* * *
آرمان/حميدرضا نوربخش: تصميمي
براي ادامه كار در خانه موسيقي ندارم
حميدرضا نوربخش درباره اينكه آيا به فعاليتش به عنوان مديرعامل خانه موسيقي بعد از انتخابات اين نهاد، ادامه ميدهد يا خير، گفت: «من هيچ تصميمي براي ادامه كار در خانه موسيقي ندارم»رئيس سي و يكمين دوره جشنواره موسيقي فجر درگفتوگو با فارس، در پاسخ به اين سوال كه چرا با توجه به انصراف تهمورس پورناظري كه آهنگساز و صاحب اثر آلبوم «نه فرشتهام نه شيطان» است، اين جايزه به خواننده اين آلبوم تعلق گرفت، گفت: «هنگامي كه اين اثر كانديد شد، آقاي پورناظري از حضور در جايزه به عنوان آهنگساز صرف نظر كردند. مبناي جايزه ويژه جشنواره يا همان بهترين آلبوم سال بر اين است كه اگر اثر با كلام باشد، آهنگساز و خواننده در كنار هم جايزه را دريافت ميكنند. بر همين اساس با توجه به اينكه آهنگساز اين اثر انصراف داده بود، جايزه اين بخش بهطور كامل به خواننده اثر داده شد. »نوربخش در پاسخ به اين سوال كه چرا در بخش موسيقي ايراني بهترين آلبوم با كلام معرفي نشد، نيز توضيح داد: «جايزه ويژه ما آلبوم با كلام موسيقي ايراني بود. در هر سال يكي از بخشها به انتخاب داوران به عنوان آلبوم برتر سال انتخاب ميشوند و جايزه ويژه جشنواره را دريافت ميكنند. جايزه ويژه امسال ما به بهترين آلبوم با كلام ايراني تعلق گرفت. ممكن است در يك سال مثلا آلبوم برتر از دسته تلفيقي انتخاب شود و جايزه ويژه را ببرد. اين به معناي حذف يكي از بخشهاي جايزه نيست»رئيس جشنواره سي و يكم موسيقي فجر درباره رقم دقيق بليت فروشي جشنواره و ديگر هزينهها و درآمدهاي جشنواره گفت: «طبق وعدهاي كه با اهالي رسانه در آيين گشايش جشنواره كرديم، بنده بايد يك گزارش شفاف مالي درباره درآمدهها و هزينهكردهاي جشنواره به رسانهها اعلام كنم. اين گزارش در حال آماده شدن است و تا پايان اين هفته به جمعبندي خواهيم رسيد و طي يك نشسست خبري بيلان كاري جشنواره موسيقي فجر را اعلام ميكنيم. »اين خواننده موسيقي ايراني در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اينكه چرا برخلاف هميشه دبير يا مدير دوره بعدي جشنواره معرفي نشد و آيا درباره مديريت دوره بعدي جشنواره پيشنهادي داشته يا خير نيز عنوان كرد: «اين سوال را بايد از آقاي مرادخاني بپرسيد. تا به امروز در اين خصوص با من صحبتي نشده است. »نوربخش درجواب به اين سوال كه آيا در صورت انتخاب مجدد به عنوان رئيس جشنواره، با همان تيم اجرايي گذشته همكاري ميكند يا خير نيز گفت: «جشنواره سي و يكم براي ما تجربه خوبي بود. از پتانسيل بخش خصوصي استفاده خوبي شد و خروجي كار هم به اعتقاد من مناسب بود. البته كه اينگونه نيست كه همهچيز دراختيار يك مجموعه و به صورت مونوپل باشد. ما از همه ظرفيتهاي كه بتواند هم افزايي داشته باشد و بتواند به بهتر برگزار شدن جشنواره كمك كند، استفاده ميكنيم. حميدرضا نوربخش در پايان درباره اينكه آيا به فعاليتش به عنوان مديرعامل خانه موسيقي بعد از انتخابات اين نهاد، ادامه ميدهد يا خير، عنوان كرد: «من هيچ تصميمي براي ادامه مديرعاملي در خانه موسيقي ندارم»
آرمان/رگههايي از «رگ خواب» در آثار قبليام وجود
دارد
حميد نعمتا... گفت: خيلي به اين موضوع فكر كردم كه آيا فيلم سينمايي «رگ خواب» ارتباطي با آثار قبليام دارد يا خير، اما وقتي كه در خلوت خود به اين موضوع خوب دقت كردم، متوجه شدم رگههايي از «رگ خواب» در آثار قبليام وجود دارد. وي در گفتوگو با فارس، در ارتباط با اثر جديدش كه به تازگي فيلمبرداري آن به پايان رسيده است در گفتوگويي كوتاه كه به شرح ذيل آمده است توضيحاتي ارائه كرد. - به نظرم اصولا حميد نعمتا... فردي است كه بدون حاشيه كارهايش را انجام ميدهد و خيلي حال و حوصله كش و مكشهاي خارج از فضاي كار را ندارد و همواره برداشتم اين بوده كه اگر مواردي بيهوده قرار باشد شما را از مسير ساخت اثرتان دور كند و آن را تبديل به چيز ديگري بكند كه از ذهنتان دور باشد. نعمتا... گفت: گمانم اين است كه استنباط جنابعالي درست اما خوشبختانه تا به حال پيش نيامده كه كاري را رها كنم يا به زعم شما آن را با جايش بگذارم و بروم به هر شكل بوده پروژههايم را به آخر رساندم و تلاش كردهام شرايط را به سمتي كه دوست داشتم پيش ببرم تا اتفاق مورد نظرم در اثرم بيفتد. اما به نظرم توضيحي كه در ارتباط با بخشي از خلقياتم داديد به نظرم درست است.
درباره همكاريتان با معصومه بيات در «رگ خواب» بگوييد.
خيلي دوست داشتم كه با خانم معصومه بيات «همسر حميد نعمتا...»، يك فيلم سينمايي را كار كنيم كه پيش از اين در تلهفيلم با هم همكاري داشتهايم. هميشه به دنبال زمينههاي مشتركي بوديم كه برايمان جالب باشد و بيشتر اين همكاري در زمينههاي آثار كمدي تحقق پيدا كرده بود تا الان. لازم ميدانم كه خارج از متن اشاره كنم كه تمايل شخص من اين بود كه اين فيلمم كمدي نباشد. مدت زيادي است كه بعد از ساخت بوتيك در تمام آثاري كه ساختهام، فيلمهايم احوال نزديكي به كمدي داشته است. ترجيحم اين بود كه اين اثرم كمدي نباشد. البته خارج از متن اين به احوال خودم برميگردد كه دوست داشتم از اين فضا كمي دور شوم.
در واقع شايد نخستين سوالي كه مطرح شود اين است كه «رگ خواب» تا چه اندازه در امتداد آثار قبليتان است؟
خيلي به اين فكر كردم كه اين اثرم ارتباطي به فيلمهاي گذشتهام دارد يا نه و چقدر در مسير آثار قبليام قرار گرفته است. با خودم كه خلوت كردم و به اين موضوع فكر كردم متوجه شدم كه نسبت به آثار قبليام «رگ خواب» اثر بيربطي نيست در تلهفيلمهايم و حتي فيلم سينمايي «بيپولي» ميتوان رگههايي از «رگخواب» را در آن ديد. به نظرم در آثار گذشتهام بخشهايي وجود دارد كه ميتوان آن را به «رگ خواب» ارتباط داد و يكي از تفاوتهاي عمده اين آثارم با چند اثر قبليام در طنز نبودن آن است.
در واقع جشنواره فيلم فجر گذشته است و با زمان آغاز فيلمبرداري شما و روند كارتان اينطور احساس ميشد كه خيلي عجلهاي براي رساندن فيلم به فجر نداشتيد كمي در اين رابطه توضيح دهيد.
اصولا جشنواره فيلم فجر را دوست دارم و يكي از دلايلش اين است كه مردم آن را دوست دارند. مخاطب در اين مدت توجهش به سينما جلب ميشود و با ما كه در اين حرفه هستيم در ارتباط با آثار سينمايي صحبت ميكند جشن سينمايي كه مردم در آن شركت ميكنند برايم دوستداشتني است. خيلي دوست داشتم فيلمم به جشنواره فجر برسد اما نه به اين قيمت كه به اثرم آسيب برسد.
درباره ليلا حاتمي و همكاري مجددتان با اين بازيگر توضيح دهيد. همواره يكي از نكات مثبت آثار شما اين است كه مخاطب با فضاي جديدي آشنا ميشود كه البته در فيلم سينمايي «بوتيك» بازيگرانتان نيز به خوبي ديده شدند مثلا حامد بهداد در بازياش در اين فيلم به يادماندني شد و از خانه سينما جايزه گرفت و محمدرضا گلزار تقريبا بهترين بازياش را تا به امروز در اين فيلم انجام داده است و ساير بازيگران اين فيلم هم تقريبا آغاز كارشان را در سينما به صورت جدي با «بوتيك» آغاز كردند. و به زعم من در اين اثر اتفاق جديدي براي كوروش تهامي در سينما خواهد افتاد. كمي در ارتباط با اين موارد برايمان صحبت كنيد.
انتخاب بازيگر در يك فيلم سينمايي بسيار حساس و مهم است. شايد بتوان هر اشتباهي را در يك اثر سينمايي جبران كرد تا آسيب جدي به فيلم نرسد اما اگر در يك فيلم سينمايي در بخش بازيگر دچار ضعف بشويم نميتوان به نتيجه قابل قبولي رسيد. البته دوست دارم كه هنرپيشههاي جديد وارد سينما شوند و افتخاري است من اگر بتوانم آنها را معرفي كنم. اما واقعا تمركز جدي نداشتم كه حتما فرد جديدي را در فيلمم به سينما معرفي كنم. البته نقشهايي كه در
«رگ خواب» نوشته شده است كاراكترهايي نيستند كه هر فردي بتواند آنها را اجرا كند. از زمان نگارش فيلمنامه توسط خانم بيات كه من هم با ايشان همفكري ميكردم به ليلا حاتمي فكر ميكردم. براي انتخاب هر بازيگر يكي از نكات مهم انطباق شرايط فيزيكي آن با نقش است. همچنين مهارت و ميزان هنرمندي وي نيز مورد توجه خواهد بود. به نظرم ليلا حاتمي هنرپيشه فوقالعاده خوب و همراهي است ما هم كه از ابتدا اين نقش را تجسم و تصور حضور وي نوشته بوديم در نتيجه بسيار بديعي بود كه از او دعوت به عمل بيايد.
در سریال وضعیت سفید نوع پلانها و يا برخي ديالوگها، يا حركت دوربين همچنين رفتار برخي از كاراكترها ما را به ياد آثار علي حاتمي ميانداخت بيآنكه شباهت مستقيمي در آنها بتوان يافت.
برايم جالب است كه شما به اين موضوع اشاره كرديد اصلا در ابتداي تيتراژ سريال «وضعيت سفيد " عبارتي نوشته بودم با اين عنوان «به ياد علي حاتمي» كه هم طراحياش كرده بوديم و هم خطاطي. كه بسيار اين لوگو را دوست داشتم ولي به هر حال تلويزيون مخالفت كرد و نشد از اين لوگو استفاده كنيم. زماني كه سر فيلمبرداري اين سريال ميرفتم علي حاتمي در ذهنم مرور ميشد بعدها به اين فكر ميكردم كه اسم اين احساس را چه بگذارم آيا اداي دين است؟ آيا تقليد است؟ و يا... اما مطمئن هستم كه هيچ كدام از اين موارد نبود و هيچكس هم به اين موارد اشاره نكرد، يا حتي تأثير آشكاري هم در فيلم از علي حاتمي ديده نميشود. به نظرم محبت علي حاتمي در دلم وجود داشته كه به هر حال در اتمسفر فيلم تأثيرگذار بوده است.
اعتماد/انفعال سياسي/ انفعال فرهنگي
حسين سناپور
آنها كه يادداشتهاي مرا در انتخابات ٩٢ و چند انتخابات پيش از آن خوانده بودند، لابد يادشان هست كه پيشنهاد مشاركت كرده بودم. طبعا در سال ٩٢ وضعيت سياسي و شركت يا عدم شركت در انتخابات مساله پيچيدهتري بود و تصميمگيري هم دشوار بود براي آنها كه اعتراضها و نظراتي درباره دورههاي قبل داشتند. اين دوره به نظرم واجد پيچيدگيهاي ديگري است (مثل نحوه برخورد با ردصلاحيتهاي گسترده)، اما به هر حال صحنه سياسي روشنتر و تصميمگيري براي شركتكردن يا نكردن در آن، آسانتر است. من كه در آن دوره هم شركت كردهام، و ديگران را هم به مشاركت دعوت كرده بودهام، طبيعي است كه بگويم براي تكميل آن پروژه (كه روي كار آمدن آدمهاي معتدلتر و حذف جريان و آدمهاي تندرو از صحنه سياست است) در انتخابات اخير هم شركت ميكنم و باز هم دوستان همسليقه و همنظر را به شركت دعوت ميكنم اما اينجا و در اين يادداشت نميخواهم از اين موضوع حرف بزنم، كه به نظرم به قدر كافي روشن است يا تحليل و نظرات زيادي در تاييد يا رد آن نوشته شده، كه من هم چيزي به آنها بعيد است بتوانم اضافه كنم. حتي درباره اين هم نميخواهم حرف بزنم كه اين دوره تجربه تازهاي است در نحوه رايدادن ما، چرا كه ديگر مجبور شدهايم از رايدادن به چهرههاي شناختهشده صرفنظر و نيز توامان از آن عبور كنيم و ياد بگيريم كه ديگر نه به چهرهها، كه به جريانها (در غياب احزاب) نگاه كنيم و ببينيم اگر آنها (طيف كلي اصلاحطلبها) حامل درصدي از خواستههاي ما هستند (دستبالا به نظر من ٥٠ درصد)، بهشان راي بدهيم، چون ميدانيم جريان ديگري هست كه بعيد است حامل هيچ درصدي از خواستههاي ما باشد و چه بسا اصلا به ما به چشم دشمن نگاه ميكند و نه عضوي از اعضاي اين ملت. پس از اين هم ميگذرم و به همين اشارهاي كه كردم بسنده ميكنم، چه ميدانم دوستان علاقهمند به شنيدن اين حرفها، حتما همينها را در تحليلهاي بهتر قبلا خواندهاند و يا ميتوانند پيدا كنند و بخوانند.
اينجا ميخواهم بيشتر روي صحبتم به دوستان نويسنده و اهل فرهنگ باشد، كه عمدتا كاري به كار سياست ندارند و مطالب و خبرها و تحولات سياسي را پيگيري نميكنند. شايد هم بحق نميكنند، تا بتوانند به كارشان برسند و سياست را به اهلش واگذار كنند. اما كاش همهمان ميتوانستيم همين كار را بكنيم. چون متاسفانه در اين چند دهه ديدهايم كه سياست بهشدت به فرهنگ كار دارد و با رفتن و آمدن دولتها و چهرهها فضاي فرهنگي و سياستهاي فرهنگي چقدر تغيير ميكند و مثلا دامنه سانسور در ارشاد از كجا تا به كجا در دولت احمدينژاد گسترده ميشود و در اين دولت تا حد قابلتوجهي كوچكتر. آنقدر كه در آن دولت بسياري از كتابهاي داستان قابل انتشار نباشند و در اين دولت به اكثريتشان (مثلا شايد ٧٠ درصدشان، و نه همه) مجوز داده شود. آيا در چنين شرايطي ميشود به انتخابات بيتوجه بود؟ به نظر من، نه.
حتما دوستاني از اهل فرهنگ و بهخصوص ادبيات هستند كه با حرفهاي من مخالفاند. اين در شرايط پيچيده كشور ما كاملا طبيعي است. چيزي كه طبيعي نيست، سكوت و انفعال دوستانمان است. شخصا براي من كسي كه راي نميدهد، اما نقش فعالتري بازي ميكند در تحليل اين شرايط و توجيه منطقي رايندادنش، مقبولتر و حتي محترمتر است تا حتي كسي كه راي ميدهد اما فقط راي ميدهد و جز آن هيچ تاثيري در ساختن اين فضاي سياسي (و به تبع آن، فرهنگي) نميگذارد. براي من حتي عجيب است كه كسي نويسنده باشد و نسبت به اتفاقات پيرامونياش بيتفاوت و منفعل باشد. هيچ توجهي به اطرافش و اتفاقات مهمي كه در كشورش ميافتد نداشته باشد به بهانه اينكه سياست كار ما نيست و باز خود را نويسنده بداند. من نميتوانم بفهمم كه چرا سياست ميتواند براي همه آحاد اين مردم از هر قشر و صنفي مهم باشد و به پيگيري اوضاع و اظهارنظر درباره آن وادارشان كند، اما براي نويسنده چيزي بي پدرومادر و كثيف و يا غيرقابلاعتنا باشد. چون اصلا هرچه باشد و براي هيچ كس هم كه مهم نباشد، براي نويسنده بايد مهم باشد، همانطور كه هر اتفاق و پديده ديگري بايد براش مهم باشد. مگر نويسندگي چيزي به جز آوردن تمام زندگي به عرصه متن و مكتوبكردن آن است؟
راستش به نظرم در زمانهاي هستيم كه نويسندههايي كه در چند دهه قبل به نسبت صنفهاي ديگر، بيشتر خودشان را درگير مسائل مختلف كشور (و سياست هم) ميكردند و اگر لازم ميشد حتي هزينههاش را هم ميپرداختند، حالا به نحو باورنكردنياي خودشان را از هر چيزي كنار ميكشند، مبادا براي معاششان، اعتبار و آبروشان، فروش كتابشان، مجوز گرفتن كتابشان، روابطشان و هر چيز ديگرشان ضرر و هزينهاي داشته باشد. آنقدر كه احساس ميكني به عنوان يك صنف و به عنوان آدمهايي كه بايد بيشترين حساسيت را به پيرامونشان داشته باشند، اصلا وجود ندارند. وجود ندارند، جز جايي كه به خودشان و كتابشان و منافعشان مربوط باشد.
نميدانم. شايد هم واقعا و به عنوان يك صنف و گاهي به عنوان يك شخص و نويسنده هم، ما واقعا وجود نداريم. وقتي در برابر تمام اتفاقهاي فرهنگي و سياسياي كه ميافتد، نه نظر موافق داريم و نه نظر مخالف، و اصلا حرفي براي گفتن نداريم، واقعا بايد به بودنمان شك كرد و حتي بايد شك كرد كه در كتابهايمان هم حرفي براي گفتن داشته باشيم.
اطلاعات/وزیر فرهنگ: شبکه «نمایش درخواستی» موجب رونق اقتصادی سینما می شود
شبکه سند (سامانه نمایش درخواستی)موجب می شود تا از این طریق اهالی سینما و فعالان این حوزه از نظر اقتصادی بتوانند در فعالیت های خود به رونق اقتصادی برسند.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، «علی جنتی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش از ظهردیروز در آیین رونمایی از پروژه ملی سامانه نمایش درخواستی (سند) (vod ) در هتل لاله تهران با بیان مطلب بالا گفت:یکی از مسایل اساسی که ما در کشور با آن مواجه هستیم و باید مورد توجه قرار گیرد موضوع آینده پژوهی است که در همه زمینه های علمی، فناوری، فرهنگی و اجتماعی باید در نظر گرفته شود.
وی افزود: ما باید ببینیم دنیا در حوزه پژوهشی به چه سمتی پیش می رود و ما بدانیم چگونه خودمان را با این کاروان همراه کنیم.
جنتی با مقایسه تغییرات سال های گذشته با سال های اخیر در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات، افزود: امروزه در کشورمان در مقایسه با ۱۰ سال پیش درمی یابیم که حتی در روستاها هم کاربران اینترنتی داریم و باید تلاش کنیم خودمان را همراه اینگونه تغییرات در جهان کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: امروزه ما می توانیم با تلفن همراه خود در کمترین زمان ممکن کارهای خود را انجام دهیم که از آن جمله می توان به انجام بخش عظیمی از کارهای بانکی خود و بهره گیری از شبکه های اجتماعی بر روی تلفن های همراه خود اشاره کرد.
جنتی گفت: با توجه به فعالیت هایی که روی مدار نزدیک زمین در حال انجام است ما به زودی می توانیم حتی ماهواره را هم بر روی تلفن های همراه خود دریافت کنیم.
وی با اشاره به شبکه vod افزود: بیش از یک سال است با همکاری وزارت ارتباطات این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مدت مذاکرات بسیار فشرده ای با این وزارتخانه داشته است و سرانجام این شبکه امروز به نتیجه رسید و از آن رونمایی می شود.
جنتی گفت: ما گنجینه عظیمی از فیلم های سینمایی و مستند و آثار صوتی و موسیقیایی فراوانی داریم که می توانند بر این بستر (شبکه نمایش درخواستی) سوار شود و مورد بهره برداری علاقه مندان قرار گیرد.
عضو کابینه دولت تدبیر و امید ادامه داد: مخاطبانی داریم که تشنه دسترسی گزینش شده اینگونه اطلاعات هستند و خودشان می خواهند این اطلاعات را انتخاب کنند که چه چیزی را ببینند و چه چیزی را بشنوند. بنابراین این شبکه کمک بسیاری در این زمینه به آنها می کند.
وی افزود: این شبکه این امکان را فراهم
میآورد که مخاطبان در سراسر جهان به راحتی به همه فیلم ها و آثار موسیقیایی مورد علاقه خود دسترسی داشته باشند.وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی گفت: بسیاری از تئاترهایی که ضبط شده اند نیز می توانند بر بستر این شبکه قرار گیرند و بسیاری از کسانی که دارای سرمایه هستند در جهت تجمیع این اطلاعات می توانند فعال شوند. وی تاکید کرد: در این زمینه دولت به دنبال سود نیست هرچند به ضرر دولت است ولی تمام تلاش ما این است که اطلاعات مورد نیاز مخاطبان را از این طریق و بسیار ارزان تر و مناسب تر در اختیار مخاطبان قرار دهیم.
جنتی در پایان ابراز امیدواری کرد که در آینده ای نزدیک از طریق این شبکه بتوان مجموعه فیلم های سینمایی قبل از انقلاب که قابل پخش هستند و همچنین فیلم های بعد از انقلاب را در اختیار علاقه مندان قرار داد و مخاطبان بتوانند به راحتی آنچه را می خواهند انتخاب و گزینش کنند.
ایران/دعوت
گسترده هنرمندان کشور از مردم برای شرکت در انتخابات
جمعه، روز باشکوه حضور است
بیشترین اخبار و مطالب فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و رسانهها در روزهای نزدیک به انتخابات درباره دعوت مردم به مشارکت سیاسی و رأی دادن است. مواضع اجتماعی و سیاسی هنرمندان همیشه برای مردم مهم است و آنها نقشی مؤثر در ترغیب به مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود داشتهاند. بسیاری معتقدند هنرمندان، چشم بینا و گوش شنوای جامعه هستند و هشیاری آنها در زمینههای مختلف بویژه توجه به موضوع انتخابات، تأثیر جدی در میان مردم دارد. به گزارش «ایران» در ادامه نظر تعدادی از هنرمندان مختلف در مورد انتخابات و اهمیت مشارکت در آن را می خوانید:
منتخبین مردم راهبندان فرهنگی ایجاد نکنند
داریوش مهرجویی / کارگردان - برای یک انتخاب درست شرط لازم شناخت درست است و تا زمانی که برای گزینههای یک انتخاب شناخت درستی ایجاد نشود رسیدن به انتخاب اصلح ناممکن است. در شرایطی که مردم به عنوان تصمیمگیرندگان انتخابات، کاندیداها را نمیشناسند نباید توقع داشت که بهترین انتخاب صورت بگیرد.
به اعتقاد من برای انتخابات پیشرو هیچکدام از کاندیداها بخوبی معرفی نشدهاند و این یک ضعف مهم تبلیغاتی است. دنیای امروز دنیای اطلاعات است و باید دائماً از طریق رسانههای خبری در مورد دانش و تفکر کاندیداها اطلاعات به درستی به انتخاب کنندگان ارائه شود اما در این روزها اطلاعرسانی به درستی انجام نمیشود و فقط مردم به شرکت در انتخابات تشویق میشوند.
این وظیفه رادیو و تلویزیون است که فرصتی برای کاندیداها فراهم کند تا مردم با سلیقه و تفکر آنها آشنا شوند. توقع و انتظار اهالی هنر از نمایندگان مجلس هم نیاز به توضیح و تفسیر ندارد و به خودی خود روشن و مبرهن است. هنرمندان و اهالی فرهنگ دلشان میخواهد برای فرهنگ این مملکت کار کنند و تنها انتظارشان هم این است که کار هنر و امور فرهنگ را به مدیران فرهنگی مربوطه یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد بسپارند و وکلای مردم در مجلس کار خودشان را بکنند. امور مربوط به حوزه فرهنگ و هنر به وزارت ارشاد مربوط است که با چند صد پرسنل به این امور رسیدگی می کنند.
تصمیمگیری راجع به اینکه چه فیلمی اکران شود یا کدام کتاب مجوز چاپ بگیرد مربوط به تشکیلاتی در وزارت ارشاد است که متخصص این کار هستند. انتظار ما از این وکلا این است که تعصبات و تصلبات حزبی، و سیاسی را کنار بگذارند و سعی کنند به فرهنگ این مملکت کمک کنند، نه اینکه راهبندان ایجاد کنند و از حرکت یک جریان فرهنگی ممانعت.
نا امید نیستم که بگویم رأی نمیدهم
مصطفی رحماندوست / شاعر - بهطور حتم در انتخابات دو روز آینده شرکت میکنم چرا که میخواهم افرادی که آنان را قبول دارم و معتمد میدانم رأی بیاورند. شرکت در انتخابات و رأی دادن مهمترین حقی است که به هر یک از شهروندان کشورمان در قانون اساسی اعطا شده است. باید رأی بدهیم و ابراز عقیده کنیم تا در جهت اداره کشور به بهترین نحو عمل شود. همچنین در برابر گفته افرادی که میگویند رأی نمیدهیم، باید گفت که شرایط ناامیدانه نیست که بگوییم: «رأی نمیدهم چرا که فایدهای ندارد.» من رأی میدهم و عقیده خود را ابراز میکنم.
مثل انتخابات ریاست جمهوری
پرویز پرستویی / بازیگر - هموطنان عزیزم اگرچه حضور در انتخابات اختیاری است اما بد نیست نیم نگاهی به تلاش شبانهروزی رسانههای بیگانه بیاندازیم که درصددند مانع حضور مردم در انتخابات باشند. میدانم که شاید در مقاطعی باورهایتان خدشهدار شده اما یادم نمیرود که دو روز به انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم چگونه غیرت و عرق ملی به جوش آمد و آگاهانه رأی خود را به صندوقها انداختید. الان هم همان موقع است که رأی دادن را فارغ از هر گونه نقد و انتقادها وظیفه ملی بدانیم و در انتخابات شرکت کنیم تا کسانی که بحق و شایستهاند در مجلس حضور پیدا کنند.
به حکم ایرانی بودن رأی می دهم
پری ملکی / خواننده موسیقی ایرانی - من یک شهروند ایرانی هستم و به نظرم هر ایرانی در قبال جامعه، شهر و مردم کشورش وظایفی دارد. این انتخابات یک مشارکت عمومی و اجتماعی است و همه مردم باید با حضورشان افراد اصلح را انتخاب کنند. در مقابل نمایندگان ما در مجلس نیز نباید نسبت به فرهنگ و هنر کشور بیتوجه باشند و وظایف خود را در خصوص این عرصه بخوبی ایفا کنند. یقین بدانید که نمایندگان مجلس، اگر بخواهند میتوانند در مسائل فرهنگی و هنری و خصوصاً موسیقی مؤثر واقع شوند.
از «حق رأی» باید استفاده کرد
احترام برومند / مجری تلویزیون - رأی دادن حقی است که در قبال سالها مبارزه و شهادت انسانهایی آزاده به ملت ما داده شده است. من از حقم استفاده میکنم و توقع دارم نظام و دولت هم وظیفه خود را در راه شکلگیری یک انتخابات سالم انجام بدهند. من رأی میدهم به کسانی که بتوانند از حقوق ملت در مجلس دفاع کنند. به امید موفقیت ملت ایران.
بی تفاوت نباشیم
بهاره رهنما / بازیگر - همه ما در کنار هم در این کشور زندگی میکنیم و به نظرم نباید به اتفاقات پیرامونمان از جمله اتفاقات سیاسی و اجتماعی جامعهمان بیتفاوت باشیم. رأی دادن و شرکت در انتخابات روز جمعه نیز در همین راستا، اهمیت بسیاری دارد؛ درصدی از مردم در انتخابات شرکت میکنند و ممکن است برخی از مردم، همفکر و هم سلیقه با هیچکدام از جناحهای سیاسی نباشند و به همین دلیل نخواهند در این رویداد شرکت کنند؛ سخن من با این دسته از شهروندانمان این است که بیتفاوتی در این مقطع زمانی اصلاً خوب نیست و امروز زمانی است که ما باید نسبت به اتفاقاتی که اطرافمان میافتد، عکسالعمل داشته باشیم و از کنار رویدادی با این سطحِ اهمیت، بی تفاوت عبور نکنیم.
انتخاب درست، نمایندگان صالح
مصطفی کمال پورتراب / آهنگساز - هر هنرمندی که در این کشور زندگی میکند نمیتواند نسبت به وقایع جامعه بیتفاوت باشد و از کنار وظایفش به عنوان یک شهروند ایرانی به سادگی بگذرد. انتخابات و حضور در آن یکی از وظایفی است که همه بویژه هنرمندان باید آن را جدی بگیرند و در آن حضوری منسجم داشته باشند. ضمن آنکه به اعتقاد من باید با انتخاب درست نمایندگانی را به مجلس بفرستیم که علاوه بر داشتن اطلاعات وسیع در عرصههای مختلف، افرادی شایسته و تأثیرگذار نیز باشند.
ایران/واگذاری صدور مجوز کنسرتهای موسیقی به استانها
صدور مجوز برگزاری کنسرتهای موسیقی تا 1200 نفر به استانها واگذار شد. به استناد بخشنامه وزارتی و در راستای تفویض اختیار وظایف اجرایی حوزههای ستادی به واحدهای استانی، امکان صدور مجوز اجراهای صحنهای موسیقی (کنسرت) در اماکن عمومی تا ظرفیت 1200 نفر، به آن دسته از ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها که آمادگی خود را جهت مدیریت شایسته این امر اعلام کردهاند، واگذار شد.
این تصمیم به منظور کاستن از تصدیگریها و نیز توجه بیشتر به درخواستهای مکرر فعالان استانی و اعتماد به شایستگی هنرمندان شهرستانی و توان کارشناسی ادارات کل استانها، اتخاذ شده و بیتردید میتواند موجب توسعه کمی و کیفی فعالیتهای موسیقایی خارج از مرکز، کاهش چشمگیر رفت و آمدها و هزینههای بین شهری و فرآیند زمانی صدور مجوز اجراهای صحنهای شود.
ایران/در آیین رونمایی از سامانه نمایش درخواستی «سند» مطرح شد
سامانه درخواستی «سند» منشأ یک تحول فرهنگی است
علی جنتی: دولت در ایجاد پروژه ملی سامانه نمایش به دنبال سود نیست
صادق طباطبایی پیرو راه «اعتدال» بود
آثار سید محمدصادق طباطبایی گنجینههای قابل استفاده برای جامعه و نسل امروز است و خاطرات وی با امام(ره) میتواند برای ادامه راهش الگوی خوبی برای جوانان باشد. «علی جنتی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین سالگرد سید محمدصادق طباطبایی در شهر کتاب با بیان این مطلب، وی را فردی با اعتدال و میانه رو در تمام امور و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و زندگی شخصی اش برشمرد. عضو کابینه دولت یازدهم با اشاره به مهم بودن نقش سید صادق طباطبایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی، ابراز امیدواری کرد که راه اعتدالی که او دنبال میکرد ما نیز بتوانیم ادامه دهنده آن باشیم. همچنین در این مراسم شماری از دوستان و همکاران سید محمد صادق طباطبایی خاطراتی از وی نقل کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پروژه ملی سامانه نمایش درخواستی سند VOD را گامی مثبت درحوزه سینمای کشور عنوان کرد و گفت:دولت در این پروژه به دنبال سود نیست بلکه درصدد است محصولات و آثار سینمایی و موسیقایی با قیمت مناسب اقتصادی در اختیار مخاطبان قرارگیرد.
علی جنتی در مراسم رونمایی از سامانه نمایش درخواستی «سند» (سامانه نمایش درخواستی) که صبح دیروز سه شنبه با حضور حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهوری در هتل لاله برگزار شد، آینده پژوهی درهمه بخشها بویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات را مورد تأکید قرارداد و گفت: باید ببینیم دنیا به چه سمتی پیش میرود و ما در کجا قرار داریم و لذا نباید از کاروان دنیا در حوزه فناوریهای نوین جابمانیم. حجت الله ایوبی هم در این مراسم گفت: جلسه امروز ثمره یک عزم و اراده ملی است که نماد آن اراده شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی علی جنتی است.
وی با اشاره به اینکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از روزی که به این وزارتخانه آمد برنامه اصلی اش اقتصاد هنر و سینما بود، افزود: وی بر این باور است که فرهنگ و هنر باید روی پای خودش بایستد بنابراین سامانه سند از جمله همین اتفاقات مبارک در اقتصاد هنر است.
ایوبی با بیان اینکه وزارت ارتباطات و فناوری ارتباطات از دیگر وزارتخانه هایی بود که بشدت پیگیر تحقق سامانه سند بود، اظهار داشت: من شاهد بودم که آقای واعظی وزیر ارتباطات بارها پیگیر به ثمر نشستن این سامانه بودند و حتی از تمامی حقوق خود در این مورد گذشتند. ایوبی تأکید کرد: قطعاً کار بزرگ بیعیب و نقص نخواهد بود بنابراین ما باید در طول اجرای این پروژه عظیم نقایص آن را شناسایی و بررسی کنیم. رئیس سازمان سینمایی گفت: پس از رونمایی از سامانه سند، کمیته مشترکی با محوریت مؤسسه رسانههای تصویری و همکاری وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تشکیل خواهد شد تا روز به روز کاستیهای این پروژه را بررسی و برطرف کند. وی ادامه داد: آشفته بازاری که در سینمای خانگی وجود دارد با راهاندازی این سامانه همه به فضای مجازی خواهد رفت بنابراین سامانه درخواستی سند میتواند منشأ یک تحول فرهنگی باشد.
معاون وزیر ارشاد خاطرنشان کرد: بدون شک اگر ما نگران تهاجم فرهنگی در فضای مجازی هستیم پاسخ آن همین سامانه سند است که میتواند از فیلمهای فضای مجازی محافظت کند. در ادامه این مراسم منظری عضو فناوری مؤسسه رسانههای تصویری به تشریح خصوصیات سامانه درخواستی سند پرداخت و گفت: تغییراتی که در 10 سال گذشته در حوزه فناوری اتفاق افتاده باعث شد که ما نیز بتوانیم محتویات با حجم بالا را در اینترنت عرضه کنیم.
وی ادامه داد: در این راستا و با توجه به اهمیت کار ما در گام اول بعد از بررسیهای مختلف با 6 شرکت برای ارائه این خدمات به توافق رسیدیم.
علی اصغر عمیدیان معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز در این مراسم گفت: امروز با کمال افتخار باید بگویم افزایش پهنای باند در ایران ارتقای خوبی داشته است چرا که ما از 624 مگابایت عرض باند به 4 هزار مگابایت رسیده ایم و در سال 95 نیز این پهنای باند به هشت هزار مگابایت خواهد رسید. در این مراسم هنرمندان و تهیه کنندگان و مسئولان سینمایی از جمله محمدحسین فرح بخش، منیژه حکمت، منوچهر شاهسواری، حبیب ایل بیگی، فرشته طائرپور، محمد حیدری، امین تارخ، مسعود اطیابی، سیروس الوند، حسین مسافر آستانه، سید محمد مهدی طباطبایینژاد و محمدرضا فرجی حضور داشتند.
اما VOD یا سند چیست؟
VOD مخفف Video On Demand (برنامه ویدئویی درخواستی ضبط شده) یکی از مجموعه خدمات قابل ارائه از طریق IPTV است. در VOD این امکان وجود دارد که فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی، مستندهای جذاب، برنامههای آموزشی و... در اختیار کاربران قرار بگیرد. معمولاً در صفحهای که برای نمایش لیست این ویدئوها به کاربر تعبیه میشود، تمهیداتی مثل جستوجو بر اساس نام فیلم، بازیگران، کارگردان و همچنین اطلاعاتی در مورد قیمت، مدت زمان اجاره و قوانین مربوط به محتوا قرار میگیرد.
فیلمهای جشنواره امسال مشکلی برای اکران ندارند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از راههای مقابله با کمکاری هنرمندان با شبکههای خارجی را سروسامان دادن به اقتصاد فرهنگ و هنر دانست و در جمع خبرنگاران گفت: یکی از راههای جلوگیری از همکاری هنرمندان با شبکههای ماهوارهای راهاندازی همین سامانه است، چون با این شیوه هنرمندان ما در داخل کشور آثار خود را تهیه میکنند و میدانند که آثارشان مخاطب و درآمد دارد. او اضافه کرد: وقتی سینماگران در داخل کشور کار نداشته باشند و بازیگران دعوت به کار نشوند طبیعتاً به دنبال جایی میروند که بتوانند فعالیت کنند و درآمد داشته باشند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که پیش از این گفته بود اکران عمومی بعضی فیلمها به صلاح نیست، درباره اینکه این اظهار نظر مربوط به فیلمهای جشنواره فجر امسال هم میشود، تأکید کرد: نه، فیلمهای جشنواره فجر امسال این مشکل را ندارند. وی تصریح کرد: نگفتم اکران بعضی فیلمها به صلاح نیست بلکه منظورم این است که بعضی از فیلمها اشکالاتی دارند که باید آنها را اصلاح کنیم تا بتوانیم آنها را به نمایش عمومی بگذاریم که در گذشته هم این رویه وجود داشته است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره حضورش در برنامه رونمایی از کتابهای هنرمندان پیشکسوت و اینکه همزمان با رونمایی کتابی از داریوش ارجمند این برنامه را ترک کرده است، تصریح کرد: برگزارکنندگان این برنامه از من درخواست حضور در آن را داشتند اما به دلیل کمبود وقت عذرخواهی کردم تا اینکه سرانجام با اصرار مسئولان نهاد کتابخانه ملی قرار شد مدت کوتاهی در برنامه بمانم چون بعد از آن قرار دیگری داشتم و باید برنامه را ترک میکردم، در چهل دقیقهای که در برنامه حضور داشتم چند نفر از هنرمندان کتاب ایشان را معرفی کردند تا اینکه نوبت به آقای داریوش ارجمند رسید و ناچار شدم برنامه را ترک کنم تا به قرار دیگرم برسم.
جام جم/لهراسبی: زندگیمان مدیون شهداست
خواننده پاپ کشورمان در خصوص اجرای ترانه «بانوی بارانی» ویژه بزرگداشت شهیده طیبه واعظی خواندن اینگونه کارها را افتخار و وظیفه همه هنرمندان عرصه موسیقی کشور عنوان کرد.
علی لهراسبی در خصوص ترانه «بانوی بارانی» گفت: کار هایی که در ارتباط با حماسه های ملی و میهنی است وظیفه هر هنرمندی است که همکاری کند. این کار برای کسانی ساخته شده که ما امروزمان را به آن ها مدیونیم. تمام بچه های هنرمند علاقه مند به انجام این مدل از کارها هستند.
وی درباره ابعاد فنی این ترانه افزود: من تمام تلاشم را کردم تا با انتخاب افراد حرفهای کاری ساخته شود که مخاطب فراوانی را همراه کند. تلاش کردم شبیه کارهای مناسبتی نشود. ما باید امروز با زبان و حالی که مردم می پذیرند کار تولید کنیم و باید تلاش کنیم که مردم احساس نکنند که ما در حال شعار دادن هستیم.
لهراسبی ادامه داد: من سعی کردم اثری بسازم که مردم آن را درک کنند و هم در ملودی و هم موزیک و تنظیم به گونهای باشد که مردم با آن ارتباط برقرار کند. بنا داشتم این اثر تبدیل به کاری شود که مردم بارها با علاقه آن را گوش دهند.
این خواننده پاپ در خصوص چرایی پذیرفتن این کار گفت: به نظر من اگر به هر کدام از خوانندهها و همکاران من پیشنهاد خواندن این کارها را بدهید به راحتی قبول می کنند من فکر نمیکنم خوانندهای وجود داشته باشد که بگوید من برای وطنم کار نمیخوانم یا برای رزمندهها کار نمی خوانم هم وظیفه ماست و هم این کار را انجام میدهیم.
وی افزود: اگر مسئولین ما هوشیار باشند به راحتی می توانند از توانایی های این هنرمندان استفاده کنند. به شرطی که به آنها اعتماد کنند و اجازه بدهند به زبانی که فکر می کنند درست است با مردم حرف بزنند. وقتی یک اثر موسیقی از ما منتشر می شود ما باید عواقب انتشار آن را خوب یا بد در نظر بگیریم و بابت بودن این موسیقی در کارمان پاسخگو باشیم به همین دلیل مسئولین مطمئن باشند که وقتی اعتمادی به هنرمند می شود وی از این اعتماد سؤ استفاده نمی کند زیرا به ضرر خودش و سابقه هنری اش تمام می شود.
لهراسبی در خصوص اینکه اگر از جانب برخی برای خواندن این ترانه بازخورد منفی بگیرد، گفت: بازخورد منفی که مغرضانه باشد و خواندن برای وطن و میهن را رد کند برای من اهمیتی ندارد.
جوان/برکناري مدير شبکه سعودي به خاطر پخش زندگي سيدحسن نصرالله
«حکايت حسن» کار دست العربيه داد
پخش مستندي با عنوان «حکايت حسن» درباره زندگي سيدحسن نصرالله، دبيرکل حزبالله لبنان از شبکه العربيه، خشم وهابيها را برانگيخت و گويا همين خشم باعث برکناري مدير شبکه شد.
نویسنده : محمدصادق عابدینی
شبکه العربيه رسانه وابسته به خاندان سعودي، مستندي از زندگي سيدحسن نصرالله پخش کرد؛ مستندي که بايد به تخريب چهره نصرالله ميانجاميد، اما نتيجه کار برعکس شد و در نهايت «حکايت حسن» به نفع سيدحسن و جريان مقاومت تمام شد.
اين اشتباه راهبردي از سوي شبکه العربيه باعث خشم وهابيون شد. مخالفان سيدحسن و وهابيون تندرو در شبکههاي اجتماعي و بهخصوص توئيتر خشم خود را نسبت به مستند «حکايت حسن» ابراز داشتند؛ موجي که وهابيها در اين شبکهها به راه انداختند باعث برکناري ترکي الدخيل، رئيس شبکه تلويزيوني العربيه شد! «حکايت حسن» زندگي سيدحسن نصرالله را از زمان تولد روايت ميکند.
در اين فيلم، پيوستن سيدحسن به جنبش «امل» در منطقه «بقاع» لبنان که آغاز فعاليت سياسي وي شمرده ميشود و سپس جدايي وي از اين جنبش به همراه شماري از کادر رهبري امل و تأسيس «حزبالله» با تأکيد بر حمايت جمهوري اسلامي ايران از اين حزب را به تصوير ميکشد.
اين مستند براي تبيين و تشريح زندگي شخصي و سياسي سيدحسن نصرالله به بخشها و گوشههايي از سخنرانيها و مصاحبههاي دبيرکل حزبالله لبنان در مقاطع و برهههاي مختلف زماني استناد ميجويد.
همچنين اين فيلم تمام مراحل، برههها و جنگهايي را که حزبالله به رهبري سيدحسن نصرالله انجام شده است به تصوير ميکشد؛ از عقبنشيني رژيم صهيونيستي از لبنان تا ترور «رفيق الحريري»، نخستوزير اسبق اين کشور و در ادامه تجاوز رژيمصهيونيستي به جنوب لبنان در ژوئيه 2006 ميلادي و جنگ داخلي تحميلي بر سوريه و همچنين قدرتيابي حزبالله در عرصه سياسي لبنان و سيطره آن بر برخي نهادها و مؤسسات حکومتي در اين کشور. پخش حکايت حسن باعث شد تا موجي از انتقادها عليه العربيه به راه بيفتد. جملاتي مانند «ديدن فيلم حکايت حسن، مثل آب سردي بود که روي من ريخته شد و پس از ديدن فيلم، چندين بار اطمينان حاصل کردم که آيا شبکه العربيه را تماشا ميکنم؟ آيا اين شبکه العربيه است يا شبکه ديگر...»، بهترين توصيفي که ميتوان براي مستند «حکايت حسن» به کار برد، اين است که آن را «رسوايي و فضاحتي رسانهاي و تبليغاتي» توصيف کرد که ميخ آخر را به تابوت العربيه زد که با اموال و پولها و کارمندان ما در خدمت «ضاحيه» (محل اقامت سيدحسن نصرالله و شيعيان لبنان) است» تنها بخشي از خشم وهابي نسبت به مستند «حکايت حسن» است. اين واکنشها باعث شد تا آلسعود رئيس مهمترين شبکه حامي تروريستها در عراق و سوريه را بخواهد و با برکناري وي مدير جديدي را براي العربيه منصوب کند.
جوان/جايزه نگرفتن آثار محبوب شبهروشنفكران از جشنواره برلين هياهوي آنها را خاموش كرد
سفر به اروپا تنها دستاورد اژدها و لانتوري از برليناله
بازگشت سرافكنانه و بدون موفقيت فيلم «لانتوري» رضا درميشيان از جشنواره فيلم برلين براي شيرينعقلهاي شبهروشنفكري كه گمان ميكردند اين فيلم جوايز متعدد و مهمي را كسب خواهد كرد، اتفاقي به شدت تلخ و سنگين بود.
نویسنده : مصطفي شاهكرمي
چند روز پيش «لانتوري» ساخته رضا درميشيان در بخش پانوراماي شصت و ششمين دوره از جشنواره فيلم برلين به نمايش درآمد. «اژدها وارد ميشود» ساخته ماني حقيقي نيز آخرين فيلم بخش مسابقه بينالملل فستيوال برلين بود که روي پرده رفت. «اژدها وارد ميشود» ترکيبي از رويا و واقعيتي است که تفکيک اين دو از هم به عهده تماشاگر گذاشته شده است. تماشاگر برليناله به دليل فضاي گيجکننده و نه چندان سادهاش، استقبال گستردهاي از آن نکرد و حتي برايش دست هم نزد.
لانتوري دومين ساخته درميشيان پس از «عصباني نيستم» است که در برليناله شرکت ميکند. قصه فيلم درباره يک گروه خلافکار به نام لانتوري است که يکي از اعضايش عاشق يک دختر روزنامهنگار و فعال در امور اجتماعي ميشود. نتيجه و عاقبت پاسخ منفي دختر روزنامهنگار به اين موضوع اسيدپاشي خاطرخواه خلافكار بر صورت وي و متلاشي شدن سر و صورت و همچنين نابينايي چشمانش ميشود.
اين فيلم انتقاد روشني به حکم قصاص و پرداخت هزينههاي جسمي در برابر اين جرم وحشتناك است. تصويرسازي درميشيان از اجراي قصاص و نمايش لحظات پر تنش ريختن اسيد روي صورت مجرم به دليل اقدام حيوانياش از يكسو نمايشدهنده اقدامي دلخراش است و از سوي ديگر موجب انزجار و تنفر مخاطب از اجراي حكم قصاص ميشود. اتفاقاً هجمه درميشيان به مسئله قصاص يك مجرم جنايتكار و همراه كردن مخاطب با سياهنمايي از اين حكم الهي و قرآني به نيت جلبنظر اربابان جشنوارههاي غربي و كسب جايزه از آنها صورت گرفته كه البته در اين يك مورد تيرش به سنگ خورده است.
براساس گزارشهايي كه از زمان و مكان اكران اين فيلم در جشنواره برلين منتشر شده، بر اين مسئله تأكيد شده كه استفاده از ابزارهاي صوتي و تصويري در سکانسهاي گزارشي فيلم، هول و هراس زندگي در جامعهاي سرشار از مشکل باعث شده برخي تماشاگران حاضر در برليناله سالن نمايش را ترک کنند. از طرفي بهرغم همه سروصداهايي كه طرفداران سينماي سياه و دروغپرداز براي حضور اين دو فيلم در برليناله به راه انداختند، بعد از انجام مراسم اختتاميه و تعيين سرنوشت جوايز، آب سرد اين جشنواره بر پيكره شبهروشنفكران اميدوار به جايزه گرفتن فيلمهاي «اژدها وارد ميشود» و «لانتوري» باعث «سكته لفظي» اين طيف پرمدعا و متوهم شده است. البته ضعيف و نازل بودن ساختار اين فيلمها در كنار ديگر ايراداتي كه كارشناسان اهل فن به آنها وارد ميكنند، مؤيد درخور توجه نبودن اين فيلمهاست تا جايي كه حتي برخي از طرفداران جريان شبهروشنفكري مجبور به اعترافهاي تلخي درباره اين آثار شدهاند.
جوان/افزايش قيمت بليت سينما منجر به ريزش مخاطب در سال ۹۵ ميشود
مدرنيته صندلي سينماها را خالي كرده است!
یک نماينده مجلس شوراي اسلامي از انصراف بخشي از مخاطبان سينما به دليل افزايش قيمت بليت سينما به صورت سالانه خبر داد و گفت: تهيهکنندگان نبايد به دنبال سود بيشتر از محل افزايش قيمت بليت باشند.
نویسنده : بهنام صدقي
به گزارش «جوان»، از آنجا كه نقش سينما در زندگي جوامع كنوني و تأثير آن بر سبك و سياق زندگي، فرهنگ كشور و تمام نهادهاي زندگي روشن است، رفتن به سينما نيز به همان اندازه قابل بحث بوده و از اهميت قابل توجهي برخوردار است. تا جايي كه یکی از نمایندگان نيز با بيان اينکه اگر متوليان امور سينمايي قصد حفظ مخاطبان اين هنر را دارند نبايد به فکر افزايش قيمت بليت سينما باشند، گفت: هر ساله به علت افزايش قيمت بليت سينما عدهاي از مخاطبان اين هنر از حضور در سالنهاي سينمايي صرفنظر ميکنند که با افزايش مجدد قيمت بليت براي سال ۹۵ قطعاً شاهد ريزش و افت ديگري در تعداد مخاطبان سينما خواهيم بود. این نماینده مجلس بر همين اساس تصريح کرد: از سوي ديگر هرگاه به مناسبتهايي مانند روز سينما قيمت بليت آن نصف يا رايگان شده است، همچنين در روزهايي که بليت سينماها به نصف قيمت فروخته ميشود، تعداد مخاطبان آن رشد صعودي دارد که اين موضوع از رابطه افزايش قيمت بليت با کاهش تعداد مخاطب حکايت دارد. این نماینده مجلس همچنين يادآور شد: از سوي ديگر کاهش مخاطبان سينما باعث خالي ماندن سالن سينماها ميشود که به لحاظ ظاهري همين امر بر مخاطبان باقي مانده نيز اثر ميگذارد، چراکه تماشاي دستهجمعي فيلم خود انگيزهاي براي حضور در سينماست. وی در خاتمه با تأکيد بر اينکه تهيهکنندگان نبايد صرفاً به دنبال کسب درآمد و بازگشت منابع مالي خود باشند، خاطرنشان كرد: افزايش قيمت بليت سينما بايد بجا و مناسب باشد تا هم بر تعداد مخاطبان اثر نگذارد و هم سينماگران به اهدافي که از محل افزايش قيمت بليت در نظر دارند، برسند. از سوي ديگر بايد تفاوتي ميان افزايش قيمت بليت سينما در تهران و کلانشهرها با شهرستانهاي ديگر قائل شد؛ چراکه به هر حال افرادي که مخاطب اصلي سينما هستند در شهرهاي بزرگ بيشتر بودهاند و ممکن است با هر قيمتي بليت را تهيه کنند، اما سينماهاي شهرستانها با افزايش قيمت بليت قطعاً با رکود مواجه ميشوند که اين موضوع به ضرر صنعت سينماي کشور است. با اين تفاسير ميتوان به اين نتيجه رسيد كه متأسفانه امروزه با وجود مشغلههاي فراوان، ظهور و بروز مدرنيته و مكانيزه و ماشيني شدن زندگي كنوني، مردم ديگر وقت رفتن به سينما را ندارند.
حمایت/دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس در گفتوگو با «حمایت» مطرح کرد
نمایشگاه لباس« دفاع مقدس» اقدامی نمادین در تبیین اقتصاد مقاومتی
گروه فرهنگی-فرزانه دیانتی: نخستین نمایشگاه لباس با موضوع دفاع مقدس، با حمایت کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور در فرهنگسراى نیاوران افتتاح شد. در این نمایشگاه حدود 40 لباس با هدف استفاده از المانها و مفاهیم جنگ تحمیلى با بررسى نگاه نسل پس از جنگ به این مفاهیم طراحی شده است.
درباره اهداف این نمایشگاه «حمید قبادی» دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس به «حمایت» گفت: نمایشگاه لباس دفاع مقدس با هدف الگوسازی، معرفی ظرفیتها و به ویژه تاکید بر ظرفیت گسترده موجود هنرمندان طراح لباس دراین حوزه والبته ادای دینی از سوی طراحان لباس به دفاع مقدس برگزار شده است.
وی ادامه داد: به عبارتی این نمایشگاه، کار نمادینی است که علاوه بر الگوسازی و کاربردی کردن آثار نشان از پایداری، مقاومت و استواری جوانان ایرانی و همچنین هنرمندان طراح ایرانی دارد که به نوعی هم در موضوع اقتصاد مقاومتی و هم در تبیین آن کارساز خواهد بود.
ما به دنبال ایجاد جریان موضوعی هستیم
قبادی همچنین در پاسخ به پرسشی در مورد میزان استقبال از این نمایشگاه خاطرنشان کرد:
ما به دنبال ایجاد جریان موضوعی هستیم و یکی از وظایف کارگروه هم این است که موضوعات را با شاخصه ایرانی و اسلامی در حوزه مد و لباس تبیین و ترسیم و به اشاعه و نشر آن کمک کند.
وی ادامه داد: طبیعتا نمیتوان انتظار داشت اتفاق بزرگ و یا سازمان یافته ای رخ دهد و این طرح ها تبدیل به تولید انبوه شون.د در این مرحله باید منطقی باشیم ولی اینکه ما یادآوری می کنیم که ارتباطی بین موضوعات ارزشی و حوزه مد و لباس وجود دارد، این هدف دارای ارزش است. ما می توانیم با این هدف در این جشنوارهها و نمایشگاههای معتبر محصولات ارزشی را معرفی کنیم. قطعا این گام اول است و میتواند اصلاحات و تغییراتی داشته باشد. تاکید خود من هم بر این است که باید این مفاهیم ارزشی وجنبه های کاربردیاش در کنار جنبه های فرهنگی و هنری مورد توجه قرار بگیرد. دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس درباهر استقبال طراحان برای شرکت د راین نمایشگاه هم بیان کرد:خوشبختانه این فعالیت با مدیریت یک موسسه و 5 طراح دیگر صورت گرفت . فکر میکنم که اگر ما برای دوره های بعد برنامهریزی کنیم تعداد مشارکت کنندگان و طراحان بیشتر هم خواهد بود.
روایتی از دوران جنگ تحمیلی تا مد تحمیلی
یک طراح لباس هم با بیان اینکه ما زمانی جنگ تحمیلی داشتیم و امروزه در زمانی هستیم که دچار مد تحمیلی شدیم در گفت وگو با میزان در خصوص نمایشگاه لباس با موضوع دفاع مقدس گفت: من برای این نمایشگاه با این تفکر جلو آمدم که 8 سال دفاع مقدس از دید همه دنیا یک جنگ بود و از دید ما دفاع مقدس و روی مفاهیم دفاع مقدس کار کردیم. من در این نمایشگاه نمیخواستم یک جنگ را نشان بدهم بلکه نشان دادن مظلومیت و جنگی که به ما تحمیل شد هدف من بود. مینا افروزی افزود: در لباس سلیقه معیار است. ما زمانی میتوانیم هنرمان را نشان بدهیم که به سمت لباس موضوعدار برویم. ما مفاهیم هنری در کشور زیاد داریم و باید این مفاهیم را به صنعت لباس بیاوریم تا بتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم. وی تصریح کرد: ما زمانی میتوانیم با طراحان اروپایی رقابت داشته باشیم که از مفاهیم ایرانی - اسلامی در تولید لباسهایمان استفاده کنیم.
وی در خصوص اهداف و انگیزههای خود از برپایی این نمایشگاه هم گفت: مهمترین هدفم از برپایی این نمایشگاه این بود که دولتمردان ببینند نسل بعد از جنگ به مفاهیم دفاع مقدس از دید ارزش مینگرند؛ اگر آن کار کلیشه نباشد.
افروزی خاطرنشان کرد: ما امروز از جنگ تحمیلی بیرون آمدیم و وارد مد تحمیلی شدیم ، این نیز به گونه ای جنگ است و این نمایشگاه یک کار کوچکی در مقابل این همه هجمه فرهنگی است که وارد کشور شده است.
روزان/«امین زندگانی» ایفاگر نقش قاری شهید منا +عکس
روزان نیوز-«امین زندگانی» نقش شهید «محسن حاجیحسنیکارگر» قاری شهید در منا را بازی میکند.
فیلم سینمایی شهید «محسن حاجیحسنیکارگر» قاری بینالمللی قرآن کریم که درفاجعه منا به درجه رفیع شهادت نایل شد، با نام «خانمْ سادات » و ایفای نقش این شهید از سوی «امین زندگانی» پروانه ساخت دریافت کرد.
«خانمْ سادات» عنوان فیلم سینمایی زندگینامه شهید حاجیحسنیکارگر است که به کارگردانی مریم ابراهیموند در حال ساخت است و با برداشتی آزاد به تصویرسازی شخصیت این شهید می پردازد.
بنابراین گزارش، این فیلم سینمایی قرار است در 120 دقیقه به زندگینامه این شهید در فاجعه منا بپردازد.
قرار است برای تصویر سازی محل این فاجعه به بازسازی صحنه های این فاجعه پرداخته شود و برخی دیگر از صحنهها نیز به صورت ویژوال افکت تداعی کننده لحظات اتفاق این فاجعه دلخراش باشد.
این فیلم با پلانهایی از کودکی این شهید آغاز و با تصویربرداری در مناطقی که تداعی کننده رمیجمرات است پایان مییابد و به لحظات عرفانی قبل از شهادت تاکید دارد.
روزان/پاسخ کارگردان فیلم «دلبری» به ادعای فریبا شاهسون
روزان نیوز- سید جلال اشکذری به ادعای فریبا شاهسون پاسخ داد.
سید جلال اشکذری به ادعای فریبا شاهسون درباره کپی برداری این فیلم از یک نمایش پاسخ داد.
اشکذری در پاسخ به ادعای شاهسون نوشت :
خبردار شدم که یادداشتی در رسانه های مکتوب منتشر شده است با این عنوان «اگر ثابت نکنید که دلبری کپی نمایش توهم نیست جلوی اکران این فیلم را می گیرم.»
خانم شاهسون شما در یادداشتی با تیتر بالا مدعی شده اید، فیلم سینمایی «دلبری» کپی نمایش شما است و چون بنده به عنوان کارگردان دلبری در یکی از مصاحبه های خود مطرح کرده ام ایده فیلم «دلبری» از فیلم کوتاهی است که در سال 1384 ساخته ام. حالا اگر این فیلم کوتاه واقعیت نداشته باشد شما مطمئن هستید که بنده ازنمایش شما کپی کرده ام و به دلیل اینکه نمایش توهم را در سال 1389 اجرا کرده اید یعنی پنج سال زودتراز فیلم سینمایی «دلبری» مدعی هستید که از اکران آن جلوگیری می کنید. مگر این که ساخت فیلم کوتاه سال 1384 بنده واقعیت داشته باشد که در این صورت شما از بنده عذر خواهی می کنید ... بعد از خواندن این جمله یاد حاشیه هایی که تو این چند روز برای فیلم «دلبری» ایجاد شده افتادم که به هرحال تو ایام جشنواره برای هر فیلمی طبیعی و یا گاه غیر طبیعی است.
یک سوالی که برای من و شاید خواننده پیش می آید این است که اگر این مشکل به دیدن این فیلم کوتاه حل و فصل می شود چرا شما راه ساده، راحت تر و منطقی تر را که پیش رو داشتید انتخاب نکردید و به کارگردان و یا تهیه کننده فیلم «دلبری» اطلاع می دادین و آنها برای رفع این شائبه این فیلم کوتاه رو به شما ارائه می دادند. اما نمی دانم به چه دلیل یادداشت رسانه ای منتشر کردید و حالا تهمت شما بدون هیچ پشتوانه ای فضای گفتمان ساده ای را پیچیده تر کرداست.
بنده برای روشن شدن موضوع نکاتی رو در چند خط بیان می کنم:
چند سال پیش فیلم مستند زیبا و تاثیر گذاری رو به نام «نفس های ماندگار» ساخته ابراهیم اصغر زاده دیدم و بعد از آن دغدغه فیلمی با این فضا به ذهنم رسید و فیلم «نفس های سرخ» را با تاثیر از آن فیلم مستند در سال 1384 در حد توان و پول تو جیبم ساختم.
شباهت هایی که فیلم «نفس های سرخ» با فیلم «دلبری» دارد در چند مورد است :
1- تک لوکیشن بودن 2- شخصیت محوری جانباز روی تخت گوشه اتاق خانه 3- شهادت جانباز 4-دیالوگ نداشتن جانباز 5- پلان پی یو وی جانباز با کمی تفاوت که کارکرد تصویری دارد و ... که البته ایده فیلم سینمایی «دلبری» بعد از تحقیق میدانی، مطالعه و رجوع به پنج جلد کتاب های «اینک شوکران»، نوشته شد که در تیتراژ آخر فیلم به آن اشاره شده است.
فکر کنم این چند مورد شباهت کفایت کند برای شباهت ایده اولیه فیلم سینمایی «دلبری» با فیلم کوتاه بنده در چند سال قبل ( این فیلم پیوست این یادداشت برای تهیه کننده محترم فیلم ارسال می شود در صورت لزوم و صلاح دید ایشان ارائه می شود).
خانم شاهسون در یادداشت شما اشاره شده که نمایش توهم شما در سال 1389 فقط در جشنواره تئاتر فجر اجرا شده و بعد از آن توقیف شده است. و حالا نکته ای است که چگونه بنده ای که تا به حال در جشنواره تئاتر فجر تئاتری ندیده ام،از این تئاتر کپی برداری کردم.
در یادداشت شما دنبال شباهت های نمایش ندیده تان با فیلم «دلبری» بودم که به دو مورد برخورد کردم ، یکی از شباهت های اشاره شده شما این بود که نمایش توهم مونولگ یک نفره است و من به تقلید از تئاتر ندیده شما مونولگ زیاد در فیلم دارم.
در حالی که شما اگر دقت کنید فیلم «دلبری» شش شخصیت دارد. هرچند که بالای 60 درصد فیلم مونولگ یکی از شخصیت ها ست ، من این نکته را به عرضتان می رسانم که اگر در فیلم «دلبری» مونولگ زیادی است شاید بتوان در فیلم های بیشماری در تاریخ سینما رجوع کرد که مونولگ های زیادی دارند و این شباهت غیر طبیعی نیست.
و نکته دیگر اینکه شما نوشته اید که بنده یک کار مهم انجام داده ام که تمام ممیزی هایی که شامل نمایش توهم می شده را حذف کرده ام و با ربط دادن این قصه به یک اثر دفاع مقدسی توانسته ام پروانه ساخت بگیرم و...
به شما عرض می کنم بنده نزدیک به سی فیلم کوتاه ، مستند ، تله و سینمایی که در این چهارده سال ساخته ام که تقریبا 70 درصد آن مستقیم مرتبط با فضای دفاع مقدس بوده است که آخرین آنها فیلم های سینمایی «خانه ای کنار ابرها» و «دلبری»است. این جملات را نوشتم که توهم اینکه من برای کپی از تئاتر ندیده شما و برای پشت سر گذاشتن ممیزی ، ژانر دفاع مقدس را انتخاب کرده ام از ذهن شما پاک شود و برای اولین بار است که می شنوم یک نفر برای فرار از ممیزی ژانر دفاع مقدس را انتخاب می کند.
و این را به شما عرض می کنم اگر فیلم «دلبری» کپی انجام داده است کپی ناقصی از زندگی مردی ایست که در شهر نویسنده این فیلم (یزد) معروف است به دایی قاسم. او بر اثر جابه جایی ترکش قطع نخاع شد و تقریبا یک سال و نیم فقط پلک هایش باز و بسته می شد و چند ماه بعد از ساخت این فیلم شهید شد و دقیقا شخصیت میثم فیلم «دلبری» تمام این خصوصیات ظاهری را دارد.
گزارش محمدکاظم دهقانی اشکذری دوست صمیمی بنده قبل از شهادت دایی قاسم از بخش خبری شبکه سه پخش شده است ضمیمه این یاداشت برای تهیه کننده محترم ارسال می شود و شاید دیدن این سه دقیقه گزارش برای شما رفع همه شبهات بشود.
بعد از خواندن یادداشت شما یاد جمله یکی از منتقدین می افتم که می گفت فیلم «دلبری» با تم وفا ساخته شده است و مقابل تمی است که مدتی هست در سینما به راه افتاده و آن تم خیانت است. شاید این موضوع برای فیلم حاشیه ساز شود و نمونه کوچک این حاشیه که لمس کردم،این بود که چند خبرنگار و منتقد که فیلم را دوست داشتند و قبل از جشنواره فیلم را دیده بودند و قرار بود در ایام جشنواره مطلبی در باب این فیلم بنویسند، در ایام جشنواره یک کلام هم ننوشتند و حتی یکی از منتقدین در پیامی که برای من فرستاد اذعان کرد که موج منفی که در ایام جشنواره ایجاد کرده اند تاثیر زیادی روی فضای رسانه ای و بعضی منتقدین دارد و حالا حاشیه ای دیگر.
فیلم سینمایی «دلبری» دو اتفاق عجیب برای تجربه کاری من رقم زد تجربه اول اینکه این فیلم برای عده ای فیلم بسیار خوب و دلچسبی بود و برای عده ای فیلم بسیار بد.
برای عده ای تحمل دیدن فیلم بعد از بیست دقیقه سخت است و برای عده ای به گواه تماشگران متعدد نیمه دوم فیلم را تا آخر گریه کردند.
این شرایط برای من بعد از ساخت چندین فیلم کوتاه و بلند برای اولین بار است که اتفاق می افتد. با تناقض عجیبی روبرو هستم که فضای نظرات درباره فیلم صفر یا صد شده است. هیچ وقت یادم نمی رود بعد از یکی از اکران ها ی جشنواره در شلوغی بعد از اکران و مصاحبه و خوش و بش با مهمان های فیلم خانمی با ظاهری متفاوت از من تشکر گرمی برای ساخت این فیلم کرد. با صداقتی تمام گفت دقایق زیادی از فیلم بغضم می خواست بترکد و جلوی گریه خود را می گرفتم که آرایشم خراب نشود ...
و حالا دومین اتفاق عجیب این فیلم شمایید که فضای نمایشتان با توجه به یادداشت تان، هیچ ربطی به فضای دفاع مقدس ندارد. و چند سال است توقیف شده است. و حالا ادعا دارید فیلم «دلبری» به قول خودتان کپی ماهرانه از آن نمایش توهم است ...
البته اگر کمی بدون توهم و با دید کارشناسانه به فیلم نگاه می کردید می فهمید وقتی نویسنده شخصیت اول فیلمش را که یک جانباز قطع نخاعی است و حرکت و تکلم ندارد را انتخاب کرده تک لوکیشن بودن و مونولگ بودن فیلم بر مبنای این شخصیت منطقی به نظر می رسد.
در پایان یاداوری می کنم پیگیر حقوقی تهمتی که در یادداشت تان زدید، هستم هرچند می توانستید بدون حاشیه سازی به حقیقت برسید.
سوم اسفند 1394 سیدجلال اشکذری.
شرق/با آثاری از هنرمندان ایرانی و آمریکایی برپا میشود
کالیفرنیا میزبان نمایشگاه هنر محیطی
شرق: نمایشگاه «آیین گذار» با آثاری در قالب «هنر محیطی» همزمان با فرارسیدن بهار طبیعت و نوروز باستانی ایرانیان در ایالت کالیفرنیای آمریکا برگزار خواهد شد. این نمایشگاه که توسط مینوش زمردینیا و آرش شیرینباب گردآوری شده، دربرگیرنده آثاری از ٢٧ هنرمند و گروه ایرانی و ١٧ هنرمند آمریکایی است که با حمایت مؤسسه ضیاءآرتسنتر در گالری مرکز اسلامی، فرهنگی اوکلند از تاریخ ٢٠ فوریه تا ٢٠ مارس برپا خواهد شد.
این نمایشگاه بهنوعی ریشه احترام و افتخار فرهنگ ایرانی به طبیعت را به نمایش میگذارد. در جشن نوروز عناصري مثل آتشبازی در مراسم چهارشنبهسوری و سبزه بر سر سفره هفتسین خودنمایی میکنند و در بخشی از این نمایشگاه، هنرمندان ایرانی با استفاده از این عناصر به خلق و بیان تازهای دست زدهاند. تمامی هنرمندان حاضر یا بهطور مستقیم با طبیعت در ارتباط بودهاند یا انعکاسی از طبیعت در بیان خلاقشان دیده میشود. بیشتر آثار این نمایشگاه در قالب عکس به نمایش درآمدهاند. باوجوداین تمامی آثار محدود به عکس نبوده و برخی آثار در قالبهایی همچون نقاشی، عکاسی، ویدئو، چیدمان، مجسمه و پرفورمنس کار شدهاند و اشتراک آثار هنرمندان کار بر مبنای طبیعت است.
با نگاهی به آثار انتخابشده در این نمایشگاه تعدادی از آثار هنرمندان بهوضوح پیام محیطزیستی در خود دارند و برخی دیگر از آثار، بیانی شاعرانه در ارتباط با انسان و طبیعت را به نمایش میگذارند. همچنین با توجه به اینکه هنر لندآرت و هنر محیطی ریشه در کشور آمریکا داشته، تعدادی از هنرمندان در این نمایشگاه از آثار پیشکسوتان این هنر الهام گرفتهاند.
شیرینباب، یکی از گردآورندگان این نمایشگاه و مدیر مؤسسه ضیاءآرتسنتر، در مورد نمایشگاه بیان کرد: «یکی دیگر از اهداف نمایشگاه با توجه به حضور هنرمندان آمریکایی، پوشش بحرانهای محیطزیستی مانند گرمایش هوا و آلودگی محیطزیست است که امروزه بسیار با آن درگیر هستیم و هنرمندان هنر محیطی نیز آثار فراوانی بر همین اساس خلق کردهاند».
زمردینیا، گردآورنده دیگر نمایشگاه «آیین گذار»، ابراز امیدواری کرد که با توجه به حضور دو طیف متفاوت از هنرمندان ایرانی و آمریکایی، این نمایشگاه بتواند به بیان گسترده و جدیدی از رابطه انسان و طبیعت براساس آثار هنر محیطی و فلسفه و ایدههای شخصی هنرمندان برسد. اسامی هنرمندان؛ احمد نادعلیان، نوشین نفیسی، شهرناز زرکش، تارا گودرزی، محمود مکتبی، عاطفه خاص، فرشته عالمشاه، مهدیه دهقان، کریم الهخانی، فرشته زمانی، مهدی جواهری، آسیه محمدیان، فرزانه نجفی، بهزاد نادعلیان، سیاوش امیریراد، گروه زمین، سیما یوسفنیا، امیرحسین کولیوند، داود جباری، مهتاب قائمیمنش، عاطفه آرانی، راضیه گودرزی، گروه لوآرت، گروه پنجباز، پریسا رجبیان، میترا سلطانی، مسلم ابراهیمی، لیلا فلاح، آرش شیرینباب، مینوش زمردینیا، گلن شریتون، الیزابت کانک، لی فاینشتاین، مارشال الیوت، جوآن ایستون، ایزابلا لاروکا، کیت مولوی، تاکاکو ماتوبا، کریستوفر اسکوئیر، لورنا استیونز، کرول نیومن، شرون سیسکین، تیم کوپرا، ناتالی برلینت، چارلی واتز، هنا بک، آنجلا نیوشام.
شرق/نهاد صنفی همچنان خبرساز است
شکایت «خانه موسیقی» از ٣ نفر
شرق: جشنواره موسیقی فجر به اتمام رسیده اما باز هم این نهاد خبرساز شده است. اینبار خبرها به موضوع شکایت این نهاد از سهنفر برمیگردد که در چندماه گذشته به خانه موسیقی اعتراض کرده بودند.
بعد از بهاتمامرسیدن سیویکمین جشنواره موسیقی فجر، همچنان خانه موسیقی روی خط خبرهای این حوزه است. حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی، امسال رئیس جشنواره موسیقی فجر بود و بههمیندلیل بخشی از انتقادهایی که به جشنواره موسیقی میشد، متوجه خانه موسیقی نیز بود اما این روزها موضوع اختلاف میان منتقدان خانه موسیقی و مسئولان این خانه به دلیل شکایت از سهنفر حاشیهساز شده است. تلاشهای «شرق» برای تماس با نوربخش به جایی نرسید اما او در گفتوگو با خبرگزاری فارس در پاسخ به این سؤال که آیا خانه موسیقی به غیر از ساسان فاطمی از هنرمند دیگری نیز شکایت کرده است، بیان کرد: «خانه موسیقی از سه نفر شکایت کرده است و فعلا صلاح نمیبینیم نام افراد دیگر را اعلام کنیم».
درهمینحال در خبری که از سوی خانه موسیقی برای رسانهها ارسال شد، همانطور که در روزهای قبل نیز در خبرها عنوان شده بود، مشخص شد یکی از این افراد ساسان فاطمی است: «اخیرا و در پی اوجگرفتن انواع تهمتها و پردهدریهای بیسابقه، خانه موسیقی با هدف حفظ کیان و حیثیت وجودی و بهمنظور صیانت از شأن و جایگاه این نهاد صنفی و تخصصی و مهمتر از همه در جهت پاسخ به مطالبات اعضا و تأکید هیأتمدیره و شورایعالی از برخی افرادی که اتهامهایی به خانه موسیقی وارد کرده بودند، شکایتهایی را طرح کرده است که یکی از افراد متشاکی آقای دکتر ساسان فاطمی، عضو سابق هیأتمدیره خانه، است».
در بخش دیگری از این مطلب چنین آمده است: «متعاقب طرح این شکایت در قوه قضائیه، متأسفانه مجددا جوسازیهایی علیه این نهاد شروع شده و حرفوحدیثهایی در برخی محافل رسمی و غیررسمی شنیده میشود که خانه موسیقی از منتقد خودش شکایت کرده است! در صورتی که اصلا اینگونه نبوده و هرگز خانه موسیقی از هیچ منتقدی تاکنون شکایت نکرده و نخواهد کرد و متأسفانه طبق روال یکساله اخیر این مسئله نیز کاملا تحریف و با هدف ایجاد جنجال و تحریک احساسات پاک هنرمندان القا شده است! عجب است منتقدانی که خود از ابتدا با سلاح شکایت به مراجع قانونی پیش آمده و از همه ظرفیت خود برای نامهنگاری و عریضهنویسی برای وزیر و وکیل بهره بردهاند، اکنون در برابر شکایت خانه موسیقی فریاد وامصیبتا سر میدهند و شکایت قانونی را امری مذموم و غیراخلاقی میدانند!»
خانه موسیقی در متن ارسالی اشاره کرده است که این نهاد از هیچ منتقدی شکایت نکرده و این در حالی است که نوربخش موضوع شکایت را تأیید کرده بود. روابطعمومی خانه موسیقی در توضیح این موضوع عنوان کرد که خانه موسیقی از هیچ منتقدی به صرف منتقدبودن شکایت نکرده اما از کسانی که موجب افترا به خانه موسیقی شدهاند، شکایت کرده است.
شرق/گفتوگو با پائولین برله، بازیگر بلژیکی
اصغر فرهادی مثل ریاضیدان کار میکند
شرق :رشید بوشارب، کارگردان الجزایری، که چندینبار سابقه حضور در جشنواره برلین را دارد، امسال با فیلم «راه استانبول» که محصول مشترک الجزایر، فرانسه و بلژیک است، آمده. او داستانی با موضوعی جذاب و بهروز را انتخاب کرده است: مادری بلژیکی که وقتی میفهمد تنها دخترش (که حاصل ازدواج با پدری است که در کودکی آنها را ترک کرده) به ترکیه رفته تا به گروه تروریستی داعش بپیوندد، بهدنبال او راه میافتد تا ردپایش را بگیرد. پیش از این درباره فیلم و مشکلاتش نوشتهایم. مثلا این واقعیت که روی خط داستانی فیلم خوب کار نشده و فیلمنامه آن از جذابیتهای لازم برخوردار نیست. نقش اصلی فیلم را آسترید وتنال، از چهرههای شناختهشده سینمای بلژیک، بازی میکند. وتنال هیچچیز کم نگذاشته و اگر داستان گیراتری در کار بود حتما میتوانست بیشتر به فیلم غِنا بدهد.
اما برای مخاطب ایرانی، بازیگر نقش «الودی»، دختر نوجوانی که ازخودبیگانگی زندگی بلژیکی او را به سوریه فرا میخواند، جالبتر بود. ما پائولین برله ۱۹ساله را از «گذشته» اصغر فرهادی میشناسیم - فیلمی که در آن نیز پدری خاورمیانهای داشت که خانواده را ترک کرده بود. چالش بروله در «راه استانبول» این بود که در چند صحنه کوتاه حضور (قبل و بعد از پیوستن به داعش) شخصیتی را که داستانش در مرکز فیلم است و بیشترین کنجکاوی مخاطب را برمیانگیزد القا کند. برله بهخوبی از پس این چالش برآمده و بهیادماندنیترین بازی فیلم را دارد. این البته اولین درخشش پائولین نیست. او با اینکه هنوز ٢٠ سالش نشده تجربیات قابلتوجهی در چنته دارد.
پائولین متولد آوریل ۱۹۹۶ در مونز بلژیک است و از پنجسالگی در کلاسهای تئاتر حضور داشته. اما ٩سالش که بود الیور داهان، کارگردان شناختهشده فرانسوی، او را کشف کرد و برای بازی در «زندگی گلگون» (۲۰۰۷) برگزید. این فیلم زندگی ادیت پیاف، خواننده فرانسوی، را روایت میکند و پائولین نقش کودکی ادیت را بازی میکند (نقش ادیت بزرگسال برعهده ماریون کوتیار مشهور است). «زندگی گلگون» بسیار موفق شد و رفت تا اولین فیلم فرانسوی تاریخ باشد که دو اسکار میبرد. اما پنجسال بعد بود که پائولین با ایفای نقش در «حرفزدن مرد مرده»، کمدی- درام بلژیکی ساخته پاتریک ریدرمون، نامزد جایزه ماگرت (مهمترین جایزه سینمای بلژیک) برای پرآیندهترین بازیگر شد.
سال بعد بود که پائولین در «گذشته» اصغر فرهادی که تازه با فتح اسکار برای «جدایی نادر از سیمین» به شهرت جهانی رسیده بود در نقش لوسی، دختر برنیس بژو (نامزد اسکار و برنده جایزه سزار) ظاهر شد. پائولین برای دومین سال پیاپی نامزد همان جایزه ماگرت شد و اینبار برنده آن نیز شد تا به اولین جایزه زندگیاش برسد. در فرانسه او را بیشتر بهخاطر کار بعدیاش میشناسند: شخصیت اصلی مینیسریال «مقاومت» که داستانی ضدنازی در زمان جنگ جهانی دوم است. بااینحساب به نظر میرسد باید آینده بلندی برای پائولین برله قائل باشیم. با او در لابی هتل «گراند هایات» همکلام شدم و هم از «گذشته» گفتیم و هم از آینده.
از تجربه کارکردن با اصغر فرهادی برایمان بگو... .
تجربه بسیاربسیار خوبی بود. من بهخصوص تحتتأثیر این قرار گرفتم که اصغر پیش از انجام هر کاری دقیقا میداند چهکار میخواهد بکند. انگار پازلی در دست دارد که بازیگران، زمان فیلم و همه عوامل دیگر بهنوبت جاهای خالی مختلف آن را پر میکنند. او در این زمینه مثل ریاضیدانی دقیق عمل میکند. واقعا میداند که دارد چهکار میکند. بسیار تحتتأثیر شیوه کاری او قرار گرفتم. رشید [بوشارب] هم تا حدودی اینگونه بود اما کمتر.
به فیلم رشید هم میرسیم اما اجازه بده کمی بیشتر راجع به «گذشته» بپرسم. آیا پیش از بازی در این فیلم با سینمای ایران آشنا بودی؟
نه، اصلا. نه از سینمای ایران چیزی میدانستم نه از سینمای جهان. اولویت من کارکردن با فرهادی بود. وقتی با من تماس گرفتند تمام فیلمهایش را دیدم و میدانستم که میخواهم با او کار کنم. نهفقط بهخاطر خود فیلم که بهخاطر او.
از تجربه همکاری با علی مصفا در نقش پدرت بگو؟
تجربه بسیاربسیار خوبی بود. او تازه فرانسوی یاد گرفته بود و برایش خیلی دشوار بود. بسیار سخت تلاش میکرد و تمام توانش را به کار گرفت. بسیار تحتتأثیر این بودم که او، مثل خیلی از سایر عوامل «گذشته»، بسیار دقیق و حرفهای عمل میکرد.
پس از «گذشته»، در «راه استانبول» باز هم نقش شخصیتی را بازی میکنی که بهنوعی به خاورمیانه مربوط میشود. دیروز که صحبت میکردیم میگفتی قضیه برایت جنبه جهانشمول و عام دارد. اما بالاخره رسانههای بلژیکی پر از اخبار راجع به خاورمیانه و داعش هستند و حالا تو در فیلمی بازی کردهای که مستقیما به این داستان مربوط میشود. آیا این باعث شده درک بهتری از اوضاع داشته باشی؟
خب سر آن حرفی که دیروز زدم هستم اما معلوم هم هست که این فیلمها باعث بازشدن ذهنم شدهاند. مردم بلژیک یا فرانسه در زندگی روزمره خود توجهی به مشکلاتی که در سراسر اخبار هستند اما مستقیما به آنها مربوط نمیشوند ندارند. بازي در این فیلم باعث شد توجهم بیشتر شود.
کاراکتر تو در فیلم جایگاه خاصی دارد و آن اینکه به یک معنی کاراکتر اصلی فیلم است اما دقایق زيادي ديده نميشود. انگار در تمام طول فیلم صورت تو را میبینیم و به فکر تو هستیم اما تو را نمیبینیم. بهعنوان یک بازیگر چه چالشهایی پیشرو داشتی برای اینکه ظرف چنددقیقه کوتاه این شخصیت را القا کنی؟
آدم هیچوقت نمیداند چقدر از فیلمهایی که گرفته شده در مرحله تدوین حذف میشود و به چه ترتیبی استفاده میشود. اما بههرحال میدانستم که دقایق زيادی در فیلم ندارم. من علاقه خاصی به نقشهای اینچنینی دارم چون بازیگر را مجبور به نوعی بالارفتن غلظت کار میکنند. باید تمام انرژی را روی لحظات کوچک متمرکز کرد تا چهرهای بهیادماندنی تصویر شود.
پائولین، تو الان ١٩ سال داری. تا همین حالا یک فیلم با کارگردانی برنده اسکار داشتهای که مورد تحسین منتقدان هم بود. حالا هم فیلمت به بخش «پانوراما»ی برلین آمده. حتما خیلی هیجانزدهای. آینده حرفه خود را چطور میبینی؟ دوست داری به بازیگری ادامه دهی؟
خیلی دوست دارم و بخش خیلی مهمی از زندگیام است. میخواهم به بازیگری ادامه دهم. البته میدانم که آدم هیچوقت نمیداند در ایستگاه بعدی چه اتفاقی میافتد. شاید موانعی در کار باشند و شاید هم آدم بهسرعت خیلی پیشرفت کند. اما بههرحال بازیگری به من نشاط میبخشد.
کارگردان مشخصی هست که آرزوی کار با او را داشته باشی؟
اوج هدفم کار با تیم برتون است.
شهروند/اظهارات جنتی درباره ماهواره، فیلمهای مشکلدار و... از خودشان بپرسید!
شهروند| هنوز یکهفتهای بیشتر از ماجرای اظهارات امیر آقایی در برنامه «هفت» نمیگذرد که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بار دیگر درباره حضور هنرمندان در شبکههای خارجی
اظهار نظر کرد. هرچند اظهارات علی جنتی در واکنش به این گفتهها نیست، اما به نظر میرسد ماجرای همکاری بازیگران ایرانی با شبکههای ماهوارهای یا کوچ دایمی آنها به این شبکهها، همچنان یکی از دغدغههای روز است. با توجه به وضع نابسامان مالی صداوسیما و کمکاری تلویزیون در این روزها، چنین آیندهای برای بازیگران هم دور از ذهن نبود. در هر حال «بازیگری» هم اگر حرفه باشد، «بازیگر» باید از این راه ارتزاق کند اما موانع پیش روی او فراوان است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دیروز در حاشیه رونمایی از سامانه نمایش درخواستی (VOD) در جمع خبرنگاران گفت: «اگر اقتصاد فرهنگ و هنر ما بسامان باشد چه دلیلی دارد که هنرمندانمان با شبکههای خارجی همکاری کنند؟» او در اینباره عنوان کرد: «یکی از راههای جلوگیری از همکاری هنرمندان با شبکههای ماهوارهای راهاندازی همین سامانه است، چون با این شیوه هنرمندان ما در داخل کشور آثار خود را تهیه میکنند و میدانند که آثارشان مخاطب و درآمد دارد. وقتی سینماگران در داخل کشور کار نداشته باشند و بازیگران دعوت به کار نشوند طبیعتا به دنبال جایی میروند که بتوانند فعالیت کنند و درآمد داشته باشند.» جنتی همچنین در پاسخ به این پرسش که اگر هنرمندانی که به خارج از کشور رفتهاند و با شبکههای ماهوارهای همکاری میکنند، بار دیگر به کشور برگردند مجوز کار به آنها میدهید؟ توضیح داد: «این موضوع بحث دیگری است که از الان نمیتوان درباره آن نظر قطعی داد، بلکه باید ببینیم چه اتفاقاتی میافتد.» پاسخ علی جنتی در اینباره کمی محافظهکارانه بود چراکه در ماه اخیر حضور سالار عقیلی در یکی از شبکههای ماهوارهای دردسرساز شد و حتی تا لغو کنسرت او در جشنواره موسیقی فجر پیش رفت، اما به محض بازگشت عقیلی بحث و نظرها تغییر کرد و عقیلی توانست برنامه خود را اجرا کند. به همین دلیل طبیعی به نظر میرسد که وزیر ارشاد پیش از بروز چنین مسائلی صحبتی نکند تا مسئولان وزارت دچار تناقضگویی نشوند.
VOD یا سامانه درخواست
در این مراسم علی جنتی در سخنانی گفت: «روز گذشته کتابی به دستم رسید که ٢٠ تغییر که در ٥٠سال اخیر در دنیا روی میدهد را لیست کرده بود و حدود ٢٤ تا ٢٥ نفر از اقتصاددانان بزرگ دنیا در آن قلم زدهاند. یکی از این عوامل حوزه فناوری اطلاعات است که اگر بخواهیم مقایسه کنیم، میبینیم که تا چه اندازه در دنیا و حتی کشور خود رشد داشتهایم. ما باید خودمان را با این حرکت همراه کنیم و ظرف ٣ تا ٤سال آینده شما با تلفن همراهتان میتوانید همه کارهایتان را انجام دهید و چیزی نخواهد گذشت که همه شبکههای ماهوارهای نیز قابل دسترس خواهد بود. با توجه به مدار نزدیک زمین که ماهوارههایی را در آن نصب میکنند، میتوانیم همه شبکهها را دریافت و از آنها استفاده کنیم. یکی از کارهایی که در دنیا از آن استفاده میشود همان VOD است که بیش از یکسال مورد مطالعه قرار گرفته و مذاکرات فشرده بالایی در اینباره داشتهایم و خوشبختانه با همدلی فراوانی که وجود داشت توانستیم آن را به سرانجام برسانیم.» او در ادامه عنوان کرد: «وزارت ارتباطات بیشترین همکاری را در این زمینه با ما داشته است که پروژه به موفقیت برسد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم همکاری خوبی داشته و ما با گنجینه عظیمی از فیلمهای سینمایی، مستند و موسیقایی مواجه هستیم که همه در این بستر قابل بهرهبرداری است. از یک طرف مخاطبانی داریم که تشنه دسترسی گزینش شده به این اطلاعات هستند و میخواهند خودشان انتخاب کنند که چه چیزهایی ببینند و چه چیزهایی بشنوند. این بسته این امکان را فراهم میکند که در سراسر دنیا افراد به راحتی بتووانند به همه فیلمهای سینمایی و آثار موسیقایی ما دسترسی داشته باشند و همه اینها قابل دوبله و زیرنویس است که برای همه مردم دنیا نیز قابل استفاده است. خیلی از آثار بزرگ سینمای ما به بایگانی رفته و سینماگران ما نگران این موضوع هستند. با VOD فضایی فراهم شده که اهالی سینما بتوانند در حوزه اقتصادی شاهد رونق خوبی باشند. بسیاری از کسانی که دارای سرمایه هستند و در حوزه فناوری اطلاعات کار میکنند در حوزه تجمیع میتوانند فعالیت داشته باشند. ما در حوزه محتوا و وزارت ارتباطات در حوزه فناوری همکاری میکند و اصلا به دنبال سودی برای دولت نیستیم. با اینکه این پروژه به ضرر ما است، حاضریم از سود خود بگذریم و این سود را به ارزانترین قیمت در اختیار مخاطبان قرار دهیم.»
فیلمهای مشکلدار
وزیر ارشاد که پیش از این گفته بود اکران عمومی بعضی فیلمها به صلاح نیست، درباره اینکه این اظهارنظر مربوط به فیلمهای جشنواره فجر امسال هم میشود تاکید کرد: «نه فیلمهای جشنواره فجر امسال این مشکل را ندارند.» او در ادامه عنوان کرد: «نگفتم اکران بعضی فیلمها به صلاح نیست بلکه منظورم این است که بعضی از فیلمها اشکالاتی دارند که باید آنها را اصلاح کنیم تا بتوانیم آنها را به نمایش عمومی بگذاریم که در گذشته هم این رویه وجود داشته است.» جنتی ادامه داد: «گاهی فیلمها مغایر با فیلمنامهای که مجوز گرفته ساخته میشود، بنابراین باید این مشکل حل شود تا بتوانیم آنها را اکران کنیم.» او در پاسخ به این پرسش که چه فیلمهایی این مشکل را دارد، توضیح داد: «نمیتوانم فیلم خاصی را نام ببرم.» جنتی همچنین در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا صداوسیما خود را رقیبی برای سامانه نمایش درخواستی میداند، پاسخ داد: «از خودشان بپرسید.»
صداوسیما
جنتی درباره رویکرد تلویزیون نسبت به سامانه نمایش درخواستی (مسند)، توضیح داد: «آنچه صداوسیما تولید میکند، تصمیمگیریهایش در اختیار خودشان است. وزارت ارشاد نیز مسئول تولید محتوا در حوزه سینما، تئاتر و موسیقی است و ما مسئولیت آنچه به این سه حوزه مربوط میشود را برعهده میگیریم. البته این سامانه در اختیار همه است.» او درباره رویکرد وزارت ارتباطات نسبت به مجوز آثاری که قرار است در این سامانه قرار بگیرد، توضیح داد: «وزارت ارتباطات از نظر فنی مجوز میدهد و بحث محتوایی هم در اختیار وزارت ارشاد است.» جنتی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره قانون مالکیت معنوی توضیح داد: «لایحه حمایت از مالکیت معنوی آماده و در دولت تصویب شده و به مجلس هم رفته است. اگر در مجلس هم تصویب شود مشکلات ما در این زمینه حل خواهد شد.»
ماجرای «ارجمند»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره حضورش در برنامه معرفی کتاب توسط هنرمندان پیشکسوت و اینکه همزمان با معرفی کتاب توسط داریوش ارجمند این برنامه را ترک کرده است، تصریح کرد: «برگزارکنندگان این برنامه از من درخواست حضور در آن را داشتند اما به دلیل کمبود وقت عذرخواهی کردم تا اینکه سرانجام با اصرار مسئولان نهاد کتابخانه ملی قرار شد مدت کوتاهی در برنامه بمانم چون بعد از آن قرار دیگری داشتم و باید برنامه را ترک میکردم. در ٤٠ دقیقهای که در برنامه حضور داشتم چند نفر از هنرمندان کتاب معرفی کردند تا اینکه نوبت به آقای داریوش ارجمند رسید و ناچار شدم برنامه را ترک کنم تا به قرار دیگرم برسم. بنده هیچ نظری نسبت به ایشان ندارم و همانطور که از پیش اعلام کرده بودم فقط میتوانستم مدت محدودی در این برنامه حضور داشته باشم.» جنتی در این گفتوگو درباره فعالیت سامانه اینترنتی نمایش درخواستی (VOD) توضیح داد: «فعلا سامانه کلید خورده اما فعالیت آن منوط به مجموعهای از شرکتهای فعال است و باید مسائلی مثل میزان سرمایه، خصوصیات سرورها، میزان مخاطبان، اپراتورها و ... را در نظر بگیریم. این جریان بعد از یکسال کار فشرده کلید زده شده است و امیدواریم بهزودی مراحل بعدی آن طی شود.»
قدس/انتقاد شدید مجری طرح بادیگارد از صحبتهای اخیر ایوبی
حاتمی کیا سیمرغ جشنواره فیلم فجر را رد کرد
مجری طرح بادیگارد در حاشیه مراسم قدردانی از عوامل سازنده فیلم «بادیگارد» در دانشگاه شهید بهشتی گفت: ایوبی نه با ادبیات برآمده از انقلاب بلکه با ادبیات برآمده از دولتهایی که در آن مشغول خدمتگزاری بوده و هست صحبت میکند.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس، در حاشیه مراسم دانشگاه شهید بهشتی که دیروز با حضور خانواده های شهدا از عوامل سازنده بادیگار تقدیر شد پژمان لشکری پور مجری طرح پروژه درباره صحبت های اخیر ایوبی گفت: باید عرض کنم مصاحبهای از آقای ایوبی را مطالعه کردم که ایشان در خلال صحبتهایی که درباره ارزیابیشان از جشنواره سی و چهارم و برنامههای آتی سینما در سال 95 فرموده بودند واکنشی هم نسبت به صحبتهای آقای حاتمیکیا نشان دادند و گفتند که معتقد هستند سینماگران باید بیشتر با فیلمهایشان سخن بگویند که تلویحاً این جمله این معنا را به ذهن متبادر میکند که آقای حاتمیکیا صحبت نکنند و به اصطلاح به کار خودشان برسند. در مورد این اظهارنظر چند مطلب به ذهنم میرسد که عرض کنم.
اول اینکه گویا بر حسب روال معمول هر چه از عمر مدیریت اجرایی افراد میگذرد سعه صدرشان کاهش مییابد. لبخندهایشان رنگ میبازد و ادبیات دوستان لحن خشنتری به خود میگیرد. تصور میکنم سعه صدر آقای ایوبی هم نسبت به روزهای اولیه حضورشان در مسند ریاست سازمان سینمایی کشور کمتر شده که اینطور سینماگران را به سکوت فرا میخوانند در همین راستا بنده با ادبیات خود ایشان مطالبی را عرض میکنم.
وی که خود دانش آموخته علوم سیاسی است گفت: آقای ایوبی دانشآموخته علوم سیاسی است و ظاهراً متأسفانه ایشان این احتمال را در نظر نمیگیرند که ممکن است در میان اهالی سینما هم کسانی باشند که همچون خود ایشان دانشآموخته این رشته باشند و به فنون دیپلماسی و ادبیات این حوزه آشنا باشند. چون ایشان در بیاناتشان مدام از فنون این حوزه استفاده میکنند و تلاش میکنند تا با اهالی سینما با زبان دیپلماسی صحبت کنند و همچنین به نظر میرسد ایشان تصور نمیکنند که ممکن است در میان اهالی سینما کسانی باشند که غیر از تحصیل و آشنایی به حوزه علوم سیاسی در این زمینه فعالیت اجرایی هم کرده باشند و یا جریانات و امور سیاسی دولتی را دنبال و تحلیل کنند که البته این از بدشانسی ایشان است که چنین کسانی در میان اهالی سینما وجود دارند اما با استفاده از همین تخصص و ادبیات ایشان باید عرض کنم که آقای حاتمیکیا و همینطور بسیاری از فیلمسازان مطرح و متعهد کشور حرفهای خود را در قالب فیلمهایشان میزنند و دستکم شنیدن حرفهای آقای حاتمیکیا از خلال فیلمهایشان از «هویت» تا «بادیگارد» چندان دشوار نیست و ایشان در یک مسیر مشخص حرکت کرده است که اعوجاج خاصی نداشته. اگر توجه کنید از «هویت» تا «بادیگارد» صرفنظر از تکامل فنی و تکنیکی آثار ایشان که طبیعت روند رشد یک فیلمساز در طول سه دهه است حرف فیلمها از یک جنس است و از آن مهمتر این حرف، حرف زمانه خودش است. حاتمیکیا فیلمسازی است که همواره کوشیده فرزند زمانه خود باشد و بنابراین مشخص است که او در فیلمهایش حرفهایش را متناسب با نیاز زمانه خود زده اما عرضم خطاب به آقای ایوبی که البته به قول خود ایشان صلاح میدانم در همین حدی که بیان میشود مطرح کنم وگرنه این بحث قابل باز کردن هست که اگر لازم بود در آینده به تفصیل به آن خواهم پرداخت این است: آقای ایوبی نگاه به حیات سیاسی شما نشان میدهد در مسیری که طی کردهاید اعوجاج عجیبی داشتهاید!
تغییر مسیر آقای ایوبی در دولت های مختلف
وی به سابقه فعالیت های ایوبی در دولت های مختلف اشاره کرد و گفت: آقای ایوبی مقدمه کلامشان فرمودهاند که «اگر قرار بود جشنواره فجر از خط انقلاب جدا شود و اگر قرار بود سینما از آرمانهای دین دور بماند به طور حتم من اینجا نبودم.» میخواهم خدمت ایشان عرض کنم که این جمله جزو همان تعارفات و ادبیات سیاسی مرسوم است. آقای ایوبی رایزن فرهنگی دولت اصلاحات بودهاند و در آن وقت با ادبیات دولت اصلاحات صحبت میکردند بعد با یک تغییر مسیر ناگهانی در دولت اول آقای احمدینژاد معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت کشور شدند که با یک چرخش عجیب ادبیات ایشان از لحن دولت اصلاحات به لحن دولت نهم تبدیل شد (گفتوگوهای ایشان با ادبیات دولت نهم در آرشیو تلویزیون و به خصوص شبکه خبر موجود است) که باز تأکید میکنم صلاح نمیدانم به بیان مصادیق بپردازم اما این آمادگی و حافظه تاریخی در بنده موجود است. در کابینه دولت دهم، آقای ایوبی از دوستان آقای محمد حسینی وزیر وقت ارشاد شدند و به سازمان اکو و بعد هم به توصیه جناب آقای دکتر حدادعادل که از چهرههای شاخص جریان اصولگرایی هستند به بنیاد سعدی رفتند و ناگهان در دولت یازدهم سر از سینما درآوردند و متولی سازمان سینمایی کشور شدند که خودشان اذعان دارند تخصصی در این زمینه نداشتند و جالبتر اینکه در این اسبابکشی بین دولتهای مختلف با گرایشات متفاوت سیاسی در جائی که فضا مساعد بود برخی مواضع ایشان در نقد دولتین قبل که اتفاقاً مناصب خوبی هم در آن داشتند و به اصطلاح عامیانه زمانی بر سر سفره همان دوستان هم نشسته بودند از اصلاحطلبان افراطی نیز تندتر شد!
ایوبی با ادبیات دولت ها صحبت می کند
مجری طرح بادیگارد ادامه داد: بنابراین اتفاقاً آقای ایوبی نه با ادبیات برآمده از انقلاب که با ادبیات برآمده ازدولتهایی که در آن مشغول به خدمتگزاری بوده و هستند صحبت میکنند. این روند بسیار متفاوت با روندی است که کسی مثل ابراهیم حاتمیکیا طی کرده و این اعوجاج که از منتهیالیه چپافراطی تا راستافراطی در نوسان بوده به وضوح در حیات سیاسی 15-16 ساله آقای ایوبی به چشم میخورد و شاید در سالهای آینده و دولتهای بعدی به تبع اقتضای حیات سیاسی شاهد حضور ایشان به عنوان رئیس در ادارات و سازمانهای تابعه وزارت جهاد و کشاورزی مثل شیلات و … باشیم که این حرکات و تغییر مسیرها ربطی به انقلاب و آرمانهای دین در سینما ندارد که ایشان میفرمایند «اگر قرار بود جشنواره فجر از خط انقلاب جدا شود و اگر قرار بود سینما از آرمانهای دین دور بماند به طور حتم من اینجا نبودم و بدانیم که سینما از ثمرات انقلاب اسلامی است و این هنر در فضای انقلاب شکل گرفته است و قوام پیدا کرده است.» بنده خدمت ایشان عرض میکنم که بله آقای دکتر ایوبی! سینما از ثمرات انقلاب و فرزند این انقلاب هست اما این فرزند شناسنامهای ریشهدارتر و عمیقتر از سطح آمد و رفت مدیران مختلف با گرایشات سیاسی منتسب به دولتهایشان دارد اما آنچه که بیشتر مدنظر بنده بود اعوجاج در رفتار سیاسی آقای ایوبی به تناسب و همعرض تغییرات در حیات سیاسی کشور در دو دهه اخیر با توجه به روی کار آمدن جناحهای مختلف سیاسی است و چه بسا این امری است که انقلاب به دلیل پارهای از افراطیگریها از آن لطمه خورده. بنابراین به عنوان یک دستاندرکار بسیار کوچک در فیلم «بادیگارد»و عضو بسیار بسیار کوچکتر در خانواده سینما به آقای ایوبی توصیه میکنم که حداقل اخلاق حسنهای که در بدو ورود به مدیریت سینما همراه با خود آوردند و همانا سعهصدر ایشان بود در ادامه دورهای که میهمان اهالی سینما هستند حفظ کنند.
وی در پاسخ به این سوال که اولین برداشت از صحبت های شما این گونه است که برای این که فیلم «بادیگارد» در جشنواره موفق به دریافت جایزه نشد اینگونه سخن می گویید گفت: جهت اطلاع آن دسته از عزیزانی که آگاه نیستند و ممکن است چنین شائبهای برایشان به وجود بیاید صراحتاً عرض میکنم که چه در جشنواره سی و دوم که با فیلم «چ»حضور داشتیم از سوی آقای رضاداد و چه در جشنواره سی و چهارم که با «بادیگارد» حاضر بودیم از سوی آقای حیدری، یعنی دبیران وقت جشنواره تا چند ساعت قبل از برگزاری مراسم اختتامیه مصرانه از سوی هر دو عزیز پیشنهاد دریافت سیمرغ زرین نگاه ملی را دریافت میکردیم که هر دوبار هم این پیشنهاد از سوی آقای حاتمیکیا و بنده رد شد! در جشنواره سی و دوم مدیرعامل وقت فارابی به ناچار و در عدم حضور ابراهیم حاتمیکیا سیمرغ را دریافت کرد و در جشنواره سی و چهارم با عدم پذیرش ما سیمرغ به فیلم دیگری اهدا شد. بنابراین اگر به اصطلاح دردمان سیمرغ بود سیمرغ طلائی واقعی را که مادی و معنوی از سیمرغهای شیشهای گرانبهاتر است میپذیرفتیم.
وی در خاتمه تاکید کرد: سخن پایانی اینکه تفاوت عملکرد امثال حاتمیکیا که شهید بزرگوار مرتضی آوینی او را فرزند زمانه خویش نامیده بود با آنچه که در عملکرد آقای ایوبی و البته با فن دیپلماسی به صیانت از انقلاب و دین در مدیریت سینما تشبیه میشود همانند تفاوت عملکرد شهدای توابین در صدر اسلام به خونخواهی امام حسین (ع) با ادعای خونخواهی عبدالله بن زبیر است که با تلبس به خونخواهی امام حسین (ع) در پی قبض خلافت بود که البته درک این تفاوت ظرافت اهل فن را میطلبد.
قدس/انتقاد تعدادی از شاعران از رویه داوری و برگزاری جشنواره شعر فجر
چرا جوانان را نمی بینید؟
شاعران حاضر در نشست «ساعت شعر» حوزه هنری جشنواره شعر فجر را جشنوارهای بدون موضع و موضوع نامیدند که جوانان سهم کمی از برگزیدگان آن دارند.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، نشست کارگاهی «ساعت شعر» در سالن زندهیاد سلمان هراتی حوزه هنری با حضور علی داوودی، سعید بیابانکی و محمود حبیبی کسبی، به محلی برای ایراد انتقاد برخی از شاعران به جشنواره شعر فجر مبدل شد.
در این نشست محمود حبیبی کسبی با اشاره به اینکه وقتی جشنوارهای به برگزاری دهمین دوره میرسد، یعنی تجربه لازم را کسب کرده و قرار است تأثیرگذار باشد، گفت: این در حالی است که میبینیم این جشنواره نتوانسته آنطور که شایسته است، در بین مردم و حتی مخاطبان خاص شعر و فضای ادبی کشور تأثیرگذاری لازم را داشته باشد و آنها را با خود همراه کند.
وی افزود: در زمان برگزاری جشنوارههایی مانند فیلم یا موسیقی فجر، میبینیم که شور و نشاطی در جامعه ایجاد میشود و یک جریان رسانهای راه میافتد که مردم را از آنچه در طول برگزاری این رویدادهای هنری میگذرد، آگاه میکند، اما متأسفانه در جریان جشنواره شعر فجر، اصلاً چنین فضایی را در سطح جامعه نمیبینیم و بسیاری از افراد و حتی علاقهمندان شعر و ادبیات از شروع و پایان آن بیخبرند.
این شاعر با اشاره به اینکه جشنواره شعر فجر در سکوت و سکون برگزار میشود، تأکید کرد: این فضا بهویژه در سالهای اخیر تشدید شده است و به نظر میرسد شاهد جشنوارهای خنثی، بیهدف، بدون نیازسنجی و هدفگذاری هستیم. این جشنواره لازم است ببیند نیاز ادبیات و شعر امروز کشور چیست، اما بدون موضع و بدون موضوع برگزار میشود.
مجید سعدآبادی، شاعر، نیز به انتقاد از جشنواره شعر فجر پرداخت و گفت: هنگامی که همه جشنوارهها را تعطیل میکنیم، آنها را با سیاستهای مختلف با هم ادغام میکنیم و در نهایت به برگزاری یک جشنواره میرسیم، مشخص است که در پایان نارضایتیهایی از آن وجود خواهد داشت.
وی افزود: یکی از انتقادهای دیگر به جشنواره شعر فجر این است که چطور یک داور میتواند هم اشعار کلاسیک و هم اشعار سپید را مورد داوری قرار دهد؟ این کار تخصصهای جداگانهای میخواهد و نمیتوان هر دوی آنها را با یک نگاه دید.
برگزیده دوره سوم جشنواره کتاب سال شعر فجر، همچنین ادامه داد: در سالهای اخیر، افراد صاحب اسم و رسم به عنوان افراد برگزیده معرفی شدند. سؤال اینجاست که جوانان کجا باید دیده و معرفی شوند؟ پیش از این جشنوارهای به نام گام اول وجود داشت که افرادی که اولین کتاب شان را منتشر کرده بودند، مورد داوری قرار میگرفتند و اثر برتر انتخاب میشد اما این جشنواره نیز حذف شده و معلوم نیست این جوانان کجا لازم است مورد ارزیابی قرار بگیرند.
این شاعر ادامه داد: گفته می شود ادغام جشنواره ها به دلیل کمبود بودجه بوده است، اما به این دقت نمیشود که هر جشنواره سیاست خاص خودش را داشته و نمیتوان حالا همه آن سیاستها را از یک جشنواره به نام جشنواره شعر فجر طلب کرد. ضمن اینکه معتقدم حتی اگر قرار است جایزه مادی حذف شود و جایزه معنوی گذاشته شود، باز هم لازم است بخشی برای جوانان در نظر گرفته شود تا کتابهایشان که برگزیده میشوند معرفی شوند و مردم با آن کتابها آشنا شوند.
در ادامه، سعید بیابانکی نیز با اشاره به اینکه جشنواره شعر فجر را وزارت ارشاد برگزار میکند و لازم است نگاه همه جانبهای به شاعران داشته باشد، گفت: اما میبینیم که غالباً طیف خاصی در این جشنواره شرکت میکنند و نگاه ملی را شاهد نیستیم.
وی با دفاع از روند داوری و انتخاب کتابهای برتر دهمین جشنواره شعر فجر افزود: هرچند قیاس جشنواره شعر با جشنواره های دیگر چندان درست نیست چون شعر هنر خاموش محسوب میشود، اما میتوان از روند برگزاری جشنوارههای دیگر تجربه گرفت. در جشنوارهای مانند فیلم یا موسیقی، دیده میشود که افراد از طیفهای مختلف فکری، حضور پیدا میکنند و هر کدام طرفداران خاص خودشان را دارند و این موضوع به پویایی جشنواره کمک میکند و لازم است این نگاه را در جشنواره شعر فجر نیز داشته باشیم.
وطن امروز/پرویز پرستویی:«بادیگارد» نیازی به تقدیر جشنواره ندارد
پرویز پرستویی و محمود کلاری، عوامل فیلم «بادیگارد» توسط همسران شهدای هستهای در حاشیه اکران این فیلم در دانشگاه شهید بهشتی تقدیر شدند. در این مراسم خانواده شهدای هستهای چون شهریاری، احمدیروشن، علیمحمدی و رضایینژاد حضور داشتند. در این میان پرویز پرستویی در واکنش به وضعیت جشنواره فجر و اتفاقات پس از آن گفت: «حاتمیکیا دغدغه جشنواره نداشت. امثال محمود کلاری دیگر نیازی به تقدیر ندارند. هدف از جشنواره تشویق نیروهای جوان بود. «بادیگارد» نیازی به تقدیر جشنواره ندارد. تکلیف من از سال 48 مشخص بود و من جایزه نمیخواستم». این بازیگر پیشکسوت افزود: «فیلم را برای منتقد نمیسازیم. من در کنار منتقد بزرگ شدم و عشق میکردم به کیوسک بروم و ببینم منتقد درباره من چه گفته است ولی امروز یکسری منتقدان خوب داریم، لیکن برخی رنگ باختهاند». وی در واکنش به مباحث رخ داده، افزود: «من هنرپیشه نیستم بلکه سلاحی دارم به نام بازیگری». پرستویی با آرزوی اینکه کاش «بادیگارد» به جشنواره نمیرفت، خطاب به خانواده شهدا گفت: «شما نمیتوانید این خانواده را نادیده بگیرید. من پیش از این در محضر شما نبودم ولی هرگاه از تلویزیون شما را میدیدم با خانواده شهدای هستهای اشک ریختم. جنگ تمام نشده است؛ مگر شهدای هستهای نیستند. مردم ما هنوز بعد از 3 دهه به آرامش نرسیدهاند». پرویز پرستویی در میان تشویق دانشجویان با تشکر از حاتمیکیا برای ادای دین به فاطمهها تاکید کرد پیش از فیلمبرداری دچار مشکلی شده و قصد انصراف از پروژه را داشته است لذا حاتمیکیا به وی گفته است اگر مجبور شود روی ویلچر هم بنشیند، باید در این نقش بازی کند. همچنین محمود کلاری، فیلمبردار «بادیگارد» نیز طی سخنانی گفت: «افتخار بزرگی است در کنار همسران شهدای علم و دانش این سرزمین هستم».
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com