همزمان با انتخاب مجدد «محمدمهدی عسگرپور» به عنوان «نایب رئیس فیاپف»، شبکه تلویزیونی «الکوثر» از گفتوگویی زنده با «احمدرضا درویش» خبر داد و درحالی که زمان اکران «چاقی» و «چهارشنبه خون به پا میشود» سازندگان این آثار را با مشکلاتی روبرو کرده، شنیده ها از آغاز تولید فیلم سینمایی «عادت نمیکنیم» باحضور «هدیه تهرانی» و «محمدرضا فروتن» و همچنین انیمیشن بلند «نازیآباد» حکایت دارد.
گروه سینما، «محمدمهدی عسگرپور» که برای سومینبار بهعنوان «نایب رئیس فیاپف» انتخاب شده
است، اظهار امیدواری کرد با همکاری دولت بتوانیم موقعیت ایران را در این
اتحادیه ارتقای بیشتری ببخشیم.
به گزارش بولتن نیوز، اظهارات «محمدمهدی عسگرپور» پس از انتخاب مجدد به عنوان «نایب رئیس گفتگوی زنده «الکوثر» با «احمدرضا درویش»، اظهارات «علی انصاریان» درباره حضورش در فیلم «هدیه» و درگیری 18ماهه با سرطان، آغاز فیلمبرداری «عادت نمیکنیم» باحضور «هدیه تهرانی» و «محمدرضا فروتن»، تعویق زمان اکران فیلم سینمایی «چاقی» به بعد از عید فطر، انتظار سازندگان «چهارشنبه خون به پا میشود» برای پراونه نمایش، آغاز ساخت انیمیشن جدید «نازیآباد» به کارگردانی «بهرام عظیمی»، اعلام جزئیات فیلم «ثارالله» و درنهایت یادداشتی درباره فیلم «نهنگ عنبر» و مقایسه آن با فیلم ماندگار «موبیدیک» سرخط مهمترین اخبار
«بولتن سینما»ی امروز هفدهم خردادماه را به خود اختصاص داد.
برای مشاهده دیگر اخبار فرهنک و هنر اینجا کلیک کنید!عسگرپور در گفتوگویی پس از انتخاب دوباره در فیاپف: ایران از این «کرسی مهم» استفاده میکند؟
عسگرپور که تا چندیپیش مدیرعامل خانهسینما نیز بود، توضیح داد: مجمع عمومی «فیاپف»درطول سال میلادی
دوبار برگزارمیشود که یک بار درخلال جشنواره برلین و باردیگر همزمان با
جشنواره کن است، البته این فاصله زمانی تقریبا به هم نزدیک است و جلسات
هیات رئیسه هم در این دو مجمع و گاهی هم درطول سال برگزار میشود.
عسگرپور اضافه کرد: در چند سال گذشته تمام تلاشمان را به کار بردیم تا
سینمای ایران درفیاپف صاحب کرسی شود بنابراین، در آغاز حداقل نیاز ما عضویت
درفیاپف بود،اما به تدریج درخواستهایمان به حداکثر خود رسید که نتیجه
آنان انتخاب بنده به عنوان نایب رئیس فیاپف درحوزه آسیا درسه انتخابات اخیر
بود.
مدیرعامل پیشین خانه سینما یادآور شد: پیش از این تلاش میکردیم در بیشتر
مجامع حضور داشته باشیم اما گاه مسائل مالی و گاه دیگر مسائل خانهسینما
باعث میشد در بعضی مجامع،غایب باشیم. به همین دلیل از یکی از همکاران که
با سیاستگذاریهای خانهسینما آشنا است، درخواست میکردیم در کنار
برنامههایی که در جشنواره کن یا برلین دارند، به عنوان نماینده این تشکل در
مجمع فیاپف حضور داشته باشد.البته این فرد نمیتوانست در جلسه هیات
رییسه حضور داشته باشد و فقط نماینده ما در مجمع عمومی بود.
عسگرپور با اشاره به مسائل خانه سینما و انتخاب مدیرعامل آن در چندماه
اخیر متذکر شد: پیش از انتخاب مدیرعامل باید اعلام کاندیداتوری میکردیم و
نمیتوانستیم تا معرفی مدیرعامل صبر کنیم چرا که زمان اعلام کاندیداتوری
را از دست میدادیم.
او در پاسخ به این پرسش که چرا در این دوره ایران نمایندهای در مجمع فیاپف
نداشته است،توضیح داد:باتوجه به تغییر و تحولات، به شخصه فکر کردم شاید
در موردحضور من شائبههایی ایجاد شود و از آنجا که هنوز مدیرعامل جدید
انتخاب نشده بود،تصمیم گرفتم حضور نداشته باشم. به جز این تولید سریال مهم
بود و در واقع مجموعه این دلایل باعث این تصمیمگیری شد.
کارگردان فیلمهای «قدمگاه» و «اقلیما» در پاسخ به این پرسش که حضورش در
فیاپف بهعنوان شخص حقیقی است،خاطرنشان کرد:کسانی که در مجمع حضور دارند،
ممکن است روسای سازمانها یا نمایندگان آن سازمان باشند و بنده هم نماینده
خانه سینما در فیاپف هستم.
عسگرپور اضافه کرد: دراین دوره دو ماه قبل از انتخابات اعلام کاندیداتوری
صورت گرفت و چون نمیتوانستم حضور داشته باشم،این موضوع رابه مسئولان فیاپف
اعلام کردم. در آغاز فکر میکردم شاید این غیبت کمی کار را سخت کند،اما از
آنجا که در این چند سال ارتباط خوبی با یکدیگر داشتهایم،آنها به ما
اعتماد داشتند و این چنین بود که بنده در غیاب خود به اتفاق آرا مجدداً به
عنوان نایب رئیس انتخاب شدم.
وی درباره فعالیتهایی که فیاپف میتواند انجام دهد،توضیح داد: پیش از این
حداقل کاری که ما باید میکردیم،نگهداشتن کرسی ایران بود چرا که فیاپف از
مهمترین نهادهای فرهنگی بینالمللی است که یک ایرانی در آن حضور دارد و
برای سینمای ما کرسی بسیار مهمی است که خوشبختانه در این چندساله موفق شدیم
سطح خود را ارتقا دهیم.
این فیلمساز با اشاره به مشکلات سینمای ایران در دولت قبلی یادآور شد: درآن
دوره امکان فعالیت بینالمللی درفیاپف بسیار ضعیف بود چرا که اصولا سطح
کلی فعالیتهای بینالمللی در کشورمان دچار رکود شده بود. اما با توجه به
گرایش دولت جدید و دور نمای آینده نزدیک،به نظر میرسد بعد از این بهتر
بتوانیم در جهت ارتقای حوزههای دیگر مربوط به فیاپف موثر عمل کنیم.
به گفته او، تعیین درجه مشخص برای جشنوارههایی مانند فجر یا دیگر
جشنوارهها،پیگیری حق کپیرایت،نشان ثبت فیلمها و ... از مهمترین
فعالیتهایی است که فیاپف میتواند انجام دهد.
کارگردان فیلم «مهمان داریم» توضیح داد: مثلاً درمورد جشنواره فیلم فجر یا
جشنوارههای دیگر میتوانیم درجه مناسب برای آنها تعریف کنیم تا
جشنوارههای ما ابعاد بینالمللی واقعی پیدا کنند. همچنان که در موردحق کپی
رایت نیز در این سالها بدلیل عدم تمایل دولتها فعالیت چندانی
نداشتهایم، اما بعد از این به سرعت باید متمرکز بشویم تا بتوانیم از حقوق
فیلمهای ایرانی خارج از مرزها دفاع کنیم.
وی گفت: فیاپف در زمینه ارتباط با سازمان تجارت جهانی عملکرد پرقدرتی دارد و
این میتواند در آینده برای سینمای ایران هم پرفایده باشد.
محمدمهدی عسگرپور درپایان درباره نشان ثبت فیلمها به عنوان یکی دیگر از
اموری که در فیاپف پیگیری میشود، توضیح داد: در دولت قبلی نمایندگی مربوطه
را گرفتیم اما به دلیل شرایط آن زمان، امکان فعالیت نداشتیم. به هرحال ارایه
نشان ثبت آثار سمعی و بصری موضوع مهمی است که بهموجب آن شناسه مشخصی به
آثار داده میشود تا درصورت تکثیر غیرقانونی، بتوان موضوع را پیگیری کرد و
امیدواریم در این دوره با همکاری دولت جدید بتوانیم در این زمینهها موفق
عمل کنیم.
گفتگوی زنده «الکوثر» با احمدرضا درویشدرویش در برنامه «مع المشاهدین» شبکه الکوثر حضور مییابد تا درباره فیلم «رستاخیز» که به موضوع قیام امام حسین(ع) و عاشورا میپردازد صحبت کند. این گفتگو را میتوان یکی از معدود گفتگوهای درویش درباره این اثر سینمایی دانست.
شبکه الکوثر فردا یکشنبه 17 خرداد ساعت 20 تا 20:45 میزبان احمدرضا درویش خواهد بود تا درباره فیلم تاریخی – مذهبی «رستاخیز» جدیدترین اثرش که به زودی در سینماهای ایران روی پرده میرود، صحبت کند. مجری این برنامه لیث ترابچی است.
برنامه «مع المشاهدین» هر هفته روزهای یکشنبه بهصورت زنده از آنتن شبکه الکوثر پخش میشود.
فیلم «رستاخیز» همزمان با عید سعید فطر با سرگروهی سینماآزادی در تهران اکران خواهد شد. اکران شهرستانها نیز همزمان با تهران است.
«رستاخیز» به نویسندگی و کارگردانی احمدرضا درویش، تهیهکنندگی تقی علیقلیزاده و مدیریت تولید علی قائممقامی ساخته شده و در کنار تعداد زیادی از بازیگران ایرانی از حضور 7 هنرپیشه خارجی نیز بهره برده است.
این فیلم سینمایی با دوبله عربی با نام «القربان» و نسخه انگلیسی آن با عنوان «حسین، آنکه گفت نه» عرضه میشود.
سایت فیلم «رستاخیز» به آدرس http://rastakhizmovie.com نیز راهاندازی شده که شامل اطلاعات، عکسها و آنونسهای مربوط به فیلم است.
علی انصاریان: نقشم در «هدیه» را نفس کشیدم/ 18 ماه با بیماری سرطان درگیر بودم
علی
انصاریان گفت: «ایفای نقشم در فیلم «هدیه» برایم بسیار سخت بود. در حقیقت
من این نقش را بازی نکردم، آن را نفس کشیدم، زندگی کردم.»
علی
انصاریان بازیگر سابق فوتبال که این روزها به بازیگری و فیلمنامهنویسی در
سینما روی آورده، در مورد داستان فیلم
«هدیه» به کارگردانی امیراحمد انصاری، گفت: «داستان این فیلم درخصوص بیماری
سرطان است. سرطان بیماریای بود که من به خاطر پدرم حدود 18 ماه با آن
درگیر بودم و حس و حال کسانی را که با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند،
از نزدیک لمس کرده بودم.»
وی ادامه داد: «من با بیماری سرطان غریبه
نبودم و کاملا با کسانی که به این بیماری مبتلا هستند و همچنین اطرافیان
کسانی که به این بیماری دچار شدهاند، آشنایی داشتم. من خودم عزیزترین فرد
زندگیام را به خاطر این بیماری از دست دادهام.»
انصاریان که نقش مردی به نام عباس را در
این فیلم بازی میکند در مورد شخصیت عباس گفت: «در طول مدتی که پدرم در
بیمارستان بستری بود با شخصی به نام عباس آشنا شدم. او با مشکلاتی که در
فیلم به آن پرداخته شده دست و پنجه نرم میکرد و در حقیقت شخصیت اصلی این
فیلم یک شخصیت واقعی است و من فیلمنامهام را بر اساس شخصیت او نوشتم.»
وی توضیح داد: «شخصیت دیگری که در فیلم
وجود دارد محسن است. محسن در واقع نقش خودم بود که پدرم را به بیمارستان
برده بودم و به واسطه رفت و آمدم در بیمارستان از نزدیک شاهد اتفاقاتی که
برای عباس میافتاد، بودم. من به عینه شاهد مسائل مالی که برای عباس پیش
آمد، بودم و از نزدیک در جریان مشکلاتش قرار گرفتم.»
این بازیگر اذعان داشت: «کسانی که چنین
بیمارانی دارند با مشکلات حادمالی و هزینههای کمرشکنی مواجه هستند. من در
فیلم گفتم مخارج درمان بیماری همسر عباس هر دو ماه یک بار، 2 میلیون تومان
است اما واقعیت این است که هر دوره درمانی ده روزه حدود یک و نیم میلیون
تومان برای بیمار هزینه در بر دارد.»
این فوتبالیست سابق اظهار کرد: «بازی کردن
این نقش برایم خیلی سخت بود. در حقیقت من نقشم را بازی نکردم؛ من این نقش
را نفس کشیدم، زندگی کردم.»
وی در ادامه درمورد ارتباط عباس با مادرش
و مشکلاتی که در فیلم در این رابطه دارد توضیح داد: «در این فیلم رابطه
عمیقی بین مادر و فرزند وجود دارد، به گونهای که با وجود اینکه مادر
آلزایمر دارد، اما هنوز آن قدر قابل احترام و حرفهایش شیرین است که حتی با
کمبود توان مالی نمیخواهد مادرش را به خانه سالمندان بسپارد و اینقدر این
مرد زندگی و همسرش را دوست دارد که خودش را به آب و آتش میزند تا همسرش
زنده بماند.»
انصاریان بیان کرد: «از نظر من اتفاقات
خوب زیادی در دنیا هست و مردهای بسیاری هستند که با تمام توان خود برای
زنده نگه داشتن و سر پا بودن زندگیشان میجنگند.»
وی درمورد کارهای دیگرش گفت: «یک فیلم با
نام «سوختن» بازی کردهام به کارگردانی بهرنگ توفیقی و یک فیلم به نام
«آخر خط» به کارگردانی رحیم بهبودیفر و در حال حاضر نیز درگیر فیلمی با
نام «شروع یک پایان» به کارگردانی آرش تقواشعار هستم که حدود یک هفته دیگر
به اتمام میرسد، اما در بین تمام کارهایی که تا به حال انجام دادهام،
خودم حس غریبی به «هدیه» دارم که متاسفانه یا خوشبختانه با این درد زندگی
کردهام.»
«عادت نمیکنیم» با حضور «هدیه تهرانی» کلید خورد«هدیه تهرانی» در فیلم سینمایی «عادت نمیکنیم» نقش سیما را روبروی «محمدرضا فروتن» در نقش احمدرضا بازی میکند.
این دو بازیگر بعد از گذشت 16 سال از زمان ساخت فیلم سینمایی قرمز، در «عادت نمیکنیم» روبروی هم قرار گرفتند تا بار دیگرموفقیت شان را به عنوان زوج برتر سینمایی در این فیلم تکرار کنند.
فیلم سینمایی «عادت نمیکنیم» دومین فیلم سینمایی ابراهیم ابراهیمیان است که مشترکاً توسط او و سارا سلطانی به نگارش درآمده.
«عادت نمیکنیم» به تازگی در لوکیشنی واقع در خیابان توانیر کلید خورده و تاکنون از جمع بازیگران این فیلم سینمایی محمدرضا فروتن، هدیه تهرانی، حمیدرضا آذرنگ و پانته آ پناهیها جلوی دوربین رفتهاند. در روزهای آینده نیز بازی ساره بیات در این فیلم سینمایی آغاز میشود.
عواملی که در ساخت فیلم سینمایی «عادت میکنیم» همکاری دارند عبارتند از: کارگردان: ابراهیم ابراهیمیان، فیلمنامه: سارا سلطانی و ابراهیم ابراهیمیان، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایری، تدوین: ژینوس پدرام و ابراهیم ابراهیمیان، طراح گریم: محسن دارسنج، مدیر صدابرداری: امیر نوبخت، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، اهنگساز: حامد ثابت، مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان: علی مردانه، منشی صحنه: حمیرا نعمت اله، مدیر روابط عمومی: مهسا همتی، طراح پوستر و فیلم پشت صحنه: میثم میرزایی، جانشین تهیه: علی مردانی عکاس: فتاح ذی نوری، ناظر تولید: مهدی شمخانی، مدیر تدارکات سهراب دادگستر، سرمایه گذار: شرکت و روشن مهر و شهرام اخلاص پور، تهیه کننده و مدیر تولید: پیمان جعفری.
اکران فیلم سینمایی «چاقی» به بعد از فطر موکول شدراما قویدل گفت: امیدوارم اکران «چاقی» در تابستان اتفاق بیافتد
راما قویدل کارگردان سینما، درخصوص اکران فیلم «چاقی» گفت: من علاقهی زیادی به اکران «چاقی» در عید فطر داشتم اما شواهد نشان میدهد که نمایش آن به بعد از عید فطر موکول شد.
وی در ادامه افزود: امیدوارم این فیلم در تابستان اکران شود و مخاطبانش را پیدا کرد و تاثیر خود را بگذارد.
بهرام عظیمی به سراغ ابرقهرمانهای نازیآباد میرودابر قهرمانهای «نازیآباد» جلوی دوربین عظیمی میروند.
بهرام عظیمی کارگردان سینما، در خصوص ساخت جدیدترین اثر خود گفت: پیشتولید یک انیمیشن با موضوع «7 نفر ابرقهرمان» را شروع کردیم. این ابر قهرمانها در نازی آباد و یافتآباد زندگی میکنند.
وی در خصوص جزئیات بیشتر راجع به این انیمیشن به چند روز آینده موکول کرد.
گفتنی است، آخرین ساخته این کارگردان انیمیشن «تهران 1500» بود که در
اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم شهر نیز جایزه ویژه دبیر جشنواره را
دریافت کرد.
غلامرضا موسوی: همچنان منتظر پروانه نمایش «چهارشنبه خون به پا میشود» هستیمفیلم «چهارشنبه خون به پا میشود» برای اکران عمومی در انتظار پروانه نمایش است.
سیّدغلامرضا
موسوی تهیهکننده سینما، درخصوص وضعیت اکران فیلم«چهارشنبه خون به پا
میشود» گفت: فیلم را برای اخذ پروانه نمایش به اداره کل نمایش و ارزشیابی
فرستادیم و منتظر جواب هستیم.
گفتنی است «چهارشنبه خون به پا
میشود» نخستین فیلم بلند حماسه پارسا است و بازیگرانی چون فرامرز قریبیان،
حامد بهداد، همایون ارشادی، محمدرضا فرد، سارا منجزی، مرجان قدوسی و احسان
بذلی در آن ایفای نقش میکنند.
«چهارشنبه خون به پا میشود» یک تریلر اجتماعی-پلیسی است که تهیهکنندگی آن را سید غلامرضا موسوی بر عهده دارد.
جزئیات فیلم «ثارالله» مشخص شد/ با امام حسین (ع) از مکه تا کربلا
مجتبی فرآورده تهیه کننده
سینما از پایان پیش تولید فیلم «ثارالله» با موضوع سفر امام حسین (ع) از
شهر مکه تا عصر روز عاشورا خبر داد.
مجتبی
فرآورده که علاوه بر تهیه کنندگی فیلم «ثارالله» نگارش فیلمنامه و
کارگردانی این فیلم سینمایی را نیز به عهده گرفته است، گفت:
پیشتولید فیلمنامه سینمایی «ثارالله» از حدود ۶ ماه پیش آغاز شده است و در
حال حاضر در مراحل پایانی پیشتولید قرار داریم.
وی
با اشاره به اینکه رفته رفته برای آغاز فیلمبرداری آماده میشوند، عنوان
کرد: سینمای ایران با وجود پیشرفت های بسیاری که داشته است در بخش وسایل و
امکانات مورد نیاز دچار کم و کاستی و فقر لوازم است از همین رو در این مدت
مجبور شدیم برخی از لوازم مورد نیاز از قبیل اسپیس لایت و لوازم حرکتی و
... را تولید کنیم.
این تهیه کننده با اشاره به چگونگی
تامین هزینه های تولید فیلم «ثارالله» گفت: این فیلم در بخش خصوصی تولید و
هزینه های آن توسط خیرین و محبان امام حسین (ع) تامین میشود. به این ترتیب
که خیمه ای با عنوان اصحاب الحسین برپا کرده ایم و خیرین با پیوستن به این
خیمه کمک های مالی خود را برای تولید فیلم اهدا می کنند.
وی
تاکید کرد: هیچگونه وابستگی دولتی برای تولید فیلم «ثارالله» نداریم و
هزینه های این اثر سینمایی توسط خیرین و محبین سیدالشهداء (ع) تامین خواهد
شد. اگرچه پیشنهاد مشارکت در تولید فیلم و حضور در خیمه اصحاب الحسین را به
مراکز دولتی هم ارائه کرده ایم، اما به این معنا نیست که تولید این فیلم
منوط به حضور مراکز دولتی است.
تهیه کننده «ملک سلیمان» متذکر شد: هریک از مراکز دولتی که به خیمه اصحاب الحسین وارد شوند، مورد استقبال قرار خواهند گرفت.
فرآورده
در پایان درباره داستان فیلمنامه «ثارالله» گفت: داستان از هجرت امام حسین
(ع) از شهر مکه آغاز و تا عصر عاشورا ادامه پیدا می کند. هجرت امام حسین
(ع) از شهر مکه و همراهی با کاروان امام حسین(ع) در طول مسیر از مکه تا
کربلا از جمله بخش هایی است که در سینما و تلویزیون و بیان داستان های
عاشورایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است و سعی کردیم در نگارش فیلمنامه،
این بخش را برای آگاه کردن مردم نسبت به قیام سیدالشهدا به تصویر بکشیم.
بر
اساس صحبت های مجتبی فرآورده نویسنده، کارگردان و تهیه کننده، حمید خضوعی
ابیانه به عنوان مدیر فیلمبرداری در پروژه سینمایی «ثارالله» حضور دارد و
حمید قدیریان مدیر هنری، محمدرضا مویینی تدوین، سعید ملکان طراح چهره
پرداز، هادی اسلامی طراح جلوه های بصری، اسماعیل قدیریان طراح جلوه های
میدانی هستند.
همچنین طراح جنگ و بدلکاری ارشا اقدسی، طراح
نام نوشت مسعود نجابتی، مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان علیرضا
سبزواری، مدیر تدارکات مسعود شرفی کیا، مدیران تولید بهرام صابری و رضا
زنجانیان، مجری طرح و سرمایه گذار اصحاب الحسین فرهاد کی نژاد و طراح
کانسپت سهیل دانش اشراقی از جمله عوامل نهایی شده فیلم «ثارالله» هستند.
اخبار این فیلم «ثارالله» از طریق سایت رسمی www.tharallahmovie.com قابل پیگیری است.
«عنبرِ» این «موبیدیک» چندان هم خوشبو نیست
«نهنگ عنبر» خبر از پدیدهای نو در سینمای بدنه میدهد. فیلمهایی که به
زودی از فرمولش بهره میبرند: نشانه گرفتن بخشی از نوستالژی جامعه با طعم
موسیقی و خوانندگان آن دوره و کمی رنگ و لعاب و البته به شکل قابل توجهی
ارزان قیمت.
1- نهنگ عنبر گونهای از والها هستند که بزرگترین نهنگ دنداندار لقب گرفتهاند.
2- در ابتدای رمان «موبی دیک»، هرمان ملویل اثرش را به ناتانیل هاوثورن
تقدیم میکند تا نبوغش را تحسین کرده باشد. سامان مقدم نیز همچون ملویل،
«موبی دیک»اش را با یک شروع ویژه و غیرمستقیم به نابغهای تقدیم میکند:
وودی آلن.
3- موبی دیک سینمای ایران، نه همچون اثر ملویل از دل یک داستان
ماجراجویانه سر بر میآورد و نه از خوانش-های فلسفی و روانکاوانه وودی آلن
بهره برده است. موبی دیک سینمای ایران همه چیز را از یک نکته عاریه
میگیرد: یاد قدیمها بخیر.
با توجه به سه نکتهای که به عنوان مقدمه ذکر شد میتوان به کلیت «نهنگ
عنبر»، جدیدترین ساخته سامان مقدم پرداخت. علاقه مردم ایران به نوستالژی و
تصاویر گذشته بر کسی پوشیده نیست و مهمترین وسیله برای بهرهبرداری از این
ویژگی انسانی، فرهنگ است. کافی است تصویری از دهه شصت را در اثری فرهنگی
متبلور کنید تا به فروش تضمین شدهای دست یابید. نمونه قابل توجه این
روزها، چاپ کتابهای درسی نسل شصتی یا نمونههایی از دفترهای آن دوره است؛
اما با اصرار ورزیدن و اشباع شدن اقلام فرهنگی، سیر نزولی این رویکرد قابل
تصور است. از همین رو تولیدکننده در اندیشه فرو میرود تا ترفندی نو بکار
گیرد: بازنمایی آنچه تاکنون بازنمایی نشده است.
پیش از انقلاب در قاب تصویر، همواره مترادف با حکومت طاغوت و مبارزه بوده
است و دهه شصت برابر با هشت سال دفاع مقدس؛ آنچه همواره از دیدگان مخاطبان
دور نگاه داشته شده است، سبک زندگی آن زمانه است. مشخص نیست چرا در این
سالها فضای اجتماعی آن دوران نادیده گرفته شده است و المانهای تکرار
شونده کمتر مورد توجه هنرمند بوده است؛ لیکن سامان مقدم نه به عنوان
آغازگر؛ که در مقام برجستهساز، این موضوع را دستمایه «نهنگ عنبر» کرده
است تا جایی که حتی داستان عاشقانه فیلم نیز زیر سایه نوستالژیبازی قرار
میگیرد و حتی مخاطب نوع عاشقی ارژنگ را متعلق به آن دوران میداند.
«نهنگ عنبر» قرار است سیر زندگی یک شخصیت بدشانس از سال 1340 تا 1393 را
دنبال کند و کلیت اثرش را بر مبنای یک موتیف پایهریزی میکند: ممکن است
زنی که دوست داشته باشی هر لحظه به عشق آمریکا تو را ترک کند؛ همانطور که
مادرم با پدرم چنین رفتاری داشت. فرم افتتاح فیلم و بنیان دراماتیک اثر بر
پایه رابطه ارژنگ و رویا، میتواند هر فیلمبینی را به یاد وودی آلن
«آنیهال»، «زلیگ» و حتی «پول را بردار و فرار کن» بیاندازد. همچون آثار
ذکر شده قرار است بافت مکان و زمان در حد یک شخصیت برجسته شوند. همان طور
که در «آنیهال» بروکلین دهه هفتاد بافت اثر را شکل میدهد و سفر به گذشته
تغییرات زمانی را آشکار میسازد. در «نهنگ عنبر» نیز قصد همین است؛ اما در
تهرانی که دهه به دهه تمام ظاهرش دستخوش تغییر میشود.
با این حال برای رقم زدن تک دستمایه اثر، نویسندگان فیلمنامه و کارگردان
ناچار است زمان و مکانی ملموس و باورپذیر به مخاطب ارائه دهند. بهترین راه
برای معرفی دوتایی زمان/مکان، بازآفرینی نشانگان آشناست: مدل مو، نوع لباس
پوشیدن، خوانندگی در رستوارن، کمیته، ویدئو، شهربانی و ... .
با توجه به زیرساختهای سینمای ایران بازآفرینی دقیق یک بازه تاریخی بسیار
سخت است؛ بخصوص آنکه نماهای خیابانی لازمه اثر باشد. پس تمام تلاش
کارگردان به فروکاستن نماهای فیلم به فضای داخلی است. روش تقلیلگرا موجب
میشود که کلیت اثر بر حفظ تک المانها متمرکز شود. برای مثال در سکانس دوم
فیلم، جایی که ارژنگ پدر و مادرش را معرفی میکند، به صرف استفاده از پوشش
و کمی هم موی فرفری – چه پدر و چه مادر – و البته روایتگویی روی تصویر –
به سبک وودی آلن - سعی بر القای سال 1340 دارد. تکیه بر یک عنصر موجب
میشود دیگر عناصر از دیده پنهان شود و حتی وجوه شخصیتی – و حتی تیپسازی –
نیز نادیده گرفته شود.
سامان مقدم برای بازنمایی زمان از تصاویر خاطرهانگیزی مثل تصویر یک
خواننده مشهور یا بازی ایران و آمریکا در جامجهانی 98 استفاده میکند تا
مخاطب درک کند آن لحظه بازنمایی چه تاریخی است؛ ولی این مساله بسیار محدود
است. بیشتر فیلم در فقدان زمان به سر میبرد. برای مثال دامنه بگیر و
ببندهای ویدئو و کمیته به قدری طولانی است که نمیتوان برایش زمانی خاص
تعیین کرد. این مساله برای موضوع راهاندازی روزنامه نیز صادق است که
دامنهاش از 1376 تا همین امروز تداوم داشته است. از همین رو کارگردان مدام
دست به اشتباه میزند و وسواسش بر تمرکز روی نشانههای ظاهری رضا عطاران
همه چیز را خراب میکند. نمونه اشتباه آن است که طلاق در دفتری صورت
میگیرد که تابلویش متعلق به دهه نود است – و البته دفتر مختص ازدواج است،
نه طلاق.
این مساله درمورد مکان نیز صادق است. مقدم برای مساله مکان در نمایی،
تصویری از سرخه بازار خیابان آفریقا ارائه میدهد – ولو آنکه مخاطب از
تاریخ تاسیس این پاساژ خبر دارد یا خیر-؛ ولی این هویت مکانی در کل اثر بسط
پیدا نمیکند. برای مثال مسجد فیلم – با آن پلکان بلند و آجرنماهایش - بیش
از اندازه امروزی است. اگر رستوران پدر ارژنگ با آن دکور نسبتاً مجللش
قرار است ما را به یاد کافه کوچینی دهه چهل بیاندازد، بیشتر ما را یاد
رستوران کوچینی امروز میاندازد.
برخلاف وودی آلن که بروکلین در اثرش تبدیل به شخصیت میشود، مکان در «نهنگ
عنبر» مدام خود را پشت سر ظاهر عطاران مخفی میکند. در فیلمی که قرار است
ما را به نوستالژیهایمان سوق دهد، در طول 100 دقیقه چند مکان به تصویر
کشیده میشود؟ این مساله درمورد زمان هم صادق است.
«نهنگ عنبر» فیلم قصهگویی نیست. میتوان این گونه به اثر نگاه کرد و بخشی
از فضای تقلیلگرای آن را نادیده گرفت. میتوان آن را اثری با بار فانتزی
خواند و چند سکانس هم پیرو آن مثال آورد: آویزان شدن از لوستر، حضور در
جبهه و ...؛ ولی این نگاه فانتزیگونه – که به کارهای ژان پیر ژنه نزدیک
است – چقدر در کل اثر تعمیم پیدا میکند؟ به هیچ وجه تعمیم یافته نیست و
مقدم هر جا تمایلی داشته از نمایی خیالانگیز بهره برده است. در واقع هیچ
قانون کلی در فرم اثر وجود ندارد.
با آنکه در دو سکانس فیلم شمایل پاردویک اما مختصر از دو فیلم «آژانس
شیشهای» و «هامون» دیده میشود؛ لیکن این رویه کمیک پسندیده نیز در کل اثر
تعمیم پیدا نمیکند، گویا سازندگان تنها به خلق موقعیتهای تکی بسنده
کردهاند.
شخصیت «ارژنگ صنوبر» به گونهای شبیه به «زلیگ» وودی آلن است: در هر
موقعیتی به رنگ آن مکان و زمان در میآید. ارژنگ در ظاهر یک رزمنده، به خود
رزمنده تبدیل میشود، در فضای امر به معروف شمایلش عوض میشود، در مقام
بادیگارد، روزنامهنگار و در نهایت ساختمانساز. وی همواره خود را به شکل
زمانه حاکم درمیآورد؛ اما این مساله چه مقدار در شخصیتپردازی به او کمک
میکند؟ جواب هیچ است. در «زلیگ» شخصیت زلیگ حتی در عاشقی هم به قول معروف
جوگیر میشود؛ ولی ارژنگ در مورد عاشقی فاقد چنین مولفهای است و این سوال
مطرح میشود چرا باید این گونه شخصیتپردازی شود؟
البته واقعیت این است که هیچ یک از افراد فیلم، شخصیتپردازی نشدهاند.
برای مثال پدری که توانایی حفظ زن خود را ندارد، آن هم به دلیل شکست تجاری –
که البته معلوم نیست پدر ورشکسته چطور رستوران خود را حفظ میکند – در دو
سکانس از خود رفتار زندوستی نشان میدهد.
این فقدان شخصیتپردازی باز به همان رفتار تقلیلگرای سازندگان
بازمیگردد. برای مثال کلیت شخصیت رویا به تولدش در سال نهنگ خلاصه میشود و
ارژنگ به گاو. البته در فیلم محتوایی مبنی بر مشخصات متولدان گاو و نهنگ
وجود ندارد و تنها میتوانیم به شکل استقرایی آن را براساس ویژگیهای رویا و
ارژنگ بسط دهیم. با توجه به وسیع بودن مخاطب این فیلم، چنین رویهای برای
اکثریت – بخصوص کسانی که چیزی از طالعبینی نمیدانند – نامفهوم است.
تمام آنچه نقل شد، خبر از پدیدهای نو درسینمای بدنه میدهد. فیلمهایی که
به زودی از فرمول «نهنگ عنبر» بهره میبرند. نشانه گرفتن بخشی از نوستالژی
جامعه با طعم موسیقی و خوانندگان آن دوره و کمی رنگ و لعاب. سینمای ارزان
قیمتی که با دو بازیگر ستاره، فروشی میلیاردی به ارمغان خواهد آورد و در
نهایت همانند موجهای دیگر سینمایی فروکش میکند و از خاطرات پاک میشود.
شاید فرحبخش و شرکت نانپزیش در این موج شریک شوند و این گونه جدید
شبهسینمایی را اشباع کنند. با این حال «نهنگ عنبر» همچون اسمش ظاهری خوشبو
و هوسانگیز دارد و باطنش مغایر با آن است.
انتهای پیام/