امام صادق ع فرمودند: وقتی وحی [مستقیما] از جانب خدا به سوی او میآمد و جبرئیل بین آنها [واسطه] نبود، آن حالت به خاطر سنگینی وحی از جانب خدا پیش میآمد؛ اما وقتی بین او و خدا جبرئیل [واسطه] بود آن حالت بدیشان دست نمیداد و [در اینجا بود که] میفرمود: جبرئیل به من گفت و این مطلب را جبرئیل به من دستور داده است.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 19 تیر به آیه 193 سوره شعرا پرداخته شده و در آن آمده است:
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ
سوره شعراء (26) آیه 193
ترجمه
روحالامین آن را نازل کرد. [یا: روحالامین با آن نازل شد.]
نکات ترجمهای و نحوی
«الامین» صفت برای «الروح» است، که چون معرفه است، به شخص خاصی دلالت دارد که ظاهرا همان حضرت جبرئیل امین است؛ و چون صفت (و نه مضاف الیه) است، پس باید بگوییم «روح امین»، و تعبیر «روحالامین» تعبیر دقیقی نیست؛ اما از آنجا که اولا این تعبیر در زبان فارسی به صورت یک اصطلاح درآمده است؛ و ثانیا تعبیر «روح امین»، معرفه و مشخص بودن آن را نمیرساند، بنابراین در ترجمه از همان تعبیر «روحالامین»استفاده شد.
دو گونه قرائت برای عبارت «نَزلَ بِهِ الرُّوح ...» به نحو متواتر روایت شده است: برخی حرف «ز» را بدون تشدید و «الروحُ» را مرفوع (فاعل نزل) قرائت کردهاند؛ و برخی حرف «ز» را با تشدید و «الروحَ» را منصوب (مفعول نزل) قرائت کردهاند. بر اساس حالت اول، چنین ترجمه میشود «روحالامین با آن نازل شد» [مگر اینکه حرف «بـ» را باء تعدیه بگیریم که در ادامه توضیح داده میشود] و در حالت دوم ترجمه میشود «[ربالعالمین] روحالامین را با آن نازل کرد.» هر دو قرائت جزء قرائات معتبر است (مجمع البيان7/ 318) یعنی هردو حالت توسط فرشته وحی و خود پیامبر اکرم ص قرائت شده است.

در عبارت «نَزلَ بِهِ»، اغلب مفسران، حرف «بـ» را به عنوان «عامل متعدی کردن» [و به معنای حرف «را» در فارسی] گرفتهاند [در زبان عربی، برخی افعال لازم، با اضافه کردن حرف «بـ» متعدی میشوند؛ مثلا «جاء زیدٌ» یعنی زید آمد؛ اما «جاء بزَیدٍ» یعنی زید را آورد] که در این صورت، حتی اگر «ز« را بدون تشدید بخوانیم، باز ترجمهاش میشود «آن را نازل کرد»؛ اما برخی «بـ» را باء ملابست [یا مصاحبت]، و عبارت «به» را در موضع «حال» دانستهاند (إعراب القرآن و بيانه7/ 13) که در این حالت، باید به صورت «همراه با آن» ویا «در حالی که متلبس به قرآن بود» ترجمه شود.
حدیث
1) از امام صادق ع سوال میشود پیامبر اکرم ص گاهی میفرمود: جبرئیل گفت و این مطلبی است که جبرئیل به من دستور داده و گاهی حالت بیهوشی به ایشان دست میداد.
امام صادق ع فرمودند: وقتی وحی [مستقیما] از جانب خدا به سوی او میآمد و جبرئیل بین آنها [واسطه] نبود، آن حالت به خاطر سنگینی وحی از جانب خدا پیش میآمد؛ اما وقتی بین او و خدا جبرئیل [واسطه] بود آن حالت بدیشان دست نمیداد و [در اینجا بود که] میفرمود: جبرئیل به من گفت و این مطلب را جبرئیل به من دستور داده است.
الأمالي (للطوسي)، ص663
الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْقَزْوِينِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ وَهْبَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الزَّعْفَرَانِيِّ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: قَالَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا: أَصْلَحَكَ اللَّهُ، كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقُولُ: قَالَ جَبْرَئِيلُ، وَ هَذَا جَبْرَئِيلُ يَأْمُرُنِي، ثُمَّ يَكُونُ فِي حَالٍ أُخْرَى يُغْمَى عَلَيْهِ قَالَ: فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّهُ إِذَا كَانَ الْوَحْيُ مِنَ اللَّهِ إِلَيْهِ لَيْسَ بَيْنَهُمَا جَبْرَئِيلُ، أَصَابَهُ ذَلِكَ لِثِقْلِ الْوَحْيِ مِنَ اللَّهِ، وَ إِذَا كَانَ بَيْنَهُمَا جَبْرَئِيلُ لَمْ يُصِبْهُ ذَلِكَ، فَيَقُولُ: قَالَ لِي جَبْرَئِيلُ، وَ هَذَا جَبْرَئِيلُ يَأْمُرُنِي.
2) از امام صادق ع روایت شده است: جبرئیل این گونه بود که وقتی نزد پیامبر ص میآمد مانند یک عبد [متواضعانه] در مقابل او مینشست و بر او وارد نمیشد مگر اینکه اذن میگرفت.
علل الشرائع، ج1، ص7
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّهِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَيْعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ جَبْرَئِيلُ إِذَا أَتَى النَّبِيَّ ص قَعَدَ بَيْنَ يَدَيْهِ قِعْدَةَ الْعَبْدِ وَ كَانَ لَا يَدْخُلُ حَتَّى يَسْتَأْذِنَه.
3) از امام صادق ع سوال میشود چگونه رسول خدا در آنچه از جانب خدا نازل میشد نگران نبود که مبادا تحت مداخلات شیطان واقع شده باشد؟ فرمود: وقتی خداوند بندهای را به رسالت برمی گزیند، بر او سکینه و وقاری نازل میکند به نحوی که آنچه از جانب خدای عز و جل به او میرسد [از جانب خدا بودنش برایش بقدری آشکار است که] مانند چیزی است که با چشم میبیند.
تفسير العياشي، ج2، ص 201
عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ لَمْ يَخَفْ رَسُولُ اللَّهِ ص فِيمَا يَأْتِيهِ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ مِمَّا يَنْزِغُ بِهِ الشَّيْطَانُ قَالَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا اتَّخَذَ عَبْداً رَسُولًا أَنْزَلَ عَلَيْهِ السَّكِينَةَ وَ الْوَقَارَ فَكَانَ يَأْتِيهِ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِثْلُ الَّذِي يَرَاهُ بِعَيْنِه.