کد خبر: ۳۰۶۸۳۴
تاریخ انتشار:
مشاور دولت نهم و دهم تشریح می کند:

جاری سازی "استراتژی نرمش قهرمانانه"

در این یادداشت علی زارعی نجفدری معتقد است: باتعیین واعلام استراتژی نرمش قهرمانانه ازسوی ولایت امر، معظم له اجازه جاری سازی این استراتژی را به دولت ودستگاه سیاست خارجی دادند وبا این اجازه ، مذاکرات 1+5 وارد مرحله و فصل تازه ای گردید. دراین فصل تازه ، مذاکرات هسته ای ایران با1+5 پس از دوسال فرازو نشیب ، نتیجه درقالب "برجام" جمع بندی گشت.
جاری سازی گروه سیاسی: در یادداشتی با عنوان « جاری سازی "استراتژی نرمش قهرمانانه" » که علی زارعی نجفدری مشاور محمود احمدی نژاد در دولت های نهم و دهم آنرا نگاشته، نگارنده معتقد است: باتعیین واعلام استراتژی نرمش قهرمانانه ازسوی ولایت امر، معظم له اجازه جاری سازی این استراتژی را به دولت ودستگاه سیاست خارجی دادند وبا این اجازه ، مذاکرات 1+5 وارد مرحله و فصل تازه ای گردید. دراین فصل تازه ، مذاکرات هسته ای ایران با1+5 پس از دوسال فرازو نشیب ، نتیجه درقالب "برجام" جمع بندی گشت.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در وبلاگ شخصی نگارنده نیز منتشر شده، به شرح زیر است: 

رفتار رهبران و کنش گران صاحب اندیشه و فکر در عرصه حاکمیت ، واقعیتی را فرا روی تحلیل گران سیاسی اجتماعی قرار میدهد و چگونگی مملکت داری درمسیر صلاح و سداد را تبیین می نماید که آن ، پیگیری اهداف و آرمان ها ازطریق اتخاذ استراتژی های دوراندیشانه و درعین حال واقع بینانه می باشد.استراتژی های نوشته یا نانوشته واعلام شده ویا اعلام نشده ای که محسوس یا نامحسوس دربستر جوامع ، جاری و اجرایی می شود. واقعیتی که دانش روز علوم سیاسی و دانشمندان این عرصه برآن تاکید دارند تاجایی که برخی از این دانشمندان ، راهبری و اداره کشور جهت پیشرفت را بدون نگاه استراتژیک ، ناممکن میدانند.

نگاه استراتژیک از شاخصه های رهبری و راهبری کارآمد است و استراتژی حاصل از این نگاه ، لزوما باید دو قابلیت " برنامه ریزی " و " جاری سازی " را توامان داشته باشد. این دوقابلیت زمانی حاصل میشود که دراتخاذ استراتژی ، مقتضیات متن و محیط پیرامونی استراتژی به لحاظ زمانی و مکانی ، واقع بینانه مطمح نظر قرارگیرد.

درهر استراتژی معیارهایی ارزشی وجود دارد که این معیارها چگونگی رفتار کنش گران درعرصه جاری سازی آن استراتژی را می سازد. ازاینرو ، کنش گران عرصه جاری سازی استراتژی قبل از هرچیز باید معیارهای ارزشی نهفته درآن استراتژی را بشناسند و باورداشته باشند ، وگرنه استراتژی در فرآیند اجرا با پارادوکس رفتاری و گفتاری کنش گران عرصه جاری سازی مواجه میشود و این پارادوکس میتواند نقطه لغزش و انحراف درفرآیند مدیریت بر اجرای استراتژی گردد.

جاری سازی

انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان متدی نوین درمملکت داری ، همواره درمراحل انقلاب و شکل گیری نظام حکومتی و تداوم آن ، براساس استراتژی های کلان ، هدایت ، رهبری و راهبری شده است که یکی از مصادیق عینی  آن ، اتخاذ و اعلام " استراتژی نرمش قهرمانانه " درمساله مذاکرات هسته ای است.

استراتژی نرمش قهرمانانه ، زمانی اتخاذ و اعلام شد که جمهوری اسلامی ایران به لحاظ دانش هسته ای جزء چند کشورهای هسته ای دنیا قرارگرفته و اعلام رسمی هسته ای شدن جمهوری اسلامی ایران در دولت نهم ، استکبار و نظام سلطه را به حیرت واداشته وبه همت دانشمندان جوان و متعهد ، فرآیند تبدیل این دانش به ایجاد ظرفیت های هسته ای صلح آمیز را با اقتدار طی نمود. دراین رابطه چندنکته قابل تامل است:
1- استراتژی نرمش قهرمانانه درحالی ازسوی رهبرحکیم و دوراندیش انقلاب تدبیر و تعیین شده و موضوعیت پیداکرده است که:
الف) نسبت به مبانی ، ارزش ها ، رهبری ، ساختار و سیاست های کلی نظام بین آحادمردم و مسئولین جامعه ، اجماع نظر وجود دارد.
ب) مجموعه نظام درمقابل تهدیدات بالفعل و بالقوه امنیتی ونظامی علاوه بر قابلیت دفاع ، ظرفیت تهاجم سخت درمقابل مهاجمین خارجی و قدرت های بزرگ را دارد.
ج) همدلی و یکپارچگی مستحکم و موثقی نسبت به تهدیدات خارجی دربین ملت وجود دارد.
د) نظام جمهوری اسلامی ایران درسطح حاکمیت وحکومت به ثبات قطعی رسیده است وبیش از دو دهه است که مرحله پساثبات وتعمیق استراتژیک نظام را تجربه میکند.
ه) مجموعه سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی وامنیتی نظام باتکیه به درون و باقطع نظر از نگاه به بیرون ، جامعه را اداره می نماید.
2- باتعیین واعلام استراتژی نرمش قهرمانانه ازسوی ولایت امر، معظم له اجازه جاری سازی این استراتژی را به دولت ودستگاه سیاست خارجی دادند وبا این اجازه ، مذاکرات 1+5 وارد مرحله و فصل تازه ای گردید. دراین فصل تازه ، مذاکرات هسته ای ایران با1+5 پس از دوسال فرازو نشیب ، نتیجه درقالب "برجام" جمع بندی گشت. وکارشناسی های لازم پیرامون آن صورت گرفت. رهبر انقلاب طی نامه 29 مهر 1394  با صدور  فرمان ولایی همراه با تعیین الزامات قطعی این جمع بندی(برجام)را به دولت ابلاغ نموده ودرموضوع مذاکرات هسته ای حجت را برهمه تمام کردند. روح این نامه "دستور" وادبیات این نامه "باید و نباید" و نوع بیان و ارسال این نامه " ابلاغ" است. 

جاری سازی

این نامه ، نقشه ی راه والزاماتی برای کارآمدی ، اجرای فرآیند عملیاتی متناسب با روح و هدف استراتژی ، نوع و چگونگی تعامل با طرف های مقابل و ایجاد یکپارچگی درتیم اجرای استراتژی راتعیین نمود.
3- استراتژی زمانی میتواند درراهبرد وهدایت موضوع یا موضوعات موردنظرموثرواقع شود که در موضوع یا موضوعات موردهدف ، جاری شده و اجرایی گردد و بدین سبب ، جاری سازی استراتژی به اندازه خود استراتژی ، اهمیت دارد. درجاری سازی استراتژی " نوع نگاه " ، " ساختار " ، " رفتار " و" کارکرد و عملکرد " باید همراستا ومتناسب با اهداف مورد نظر استراتژی و واضع آن باشد. که دراین نامه ، این چهارمحور اساسی در جاری سازی استراتژی   تعیین و تبیین شده است :
نوع نگاه:  نگاه مبتنی بر تداوم عناد و دشمنی نظام سلطه وآمریکا با اصل و هویت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین حفظ هوشیاری و مراقبت دقیق و لحظه به لحظه:
« نقض عهدهای مکرر آنان درطول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواسته های رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانه آنان دررابطه با دولت ها و موسسات اروپایی دخیل درمذاکرات...ورود فریب کارانه آمریکا درمذاکرات هسته ای ، نه بانیت حل و فصل عادلانه ، که با غرض پیشبرد هدف های خصمانه خود درباره جمهوری اسلامی».
ساختار: تشکیل« یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه دربالا (دراین نامه) بدان تصریح شده است».
رفتار:  رفتاری مقتدرانه و از موضع مطالبه گری حقوق حقه نسبت به دشمنی های بی منطق و عنادآمیز آمریکا ونظام سلطه به جمهوری اسلامی ایران:
« اظهارات رئیس جمهورآمریکا در دونامه به این جانب مبنی براینکه قصد براندازی جمهوری اسلامی را ندارد ، خیلی زود با طرفداری اش از فتنه های داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی ، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله نظامی - وحتی هسته ای که میتواند به کیفر خواست مبسوطی علیه وی دردادگاه های بین المللی منتهی شود - پرده از نیت واقعی سران آمریکا برداشت».
کارکرد و عملکرد:   نتیجه کارکرد وعملکرد باید ناظربرابهام زدایی و رفع ضعف های ساختاری در برجام باشد:
- اخذ « تضمین های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف های طرف مقابل».
 - بستن باب « هرگونه اظهاری مبنی براینکه ساختار تحریم ها باقی خواهدماند». 
-«اقدام درمورد نوسازی کارخانه اراک با حفظ هویت سنگین آن». 
-« معامله اورانیوم غنی شده موجود دربرابر کیک زرد با دولت خارجی بعداز اعلام پایان پرونده موضوعات حال و گذشته (pmd)».
- « طرح و تمهیدات لازم برای توسعه میان مدت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت درمقاطع مختلف از هم اکنون تا15 سال ومنتهی به 190هزارسو است ، تهیه و بادقت درشورای عالی امنیت ملی بررسی شود.این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند ». 
-« سازمان انرژی اتمی ، تحقیق و توسعه درابعاد مختلف را درمقام اجرا به گونه ای ساماندهی کند که درپایان دوره 8ساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنی سازی موردقبول در برجام وجود نداشته باشد». 
-« توجه شود که موارد ابهام سند برجام ، تفسیر طرف مقابل قبول نیست ومرجع ، متن مذاکرات است.»

جاری سازی 4- نفس ورود رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر روحانی و دستگاه دیپلماسی به عرصه جاری سازی استراتژی خردمندانه رهبری ، اقدامی ارزشمند بوده و زحمات و تلاششان سبب گردید که معظم له از زحماتشان قدردانی نمایند: «...ازهمه دست اندر کاران این فرایند پرچالش درهمه دوره ها ، از جمله : هیئت مذاکره کننده اخیر که درتوضیح نقاط مثبت و دراصل تثبیت آن نقاط همه سعی ممکن خود را به کار بردند...قدردانی خود را اعلام  می دارم » .  
5- وجه دیگر این فرمان رهبری ، متمرکز نشدن همه ظرفیت های دولت و دستگاه های اجرایی درمساله مذاکرات هسته ای و برجام است که: « رفع تحریم ها هرچند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملت ایران کار لازمی است ، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدی گرفتن و پیگیری همه جانبه اقتصاد مقاومتی ، میسر نخواهد شد.امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدیت تمام دنبال شود و به خصوص به تقویت تولید ملی توجه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیت پس از برداشته شدن تحریم ها ، به واردات بی رویه نینجامد و به خصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدا پرهیز شود ».
6- با توجه به واقعیات موجود جامعه و توانمندی های نظام ، اتخاذ استراتژی هوشمندانه نرمش قهرمانانه ازسوی حضرت امام خامنه ای (مدظله) ، تدبیری از موضع اقتدارنظام بود ، ولی برخورد بعضا انفعالی و " نابجا" درسطح اجرا درهمان آغاز و اثناء جاری سازی این استراتژی ، امر را برطرف های مقابل مشتبه نمود وسبب گردید که نظام سلطه و آمریکا متوهم شوند که این استراتژی از سر استیصال اتخاذ گردید و براساس همین توهم ، همه کنش و واکنش های سلطه طلبانه ، غیرمنطقی و زیاده خواهانه شان درپروسه مذاکرات شکل گرفته و موجب "طولانی و ملال آور" شدن مذاکرات شود. دراین بین ، منتقدین درتوجه دادن به مذاکره کنندگان کشورمان نسبت به گرانیگاه های احتمال لغزش و انحراف ازمسیر استراتژی ، بیشترین کمک واقعی را به هیئت مذاکره کننده نمودند.
  نقدهای محققانه ، کارشناسانه ، مستند و در عین حال متعهدانه و دلسوزانه ای که به مثابه رصد تاکتیک های پیچیده نظام سلطه ، مذاکره کنندگان محترم را در پروسه مذاکره هشدار می دادند. ولی از آنجایی که نوعا طعم نقد ، تلخ است ، این نقدها ، مزاج ها را تلخ می نمود ، اگر دوستان تیم مذاکره تلخی این نقدهای کارشناسانه را تحمل می کردند ، یقینا برجام با فرجام بهتری رقم می خورد. همان نقد های پرمایه و مستندی که رهبر معظم انقلاب دراین نامه به رئیس جمهور محترم مرقوم فرمودند: «... از منتقدانی که با ریزبینی قابل تحسین ، نقاط ضعف آن را به همه ما یادآور شدند و مخصوصا از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه مجلس...قدردانی خودرا اعلام می دارم ».
 7- اگرچه تصریح ولایت امر دراین فرمان ، درگرفتن تعهد کتبی از رئیس جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا به عهدشکنی مکرر آنها و بی اعتمادی عمیق ما نسبت به آنان برمی گردد: « لازم است تضمین های قوی وکافی برای جلوگیری از تخلف طرف های مقابل تدارک شود ، که از جمله آن ، اعلام کتبی رئیس جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریم هاست.دراعلامیه اتحادیه اروپا و رئیس جمهور آمریکا باید تصریح شود که این تحریم ها به کلی برداشته شده است.هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریم ها باقی خواهد ماند ، به منزله نقض برجام است ». ولی وجه غالب این تصریح ، جاری سازی و اجرای استراتژی از موضع اقتدار است.یعنی همانگونه که استراتژی نرمش قهرمانانه از سر اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین و تدبیرشد ، درعرصه جاری سازی و اجرای آن نیز باید مقتدرانه واردعمل شد.از اینرو ، دوستان دستگاه دیپلماسی و مذاکره کنندگان کشورمان همواره باید توجه داشته باشند که هرگونه انفعال درعرصه جاری سازی این استراتژی ، ناقض این استراتژی است.
نتیجتا ، آنچه که مسلم است و از اهمیت فوق العاده ای برخوردار میباشد اینکه درقبال این جمع بندی و تعیین الزامات قطعی ازسوی ولایت امر و دستوروابلاغ به رئیس جمهور محترم ،  چنانچه هرکس در هرجناح و طیف و گروه و هرجایگاه شخصیتی نسبت به این الزامات قطعی "اما" و "اگر"ی بیاورد وهمچنین مدیریت جاری سازی استراتژی و دستگاه دیپلماسی خواسته یا ناخواسته درجاری سازی واجرای  بند بند و کلمه کلمه این فرمان ولایی ، درمواجهه با طرف های مقابل و مخصوصا آمریکا ، انفعالی از خود نشان دهد ، قطعا درجهت "نقض حاکمیت ملی" حرکت کرده است.
التزامات دینی ، تکلیف اجتماعی و عقل سیاسی حکم میکند که از این پس همه ظرفیت های نظام ازقوای سه گانه ونهادهای فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، امنیتی ونظامی از یک سو وازسوی دیگر همه گروه ها ، جمعیت ها ، شخصیت ها و همه جناح ها و طیف های سیاسی اجتماعی درون نظام و همه موافقین و منتقدین برجام درحول محور این فرمان ولایی درصف واحدی قرارگیرند ، اگرچه نوعا دارای سلایق و دیدگاه های سیاسی اجتماعی متفاوتی باشند.
مبنای قرآنی و روح حاکم براین نامه و فرمان ولایی ، قاعده "نفی سبیل" است که :"ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا"  نساء141 . 

انتهای پیام/ 

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین