سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی ایران از روش خود و روزهای جدیدی که کشتی دارد می گوید.
به گزارش بولتن نیوز؛ کشتی ایران چه در آزاد چه در فرنگی مسابقات خوبی را پشت سر
نگذاشت و می توان به هر دو آنها لقب "ناکام" را داد. با اتمام جام جهانی
شاید مهمترین و امیدوارکننده ترین اتفاقی که برای کشتی البته در فرنگی
افتاد بازگشت محمد بنا به تیم بود، به عنوان سرمربی. بنا را به عنوان ناجی
کشتی فرنگی می نامند، مردی که بازگشتش در المپیک لنده 3 طلا را به همراه
داشت و بعد از رفتنش هم این است حال و روز کشتی فرنگی. او شیوه کاری خاصی
دارد و بازیکنان در رابطه ای عجیب با بنا هستند که او در طول گفت و گو با
"ورزش سه" به تمام این مسائل توضیح مفصل می دهد:
*محمد بنا 24 ساعت خود را در اردوی تیم ملی می گذراند، روش کاری اش خاص است ؟
وقتی من کار مربیگری را در کشتی فرنگی شروع کردم، میدانستم این
بچهها توانایی زیادی دارند فقط باید وقت گذاشت و به آنها اهمیت داد تا
بتوان از ارزشمندیهای آنها استفاده کرد. من هر وقت فرصتی گیر آوردم تا در
کنار این بچهها باشم همیشه تمام وقت و کامل در اردو حاضر بودم و کار را 24
ساعته انجا میدادم. مشکلات زندگی برای همه هست و بعضی مربیان کار کشتی را
به عنوان شغل دوم و یا سوم انجام میدادند که به نظر من این زمان کم است.
اما بعضیها هم ناچارند ولی کشتی برای من خود زندگی است و برای زندگی کردنم
باید شبانهروز کنار کشتی باشم، تشک را ببینم و با بازیکنان صحبت کنم و
اوقات فراغتم را با جلسه و فیلم دیدن بگذرانم. زندگی من اینطور با کشتی گره
خورده است.
*شاید این سختی کار دلیلی می شود تا بنا مدتی را از تیم ملی دور باشد ؟
از ادیسون پرسیدند در روز چند ساعت را کار میکنی و او در پاسخ
گفت: «من حتی یک دقیقه هم در عمرم کار نکردهام». به خاطر اینکه این موضوع
عشق او بوده و ساعتهای گذرانده شده و طاقتفرسا در کارگاه خودش را کار
نمیدانست. تاریخ به خودی خود رقم نمیخورد و برای ساختن تاریخ باید بیش از
اینها تلاش کرد. من هم الان به کارهایی که عاشقشان هستم میپردازم و منتی
هم ندارم چون این موضوع را کار نمیدانم و به خاطر همین توقعی هم از هیچ
ندارم. اگر هم صحبتی شده است، درخواست برای کشتیگیران و خود کشتی بوده است
که از مسوولین خواستهام.
*در هر صورت شرایط ویژه و سخت است.
حالا که تمرینات سبک است و تا المپیک فرصتی زیادی مانده است اما
روزهایی میشود که ما 3 جلسه تمرین داریم و در کنار آن من کارهای دیگری هم
برای خود دارم مثلا قبل از هر تمرین باید با تکتک بازیکنان صحبت کنم و از
لحاظ روحی و مسائل انگیزشی آنها را بالا ببرم. فیلم آنالیز کنم و حریفان را
یک بار دیگر روند کاریشان را مرور کنند. خیلی وقتها از خواب بلند میشوم
یک فیلم را میگذارم ساعتها میبینم. در این 10 ماه تنها درگیریام کشتی
است و تمام مسائلی را که به این موضوع مربوط باشد میبینم. اوقات فراغتم را
هم به دیدن فیلمهای کشتی و جلسه با مربیان میگذرانم و اگر مطالعهای
داشته باشم، در مورد کشتی خواهد بود و در این 10 ماه هیچ چیز به جز کشتی
نمیشناسم.
*پس همین موضوعات دست به دست هم داده تا به شما لقب "آقای خاص" را بدهند، شرایط واقعا خاص است.
خاص را گفتهاند و فکر میکنم این موضوع را آقای عامل یک بار در
تلویزیون عنوان کرد اما من خودم را خاص نمیدانم. در مورد کارم این موضوع
را به عنوان روش خودم انتخاب کردم و عشق هم تاوان دارد. زندگی من هم اینطور
است و من و کشتی با هم عجین شدهایم. بعضی روزها که بچهها درخواست
میکنند تا به دلیل خستگی یک روز تمرین را زودتر تعطیل کنیم، همه خوشحال
هستند که به خانه میروند اما آن روز برای من تلخ است چراکه قرار است خانه
را ترک کنم چون خانه من همین محل اردو است و اگر در کنار تشک، بوی عرق و
این همه سختی نباشم، فقط میتوانم غصه بخورم.
*در حال حاضر نگاه ها به شما در قالب یک ناجی برای المپیک است، این موضوع برای محمد بنا انگیزه محسوب می شود یا یک بار سنگین ؟
کار که نشد ندارد اما ما در دوره گذشتهای که به المپیک رفتیم و 3
مدال طلا گرفتیم برنامه بلندمدتی بود که به لندن ختم شد و کار یک روز و دو
روز نبود. البته این برنامه برای المپیک پکن هم طراحی شده بود که شروع آن
بازمیگشت به سال 2002، 2003 اما مسائلی پیش آمد که شرایط رفتن نبود و
مربیانی هم که بودند زحمت کشیدند اما ما ثمر کارمان را در المپیک لندن
گرفتیم. به هم ریختگیها در تیم وجود داشت چه از لحاظ مسائل روحی چه در
زمینههای دیگر که فکر میکنم هیچ کس بهتر از من نمیتوانست با این بچهها
کار کند و زمان زیادی هم صرف کردیم که این مشکلات همگی حل شود. در کنار این
بچهها بودن و کار در تیمملی افتخار بزرگی است که نصیب من هم شده.
*غیبت شما در تیم ملی مصادف شد با خبر دوپینگ و بعضی مسائل این
چنینی، این احتمال وجود داشت با توجه به تاثیر شما بر بازیکنان اگر محمد
بنا سرمربی بود این اتفاقات رخ نمی داد ؟
نمیخواهم همکارانم را زیرسوال ببرم و این مسائل پیشامد بوده است و در زمان
خودم هم این اتفاقات افتاد. اما فقط در یک مورد. نسلی که الان در تیمملی
هستند را من بهتر از همه میشناسم و بین ما پیوند روحی و عاطفی خاصی برقرار
است که شاید بقیه آن را به خوبی نشناسند. رابطه من با کشتیگیران هم پدر و
فرزندی است و هم شاگرد و استادی که در مواقع خاص دیسیپلین خودم را پیاده
میکنم. بچهها با من خیلی راحت هستند و مشکلاتشان را تا جایی که میتوانم
حل کردهام.
*پس با توجه به این مسائل مشکل حمید سوریان هم قابل حل خواهد بود؟
آنکه در همان یکی، دو روز حل شد و منتظر درخشش تمام کشتیگیران خواهیم بود