوی حقوقی و سرگردانی در پیچ و خم
دادگاههای خانواده، یکی از دلایلی است که زن و شوهر ترجیح میدهند به صورت
توافقی از هم جدا شوند. به طور مثال زنی مهریه خود را به اجرا میگذارد،
اجرای مهریه یک پروسه طولانی است و اگر شوهر توان مالی نداشته باشد، گرفتن
آن سختتر خواهد شد.»
کیهاننیا میافزاید: «نداشتن توانایی مالی برای پرداخت مهریه نیز یکی دیگر از دلایل طلاق توافقی میتواند باشد زیرا با درخواست طلاق از طرف زن، مرد میتواند ادعای عسر و حرج کند.»
این مشاور خانواده معتقد است: «سطح فرهنگ مردم نیز بالاتر رفته و دو طرف ترجیح میدهند زمانی که نمیخواهند با هم باشند، همدیگر را به عذاب نیندازند.»
کیهاننیا با بیان اینکه پروسه طلاق و دعواهای خانوادگی یک روند فرسایشی است و لطمههای روحی و روانی زیادی به همراه دارد، میافزاید: «وقتی بچهای هم در میان باشد دو طرف ترجیح میدهند با مصالحه از هم جدا شوند و درمورد حضانت بچه و مهریه به توافق برسند زیرا امکان اینکه به دلیل حضور بچه باز هم با هم در ارتباط باشند زیاد است.»
وی به این موضوع اشاره میکند که هر چه میزان تحصیلات بالاتر رود، میزان طلاق توافقی بیشتر خواهد شد.این حقوقدان معتقد است: «اگر قرار است زن و شوهری از هم جدا شوند، بسیار بهتر است پس از بررسی همه جوانب و به صورت توافقی این کار صورت گیرد زیرا بهدلیل زمانبر بودن پروسه طلاق چنانچه توافقی برای این امر وجود نداشته باشد، کار به درازا میکشد و زن و مرد دچار لطمههای بیشتری میشوند.»
وی با اشاره به قوانین دیگر کشورها در مورد طلاق که به نفع زنان است، میگوید: «در خارج از کشور قوانینی هست که براساس آن خانه، خودرو، بچهها و نیمی از سرمایه مرد، پس از طلاق به زن تعلق میگیرد و به همین دلیل طلاق راحتتر اتفاق میافتد.»کیهاننیا با اشاره به قوانین مجلس در لایحه حمایت از خانواده مبنی بر ارجاع متقاضیان طلاق توافقی به مشاور، میگوید: «این کار بسیار تاثیرگذار است زیرا 80درصد طلاقها به دلیل لج و لجبازی، رو کمکنی و شتاب اتفاق میافتد که میتوان با مراجعه به مشاور جلوی آن را گرفت.»
چهار علت طلاق اجتنابناپذیر
وی
میافزاید: «تنها چهار دلیل وجود دارد که طلاق را اجتنابناپذیر میکند.
مرد معتاد و غیرقابل علاج، مرد زنباره، مرد شراب خوار و کتکزن که خشونت
کلامی و فیزیکی اعمال میکند و مرد بیکاره و لافزن. در غیر این صورت بقیه
مسائل قابلدرمان است.
این مشاور خانواده با بیان اینکه در یک زندگی زناشویی، تفاهم راز و رمز ندارد، به شانس و اقبال بستگی ندارد و هندوانه در بسته هم نیست، میگوید: « تفاهم راه و روش دارد. من افراد زیادی را دیدهام که بعد از طلاق به مشاور مراجعه میکنند و میگویند اگر ما این مسائل را از قبل میدانستیم، طلاق نمیگرفتیم.»
کیهاننیا با تاکید بر لزوم اجباری شدن مشاوره قبل از ازدواج میگوید: «مگر کسی میتواند بدون گواهینامه رانندگی کند؟ آنگاه ما چگونه توقع داریم زندگیهای خوب بدون گذراندن دورههای آموزشی درباره همسرداری و زندگی مشترک شکل گیرد. اگر مشاوره قبل از ازدواج و آموزش در این زمینه اجباری شود، آنگاه دو نفر که با هم تفاوتهای زیادی دارند؛ وارد زندگی مشترک نمیشوند که حرمتشکنی بین آنها به وجود آید.»
تاثیر مثبت دوران نامزدی بر جلوگیری از طلاق
محمدحسین
مرادی، وکیل خانواده معتقد است اطاله دادرسی در طلاق یکطرفه، نمیتواند
دلیلی بر افزایش طلاق توافقی باشد.او دلیل اصلی طلاق و به ویژه طلاق توافقی
را عدمتفاهم و عدمشناخت کافی طرفین نسبت به هم میداند و میگوید:« در
قانون، حق طلاق با مرد است و مرد هر زمان که خواست میتواند با پرداخت حقوق
شرعی و قانونی زن، او را طلاق دهد. به همین دلیل است که زن در برخی موارد
حاضر است همه حقوق شرعی و مهریه خود را ببخشد و طلاق بگیرد.»
وی
با اشاره به نهادینه نشدن دوره نامزدی در کشور ما، میگوید: «بیشتر طلاقها
در سالهای اول ازدواج، در خانوادههایی صورت میگیرد که یا دوره نامزدی
نداشتند و یا در این دوره واقعیات را به هم نگفتهاند. البته نباید از
مساله زیرساختهای اقتصادی و اینکه افراد پس از زندگی مشترک به آنچه فکر
میکردند نرسیدهاند، چشمپوشی کرد.»مرادی با تاکید بر لزوم دوره نامزدی،
میافزاید: «ازدواجها باید علمی باشد اما متاسفانه دختر و پسری که تصمیم
به ازدواج میگیرند؛ برای رفتن نزد مشاور توجیه نشدهاند و لزوم این کار را
حس نمیکنند.»
وی معتقد است: «مراجعه به مشاور برای کسانی که
تصمیم به طلاق گرفتهاند، نمیتواند چندان راهگشا باشد. این مشاورهها باید
قبل از ازدواج صورت گیرد تا از ازدواجهای نادرست جلوگیری شود.»
این وکیل دادگستری طول زمان دادرسی در طلاق توافقی را در برخی شعبههای دادگاه خانواده 24ساعت و در برخی دیگر حداکثر 20روز ذکر میکند و میگوید: «این در حالی است که طلاق یکطرفه حداقل پنج تا شش ماه زمان میبرد.»
مراکز مشاوره در انجام وظایف خود چندان موفق نبودهاند
شهیندخت
ملاوردی، (حقوقدان) نیز بالا رفتن نرخ طلاق را نشاندهنده افزایش
ازدواجهای غیراصولی و نسنجیده میداند و میگوید: «آمارها نشان میدهد
درصد زیادی از زوجین در همان سالهای اولیه زندگی به توافق نمیرسند که این
خود نشاندهنده ازدواجهای نادرست و غیراصولی است.» وی با بیان اینکه طلاق
یک موضوع چندعاملی است؛ میگوید: «باید به مجموعه عوامل و فاکتورها به
صورت ریشهای در طلاق توجه کرد و نمیتوان تنها به چند مورد مانند سطح
تحصیلات یا آگاهی بیشتر زنان نسبت به حقوق بسنده کرد و برای حل مشکل سعی در
از بین بردن آن داشت.»
ملاوردی در خصوص ارجاع متقاضیان طلاق توافقی به مشاور معتقد است: «چنانچه مشاوره با آگاهی و درست انجام شود، قطعا میتواند موثر باشد اما با وضع موجود و با وجود اینکه بارها در قوه قضائیه در مورد لزوم ارجاع زوجین متقاضی طلاق به مشاور صحبت شده اما این مراکز مشاوره نتوانستند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و تاثیر چندانی در کاهش طلاق نداشتند.»
سایت گروه مجلات همشهری:
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
آیا شما مطمئنید که دچار تخیلات نشده اید و هرچه را که نوشته اید واقعیت دارد . آیا فقط برای اینکه دیگران بگویند حق با شما بوده اینها را ننوشته اید پس باید بگویم شما جز افراد معدودی هستید که از موضوع این مقاله خارج می باشید و حق هم با شماست
شاید خیلی ها باور نکنند
اما من با وجود سابقه 12 ساله وکالت کملا با نظر شما موافقم.بهتره به جای فرار از واقعیت به فکر علاج باشیم.
vaghean maye taasofe
وی میافزاید: «تنها چهار دلیل وجود دارد که طلاق را اجتنابناپذیر میکند. مرد معتاد و غیرقابل علاج، مرد زنباره، مرد شراب خوار و کتکزن که خشونت کلامی و فیزیکی اعمال میکند و مرد بیکاره و لافزن. در غیر این صورت بقیه مسائل قابلدرمان است.
فقط مشکل مردا هستن
زنها همیشه خوبن
شوهر من هم نجسی میخوره هم فحاشی میکنه و هم روم دست بلند میکنه اما چون مدرکی ندارم هیچ اقدامی نمیتونم بکنم .....
قبل از درخواست طلاق،حتما اول درخواست نفقه و مهریه بدهید.