کد خبر: ۳۳۱۴۴۰
تعداد نظرات: ۱۳ نظر
تاریخ انتشار:
حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان:

آشکار شدن علائم ظهور در سوریه بر محور سفیانی

رسول جعفریان مورخ و از مولفان حوزه دین و تاریخ اسلام در رابطه با علائم ظهور می گوید: شرمنده ام که یک بار دیگر مجبور شدم بحث علائم ظهور را مطرح کنم، اما می بینید که ماجرا تمام نشده و همچنان بازار آن گرم است. هر بار با عبارتی تازه و تحلیلی نو.
آشکار شدن علائم ظهور در سوریه بر محور سفیانی
گروه سیاسی- حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان مورخ و از مولفان حوزه دین و تاریخ اسلام و استاد علمی دانشگاه تهران در تحلیلی به موضوع علائم ظهور در زمان فعلی پرداخته است و می گوید: من اصولا از بین منبری های فعلی هیچ کس را در قد و قباره مرحوم فلسفی نمی بینم؛ چنان که از بین روضه خوانهای منبری هم، اما موثر، کسی را در حد و قباره مرحوم کافی نمی دانم. این به معنای آن نیست که آن دو برخلاف معاصرین، از دایره «خطابه» و استفاده از ادبیات خاص خطابی خارج بودند، بلکه فقط به این معناست که هر دو، یکی از جنبه علمی و دیگری هنری، تقریبا در دوره معاصر بی نظیر هستند. طبیعی است که آنها هم خطیب بودند و این جماعت اولا کاری به برهان ندارند و اساس کارشان بهره مندی از ادب خطابه است، و ثانیا، آنها نیز چارچوب فکری و گفتمان خاص خود را بر اساس آنچه از عالم فکر در آن می زیستند، به علاوه تولیدات خاص خود، به عنوان پایه و اساس فکر خود داشتند. به طوری که بر اساس آن «عالم فکر و گفتمان» می شود فکرشان را بازسازی کرد، کما این که هر کس دیگری را هم.

اما در منبری های فعلی، چند نفری را می شناسیم که کما بیش، هم خودشان لیاقتی دارند و هم صدا و سیمای آنها را سرآمد کرده است. البته دعوت آنها به بیوت مراجع یا دعوتشان به حرم مشهد و قم هم در شهرت آنها تاثیر بسزایی داشته و دارد. بعضی هم که زمانی دعوت می شدند، گاهی با گفتن برخی مطالب، پا به بخت خود زدند و مثل این کسانی که گاهی برای مدتی از ورود در سیما محروم می شوند، به اجبار آنان نیز محروم و ممنوع التصویر می شدند. خیلی ها هم هستند که همین شایستگی ها را دارند اما شانس ندارند.


بنده نمی توانم و در جایگاهی نیستم که بخواهم در باره آنها سخنی بگویم. اما به هر حال، می دانم که این افراد تأثیر زیادی البته با درجات مختلف در فرهنگ عمومی دارند. شاید بتوان گفت در حال حاضر در رأس آنها آقای شیخ حسین انصاریان است که ادبیات و ادب خاص خود را دارد. در مراتب بعدی آقایان رفیعی و عالی و ماندگاری و میرباقری قرار داند. همین طور آقای پناهیان که البته واعظ سیاسی و منبری اهل بسیج اند.

از میان اینها دوستم آقای میرباقری را دارای ذکاوت خاصی می دانم، اما توجه دارم که ایشان به رغم آن که زمانی غرق در فلسفه صدرایی بود، پس از تماس و شاگردی نزد مرحوم سید منیر شیرازی، دیدگاهایش را عوض کرد. اگر کسی شناخت مختصری از آن دو داشته باشد، می داند که نوعی خلاقیت کلامی و قلمی دارند، البته ادبی که غالبا برای عموم و گاه خصوص قابل فهم نیست. بیشتر نوعی ترکیب و کلمات تازه که پیچ در پیچ و نه برهانی بلکه به قول جابری بیانی و البته خیلی دشوارفهم است.

پس از درگذشت مرحوم سید منیر که فرهنگستان علوم اسلامی [یا دفتر مجامع مقدماتی آکادمی علوم اسلامی] را درست کرد، آقای میرباقری جای ایشان را گرفت. بنده هم که عوام هستم، نه آن زمان نوشته های مرحوم سید منیر را می فهمیدم، و نه حالا غالب فرمایشات آقای میرباقری، حتی آنها را که در منبر می گوید. البته این را نقص خودم می دانم و همیشه فرض را بر این می گذارم که این قبیل افراد چیزهایی می دانند که ما نمی دانیم. به همین دلیل فکر می کنم منبرهای آقای میرباقری ضمن این که جزء به جزء برخی از فرمایشاتشان خوب است و می دانم ارادتمندانی هم دارد، سر جمع، به جایی ختم نمی شود. در این جهت و از زاویه ای دیگر، آقای پناهیان هم چنین هستند، هرچند بسرعت باید عرض کنم در دو سطح کاملا متفاوت. این در حالی است که روانی سخنرانی های آقای رفیعی و عالی و ماندگاری برای عامه بهتر و منظم تر و قابل فهم تر است.



همه اینها بهانه ای بود تا به یک مورد از فرمایشات آقای میرباقری که اخیرا با آقای یامین پور که ایشان را از پس از سال 88 می شناسیم، مطرح کرده اند، اشاره کنم.

پیشاپیش بگویم که مهدویت یکی از سوژه های اصلی عزیزان منبری است که البته فراز و نشیب دارد. اهمیت این بحث و جذابیت آن عامل اصلی است و این که در شرایط تاریخی خاص ما و ماجراهای پیش آمده در منطقه و آشفتگی ها، همیشه این نوع مسائل به رأس منتقل می شود. در میان این عزیزان، آقای پناهیان جدیت بیشتری دارند که همه می دانیم و قابل مقایسه با بقیه نیست.

اما آنچه دوستمان آقای میرباقری در این مصاحبه فرموده اند، از نظر سبک، همان ادبیات مرحوم سید منیر را دارد؛ ادبیات نسبتا پیچیده بیانی که حالا با کلمات سیاسی روز هم که گاهی شرقی و غربی و گاهی خودی است ترکیب شده و در حد یک تئوری در تبیین منازعات سیاسی و فکری اخیر دنیای اسلام از جریان بیداری اسلامی تا سلفیه جهادی و انقلاب اسلامی و استکبار و غرب و شرق و غیره و غیره، همه به هم وصل شده است.

نکته مورد بحث بنده در اینجا پرداختن ایشان به مهدویت با گرایش به دیدگاه های رایج و ترویج شده توسط آقای پناهیان است. ایشان در اینجا هم مانند آقای پناهیان فرموده اند که همه آنچه در حال رخ دادن است نشانی از تحقق فلسفه تاریخ شیعی ظهور سفیانی و مقابله انقلاب اسلامی با آن است. در واقع علائم ظهور محقق شده است و این که تقریبا همه شواهد نشان می دهد که ما به نقطه نهایی نزدیک شده ایم. البته سفیانی از نظر ایشان فقط سفیانی داخل عالم مسلمانی نیست بلکه غرب و استکبار است. این سفیانی یک رفت و برگشت به غرب دارد و بنابرین ظهور این بار مواجه با غرب است. وصل کردن سفیانی به غرب هم در این تحلیل تازه است. آن هم با یک رفت و برگشت.

 در باره علائم ظهور هم تطبیق هایی دارند که از آن جمله همجنس بازی و گسترش طلاق و وضعیت بانوان و جز اینهاست. البته ایشان زمان تعیین نکرده اند اما به هر حال به نظرشان علائم آشکار شده و بخشی از آن ماجراهای جاری در جهان اسلام است. بنده قصد رد یا تایید کردن ندارم و صرفا دوست دارم شما را هم در جریان این بحث بگذارم. منبع من مشرق نیوز است که سه تیتر برای این مصاحبه انتخاب کرده: تکنوکرات ها معبر نفوذ دشمن نشوند / صف بندی های آخر الزمانی خیلی واضح در منطقه دیده می می شود / سفیانی ترکیب سلفیه و روشنفکری است!

این شما و این هم تحلیل ایشان:

يامين پور: دقيقاً از همين نگاه فلسفه تاريخي مي پرسم؛ امام زمان (عج( دقيقاً در چه مرحله اي ظهور خواهند کرد؟ در مرحله اي که جهان اسلام در آستانه دسترسي پيدا کردن به باطن حق و ولايت است يا پس از اين مرحله است يا در حين درگيري هاي خشني است که در اين مرحله دارد؟ تاريخ شيعه چطور اين را تحليل مي کند؟ البته کاري به تطبيق مسائل هم ندارم.

استاد ميرباقري: ببينيد من چون بخصوص اين موضوع را در آيات و روايات هنوز به نتيجه روشني نرسيده ام اظهارنظر خاصي در اين موضوع نمي کنم؛ ولي از نظر کلان پيداست که در گيري حضرت با جريان سفياني است؛ يعني جرياني پيرو آل ابي سفيان که ادامه جريان نفاق در دنياي اسلام است که به جريان آل ابي سفيان و بني اميه تبديل شد. بعد هم يک دوره به غرب رفت و امروز به دنياي اسلام بر مي گردد و درواقع از خود دنياي اسلام سر بر مي دارد؛ حضرت با چنين جرياني درگير هستند؛ پس قاعدتاً اين جريان بايد فعال باشد و اين جريان بايد جرياني باشد که در موضع درگيري با امام زمان(ع) و اسلام ناب باشد و اين جزو مسلمات است.

اما تحولاتي که اتفاق مي افتد يکي تحولات طبيعي نظام عالم است که به نظر مي آيد نوعي بحران و آشفتگي در طبيعت به وجود مي آيد؛ مثل حوادث طبيعي، زلزله ها، سيل ها و طوفان ها که درواقع موجي از آشفتگي ها است که حال اينکه چطور اين را تحليل کنيم قاعدتا به همان دسته بعدي بر مي گردد.

دسته ديگر از حوادثي در قرب ظهور که در روايات هم ديده ايد، واژگوني اخلاقي در مقياس جهاني و مقياس اقامه است؛ روايات آخرالزمان را در این زمینه ديده ايد که معصومين(ع) توضيح مي دهند؛ پيداست که آنها در مقياس اقامه و مقياس واژگوني اخلاقي است که نتيجه اين است که معروف، منکر و منکر، معروف مي شود. همين بحث هايي که الان در دنيا هست مثل بحث اکتفا به هم جنس، بحث گسترش طلاق، بحث تغيير نسبت اقشار جامعه، وضعيت بانوان در جامعه جهاني، همه اينها در حوادث آخرالزماني هست که اين نسبت ها معکوس مي شود و پيداست که از يک جايي هم اقامه مي شود؛ يعني يک اقامه منکري در دنيا صورت مي گيرد (نه يک منطقه خاص)؛ يعني يک دستگاهي با هشياري در کل دنيا همه آنچه که انبيا ساخته‌اند را مي خواهد وارونه کند؛ تصادف نيست؛ يعني کاملا مشخص است که درگيري ابليس با نبي اکرم (ص) و به تعبيري درگيري عقل و جهل است؛ بر اساس روايات، عقل و جهل، هم در اصل عبوديت و استکبار با هم درگير هستند، هم در موازين اخلاقي که قواي عقل و جهل است و هم در مناسک که شريعت است.

این درگیری کاملاً مشهود شده است و در مقياس جهاني هم هست. به نظر مي آيد که علت بحران هاي طبيعي هم همين است؛ يعني انسان اول خيال مي کند که جهان بي صاحب است و خودش هرطور دلش بخواهد مي تواند آن را بسازد؛ اما اين جهاني که در اختيار حضرت حق است طبيعتاً يک واکنش هاي جدي در مقابل حرکت هاي انسان نشان مي دهد و بر حسب ظاهر به يک آشفتگي هايي طبيعي تبديل مي شود.

دسته سوم، حوادث سياسي منطقه اي است که عمدتاً بر محور جريان سفياني است که کمتر در آن، جريان هاي بيروني، مستقيماً دخيل هستند. اگر اين نگاه درست باشد؛ هر سه دسته علايم، آرام آرام در مسير آشکار شدن قرار گرفته است.

يامين پور: يعني نسبت به قبل، جمع شدن اين علائم، بي سابقه است؟

استاد ميرباقري: بله. و امروز منطقه به شدت دو قطبي شده است؛ دو قطبي خط امام زمان(عج) و خط مقابل آن.

يامين پور: به عنوان آخرين سوال عرض کنم که با اين شرايط جمهوري اسلامي که ادعاي تمهيدکنندگي براي ظهور حضرت را دارد و تنها جايي است که خوانش اصلي در آن است در اين مراحل پاياني منتهي به ظهور تا کجا را مي تواند فتح کند و چه کاري از دستش بر مي آيد؟

استاد ميرباقري: اينکه انقلاب اسلامي به قرائت حضرت امام (رض) و مقام معظم رهبري (مدظله) اين ماموريت را دارد و در آخرين بيانيه سياسي امام (رض) هم که براي مهاجرين جنگ تحميلي در 2/1/1368 دادند که من خيلي روي آن موکِّد هستم صريحاً مي گويند که انقلاب اسلامي مقدمه دولت جهاني حضرت بقيه الله(عج) است. و بعد هم به دولتمردان و مردم توصيه مي کنند و مي گويند که دولتمردان نبايد آرمان ها را از دست بدهند و ملت هم نبايد مطالباتشان به حدي برسد که دولتمردان را از آرمان ها غافل کند؛ به قرائت حضرت امام (رض) اينطور است. اما واقعاً قرائت همه مسئولين همين است؟


منبع: خبر آنلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
امیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
10
7
اولا، بفرمایید ایشان مورخ چه عصر وزمانی از تاریخ هستند؟؟؟!!!!!!
دوما، آقای جعفریان؛ شما که هیچ شخصی راقبول ندارید، خودتان بفرمایید نطق کنید.
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
ببخشید بدون اجازه از شما کسی در مورد تاریخ صحبت کرد.این کاربر آشناس امیر!!!!!؟؟؟ با خواندن دو کتاب تاریخ و به قول خودش پس از اینکه عدسی میکروسکوپش را بدخواهانش برداشتند که اینقدر در تاریخ غور نکند چقدر به تاریخ الکی حساس است .البته فکر میکند کل تاریخ تشکیل شده است از چند کتاب و هر کس آنرا داشت میشود تاریخ شناس. لذا همه را در این مورد رقیب خود میبیند . ببینید چه سر و صدائی راه انداخته است در مسائل تکراری و خسته کننده ترک- کرد در سایت.البته تحلیل مسائل را نمیداند فقط رونویسی و تکرار را یاد گرفته است.
ناشناس
|
Sweden
|
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
7
4
فرمایشات جناب جعفریان دربارۀ مرحوم آقای فلسفی کاملاً صحیح است، بنده تاکنون واعظی را با تبحر ایشان ندیده ام. البته دو نفر نفر دیگر هم که براستی تأثیر گذار در وعظ بودند که مربوط به قبل از انقلاب هستند و از ذکر نامشان معذور.
اما دربارۀ آقای انصاریان باید عرض کنم که تا کنون واعظی خسته کننده تر در بیان و کلام همانند ایشان ندیده ام. ضمن اینکه چیزی برای گفتن ندارند، صدا و ادای کلمات بحدی ناخوشایند هستند که باورکردنی نیست.
آقای رفیعی نسبتاً در وعظ بهتر از دیگران هستند.
اما بشدت با منبر آقای میرباقری مخالفم. و اگر تنها کار ایشان بافتن واژه ای با هم است اما بی محتوا و ایشان را بخاطر مطالب ناصوابی که می گویند باید بازخواست کرد. چون مطالب ایشان مملو است از غلو و دروغ هایی که به پاکان نسبت می دهند. متأسفانه بازار این نوع مطلب در ایران بسیار گرم است.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
ناشناس ۱۲:۰۳ صحبت های آقای میر باقری متفاوت از بقیه منبری هاست.من هیچ غلوی در صحبت هاش و نه ناصوابی در جملاتش نمی بینم.
ناشناس
|
Sweden
|
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
4
8
آقای امیر عزیز، بهتر است شما به آثار و کتبی که آقای جعفریان دارند مراجعه بفرمائید تا متوجه شوید که در بازار آشفته امروز در حوزۀ دین پژوهی، براستی در عصر ما ایشان یکی از بهترین، آگاه ترین و صادق ترین مورخان در تاریخ اسلام هستند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
5
5
برخى هم متاسفانه در باب مسائل دينى حرف هايى مى زنند كه باعث ميشه بهانه دست منكران و مخالفان دين بيفته كه بله چنين است و چنان و حرفها پايه علمى و مستند نداره و از خيال و تصور و تمنا و ارزوهاى سخنران سر چشمه گرفته، انسان در باب شكيات مثل علماى قديم يك الله اعلم بگويد جواب همه را داده ديگر چرا اسمان ريسمان ببافه، ما كه بشر عادى هستيم به غيب متصل نيستيم بايد از سخن دروغ در دين پرهيز بشه هيچ كس زمان وقوع حوادث اينده رو نمى دونه، پس با توجه به اثار و نتايج تحولات مى ايند حدس مى زنند، ميشه توهم و دروغ، و خدا رو خوش نمى ايد راجع برخى مسائل از جانب خود اجتهادكرد،،بلكه هر سخنى بايست اساس علمى و حقيقى داشته باشه.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
میشه بگی از نظر شما علمی وحقیقی یعنی چی؟یعنی چیزی که تو آزمایشگاه رفته باشه و قابل دیدن باشه؟آخه این چه نظری که میذاری؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۱
1
4
منظور علوم ازمايشگاهى نيست منظور علم به حقايق مستور اينده است كسى از اينده نيومده و ما جز چند حديث چيزى نداريم، حكم خدا پيش ما نيست و اگه اينده قابل بحث بود كه ديگه اينده نبود، پيش گويى در مورد زمان نيامده نوعى تخيله، امام زمان ( عج ) جز به فرمان خدا و زمان موعود ظهور نخواهد كرد در هر زمانى هم ظلم و جنگ و فتنه بوده نميشه صد در صد گفت همون علائمه ميشه گفت شبيه، در ضمن شما اول كتابهاى مختلف درباره اخر الزمان رو بخون بعد انتقاد كن، منظور من واضحه، برخى دروغ ميگن، مثلا چند سال ديگه ظهور ميكنه بعد فلان شخص ايشون رو فلان جا به شهادت ميرسونه؟! باور مى كنيد عقل هم خوب چيزى هست همه ما ارزوى ظهور مصلح و منجى رو داريم اما عالمانه و اگاهانه نه توهمى!
پاسخ ها
hadi
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۱
درروایات مانشانه هایی برای زمان ظهورمشخص کرده اندتابشارتی برای مومنین وستم دیدگان باشدوبامشاهده ی آن نشانه هاخودشان راآماده کنند.حوادثی مثل عراق،سوریه ویمن وکسانی که دراین حوادث نقش دارند،اینهاچیزهایی است که هیچ گاه درتاریخ مشابه نداشته.چیزی که برای خودبنده جالب بود،دخالت ترکیه وروسیه دراین حوادث است که اگردرعلائم ظهوریک تحقیق کوتاه داشته باشیم می بینیم که پیامبروائمه بشارتش راداده اند.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۱
ببینید دسترسی به همچین علومی فقط به کتاب خوندن صرف محدود نمیشه.عوامل دیگه ای مثل داشتن بصیرت داشتن تقوی و...موثره. اینها چیزهایی هست که اگر در کسی جمع بشه حرفهایی ازش میاد بیرون که برای افراد عادی یا کفر یا خنده داره یا عجیب.البته که امام زمان جز به فرمان خدا ظهور نمیکنه ولی گفتن از علائم منافاتی با این مسئله نداره
علی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۹
0
0
با سلام،
غروب آفتاب بود و خورشید در مغرب غروب می کرد ؛ در حیاط خانه کنار حوض با برادر بزرگترم مشغول بازی بودیم ؛
پدر ، با کمر خمیده از پشت دار قالی کنار حوض آمد و به وضو گرفتن مشغول شد ؛ آرام کناری کشیدیم تا آب اندکی ساکن و آرام شود؛ یواشکی گوش خواباندیم تا شاید از وردهایی که زیر لب زمزمه می کرد چیزی متوجه بشویم ...
بعد از وضو گرفتن رو به غروب آفتاب کرد و محسور غروب آفتاب و رنگ گلگون آسمان در آن دور ها ماند ؛ گو اینکه اینبار متوجه چیز غیرعادی شده باشد به خواندن ورد های دیگری که با قبلی ها تفاوت داشت ادامه داد بترتیبی که حتی توجه مادر هم به صحنه زیبای غروب جلب شد....
برای شکستن فضای سنگین پیش آمده ، با همان زبان بچه گانه پرسیدم که :
راستی ! خورشید بعد از غروب کجا می رود ؟
و پدر با همان لحن جواب داد که : به همان جایی که فردا طلوع خواهد کرد !
چند سال بعد وقتی که در سر کلاس چهارم ، معلم با استفاده از یک شمع و یک توپ واقعیت طلوع و غروب را فهماند تازه فهمیدم که پدر عین حقیقت را گفته بود ....
علی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۹
1
0
با سلام،
جناب جعفریان عزیز !
فلسفه "ظهور" بالاتر از این حرف ها و داستان ها است که بخواهیم آنرا در واقعیت های خشک مناقشات منطقه ای محسور و محدود کنیم .
... در وسط شهر کاراکاس پایتخت کشور ونزوئلا ، چشمم به تابلوی سنگی کوچکی که در نبش خیابانی نصب شده بود افتاد که روی آن با حروف لاتین و به زبان اسپانیایی نوشته بود :" خیابان فاطمه زهرا (س)".
وقتی با تعجب تمام علت این نام گذاری را پی گرفتم متوجه شدم که نود سال پیش، یک فرد خیر تبعه کشور لبنان در این خیابان زندگی می کرده است و بعلت حسن شهرت و صداقت او، مردمان منطقه موافقت کرده بودند که این خیابان را بافتخار او و با گل واژه منتخب او نامگذاری کنند که هنوز هم به همان نام خوانده می شود ...
پاسخ ها
علی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۹
با سلام،
با پوزش از اشتباه نگارشی !
جایگزین غلط املائی /محسور/ بایستی کلمه صحیح /محصور/ بکار برده می شد که بمفهوم "حصار شده و یا به عبارت دیگر همان دیوار کرده شده " می باشد !
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین