به گزارش بولتن نیوز به نقل از هنرآنلاین، این هفته نیز افتتاح ۹ نمایشگاه جدید و همین طور اضافه شدن دو فضای جدید نمایشگاهی در شهر تهران از اتفاقاتی بود که در حوزه تجسمی رخ داد. از میان این نمایشگاهها نگاهی داریم به ۶ نمایشگاه جدید در حوزه عکس و نقاشی.
روایتگری نقاشانه در گالری شیرین
در نمایشگاه گروهی "راوی نقاش" با کیوریتوری فربد مرشدزاده که این روزها در گالری شیرین در حال برگزاری است آثار مختلفی به نمایش گذاشته شده است. تنوعی که البته از یک نمایشگاه گروهی که قرار است همه هنرمندان آن به نوعی یک موضوع، تم یا ایده خاص را دنبال کنند، دور از انتظار نیست. آنچه مرشدزاده به عنوان ایدهپرداز این نمایشگاه مد نظر داشته است بیان نوعی از روایتگری در نقاشی است که قرار است به ساختار اثر تبدیل شده یا حتی از آغاز نگاهی ساختاری به آن وجود داشته باشد.
در این نگاه قرار نیست نقاشی به مرزهای تصویرگری قدم بگذارد، بلکه اثر همانطور که در کارهای این نمایشگاه نیز دیده میشود همچنان خاصیت نقاشیگونه خود را حفظ کرده و حتی آنجا که به عنوان مجموعه ارائه میشود نیز میتواند استقلال فرم، موضوع و ساختار را در هر تک تابلو حفظ کند به شکلی که روایت مورد نظر نقاش در همان تک تابلو نیز قابل مشاهده باشد. به این ترتیب این نمایشگاه به دنبال همان نگاهی است که در نقاشی ایرانی به عنوان یک نقاشی داستانگو که روایتگری آن را به خلاقیت در ساختار و فرم وادار کرده است نیز میتوان دید.
"این راهروها به تو نمیرسند" در گالری مینا
یغما گلرویی را بیشتر در کسوت شاعر میشناسیم تا عکاس، اما او این روزها حاصل ۱۱ سال عکاسی خود را به گالری مینا آورده است. یغما گلرویی شاعری اجتماعی است و در اشعارش نیز به زیر پوست شهر میرود و آنچه را که به زبان شعر روایت میکند اغلب تلخیهای اجتماع است. او این بار در عکسهایش نیز راوی این نگاه تلخ اجتماعی است. در آثار عکاسی گلرویی، تلخی اجتماع و مفاهیمی مانند آزادی، جنگستیزی، فقر، رنج و ستمی که طبقات فرودست متحمل آن هستند که در ترانهها و شعرهای او نیز میتوان این مفاهیم را به وضوح مشاهده کرد، دیده میشود.
گالری مینا ۹۰ قطعه عکس از یغما گلرویی به نمایش گذاشته است که در این عکسها میتوان رجوعی به مجموعه "کبوتر و مجسمه" گلرویی و همچنین" خیابانیها" داشت. با دیدن این مجموعه عکس یغما را میتوان از نوعی دیگر و به روایتی دیگر شناخت.
"آنچه است سخت و استوار " در گالری هما
مهدی حامدی هنرمند نقاشی است که دومین مجموعه از آثارش را این بار در گالری هما به نمایش گذاشته است، او فرم، فضا و نگاه خاص خود را دارد و استفاده از جعبه سیگارهای مختلف به عنوان زمینه کار موجب شده است که ناخودآگاه نقاشیهای او فرمی متفاوت داشته باشند. با این حال او این فرم را آگاهانه انتخاب کرده است. سیگار انواع و اقسام مختلفی دارد و به همین شکل جعبههای آنها نیز میتوانند شکل و جنس مختلفی داشته باشند، هریک از سیگارها از سوی طبقه خاصی از مردم مورد استفاده قرار میگیرند و میتوانند دست کم طبقه اقتصادی افراد را تا حدی نشان دهند. استفاده از این معانی از سوی نقاش موجب شده است که انتخاب متریال کاری دمدستی به نظر نیاید. به علاوه حامدی از فضای جعبه سیگار و از امکاناتی که چنین جعبهای در مقام بوم یا صفحه نقاشی در اختیار او قرار میدهد نیز به شکلی استفاده کرده است که نقاشی ایرانی و به ویژه آنچه مکتب هرات نامیده میشود در ذهن مخاطب تداعی شود. عنوان نمایشگاه از این جمله مارکس گرفته شده است "هرآنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود" عبارتی که بر تعدادی از تابلوها نیز به شکل کتیبه نوشته شده است. اما در این نقاشیها چه چیز سخت و استواری وجود دارد که دود شده و به هوا رفته است؟ یا ضرورت دود شدن و به هوا رفتن آن وجود دارد؟
عکسهایی از امروز انسان در گالری دنا
آزاد احمدی نخستین نمایشگاه آثارش را "انسان امروز" نامیده است. او چهار مدل را به همراه چهار شی انتخاب کرده است. زنی باردار، دختری در سنین جوانی، مردی در دوران پیری و مردی در میانه جوانی و میانسالی. همچنین یک نیمتنه فایبرگلاس، تیغه فلزی یک علم، طناب و چند علامت راهنمایی و رانندگی اشیایی هستند که او در کنار مدلها قرار داده است. احمدی خود معتقد است که در آن لحظه تقابل میان آدمها با اشیا، به دنبال انسان امروز میگردد. انسانی که به زعم او شعورش با اشیا تغییر میکند و در بند روزمرگی گرفتار شده است. او البته مدلها را آزاد گذاشته است، آنها خود به کشف اشیا مشغولند و عکاس آنان را در لحظه دوباره کشف کرده است. او البته در مسیر این کشف آن لحظههایی را ثبت کرده است که گاه نشان از برخوردی کلیشهای با اشیا دارد و گاه شوخ طبعی ناشی از خلاقیت و رهایی از روزمرگی را در مواجهه با یک شی جدید به تصویر میکشد.
"زن دگی" در گالری مهرآوا
این روزها عطا محمدی با فتومونتاژهایش به گالری مهرآوا آمده است. او در این نمایشگاه سعی کرده به نوعی نقش زن را در زندگی امروز نشان دهد. این عکاس جوان سعی کرده رنجها و پیچشهایی که زنان امروز در تمام جوامع انسانی متحمل میشوند را در چیدمان آثار خود به تصویر بکشد و آنها را نشان دهد. "زن دگی" یک نمایشگاه کاملا مفهومی است و هر تابلو مفهومی در بر دارد. محمدی ۱۴ معضل و مشکل زندگی زنان مانند مشکلات اجتماعی، کار، زن از دیدگاه مرد، مادربودن و... را در ۱۴ تابلو روایت کرده است و برای هر تابلو نیز شعری انتخاب کرده که به وجه داستانی بودن این تابلوها بیشتر کمک کرده است.
در قاب ابتدای این نمایشگاه در قالب شعری از مسعود مجاور با عنوان " زن دگی " آمده است:
دلبستگیِ یگانهی این خیال را وانهادم، پیش از آنکه بشناسمت/ در معمای ملاقات آمدن و زادن/ در ابتدای دیدگان خواب/ در کودکانگی سالخورده تصور جهان از تو/ با هیاهوی چسبنده آغوشت در سرزمین کلاغهای سرگردان/ در عروسکهای خواب ناب زندگی/ در نغمه ترانههای گنگ/ اما تو از جنس مرکبی/ سایهای بزرگ از بیزاری ژرف و عریان شب/ در آستانه هیأتی تابناک در آواز نخستین کولی/ در رمز نشانههای ناگهان.
"دال تن" به روایت گالری سایه
ستاره بهبهانی نقاش جوانی است که برای اولین نمایشگاه انفرادی خود، موضوع پیکر آدمی را نشانه رفته است. او در این نمایشگاه ۲۲ تابلو فیگوراتیو به نمایش گذاشته است که بخشی از آنها طراحی هستند و بخشی نقاشی با رنگهایی گرم که نشان از روحیات و خلقیات آدمی دارد. گاهی این پیکر همانند زندانی است و گاه این گونه نیست و رهایی از زندان است.
در بخشی از استیتمنت این نمایشگاه محمد ایرانی نژاد پاریزی نوشته است: تصمیمی فلسفی است یک وجود ندارد اما اگر همه پیکرهها دوگانه باشند بازهم همه دوگانهها از یک نوع میشوند. گفتیم که یک وجود ندارد پس پیکرهها دوگانهاند. پیکرههای یک نفره: خودی که با محیط و افرادی که در محیط دچار غیبت شدهاند در تضادی قرار میگیرند تا به حد تناقض برسند. پیکرههای دو نفره اما عیانترند. در تضادی مکمل هماند که به تناقض میرسند. کژ دیسهای بودنشان است که تنشان را از ریخت معمول روزانه انداخته است. حضور یا غیبت دیگران همیشه ردی بر جای میگذارد حتی اگر خطی باشد از پس خیابانی که تنها خطوطش بر جای مانده است و بس. پیکرها به دالهایی مبدل شدهاند که چیزی نیست به جز زندان بودن تن در قفس روح که ناشی از فشار نامحسوس اما سهمگین تمامی چیزهایی است که جزو روحاند. چه روح عینی و چه روح ذهنی از تمامی نهادهای اجتماعی و سیاسی تا حتی زبان هر نمودی دچار از خودبیگانگی می شود پس کژدیسه بودنشان از ذات زندگی امروز است.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com