کد خبر: ۳۳۶۳۵۵
تاریخ انتشار:
افراط گرایان صهیونیست و جنایات دولت نسبت به فلسطینیان:

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

این نوشته در تلاش است فهمی جامع‌تر از این موضوع ارایه دهد که تاثیر احزاب دینی صهیونیستی در کابینه سی و چهارم بر مواضع افراطی دولت در قبال فلسطینی‌های ساکن اراضی اشغالی 1948 و 1967 چه بوده است؟
گروه بین الملل: از آنجا که دین، یکی از عوامل قوام بخش در تعیین هویت سیاسی افراد و جوامع و حتی رژیم‌های سیاسی حاکم بر آنها محسوب می‌شود، این نوشته نیز به دنبال آن است که وضعیت دین در ساختار حکومتی رژیم صهیونیستی را بررسی کرده و سپس از طریق مشاهده رفتاری کابینه ائتلافی سی و چهارم، عملکرد این ائتلاف را با تمرکز بر احزاب دینی صهیونیستی، ارزیابی کند. هدف این نوشته آن است که احزاب دینی یعنی شاس، جبهه متحد تورات و خانه یهود، به دلیل در اختیار داشتن مناصب کلیدی و نوع عملکرد خود در کابینه سی و چهارم توانسته‌اند نقشی محوری در افراط گرایی دولت رژیم صهیونیستی (کابینه سی و چهارم) ایفا نمایند و با سهیم شدن در ایجاد یک بستر مناسب برای تصمیم‌گیری‌های افراطی، زمینه را برای اتخاذ تدابیر سخت گیرانه علیه فلسطینی‌ها آماده کنند. متن این نوشته که در اختیار خبرگزاری بولتن نیوز قرار گرفته بدین شرح است:

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

مقدمه

دین و حکومت، اموری هستند که انسان‌ها بنا به طبیعت درونی و احتیاج بیرونی به آنها وابسته هستند. دین، امری است که به لحاظ تاریخی، همزاد بشر است. از زمانی که اولین انسان خلق شد، خداوند از او انجام عبادت و اطاعت را خواسته است. اما در همین حال، حکومت نیز از یکسو ریشه و سابقه‌ای قدیمی دارد که در تاریخ می‌توان آن را پیگیری کرد و از طرف دیگر، در قالب دولت‌های امروزین، امری تقریباً جدید است که منجر به تشکیل کشور- ملت به سبک نوین شده است.

در دنیای امروز، بسیاری از حکومت‌ها دین را کاملاً کنار گذاشته­اند. بخشی از آنان، دین را به عنوان امری فردی پذیرفته‌اند ولی از دخالت دین در امور سیاسی- حکومتی ممانعت می­کنند. اما تعدادی از حکومت‌ها، دین و آموزه ­های دینی را در قالب دستورها، مصوبات و آیین­نامه­های حکومتی و قضایی مدون کرده و از آن بهره می­گیرند.

در 14 مه 2015، سی و چهارمین کابینه رژیم صهیونیستی نیز با مشارکت احزاب لیکود، شاس، خانه یهود، کولانو و جبهه متحد تورات و در اختیار داشتن 61 کرسی کنست و به رغم میل مخالفان از جمله اتحاد صهیونیستی به رهبری «اسحاق هرزوگ»، تشکیل شد. این کابینه که با توجه به مؤلفه‌های سازنده و ماهیت آن، یکی از افراطی‌ترین کابینه ­های رژیم صهیونیستی است، سیاست­های سخت‌گیرانه و افراطی را در قبال فلسطینی‌ها­ اتخاذ کرده است. از این رو، با توجه به ارتباط دین و سیاست در رژیم صهیونیستی، این مقاله در تلاش است فهمی جامع‌تر از این موضوع ارایه دهد که تاثیر احزاب دینی در کابینه سی و چهارم بر مواضع افراطی دولت در قبال فلسطینی‌های ساکن اراضی اشغالی 1948 و 1967 چه بوده است؟ به همین منظور مقاله حاضر، نمادها و مصادیق این نوع عملکرد را تبیین می­کند. فرضیه عبارت است از این که احزاب دینی یعنی شاس، جبهه متحد تورات و خانه یهود، به دلیل مناصب کلیدی و نوع عملکرد خود در کابینه سی و چهارم توانسته‌اند نقشی محوری در افراط‌ گرایی دولت رژیم صهیونیستی (کابینه سی و چهارم) ایفا کرده و با سهیم شدن در ایجاد یک بستر مناسب برای تصمیم‌گیری­های افراطی، زمینه را برای اتخاذ تدابیر سخت گیرانه علیه فلسطینی‌ها آماده کنند.

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

1- نقش دینداران در تأسیس و تقویت رژیم صهیونیستی

هرچند که پس از تشکیل رژیم صهیونیستی، رابطه دین و دولت به خوبی تبیین نشد و متدینان یهودی تلاش می­کردند که ماهیتی دینی را بر دولت تحمیل کنند، ولی به طور کلی می­توان دو گرایش کلی «صهیونیسم دینی» و «مخالف صهیونیسم» را برای جریان دیندار در این رژیم در نظر گرفت.(عبدالله الشامی، 1994: 44)

الف) گرایش صهیونیسم دینی

مفاهیم اصلی صهیونیسم دینی برخاسته از نفی ایدۀ انتظار مسیح نجات بخش برای راهبری گروه‌های یهودی و بازگرداندن آنان به فلسطین و جایگزین کردن آن با این باور است که یهودیان، خود و به نیروی کار و کشش خود باید سرزمین‌هایی را که در آنها به سر می‌برند، ترک گویند و در خاک فلسطین ساکن شوند، زیرا که خاک فلسطین، خاک پاکی است و اورشلیم، شهر خدا و اقامتگاه خدا و مرکز تمام زمین و جایگاه شایسته برای ادای تکالیف دینی و اجرای وصایای دین یهود است و نجات یهودیان تنها با ایفای فرایض شرعی در سرزمین‌های بیگانه میسر نخواهد شد بلکه با وطن گزینی در فلسطین و کار مقدس در ارض مقدس حاصل خواهد آمد. صهیونیسم دینی با عرضۀ این افکار و این مستندات، خواست‌های صهیونیسم دایر بر کوچ یهودیان به فلسطین و برپایی دولتی یهودی در آنجا را مشروعیت بخشیده و بدین گونه دین به صورت دستاویز و ابزار کارسازی در دست صهیونیست‌ها قرار گرفت و به کمک این برداشت‌های دینی بود که یهودیان و به ویژه یهودیان دین گرا و سنتی مقیم اروپای شرقی را به خود جلب کرد. متقابلاً برپایی دولت رژیم صهیونیستی، نیروی جدیدی به اندیشه‌های صهیونیسم دینی افزود، به ویژه آنکه برپایی این دولت، اندکی پس از کشتار یهودیان به دست نازی‌ها روی داد و پیروزی‌های نظامی آن به ویژه در جنگ ژوئن 1967 به اوج رسید و همۀ اینها باعث شد که زعمای صهیونیسم دینی به حمایت از دولت غیر دینی برخاستند.(ماضی، 1381: 146)

اما در سال‌های اخیر که صهیونیسم دینی احساس قدرت بیشتری می­کند، رهبران آن سخن از گسستن پیوندهای دیرینه با دولت لائیک به میان آورده‌اند، چنان که این موضوع در اعتراض‌های سران این جریان علیه تخلیه شهرک‌ها قابل مشاهده است و در این راستا، سال 2005 در هنگام تخلیه شهرک‌های نوار غزه، نقطه عطفی برای آن محسوب می‌شود. آوراهام شاپیرا، حاخام اعظم سابق اشکنازی از سربازان خواست که از دستور تخلیه تمرد کنند.(Wurmse, 2006: 44 )

از سوی دیگر روز به روز بر شمار خاخام‌هایی افزوده می‌شود که خواهان جدایی از لائیک‌ها به سبب بی اعتنایی آنها به میراث و سنن دینی هستند. این گروه به دولت اعتراض می‌کنند که خود را دولت همه شهروندان و نه دولت خاص یهودیان می­شمارد. برخی از متعصبان سنت گرا خواستار تغییر سرود ملی و جایگزین کردن آن با مزمور شماره 26 از مزامیر تورات(Psalm 22:26) شده‌اند و بعضی از کنیسه‌ها دعایی را که از خداوند خواستار حفظ سران دولت می‌شود، تغییر داده و دعایی را به جای آن می‌خوانند که از خداوند خواستار حفظ ملت یهود در برابر سران دولت می‌گردد. دلیل این اعتراض‌ها، ماهیت سکولار سرود ملی اسرائیل بوده است.(forward, 2015/2/3) سرانجام آن که در نوامبر سال 1995، یکی از جوانان متعصب وابسته به صهیونیسم دینی، اسحاق رابین، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی را ترور کرد.

ب) گرایش دینی مخالف صهیونیسم


برخلاف گرایش صهیونیسم دینی که از ایجاد حکومت یهودی در فلسطین اشغالی حمایت می‌کرد، اما تعدادی از گرایش‌های دینی یهود با اساس تشکیل این حکومت مخالف بوده و هستند.

به زعم آنان، یهودیان که قوم برگزیده خداوند هستند باید جدا از دیگر ملت‌ها زندگی کنند و «مسیح منتظر» که از سلالۀ داوود پیامبر است، بازخواهد گشت تا «مملکت رژیم صهیونیستی را از نو برپا سازد.» ویرانی «هیکل» (معبد حضرت سلیمان (ع)) کیفر گناهان یهود بود و تا هنگامی‌که خداوند، گناه آنان را نبخشوده باشد بازسازی هیکل به دست مسیح میسر نخواهد شد.

مخالفت یهودیان ارتدوکسی (افراطی) یا «حریدیم»ها با دولتی که به دست صهیونیست‌ها (معتقدان به بازگشت به فلسطین) برپا شده، پدیده‌ای طبیعی است زیرا دولت رژیم صهیونیستی یک دولت لائیک است که هویت یهودی و ارزش‌ها و تعالیم دینی آنان را نادیده می‌انگارد. در میان گروه حریدیم، دو نگرش نسبت به «دولت رژیم صهیونیستی» وجود دارد. نخست، گروهی که برپایی چنین دولتی را عملی مغایر با ایدۀ «مسیح» می‌شمارند و بنابراین، آن را دولتی گناهکار می‌دانند و این مخالفت نه به خاطر لائیک بودن دولت و قوانین و نهادهای آن، بلکه به خاطر ماهیت پیدایش و تخطی آن از ارادۀ الهی و تعالیم توراتی است و هواداران این گروه همچنان خود را در تبعیدگاه می‌دانند و سبب آن را هم وجود این دولت می‌انگارند و کاری به کار دولت و نهادهای آموزشی آن ندارند. گروه‌های «ناتوری کارتا» و «ساطمر حسیدی» نمایندگان این نگرش هستند. در برابر اینان، گروه دومی هستند که دولت را به عنوان یک واقعیت خارجی به رسمیت می‌شناسند اما آن را فاقد مشروعیت می‌دانند و اگرچه این‌ها هم خود را در حالت تبعید می‌پندارند اما با دولت و نهادهای آن همکاری می‌کنند و رابطۀ خود با دولت را براساس نزدیکی یا دوری آن از تعالیم تورات تعیین می‌کنند. جنبش «آگودات رژیم صهیونیستی» و احزابی که از این جنبش نشأت گرفته‌اند نمایندگان این نگرش به شمار می‌آیند.(ماضی، 1381: 146)

زعمای حریدیم پیش از برپایی دولت، نگران آن بودند که برپایی یک دولت لائیک، مانع از ایجاد تأسیسات آموزشی خاص آنان شود و تعالیم «هالاخاه» جایی در زندگی یهودیان نخواهد داشت و از این جهت، وضع به گونه‌ای خواهد شد که در عصر اتحاد جماهیر شوروی بود. اما آنچه در عمل پیش آمد، خلاف این بود و دولتی که بر مبانی دموکراسی و لیبرالی بنا شده بود، زمینه­های اجتماعی و اقتصادی مناسب برای ایجاد و توسعۀ نهادهای آموزشی حریدی را فراهم ساخت و حتی بخش عمده­ای از هزینه‌های آنها را تأمین کرد. سطح زندگی طبقات متوسط جامعۀ حریدیم را بالا برد و بر اثر آن یک «گتو»ی حریدیم نشین با همۀ نهادهای اجتماعی خاص آن پدید آمد. ویژگی‌های جامعۀ حریدیم در رژیم صهیونیستی به تلخیص عبارتند از:

- پایبندی شدید به قوانین یهود که نوعی انعطاف ناپذیری و افراط گرایی در تفسیر تعالیم یهودی را در آنان پدید می‌آورد. از همین ویژگی می‌توان به سنت گرایی این جامعه و قائل نبودن آن به مبانی سوسیالیسم و نپذیرفتن مظاهر مدرنیته پی برد.

- در این نگرش، آموزش و تعلیم تورات به عنوان ارزش برتر، یک فریضه دینی و معیار روابط اجتماعی شناخته می‌شود و نقطه افتراقی را میان آنان و متدینان ملی گرا ایجاد می­کند.

- نظارت شدید اجتماعی بر اجرای دستورهای دینی به طور آشکار یا پنهان. تدین حریدی شامل نظارت دقیق بر جدایی کامل میان زن و مرد و امور مربوط به آنها است.

- ایمان به ظهور مسیح از طریق اجرای تعالیم تورات. از این نظر، صهیونیسم برای ظهور مسیح شتابزده عمل می‌کند و از منظر بسیاری از آنان (به استثنای جنبش حباد و اندکی هم شاس) صهیونیسم، یک ایدئولوژی قومی و سکولار است که با جوهر یهودیت تناقض دارد.

- بسته بودن جامعه از لحاظ معنوی و مادی. به عبارت دیگر، این جامعه به شدت منزوی است. امتناع اعضای آن نیز از انجام خدمت نظامی تا حدودی بر همین مبناست.

- همگون نبودن جامعه و زیست طوایف متعددی در آن.

- هولوکاست، یک مجازات الهی بعد از دوره روشنفکری یهودی است.

- تعامل منفی با غیر حریدی ها.

- هجمه فرهنگی و مبارزه با سکولارها از همه طرق ممکن.

- رعایت نکات ظاهری مثل موی کوتاه، پوشیدن کلاه‌های سیاه بزرگ و... (در مردان) و پوشیدن رنگ‌های سیاه و لباس‌های بلند در زنان.(شلحت، 2012:‌ 29-33)

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

2- احزاب دینی در رژیم صهیونیستی

در جامعه فعلی رژیم صهیونیستی، گروه‌ها و اقوام متعددی زندگی می­کنند. در میان یهودیان نیز، مرز مشخصی میان لائیک‌ها و دینداران وجود ندارد. مشکل بتوان تعریفی از دین­داری و لائیک بودن در جامعه صهیونیستی ارایه کرد، زیرا بیشتر دین­داران در رژیم صهیونیستی، متدین نیستند و بیشتر لائیک‌ها هم به مفهوم خاص آن لائیک به شمار نمی‌روند.(ابوحسنه، 1381: 28)

با دقت در رفتارهای نظام سیاسی رژیم صهیونیستی درمی‌یابیم این نظام به رغم ادعای پذیرش اصول دولت مدرن غربی، اصل جدایی دین از دولت را رعایت نمی­کند و در مقابل پای بندی چندانی به رعایت اصول دینی یهود ندارد.

متدینان یهودی، اکثریت جامعه صهیونیستی را تشکیل نمی­دهند بلکه تعدادشان به 18 تا 20 درصد جامعه می­رسد. با این حال، اغلب توانسته‌اند به عنوان مانع در برابر سایر احزاب و خط فکرهای سیاسی مخالف عمل کنند و همان گونه که تاریخچه ائتلاف‌های دولتی از جمله ائتلاف کابینه سی و چهارم نشان می‌دهد، حضورشان در ائتلاف برای بقای آن یک اصل ضروری به شمار می‌رود.

با توجه به بالا بردن حد آستانه ورود به کنست، پارلمان (کنست) کنونی رژیم صهیونیستی که دارای 120 نماینده است، 10 حزب، مجموع کرسی­های آن را در اختیار دارند. از این تعداد، 13 نماینده به نمایندگی از فلسطینی­های اراضی 1948 (رژیم صهیونیستی) وارد کنست شده­اند. در این میان، سه حزب شاس (7 نماینده)، جبهه متحد تورات (6 نماینده) و مفدال نوین یا همان خانه یهودی (8 نماینده) در مجموع، 21 نماینده دارند.(knesset, 2015/12/26) این احزاب در حقیقت، نمایندگان قشر مذهبی جامعه رژیم صهیونیستی هستند. در سطور زیر به این احزاب می‌پردازیم.

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

الف) حزب شاس

شاس (نگهبانان سفارادی تورات) یکی از احزاب مذهبی است که اندکی پیش از انتخابات سال 1984 توسط اعضای سفاردی حزب آگودات رژیم صهیونیستی و به تشویق حاخام الیعیرز شاخ و حاخام عوفادیا یوسف (حاخام بزرگ سابق یهودیان شرقی) تأسیس شد. دو حاخام مذکور در اعتراض به تسلط اشکنازی­ها (یهودیان غربی) بر حزب آگودات رژیم صهیونیستی و عدم اختصاص جایگاه‌های مناسب به نمایندگان جامعه سفاردی در فهرست انتخاباتی آن­، تشویق به تشکیل حزب شاس کردند.(عبدالله الشامی، 1994: 157)

در انتخابات سال 1984، شاس توانست چهار کرسی را از آن خود کند، در حالی که در آن انتخابات، تنها دو کرسی کنست به آگودات رژیم صهیونیستی تعلق گرفت. در انتخابات دوره‌های بعد نیز شاس توانست با افزایش کرسی‌های خود، نقش مؤثری در صحنه سیاسی رژیم صهیونیستی ایفا کند. در انتخابات دوره بیستم کنست، این حزب هفت کرسی را به خود اختصاص داد.(knesset, 2015/12/26)

مناحم فریدمن، یکی از محققان سرشناس در زمینه احزاب مذهبی رژیم صهیونیستی، دلایل موفقیت شاس و انگیزه­های رأی­دهندگان به نفع این حزب را این گونه بیان می‌کند: «شاس کاری کرده است که سایر احزاب هرگز نتوانسته­اند چنین کنند. این حزب، هم بنیادگرایی و هم فرقه‌گرایی را ابزار جلب هواداران قرار داده است. شاس، بنیادگرایان شرقی را رهبری می‌کند، با این حال، از سود جستن از حربه فرقه گرایی غافل نیست. فرقه گرایی که شاس داعیه آن را دارد، به آداب و عادات ارتباط دارد و برخلاف آنچه در دنیای بنیادگرایی مرسوم است، پیروان را به ادای فرایض مذهبی ملزوم نمی‌کند. رأی دهندگان به نفع شاس نه تنها بنیادگرا نیستند بلکه حتی ممکن است از معتقدان به مقدس بودن روز شنبه نیز نباشند. چیزی که آنان را مجذوب این حزب کرده، همان تبلیغ و ترویج عادات و تقالید است. شاس با تحریک احساسات، موفق شده است بنیادگرایی و فرقه­گرایی را در یکدیگر ادغام کند و هر دو را وسیله موفقیت خویش قرار دهد. شورای علمای تورات، عالی­ترین ارگان دینی و سیاسی حزب شاس، تصمیم­های مهم را اتخاذ می­کند. رسیدگی به امور حزب و نهادهایش و اخذ تصمیم­های روزمره توسط گروه نمایندگان حزب در کنست و ارگان‌های مشخص و منتخب انجام می­گیرد.»(حاجیان، 1389: 217)

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)


ب) جبهه متحد تورات


جبهه متحد تورات که «یهدوت هتوراه» هم نامیده می­شود، متشکل از دو حزب آگودات رژیم صهیونیستی و دیگل هتوراه است. این دو حزب به طور مشترک تحت عنوان جبهه متحد تورات در دوره بیستم کنست به شش کرسی دست یافتند که دو نفر آنان از دیگل هتوراه و چهار نفر از آگودات هستند.(knesset, 2015/12/26)

ب-1) آگودات رژیم صهیونیستی


آگودات رژیم صهیونیستی (مجمع رژیم صهیونیستی) به عنوان حزبی سیاسی- مذهبی و مخالف صهیونیسم در سال 1912 در لهستان توسط عده­ای از رهبران دینی سنتی وابسته به جناح ارتدوکسی یهودیت از کشورهای آلمان، لیتوانی، مجارستان و لهستان تشکیل شد.(C. Heilman, Friedman, 1990: 4) پس از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در سال 1948، این حزب پس از گذراندن مرحله بحث و جدل درخصوص پیوستن یا نپیوستن به این رژیم، سرانجام پذیرفت که در چهارچوب نهادهای آن فعالیت کند و در شورای موقت این رژیم مشارکت داشته باشد. (عبدالله الشامی، 1994: 118)

حزب آگودات رژیم صهیونیستی از بدو تأسیس با جنبش صهیونیستی خصومت داشت و به شدت با آن مقابله می‌کرد اما با گذشت زمان، این دشمنی کمتر شد و از نیمه دهه سوم، نوعی تفاهم و همکاری بین احزاب آگودات رژیم صهیونیستی (به ویژه جناح کارگری آن موسوم به بوعالی آگودات رژیم صهیونیستی) و نهادهای سیاسی و مهاجرپذیر صهیونیستی پدید آمد؛ چنان که در آستانه اعلام تأسیس دولت رژیم صهیونیستی در سال 1948، حزب آگودات رژیم صهیونیستی از مخالفت با تشکیل دولتی یهودی صرف نظر کرد و در شورای موقت دولتی و نخستین کابینه ائتلافی و متعاقباً در انتخابات کنست و بازی حکومت و مخالفان شرکت جست. اما این امر به معنای شناسایی اسرائیل نبود بلکه این حزب تنها از این طریق با وضعیت موجود تعامل کرد.(عمر شمعة، 2014: 9)

در سال 1984، نمایندگان یهودیان شرقی از آگودات رژیم صهیونیستی جدا شدند و حزبی جدید به نام شاس تشکیل دادند. سرانجام اندکی پیش از انتخابات سال 1988، پیروان و مریدان حاخام الیعزر مناحم شاخ، رهبر عالی روحی یهودیان لیتوانی الاصل، به دستور او از حزب آگودات رژیم صهیونیستی منشعب شدند و حزب دیگل هتوراه را تشکیل دادند.(jewishvirtuallibrary, 2015/12/20)

در حزب آگودات رژیم صهیونیستی، تصمیم‌های مهم توسط شورایی به نام «شورای عالی علمای تورات» اتخاذ می­شود. این شورا مرکب از رؤسای مدارس مهم دینی (یشیف‌ها) که بیشترشان لیتوانی الاصل­اند و رؤسای دربارهای حسیدیه است و در صورت لزوم، تشکیل جلسه می‌دهد. رسیدگی به امور روزمره حزب و نهادهای وابسته به واسطه گروه نمایندگان حزب در کنست و ارگان‌های به خصوصی انجام می‌گیرد که با شیوه‌هایی پیچیده انتخاب می‌شوند. (حاجیان، 1389: 219)

ب-2) دیگل هتوراه

دیگل هتوراه (پرچم تورات) حزب متعصب و افراطی مذهبی است که نماینده اکثر طوایف حریدی لیتوانی به شمار می‌آید و در انتخابات سال 1988 میلادی از حزب آگودات اسرائیل جدا و در سال 1992، دوباره به آن پیوست. پیوستن این دو حزب، نقشی بزرگ در ایجاد اصلاحات و وحدت بخشیدن به حریدیان اشکنازی ایفا کرد و آنان به رقابت با حزب شاس؛ نماینده حریدیان شرقی پرداختند. دیدگاه حزب دیگل هتوراه در مورد حل مشکل فلسطینی‌ها معتدل‌تر از آگودات اسرائیل است.(شیردل، 1387: 166)

این حزب که میراث معنوی مخالفان حسیدی به شمار می­رود، در انتخابات پارلمانی سال 1988، توانست به ریاست «آوراهام راویتس»، دو کرسی کنست را از آن خود کند. اما پس از مدتی توانست حمایت برخی از حسیدی­ها را کسب نماید. (عبدالله الشامی، 1988: 142-143) با این حال، اندکی پیش از انتخابات سال 1992، با حزب آگودات رژیم صهیونیستی ائتلاف کرد و این دو حزب، گروه انتخاباتی پارلمانی یهدوت هتوراه را به وجود آوردند. آنها توافق کردند پس از برگزاری انتخابات یاد شده به طور کامل در یکدیگر ادغام شوند که این کار به پر کردن شکاف بین دو حزب کمک زیادی کرد. اتفاق نظر دو حزب بر لزوم اتحاد بنیادگرایان اشکنازی (با توجه به وجود رقیب قدرتمندی مانند حزب شاس به عنوان نماینده بنیادگرایان شرقی) و رساندن میزان آرای به دست آمده به حد نصاب لازم برای ورود به کنست بود. هم چنین با تشدید بیماری حاخام «من وبافیچ» (رهبر معنوی فرقه حباد) افکار پیروان این فرقه متوجه بیماری این حاخام شد و حزب آگودات رژیم صهیونیستی و به طور کلی، سیاست را به فراموشی سپردند. همین امر موجب شد موضوع منجی موعود که علت اصلی اختلاف دو حزب آگودات رژیم صهیونیستی و دیگل هتوراه بود، به فراموشی سپرده شود.(حاجیان، 1389: 219)

موضع‌گیری ایدئولوژیکی حزب پرچم اسرائیل همانند حزب شاس و هدف اصلی آن، تقویت نقش دین در جامعه است و بر این اساس، مدعی «حق ملت اسرائیل» در «ارض اسرائیل» می­باشد اما به خاطر جلوگیری از خونریزی و توقف تسلیحاتی در منطقه، با برقراری صلح میان عرب­ها و اسرائیل و بازگرداندن اراضی عرب­ها به آنها موافق است. در زمینه اجتماعی نیز این حزب خواستار عدالت اجتماعی و ساختار اقتصادی بر مبنای تورات و توسعه آموزش­های دینی است.(ماضی، 1380: 172)

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

ج) خانه یهودی

حزب خانه یهودی، محصول ائتلاف رسمی حزب مذهبی ملی [مفدال][1] و اتحاد ملی[2] است که در انتخابات سال 2006، یک فهرست مشترک ارایه کردند. در 3 نوامبر 2008، اعلام شد که فراکسیون‌های مفدال به همراه مولِدِت و تکوما (از فراکسیون‌های اتحاد ملی) با هم ادغام خواهند شد تا حزب جدیدی را به وجود آورند اما این امر با مخالفت فراکسیون «آهی»[3] با ریاست «افی ایتاماند» و «هاتیکوا»[4] به ریاست «أریه الداد» مواجه شد زیرا آنها مخالف مذهبی شدن بودند. (habayithayehudi, 2015/12/20) «یعاکوف آمیدور» برای انتخاب فهرست انتخاباتی سال 2009 برگزیده شد و در 8 دسامبر 2008، حاخام «دانیل هرشکویتس» ریاضی دان مرکز تخنیون به عنوان رئیس و هدایتگر حزب انتخاب شد. با مشخص شدن فهرست انتخاباتی، پنج مورد از شش مرکز بالایی حزب، به اعضای سابق حزب مذهبی ملی(NRP) اختصاص یافت و تنها استثنا مربوط به یوری آریل از «تکوما» بود که همین امر، باعث اعتراض اعضای سابق اتحاد ملی، خروج تدریجی اعضای آن و احیای مجدد اتحاد ملی شد. به این ترتیب، خانه یهود بیشتر بر مبنای همان NRP یعنی حزب مذهبی ملی جدید [مفدال نوین] شناخته شد. خانه یهودی در نوامبر سال 2012، انتخابات درون حزبی جداگانه‌ای برای رهبری حزب برگزار کرد و نفتالی بنت توانست «زوولون اورلف» رقیب خود را شکست دهد. یک هفته بعد، انتخابات درون حزبی دیگری برای دیگر اعضای فهرست برگزار شد و «نیسان اسلومیانسکی»، «آیلِت شاکِد» و «اوری اورباخ» در صدر قرار گرفتند (habayithayehudi, 2015/12/20) حزب خانه یهود در کنست بیستم به ریاست نفتالی بنت توانست هشت کرسی را در کنست از آن خود کند.(knesset, 2015/12/26)

حزب مفدال از بدو تأسیس تا سال 1977، هم پیمانی دیرینه احزاب همزراحی و هبوعیل همزراحی از یک سو و حزب مبای از سوی دیگر را تا نیمه دهه سوم، حفظ و در تمام کابینه‌های ائتلافی به رهبری حزب ماپای یا حزب کارگر تا سال 1977، شرکت کرد. در این مدت، مفدال به طور سنتی، دو وزارت خانه مذهب و کشور را عهده‌دار می‌شد و بیشترین همتش متوجه امور داخلی بود که مستقیماً به ماهیت مذهبی دولت و منافع دینداران ارتباط دارد. این حزب چندان خود را درگیر سیاست‌های خارجی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی نمی‌کرد، به همین علت، شریکی بی­دردسر برای احزاب ماپای و کارگر در بیشتر کابینه‌هایی بود که این دو حزب تشکیل می‌دادند اما به نظر می‌رسد که رویه این حزب درباره امور اجتماعی تغییر کرده باشد. مفدال در حال حاضر، حزبی به شدت ناسیونالیستی- دینی است که موضوع سرزمین رژیم صهیونیستی بزرگ را سرلوحه برنامه‌هایش قرار داده است. حزب مفدال تحت تأثیر اندیشه‌های خاخام تسفی یهودا هکوهین کوک، رهبر معنوی جنبش گوش امونیم و رئیس یشیفات مژکاز هراف قرار دارد. این حاخام، سرزمین به اصطلاح رژیم صهیونیستی را از لحاظ قداست، همسنگ تورات رژیم صهیونیستی و ملت رژیم صهیونیستی می‌داند و سکونت در این سرزمین و باقی ماندن آن تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی را دو فریضه مذهبی همانند سایر فرایض اعلام کرده است. (حاجیان، 1389: 222)

در همین حال آشنایی با شاخصه­های کلی این حزب نیز خالی از فایده نیست. موارد زیر از جمله برخی اصول تعریف شده حزب خانه یهود محسوب می‌شوند:

- بازیابی ماهیت یهودی صهیونیستی دولت اسرائیل و مردم آن.

- دولت اسرائیل یک دولت یهودی است که با دمکراسی اداره می‌شود. باید با کسانی مبارزه کرد که قصد دارند اسرائیل را به دولتی برای شهروندان آن مبدل سازند.

- آموزش باید صهیونیستی یهودی باشد. باید موسسات آموزشی صهیونستی مذهبی را تقویت کرد.

- اقتصاد آزاد به همراه تامین حداقل شرایط زندگی.

- مخالفت با نقش آفرینی زیاد دادگاه عالی و دادستان کل در تصمیم سازی برای اسرائیل.

- تاکید بر دین به عنوان هسته اصلی دولت.

- تلاش برای به دست آوردن اراضی دولت در الجلیل و نقب و خلع ماکیت بدوی‌ها بر آنها.

- تاکید بر ساخت و ساز در کرانه باختری. (habayithayehudi, 2015/12/20)

بنابراین با تاکید حزب خانه یهود بر مسأله دین، هویت یهودی دولت جعلی اسرائیل و عقاید آن درباره شهرک‌سازی و برخورد با فلسطینی‌ها می‌توان به میزان شدت عمل و افراط‌گرایی آن در قبال فلسطینی‌ها پی برد.

3- نگاه احزاب دینی به فلسطینی‌ها از زاویه عملکرد کابینه سی و چهارم

در راستای سنجش عملکرد کابینه سی و چهارم در قبال فلسطینی‌ها می‌توان قسمتی از این مبحث را به بررسی میزان حضور احزاب دینی در ائتلاف حکومتی حاضر اختصاص داد و در بخش دیگر به مطالعه مصادیق و حوزه‌های عملکردی این کابینه در قبال فلسطینی‌ها پرداخت.

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

الف) حضور احزاب دینی صهیونیست در کابینه سی و چهارم


ترکیب اولیه کابینه سی و چهارم رژیم اسرائیل در 14 مه 2015 اعلام و به مرور تکمیل شد. بر اساس اطلاعات استخراج شده از سایت کنست،(knesset, 2015/12/26) ترکیب سه حزب شاس، جبهه متحد تورات و خانه یهودی در این کابینه به این صورت است.

الف) حزب شاس: «ییتسحاک کوهن» معاون وزیر اقتصاد، «مشولام ناهاری» معاون وزیر رفاه و خدمات اجتماعی، «آریه مالخولف دری» وزیر اقتصاد و وزیر توسعه نقب و الجلیل، «دیوید آزولای» وزیر خدمات مذهبی؛ همان گونه که مشاهده می‌شود، سهم حزب شاس در ائتلاف، دو وزیر و دو معاون وزیر است.

ب) جبهه متحد تورات: «یاکوف لیتزمن» وزیر بهداشت، «مئیر پوروش» معاون وزیر آموزش، این دو نفر؛ عضو حزب آگودات هستند. این حزب در ائتلاف، دو نماینده به عنوان معاون وزیر دارد.

ج) خانه یهودی: «آیلیت شاکد» وزیر دادگستری، «نفتالی بنت» وزیر قدس و امور اورشلیم و وزیر آموزش، وزیر امور دیاسپورا، «اوری یهودا آریل» وزیر کشاورزی و توسعه روستایی، «الی بن داحان» معاون وزیر دفاع؛ سهم خانه یهودی در ائتلاف دولتی، سه وزیر و یک معاون وزیر بوده است.

بر اساس اطلاعات ذکر شده، سهم خانه یهود در ائتلاف دولتی بیش از دو حزب دیگر است کما این‌که در زمینه فعالیت حزب خانه یهودی نیز گرایشی به سمت توسعه حوزه عمل دیده می‌شود و اندکی از امور بین‌المللی، زمینه‌های اجتماعی (با تکیه بر مبحث آموزش)، امور اقتصادی و وزارت دادگستری هم‌چنین امور امنیتی و نظامی در برنامه کاری آن وجود دارد. حضور پررنگ احزاب دینی در این کابینه چنان بود که مانع پیوستن احزاب به اصطلاح چپگرا و میانه روتر به آن شد. در این راستا، یئیر لپید، رئیس حزب «یش عاتید» ضمن انتقاد از عملکرد نتانیاهو برای به حراج گذاشتن اصطلاحا منافع ملی صهیونیست­ها، از بندهای توافق با احزاب حریدی به ویژه یهودیت متحد تورات به شدت انتقاد کرد زیرا بر این اساس، لایحه پیشنهادی یش عاتید برای تعقیب کیفری جوانان حریدی، متوقف می‌شود. پیشنهادی که می‌توانست تساوی اجتماعی بیشتری با حریدی­ها را به ارمغان آورد.(israelnationalnews, 2015/5/1)

هم‌چنین با نگاهی به ترکیب کابینه امنیتی(timesofisrael, 2016/1/1) می‌توان گفت که این شورا، از بنیامین نتانیاهو (لیکود)، موشه یعلون وزیر دفاع (لیکود)، موشه کحلون وزیر اقتصاد (کولانو)، گیلاد اردان وزیر امنیت عمومی (لیکود)، آیلت شاکد وزیر دادگستری (خانه یهودی)، (به خاطر منصب وزراتی آنان) به همراه: نفتالی بنت (خانه یهودی)، آریه دری (شاس)، یسرائیل کاتز (لیکود)، سیلوان شالوم (لیکود) و یوال اشتینیز (لیکود) (که در ماه دسامبر با زئیف الکین(لیکود) جابجا خواهد شد تشکیل شده است.) به این ترتیب، همان گونه که مشاهده می‌شود، احزاب دینی یاد شده متشکل از: شاس، جبهه تورات متحد و خانه یهودی، روی هم رفته از 10 رای، 3 رای را به خود اختصاص داده‌اند که اگرچه درصورت مخالفتشان با موضوعی، روند تصویب آن دچار اخلال نمی‌شود اما با توجه به حضور مؤثر، نفوذ و قدرت لابی‌گری آنان، این افراد می‌توانند مانعی مهم در مسیر تصویب یک تصمیم به حساب آیند.

البته ذکر این نکته نیز ضروری است که احزاب دینی از جمله حزب شاس، نقش مهمی در تشکیل ائتلاف سی و چهارم به نخست وزیری نتانیاهو داشته‌اند به طوری که آنان از ابتدا اعلام کردند که پای ثابت این ائتلاف خواهند بود. حتی پیش از برگزاری انتخابات کنست بیستم نیز آریه دری، رئیس حزب شاس اعلام کرد که نتانیاهو درصدد قول گرفتن از احزاب مذهبی برای مشارکت در ائتلاف آتی بود و شاس نیز اعلام کرد که در هیچ دولتی که نتانیاهو در آن حضور نداشته باشد، حاضر نخواهد بود.(timesofisrael, 2014/11/29)

ب) فلسطینی‌ها و کابینه سی و چهارم

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

با توجه به مطالب یاد شده می‌توان عملکرد کابینه هم‌چنین کابینه امنیتی را در حوزه های مختلفی مثل پیشنهاد قانون دولت ملت یهودی، حوزه آموزش، حوزه دادگستری، حوزه دین یهود و برخورد آن با قیام مردمی فلسطین مورد بررسی قرار داد.

1- قانون پایه پیشنهادی دولت- ملت یهودی: این پیشنهاد که تصویب آن یکی از عوامل اصلی اختلاف در کابینه سی و سوم بود، رژیم اسرائیل را به عنوان دولتی برای ملت یهودی تعریف می‌کند و بر اساس این موضوع نیز فقه و موارد حقوقی ساکنان اراضی اشغالی تعریف می‌شود. چنین شرایطی، فلسطینی‌های اراضی 48 را در کسب هرگونه امتیازی دچار مشکل می‌کند و شرایط سخت‌تری را از لحاظ اجتماعی برای آنان به وجود می‌آورد. هم‌چنین زبان رسمی اسرائیل آن گونه که در این پیشنهاد مطرح شده، زبان عبری است و زبان عربی رسما در حاشیه قرار می‌گیرد. در کابینه سی و سوم، نفتالی بنت و عموما حزب خانه یهودی از حامیان سرسخت این مساله بودند.(forward, 2014/10/25) در ائتلاف سی و چهارم نیز اگرچه این حزب از آن حمایت می‌کرد، ولی سرانجام این موشه کحلون، رئیس حزب کولانو بود که در برابر این لایحه مقاومت کرد و باعث شد که نتانیاهو آن را از دستور کار کمیته دولتی امور قانونگذاری خارج سازد و این پیشنهاد قانون، تا اطلاع ثانوی برای تصویب به کنست فرستاده نشود. (timesofisrael,2015/10/25) البته در این میان، حزب‌های شاس و یهودیت متحد تورات، اساسا با اضافه کردن به قانون‌های پایه و افزایش تعداد آنها مخالفت کرده‌اند.(jpost, 2015/10/22)

2- حوزه آموزش:
در حوزه آموزشی با توجه به تصدی نفتالی بنت به عنوان وزیر مربوطه، مسائلی همانند تدوین کتاب مدنی جدید برای مدارس و نیز اختصاص بودجه‌های آموزشی نامناسب به مدارس عربی حتی مسیحی که بخشی از عرب‌های اراضی 1948 را تشکیل می‌دهند، قابل توجه است. درباره موضوع کتاب مدنی باید گفت که فهرست مشترک عربی در اراضی اشغالی 1948، با آن مخالفت کرده و این کتاب را حاوی مطالبی غیرقابل پذیرش از سوی جامعه عربی دانسته است زیرا با هویت و فرهنگ دانش آموزان عربی همخوانی ندارد کما این‌که مشتمل بر تعریف‌هایی صهیونیستی از دولت و ارکان آن است.(arab48, 2015/12/23)

به علاوه، اگرچه موضوع اختصاص بودجه در امور مدیریتی به جامعه عربی همواره دغدغه فلسطینی‌های 48 بوده؛ اما این موضوع در بحث آموزش و پرورش نمود قابل ملاحظه‌ای پیدا کرده است. به طوری که موضوع کاهش بودجه آموزشی در میان مدارس غیر یهودی نسبت به قبل، اعتراضات و اعتصاب‌هایی را در پی داشته داشته است. در این میان، بودجه مدارس مسیحی 50 درصد کاهش یافت که به هشدار درباره بحران با واتیکان به دلیل مدارس خصوصی منجر شد. سرانجام پس از یک اعتصاب 27 روزه، با شرایطی از جمله اختصاص 50 میلیون شیکل برای سال تحصیلی 2015-2016 به مدارس خصوصی توسط وزارت آموزش این امر خاتمه یافت. این مبلغ قرار است تا پایان مارس 2016 واریز شود. بر اساس این توافق، کاهش بودجه مدارس غیر رسمی و شناسایی شده در اراضی اشغالی 48 در سال‌های 2013 -2014 هنگام شروع سال تحصیلی 2016 لغو می‌شود. کمیته‌ای نیز با مشارکت وزارت آموزش و نمایندگان مدارس خصوصی ایجاد می‌شود تا مدارس مهم مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. کار این کمیته در مارس 2016 به پایان می‌رسد. هم‌چنین مدارس دبیرستانی تا 13/7/2017 و مدارس ابتدایی تا 31/12/2016 حق اعتصاب ندارند. (arab48, 2015/9/28)

البته در هنگام تصدی وزارت آموزش و پروش توسط شای پیرون از حزب یش عاتید نیز وضعیت تخصیص بودجه مناسب نبود به طوری‌که طبق اطلاعات جدیدی که از بودجه صرف شده توسط وزارت آموزش طی سال 2014 به دست آمده، حاکی از تبعیض آشکار علیه دانش آموزان عرب در برابر دانش آموزان صهیونیست است. بر این اساس، نوع توزیع بودجه به گونه‌ای است که دانش آموزان فقیر را فقیرتر و ثروتمندان را مرفه‌تر می‌کند. نشریه ذی مارکر نوشت که «شای پیرون» وزیر سابق آموزش از حزب یش عاتید به میزان 12 درصد بودجه صرف شده برای هر دانش آموز دبیرستانی در مدارس رسمی را افزایش داده که این بالاترین افزایش بودجه در میان دانش آموزان دبیرستانی است. متوسط بودجه سالانه‌ای که وزارت آموزش برای هر دانش آموز مدارس دبیرستانی یهودی رسمی در سال گذشته صرف کرده، 29 هزار و 45 شیکل بوده و در مدارس عربی رسمی این میزان، 18 هزار و 667 شیکل بوده است. گفتنی است که این نوع توزیع و تخصیص بودجه، یکی از عوامل مهم شکافهای تحصیلی میان دانش آموزان به شمار می‌رود به گونه‌ای که غالبا دانش آموزان عرب، نمره‌های ضعیفی در امتحانات بجروت (بگروت) به دست می‌آورند. مدارس عربی در سال گذشته، به کمترین میزان افزایش بودجه برای هر دانش آموز دست یافتند این در حالی است که شهرهای عربی، از نظر اقتصادی، ضعیف هستند.(arab48, 2015/10/26) پیش بینی می‌شود که این وضعیت به مراتب در کابینه سی و چهارم بدتر شود.

از سوی دیگر، وضعیت آموزشی زبان عربی در مدارس رژیم اسرائیل نیز قابل ملاحظه است. بر اساس یک مطالعه آکادمیک جدید، هدف اصلی از آموزش زبان عربی در مدارس یهودی در اراضی اشغالی، تامین نیرویی برای خدمت در شاخه اطلاعات نظامی است نه اهمیت به فرهنگ و ادبیات عرب. در این راستا، سربازانی از این واحد اطلاعات نظامی در امر تدریس عربی در هر دو مرحله دبستان و دبیرستان حضور دائم دارند. این دروس با همکاری وزارت آموزش و واحد اطلاعات نظامی ارایه می‌شود و با صحبت درباره تهدیدها و نگرانی‌های امنیتی، انگیزه‌هایی برای دانش آموزان ایجاد می‌شود. در همین راستا پروفسور رووین سنیر، رئیس دانشکده ادبیات و یکی از مسئولان بخش زبان و ادبیات عرب در دانشگاه حیفا عنوان کرد که سیستم آموزش و پرورش طی چند سال، در زمینه اجرایی کردن برنامه‌ای اطلاعاتی برای ارتش تلاش می‌کند و در این راستا اداره توسعه مطالعات خاورشناسی برای تهیه یک شیوه آموزشی در این زمینه فعالیت دارد. درس زبان عربی که سربازان آن را می‌گذرانند شامل چند ماموریت کشف مکان عملیات به کمک به کمک کلمات متقاطع، کسب اطلاعات از مجریان عملیات، کشف رمز مکالمات به عربی، انتقال اسلحه و نیز زمان بندی حمله است. در مرحله دبیرستان نیز بیشتر بر ابعاد امنیتی و ترور تمرکز می‌شود. (arab48, 2015/8/28) با توجه به همین مطلب یعنی بهره برداری امنیتی از آموزش زبان عربی در مدارس، کمیته وزارتی امور قانونگذاری رژیم اسرائیل نیز عصر روز یکشنبه (3 آبان 94، 23 اکتبر 2015) پیشنهاد قانون ارایه شده از سوی اورن حزان، عضو کنست از حزب لیکود را مبنی بر الزامی‌کردن آموزش عربی برای دانش آموزان مدارس یهودی از کلاس اول ابتدایی و آموزش زبان عبری در مدارس عربی از کلاس اول تصویب کرد. علی رغم ادعای حزان و دیگر اعضای دولت درباره این‌که هدف از تصویب قانون مذکور، تقویت همزیستی و تلاش برای آرام کردن اوضاع است، ولی قانون مذکور صرفا اهداف امنیتی را دنبال می‌کند. گفتنی است که این کمیته وزارتی مشتمل بر نمایندگان همه نهادهای ائتلاف حکومتی است و هر قانون تصویب شده، برای همگان الزام آور خواهد بود و باید همه آنان در صحن عمومی کنست به آن رای دهند این بدان معناست که قانون مذکور در راه تصویب نهایی و عمل به آن است.

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

3- حوزه دادگستری: در حوزه دادگستری بیشتر بر روی پیشنهادهای قانونی که از سوی آیلت شاکد، وزیر دادگستری ارایه شده است تمرکز می‌شود که البته بسیاری از آنها در بافت برخورد با قیام مردم فلسطین در کرانه باختری و اراضی اشغالی 1948 بیان شده است. از جمله این قوانین سخت گیرانه، موافقت حکومت صهیونیستی با قانون محکومیت فلسطینی‌ها حتی بدون شهود است. کمیته وزارتی امور قانونگذاری با پیشنهاد قانون تروریسم ارایه شده توسط آیلیت شاکد موافقت کرد. این قانون باعث تسهیل در محکوم سازی مبارزان فلسطینی توسط دادستانی و شاباک می‌شود و به سرویس‌های امنیتی اجازه می‌دهد که فلسطینی‌ها را در تنگنای بیشتری قرار دهند و دادگاه‌ها حتی بدون وجود شاهد و ناتوانی در احضار آنان توسط سرویس‌های امنیتی به دلیل زندگی در کشورهای متخاصم یا اراضی تشکیلات خودگردان، آنان را محکوم کنند. در این قانون، عملیات تروریستی به این صورت تعریف شده است که «هر عمل ناشی از انگیزه‌های سیاسی، دینی، قومی یا ایدئولوژیک با هدف ترساندن مردم و تاثیر بر تصمیم های دولت اسرائیل یا هر دولت دیگری.» (arab48, 2015/7/27) این به آن معناست که قانون مذکور، هر عمل مخالف با سیاست‌های اسرائیل را تروریسم می‌داند. هم‌چنین بر اساس آن نمی‌توان هر دستگیر شده محکوم به حبس ابد را قبل از گذراندن 40 سال از دوران محکومیت آزاد کرد. در این قانون، محدودیت‌هایی نیز برای وکلا در دیدار با موکلانی که در یک پرونده واحد شریک باشند در نظر گرفته شده و به علاوه، سقف گذراندن سال‌هایی که به کمیته آزادسازی محکومان اجازه می‌دهد تا پس از آن، محکومان را آزاد کنند، از هفت سال به نه سال افزایش یافته است.(arab48, 2015/7/27)

به علاوه، شاکد به سرویس­های امنیتی و قضایی اسرائیل توصیه کرد کودکان زیر 14 سال را نیز محاکمه و زندانی نمایند. شایان ذکر است که این قانون، شامل کودکان غیر فلسطینی که عملیات‌هایی را ضد فلسطینی‌ها انجام می‌دهند، نمی‌شود.(pls48, 2015/10/16) هم‌چنین وی به دادگاه عالی نیز حمله کرده و تلاش می‌کند مانع بازنگری دادگاه عالی در مسائل مربوط به سرقت اراضی فلسطینی شود و یک دادگاه خاص را در این باره تشکیل دهد.(arab48, 2015/7/30)

4- حوزه دین یهود: به طور کلی، کابینه سی و چهارم درباره امور دینی با تصدی "دیوید آزولای" بر وزارت امور دینی، جهت گرایی افراطی‌تری دارد این به گونه‌ای است که حتی وی، اعلام کرد یهودیان اصلاح طلب، یهودی محسوب نمی‌شوند.(haaretz, 2015/7/7) دو روز پیش از این امر نیز لایحه‌ای که در کابینه برای آسان کردن شرایط تغییر دین مطرح شده بود، برای کسب رضایت احزاب دینی، کنار گذاشته شده بود. این اقدام از طرف ‌هاآرتص، کرنش حکومت در برابر این احزاب قلمداد شد. هم‌چنین کابینه مقرر کرده است که اداره تغییر آیین، از وزارت دادگستری به وزارت امور دینی منتقل شود. (haaretz, 2015/7/5)

هرچند تغییر ذائقه عمومی یک جامعه، محصول یک سال قدرت کابینه نیست اما احزاب افراطی دینی به مرور زمان در شکل دهی به جهت گیری کلی جامعه نقش داشته‌اند تا جایی‌که طبق نظرسنجی به عمل آمده توسط مرکز موسوم به «کانون اسرائیل برای دمکراسی» و مرکز «شالل 2015»، مشخص شد که 60 درصد از یهودیان، خواستار سلب حق مشارکت در رای‌گیری از شهروندانی هستند که وفاداری خود را به اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی اعلام نمی‌کنند و در ارتش یا خدمت مدنی آن فعالیت نمی‌کنند. 47 درصد یهودیان و عرب‌های شرکت کننده در این نظرسنجی، وخیم‌ترین تنش موجود در اراضی اشغالی را میان یهودیان و عرب‌ها دانستند. 67 درصد از عرب‌ها احساس نمی‌کنند که جزئی از دولت اسرائیل و مشکلات آنند. به علاوه، 73.5 درصد از یهودیان اعلام کردند که تصمیم‌های سرنوشت‌ساز برای اسرائیل باید توسط اکثریت یهودی اتخاذ شود. نسبت مشابهی از یهودیان و عرب‌ها یعنی 36 درصد با این‌که در همسایگی یکدیگر سکونت داشته باشند، مخالفت کردند.(arab48, 2015/11/10)

همان گونه که دیده می‌شود، افراط گرایی این احزاب دینی و فعالیت‌های مستمر آنان به ویژه حضورشان در کابینه سی و چهارم، عامل موثری برای رشد هرچه بیشتر افراط گرایی در میان صهیونیست‌ها بوده است. 

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

5- مصادره اراضی و تخریب منازل (شهرک‌سازی): یکی دیگر از موضوعات بسیار مهمی که در زمان فعالیت این کابینه با شدت عمل زیاد صورت می­گیرد، بحث مصادره اراضی، اشغال‌گری هرچه بیشتر و زمین خواری است. در همین راستا، نفتالی بنت که از حامیان سرسخت ساخت و ساز در اراضی عربی و فلسطینی محسوب می‌شود، خواستار شناسایی جولان به عنوان یکی از مناطق رژیم اسرائیل توسط سایر کشورهای جهان شد. وی عنوان کرد که در شرایط کنونی سوریه، معلوم نیست که باید جولان را به چه کسی بدهیم: اسد، داعش یا النصره.(al-masdar, 2015/6/23) بدیهی است که چنین اقدامات و طرز تفکری، نمایانگر تثبیت اشغال‌گری در مناطق دیگر است که تاثیر نامطلوبی بر فلسطینی‌ها می­گذارد. هم‌چنین دولت رژیم اسرائیل در قالب بودجه کلی خود برای سال جاری و سال آینده، 340 میلیون شیکل به شهرک‌های کرانه باختری اختصاص داد. نحوه مصرف و انتقال این بودجه بر اساس توافق ائتلافی میان لیکود، خانه یهود و تفاهم‌های انجام شده با شورای شهرک‌نشینان خواهد بود. دولت، 14 معیار را برای تقسیم بودجه در شهرک‌ها مشخص کرده که از جمله آنها می‌توان به برنامه‌ریزی و بهینه سازی پیاده‌روها، امنیت در جاده‌ها، توسعه آنچه که مناطق حفاظت شده طبیعی نامیده شده است، گردشگری و اموال اعطایی برای امنیت به شوراهای محلی شهرک‌نشینان اشاره کرد. هم‌چنین مقامات محلی شهرک‌ها بخشش‌هایی ویژه از دولت دریافت می‌کنند که ارزش آنها به ده‌ها میلیون شیکل بالغ می‌شود. از جمله این موارد می‌توان به هدیه موسوم به بخشش اسلو، به قیمت دو و نیم میلیون شیکل و بخشش‌های امنیتی به ارزش 57 میلیون شیکل و نیز موردی در چند ماه پیش اشاره کرد که به عنوان غرامت برای عملیات ربوده شدن سه شهرک نشین نزدیک الخلیل پرداخت شد.(arab48, 2015/8/6) پیگیری این سیاست تا به آنجا پیش رفته است که رامی الحمدالله، نخست وزیر تشکیلات خودگردان نیز به این موضوع اعتراض و اعلام کرده است که رژیم اسرائیل با ادامه سیاست مبتنی بر تخریب منازل و کوچاندن اجباری، فرصت‌های تحقق راه حل دو دولتی را کاهش می‌دهد. وی به شدت از این سیاست‌ها در منطقه «ج» در کرانه باختری به ویژه روستای «سوسیا» انتقاد کرده است.(alquds.co.uk, 2015/6/8)

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)

6- شدت عمل در برخورد با قیام یا انتفاضه فلسطین: یکی از جرقه‌های مهم در شکل‌گیری قیام قدس، تعرض صهیونیست‌ها و حمایت علنی‌تر از شهرک‌نشینان برای تغییر نظام مدیریتی مسجدالاقصی بود. کابینه رژیم صهیونیستی با اعطای اختیارات بیشتری به پلیس، تصمیم گرفت که از گلوله­های جنگی علیه معترضان استفاده کند. این امر، اعتراض ساکنان نقب را که از سوی آنان «جواز قتل شهروندان عرب» تلقی شد، در پی داشت.(arab48, 2015/9/21) «جمعیت حقوق شهروند» در رژیم اسرائیل نیز طی نامه‌ای به مشاور قضایی حکومت از مصوبه‌های حکومت برای استفاده از تک تیرانداز علیه پرتاب کنندگان سنگ در قدس و نقب هم‌چنین قانون‌های پیشنهادی ارایه شده برای مقابله با ناآرامی در قدس از جمله مجازات‌های مالی برای افراد مشکوک به سنگ‌اندازی و محرومیت از بیمه ملی، ابراز نگرانی شدید کرد.(arab48, 2015/9/21) به علاوه، قانون بازرسی بدنی از همه رهگذران حتی اگر شبهه‌ای ایجاد نکنند در همین راستا ارزیابی می‌شود.(arab48, 2015/10/16) هم‌چنین به گفته رادیو اسرائیل، سطوح سیاسی، طرحی را مبنی بر جداسازی محله «العیسویه» از سایر مناطق قدس تصویب کرده‌اند. این امر از طریق بلوک‌های سیمانی و سیم خاردار صورت می‌گیرد.(alghad, 2015/10/19) افزون بر این امور، می‌توان تصویب موارد زیر را هم توسط کابینه امنیتی ذکر کرد:

تخریب منازل عاملان عملیات، به کارگیری ارتش در کنار نیروهای پلیس، لغو کارت‌های هویتی عاملان عملیات در اراضی 48 و هرکس که به آنان کمک کند، لغو کارت‌های هویتی عاملان عملیات که ساکن شهر قدس باشند. این موضوع، خانواده‌های آنان را نیز در بر می‌گیرد.(jpost, 2015/10/14) همان گونه که از این موارد می‌توان برداشت کرد، تشدید فضای خفقان و سرکوب قیام در فلسطین اشغالی، با به قدرت رسیدن کابینه سی و چهارم در رژیم اسرائیل ارتباطی مستقیم دارد. 

فلسطینی‌ها و احزاب دینی صهیونیستی (با تاکید بر کابینه سی و چهارم)


نتیجه­ گیری

در مجموع با توجه به نقش احزاب و گروه‌های دینی در ساختار حکومتی رژیم صهیونیستی می‌توان گفت که دینداران یهودی مشتمل بر حزب شاس، یهودیت متحد تورات و خانه یهود، نقشی مؤثر در ائتلاف سی و چهارم دارند. با توجه به مواضع آنها به نظر می‌رسد که نوعی توافق میان آنان و نتانیاهو وجود دارد. مخصوصا دو حزب شاس و یهودیت متحد تورات تلاش می‌کنند که اختلافاتشان را با نتانیاهو مدیریت کنند زیرا برای رسیدن به اهداف خود، نیازمند قدرت سیاسی و حضور در کابینه هستند و اهل جدال و چالش یا ریسک سیاسی نیستند. به عبارت دیگر به نظر می‌رسد که حفظ شخصیت نتانیاهو برای آنها بسیار اهمیت دارد زیرا عملکرد تهاجمی وی، زمینه مناسبی را برای تحقق اهداف این افراد فراهم می آورد. در همین راستا اشاره به واقعه ترور اسحاق رابین به دست ایگال عمیر خالی از فایده نیست. در این زمان نیز با توجه به فتوای حاخام‌های یهودی علیه اسحاق رابین به عنوان آغازگر فرآیند صلح و اجرای ایده زمین در برابر صلح، این ایده برای مدتی فروکش کرد و پس از روی کار آمدن نتانیاهو، ایده آرامش در برابر آرامش را مطرح کرد. در حقیقت، این مطلب علاوه بر نمایش نفوذ و تاثیرگذاری احزاب دینی در کابینه، نمایانگر این مطلب است که نتانیاهو، همگام و هم‌راستا با خواست و اهداف افراطی‌های دینی عمل می‌کند. البته، این موضوع نیز به آن معنا نیست که طرفین با هم هیچ اختلافی ندارند بلکه منظور، توافق کلی میان آنهاست.

آنچه در ائتلاف سی و چهارم قابل توجه است به وجود آمدن فضای مساعد افراطی گری و سرکوبگری هم علیه فلسطینی‌های ساکن در اراضی 1948 و هم علیه فلسطینی‌های مناطق اشغالی 1967 است به طوری‌که این موضوع را می‌توان در موارد مختلفی مثل تصمیم‌گیری‌های آموزشی، حوزه دادگستری و قوانین پیشنهادی آیلت شاکد، وزیر دادگستری از حزب خانه یهود، سرکوب قیام فلسطین اشغالی، پیشنهاد قانون دولت ملت یهودی، مصادره اراضی و امور مربوط به تغییر آیین و دین یهود مشاهده کرد.

به نظر می­رسد که احزاب دینی در این ائتلاف نیز همانند ائتلاف‌های گذشته به بقای آن قوام بخشیده، هویت دینی برای آن فراهم کرده و مشروعیت حکومت و دولت را به اصطلاح تامین کرده­اند. آنها در عین حال نیز بستر مساعدی برای افراط گرایی بیشتر به وجود آورده‌اند به طوری‌که یا خود، طراح تصمیم‌های افراطی هستند یا از آن‌ها حمایت می‌کنند. شاید یکی از دلایل بروز چنین وضعیتی را که به اعضای ائتلاف امکان داده می‌شود، مایه اتحاد خود را در افراط گرایی بیشتر علیه فلسطینی‌ها و عرب‌ها بیابند بتوان در موارد زیر جستجو کرد:

- فقدان یک شخصیت کاریزما در میان رهبری سیاسی اسرائیلی‌ها که در عین سرکوب مخالفان بتواند با ارایه طرحی نو، انتخابی میانه داشته باشد و آن را به پیش ببرد.

- طرح سیاسی و شخصیتی نتانیاهو که فردی تهاجمی و افراطی محسوب می‌شود.

ماهیت ائتلاف سی و چهارم که بر اساس حداقل کرسی‌های لازم برای تشکیل دولت (61 کرسی کنست) به وجود آمده است. این امر، موضوع «یا مرگ دسته جمعی یا بقای دولت» را مطرح می­کند که بر اساس آن همه مجبورند آستانه فروپاشی ائتلاف را خط قرمز خود تلقی و آنها را مدیریت کنند. اما اگر در این شرایط، موضوعی مطرح شود که برای این احزاب، جنبه حیثیتی داشته باشد و موجودیت آن را تهدید کند، مسلما این ائتلاف تداوم نخواهد داشت کما این‌که اگر به حضور نتانیاهو که به عنوان یک مدیر کارکشته اما راست گرا و افراطی شناخته می‌شود، خللی وارد شود امکان از میان رفتن این ائتلاف وجود دارد. نتانیاهو نیز در روند مدیریتی خود ثابت کرده که حامی بسیار خوبی برای احزاب دینی است. خارج کردن قانون پیشنهادی حزب «یش عاتید» برای تغییر آیین، باج بزرگی به این احزاب بود. 

برگرفته از شماره 28 فصلنامه فلسطین/ موسسه ندا

نویسنده: طاهره گودرزی (دکترای زبان و ادبیات عرب از دانشگاه تهران)



منابع

الف- فارسی

- آوروخ، کوین (1381) «یهودیت سیاسی و دوران پساصهیونیسم»، ترجمۀ بیژن اسدی، فصلنامه مطالعات منطقه‌ای، شماره 13، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه. صفحات 81-108.

- ابوحسنه، نافذ (1381) کالبدشکافی جامعه صهیونیستی، ترجمه محمدرضا حاجیان، تهران: مؤسسه اندیشه سازان نور.

- ابوالحسنی، سید علی(زمستان 1387)، مؤلفه‌های هویت ملی با رویکردی علمی‌پژوهشی، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره 38، شماره 4، صفحات 1-22.

- احمدی، حمید(1383) ایران: هویت، ملیت و قومیت، تهران: موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی.

- افتخاری، اصغر (1380) جامعه‌شناسی سیاسی رژیم صهیونیستی، تهران: مرکز پژوهش‌های علمی ‌و مطالعات استراتژیک خاورمیانه.

- بشیریه، حسین (1374) جامعه‌شناسی سیاسی نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی، تهران: نشر نی.

- بشیریه، حسین (1382) عقل در سیاست، تهران: نشر نگاه معاصر.

-حاجیان، محمدرضا (1389) «گرایش های دینی و نژادپرستی در جامعه صهیونیستی»، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، سال یازدهم، شماره 44، زمستان ، صفحات 209-242.

- شیردل، پروین (1387) جایگاه دین یهود در نظام سیاسی رژیم صهیونیستی، تهران: مؤسسه اندیشه سازان نور.

- ماضی، عبدالفتاح محمد(1381) سیاست و دیانت در رژیم صهیونیستی، ترجمه: سیدغلامرضا تهامی، تهران: انتشارات سنا.

ب- عربی

-عبدالله الشامی، رشاد (1994) القوی الدینیة في اسرائیل بین تکفیر الدولة و لعبة السیاسة، کویت: عالم المعرفة.

-شلحت، انطوان، الحریدیم فی عین العاصفة، اوراق اسرائیلیة 59، مؤسسة الایام  29-33 ، کانون الاول 2012:

-عمر شمعة، أ.سهیل، دور األحزاب الدینیة الرافضة للصهیونیة فی النظام السیاسی فی اسرائیل (1996-2013)، 19/3/2014:

- المسیری، عبدالوهاب (2011)، من هو الیهودی، قاهرة: دارالشروق.

ج- انگلیسی

-Psalm (22:26): http://biblehub.com/commentaries/ psalms/22-26.htm

-Cerutti, Furio (2003), Thesis Eleven, Number 72, February 2003,26–45. SAGE Publications (London, Thousand Oaks, CA and New Delhi.

Goldberg, J.J., The Insecurity That Lies Beneath Israel's 'Jewish Nation' Bil, December 1, 2014: http://forward.com/opinion/israel/209939/the-insecurity-that-lies-beneath-israels-jewish-na

-C. Heilman, Samuel and Menachem Friedman, The Haredim in Israel  Who Are They and What Do They Want?, INSTITUTE ON AMERICAN JEWISH-ISRAELI RELATIONS THE AMERICAN JEWISH COMMITTEE:  research.policyarchive.org/18437.pdf

- Huddy,Leonie (2013) , From Group Identity to Political Cohesion and Commitment,NY:Stony Brook University.

- Jeffay, Nathan,  Israelis Divided Over Changing Anthem  April 3, 2012:

http://forward.com/news/154014/israelis-divided-over-changing-anthem/

- Oakes, Leigh(2001), Language and National Identity: Comparing France and Sweden.USA, Philadelphia: john Benjamin publishing compony.

- Nissim Rejwan (1999), "Israel in search of identity", University Press of Florida.

- Smith, Anthony D.(2010), Nationalism, 2th Edition, UK Cambridge:Polity Press.

- Woolf ,Stuart(2003), Nationalism in Europe: From 1815 to the Present, London: Routledge , 48-60

- Wurmser, Meyrav, Zionism in Crisis, Middle East Quarterly, WINTER 2006 VOLUME 13: NUMBER 1, pp. 39-47 : http://www.meforum.org/875/zionism-in-crisis.

- Habayit Hayehudi, Ynetnews, 02.03.09:
http://www.ynetnews.com/articles/0,7340,L-3666222,00.html,
 
- Israel Political Parties: Aguddat Israel: https://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/Politics/aguddat.html

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین