کد خبر: ۳۵۰۰۶۹
تاریخ انتشار:
اهالی فرهنگ و هنر از شعار بیست و نهمین دوره از نمایشگاه کتاب گفتند

چرا فردا برای خواندن دیر است؟

«فردا برای خواندن دیر است»، این شعاری ا‌ست که متولیان برگزاری بیست و نهمین دوره از نمایشگاه کتاب برای آن برگزیده‌اند. نمایشگاهی که نخستین تجربه‌ برپایی‌اش را در شهر موسوم به «آفتاب» سپری می‌کند و قرار است این خانه جدید به نمایشگاه کتاب رنگ و بویی تازه ببخشد.
گروه ادبیات، نشر و رسانه: فردا که هیچ، شاید حتی همین امروز هم قدری دیر شده باشد. با این همه ما ایرانیان یک ضرب‌المثل داریم که می‌گوید: «ماهی را هر وقت از آب بگیریم؛ تازه است.» از همین رو نباید ناامید شد؛ باید تمام آنهایی که کاری از دست‌شان برمی‌آید دست به کار شوند تا بلکه میان مردم و کتاب آشتی دوباره‌ای برقرار شود. باید از همین امروز که نه! از همین حالا برنامه‌ریزی و تلاش بیشتری کرد تا مردم متوجه ضرورتی شوند که گویا آن را به فراموشی سپرده‌اند. ضرورتی که از تأثیر کتاب و کتابخوانی در پیشرفت و ارتقای زندگی تک‌تک افرادی می‌گوید که در کنار یکدیگر جامعه و در ابعاد گسترده‌تر، کشورمان را تشکیل می‌دهند. شعار نمایشگاه کتاب امسال هم همین را می‌گوید. تلاش دارد تا به مردم به عنوان مخاطبان کتاب، بگوید که فراموشی این یار قدیمی چه تأثیر غیرقابل جبرانی بر زندگی‌شان گذاشته و می‌گذارد.

چرا فردا برای خواندن دیر است؟

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، «فردا برای خواندن دیر است»، این شعاری ا‌ست که متولیان برگزاری بیست و نهمین دوره از نمایشگاه کتاب برای آن برگزیده‌اند. نمایشگاهی که نخستین تجربه‌ برپایی‌اش را در شهر موسوم به «آفتاب» سپری می‌کند و قرار است این خانه جدید به نمایشگاه کتاب رنگ و بویی تازه ببخشد. نمایشگاه کتاب تهران از امروز تا روز 25 اردیبهشت بین ساعات 10 صبح تا 20 پذیرای مشتاقان است.

رسانه‌ها از وظیفه خود غافل نشوند!
نمایشگاه کتاب تهران تنها به گروه یا قشر خاصی از مردم تعلق ندارد؛ همه ما می‌توانیم با توجه به علاقه یا نیازمان به آن مراجعه کرده و کتاب بخریم. حالا هر چقدر هم که سرمان شلوغ باشد باز فرقی ندارد؛ اگر عاشق واقعی باشیم و بدانیم که این دوست قدیمی کیست و چه تأثیراتی در زندگی ما دارد، به دیدار وی شتافته و طلسم این فاصله چندین و چند ساله را می‌شکنیم. علیرضا قربانی، خواننده موسیقی سنتی هم مصداق یکی از همین مخاطبان کتاب است. وی با وجود مشغله‌هایی که این روزها در دنیای موسیقی دارد؛ با خود قرار گذاشته که حتماً به شهر آفتاب سری بزند.

درباره شعاری که متولیان برای این دوره از نمایشگاه کتاب انتخاب کرده‌اند می‌گوید: «‌اگر بخواهم بی‌تعارف صحبت کنم باید بگویم که رسانه‌ها و در رأس آنها، رسانه ملی، وظیفه مهمی در ارتباط با همین مفهومی که شعار نمایشگاه کتاب امسال می‌گوید دارند که نباید از آن غافل بشوند. وظیفه‌ای که متأسفانه آن طور که باید و شاید به آن توجه نشده است. اهالی رسانه باید تلاش کنند تا بواسطه فرهنگ‌سازی مردم را از ضرورت مطالعه باخبر سازند؛ این امر هم بدون فرهنگ‌سازی محقق نمی‌شود.»

قربانی که تا به امروز آثار قابل توجهی در عرصه موسیقی سنتی ایران خلق کرده معتقد است که مدیران برگزاری نمایشگاه کتاب قبل از هر اقدامی باید به سراغ کارشناسان و طبقه فرهیخته جامعه بروند. وی تصریح می‌کند: «البته شاید بهتر باشد که انتخاب این طبقه نخبه تنها به حوزه کتاب محدود نشوند و متولیان از نظر افراد برگزیده در تمام حوزه‌ها بهره بگیرند تا به تبع آن نتیجه برای همه گروه‌ها قابل استفاده باشد. از سوی دیگر این قبیل شعارها نباید تنها به یک جمله ختم شوند! باید به وسیله تبلیغات و اطلاع‌رسانی به مردم نشان داد که دور شدن از کتاب چه آسیب‌هایی برای آنان به دنبال دارد.»

همان گونه که قربانی هم اشاره کرد تا زمانی که مردم ندانند که چرا تا بدین حد به لزوم مطالعه تأکید می‌شود؛ برای نزدیک شدن به آن تلاشی نخواهند کرد. البته این گونه هم نیست که مردم ندانند مطالعه چه فوایدی دارد اما مسأله اینجاست که به دلایلی به این اقدام در نهایت به چشم یک شعار یا چند جمله قشنگ که تنها در کتاب‌های درسی درج شده نگاه می‌کنند. به همین واسطه هم بی‌راه نیست اگر بگوییم که فراتر از رسانه‌ها، این آموزش و پرورش است که وظیفه‌ای خطیر در این رابطه بر عهده دارد؛ وظیفه‌ای که بر اساس آن باید مردم را ازهمان سنین کم و در دوران ابتدایی به سوی کتاب و کتابخوانی سوق بدهد.

آشتی با کتاب نیازمند فرهنگ‌سازی همگانی
وی ادامه می‌دهد: «به عقیده من قبل از برگزاری چنین رویداد بزرگی مسئولان بهتر است دست به بررسی بزنند تا ببینند که سلیقه مردم چیست و بر همان اساس دست به کار شوند. از بحث شعار مهم‌تر این است که باید کاری کرد تا دسترسی مردم به نمایشگاه سهل‌تر شود. بویژه حالا که نمایشگاه کتاب در محلی به مراتب دورتر از مصلی برگزار می‌شود برای رفت‌و‌آمد هر چه راحت‌تر مردم چاره‌ای اندیشید. از سوی دیگر باید با همکاری مشترک متولیان، اهالی کتاب و رسانه تلاش شود تا مردم متوجه ضرورت مطالعه شوند تا از این طریق خود جذب کتاب و کتابخوانی شوند.»

چرا فردا برای خواندن دیر است؟

مصطفی رحماندوست، نویسنده و شاعر کودکان و نوجوانان هم یکی دیگر از اهالی فرهنگ و هنر است که نه تنها مانند قربانی از نمایشگاه کتاب بازدید می‌کند بلکه اغلب حضور فعالی نیز در آن دارد. او هم انتخاب چنین شعاری را اقدامی پسندیده می‌داند و می‌گوید: «سال گذشته ما در انتشارات شکوفه (بخش کودک و نوجوان نشر امیرکبیر) برای تحقق هدفی که این شعار بر مبنای آن استوار شده دست به انتشار تعداد قابل توجهی کتاب با قیمت بسیار مناسب زدیم. در همین رابطه 110 عنوان کتاب را با قیمت هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار دادیم که 89 عنوان آن داستان و 20 عنوان دیگر هم شعر بود.»


همان گونه که در گفته این فعال عرصه کتاب و ادب هم خواندید نه تنها متولیان، بلکه حتی مؤسسات نشر هم باید تلاش کنند تا مردم روز به روز به کتاب وکتابخوانی علاقه‌مند شوند. هر یک از مؤسسات نشر نیز می‌توانند با توجه به امکاناتی که در اختیار دارند برنامه‌ریزی کرده و در جهت دسترسی سهل‌تر مردم به کتاب تلاش کنند.

سراینده شعر مشهور (صد دانه یاقوت) در ادامه تصریح می‌کند: «هر کسی باید گوشه‌ای از کار را بگیرد. حالا مدیر دولتی، ناشر یا حتی نویسنده و ناشر هم فرقی ندارند. همه ما در قبال بهبود وضعیت موجود عرصه کتاب موظف به برنامه‌ریزی و اقدامات لازم هستیم. حال در این بین هر یک از ما می‌توانیم بنابه فراخور امکانات و توانایی‌های‌مان کار کنیم. یکی می‌تواند با قصه‌گویی در ایام نمایشگاه تلاش کند و فرد دیگری هم می‌تواند به برگزاری هدفمند‌تر نشست‌های تخصصی کتاب کمک کند. از سوی دیگر متولیان هم می‌توانند در ضمن انجام عملیات‌های اجرایی مناسب در جهت فرهنگ‌سازی برای مطالعه به تجهیز کتابخانه‌های عمومی بویژه در مناطق محروم کمک کنند. شعاری که برای نمایشگاه کتاب امسال انتخاب شده شعار بسیار خوبی‌ است اما ای کاش مسئولان زودتر از این به فکر این مسأله می‌افتادند، همان گونه که شعار نمایشگاه می‌گوید فردا دیر است و باید از همین حالا برای جبران کتاب نخواندن‌هایمان تلاش کنیم.»

از سوی دیگر هر سال بخشی از مراجعه‌کنندگان به نمایشگاه کتاب، آنانی بودند که تنها به جهت تماشا یا سرگرمی به نمایشگاه مراجعه می‌کردند. بازدیدکنندگانی که بعد از ترک نمایشگاه از سوی آنان به سختی می‌توانستی کتاب خریداری شده‌ای در دستشان ببینی. از همین رو شاید بد نباشد که خیلی هم بحث احتمال ریزش مخاطبان را مطرح نکنیم. به هر حال فردی که کتابخوان حرفه‌ای ا‌ست نه تنها در طول سال کتاب می‌خرد بلکه در این 10 روز هم به نمایشگاه مراجعه می‌کند.

سرانه مطالعه 2 تا 79 دقیقه‌ای!
ایرج راد، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون هم آن طور که می‌گوید؛ با وجود دغدغه‌ها و مشغله‌های روزمره‌‌‌‌‌‌‌‌اش به طور حتم از نمایشگاه کتاب این دوره همچون سال‌های قبل بازدید می‌کند. او هم نگاه مثبتی به این شعار انتخابی دارد و می‌گوید: «شاید برخی‌ها بگویند که برفرض شعاری هم انتخاب شود! چه فایده‌ای دارد؟ در پاسخ این افراد باید گفت که حتی انتخاب شعار هم اگر اصولی باشد می‌تواند اثرگذار باشد. اما اینکه تنها به یک شعار بسنده کنیم هم کافی نیست. اگر خواهان کتابخوان شدن مردم هستیم باید تلاش‌مان را از ابعاد کلان‌تری آغاز کنیم. باید متولیان و همه افرادی که به نوعی مشغول فعالیت‌های فرهنگی- هنری هستند برای نهادینه کردن فرهنگ مطالعه تلاش کنند.»

ناگفته پیداست که برای نهادینه شدن فرهنگ مطالعه نباید تنها به این 10 روز برگزاری نمایشگاه کتاب اکتفا کرد که به هیچ وجه کافی نیست. یکی از بهترین اقداماتی که می‌توان در این راستا به آن متوسل شد تلاش آموزش و پرورش برای نهادینه کردن این فرهنگ آن هم در سنین بسیار کم مقطع ابتدایی و حتی مهدکودک‌هاست.

این بازیگر کشورمان در ادامه می‌گوید: «از سنین کم است که می‌توان به علاقه‌مند کردن مردم به مطالعه امیدوار شد. باید از مهدکودک‌ها شروع کنیم و به مردم بگوییم که چرا تا این اندازه به ضرورت مطالعه تأکید می‌شود. مردم باید خودشان اهمیت این مسأله را درک کنند و بفهمند که آشتی آنان با کتاب در نهایت چه تأثیری بر درس خواندن، دانشگاه رفتن، اشتغال و حتی آینده‌شان باقی می‌گذارد. اینها مواردی نیست که بتوان تنها با یک شعار به مردم آموزش داد. باید مدیران مدارس برای دانش‌آموزان جلسات کتابخوانی بگذارند و از دانش‌آموزان بخواهند که هر یک درباره کتاب‌هایی که خوانده‌اند نظر بدهند. حتی می‌توان از آنان خواست که درباره همه شخصیت‌هایی که در کتاب‌ها هستند برای یکدیگر و در جمع کلاس صحبت کنند. حداقل از این طریق می‌توان به اصطلاح به وضعیت سرانه مطالعه در سال‌ها و دهه‌های آینده امیدوار شد.» راد در حالی از سرانه مطالعه سخن می گوید که وضعیت آن به شرایط هشدار دهنده‌ای رسیده و موجی از نگرانی را میان اهالی کتاب و از سویی متولیان به پا کرده است. طی این سال‌ها بواسطه وضعیت نگران‌کننده‌ای که صنعت نشر به آن دچار شده خبرهای متفاوتی در ارتباط با وضعیت سرانه مطالعه در کشورمان به گوش می رسد. یکی از نهادهایی که در این رابطه دست به انتشار آمار و ارقام زد، نهاد کتابخانه‌های عمومی بود.

جالب است که بدانید در زمان مدیریت منصور واعظی، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی در دولت گذشته میزان این سرانه 79 دقیقه در روز عنوان شد. صحبت ازاین 79 دقیقه منجر به اعتراض برخی از فعالان فرهنگی از جمله خود متولیان کتاب شد. آنان از این میزانی که به عنوان سرانه مطالعه عنوان شده بود متعجب بودند و می‌گفتند اگر سرانه مطالعه تا این اندازه مطلوب شده پس چرا شمارگان کتاب‌ها تا این اندازه کاهش پیدا کرده‌اند!

این در حالی است که کمی قبل‌تر، در سال 87 علی اکبر اشعری رئیس سابق کتابخانه ملی ایران، سرانه مطالعه برای هر نفر را دو دقیقه در شبانه‌روز اعلام کرده بود که با افزودن کتاب‌های درسی برای برخی از افراد این رقم به حدود 6 دقیقه در شبانه روز می‌رسید. البته خود واعظی هم آمار متناقضی در ارتباط با سرانه مطالعه ارائه داده بود. به طوری که وی در سال 88 این میزان را 18 دقیقه عنوان کرده بود. آن طور که او تأکید داشت نهاد کتابخانه‌های عمومی از طریق پژوهش‌های آماری سراسری به چنین آماری دست یافته بود!
با وجود تمام آمارهای ضد ونقیضی که طی این یک دهه اخیر در ارتباط با سرانه مطالعه شنیده شده وضعیت کتابخوانی در شرایط مطلوبی نیست و مدت‌هاست که زنگ خطر این بخش از فرهنگ‌مان به صدا درآمده است. شعار امسال نمایشگاه کتاب هم بر همین مسأله تأکید دارد. راد در ادامه تصریح می‌کند: «برقراری انس و الفت با کتاب و کتابخوانی اتفاقی نیست که انتظار داشته باشیم طی 10 روز رخ بدهد. با خرید مقطعی کتاب تنها در چند روز که نمی‌توان فرهنگ کتابخوانی را میان مردم نهادینه کرد و نمی‌توان تنها به نمایشگاه کتاب دلخوش کرد. مردم باید برای کتاب اهمیت قائل شوند و این مسأله هم ممکن نیست مگر با همان بحث فرهنگ‌سازی که به آن اشاره شد. باید یاد بگیریم که به جای حبس کردن کتاب در قفسه کتابخانه‌ها یا کمدهایمان آن را بخوانیم و حتی به یکدیگر امانت بدهیم.»

کتاب تحت تأثیر شبکه‌های اجتماعی
فریدون آسرایی، خواننده موسیقی پاپ، پیش از اینکه از شعار نمایشگاه کتاب امسال و نظری که درباره آن دارد بگوید تأکید می‌کند: «حالا که نمایشگاه کتاب به خارج از شهر منتقل شده مسئولان شهرداری باید تلاش بسیاری در ارائه تسهیلات مناسب وسایل نقلیه عمومی به مردم بکنند. در شرایط دنیای امروز و بواسطه نفوذ شبکه‌های اجتماعی در زندگی مردم، کتاب در وضعیت دشوارتری قرار گرفته است. بواسطه آنکه همه چیز در دنیای مجازی آسان و در دسترس شده، مردم کم‌حوصله شده‌اند و شاید در شرایطی که ضرورت مطالعه را درک نکرده‌اند حوصله چندانی برای مطالعه کتاب نداشته باشند. مردم به جای خرید کتاب، اطلاعات مورد نظر خود را از طریق جست‌و‌جو در میان وب‌سایت‌ها به دست می‌آورند. حتی اگر قصد مطالعه هم داشته باشند به جای مراجعه حضوری به کتابفروشی‌ها از طریق دانلود به آنها دست پیدا می‌کنند. مشابه اتفاقی که در عرصه موسیقی هم رخ داده و ما امروز می‌بینیم که بسیاری از مغازه‌های فروش آلبوم‌های موسیقی جای خود را به سایت‌ها و وب‌سایت‌های دانلود داده‌اند.» وی ادامه می‌دهد: «حال در چنین شرایطی ما شاهد برپایی سالانه نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران هستیم. اگر خواهان این هستیم که بدانیم این نمایشگاه‌ها تا چه‌اندازه اثرگذار هستند باید دست به بررسی بزنیم. متولیان می‌توانند به وسیله گروهی از کارشناسان بررسی کنند و ببینند که از طریق چنین نمایشگاه‌هایی چگونه می‌توان مردم را به کتابخوانی علاقه‌مند کرد. آن وقت است که می‌توانند با اتکا به اطلاعات به دست آمده برای سال‌های آینده و بهره بردن هر چه بیشتر از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در راستای تحقق افزایش کتابخوانی مردم برنامه‌ریزی و تلاش کنند.»

هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده مجموعه داستانی (قصه‌های مجید) اما نظر دیگری دارد. او می‌گوید این شعارها بیشتر از آنکه کاربردی داشته باشند تبدیل به کلیشه‌هایی شده‌اند که تأثیر چندانی به روی مخاطبان باقی نمی‌گذارند و می‌گوید: «با اینکه شعار نمایشگاه امسال شعار خوبی است اما شباهت بسیاری به شعارهایی دارد که در بخش‌های دیگر می‌شنویم و بی‌تفاوت از کنار آنها رد می‌شویم. از جمله اینکه می‌گویند برای ترک سیگار، فردا دیر است؛ از همین امروز شروع کنید! این در حالی است که اگر نگاهی آماری به تعداد افراد سیگاری داشته باشید خواهید دید که تعداد افرادی که چنین شعارهایی را می‌شنوند اما همچنان سیگار می‌کشند بسیار قابل توجه است. در ارتباط با نمایشگاه کتاب تهران، مهم‌ترین مسأله، بحث جابه جایی نمایشگاه کتاب از مصلی به شهرآفتاب است.»

این پیشکسوت عرصه داستان‌نویسی کشورمان در ادامه می‌گوید: «مهم‌ترین معضلی که هم‌اکنون در بخش کتاب شاهد آن هستیم بحث نبود فرهنگ کتابخوانی‌ است. به عقیده من باید قبل از هر اقدامی برای فرهنگ‌سازی در این زمینه اقدام شود. اگر مردم ما به کتابخوانی به عنوان یک ضرورت مهم توجه کنند آن وقت است که می‌توان به انتخاب شعارهای مختلف هم دل بست. در غیر این صورت همان‌گونه که مردم از کنار شعارهای مرتبط با سلامتی خودشان براحتی می‌گذرند از کنار شعارهایی که برای نمایشگاه کتاب انتخاب می‌شود هم بی‌تفاوت عبور می‌کنند! مرادی کرمانی که آثار متعددی از وی در کشورهای مختلف ترجمه شده معتقد است تنها مشکل ما نبود فرهنگ مطالعه نیست چراکه کتاب‌هایمان هم با اما و اگرهایی روبه‌رو هستند. وی تأکید می‌کند: «شما اگر به سراغ کتاب‌هایی که بویژه برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر شده‌اند بروید با انواع و اقسامی از نصیحت و اندرزها روبه‌رو می‌شوید. حتی کتاب‌های درسی هم پر از پند و اندرز هستند این در شرایطی ا‌ست که وقتی قصد انتقال مستقیم پیام به مخاطب کم سن و سال را داریم منجر به نتیجه منفی می‌شود. بنابراین نه تنها مسئولان آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بلکه حتی ناشران و خود اهالی قلم هم برای بهبود وضعیت کتابخوانی در کشورمان تلاش کنند. چراکه هر چقدر هم مخاطب از ضرورت مطالعه آگاه باشد اما زمانی که به سراغ چنین کتاب‌هایی بیاید نه تنها به مطالعه جذب نمی‌شود بلکه از آن زده هم می‌شود.»
از کاروان بشری عقب نمانیم
شهرام اقبال‌زاده، مترجم و نویسنده هم با تأکید بر هدفی که از شعار انتخابی نمایشگاه امسال به مخاطب منتقل می‌شود؛ می‌گوید: «به این شعار می‌توان از دو دریچه عمومی و فردی نگاه کرد. در عرصه کلان عمومی، زمان پدیده‌ای بسیار گرانبهاست چراکه اگر قدرآن را در مسیر علم اندوزی و کسب دانش کافی در عرصه‌های مختلف فکری ندانیم بی‌شک از کاروان بشری عقب می‌مانیم. اگر با نگاهی تاریخی به وضعیت کشورهایی نظیر خودمان بپردازیم متوجه خواهیم شد که بخش مهمی از علت اینکه ما از کشورهایی پیشرفته جا مانده‌ایم به همین بی‌توجهی‌مان به کتاب و کتابخوانی بازمی‌گردد. این در شرایطی ا‌ست که کشورهای پیشرفته بواسطه دانشی که از آن برخوردار شده‌اند حتی از ابزارهای کافی برای تسلط بر دیگر کشورها و تعامل نابرابر هم برخوردار هستند. از همین رو معتقدم که مردم باید تلاش کنند تا این فقدان مهم را برطرف کنند.»وی ادامه می‌دهد: «آن طور نیست که پیش خود بگوییم خب من اگر کتاب نخوانم آسیب این اقدام تنها متوجه خودم می‌شود چراکه کشور از تک‌تک ما تشکیل شده است. بنابراین هر یک از ما که فرصت مذکور را از دست بدهیم آسیب آن متوجه تمام کشور می‌شود. فرصت بسیار کوتاهی میان‌ زاده شدن و مرگ در اختیار ما انسان‌هاست که در خوش‌بینانه‌ترین حالت آن به 100 سال می‌رسد.


ما هر چقدر که از کتاب دور شویم به همان اندازه از کسب آگاهی و از سویی زندگی آگاهانه دور شده‌ایم. به همین دلیل من هم به پیروی از این شعار تأکید می‌کنم که فردا برای کتاب‌خواندن دیر است و باید از همین امروز تلاش برای جبران کم‌خوانی‌هایمان را آغاز کنیم.»با وجود تمام اظهار نظرهایی که در ارتباط با شعار نمایشگاه امسال از زبان اهالی فرهنگ و هنر مطرح می شود، نباید فراموش کرد که به هر حال شعار تنها شعار است! بنابراین نباید از آن انتظار وقوع معجزه خاصی را داشته باشیم. هر یک از ما، در هر جایگاهی که قرار داریم، از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته تا رئیس فلان سازمان و ارگان دولتی یا مردمی یا حتی اهالی کتاب و رسانه و همچنین تک‌تک ساکنان کشورمان، نباید فراموش کنیم که اگر خواهان ارتقای زندگی خود و پیشرفت کشورمان هستیم باید از همین امروز دست به کار شویم. شاید بارها از قدیمی‌ترها شنیده باشیم که ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است اما مسأله اینجاست که شرایط روزگار ما قدری تغییر کرده. در دنیای شتاب زده امروز دیگر نمی‌توان به چنین گفته‌هایی اتکا کرد چراکه شاید اگر تصمیم امروز را به فردا موکول کنیم دیگری فرصتی برای جبران نباشد!


منبع: روزنامه ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین