غلامحسین دوانی*: این روزها بحث ذخایر ارزی کشور که در کشورهایی نظیر چین، هند و کرهجنوبی بلوکهشده بود در بسیاری از محافل اقتصادی و رسانهها مطرح است و در این زمینه تحلیلهای مختلفی ارایه شده است. اما جدای از حجم و آثار ورود داراییهای بلوکهشده نکتهای که در این بخش مورد غفلت قرار گرفته است سودی است که نصیب کشورهای بلوکهکننده دلارهای ایران شده است. درواقع این کشورها نهتنها چندین سال منابع عظیمی از ذخایر ارزی ایران را در اختیار داشتهاند بلکه بابت نگهداری آن هم درصد قابل توجهی سود برداشت میکنند. در همین زمینه باید به چند نکته اشاره کرد.
١- اولا تا آنجا که مستندات بانک مرکزی و مصاحبههای مقام ارشد اقتصادی دولت نشان میدهد دولت پاک قبلی معادل ریالی این ذخایر ارزی را از بانک مرکزی دریافت و لذا حتی با فرض بازگشت همه پول (که غیرممکن است)، عملا رقمی به درآمدهای دولت فعلی اضافه نخواهد شد. درواقع دولت پاک، آب پاکی بر دستان دولت فعلی ریخته است یعنی چه ذخایر ٧٠میلیارد باشد و چه ٢٥میلیارد دلار از نقطه نظر حسابهای ملی فقط یک ثبت جابهجایی صورت میگیرد والسلام.
٢- باز هم مستند به مقالات منتشره ظاهرا سه دولت فخیمه چین، هند و کره در قبال بدهیهای خود (خرید نفت) از یک سو و انتقال برخی ذخایر ارزی کشور به بانکهای این کشورها برای حفاظت از منابع ارزی ما ایرانیان، وجوه ارزی مذکور را که به دلار و یورو بوده تبدیل به پول محلی خود کرده (و از این طریق هزینه تسعیر ارز را بر دوش ملت و دولت ما تحمیل کردهاند) و از سوی دیگر چون این دولتها خیلی ارادتمند دولت قبلی بودهاند، برای ضریب اطمینان حفاظت ذخایر ارزی آن را نزد شرکتهای بیمهای خودی نیز با هزینه بیمه قابل توجهی، بیمه کردهاند تا از گزند روزگار محفوظ بماند.
٣- چینی ها و احتمالا هندی ها در قبال بخشی از بدهیهای خود، خط اعتباری برای بانکهای ایرانی و برخی مشتریان ایرانی با نرخ سود بین ٧ تا ٩درصد در طول چند سال گذشته بازگشایی کردهاند و از پول خودمان که به خودمان پرداخت کردهاند، سود ٧ تا ٩درصدی ارزی (به ارز محلی) دریافت کردهاند!!
٤- احتمالا در فردا روزی که قرار باشد این دولتهای فخیمه بدهیهای خود را بخوانید (ذخایر ارزی ایران) را مسترد کنند (که به قول رئیسکل اسبق بانک مرکزی ظاهرا تمایلی به بازپس دادن آن ندارند) مدعی هستند که چون قبلا آنها را به پول محلی تسعیر کردهاند و حالا ایران آنها را به ارز روز اول (دلار یا یورو) مطالبه دارد پس ایران باید هزینه تسعیر پول محلی این کشورها به دلار یا یورو را هم بدهد.
و بعدها دانشآموزان دبیرستانی در کلاس درس انشا به جای موضوع «فایده گاو و علم بهتر است یا ثروت» باید انشایی در مورد «اندر فواید تحریم» بنویسند.
٥- با یک محاسبه سرانگشتی چنانچه سود ذخایر ارزی (حدود ٥٠میلیارد دلار) را ٢درصد و سود حق بیمه محافظت از ذخایر ٢درصد، سود خطوط اعتباری (معادل ١٠میلیارد دلار) را ٧درصد و سود تسعیر دوباره ارزها به وجوه محلی و وجوه محلی به ارزهای معتبر را ٢درصد تلقی کنیم، علاوه بر تردید در وصول همه ذخایر حداقل ٢/٢میلیارد دلار از این ذخایر از کف رفته است! این رقم علاوه بر قیمت دوبله و چند برابری کالاهای تحویلی در قبال بدهی این دولتها (واردات بنجلهای چینی) است.
٦- دلواپسان تحریم و منتظران ورود ذخایر ارزی متوجه باشند که دولت پاکنهاد قبلی، قبل از انتقال وجوه ارزی، معادل ریالی آن را از بانک مرکزی اخذ (با چاپ اسکناس) کرده است. مضاف بر آنکه در پایان سال ١٣٩١ نیز کل داراییهای ارزی بانک مرکزی را با نرخ ارز مبادلهای (به جای نرخ ارز بودجهای) تسعیر و سود کاذب حسابداری را بابت پرداخت دیون خود به بانک مرکزی و... استفاده کردهاند. بنابراین با انتقال این منابع ارزی به کشور، گشایش خاصی مگر انتظار برای بهبود شرایط نمیرود.
حال خوانندگان محترم حساب کنند بابت نگهداری این ذخایر، کشورهای یادشده نهتنها سودی به ما پرداخت نمیکنند بلکه حداقل چهار بار سودهای مختلف را کم و کسر و اصل ناقابل را مسترد خواهند کرد.
*حسابدار رسمی
منبع: روزنامه شهروند