کد خبر: ۲۸۶۰۴۳
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ / 2 شهریور94

فرهنگ در رسانه

ابتکار، اطلاعات، آرمان، آسیا ،جام جم، جوان، دنیای اقتصاد، رسالت، روزان، سیاست روز، شرق، شهروند، مردمسالاری، وطن امروز، هفت صبح و همشهری جمهوری اسلامی روزنامه هایی هستند که در امروز دوم شهریور 94، مورد توجه ما بودند.

گروه فرهنگی-امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند.چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت.در این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودند.تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

فرهنگ در رسانه

در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند.اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند.به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است.اما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…

به همین دلیل ما دربولتن نیوزسعی کرده‌ایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلی‌ترین مطالب فرهنگی روزنامه‌ها بپردازیم.به عبارت دیگر،«فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور.تا به این طریق، حداقل اصلی‌ترین مقولات فرهنگی که در روزنامه‌ها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود.البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت می‌کنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.

ابتکار، اطلاعات، آرمان، آسیا ،جام جم، جوان، دنیای اقتصاد، رسالت، روزان، سیاست روز، شرق، شهروند، مردمسالاری، وطن امروز، هفت صبح و همشهری جمهوری اسلامی روزنامه هایی هستند که در امروز دوم شهریور 94، با پرداختن به مطالبی در حوزه های رسانه ملی، سینما، موسیقی، بازار نشر و کتاب صفحه فرهنگی خود را رونق بخشیده و ما سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم. البته هفت صبح و همشهری را نیز بررسی کردیم که مطلب مشترکی با سایر نشریات داشتند و برای جلوگیری از اطاله کلام، منتشر نکردیم.


***


آرمان امروز:  پارازیت در ایران مشکلی ندارد


وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد که براساس رصدهایی که تاکنون انجام شده است، پارازیت در ایران کمتر از شاخص‌های بین‌المللی است و هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد. محمود واعظی در گفت‌وگو با شبکه العالم، درباره حرف و حديث‌ها در خصوص پارازيت‌ها و تاثير آن بر سلامتي افراد جامعه تصريح كرد: برخي فكر مي‌كنند بي.تي.اس‌ها يا فرستنده‌هايي كه در سطح شهر وجود دارند، براي سلامتي افراد مضر هستند. در اين خصوص بايد دانست هر فرستنده راديويي در ارسال امواج اگر از شاخص بين المللي و سطح «آي.تي.يو» بين‌المللي فراتر رود، براي سلامتي افراد جامعه زيان بخش خواهد بود، اما اگر اين امواج كمتر از آن شاخص باشند، مشكل‌ساز نيستند. وي تأكيد كرد: در اين راستا، ما سازماني داريم تحت عنوان سازمان تنظيم مقررات كه وظیفه آن رصد همه امواجي است كه در سطح شهرها وجود دارد. اين رصد هم به صورت رندوم و هم به آنلاين صورت مي‌گيرد تا اطمينان يابد كه سطح امواج موجود از حد شاخص بين المللي فراتر نرود. وی افزود: در اين ميان، شورايي هم وجود دارد كه نتيجه بررسي‌هاي ميداني را بررسي مي‌كند. اين شورا از نماينده وزارت بهداشت، نماينده محيط زيست، نماينده سازمان انرژي اتمي عضويت دارند و جلسات اين شورا در وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات برگزار مي‌شود. اين شورا به عنوان مقام بالاتر، مراقب است تا امواج موجود در سطح شهرها از شاخص بين المللي فراتر نرود. بر اساس رصدهايي كه تاكنون ما انجام داده‌ايم، هيچ مشكلي در اين زمينه وجود ندارد.

حملات سايبري به ايران روزانه است

واعظي در پاسخ به اين سوال كه آيا ايران اخيرا مورد تعرض حملات سايبري قرار گرفته است، يا خير، گفت: گزارش‌هايي كه به ما مي‌دهند، حاكي از وجود حملات روزانه است كه منشأ اين حملات كشورهاي منطقه و كشورهاي بزرگ جهان است كه برخي از اين حملات دولتي است و برخي ديگر غيردولتي است و سيستم ما هم اكنون به گونه اي است كه مي‌تواند جلوي اين حملات را بگيرد. وی با تاكيد بر اين كه در صورت وقوع حمله‌هاي سايبري منشأ حمله و كشور حمله كننده، از روي آي.پي قابل شناسايي است، خاطر نشان كرد: ميان شركت‌ها و كشورها مراوده‌ها و ارتباطاتي صورت گرفته است كه در صورت بروز حملات سايبري منشأ آن را به يكديگر اطلاع مي‌دهند، ايران نيز همين كار را انجام مي‌دهد. وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات اضافه کرد: منشأ بسياري از حملات سايبري ضد ايران، در گذشته از سوي رژيم صهيونيستي و آمريكا و برخي كشورهاي غربي بوده كه اين حملات، اخيرا كاهش يافته است.

انتقاد از پوشش مجریان صداوسیما

آرمان امروز: شنیده شد که عضو جامعه روحانیت مبارز تهران در پاسخ به طرح صیانت از حریم عفاف و حجاب گفت: مساله حجاب و حفظ آن یک امر ضروری به حساب می‌آید که متاسفانه برخی از خانم‌ها در اجتماع به آن دهن کجی می کنند یا می‌خواهند در این خصوص سیاسی رفتار کنند، در این صورت است که طبق قانون باید با افراد خاطی برخورد جدی صورت گیرد. ایران خبر نوشت؛ حجت‌الاسلام جعفر شجونی  با اشاره به عملکرد صدا و سیما گفت: صدا و سیما یک رسانه ملی است که باید توجه بیشتری به این امر نشان دهد. به عنوان مثال برخی از مجریان تلویزیون با پوشش نامناسب جلوی دوربین ظاهر می‌شوند، یا مدام در حال تعویض لباس هستند. از ترکیب رنگ‌های عجیبی در پوشش خود استفاده می‌کنند که بعضی از پوشش‌ها برای جوانان بدآموزی دارد و سودمند نیست، این تصاویر نباید به نمایش گذاشته شود.

 مهد كودك تلويزيوني راه‌اندازي مي‌شود

آرمان امروز: معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي به برنامه‌هاي بهزيستي براي حمايت از كودكان براي حضور در مهدهاي كودك اشاره كرد و گفت: به زودي مهد كودك تلويزيوني براي ارائه خدمات مهد در منزل راه‌اندازي مي‌شود. حبيب‌ا... مسعودي‌فريد درباره اقداماتي كه براي جذب كودكان به مهدهاي كودك از سوي سازمان بهزيستي انجام شده اشاره كرد و افزود: يكي از اين اقدامات اعطاي يك وعده غذاي گرم به كودكان روستا مهدها و مهدهاي حاشيه‌اي است كه بدين منظور ۵۰ ميليارد تومان اختصاص داده شده است. او گفت: اين موضوع باعث مي‌شود كودكاني كه به‌دليل مشكلات اقتصادي و ناتواني خانواده‌ها امكان حضور در مهد را ندارند بتوانند از اين خدمات بهره‌مند شوند. او با اشاره به اينكه حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد خانواده‌هاي دهك‌هاي پايين به دليل مشكلات كودكانشان را به مهدكودك نمي‌فرستند، گفت: براي جبران اين كاستي نيز برنامه‌اي در نظر گرفته‌ايم كه به زودي اجرايي‌اش خواهيم كرد. معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي به راه‌اندازي مهدتلويزيوني اشاره كرد و گفت: مهد تلويزيوني ويژه آن دسته‌اي والديني است كه نه توان و نه وقت و نه امكان بردن فرزند خود به مهد را ندارند و ما اين امكان را براي آنها فراهم مي‌كنيم كه در خانه از بخشي از خدماتي كه در مهدهاي كودك ارائه مي‌شود با تماشاي تلويزيون بهره‌مند شوند. به گفته فريد، بدين‌منظور با شبكه‌هاي مختلف جلساتي برگزار كرده‌ايم و به زودي از طريق يكي از شبكه‌ها يك الي دو ساعت در روز، با حضور ۸ الي ۱۰ كودك و مربي مانند مهدكودك شبيه‌سازي مي‌شود و برنامه‌هاي مهد به خانواده‌هاي درمنزل ارائه مي‌شود. به گزارش مهر، او اظهار داشت: مادران مي‌توانند با اين روش بدون پرداخت شهريه مهدكودك‌و فقط با خريد كتاب‌هاي معرفي شده فضایي شبيه مهد را براي كودكان خود فراهم كنند. البته اين برنامه جاي ارتباط با كودكان مهد را نمي‌گيرد اما باز هم براي كودكان و همچنين والدين آنها مفيد است.

خوانندگي را هم تجربه مي‌كنم

آرمان امروز: افشين يداللهي پزشك متخصص اعصاب و روان و ترانه‌سرا اين روزها روي يك سرود رسمي براي پزشكان كار مي‌كند كه در آن براي نخستين‌بار خوانندگي را تجربه خواهد كرد. افشين يداللهي در روز پزشك درباره تازه‌ترين فعاليت‌هايش به هنرآنلاين، گفت: اين روزها درگير كار چند تيتراژ هستم. نخستين كار تيتراژ مجموعه معماي شاه است كه تيتراژ ابتداي آن با صداي ماني رهنما آغاز و با صداي سالار عقيلي به پايان مي‌رسد. بابك زرين آهنگساز اين كار است. يداللهي ادامه داد: دومين كارم، سريالي براي پخش در شبكه نمايش خانگي با نام شهرزاد است كه اشعار من با صداي عليرضا قرباني و آهنگساز فردين خلعتبري همراه خواهد بود. همچنين يك مجموعه از كارهاي شاخص قرباني مانند شب دهم و مدار صفر درجه را در يك آلبوم منتشر خواهد شد كه تمامي اشعار اين مجموعه سروده من است. علاوه بر اين در آلبوم‌هاي جديد همايون شجريان و محمدرضا فروتن هم كارهايي براي انتشار دارم كه اين دو آلبوم فعلاً مراحل نهايي نشر را سپري مي‌كنند. اين شاعر و پزشك متخصص اعصاب و روان اضافه كرد: قرار است به ‌زودي سرود رسمي براي پزشكان با شعر و صداي من منتشر شود. در اين كار براي نخستين بار خوانندگي را تجربه خواهم كرد. مدت‌ها بود كه دوست داشتم در زمينه خوانندگي تجربه به دست بياورم كه اين فرصت نصيبم شد. او درباره كتاب‌هاي ترانه‌اش هم گفت: كتاب‌هاي زيادي مانند امشب كنار غزل‌هايم بخواب، حرف‌هايي كه بايد مي‌گفتم و تو مي‌شنيدي و روزشمار عشق مدتي است كه منتشر و روانه بازار شده‌اند. آخرين كتابم با نام روزشمار عشق به زبان روسي به چاپ دوم رسيده و به زودي در نمايشگاه بين‌المللي مسكو رونمايي خواهد شد. وي درباره پيام روز پزشك بيان كرد: پيام خاصي براي اين روز ندارم و اگر حرفي هم بوده در همان سرودي كه قرار است به زودي منتشر شود حرف‌هايم را زده‌ام، اما اين را مي‌دانم كه يك پزشك بايد صبور، متعهد و از همه مهم‌تر رازدار باشد، به خصوص در شغل ما و در بحث روان‌پزشكي اين ويژگي‌ها بسيار مهم است. اگر هر يك از اين موارد ناديده گرفته و حرمت آن حفظ نشود، آن بيمار دچار آسيب‌هاي شديد مي‌شود. شاعر در مسير زاينده‌رود در بخش ديگري از صحبت‌هايش به حضور در برنامه خندوانه اشاره كرد و گفت: صبح آن روز رامبد جوان با من تماس گرفت. موضوع ضد زرد را كه مدت‌هاست پيگيرش هستيم مطرح كردم. اين مجري باسابقه وقتي داستان را شنيد با اصرار از من خواست همان شب به برنامه آمده و به صورت علني ضد زرد را بيان كنم. خدا را شكر بازخورد برنامه خوب بود و حرف‌هاي من روي ديگران تاثير خوبي گذاشت. اين هنرمند در پايان اذعان كرد: اميدوارم همه دست‌به‌دست هم بدهيم و بتوانيم مساله توهين را ريشه‌كن كنيم.

نمايش آثار تمدن ايران زمين

در مجموعه مستند «ايران فراسو»

آرمان امروز: مجموعه مستند«ايران فراسو» با نگاهي به آثار تمدن ايران در كشورهاي تركيه، سوريه و تركمنستان از شبكه يك سيما پخش مي‌شود. به گزارش مهر، نمايش آثار تمدن ايران از هزاره سوم قبل از ميلاد تا قرن ۱۵ در مستند «ايران فراسو» به تصوير كشيده مي‌شود. علي اكبر ولدبيگي تهيه‌كننده مستند «ايران فراسو» در اين باره گفت: در اين مستند آثار تاريخي مهمي از تمدن ايران در كشورهاي آسيايي كشف شده است كه به تصوير كشيدن ۱۰۴ نقطه تاريخي متاثر از تمدن ايران از جمله بخش‌هاي اين مجموعه مستند است. علي اكبر ولدبيگي با بيان اينكه مستند «ايران فراسو» به عنوان يكي از گنجينه‌هاي تاريخي در فهرست بين‌المللي حافظه جهاني ثبت شده است، تصريح كرد: بخشي از اين مستند مربوط به حضور تمدن ايران در سوريه است كه با توجه به جنگ‌هاي اخير اين كشور و تخريب اين آثار، اهميت اين مستند را به عنوان تنها تصاوير موجود تاريخي حاكي از حضور ايران بيشتر كرده است. وي افزود: در حين ساخت اين مستند ده‌ها اثر تاريخي متعلق به تمدن ايران در تركيه كشف شد كه پيش از اين، انتصاب آن به ايران اثبات نشده بود و با تلاش گروه پژوهش و تحقيق اين مستند و ترجمه متون تاريخي كه اكثرا به زبان انگليسي و تركي بود، انتصاب آن به تمدن ايران به اثبات رسيد. اين تهيه‌كننده با بيان اينكه تهيه و توليد اين مستند چهار سال زمان برده است، عنوان كرد: كشف ده‌ها مسجد در تركيه كه كتيبه‌هايي ساخت دست هنرمندان تبريزي در آنها نصب است و كشف مقبره مشاهيري چون ابوسعيد ابوالخير و كشف آتشكده‌هاي قديمي ايرانيان در سرخس تركمنستان از برجستگي‌هاي مستند «ايران فراسو» است. ولدبيگي در پايان اظهار كرد: در ساخت اين مجموعه از بهترين كارشناسان تاريخي هركشور بهره گرفته‌ايم و علاوه بر اين مهندس سعيد مليح، دكتر امامي خويي و دكتر ستوده به عنوان مشاور در ساخت مجموعه «ايران فراسو» با ما همكاري كرده‌اند. مستند «ايران فراسو» در ۱۵ قسمت ۴۰ دقيقه‌اي كاري از گروه تاريخ و فرهنگ شبكه يك است كه از شنبه تا سه شنبه و پنجشنبه ساعت 15 و 40 دقيقه از شبكه يك روي آنتن مي‌رود.

اولین سایت طنز و کاریکاتور ایران آغاز به کار می‌کند

ابتکار: اولین سایت طنز و کاریکاتور ایران با نام «چیزنا» به سردبیری بزرگمهر حسین پور و با همکاری دیگر طنزپردازان ایران، دوشنبه دوم شهریور بطور رسمی به فضای مجازی می‌آید.

چیزنا، اولین سایت طنز و کاریکاتور ایران است که از فردا-دوشنبه ۲شهریور- به صورت روزانه به انتشار مطالب خواهد پرداخت. بزرگمهر حسین‌پور کارتونیست فعال ایرانی سردبیری سایت چیزنا را به عهده گرفته و مجموعه‌ای از طنزپردازان شناخته‌شده در تحریریه این سایت گردهم آمده‌اند. نویسندگانی همچون پیمان قاسمخانی، محراب قاسمخانی، امیرمهدی ژوله، هادی حیدری، پوریا عالمی، آیدین سیارسریع، شهاب جعفرنژاد، رضا ساکی، امیر وفایی، پریسا شمس و... از جمله طنزپردازان وکاریکاتوریست‌هایی هستندکه با این سایت همکاری خواهند داشت. بر اساس این گزارش، «چیزنا» رویکرد خود را اجتماعی، فرهنگی می‌داند و در صدد دوری از سیاست است. بزرگمهر حسین‌پور-سردبیر مجموعه- در این‌باره می‌گوید: «انتقاد سایت، به سوی رفتارهای اجتماع است. ما معتقدیم اگر معضلات فرهنگی و اجتماعی مردم برطرف شود سیاست هم به ناگزیر تغییر خواهدکرد. «چیزنا» از کنار سیاست عبور می‌کند و به هیچ ارگان سیاسی و جناحی وابسته نیست هرچند ممکن است با همه‌شان شوخی داشته باشد. ما امیدواریم در آینده نزدیک به عنوان خبرگزاری طنز و کمیک‌ استریپ ایرانی شناخته شویم» این سایت به لحاظ تکنیک کاریکاتورکارهای متفاوتی را به مخاطب عرضه می‌کند؛ همه کارتون‌ها موشن گرافیک داشته و متحرکند. طنزهای صوتی آن در راهند و بخشی مخصوص ویدیوهای طنز تدارک دیده‌ شده که به تدریج منتشر خواهد شد. علاقه‌مندان برای اطلاعات بیشتر می‌توانند به  مراجعه کنند.


تجسم رویدادها بیش از وصف آنها به نظر مى رسد

اطلاعات: دغدغه ى خاطر نویسنده ى”خیابان بدون قافیه راه افتاد”ابتکار: روایت ماجراهائى است که همین طورى اتفاق مى افتد. او در بند تنظیم هم آهنگ و انسجام کلام و پایان بندى قطعه هائى که مى نویسد نیست جمله در کتاب او بیش از کلمه اهمیت دارد و تجسم رویدادها بیش از وصف آن ها به نظر مى رسد که کتاب ” خیابان بدون قافیه " بیش از شعر بودن قسمى فیلمنامه نویسى است . جمله ها همه جا به نسبت بلند است و یک نفس خواندن آن دشوار: ماهیت طرح داستانى این قطعه هاى شبه فیلمنامه نویسى روشن نیست. در ظاهر آش در هم جوشى از ادراک هاى جزئى و فردى است:

گفته بودم که حرف هایم از پشت خودم به این ایستگاه مى رسد/ و مردن بیخ گوشت - گوشواره مى کنى / چى ؟ / مادر تا ادب اش نکرده از سبیل خودش تاب مى سازد که ...

همه مى گویند لک دارش فانتزى تر است / و من هنوز به حال خودم ( خجالت نکش ) جلد شدم که ...

ترجیح مى دهم کتمان نکنم ( نه ببخشید) راست اش را/ از آن دیوارمنتهى شده به خودم درست مى رسد / اصلاً به بن بست اش بیشتر مى ارزد که بر گردیم / مهم نبود، سر فصل نمره ى پشت لبت سبز شده / بر گردم/ شاید این چند روز پست همین تیترها مهم بود .

چند بار بمیرم و خاک شوم . بالاخره روزنامه همین است / نیست ؟

لحن کلام نویسنده در بیشترین موارد جدى است و عبارت ها و قیدهاى کوتاهى که در پایان قطعه ها یا در میانه ى آن ها مى آورد: هواشناسى هم هستى ؟ ، احسان مهدیان است، چک کن، بازى کن پسرم، بکش، نسوزى ماهى، نچرخ ! و...

طرز نوشتن، حالت سینمائى به ماجرا مى دهد :

این سکانس از کدام جیب سر مى کشد(١٠)

در مقـــابل ســـگى که پارس مى کند کم نیاورم( در این قسمت موزیک پخش مى شود) (١١)

این موشک سریع اتفاق مى افتد (١٣)

دامن چین چین این نمایش مدام ممنوع است (١۵)

نى چه خواب مردن دید ولو شد روى تخت .(١۶)

ماشین صفر درون تیتر راه مى رود. (٢٩)

چشم هاى تو که از همین ایستگاه رد مى شوند. (٣٠)

از عبارت ها پیداست که حسین تیمورى آگاهى سیاسى - اجتماعى و هنرى در خور توجهى دارد و در ساختن تعابیر جدید و چینش واژگان چیره دست است .آن چه او مى نویسد بیشتر حالت استهزائى دارد که مهاجمه مى کند. مثل این که دارد به سوى دشمنى دیده نشدنى یورش مى برد :

احتمالاً آدم هائى که تازه در آمدند نیزه پرتاب مى کنند ، نمى بینى ؟

نیزه ها به من نرسیده با خودم برده اند

نه ! طنز است با گلابى هائى که تحفه ى هسته اى نشده اند

کور بشه چشمى که بى عینک نمى بیند

کلاهت را بالا بگیر آقا ! طنز اتمى هم روزى به چشم تو مى ریزد(۵٠)

البته نویسنده - شاعر اشاره اى به رویدادهاى مهم این سال ها نیز دارد اما طورى آن ها را ارائه مى کند که در نظر نخست محسوس و ملموس نیست ولى با دقت زیاد مکشوف مى شود

دیدم این صحنه اصلاً جا ندارد، خمپاره را زدم به خودم

هنوز برادرم ترکش مى زند در گور! (۴٢)

حسین تیمورى سخت به واقعه هاى اجتماعى - سیاسى دلبسته است و نوشته هایش نشان مى دهد در جهانى زیست مى کند منقلب و چون موى زنگى در هم افتاده. او وقایع این دنیاى درهم برهم را از طریق بازنمایش منظم شعرى کهن و نو به روى صحنه نمى آورد بلکه با خُل بازى هاى زبانى و انتقال دادن عناصر محسوس به حوزه اى نامحسوس و جابجا کردن تعابیر و استعاره ها و کنایه هاى ناآشنا و بازآفرینى صحنه ها به وسیله ى تضادگوئى مکرر و در هم ریختن روال رایج نوشتن، عرصه اى در برابر ما تجسّم مى دهد که ما را ناچار مى سازد به همه ى رویدادها و دیدارها با نظر بدگمانى و تردید بنگریم و این فاکتورهاى شعرى - نمایشى در بین نوشته هاى بسیار جدید، دست آوردهاى نیکوئى داشته و خواهد داشت .

مجموعه شعر "خیابان بدون قافیه راه افتاد " را نشر داستانسرا در 72 صفحه به بازار نشر ارائه کرده است.


استقبال از پيش فروش بليت فيلم محمد رسول الله (ص)



فرهنگ در رسانهاطلاعات: تیزر فیلم «محمد رسول الله (ص)» ساخته مجید مجیدی در آستانه اکران این فیلم سینمایی منتشر شد و به گفته پخش کننده استقبال مردم از پیش فروش بلیت این فیلم در تاریخ سینمای ایران بی سابقه بوده است.


تیزر فیلم «محمد رسول الله (ص)» ساخته مجید مجیدی که صحنه های مربوط به میلاد حضرت محمد (ص) را نشان می دهد در آستانه اکران توسط سایت رسمی این فیلم سینمایی منتشر شد.


اکران فیلم «محمد رسول‌الله‌(ص)» همزمان با میلاد امام رضا (ع) در تاریخ ۴ شهریورماه آغاز می شود و به گفته پخش کننده این فیلم استقبال مردم از پیش فروش بلیت در تاریخ سینمای ایران بی سابقه بوده است. سینما آزادی، پردیس کوروش و تعداد دیگری از سینماها از روز گذشته پیش فروش این فیلم را آغاز کرده اند و استقبال بی نظیری از پیش فروش این فیلم شده است.


همچنین پیش فروش بلیت های این فیلم از طریق سایت سینما تیکت و سایت رسمی فیلم «محمد رسول‌الله‌(ص)» انجام می شود.آدرس رسمی سایت فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» News.mohammadmovie.coاست.


اکران فیلم «محمد رسول‌الله‌(ص)» ساخته مجید مجیدی قرار است از ۴ شهریورماه همزمان با میلاد امام رضا‌(ع) به شکل گسترده ای در سینماهای تهران و شهرستان‌ها آغاز ‌شود.


فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله‌(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی ساخته شده و بازیگرانی چون مهدی پاکدل، علیرضا شجاع نوری، محسن تنابنده، مینا ساداتی، داریوش فرهنگ، رعنا آزادی ور و ساره بیات حضور دارند.


قیمت بلیت


پخش‌کننده فیلم سینمایی «محمدرسول الله(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی اعلام کرد قیمت بلیت فیلم از ۷ تا ۱۰ هزار تومان است.


به گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا صابری مدیر عامل شرکت سینمایی «نور تابان» اعلام کرد: قیمت بلیت فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» فقط در سینماهای مدرن و پردیس‌های سینمایی ۱۰ هزار تومان است و در سایر سینماها قیمت بلیت ۸ هزار تومان و ۷ هزار تومان در نظر گرفته شده است.


وی ادامه داد: بر اساس درخواست سینماداران ما به شورای صنفی نمایش پیشنهاد کردیم که قیمت بلیت فیلم «محمد رسول الله (ص)» در سینماهای مدرن و پردیس‌های سینمایی که به سیستم Dسینما مجهز هستند ۱۰ هزار تومان، در سینماهای ممتاز ۸ هزار تومان و در سینماهای درجه یک ۷ هزار تومان تعیین شود .


صابری بیان کرد: فیلم «محمد رسول الله(ص)» با سیستم Dسینما در پردیس های کوروش، آزادی، فرهنگ، چارسو ، ایوان شمس، هویزه مشهد به نمایش درمی آید و قیمت بلیت این فیلم با توجه به زمان ۳ ساعته فیلم و اینکه تقربیا دو سانس نمایش را در بر می گیرد تعیین شده است .


پخش‌کننده فیلم با اشاره به فروش اینترنتی بلیت این فیلم توضیح داد: ظرفیت فروش اینترنتی بلیت در بعضی سانس‌های سینماهايي همچون آزادی، کوروش، فرهنگ تکمیل شده است و ما در حال برنامه ریزی هستیم که ظرفیت جدیدی را برای این سینماها تعریف و فراهم کنیم. وی بیان کرد: تا امروز در بیش از ۴۰ شهر به برکت فیلم حضرت «محمد رسول‌الله(ص)» و توسط بنیاد مستضعفان، سالن سینما تاسیس شده است.در این شهرها سیستم صدا و تصویر به گونه ای طراحی شده که فیلم های سینمایی با تکنولوژی E سینما قابل نمایش است و تلاش داریم تا ۴ شهریورماه سینماهای بیشتری به این سیستم مجهز شوند.


مدیرعامل شرکت نورتابان گفت: چندین گروه و کمیته های ویژه ای برای تجهیز سالن های سینما و همچنین مجهز کردن مجتمع های فرهنگی برای نمایش فیلم «محمد رسول الله» به استان و شهرستان های مختلف اعزام شدند و از مدیران کل ارشاد استان ها و مسئولان شهرستان‌ها تقاضا داریم که با این گروه ها همکاری کنند.


جامعه ما فقط بالاي چهارراه پارك‌وي نيست

اعتماد: فرزاد موتمن از كارگردان‌هايي است كه گپ و گفت با او دلچسب است به اين دليل كه خوش‌صحبت است و سينما را هنوز مانند كسي كه در كشف اوست دوست دارد. وقتي به مسير فيلمسازي‌اش نگاه مي‌كني اين شور و اشتياق به تجربه و كشف جهان‌هاي متفاوت فيلمسازي را به خوبي متوجه مي‌شوي؛ گاه موفق و گاه ناموفق. از وجهه فيلمسازي‌اش كه بگذري وقتي پاي گپ با او مي‌نشيني نقدهايت را گوش مي‌دهد و از آن فيلمسازاني نيست كه براي اثبات خودش هركاري بكند، نقدت را مي‌شنود و حتي قبول مي‌كند چون خودش نخستين منتقد فيلم‌هايي است كه مي‌سازد. در دل همين گپ و گفت‌هاست كه بحث‌هاي شيريني هم رخ مي‌دهد، مثل همين گپ‌مان با او كه صحبت از سينماي ژانر وحشت شد و بررسي آن در سينماي ايران. اين روزها هم از او «خداحافظي طولاني» اكران سينماهاست و اين فيلم را مي‌توان با

حال و هواي ديگري تماشا كرد. موتمن قول نمي‌دهد فيلم بعدي‌اش هم در همين فضا باشد و در انتخاب مسير خود را آزاد گذاشته. اما فرزاد موتمن همه نوع جهان و همه نوع نگاهي را در فيلمسازي تجربه مي‌كند. همين نقطه بهترين نكته‌اي بود كه مي‌شد براي شروع گپ‌مان با او انتخاب كنيم و از اين علاقه به تعدد تجربه در فضاي فيلمسازي پرسيديم و او هم گفت: از رئال واژ تا بيلي وايلدر اصولا سينما اين شكلي است.


از رئال واژ تا بيلي وايلدر اصولا سينما اين شكلي است. همين‌جا توضيح بدهم اسامي اين بزرگان سينما را مي‌گوييم اين به اين معني نيست كه ما هم مثل آنها هستيم و ما در حد آنها هستيم. من در بهترين شكل شاگرد اين فيلمسازان هستم. بلكه اين به معني ياد گرفتن از آنهاست. ما از آنها ياد مي‌گيريم. يادم مي‌آيد خانم آنتونيو شر‌كا روي يكي از فيلم‌هاي من نقد نوشته بود كه نقد فيلم‌هاي موتمن سخت مي‌شود، براي اينكه از اين فيلم به آن فيلم به كلي عوض مي‌شود و ما مولفه‌هايش را از دست مي‌دهيم و نمي‌دانيم دنبال چي بايد بگرديم. فكر مي‌كنم كه در اين مورد به خصوص ايراد از منتقد است نه از من، بگذاريد همان رئال واژ را مثال بزنم. شما اگربخواهيد راجع به رئال واژ يك مقاله تحليلي بنويسيد كدام مولفه را واقعا مي‌توانيد دنبال كنيد؟ اين فيلمساز فيلم جنگي ساخت، فيلم نئورئال ساخت، فيلم گنگستري ساخت، فيلم وسترن ساخت، بيشتر وسترن ساخت من حتي فيلم ملودرام اجتماعي از او ديدم با پس زمينه نژاد‌پرستي. اين آدم همه‌چيز داشته، شما چه چيزي را مي‌توانيد دنبال كنيد، آخر همه كه مثل هيچكاك نبودند.



اين نگاه كه فيلمساز در يك خط حركت كند از نگاه مولف مي‌آيد.


بله، ولي همه دنيا كه اينجوري نيست، همه فيلمسازها كه اين طور نيستند. من شخصا به عنوان بيننده فيلم هم اين تنوع را دوست دارم. شايد به خاطر همين است كه از نوجواني با كالت فيلم بزرگ شدم. اصولا بيننده كالت بودم. در نتيجه حتي براي من ارزش‌هاي سينمايي براي دنبال كردن يك فيلم ملاك نبودند. يعني گاهي

به جد فيلم‌‌هاي بد مي‌ديدم. براي اينكه فكر مي‌كردم به هرحال اين فيلم از يك جنبه‌اي مهم است. هنوز كه هنوز است من كالت‌بين هستم و حسن كالت ديدن در اين است كه تو خودت را به عده بخصوصي محدود نمي‌كني.


اين نوع برخورد با سينما بسيار كمياب است، انگار از ابتدا به دانشجويان سينما و علاقه‌مندانش ياد مي‌دهند اين طور به سينما نگاه نكنند.


بله، من الان كه به دانشجوها مي‌گوييم پايان نامه، بيست تا پايان‌نامه بلاتار مي‌آيد، پنج تا كيشلوفسكي مي‌آيد، دو يا سه تا برگمن مي‌آيد، يك‌دانه وودي آلن مي‌آيد! و فقط همين را مي‌بينند يعني نه واقعا فيلم‌هاي هاليوودي را دنبال مي‌كنند، نه چيزي از سينماي ژاپن مي‌دانند، نه فيلم‌هاي امريكا لاتين را دنبال مي‌كنند، نه سينماي جديد انگلستان را دنبال مي‌كنند كه اتفاقا سينماي خيلي مهمي است. هيچ چيز را دنبال نمي‌كنند. حسن كالت ديدن در اين است كه تو ياد مي‌گيري همه‌چيز را ببيني از جمله گودزيلا و اين يك‌جور تعليم و آموزش است. براي اينكه خودت را باز كني تا از هرچيزي لذت ببري. لذت فيلم ديدن در اين نيست كه فيلم‌ها را ببينيم و اخ و پيف (آه و ناله) كنيم. لذت فيلم ديدن در اين است كه حتي در بدترين فيلم‌ها لحظات درخشان پيدا كنيم و بگويي آن قسمتش چقدر خوب بود اين يعني لذت فيلم ديدن.


پس مي‌شود اين طور برداشت كرد كه اين نوع برخورد شما از همين نگاه به سينما مي‌آيد.


من خيلي پركتيكال (عملگرا) هستم، يعني ايده‌آل ندارم و اينكه قرار نيست من به ايده‌آل‌هايم برسم. من از جواني فهميدم هيچ‌كس براي آرزوهاي من پولي پرداخت نخواهد كرد. پس من بايد خودم را با جامعه اطراف وفق بدهم.


وقتي قرار است فيلمي بسازيد مقياس‌تان از حال خودتان مي‌آيد يا شرايط؟


بيشتر اينكه چه چيزي عملي است. چي مي‌شود ساخت؟ خيلي اتفاقي بود كه كارهاي حرفه‌اي سينمايي‌ام با «هفت برده» شروع شد كه يك فيلم تجربي بود. ممكن بود با پوپك و

مش ماشاالله شروع شود. به طور اتفاقي من و سعيد عقيقي آشنا شديم و اين فيلمنامه شكل گرفت. نتيجه‌گيري اخلاقي اين است كه با يك فيلم روي هيچ‌كس قضاوت نكن، يعني وقتي پوپك مي‌بيني نگو خب اين مثل اينكه فقط قرار است فيلم بفروش بسازد و وقتي «خداحافظي » را مي‌بيني فكر نكن كه اين فقط فيلم‌هاي سرد و مونوتون مي‌سازد. به اين فكر كن كه اين آدم هر فيلمش را به عنوان يك فيلم نگاه كند. من اين مسير را رفتم.


ولي اين مسير بالا و پايين بسيار هم دارد.


قبول دارم كه اين مسير

آزمون و خطا دارد يعني يك جاهايي شما موفق مي‌شوي يك جاهايي بد نيستي، يك جاهايي شكست مي‌خوري، در نتيجه تو كارنامه‌ات فيلم بد خواهد آمد. داخل كارنامه من هم هست. من فيلم بد دارم. نترس از اينكه فيلم بد داشته باشي. به خدا جان‌فورد هم فيلم بد دارد. از اين نترسيم. ما آدم هستيم. فيلم مي‌سازيم و مثل هر آدمي خطا مي‌كنيم. فيلم بد هم مي‌سازيم. هر‌جا هم شكست خورديم، زمين مي‌خوريم، دوباره بلند مي‌شويم و براي فيلم بعدي جبرانش كنيم. من سينما را طور ديگري مي‌بينم.


تاكيد شما روي تجربه است، اين ريسك را مي‌كنيد و مي‌رويد به سمت تجربه‌اي كه تا بيش از اين نداشتيد. اين خصوصيت شما در فيلمسازي است همين

اهل خطر بودن در تجربه گرايي.


در هر صورت فيلمسازي قمار است تا قمار نكني فيلمساز نمي‌شوي. بدترين چيز براي من ساختن فيلم‌هايي است كه از ابتدا مي‌دانيم خيلي آبرومند و باوقار، فرهيخته با كلاس و اين طور چيزها از آب درمي‌آيد و خب اين چه لذتي دارد؟ به نظرم كه بالاخره بايد دو تا بوكس بزني و دو تا هم بخوري وگرنه هيجاني وجود ندارد و من از چيزي كه بدم مي‌آيد اين فيلمسازان هميشه باوقار و باكلاس و هميشه حق به جانب است. اين فيلم‌هايي كه هميشه هم هواي منتقد را دارد، هم جامعه را، هم جشنواره خارجي را ... براي من جذابيت ندارد. فكر مي‌كنم كه چقدر كسالت‌آور است.


مي‌خواهم از اين بحث استفاده كنم و از سكانس پاياني فيلم خداحافظي طولاني استنتاج كنم و طرح پرسشي؛ سكانس آخر فيلم وهمي در جريان است با ميزانسن و طراحي نور و صحنه و بازي با آينه، يا حتي شما را رجعت مي‌دهم به فيلم قبلي‌تان

سايه روشن. تصويري از موتمن را نشان مي‌دهد كه ايجاد فضاي وهم آلود را به خوبي مي‌شناسد.


من خودم سايه روشن را خيلي دوست دارم، به نظر خودم بهترين فيلم من است.


به نظر من از بهترين كارهاي شماست و ايجاد رگه‌هاي وهم در آن پرداخت سينمايي درست از آب درآمده... همين هم نشان مي‌دهد كه مي‌دانيد چگونه اين فضا را بسازيد.


من فيلم ترسناك دوست دارم. البته نمي‌خواستيم در فيلم خداحافظي طولاني، ترسناك كار كنيم ولي واقعيت اين است كه تو به محض اينكه توهمي را در آينه نشان بدهي ترس مي‌آيد. مي‌داني، اين حالت ناخواسته است. خودش مي‌آيد.


شما تقريبا ژانرهاي متفاوتي در فيلمسازي را تجربه كرده‌اي، پس كي به سراغ ژانر وحشت مي‌رويد؟


يك‌بار رفتم طرفش، سال ٨٤ يا ٨٥ بود، پروانه ساخت گرفتم براي فيلم آفتاب‌پرست، فيلمنامه‌اش را شادمهر راستين نوشته بود و داستاني بود كه از هفت هزار سال پيش شروع مي‌شد. شروع فيلم حمله آريايي‌ها به ايران بود و به تهران معاصر كشيده مي‌شد و فرقه‌هاي شيطان‌پرست را در تهران معاصر دنبال مي‌كرد. فيلمنامه خيلي خوبي نوشته شده بود. اما نشد، با اينكه در آن دوره آقاي حيدريان مسوول امور سينمايي بودند و فيلمنامه را خيلي دوست داشتند و مي‌خواستند كه حتما كار شود، در بخش فرهنگي فارابي جلوي فيلم را گرفتند.


پس سراغش رفته‌ايد! وقت خوبي است كه اين پرسش مطرح شود كه چرا ما در سينماي‌مان فيلم ترسناك درست و درمان نداريم؟


يك نكته‌اي راجع به فيلم ترسناك بايد بگويم. دليل اينكه ما توي سينماي ايران فيلم ترسناك نساختيم يا اگر ساختيم بد شده، به اين دليل كه از راهش وارد نمي‌شويم. سينماي ترسناك به نظر مي‌رسد كه بيشتر از هر چيزي تحت تاثير آن سه صفحه گنگ، مبهم و غيرقابل فهم و تفسيرناپذير انتهاي عهد جديد انجيل است كه ما به اسم مكاشفه يوحنا مي‌شناسيم. تمام المان‌هاي سينماي ترسناك از مكاشفه يوحنا مي‌آيد. مكاشمه يوحنا مثل ابوكاليپس است، آخر الزمان را توصيف مي‌كند. لحظه‌اي است كه بمب هيروشيما منفجر مي‌شود. درست توي لحظه‌اش است و دنيايي را براي شما تصور مي‌كند كه از آسمانش آتش مي‌بارد و از زمين دارد دود بلند مي‌شود و المان‌هايي كه توي فيلم‌هاي ترسناك مهم هستند، مثل اسكلت، جمجمه، اجنه، عزازيل حلقه، ساعت گرگ و ميش، هفت آسمان، هفت فرشته، اژدهايي كه آتش از دهانش بيرون مي‌آيد، استفراغ سبز، چون در جن‌گير مي‌بينيم، توي مكاشقه يوحنا است كه مي‌گويد وقتي عزازيل به بدن شما وارد مي‌شوند (آنها ايزيزل مي‌گويند) ماده لزج سبزرنگي را استفراغ مي‌كنيد، همه اين عوامل را سينماي ترسناك دارد براي اينكه فيلم ترسناك، عجالتا در كنار كمدي تنها نوع سينماست كه بر پايه غرايز انساني ساخته شده است. غريزه خنديدن، غريزه ترسيدن و اين آن سينمايي است كه به لحاظ اعتقادي، باورهايش در اعتقادات مذهبي است. ما را كمي به ملاحظه‌كار بودن دعوت مي‌كند.


براي همين رفتن به سمت فيلم ترسناك دست و پاگيرتر است؟


آره. اگر جدي به طرف آن برويم خيلي مشكل داريم. يعني اتفاقا ما جايگاهش را داريم، ماها ميتراييزم داريم كه بسيار ترسناك است. فيلم آفتاب‌پرست همين بود. دوگانه‌پرستي با ميتراييزم شروع مي‌شود، چون نيروي شب و نيروي روز است و بي‌دليل نيست كه در قرآن، در داستان سليمان مي‌آيد، خب سليمان عاشق ملكه سبا مي‌شود. يك جايي هست كه به او مي‌گويد كه تو آفتاب‌پرست هستي و بدان كه اين آيين به شيطان مزين شده است [كلامي است كه در قرآن وجود دارد] و ما اين را داريم و استفاده نمي‌كنيم، آن طرف دارند از آن استفاده مي‌كنند.


اگر ما از همين زاويه وارد فيلم‌هاي ترسناك شويم مي‌شود همان چيزهايي كه در سينما اتفاق مي‌افتد مثل كلبه وحشت يا حلقه... چون ما قاعده بازي‌اش را ياد نگرفتيم. اصلا تجربه درستي در اين زمينه نداريم.


آره، چون فيلم آن را مي‌سازيم و آخرش مي‌گوييم همه اينها وهم بود. خب اينجا ضد فيلم است، در فيلم ترسناك ما نمي‌گوييم اينها وهم بوده همه‌چيز در فيلم ترسناك واقعي است. در فيلم «بچه روزمري»، آمدند و واقعا نطفه شيطان را در رحم اين زن قرار دادند و اين زن واقعا بچه شيطان را زاييد؛ اين ترسناك است. چيزي كه ترسناك‌ترش مي‌كند كه اين فرقه آدم‌هاي غريب و عجيب اين‌طوري نيستند، خاله، عمه، عمو و دايي كه دور و بر تو وجود دارند، هستند و اين ترسناك است. ما مي‌رويم فيلم ترسناك مي‌سازيم آخرش مي‌گوييم خواب بود. خب اين ديگر ترسناك نيست. ترسناك يعني واقعا هست.


علت ساخته نشدن ژانر وحشت درست و درمان بر عهده ارشاد است؟


بخشي از آن بله ، توي آفتاب‌پرست آخرش به ما گفته شد ساخته شدن اين فيلم جامعه را به اين نوع فيلم‌ها بيشتر كنجكاو مي‌كند.


پس ما مي‌توانستيم انتظار داشته باشيم كه شايد يك روزي يك فيلم ترسناك از شما ببينيم.


يك كمي من بعيد مي‌بينم. پارسال فيلمنامه يك فيلم ترسناك به من پيشنهاد شد. با تهيه‌كننده كه خيلي هم اصرار داشت آن را بسازيم، خوانديم و پايان آن كلي خنديديم بعد به او گفتم ما خودمان خنديديم چطور انتظار داري مردم بترسند. خب مردم هم مي‌خندند پس بي‌خيال شو و بگذار اين‌كار را نكنيم و بگوييم فيلم ترسناك نساختيم.


پيوندش با واقعيت است كه ترسناك است، كه بيرون از سينماست.


روي فيلم ترسناك خيلي بحث شد چرا؟ به اين دليل كه من اين ژانر را دوست دارم. به نظر من الان زنده‌ترين ژانر فيلم‌هاي هاليوود است و به نظر مي‌آيد كه براي فيلم‌هاي تجربي خيلي راه مي‌دهد و به نظر من آن دسته از فيلم‌هاي ترسناكي كه خوب ساخته مي‌شود، بدجوري به‌يادماندني و لذت‌بخش هستند. به هر حال‌ غريزه‌اي دوست داريم كه بترسيم. يعني از ترسيدن لذت مي‌بريم و دوست داريم. ولي خوب ترسي مانند ترسي كه در فيلم حلقه است البته در نسخه امريكايي‌اش كه من بيشتر دوست دارم.


برگرديم به خداحافظي طولاني. اتمسفر و فضاسازي؛ دو المان مهم در سينمايي است كه شما دوستش داريد.


به نظر من تعريف سينما اين است. يعني اگر ما بخواهيم از سينما تعريفي بكنيم تا آن را از تئاتر، ادبيات و هنرهاي ديگر جدا كند، تعريفي كه خاص سينما باشد اين است كه سينما در اساس دو چيز بيشتر نيست، نور و صدا. وقتي كه نور و صدا تركيب مي‌شود و به شما فضا مي‌دهد سينما در واقع هنري است كه اتمسفر دارد، از اين لحاظ بيشتر به موسيقي و نقاشي نزديك است تا به ادبيات و تئاتر. من هر فيلمي كه مي‌بينم يا فيلمنامه‌اي كه مي‌خوانم ابتدا به خودم مي‌گويم فضايش چيست؟


نور و صدا دو فاكتور ديگر از توجه شما به فيلمسازي است در كارهاي شما نور شخصيت دارد و فكر شده است.در خداحافظي طولاني نور مهم است و نور سوخته و سايه روشني از جنس همين مهم بودن. همين هم اتمسفر فيلم را قديمي كرده است، انگار يك فيلم قديمي مي‌بينيم...


من به خودم گفتم بيايم اين را ويژگي فيلم قرار بدهم، يعني همه‌چيز را كهنه ببينيم آن هم توي دوره كالركالكشن. در بخشي از آن هم به پيشنهاد مرتضي غفوري گفتيم كه يك لايه كهنه روي فيلم داشته باشيم كه طبعا در فيلمبرداري نداشتيم و بعدا بايد اضافه مي‌شد. اما دو تا كار مهمي كه در فيلمبرداري انجام شد، در واقع نور صحنه‌هاي طلعت و ماهرو بود. ماهرو صحنه‌هايش نوراني شروع شد و صحنه‌ به ‌‌‌‌‌صحنه نور صحنه‌هايش خفيف‌تر شد، طوري كه در صحنه اول ما ماهرو را يك عروس خوشگل مي‌بينيم و صحنه به صحنه اين پريده‌رنگ‌تر و كبودتر شد و در ميزانسن هي عقب‌تر رفت، هي پشت‌تر رفت تا آخرين صحنه كه نيست و خانه تاريك تاريك است. طلعت برعكس بود در فضاي كم‌نور و پريده‌رنگ كارخانه آمد. صحنه به صحنه رنگ و نورش بيشتر شد تا صحنه آخر كه عروسي بود. حالا اين خوشگل و عروس است. اين دوتا برايم مهم بود كه در كنتراست هم جلو بروند كه خوشبختانه مرتضي غفوري هم اين صحنه را خوب گرفت. يك تصحيح رنگ بود و يك مسير نوري كه در دو جهت كاملا كنتراست داشتند حركت مي‌كردند.


همين دو المان در كنار ميزانسن‌ها و انتخاب‌ لوكيشن‌ها برخلاف داستان، فضاسازي فيلم را وسترن هم كرده است.


واقعا اين طوري بود. وقتي كه صفحه اول فيلمنامه را خوانده بودم بدون اينكه بدانم باقي داستان چيست، گفتم: اينكه وسترن است! براي اينكه مي‌گفت: يك مردي وارد كارخانه مي‌شود و به محض اينكه وارد كارخانه مي‌شود سرها به طرف او بر‌مي‌گردد و ما مي‌بينيم كه مرد و كارگر‌هايي كه آنجا كار مي‌كنند از ورود اين آدم ناراضي هستند و به اعتراض يكي يكي دستگاه‌هاي ريسندگي خاموش مي‌شود و اين مرد مستقيم پيش رييس كارخانه مي‌رود و ما آنجا متوجه مي‌شويم كه اين مرد يك گذشته‌اي دارد كه جامعه اطرافش اين گذشته‌اش را نمي‌پسندند. يك شهر، توفان، گردو خاك، يك سوار توي غبار مي‌آيد، مردي كه معمولا اسمي هم ندارد و نخستين كسي كه اين سوار را مي‌بيند معمولا متصدي كافه است و بعد متصدي اصطبل و بعد تنها يك زن است و هيچ كدام از آنها اين مرد را دوست ندارند. مي‌بينيم ناراضي هستند، سر برمي‌گردانند و اين مرد مستقيم به دفتر كلانتر مي‌رود خوب اين فيلم وسترن است. تم تضاد فرد با جمعيت، اينكه مي‌گويم وسترن خيلي هم جدي نگيريمش، دوئل نداريم، كابوي نداريم (مي‌خندد). در نتيجه به مرتضي غفوري گفتم: مرتضي يك كمي وسترن فكر كن. در نتيجه لانگ‌شات زياد داريم.


چه چيز اين فيلمنامه جذب‌تان كرد كه بسازيدش؟


من دوست دارم يك گرافيك براي به تصوير كشيدن عشق پيدا كنم، در شب‌هاي روشن هم اين كار را به نوعي كردم. اينجا توي «خداحافظي طولاني» اين امكان براي من به وجود آمد كه گرافيك عشقي بسازم. يعني دوتا آدم داريم كه با يك فاصله‌اي از هم، شانه‌به‌شانه اما با فاصله مي‌ايستند بعد مرد سعي مي‌كند به طرف دختر برود و بهش علاقه‌مند شده، به آن كفش سفيدش علاقه‌مند شده، از آن كفش سفيد خاطره دارد، ولي وانت باباي دختر مي آيد و مرد به سرجايش برمي‌گردد. اما روز بعد وانت مرد را سوار مي‌كند و حالا مرد و دختر توي يك زاويه نود درجه با هم قرار مي‌گيرند، يك شكستي بين آنها هست، اما نزديك‌تر شده‌اند. روز بعد اينها شانه به شانه هم توي يك ماشين مي‌نشينند و با هم حرف مي‌زنند و يك فالوده با هم مي‌خورند و روي دوتا ميز مي‌نشينند اما شانه به شانه و چشم تو چشم. دفعه ديگر در واگني خالي در راه آهن نزديك هم، چشم تو چشم هم، رازهاي‌شان را مي‌گويند و دختر مي‌گويد اگر مي‌خواهي بيا خواستگاري، من چيزي نمي‌خواهم. همين گرافيك، بازي با آن كفش سفيد يك‌بار اينسرت ماهرو و يك بار طلعت را در فيلم داريم. اين نزديك شدن تدريجي را نشان مي‌دهد، اينها به نظر من مهم‌ترين لحظه‌هاي اين فيلم هستند.


مي‌دانم شما از اينكه از سينما و مفهوم سينمايي نقد دور شويد و به مفهوم انتزاعي فيلم برسيد، زياد خوش‌تان نمي‌آيد اما مي‌خواهم يك نكته را مطرح كنم در مورد اين فيلم؛ ما دوره‌اي را درسينماي‌مان سپري مي‌كنيم كه روايت طبقه متوسط به خاطر مورد اقبال گرفتن آقاي فرهادي چه در داخل ايران، چه بيرون از ايران باب شده است. با اين متر مي‌توان گفت كه فيلم شما يك ضد جريان است.


بله، انگار از دهه ٦٠ جامانده و اكران نشده و حالا به اكران رسيده.


وراي بحث‌هاي سينمايي و روايي، «خداحافظي طولاني» فيلمي است كه ما به جرات مي‌توانيم بگوييم يك فيلم

ضد جريان طبقه متوسط است چه از نظر سياسي، چه اجتماعي و چه سينمايي. فيلم طبقه كارگر و جامعه كارگري را ته خط و در كنار ريل روايت مي‌كند اما درگير مناسبات كارگري نمي‌شود، عشق را بهانه اصلي مي‌داند اما مناسبات كارگري و جامعه كارگري را در پس زمينه‌اش روايت مي‌كند.


اين را قبول دارم كه فيلم يك

ضد‌جريان است، چون مد روز نيست، فيلم دخترها و پسرهاي جوان نيست، فيلم طبقه متوسط نيست، فيلم بحران‌هاي طبقه متوسط نيست. اگرچه واقعيت اين است كه من جزو نخستين كساني بودم كه براي طبقه متوسط فيلم ساختم. شب‌هاي روشن و هفت پرده؛ آن موقع كسي نمي‌رفت. يعني آن زمان كه هيچ‌كس روي طبقه متوسط كار نمي‌كرد، من فيلم طبقه متوسط ساختم.


اين انتخاب درباره فيلم «خداحافظي طولاني» خودخواسته بوده حالا يا بر اساس ابتداي صحبت‌تان، از روي همان مناسباتي است كه پيش آمده؟


من تمام اين ١٠، ١٥ سال منتظر بودم كه يك فيلم كارگري بسازم. يكي از چيزهايي كه من هميشه در سينما دوست داشتم اين بوده كه آدم‌ها را در حين كار كردن ببينم و فيلم‌هايي كه آدم‌ها را در حين كار كردن نشان مي‌دهند هميشه براي من عزيز بودند. به نظر من هميشه كار با ماشين، با دستگاه يك هويت است و اين را در فيلم‌ها دوست داشتم. ولي توي ايران هيچ‌كس اين طور نمي‌بيند و نمي‌نويسد. شما در ايران چند تا فيلم كارگري يادت مي‌آيد؟ يكدانه توپولي مرحوم ميرلوحي بود كه تازه اينقدر فيلم در آن دوره اروتيسم عجيب‌غريبي داشت كه همه‌چيز در آن گم شد چه رسد به كارگري بودنش و يكي هم فيلم شورش بازهم از آن مرحوم. اينا تنها مواردي است كه من يادم مي‌آيد. البته خانم بني‌اعتماد در فيلم روسري آبي درباره كارگران فصلي كشاورزي كار كرد ولي شما تصوير كارخانه را ديگر كجا سراغ داريد؟ يا شهيد ثالث و «در غربت» با بازي پرويز صياد. ديگر اصلا تصوير كارخانه نداريم. من ١٥ سال منتظر اين بودم يك فيلمنامه بدهند و بگويند كاراكتر تو يك كارگر است. جامعه ما فقط بالاي چهارراه پارك‌وي نيست. اين خيلي اتفاقي بود. من هيچ‌وقت فكر نمي‌كردم چنين فيلمي بسازم.


مقصود كشف همين دغدغه بود.


بله، آن دغدغه هست و باز هم خواهد بود، يعني بلافاصله اگر باز به من فيلمنامه‌اي با كاراكتر كارگري پيشنهاد شود اگر فيلمنامه‌اي حد متوسط داشته باشد من به سمت فيلمنامه مي‌روم.



برش - ١


مسير فيلمسازي آزمون و خطا دارد يعني يك جاهايي شما موفق مي‌شوي يك جاهايي بد نيستي، يك جاهايي شكست مي‌خوري، در نتيجه تو كارنامه‌ات فيلم بد خواهد آمد. داخل كارنامه من هم هست. من فيلم بد دارم. نترس از اينكه فيلم بد داشته باشي. به خدا جان‌فورد هم فيلم بد دارد. از اين نترسيم. ما آدم هستيم. فيلم مي‌سازيم و مثل هر آدمي خطا مي‌كنيم. فيلم بد هم مي‌سازيم. هر‌جا هم شكست خورديم، زمين مي‌خوريم، دوباره بلند مي‌شويم و براي فيلم بعدي جبرانش مي‌كنيم. من سينما را طور ديگري مي‌بينم.



برش- ٢


من تمام اين ١٠، ١٥ سال منتظر بودم كه يك فيلم كارگري بسازم. يكي از چيزهايي كه من هميشه در سينما دوست داشتم اين بوده كه آدم‌ها را در حين كار كردن ببينم و فيلم‌هايي كه آدم‌ها را در حين كار كردن نشان مي‌دهند هميشه براي من عزيز بودند. به نظر من هميشه كار با ماشين، با دستگاه يك هويت است و اين را در فيلم‌ها دوست داشتم. من ١٥ سال منتظر اين بودم يك فيلمنامه بدهند و بگويند كاراكتر تو يك كارگر است. جامعه ما فقط بالاي چهارراه پارك‌وي نيست. اين خيلي اتفاقي بود. من هيچ‌وقت فكر نمي‌كردم چنين فيلمي بسازم.


انتقاد ثريا قاسمي از ارتباط‌هاي موبايلي


اعتماد: ثريا قاسمي درباره ميزان مخالفت خود با شبكه‌هاي اجتماعي و به‌طور كلي تكنولوژي‌هاي جديد مي‌گويد: من با تكنولوژي‌هاي جديد اصلا ارتباط ندارم، زيرا اين همه گستردگي را نمي‌پسندم. من موبايل را هم بيش از كاركرد برقراري تماسش دوست ندارم.


اين بازيگر معتقد است: اين تكنولوژي‌ها براي ما كه مسن هستيم به هيچ وجه قابل درك نيست. اصلا خوشايند نيست كه ارتباطات محدود به لمس صفحه‌هاي گوشي شده است؛ در صورتي كه آدم دلش مي‌خواهد وقتي با كسي حرف مي‌زند صدايش را بشنود و عكس‌العمل طرف مقابلش را ببيند.


ثريا قاسمي ادامه داد: گاه در ارتباطي كه محدود به صفحه‌هاي گوشي است، آدم اصلا نمي‌تواند بفهمد طرف مقابلش چه حسي دارد، عصباني است يا خوشحال. وي تصريح كرد: من تكنولوژي و به دنبال آن حاشيه‌هاي كاري‌ام را دوست ندارم. اصلا دوست ندارم از اين و آن خبر بگيرم و همچنين دوست ندارم ديگران از من خبر بگيرند!


او درباره نظارت بر شبكه‌هاي اجتماعي هم بيان كرد: من اصلا مخالفم آدم سرش را در خانه همسايه كند! هر كسي زندگي خصوصي خودش را دارد و خود مي‌داند چطور بايد زندگي كند. من اصلا اين دخالت‌ها و اتفاقات كه گهگاه مي‌شنوم را نمي‌فهمم. سرك كشيدن در كار مردم به هيچ‌وجه خوب نيست.


نمایشگاه اسناد و احکام دولت‌های ایران از مشروطه تاکنون

ایران: به مناسبت فرارسیدن هفته دولت، منتخبی از اسناد، فرامین و احکام دولت‌های ایران از مشروطه تاکنون، از دوم تا دهم شهریور ماه در کتابخانه ملی به نمایش در می‌آید. امین عارف نیا مدیرکل حوزه ریاست و روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران اظهار داشت:«‌در این نمایشگاه همچنین منتخب اسناد و تصاویر دولت‌های جمهوری اسلامی ایران شامل احکام تحلیف و تنفیذ و تعدادی از تصاویر روسای جمهور به نمایش در خواهد آمد.» به گفته وی، تالیفات روسای جمهوری اسلامی ایران و همچنین اعضای دولت تدبیر و امید در بخش دیگری از این نمایشگاه در معرض دید قرار خواهد گرفت.

اعلام فراخوان پنجمین جایزه کتاب سال سینمای ایران



ایران: پنجمین دوره جایزه کتاب سال سینمای ایران با ریاست اکبر نبوی آغاز به کار کرد. هدف از برگزاری این آیین ارج نهادن به تلاش‌های شوق آفرین و پیش‌برنده نویسندگان و مترجمان حوزه فرهنگ مکتوب سینمای ایران که سهمی شایسته در رشد و ارتقای سینمای کشور دارند و نیز برای کمک به جریان‌سازی در زمینه تألیف، ترجمه و نشر ادبیات مکتوب سینمایی است.

   

«رضا برجی» در بیمارستان


رضا برجی مستندساز و عکاس به دلیل عوارض جانبازی در بیمارستان بستری شد.ایران:

در تسلیت استاد استادان


جام جم: استاد فقید عبدالحسین حائری در سال 1354، به خاطر عشق و علاقه و کاردانی که از خود نشان داد، ریاست کتابخانه مجلس را به‌عهده گرفت که تا سال 1374 به مدت 20 سال بلاانقطاع ادامه داشت. استاد حائری تنها مدیر ارشد مجلس شورا بود که هم پیش از انقلاب و هم پس از آن بر مسئولیت خود باقی ماند.


دوران انقلاب از حساس‌ترین برهه‌های کاری استاد حائری بود؛ از سویی ماه‌های منجر به پیروزی انقلاب همزمان با درگیری‌های خیابانی بود و امنیت فیزیکی کتابخانه مجلس با آن ذخایر ارزشمند در معرض خطر قرار داشت و از سوی دیگر در ماه‌های پس از پیروزی انقلاب شور و هیجان غالب بر انقلابیون می‌توانست در تصمیمات جدیدی که درباره جایگاه حقوقی کتابخانه مجلس و منابع آن گرفته می‌شود، موثر و مخاطره‌آمیز باشد؛ خوشبختانه درایت استاد حائری و ارتباط نزدیکی که با برخی سران انقلاب همچون شهید مطهری و همین طور شخص حضرت امام خمینی(ره) داشتند، باعث شد بتوانند آن شرایط دشوار را مدیریت کنند و این کتابخانه غنی را از خطر آسیب‌های احتمالی و متلاشی شدن نجات دهند و این‌گونه کتابخانه مجلس به عنوان قدیمی‌ترین کتابخانه رسمی کشور نخستین کتابخانه‌‌ای بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی گشایش یافت.


نکته مهم دیگر در اداره کتابخانه مجلس توسط استاد حائری آن بود که تا پیش از پیروزی انقلاب کتابخانه مجلس صرفا مورد استفاده نمایندگان مجلس و برخی سران و بزرگان و خواص از علما بود و امکان دسترسی به منابع برای همه پژوهشگران فراهم نبود. ایشان که از سویی می‌دیدند با جابه‌جایی محل تشکیل مجلس شورا این کتابخانه از دسترس نمایندگان دورمانده و از سوی دیگر منابع موجود در این کتابخانه مشتاقان فراوانی دارد، با تغییر قانون استفاده از این کتابخانه، زمینه حضور و استفاده عموم پژوهشگران را فراهم کردند و به تعبیر خودشان پس از پیروزی انقلاب درِ کتابخانه مجلس روی همه مردم باز شد.


از نقاط برجسته عملکرد استاد پس از پیروزی انقلاب، نقش ایشان در جلوگیری از انحلال کتابخانه مجلس سنای سابق است که در آن شرایط بشدت بیم پراکندگی منابع آن می‌رفت. استاد حائری در سال 1368 عضو هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور شدند و به این ترتیب تا مدتی اثر مثبت نظرات کارشناسی ایشان شامل حال همه کتابخانه‌های عمومی کشور شد.


این استاد گرانقدر که در حوزه اسناد و نسخه‌های خطی از چهره‌های ماندگار ایران‌زمین به حساب می‌آید، با نظریه «بازنویسی تاریخ علم بر اساس بازنویسی فهرست‌های‌ نسخه‌های خطی» جایگاه ویژه و شناخته‌شده‌ای در میان اهل پژوهش دارد. ایشان هرگز در انجام فهرست‌نگاری نسخ خطی کیفیت را فدای کمیت نکرد و تا ممکن بوده در بازنمایی ابعاد کتاب‌شناختی و نسخه‌شناختی آثار مورد بررسی کنکاشی عالمانه به‌خرج داده، تا آنجا که بسیاری از مدخل‌های فهرست‌های تنظیمی از سوی ایشان حکم یک مقاله تمام‌عیار علمی را دارد. استاد حائری به عنوان یکی از پرسابقه‏ترین کارکنان و مدیران کتابخانه مجلس بیشترین دوره فعالیت و عمده عمر پربرکت خود را (از1330تا 1387 به صورت حضوری و پس از آن به شکل غیرحضوری) در خدمت به اهداف کتابخانه مجلس گذرانده و در ایام بازنشستگی و استراحت در منزل نیز تا واپسین روزهای حیات پاسخگوی سوالات پژوهشگران بودند. با وجود مخالفت استاد طی سالیان گذشته چندبار از ایشان تجلیل به عمل‌آمد. نخست در آیین بزرگداشت حامیان نسخه‌های خطی در سال 1380 که از سوی کتابخانه مجلس برگزار شد، سپس در سال 1382 در سومین دوره از همایش چهره‌های ماندگار از ایشان تجلیل شد. موسسه خانه کتاب هم در تاریخ ششم تیر 1391 مراسمی را برای تجلیل از این استاد فرزانه ترتیب داده بود. روحش شاد، و راهش پررهرو باد.

آیین‌های ایرانی روی صحنه نمایش

جام جم: نمایش‌های آیینی و سنتی به عنوان بخشی از هویت فرهنگ ایرانی نزدیک به دو دهه است که در قالب یک جشنواره با همین نام برگزار می‌شود و آیین‌ها و سنت‌های نمایشی کشورمان را که آمیخته با غم‌ها و شادی‌هایی برآمده از بطن زندگی است در قالب نمایش‌های مختلف روی صحنه می‌برد. این جشنواره که اکنون به هفدهمین دوره از برگزاری خود رسیده، روز گذشته فعالیت خود را در تهران و چند شهر دیگر به صورت رسمی آغاز کرد تا با اجرای 48 نمایش در بخش‌های صحنه‌ای، 37 برنامه در بخش‌های خیابانی و کودک و نوجوان و حضور 30 سخنران در بخش همایش در آخرین ماه تابستان لحظات متفاوتی را برایمان رقم بزند.


به گزارش جام‌جم، جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی در حالی روز گذشته فعالیت خود را آغاز کرد که در این دوره شاهد اتفاقات خوبی هستیم، جوانان بخش صحنه‌ای جشنواره را به دست گرفته و آیین‌های استان‌های مختلف کشورمان را در قالب نمایش‌هایی روی صحنه می‌برند.


بخش سمینار تا عصر سه‌شنبه سوم شهریور ادامه پیدا می‌کند و بخش‌های صحنه‌ای، خیابانی و کودک و نوجوان این جشنواره از چهارم تا دهم شهریور برپا خواهد بود. بخش صحنه‌ای جشنواره در سالن‌های مجموعه تئاترشهر، تماشاخانه سنگلج، تالار هنر، خانه نمایش، تالار حافظ و تالار محراب خواهد بود و برنامه‌های بخش کودک و نوجوان و خیابانی هم در محوطه تئاترشهر و برج میلاد برگزار خواهد شد.


نخستین بخش این جشنواره، بخش سمینار است که از روز گذشته فعالیت خود را آغاز کرده است. به گفته حمیدرضا اردلان که مسئولیت دبیری این بخش را به‌عهده دارد، ده پژوهشگر از کشورهای هندوستان، بلژیک، لهستان، اندونزی، اتریش و فنلاند به ایران آمده‌اند و کشور لهستان و اتریش کارگاه آموزشی را هم در تهران برگزار خواهند کرد.


او سخنانش را با جملاتی درباره اهمیت این جشنواره به پایان رسانده و اظهار کرد: جامعه‌ای که آیین ندارد، معرفت و حیات اجتماعی هم ندارد. به این معنی که اگر این آیین‌ها نباشند، ما نمی‌توانیم اندوه و خوشحالی‌هایمان را با هم تقسیم کنیم. پس اگر کشوری آیین‌مدار نباشد، هویت اجتماعی خودش را از دست خواهد داد.


صحنه در دست جوان‌ها


جذاب‌ترین بخش جشنواره‌های تئاتری طبیعتا اجراهای صحنه‌ای است که مخاطبان بسیاری را به خود جلب می‌کند. خبر خوش مسئولان هفدهمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی هم به همین بخش مربوط می‌شود محمدحسین ناصربخت، قائم‌مقام دبیر جشنواره، جشنواره این دوره را جوان ارزیابی کرده و در این باره گفت: امسال در بخش صحنه‌ای، جشنواره بسیار جوانی را داریم و بسیار خوشحالیم از این که نسل جوان به سمت بازسازی آیین‌های نمایشی نقاط مختلف کشور رفته و آنها را زنده می‌کند.


او افزود: در این دوره 1070 هنرمند در بخش‌های مختلف مشارکت دارند، در این دوره گامی را برداشته‌ایم که همیشه جزو آرزوهایمان بوده است؛ ما آرزو داشتیم جشنواره ملی شود و سراسر ایران درگیر آن شود که خوشبختانه امسال در این راه قدم‌هایی برداشته‌ایم. بر همین اساس، قرار است در کاشان نیز جشنواره برگزار شود و برنامه‌ریزی‌ها به شکلی انجام شد تا بخشی از کارگاه‌ها و سمینارهای بخش بین‌الملل را نیز در منطقه اروند داشته باشیم.همچنین برخی از نمایش‌ها بعد از جشنواره در آبادان و خرمشهر اجرا خواهند شد. ناصر بخت یادآور شد: در این دوره شش عنوان کتاب چاپ کرده‌ایم و در کنار آنها اسنادی ارائه می‌شود که برای اولین بار است در تاریخ نمایش‌های ایرانی به چاپ می‌رسد.


او در پایان سخنانش گفت: این جشنواره تنها جایی است که نمایش آیینی می‌تواند در آن نفس بکشد، در واقع این جشنواره جای بنیاد، پژوهشکده و محل اجرای مستمر آثار نمایشی را پر می‌کند. امیدوارم دیگر نهادهای مربوط هم احساس مسئولیت بیشتری در قبال حفظ این نمایش‌ها داشته و ما را در این امر یاری کنند.


مراقب تئاتر ایرانی باشیم



جام جم: جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی نقش بسیار مهمی در نمایش‌های ایرانی دارد، تا جایی که می‌توان گفت فقط در این جشنواره است که می‌توان نشانه‌هایی از تئاتر ایرانی را شاهد بود، اما متاسفانه با وجود اهمیت زیادی که این جشنواره دارد، کارکرد و تاثیرش چندان وارد بطن و متن جامعه نشده است. شاید بتوان دلیل این موضوع را در مستمر نبودن فعالیت‌های این گونه نمایشی دانست.


تئاتر آیینی و سنتی نیاز به پیوستگی فعالیت دارد، اگر این پیوستگی را از آن بگیریم و به دلیل به روز نبودن و کهنگی که در گذر زمان داشته آن را کنار بگذاریم، در آینده تئاتر کشورمان هیچ نشانه و رنگ و بویی از ایرانی‌ بودن در کارها نخواهیم داشت. ما باید از تئاتر سنتی در تولید آثار مدرن هم بهره‌برداری کنیم و هرگز آن را به فراموشی نسپاریم.

رمز موفقیت جشنواره نام مبارک ثامن الحجج (ع)است

جام جم: هرساله به مناسبت میلاد خجسته امام رضا(ع) جشنواره‌ای به مدت ده روز از اول ذی‌القعده، روز میلاد کریمه اهل بیت، حضرت معصومه(س) در کشور برپا می‌شود که تا 11 ذی‌القعده روز میلاد ثامن‌الحجج(ع) ادامه دارد. بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) متولی برگزاری این جشنواره است. این روزها شاهد برپایی سیزدهمین دوره این جشنواره هستیم. با سیدجواد جعفری، مدیرعامل بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) و دبیر این جشنواره گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.


جشنواره امام رضا(ع) شاید بزرگ‌ترین جشنواره فرهنگی هنری کشور باشد. پس از 12 دوره از برگزاری این جشنواره، چه تمهیداتی اندیشیدید تا جشنواره از نظر موضوعی دچار تکرار نشود؟


در باورها و اعتقادات مردم نسبت به ساحت مقدس علی‌بن موسی‌الرضا(ع) عشق و ارادتی وجود دارد که نمی‌گذارد برنامه‌های جشنواره دچار کهنگی شود و جشنواره هر سال نسبت به سال قبل چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی توسعه پیدا می‌کند. در بخش ملی جشنواره امسال، آثار ارسال‌ شده در بعضی شاخه‌ها نسبت به سال گذشته تا 70 درصد رشد داشته است؛ یعنی جشنواره پویا و بانشاط است و با حمایتی که جامعه هنری و فرهنگی و مسئولان کشور از آن دارند، روزبه‌روز ارتقا پیدا کرده است.


همچنین مهندسی اجرایی در عرصه برنامه‌های جشنواره در این روند بی‌تاثیر نبوده است. ما شاهدیم بیش از 360 نهاد، سازمان، دستگاه اجرایی، تشکلات مردمی و موسسه‌های خصوصی در این زمینه مشارکت دارند و حول محور فرهنگ رضوی به ارائه برنامه می‌پردازند.


دیگر آن که این جشنواره از آنجا که در ایام مبارک ولادت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) برگزار می‌شود، سبب شده که برپایی دهه کرامت در کشور و خارج از کشور موفق باشد. رمز موفقیت این جشنواره نام مبارک امام رضا(ع) است که با جشنواره پیوند خورده و این امر شرایط مناسبی را برای یک حرکت گسترده فرهنگی و معنوی به وجود آورده است.


جشنواره امسال شامل چه بخش‌هایی است و نهادهای مردمی تا چه اندازه در برگزاری این جشنواره نقش دارند؟


سیزدهمین جشنواره امام رضا(ع) در سه حوزه برپا می‌شود. بخشی از برنامه‌ها تخصصی است که بیش از 43 درصد برنامه‌های جشنواره را شامل می‌شود. این برنامه‌ها در استان‌های مختلف در حال برگزاری است، ولی فراخوان برنامه‌ها به صورت ملی اعلام شده است.بخش دوم جشنواره به برنامه‌های مردمی اختصاص دارد که شامل ساماندهی جشن‌های خودجوش مردمی و کاروان‌های نمادینی می‌شود که در مسیر ولایت توسط اقشار مختلف مردم به مناسبت یادبود روز ورود ثامن‌الحجج(ع) به مسیر ولایت حرکت می‌کنند. بیش از 55 درصد برنامه‌های جشنواره به برنامه‌های مردمی اختصاص دارد. همچنین برنامه‌هایی برای مخاطبان خارج از کشور پیش‌بینی شده که در قالب همایش‌های علمی، نشست‌های فرهنگی، جشنواره‌های هنری و همچنین نمایشگاه‌های آثار فرهنگی در حال اجراست که بیش از 30 درصد برنامه‌ها را شامل می‌شود. 78 کشور میزبانی این بخش جشنواره را به‌عهده دارند.


برای این که برنامه‌های جشنواره در استان‌ها متنوع باشد، چه راهی پیش گرفتید؟


برای این که برنامه‌ها از نظر محتوایی آسیب نبینند و در جشنواره سیزدهم به خلاقیت و نوآوری دست پیدا کنیم، برای هر یک از برنامه‌های موضوعی 31 استان کشور، 31 اتاق فکر تشکیل شد که شخصیت‌های هنری، علمی، فرهنگی حوزه و دانشگاه در آن حضور دارند. آنها برنامه‌ها را رصد می‌کنند تا از نظر محتوایی در سطح جامعه تاثیرگذار باشند. همچنین ساز و کاری را فراهم کرده‌ایم که در پایان جشنواره بهترین برنامه‌ها شناسایی و از برگزارکنندگان تجلیل شود.

اسمش عشق‌ نیست

جام جم:                           انتشار اثر هنرمندان عرصه موسیقی پس از مرگشان از جمله اتفاقاتی است که همیشه حاشیه و داستان‌های فراوانی با خود داشته است. از یک سو راه‌ها برای نقد اثر تقریبا بسته است و بسیاری از هواداران هنرمند معتقدند نباید به نقد اثر هنرمند درگذشته پرداخت و از دیگر سو سکوت درباره کیفیت اثر منتشر شده هم به نوعی نادیده گرفتن آن است.


هفته گذشته آلبوم زنده‌یاد مرتضی پاشایی با نام «اسمش عشقه» منتشر شد. هنرمند جوانی که سال گذشته پس از مدتی مبارزه با بیماری سرطان درگذشت.


بیماری، مرگ و دیگر اتفاقات مربوط به این خواننده همه حواشی زیادی را ایجاد کرد. ماجرای انتشار آلبوم و اختلاف نظر بین تهیه‌کننده قبلی آلبوم و خانواده پاشایی هم تنش‌های فراوانی داشت که هنوز هم ادامه دارد. فارغ از همه حاشیه ها، آخرین آلبوم این هنرمند روانه بازار موسیقی کشور شده است. آلبومی که البته ساعاتی پس از توزیع روی برخی سایت‌ها هم قرار گرفت تا دانلود غیرقانونی هم مثل همیشه یک پای ماجرا باشد.


شنیدن آلبوم برایم تجربه دلچسبی نیست، صدا در موسیقی گم است. صدای خواننده در برخی قسمت‌ها واضح نیست. آن قدر کیفیت صدا بد است که با خودم می‌گویم اگر او زنده بود، احتمال این که آلبوم را منتشر کند کم بود و احتمال انتشار برخی قطعات از جمله قطعه اول آلبوم خیلی هم کمتر !


پس از دوباره گوش دادن آلبوم سوال ابتدای گزارش در ذهنم پررنگ‌تر و کامل‌تر شد؛ این که واقعا چه نیازی بوده آلبوم با چنین کیفیتی منتشر شود؟ این موضوع را با کارشناسان موسیقی مطرح کردیم تا نظرشان را درباره انتشار اثر هنرمند پس از مرگ و بخصوص درباره انتشار آلبوم پاشایی بپرسیم.


مسیری که پاشایی طی کرد


وقتی موضوع را با رضا مهدوی کارشناس موسیقی مطرح می‌کنم می‌گوید: با موضوع بسیار خاصی روبه رو هستیم. و کمی مکث می‌کند... از او می‌پرسم از چه نظر خاص؟ پاسخ می‌دهد: مرتضی پاشایی خواننده‌ای بود که پس از مرگش بسیار مورد توجه قرار گرفت و در زمان حیاتش با این حجم توجه روبه‌رو نبود.


آثارش چند سال مجوز نمی‌گرفت تا این‌که به دلیل دوستی‌اش با یک مجری تلویزیونی جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد، مردم صدایش را شنیدند و افراد زیادی هم منتقدش بودند. بعد یک اتفاق خاص پزشکی - که برای خیلی از مردم دنیا می‌افتد - برایش رخ داد و شرایط او را ویژه و متمایز کرد تا جایی که یک ترانه خاص او اکنون زنگ موبایل بسیاری از کسانی است که شاید پیش از این صدایش را خیلی هم دوست نداشتند. خلاصه آن‌که چند موضوع دست به دست هم می‌دهد و این جوان جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند. حتما خدا نظر خاصی به او داشته که ناگهان چنین جایگاهی پیدا کرده و تشییع جنازه باشکوهی برایش برگزار می‌شود و طی مدت کوتاهی عنوان آقای خاص را که تنها به محسن چاوشی اطلاق می‌شده، به خود اختصاص می‌دهد.


همه چیز در سایه پول!


وقتی پاشایی برای انتشار آلبوم‌ها و برگزاری کنسرت هایش موفق به اخذ مجوز می‌شود، همه شرکت‌ها دوست دارند با او فعالیت داشته باشند؛ چرا که می‌دانند سودشان از پیش تضمین شده است و توجه‌ها تا حدی به سمت این هنرمند جوان جلب شده که بتواند برایشان شرایط مادی مطلوبی را ایجاد کند. مهدوی در این باره توضیح می‌دهد: به دلیل شرایط خاص مرتضی پاشایی وقتی کارهایش مجاز می‌شود، شرکت‌های موسیقی برایش سر و دست می‌شکنند و به خاطر سود اقتصادی درصدد انتشار کارهایش هستند. حالا هم شاهد انتشار آلبومی به عنوان آلبوم منتشر نشده این هنرمند هستیم که به نظرم بهتر بود چند سال برای انتشار آن صبر می‌کردند. اما حالا با این همه تبلیغات و آب و تاب، شرکتی که آلبوم را منتشر کرده سود می‌برد و پای اسپانسر یا شرکتی در میان است که می‌خواهد با نام ایشان مطرح یا مطرح‌تر شود.


او توضیح می‌دهد: البته این کار از نظر اقتصادی و نگاه تجاری کاملا درست است، اما به چه قیمتی و چرا باید چنین کاری انجام شود؟ متاسفانه جامعه ما کاملا اقتصادی شده، ما یک کشور اسلامی با شعارهای اسلامی هستیم اما رفتارهایمان بیشتر شبیه کشورهای سرمایه‌داری شده است. ارکسترهای ما همه نیازمند سرمایه‌داران هستند و کنسرت موسیقی تبدیل به یک جایگاه لوکس شد. فقط پولدارها می‌توانند در آن حضور پیدا کنند. سالن‌ها به کسانی داده می‌شود که پول دارند و دیگر جایگاه هنری مطرح نیست. طبیعتا شرکت‌ها هم متاثر از سیاستگذاری دولت هستند و وقتی می‌بینند حرف اول را پول می‌زند دنبال چهره‌هایی می‌روند که برایشان سود اقتصادی بیاورد.


«اسمش عشقه»؛ مثل صدها موسیقی پاپ


«هیچ نگویید. او دستش از دنیا کوتاه است و نباید درباره کارش قضاوتی کرد!» این جمله‌ای است که این روزها در فضای مجازی هواداران زنده یاد مرتضی پاشایی، آن را به شکل‌های گوناگون می‌نویسند و از همه می‌خواهند درباره کیفیت این آلبوم تازه منتشر شده او انتقادی مطرح نشود. اما آیا می‌توان این آلبوم را بر خلاف نظر هواداران این خواننده نقد کرد؟ مهدوی در این باره می‌گوید: کار آقای پاشایی باید در یک فضای منطقی نقد علمی و هنری شود.


او ادامه می‌دهد: آقای استاد دانشگاهی ماجراهای اتفاق افتاده در جامعه برای این هنرمند را نقد کرد، اما چون لحنش تند و رفتارش مناسب نبود بازتاب عجیب و غریبی پیدا کرد و همه چیز علیه خودش شد. من معتقدم اگر در یک فضای سالم و منطقی نقد کنیم، می‌بینیم یک کار معمولی است که در کنار صدها کار معمولی موسیقی پاپ می‌آید و مثل کف روی آب می‌ماند و می‌رود و ماندگار نمی‌شود. این که بیاییم از حواشی یک هنرمند استفاده کرده و کاری را ارائه کنیم قطعا سود اقتصادی خواهد داشت اما نمی‌تواند اثر ماندگاری شود. البته می‌خواهند برادر مرتضی پاشایی را هم خواننده کنند! دیگر این موضوعات را همه می‌دانند و نیازی به توضیح بیشتر نیست.


مهدوی در پایان سخنانش اظهار می‌کند: این قصه می‌تواند ادامه پیدا کند، رمان پاشایی، عروسک پاشایی و هر روز محصول جدیدی با نام پاشایی به بازار بیاید و اینها همه سوء‌استفاده کسانی است که فقط دنبال پول هستند.


پس از صحبت با این کارشناس موسیقی طی جستجویی ساده در فضای مجازی متوجه انتشار قریب‌الوقوع رمان پاشایی و مستند پاشایی هم می‌شوم، خدا به خیر کند...


قضاوت دشوار درباره اثری ضعیف


با کارشناس دیگری هم در این باره صحبت می‌کنم. کسی که آلبوم «اسمش عشقه» را شنیده و آن را ضعیف ترین کار این خواننده فقید می‌داند. دکتر پیروز ارجمند، مدیر سابق دفتر موسیقی درباره این موضوع می‌گوید: اگر موضوع را به صورت مصداقی بررسی کنیم، راحت‌تر می‌توانیم به نتیجه برسیم. گاهی اوقات آثار به جا مانده از هنرمند در قالب یک اثر نوشته و اجرا شده است؛ مانند آثار هنرمندان کلاسیک که در قالب پارتیتور باقی مانده است. در این دسته از آثار، آهنگساز عمده توانایی و احساس خودش را بروز می‌دهد. بنابراین اجرای دوباره این دسته از آثار مانعی ندارد، مانند کتابی که یک نویسنده آن را منتشر کرده و بارها پس از مرگش نقد و تجدید چاپ می‌شود.


او ادامه می‌دهد: اما درباره کارهایی مثل آثار آقای پاشایی که صوتی است شرایط به گونه دیگری است. ایشان در زمان حیاتش این کار را خوانده ولی میکس نهایی نشده بود، یعنی کار در نهایت از نظر ایشان تائیدیه نهایی نداشته است. در چنین شرایطی آهنگساز می‌تواند نسبت به کار اظهار نظر کند، اما از آنجا که آهنگسازی اغلب قطعات را هم خود آقای پاشایی به عهده داشته مشکل دوچندان می‌شود. چون هم آهنگساز و هم خواننده خودشان بودند، نمی‌توانیم مطمئن شویم این اثر نهایی است یا نیست؟


قیمت‌گذاری نامتعارف، شکست اقتصادی


ارجمند بیان می‌کند: به هر حال این یک بخش از میراثی است که از ایشان به جا مانده و خانواده، دوستان و طرفداران ایشان می‌خواهند این میراث عرضه شود، به هر حال این نظر وارثان ایشان است. اما بنده اعتقاد دارم وقتی کار هنرمند نهایی نشده و منتشر می‌شود، نمی‌توانیم درباره اش قضاوت کنیم.


او اظهار می‌کند: آلبوم «اسمش عشقه» را شنیدم . نسبت به بقیه کارهای مرتضی پاشایی کار ضعیفی است. مرتضی کارهای بهتر از این زیاد داشت و این آلبوم ضعیف‌ترین کاری بود که از او شنیدم.


ارجمند به قیمت‌گذاری این اثر هم اشاره کرده و می‌گوید: قیمت این آلبوم نسبت به بقیه آثار پاپ غیرمتعارف است. این کار 18 هزار تومان قیمت‌گذاری شده و همین باعث می‌شود بخشی از مخاطبان کار را از دست بدهند یا به سمت دانلود غیرقانونی بروند. به نظرم کار بابت قیمت، از نظر اقتصادی شکست بخورد.


آلبومی که شبیه تمرین است


«اسمش عشقه» هر چند به گوش هواداران پرو پا قرص پاشایی یکی از بهترین‌های پاپ ایران باشد، اما کار ضعیفی است. کاری که شنیدنش بیشتر ماکت یک آلبوم را به ذهن می‌آورد و شباهتی به یک آلبوم کامل ندارد. صدای خواننده در همهمه موسیقی‌ها گم شده و بیشتر شبیه یک تمرین است تا اجرای اثری برای ارائه در آلبوم موسیقی. اما بد نیست از خودمان بپرسیم اگر مرتضی پاشایی در قید حیات بود آیا حاضر می‌شد آلبومی را با این کیفیت منتشر کند؟ پاسخ من این است: قطعا خیر! حالا شما هم می‌توانید پاسخ‌ها و نظرات خودتان را داشته باشید و با احترام نظرات یکدیگر را بپذیریم.


ترور شخصيت بوعلي سينا به دست آلمان‌ها!

جوان: امسال فرا رسيدن روز پزشك، داغ دل جامعه پزشكي كشور را تازه كرد؛ اين بار اين داغ به خاطر سطح تعرفه‌هاي پزشكي يا يك سريال طنز تلويزيوني تازه نشده بلكه تحريف شخصيت بوعلي سينا، پدر طب سنتي ايران در يك فيلم آلماني باعث واكنش با تأخير جامعه پزشكي و برخي شخصيت‌هاي سياسي كشور شده است.

امسال فرا رسيدن روز پزشك، داغ دل جامعه پزشكي كشور را تازه كرد؛ اين بار اين داغ به خاطر سطح تعرفه‌هاي پزشكي يا يك سريال طنز تلويزيوني تازه نشده بلكه تحريف شخصيت بوعلي سينا، پدر طب سنتي ايران در يك فيلم آلماني باعث واكنش با تأخير جامعه پزشكي و برخي شخصيت‌هاي سياسي كشور شده است.


فرهنگ در رسانه


باز هم تحريف واقعيات تاريخ كشورمان در يك فيلم خارجي‌! فيلمي آلماني كه البته بسياري از مهره‌هايش همچون سر بن كينگزلي هاليوودي هستند و البته اين اثر سينمايي نيز از روي رمان نوا گوردون نويسنده امريكايي ساخته شده است. در اين فيلم تاريخ پزشكي و زندگي حكيم ابوعلي سينا، دانشمند برجسته كشورمان كاملاً تحريف شده است و در دروغي بزرگ زندگي او با خودكشي به پايان مي‌رسد. اخبار مرتبط با فيلم ‌«پزشك» اثر فليپ اشتولتسل البته چندان جديد نيست؛ اين فيلم در سينماهاي جهان اكران شده و احتمالاً پخش خانگي آن نيز به پايان رسيده اما واكنش‌ها از داخل كشور به اين فيلم با تأخير زيادي صورت گرفته است، از جمله اين واكنش‌ها مي‌توان به اعتراض تند علي‌اكبر ولايتي اشاره كرد. ولايتي در موضعي نسبت به تحريف‌هاي فيلم «پزشك» گفته است: «حالا آلمان‌ها چه شأني دارند در حوزه طب سنتي و اسلامي كه بخواهند اظهارنظر كنند و قصد داشته باشند چهره و واقعيات زندگي شيخ‌الرئيس را به‌طور واقعي به تصوير بكشند؟»‌ چند روز پيش از اين اعتراض، سازمان بسيج جامعه پزشكي كشور هم به تحريف چهره ابن سينا در فيلم ضدايراني «پزشك» واكنش نشان داده بود. مجيد نوروزي، مديركل روابط عمومي اين سازمان خواستار توقف ساخت چنين فيلم‌هايي شده و از جامعه جهاني نيز خواسته بود تا به تحريف سابقه پزشكي ايران در فيلم‌ها اعتراض كنند اما آيا واقعاً چنين اتفاقي خواهد افتاد؟

«پزشك» سرشار از دروغ

فيلم «‌پزشك»‌ اثري است كه در مشتش هجمه‌اي از دروغ‌ها درباره تاريخ ايران، زندگي بوعلي سينا و وضعيت اجتماعي و مذهبي كشور در دوره ساماني وجود دارد؛ در اين فيلم «‌راب كول»‌ يك جوان مسيحي انگليسي است كه براي فراگيري طبابت راهي ايران مي‌شود تا از طبيب ماهر ابن سينا علم بياموزد؛ طبق توهمات ذهني نويسنده امريكايي رمان «پزشك»، مسلمانان ايراني در آن دوران با مسيحيان بدرفتاري مي‌كردند و به همين خاطر كول مجبور مي‌شود در قامت يك يهودي پا به ايران بگذارد؛ در صورتي كه هيچ متن و منبع تاريخي دال بر رواج خشونت و آزار عليه مسيحيان در قلمرو ايران دوره سامانيان وجود ندارد؛ فيلم آلماني «پزشك» به سبك فيلم‌هاي ضد‌ايراني هاليوودي از ايران آن دوران تصويري به شدت سياه، خشن، پرحيله و نيرنگ، عقب‌مانده، مملو از درد و رنج و طاعون زده و نيز رنج‌ديده زير بار ظلم متعصبان مذهبي و افراطي‌ها را نشان مي‌دهد. شهري كه در فيلم به عنوان شهر اصفهان القا مي‌شود نه شهري سرسبز و آباد و فرهيخته بلكه همچون فيلم‌هاي هاليوودي شبيه جامعه اعراب آن دوران است.

فيلمسازان غربي فهم دقيقي از تاريخ ايران ندارند

به طور مشخص، نويسندگان امريكايي و فيلمسازان غربي تا به دست آوردن فهم دقيق و موثق درباره تاريخ ايران هنوز راه درازي در پيش دارند كما اينكه در اشتياقشان براي ساخت فيلم درباره ايران و تاريخش هيچ انگيزه و تلاشي براي شناخت حقايق اين تاريخ يا نشان دادن آن به ساير مردم دنيا هم مشاهده نمي‌شود. در اين شرايط تكليف ما در مقابل سير ساخته شدن اين فيلم‌ها كه اكنون از مرز هاليوود هم خارج شده و به خاك آلمان رسيده است، چيست؟‌ پزشكان به اين اثر اعتراض كرده‌اند، روال فيلم به گونه‌اي است كه بوعلي سينا از ميانه‌هاي راه، جوان انگليسي را شاگردي مي‌كند؛ جوان انگليسي به اسطوره طب پزشكي دنيا كه جرج سارتن او را يكي از بزرگ‌ترين انديشمندان و دانشمندان پزشكي مي‌خواند و كتاب‌هايش در دانشگاه‌هاي امريكا هنوز تدريس و تجديد چاپ مي‌شود، مي‌آموزد كه چگونه از علم تشريح و كالبد شكافي بهره بگيرد و در نهايت بوعلي سينا طبق نسخه‌اي كه نويسنده امريكايي اين فيلم برايش پيچيده سم مي‌خورد و خودكشي مي‌كند!

بوعلي سينا از جمله مفاخر بزرگي است كه زندگي او افتخار ساخت يك سريال قوي و ماندگار چون «بوعلي سينا»‌ را نصيب رسانه ملي كرد اما اين اثر بردي ملي داشت؛ اين گونه تحريف‌هاي تاريخي در سينماي غرب همچنان ادامه دارد و پاسخي جهاني را مي‌طلبد؛ ما هنوز براي رسيدن به مرحله‌اي كه بتوانيم با خيال راحت از كنار اين چالش‌ها رد شويم راه زيادي را پيش‌رو داريم؛ چراكه همچون پرونده فيلم‌هاي «300»، «‌آرگو» و ساير فيلم‌هاي ضدايراني، براي رسيدن به يك واكنش اثرگذار به اين قبيل تحريف‌ها دور باطل مي‌زنيم و واكنش‌هايمان به ندرت از مرز كلام وارد مرز عمل و ساخت فيلم‌هاي باشكوه درباره مفاخر و تاريخ پرافتخار ايران مي‌شود.


مدير شبكه: شبكه قرآن در شهرستان‌ها 03 و در تهران 92 درصد بيننده دارد

فرهنگ در رسانهجوان: مدير شبكه قرآن سيما با اشاره به نظرسنجي انجام شده در خرداد‌ماه ميزان مخاطبان اين شبكه را در شهرستان‌ها 30 و در تهران 29 درصد عنوان كرد.

بهرام محمدنيا، مدير شبكه قرآن سيما كه در نشست مديران اين شبكه با اصحاب رسانه سخن مي‌گفت، ضمن اشاره به ويژه برنامه‌هاي اين شبكه طي ماه مبارك رمضان، ابراز اميدواري كرد كه در نظرسنجي بعدي سازمان، رقم بينندگان شبكه قرآن افزايش پيدا كند. محمدي‌نيا افزود: يكي از برنامه‌هاي ما براي افزايش مخاطبان توليد روزانه حدود 16 ساعت برنامه زنده و توليدي بود و در اين ماه عزيز پخش برنامه‌هاي تكراري در شبكه به حداقل رسيد. وي گفت: ما معتقديم كه اين شبكه متن شبكه‌هاي رسانه ملي است به اين معنا كه همه شبكه‌هاي رسانه ملي اهداف‌شان در رساندن پيام قرآن به متن جامعه قرار دارد. محمدي‌نيا با اشاره به اجراي طرح قرآني 1449 كه توسط شبكه قرآن اجرا شد، گفت: اين طرح كار جديدي بود كه با بيش از 500 قاري قرآن به شهرستان‌ها و روستاهاي مختلف رفتيم و مخاطبان خاص خود را دارد. به دنبال برگزاري اختتاميه بزرگي براي طرح 1449 شبكه قرآن هستيم. مدير شبكه قرآن سيما همچنين از برنامه‌ريزي براي اجراي اختتاميه اين طرح در ورزشگاه 12 هزار نفري آزادي خبر داد و گفت در اين مراسم قرار است حضار سوره ياسين را به طور همزمان قرائت كنند. در اين نشست همچنين، مجتبي يزداني، قائم‌مقام شبكه قرآن نيز به تشريح فعاليت‌هاي اين شبكه پرداخت و گفت: شبكه قرآن سيما از سال ۸۴ مستقل شد كه ابتدا با ۱۰ ساعت و بعد به صورت ۲۴ ساعته برنامه‌هاي خود را ارائه كرد. در اين چند ماه تغييراتي در شبكه داشتيم و بيش از ۱۴۷ طرح جديد بررسي و ۹۱ مجوز توليد ارائه شد. علي ويسي، مدير گروه تلاوت و نغمات شبكه قرآن سيما كه يكي از چهار گروه اين شبكه در تغييرات صورت گرفته است، در اين نشست با تأكيد بر اينكه تلاش شده است تا فرمايشات مقام معظم رهبري در خصوص تلاوت قرآن در اين شبكه اجرايي شود، گفت: ما در خصوص اجرايي كردن فرمايشات رهبر معظم انقلاب، برنامه «ستاره‌ها» را توليد كرديم و به دنبال ستاره‌هايي بوديم كه حافظ قرآن بودند. اين برنامه به نوعي براي خانواده‌ها الگوسازي مي‌كند و وقتي جوانان ما چنين افرادي را ببينند از آنها الگو مي‌گيرند. وي افزود: همچنين رهبر انقلاب روي تشكيل جلساتي براي شنيدن قرآن تأكيد داشتند و ما برنامه‌اي داريم كه طي آن هر هفته در يك كلاس قرآن حاضر مي‌شويم و بهترين قاريان جوان كشوري قرآن را تلاوت مي‌كنند. در همين راستا برنامه «بشري» را نيز داريم كه به معرفي چهره‌هاي قرآني مي‌پردازد و از ابتداي مهرماه سري جديد آن جمعه‌ها روي آنتن مي‌رود.


ارزان‌ترين مقصد گردشگري دنيا بودجه براي تبليغات ندارد

فرهنگ در رسانهجوان: به گفته معاون برنامه‌ريزي و سرمايه‌گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور، تحول در گردشگري بدون حضور در شبكه‌هاي جهاني مانند الجزيره، CNN و نيز شبكه BBC اتفاق نمي‌افتد اما...

به گفته معاون برنامه‌ريزي و سرمايه‌گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور، تحول در گردشگري بدون حضور در شبكه‌هاي جهاني مانند الجزيره،  CNN و نيز شبكه BBC اتفاق نمي‌افتد اما سازمان ميراث فرهنگي بودجه لازم براي اين قبيل تبليغات را در اختيار ندارد.

به گزارش «جوان»، سعيد شيركوند روز گذشته در نشست خبري كه با حضور معاون گردشگري در محل اين سازمان برگزار شد، تكليف برخي بحث‌ها درباره تبليغات گردشگري را روشن كرد؛ در حالي كه كشورهاي جهان سومي و آشوب‌زده چون مصر از بهترين تبليغات براي گردشگري خود در سرتاسر دنيا بهره برده و بنرهاي تبليغاتي‌شان را بر نماي ساختمان معروف‌‌ «نسدگ» نيويورك نصب كرده‌اند، معاون برنامه‌ريزي و سرمايه‌گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري رسماً اعلام كرد كه سازمان ميراث فرهنگي كشور بودجه لازم براي پخش تيزرهاي تبليغاتي در شبكه‌هاي خارجي را ندارد. شيركوند گفت: «‌هزينه پخش تيزرهاي تبليغاتي در شبكه‌هاي خارجي بسيار گران است و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور چنين بودجه‌اي در اختيار ندارد؛ چنانچه اين سازمان بخواهد براي تبليغات اقدام كند به بودجه زيادي نياز دارد كه فراتر از توان كنوني آن است.» به گفته شيركوند نبايد فراموش كرد كه تحول در گردشگري بدون حضور در شبكه‌هاي جهاني مانند الجزيره، CNN‌ و نيز شبكه BBC اتفاق نمي‌افتد. وي گفت كه سازمان ميراث فرهنگي براي چنين تبليغاتي منعي ندارد اما با كمبود بودجه در اين راستا مواجه است. وي يادآور شد: «اين شبكه‌ها در تمام دنيا ديده مي‌شوند؛ اگر بخواهيم فرمايشات مقام معظم رهبري را براي پنج برابر شدن تعداد گردشگران در برنامه ششم توسعه تحقق ببخشيم بايد يك برنامه از شبكه CNN را به طور كامل قرق كنيم اما اين كار هزينه‌هاي زيادي دارد.» معاون برنامه‌ريزي و سرمايه‌گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور در عين حال توپ را به زمين بخش خصوصي انداخت و يادآور شد كه اين بخش جز چند شبكه خاص هيچ منعي براي پخش تبليغات در شبكه‌هاي خارجي ندارد. براساس اين گزارش و به گفته معاون سرمايه‌گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور براي تحقق امكان تبليغات فراملي گردشگري ايران بايد بودجه مجزا براي اين امر در نظر گرفته شود كه رقم آن كوچك نيست. مجمع جهاني اقتصاد(WEF) و شوراي جهاني سفر و گردشگري(‌WTTC) با اتكا به شاخص‌هاي دقيق آماري، ايران را با قاطعيت به عنوان ارزان‌ترين و به صرفه‌ترين مقصد گردشگري اعلام كرده‌اند؛ عنواني كه در صورت تحقق امكان تبليغ فراملي مي‌تواند شعاري برانگيزنده براي گردشگري ايران باشد!

رهبرارامنه قبرس: زائر حرم حضرت معصومه(س) هستم

فرهنگ در رسانهخراسان: رهبر ارامنه قبرس با حضور در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) تاکید کرد: حضور ما در قم به عنوان زائر بانوی کرامت است و نه یک توریستی که برای بازدید از یک مکان قدیمی به قم می آید.


رهبر ارامنه قبرس در دیدار با رییس حوزه تولیت آستان با ابراز خوشحالی از حضور در ایران گفت: پنجمین سفری است که به ایران می آیم که دفعات قبل یک بار به اصفهان، یکبار به تبریز و دوبار هم فقط در تهران حضور داشتم و برای اولین بار است که به قم آمده ام.

وی سفر به قم را سفری مهم ارزیابی کرد و اظهار داشت: دو موضوع زیارت و مادری از موضوعات مهم برای همه ادیان است و اگر اسلام به موضوع زن و مادر تا این حد بها داده است سایر ادیان و بخصوص ارمنی ها نیز آن را تایید می کنند.

رهبر ارامنه قبرس خطاب به حجت الاسلام و المسلمین حسینی نژاد که در رابطه با مقام والای بانوان و مادران در اسلام و نقش زنان در اجتماعات سیاسی و مذهبی و علمی و بی اساس بودن برخی اتهامات به ملت های مسلمانان در مورد جایگاه زن صحبت هایی را بیان داشت گفت: روز گذشته همزمان با روز میلاد حضرت معصومه مراسمی به مناسبت میلاد حضرت مریم مادر حضرت عیسی در تهران برگزار شد که در این مراسم و بعد از مراسم عبادی کلیسا همین صحبت هایی که در مورد مقام مادر زدید را گفتم.

وی با بیان اینکه مادر یک واژه مقدس برای ارمنی هاست گفت: بسیاری از وقتی می خواهیم در مورد زبان سرزمین و کشور خود صحبت کنیم آن را سرزمین مادری و زبان مادری عنوان می کنیم که برای حفظ و حراست از آن می کوشیم.

رهبر ارامنه قبرس با تاکید بر اینکه در کلیساهای ارمنی نیز زن و مرد از حقوق برابر برخوردارند ، گفت: ما نه تنها سرزمین و زبان خود را از مادر می گیریم بلکه ایمان و اعتقاداتمان را هم مرهون مادرانمان هستیم و امروز هم همراه من یک بانوی ارمنی ایرانی الاصل است که اهل تبریز بوده و الان در قبرس سکونت دارد.

وی مهمان نوازی ایرانیان را همواره زبانزد عنوان کرد و گفت: این مهمان نوازی شما در حرم مطهر بیان کننده دوستی و مهربانی در این فضای زیارتی است.

وی سپس با حضور در کنار مضجع شریف حضرت فاطمه معصومه(س) به قرائت بخشی از زیارت نامه پرداخت و نسبت به مقام والای آن حضرت ادای احترام کرد.

طلوع رنگين كمان موسيقي قومي ايران در ميلان




دنیای اقتصاد: احي ايران ترکيبي از رپرتوارهاي قومي مناطق شمالي کشور تا استان فارس و ايل بختياري را در اکسپوي 2015 ميلان اجرا مي کنند.

    اين گروه، موسيقي و آيين هاي شمال کشور (نشاءکاري و رقص گيله مردي)، سماع، آيين هاي شاليزاري، غربيل بازي (جشن خرمن در مناطق مرکزي ايران)، بويراحمدي و کرمانجي را همزمان با برگزاري روز ملي ايران در اکسپوي 2015 براي استقبال از مخاطبان پاويون کشورمان به نمايش مي گذارند.

    اين گروه موسيقي که از هنرمندان نواحي مختلف کشور تشکيل شده، سازهاي بومي همچون نقاره قشقايي، نقاره گيلان (دسر کوتن)، دايره، دف، دهل، قوشمه، سرنا، کرنا، ني، عود و کمانچه را در اين اجراها به همراه دارند.

    رقص دستمال چوپي بويراحمدي، هله قشقايي، يک قرصه و دو قرصه، آيين سرتراشان، عروس محلي و ترانه هاي مربوط به کار و تلاش استان فارس، گيلان، مازندران، بويراحمد و کرمانجي از ديگر بخش هاي اجرايي گروه موسيقي نواحي ايران است. همچنين هنرمندان اين گروه، ترانه هاي شاد واسونک فارس را در ميلان همخواني مي کنند.

صنایع دستی بومی ایران همنشین فرش ایرانی شد

فرهنگ در رسانهدنیای اقتصاد: ستباف ایران برای نخستین بار شاهد حضور هنرمندان صنایع‌دستی در قالب یک‌سالن مستقل برای فروش و عرضه صنایع دستی ایران است تا در کنار فرش، دیگر صنایع دستی کشورمان نیز ارائه شود. به گزارش روابط عمومی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مدیرکل صادرات صنایع دستی کشور با بیان اهمیت حضور صنایع دستی و فرش در کنار یکدیگر گفت: «یکی از دغدغه‌های هنرمندان ما این بود که نمایشگاه فرش و صنایع دستی در کنار یکدیگر برگزار شود و این آرزوی دیرینه اهالی صنایع دستی امسال با پیگیری‌های معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی و همراهی مسوولان این نمایشگاه محقق شد.»



پویا محمودیان افزود: «متاسفانه هیچ‌گاه این فرصت مهیا نشد و از این ظرفیت بزرگ برای رونق صنایع دستی نیز استفاده نشد که امیدواریم این تجربه نخست نتایج سازنده‌ای را همراه داشته باشد.» او با بیان اینکه از طریق اطلاع‌رسانی به تمام استان‌ها خواستار حضور همه‌جانبه هنرمندان در این نمایشگاه شدیم، یادآور شد: «امسال در بیست‌وچهارمین دوره این نمایشگاه، سالن 12 به صنایع دستی اختصاص یافته و تعداد 44 غرفه متنوع از آثار صنایع دستی در معرض دید علاقه‌مندان قرار گرفته است.»   به گفته محمودیان، در این غرفه‌ها آثار رشته‌هایی چون زیراندازها، خاتم‌کاری، قلمزنی فلز، معرق چوب، پارچه‌های قلمکار، مینا، فیروزه‌کوبی، ملیله‌سازی، مشبک فلز، نگارگری، زیورآلات سنتی، خراطی، نقاشی روی شیشه، سرامیک و سفال عرضه می‌شود.


بر اساس این گزارش، هنرمندان صنایع دستی از 14 استان کشور با حضور در این نمایشگاه محصولات اصیل و بومی استان خود را به نمایش گذاشته‌اند که علاقه‌مندان می‌توانند از اول تا هفتم شهریور در سالن 12 محل دائمی نمایشگاه بین‌المللی تهران از این آثار دیدن کنند.

فيلم‌هاي ويدئويي نيازمند ارزيابي كارشناسانه هستند

رسالت: نده فيلم  « عروس » با اشاره به ضرورت ارزيابي و كارشناسي فيلم‌هاي ويدئويي توليد شده گفت: به دليل توليد انبوه اين نوع آثار، برگزاري يك جشنواره تخصصي نه موضوعي مي‌تواند در معرفي آثار خوب و مناسب به مردم موثر باشد.«سيدضيا هاشمي» تهيه کننده در گفتگو با ستاد خبري سومين جشنواره فيلم ويدئويي ياس با اشاره به توليد فيلم‌هاي ويدئويي و ارزيابي كيفي و كمي اين آثار توسط جشنواره‌هاي تخصصي گفت:هر جشنواره‌اي براي آنكه بتواند نتيجه‌مند باشد بايد نظام‌مند وهدفمند باشد.کساني که  جشنواره‌اي را برگزار مي‌کنند، تمام تلاش  خود را به کار مي‌گيرند ولي نبايد تحت هر شرايطي آن را رها کنند.  بايد به تلاش خود در برگزاري مستمر آن ادامه دهند.

مناظرات رضوي باعث رشد تمدن اسلامي شد

فرهنگ در رسانهرسالت:  مولاوردي  در همايش ترويج از بانوان مروج فرهنگ رضوي که در حسينيه الزهراي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، با حضور جمعي از بانوان مروج فرهنگ رضوي برگزار شد، گفت:‌ امام رضا(ع) براي ترويج منابع ديني از روش مناظره و آزاد انديشي بهره لازم را بردند و براي رسيدن به مردم سالاري ديني اين روش مي‌تواند به عنوان يک شاخص و الگو مطرح شود. وي  اظهار کرد: ما اگر مي‌خواهيم فرهنگ رضوي را ترويج دهيم بايد ويژگي‌ها و مختصات آن را به درستي بشناسيم و سپس آن را ترويج دهيم. وي در ادامه  تاکيد کرد:  مهمترين ويژگي‌ که ايشان داشتند  علاوه بر تربيت شاگردان بزرگ مي‌بينيم که در توسعه علم و ايجاد فضاي علمي موثر، طرح انديشه‌هاي مخالف را فراهم مي‌کردند و پس از مطرح شدن انديشه‌هاي مخالف آنها را نقد و بررسي مي‌کردند وهمين شيوه سبب رشد و ترويج تمدن اسلامي شد.

آئين اختتاميه طرح قرآني 1449 در ورزشگاه آزادي برگزار مي‌شود

رسالت: که قرآن سيما از برگزاري آئين اختتاميه طرح قرآني 1449 در روز 18 شهريور‌ماه در سالن 12 هزار نفري مجموعه ورزشي آزادي خبر داد.به گزارش  فارس نشست صميمانه مديران شبکه قرآن با اصحاب رسانه در سالن نشست‌هاي اين شبکه تلويزيوني برگزار شد.در اين نشست بهرام محمدي‌نيا مدير شبکه قرآن سيما گفت: شبکه‌هاي مختلف سيما از مهم‌ترين اهدافشان انتقال مفاهيم قرآن به جامعه است و ما به عنوان شبکه قرآن متن اين هدف هستيم.وي با اشاره به نظر‌سنجي خرداد‌ماه از برخي از بينندگان شبکه قرآن گفت: در آخرين نظر‌سنجي‌ که خرداد‌ماه از حدود 4 هزار و

600 نفر انجام شد شبکه قرآن از شبکه‌هاي متوسط است و بايد تلاش کنيم مخاطبان شبکه را افزايش دهيم.محمدي‌نيا از توليد روزانه 16 ساعت برنامه  خبر داد و گفت: يکي از برنامه‌هاي ما براي افزايش مخاطبان توليد روزانه حدود 16 ساعت برنامه زنده و توليدي بود و در اين ماه عزيز پخش برنامه‌هاي تکراري در شبکه به حداقل رسيد.

تور کنسرت گروه اردشیر کامکار برگزار می‌شود

روزان: رت گروه اردشیر کامکار به خوانندگی وحید تاج و حشمت‌الله رجب‌زاده طی روزهای آینده در شهرهای بوکان، سقز و مهاباد برگزار می‌شود.


فرهنگ در رسانه

کامکارگروه اردشیر کامکار تور کنسرت‌شان را در تاریخ 8 شهریور و از شهر مهاباد آغاز می‌کنند و بعد از این اجرا روز 9 شهریور کنسرتی را در سالن آموزش‌کده فنی سقز روی صحنه می‌برند.


گروه اردشیر کامکار در ادامه به شهر بوکان سفر می‌کند و روز 10 شهریورماه در سالن سیمیرغ این شهر به اجرای برنامه می‌پردازند.


نوازندگان این گروه را اردشیر کامکار(کمانچه)، نگارخارکن (کمانچه)، سیاوش کامکار (سنتور)، نیریز کامکار (تار)، کامبیز گنچه‌ای (تنبک)، سیروان منهوبی (عود)، ترگل خلیلی (رباب)،‌ کامران احمدی (دف) و قاسم رحیم‌زاده (تار) را تشکیل می‌دهند. همچنین تهیه‌کنندگی این گروه را نیما قهرمانی بر عهده دارد.


بر اساس این گزارش، تور کنسرت گروه اردشیر کامکار به خوانندگی وحید تاج و حشمت‌الله رجب‌زاده طی روزهای آینده در شهرهای بوکان، سقز و مهاباد برگزار می‌شود.


از رمان «به بلندای آن ردا» رونمایی می شود

فرهنگ در رسانهسیاست روز :  و جشن امضای رمان «به بلندای آن ردا» آخرین اثر سیدعلی شجاعی در سیزدهمین نشست باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی و همزمان با میلاد حضرت امام رضا(ع) برگزار می‌شود.

آیین رونمایی و جشن امضای رمان «به بلندای آن ردا» آخرین اثر سیدعلی شجاعی در سیزدهمین نشست باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی و همزمان با میلاد حضرت امام رضا(ع) برگزار می شود.

در این نشست که سه شنبه سوم شهریور برگزار می شود، رسول صدرعاملی(نویسنده و کارگردان سینما)، محمدرضا بایرامی(نویسنده)، احمددهقان (نویسنده)، محمدرضا زائری (نویسنده و کارشناس فرهنگی) و سیدعلی شجاعی (نویسنده رمان)، حضور می یابند.

فرهاد قائمیان، بازیگر سینما و تلویزیون خوانش بخش هایی از این رمان را برعهده دارد و حمید باباوند مجری و کارشناس سیزدهمین نشست باشگاه کتاب خواهد بود.

« به بلندای آن ردا» به گفته نویسنده آن، رمانی است که در ساعت پایانی عمر غادیه، معشوقه و همسر مامون می‌گذرد؛ ساعتی که از فردای شهادت امام رضا(ع)  آغاز می شود. راوی رمان مامون است و در این یک ساعت، مامون ضمن گفت و گو توسط غادیه محاکمه می شود و به اقتضای هر جمله، فلاش بک‌هایی به تاریخ هجرت امام رضا(ع) از مدینه تا ورود به مرو و نیز ماجرای ولایت عهدی ایشان و بعد هم شهادت حضرت دارد. شجاعی این رمان را راوی، نقاط عطف این سه سال عمر شریف امام رضا(ع) می داند و معتقد است این اثر بیش از آن که تلاش برای وقایع نگاری داشته باشد به جنبه معرفتی و جایگاه والا و شگفت انگیز ولایی ایشان می‌پردازد.

نویسندگان ایران در نمایشگاه کتاب مسکو


شرق:به‌دنبال حضور ایران به‌عنوان میهمان ویژه در نمایشگاه کتاب مسکو، امسال در این نمایشگاه نشست‌هایی ادبی با حضور جمعی از نویسندگان، محققان و شاعران و مترجمان ایرانی در غرفه ایران برگزار خواهد شد. هوشنگ مرادی‌کرمانی، نویسنده سرشناس ادبیات کودک و نوجوان و دکتر میرجلال‌الدین کزازی، مترجم، شاهنامه‌شناس و پژوهشگر ادبی، از مطرح‌ترین چهره‌های ادبی حاضر در این نشست‌ها خواهند بود. در این نشست‌ها آبتین گلکار، مترجم ادبیات روس، گروس عبدالملکیان، شاعر و گودرز رشتیانی و علی‌اصغر محمدخانی نیز حضور خواهند داشت. از رودکی تا جامی، سیری در جهان‌شناسی ادبیات فارسی، بازتاب آثار روسی در ایران، عصر شعر تهران، داستان‌نویسی، ادبیات کودک و نوجوان، عصر تهران، ایران‌شناسی در روسیه، عصر شاهنامه، عصر داستان تهران، ادبیات تطبیقی فارسی و روسی ازجمله عنوان نشست‌هایی است که برای حضور این نویسندگان در غرفه ایران و در سالن کنفرانس نمایشگاه کتاب مسکو در نظر گرفته شده است. بیست‌وهشتمین دوره نمایشگاه کتاب مسکو از تاریخ ١١ تا ١٦ شهریور در محل پارک «ودن خواه» برگزار می‌شود و ایران میهمان ویژه این دوره از نمایشگاه است.

عوامل «دندون‌طلا اطلاعیه دادند


شرق: عوامل مجموعه شبکه خانگی «دندون‌طلا» در راستای مبارزه با قاچاق آثار سینمایی و شبکه خانگی اطلاعیه‌ای منتشر کردند. به دلیل اینکه با پخش مجموعه «دندون‌طلا» مواردی از تکثیر و توزیع غیرقانونی و قاچاق این مجموعه شبکه خانگی در سطح شهر تهران و سایر شهرستان‌ها مشاهده شده است، عوامل این مجموعه اقدام به انتشار اطلاعیه‌ای در راستای مقابله با کپی غیرمجاز آثار سینمایی و شبکه خانگی کردند.

در متن این اطلاعیه که در قالب یک فایل تصویری منتشر شده است، عوامل مجموعه «دندون‌طلا» از همراهان و علاقه‌مندان این سریال خواسته‌اند تا برای مقابله با این حرکت غیرفرهنگی و کپی غیرمجاز مجموعه «دندون‌طلا»، عوامل این مجموعه را همراهی کنند و درصورت مشاهده فروش قاچاق مجموعه، آدرس محل موردنظر را به صفحه اینستاگرام اثر به آدرس

بنا به گزارش آکاایران : dandountala@ اعلام کنند تا با متخلفانی که به فرهنگ و هنر ایران عزیز ضربه وارد می‌کنند، برخورد شود. «دندون‌طلا» مجموعه‌ای در شبکه نمایش خانگی است که 15 سال پیش به‌صورت تئاتر روی صحنه تئاترشهر رفته و با استقبال بسیاری مواجه شده بود.

توزیع این مجموعه 10 قسمتی از 12 مردادماه آغاز شده و تاکنون دو قسمت از آن وارد بازار شده است. قسمت‌های بعدی این مجموعه نیز هر 10 روز یک‌بار به‌صورت مدون وارد شبکه نمایش خانگی خواهد شد.

کارگردانی این سریال نیز همچون تئاترش برعهده داوود میرباقری و تهیه‌کننده آن مهران برومند است.

فردین خلعتبری ساخت موسیقی و هنگامه مفید، شاعر و نویسنده پیش‌کسوت و برجسته، نیز ترانه‌سرایی مینی‌سریال «دندون‌طلا» را برعهده دارند.

طراحی و اجرای تبلیغات مجموعه «دندون‌طلا» توسط آژانس تبلیغاتی «360 درجه راهکارهای خلاق» انجام شده است.

در خلاصه داستان «دندون‌طلا» آمده است: «نیر، دختری مهاجر، با پدری علیل ساکن حلبی‌آبادهای حاشیه شهر تهران و مشغول دوره‌گردی و دست‌فروشی است. او با پاسبانی به جرم سدمعبرکردن درگیر شده و پا به فرار می‌گذارد و به قهوه‌خانه‌ای پناه می‌برد که پاتوق عده‌ای از لات‌ولوت‌های شهر است، صاحب قهوه‌خانه که شخصی است به نام قنبردیزل (ملقب به «دندون‌طلا») به نیر پناه می‌دهد. قنبر از شجاعت و پاکدامنی و زحمتکشی نیر خوشش می‌آید و نیر نیز از جوانمردی و حق‌طلبی او. این آشنایی منجر به عشقی آتشین شده که فرجامش بارداری نیر است. قهوه‌چی بعد از آنکه عشقش فروکش کرده است، پشیمان شده و منکر بچه می‌شود... نیر وقتی با طینت ناپاک قنبر مواجه می‌شود، تصمیم هولناکی می‌گیرد. او قصد دارد به کمک بچه‌ای که در شکم دارد، از قهوه‌چی انتقام بگیرد». «دندون‌طلا» 30 تیرماه طی مراسمی در خانه همایش و با حضور عوامل سریال و بسیاری از اهالی سینما و رسانه رونمایی شد.

بزرگداشت جد اینترنت

فرهیختـــگان: دیروز گوگل، لوگوی خود را به مناسبت صدوچهل وهفتمین سالگرد تولد پل اتلت، کسی که به‌عنوان جد اینترنت خوانده می‌شود، تغییر داد. به گزارش «ایندیپندنت»، پل اتلت، یک حقوقدان بلژیکی بود که ایده ساخت موسسه‌ای با امکان دسترسی به تمامی اطلاعات بشری را در سر داشت. این موسسه را اتلت به همراه هانری لفونتن که او نیز یک حقوقدان بلژیکی بود، با نام ماندانئوم (Mundaneum) و در سال 1895 پایه‌گذاری کرد. هدف ماندانئوم گردآوری تمامی دانش بشری و امکان طبقه‌بندی و نمایه‌گذاری آنها بود. بنیانگذاران این مجموعه آرزو داشتند بتوانند این اطلاعات طبقه‌بندی شده را در یک موزه یا کتابخانه بین‌المللی، گردآوری کنند و در اختیار همه قرار دهند. در دهه‌های ابتدایی قرن بیستم، اتلت مشغول نمایه‌سازی و بایگانی کردن اطلاعات مهم بشر بود. او موفق شد اطلاعات موجود در ۱۵ میلیون کتاب، مجله، روزنامه، عکس، پوستر و قطعات هنری موزه‌ها را تنظیم کند. جالب‌تر اینکه او این نمایه و فرهنگ‌نامه جهانی را تحت مالکیت خود قرار نداد و در این باره امکان استفاده و دسترسی همگانی را فراهم کرد. بعد از یک دهه تلاش، موندانئوم به‌طور رسمی در سال 1910 افتتاح شد؛ اما این بازگشایی همزمان با دوره اوج‌گیری نازی‌ها بود که عقاید و اندیشه مخالف ایدئولوژی خود را تحمل نمی‌کردند. از نظر نازی‌ها کار اتلت ابتدایی و اتلاف انرژی بود.

اتلت، که به‌عنوان پدر علوم ارتباط نوین شناخته می‌شود، رویای سیستمی را داشت که از طریق آن میلیون‌ها سند، عکس و فایل و صوت از خانه‌ها قابل جست‌وجو و با هم پیوند داشته باشند؛ رویایی که شکل اولیه آن در سال‌های بعد از 1960 توسط سازمان‌های نظامی ایالات متحده آمریکا برای انجام پروژه‌های تحقیقاتی به وقوع پیوست. بعد از آن بنیاد ملی علوم آمریکا به منظور ایجاد این شبکه، از همه کشورها برای آغاز این پروژه دعوت به همکاری کرد و از اواسط دهه ۱۹۹۰، اینترنت به صورت یک شبکه همگانی و جهان‌شمول در اختیار همه قرار گرفت.


بهنام صفوی و مستر دماغ


فرهیختگان : وی که  چندی پیش برای درمان تومور مغزی خود تحت عمل جراحی قرار گرفت این روزها مشغول رادیوتراپی (یعنی دوره ای از درمان که سلول های بدخیم را به وسیله اشعه گاما از بین می برد) است. به تازگی سایت «موسیقی ما» ویدئویی از حال و هوای این روزهای صفوی و تلاش او برای پیروزی بر بیماری سرطان منتشر کرده است. به گفته عارف پور، پزشک بهنام، وضعیت بیماری او بعد از عمل ثابت شده و می تواند در زمستان امسال برنامه کنسرت های خود را داشته باشد. بهنام صفوی معتقد است سرطان با وجود تمام سختی هایش برای او سخت نیست و سختی ها را نمی بیند و حواسش به انرژی و عشقی است که از مردم دریافت می کند. درمان این خواننده به گفته پزشک متخصصش تا دو سال آینده به طول می انجامد. در این ویدئو بهنام در کنار مستر دماغ مشاهده می شود و وعده می دهد به زودی کنسرتی به نفع کودکان مبتلا به سرطان برگزار خواهد کرد. مستر دماغ عروسکی است که شرکت پالیز قصد دارد با سود فروش آن، یک طبقه از ساختمان جدید موسسه خیریه محک را تجهیز کند.




شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین