درحالی که «قادر باستانی» با انتقاد از عملکرد صداوسیما در بازنشر اخبار مربوط به مذاکرات، نکاتی را مطرح کرد، یک تهیه کننده تلویزیون نیز برخی تغییرات در سازمان را فلج کننده دانست و از دیگرسو، «سامان سالور» از احتمال همکاری اش با تلویزیون خبر داد و دو بازیگر اصلی «شمعدونی» نیز به صحبت درباره این سریال تلویزیونی پرداختند.
گروه تلویزیون و سینما، رسانهملی در روزهای اخیر و در ساعات پربیننده خود، مستندهای سیاسی خاصی با
هدف زیرسئوال بردن مذاکرات هستهای نظام با کشورهای 1+5 پخش میکند. در
این برنامهها که تاکنون با عناوین «از هیروشیما تا لوزان»، «شطرنج با
گرگها» و «نظارت فقط متعارف»، به تهیهکنندگی گروه تلویزیون ثریا در
شبکههای یک و سه سیما پخش شده، هدف اصلی القای بینتیجه بودن مذاکرات به
مخاطبان است.
به گزارش
بولتن نیوز، صحبت های «قادر باستانی» درباره صداوسیما، دفاع «آتنه فقیه نصیری» از سریال «شمعدونی»، گفتوگو با بازیگر خردسال این سریال، تغییراتی که میتوانست صداوسیما را فلج کند، گزارشی از حضور «یونس شکرخواه» در برنامه «خندوانه» و اظهارات از «سامان سالور» درباره نحوه ادامه همکاری اش با تلویزیون، سرخط اخبار «بولتن تلویزیون» امروز سیام اردیبهشت ماه را به خود اختصاص میدهند.
صداوسیما نباید نقش ستون پنجم دشمن را ایفا کند
قادر باستانی درباره محتوای این برنامه گفت: سازمان صداوسیما متعلق به نظام است و انتظار میرود در مذاکرات هستهای، این سازمان نقش درست خود را ایفا کند، نه آنکه با تهیه و پخش برنامههای جانبدارانه، به دور از انصاف و بیطرفی، مانند ستون پنجم دشمن بذر ناامیدی و یأس و شکست مذاکرات را بر دل مخاطب بکارد.
این نویسنده و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی افزود: سطح کیفی این برنامههای مستند بسیار پایین است و مشخص است که سازندگان آن بهصورت سفارشی، برنامههایی را با نازلترین شاخصهای کیفی تهیه کردهاند و روی آنتن بردهاند. نگاه معیوب و یکجانبه به موضوع مذاکرات و غفلت تعمدی از دیدگاه دولت و سانسور نظرات تیم هستهای در این برنامهها، نشان میدهد سازمان صداوسیما ظاهراً تحت فشار برخی مراکز و برای رفع تکلیف، حاضر به تهیه و پخش چنین مستندهای سیاسی ضعیف، بیمنطق و کممایه با نگاه کاملاً جناحی و محفلی و برخلاف برنامه مذاکرات هستهای نظام شده است.
این کارشناس رسانه گفت: بازی با اعصاب مخاطب عام در شأن رسانه ملی نیست. اگر واقعاً نظام چنین دیدگاهی درباره مذاکرات هستهای دارد، چه دلیلی دارد که دولت در پی به نتیجه رساندن آن باشد. اما اگر تیم مذاکرهکننده هستهای توسط کلیت نظام کار خود را پیش میبرد که قطعاً چنین است، معنی ندارد رسانه ملی عملکرد این تیم را ناجوانمردانه زیرسئوال ببرد. اگر روزنامه یا سایتی که به جناح خاصی وابسته است و موضع انتقادی نسبت به دولت دارد، چنین کاری انجام دهد، قابل توجیه است، اما برای صداوسیما زیبنده نیست که تسلیم فشار زیادهخواهان شود و رسالت رسانه ملی بودن را زیر پا بگذارد.
باستانی تصریح کرد: آبشخور اصلی مستندهای پخش شده، بهطور مشخص محافلی است که موفقیت مذاکرات هستهای و برچیده شدن تحریمها برای آنها حکم نابودی دارد و این دلالان تحریم، کانالهای مختلفی را برای اثرگذاری و فشار بر صداوسیما فعال میکنند. من خواهش میکنم آقای سرافراز یک بار خودشان این مستندها را با دقت تحلیل محتوا کنند و ببینند آیا تهیه و پخش این مستندها که ابتدا و انتهای آن قابل پیشبینی است و از زاویه خاص قصد دارد به ببیننده القا کند که قرار نیست مذاکرات هستهای با نتیجه بُرد- بُرد خاتمه یابد، همانطور که در توافق قبلی ژنو۳ و لوزان، چنین اتفاقی افتاد و بُرد طرف مقابل با باخت تیم مذاکرهکننده هستهای ایران همراه شد، آیا این مصداق یک طرفه به قاضی رفتن نیست؟ و آیا زیرسئوال بردن عملکرد دولت مستقر، با کدام اصول و سیاستهای راهبردی رسانه ملی هماهنگی دارد؟
وی با بیان اینکه مخاطب امروز مبسوطالید است و به رسانههای دیگر هم دسترسی دارد، اظهار داشت: مخاطبی که پای این برنامه مستند مینشیند، انتظار دارد موضع رسمی نظام را شاهد باشد و موضع رسمی نظام، یقیناً تضعیف تیم مذاکره کننده هستهای نیست. پخش چنین برنامههایی باعث ایجاد ناهماهنگی شناختی در مخاطب میشود، یعنی از یک طرف تیم مذاکره کننده در حال فعالیت است و از طرف دیگر عملکرد این تیم در رسانهملی تخطئه میشود. پیامد این ناهماهنگی شناختی، تعمیق بیاعتمادی به رسانهملی نزد مخاطب است که در واقع یک شکست برای صداوسیما میتواند باشد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ساخت مستند تلویزیونی اصولی دارد و طبق این اصول علمی، افراد حرفهای به دور از سوگیری و قضاوت، موضوعی را با درنظر گرفتن همه جوانب امر به تصویر میکشند و اجازه میدهند، خود مخاطب درباره آن قضاوت کند، نه آنکه بیانیههای سیاسی ورشکستگان سیاسی را به صورت تصویری تهیه کنند و تحویل خلقالله بدهند.
وی تأکید کرد: اگر آقای سرافراز توان ایستادگی در مقابل زیادهخواهی برخی و فشارهای وارده به رسانه ملی را ندارد، آن را صادقانه با مخاطبان خود در میان بگذارد، کمااینکه کیفیت نازل مستندهای پخش شده مؤید آن است که تلویزیون از سر ناچاری تن به ساخت و پخش چنین برنامههایی داده است.
باستانی در پایان گفت: رسالت هر رسانهای در نظام جمهوری اسلامی، صداقت، راستگویی و تعهد واقعی به مردم است. رسانه ملی بیش از دیگر رسانهها باید متصف به این صفات باشد و امیدوارم مسئولان رسانه ملی در مقام جبران این خطا باشند و با تهیه و پخش برنامههای مستند واقعی، به رشد آگاهی های عمومی مردم کمک کنند.
هیچ کدام از نقدهای وارده به «شمعدونی» را قبول ندارم
بازی در «شمعدونی» به دلیل طنز خاصش در مقایسه با بازیهای این چند سالهام بسیار به یادماندنی بود به همین جهت نقدهای وارده به این مجموعه را قبول ندارم.

آتنه فقیه نصیری، بازیگر نقش زهره در سریال «شمعدونی» در خصوص دلیل حضور خود در این مجموعه گفت: پس از مطالعه فیلمنامه با متن خوبی روبرو شدم و متن را خیلی دوست داشتم بنابراین ایفای نقش زهره را پذیرفتم.
وی در خصوص ویژگی شخصیتی کاراکتر زهره اظهار داشت: زهره در مقابل نقشهای دیگر این سریال به عنوان زن خانواده، بینظمیها را سر و سامان میدهد و در واقع به نوعی متعادل کننده و آرامش دهندهی این بینظمیهاست.
فقیه نصیری در پاسخ به اینکه بازی در سریال کمدی یا ملودرام را چقدر میپسندید، عنوان کرد: برای من به عنوان یک بازیگر، کار خوب در انتخاب نقشهایم ارجحیت دارد بنابراین اگر کار خوب و حرفهای باشد طنز یا جدی بودن آن چندان تفاوتی ندارد.
بازیگر «خانه سبز» در خصوص کاراکتر زهره افزود: وادار کردن هوشنگ برای عذرخواهی از جانب زهره در واقع نمک این شخصیت و یا دلیل بی منطقی اوست که به مخاطب بفهماند این نوع رفتار شایسته نیست.
وی در خصوص شباهت این نقش با شخصیت واقعی خود تصریح کرد: من در زندگی شخصی خودم اصلاً کسی را مجبور به عذرخواهی از دیگران نمیکنم اما خودم از همه معذرتخواهی میکنم.
بازیگر «مهر خاموش» در خصوص سختترین سکانس این مجموعه عنوان کرد: سکانس پایانی برای تمام بازیگران و همهی گروه جزو سختترین سکانسهای این سریال بود چون در فصل زمستان و در جاده قم باید تصویربرداری کار انجام میشد، درحالی که هوا در تهران بسیار خوب بود ولی در جاده قم لحظهی تصویربرداری به قدری هوا سرد بود و باد وحشتناکی میوزید که به سختی دیالوگ میگفتیم و حتی مخاطبان هم بعد از دیدن این صحنه متوجه خواهند شد.
بازیگر «داستان یک شهر» در خصوص تفاوت این کار با کارهای قبلیاش بیان کرد: «شمعدونی» به دلیل طنز متفاوتش با کارهای قبلیام تفاوت زیادی داشت ولی من خیلی خوشحالم که در این مجموعه بازی کردم و این سریال را خیلی دوست دارم و در مقایسه با کارهایی که در این چند ساله کردهام، برایم بسیار به یادماندنی بود.
وی در خصوص کار با صحت و گروه «شمعدونی» اظهار داشت: سروش صحت کارگردان خوب و راحتی است و جادوی خاصی در گرفتن بازی از بازیگر دارد و طوری بازی دلخواه خود را از بازیگر میگیرد که بازیگر اصلاً متوجه این موضوع نمیشود به نظرم صحت در گرفتن بازی از کاراکترهایش از تمام کارگردانان، حرفهای تر است.
وی در خصوص انتقادهای وارده به این مجموعه گفت: من چون نقدهای وارده به این مجموعه را قبول ندارم بنابر این در مورد هیچ کدام از این نقدها اظهار نظر نمیکنم.
فقیه نصیری در پایان خاطر نشان کرد: امیدوارم باز هم کارهای خوبی مانند «شمعدونی» ساخته شود و من شانس حضور در این مجموعهها را داشته باشم.
گفتنی است، سریال «شمعدونی» به کارگردانی سروش صحت و تهیهکنندگی محسن چگینی هر شب از شبکه سه سیما به روی آنتن میرود.
اصلا شبیه «عرشیا»ی «شمعدونی» نیستم
عرفان برزین - بازیگر خردسال مجموعه طنز «شمعدونی» - که نقش کودکی حاضرجواب را در این سریال بازی میکند، گفت: به هیچ عنوان شبیه شخصیتی نیستم که در مجموعه «شمعدونی» دارم.
این بازیگر خردسال با بیان اینکه رابطه صمیمی و خوبی با سروش صحت در مجموعه «شمعدونی» داشته است، گفت: دوست دارم مثل آقای صحت بازیگر و کارگردان خوبی شوم.
این بازیگر خردسال که از چهار سالگی وارد دنیای بازیگری شده است، اکنون هفت ساله است و کلاس اول دوره ابتدایی را میگذراند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا پیش از این به کلاس بازیگری رفته است؟ گفت: تاکنون هیچ کلاس بازیگری نرفتم چون هنوز سنم کم است. پیش از این با آقای داریوش ارجمند در کاری بودم و ایشان میگفتند هنوز نیازی به کلاس بازیگری نداری چون به راحتی میتوانم دیالوگهایم را بگویم تا اینکه بزرگتر شوم.
بازیگر نقش عرشیا در «شمعدونی» درباره نوع دیالوگهایی که در این سریال میگوید و اینکه چگونه آنها را حفظ میکند؟ گفت: ابتدا 10 قسمت فیلمنامه را داشتم و آن را با کمک مادرم حفظ میکردم اما در ادامه آقای صحت و ایمان صفایی کار را همانجا مینوشتند و مادرم همزمان برای من دورخوانی میکرد و بعد به تمرین میرفتم و بعد هم کار را ضبط میکردیم.
او گفت: بیشتر در صحنه دیالوگهایم را کار میکردم.
عرفان برزین در پاسخ به این پرسش که آیا ایفای این نقش برایش سخت نبوده است؟ گفت: ایفای نقش عرشیا برایم سخت نبود چون که عاشق بازیگری هستم.
او سپس اظهار کرد که عاشق گروه «شمعدونی» و آقای صحت است و گفت: زمانی که صبح زود سرکار میرفتم تا سر صحنه میخوابیدم اما وقتی سر ضبط، صدای آقای صحت را میشنیدم از خوشحالی بیدار میشدم و انرژی میگرفتم.
برزین همچنین در پاسخ به این پرسش که چقدر شبیه به شخصیت عرشیا در مجموعه «شمعدونی» است؟ گفت: من اصلا شباهتی با نقشم ندارم. یک روزی میخواستیم به صداوسیما برویم و من همراه مادرم بودم. خانم حراست به مادرم گفت خانم خدا به شما صبر بدهد با این بچه و مادرم هم گفت این طور نگویید عرفان اصلا قابل مقایسه با عرشیای «شمعدونی» نیست.
او سپس گفت: تشخیص نویسنده و کارگردان بوده است که نقش عرشیا را بازی کنم.
بازیگر نقش عرشیا در شمعدونی همچنین در پاسخ به اینکه آیا دیالوگهایی را از خودش هم در این مجموعه بداهه گفته است یا اینکه از کارگردان کمک گرفته است، گفت: بیشتر دیالوگهایم به درخواست آقای صحت بوده است اما بیشتر حرکات صورت و بدنم را خودم ایفا میکردم.
این بازیگر خردسال در پاسخ به این پرسش که آیا برای ایفای نقش عرشیا در این مجموعه استرس داشته است؟ گفت: استرس نداشتم اما صبحها زود که سرکار میروم برایم مشکل است و در بعضی قسمتها حتی معلوم است که چهرهام خوابآلود است.
او همچنین گفت: قرار بود نقشم در این مجموعه حذف شود چون میخواستم به مدرسه بروم اما آقای چگینی (تهیهکننده سریال) گفت برایم معلم میگیرد که پدر و مادرم نپذیرفتند و من به مدرسه رفتم و شرایط کارم این طور بود که صبحها به مدرسه میرفتم و بعدازظهرها سرصحنه.
او در پاسخ به اینکه کدام یک از صحنههای سریال «شمعدونی» را از همه بیشتر دوست دارد؟ گفت: سکانسهای باغ وحش را که هنوز پخش نشده و قسمت عروسی زیبا را خیلی دوست دارم.
عرفان برزین تاکنون در 17 کار تلویزیونی و سینمایی ایفای نقش کرده است که از جمله آنها میتوان به فیلم «چ» و سریالهای «خوب بد زشت» و «زمانی برای عاشقی» اشاره کرد.
این بازیگر خردسال قرار است از 15 خرداد ماه با گروه عموپورنگ و امیرمحمد یک سریال 90 قسمتی را به کارگردانی درویش علیپور آغاز کند.
تغییراتی که میتوانست صداوسیما را فلج کند
تهیهکننده تاکشوهای تلویزیونی دربارهی رکودی که مدتی است شبکههای تلویزیونی به آن دچار شدهاند، معتقد است: تلویزیون هم مدیریتش، هم ساختارش و هم مدیرانش عوض شده است؛ طبیعی است که دچار رکود شود و وقفهای هم در این رکود ایجاد شود.

علی زاهدی گفت: صداوسیما دو کار عظیم انجام داد؛ یکی تعریف شبکهها و ساختار جدید و دیگری تغییر مدیران و مدیرگروهها. تغییر همزمان این دو اتفاق میتوانست سازمان صداوسیما را فلج کند درحالی که این گونه نبوده و تلویزیون اکنون درحال حاضر شرایط مطلوبتر و بهتری دارد.
زاهدی که پیش از این تهیهکنندگی برنامه «ویتامین سه» را در شبکه سه سیما بر عهده داشت، در ادامه ابراز امیدواری کرد: از ابتدای تابستان نتیجه این تغییرات دیده خواهد شد.
این تهیهکننده در بخش دیگری از گفتوگوی خود یکی از علتهای رکود در تلویزیون را جلوگیری از تولید و پخش کارهایی عنوان کرد که سطحی هستند و گفت: بعضی برنامهها واقعا از سطح کیفی قابل قبولی برخوردار نبودند و بیننده نداشتند؛ گاه تهیهکننده برنامهای میسازد که هم مخاطب خوشش میآید و هم برنامهساز. اما در طول این سالها برخی برنامههایی ساخته شدهاند که نه مخاطب آن را دوست دارد و نه خود سازنده و این برنامهها به جایی رسیده بودند که برای خود تهیهکنندگان و سازندگان مطلوب نبوده و آنها هم از ساختن این برنامه ها ناراضی بودند ،مخاطب که ئیگر جای خود دارد.
وی ادامه داد: در حال حاضر یکسری برنامهها بازنگری میشوند و یکسری برنامههای جدید نیز شروع خواهد شد. اما مردم کمی باید صبر کنند، کارهای جدید تلویزیون بهزودی شروع میشود و تا حال حاضر نیز بد نبوده است. از طرفی تلویزیون اقداماتی را در جهت بالا بردن کیفیت تصاویر به جهت فنی یعنی HD شدن انجام داده است. در شرایط رویکرد کوچکسازی و چابکسازی، این حرکت بسیار دشوار است.
زاهدی در عین حال معاون سیما (علی اصغر پورمحمدی) را یکی از مدیران باسابقه و بادرایت صداوسیما عنوان کرد که در آیندهی نزدیک نتیجه این درایتها را مخاطبان خواهند دید.
او گفت: معاون سیما تلویزیون را از این فضای رکود درمیآورد.
علی زاهدی در بخش دیگری از گفتوگوی خود از برنامههای جدید خود در تلویزیون خبر داد و گفت: در حال حاضر دو، سه طرح به شبکه سه ارائه دادهام که مراحل تحقیقاتی آن در حال انجام است، اگر تایید شود آنها را عملی خواهم کرد.
وقتی شکرخواه دلش میگیرد چه میکند؟
«خیلی اهل خندیدن هستم»، «یاد بگیریم که گوشهای باز و پذیرش سخت داشته باشیم»، «خنداندن دستوری و زوری نیست»، «شلوغترین فرد تحریریه هستم»، «قهر کردن بلد نیستم»، «عذرخواهی برایم خیلی راحت است»، «به شدت به مرگ فکر میکنم»، «برای زندگی میجنگم و برای مرگ آمادهام»
این جملات بخشی از صحبتهای یونس شکرخواه - استاد پیشکسوت رشته ارتباطات و روزنامهنگاری - است که در برنامه «خندوانه» در مقابل دوربین برنامه رامبد جوان زده شد.
برنامه «خندوانه» شامگاه سهشنبه ( 29 اردیبهشت ماه) میزبان دکتر یونس شکرخواه بود و او در ابتدای این برنامه دربارهی شخصیت رامبد جوان گفت: شما کارتان در حوزه هنر است و وظیفهتان ارتباط برقرار کردن است. در عین حال هوشمندی بسیار بالایی در برقراری ارتباط با دیگران دارید و من این را از منظر یک ارتباطاتی به شما میگویم. شما در برنامه «خندوانه» یک فرمت ویژه خودتان را ساختید و حتی میشد این فرمت را در مسابقات بینالمللی هم استفاده کرد.
شکرخواه سپس در پاسخ به اینکه چقدر اهل خندیدن است، گفت: خیلی زیاد اهل خندیدن هستم. خوب که میفهمی چه چیزی به شما میگویند ناخودآگاه خندهتان میگیرد.
این استاد ارتباطات در پی همین صحبت دربارهی اینکه چقدر باعث خندیدن دیگران میشود؟ پاسخ داد: من در دو الی سه محیط بیشتر نیستم. محل دانشگاهی و حرفه روزنامهنگاری که هر وقت هم که دوست داشتید میتوانید به آنجا بیایید که ببینید چطور است. از نظر خودم شلوغترین فرد تحریریه هستم ولی نقشم در جمعشان کلیدی است.
وی در ادامه در پاسخ به پرسش رامبد جوان مبنی بر اینکه چرا ما به جُکهای انگلیسی زبان نمیخندیم و یا بالعکس آنها به جُکهای ما نمیخندند، خاطرنشان کرد: این به جوامع برمیگردد. اینکه ما ندانیم و یا نخندیم به دلیل این است که جُک فقط در پیام و متن نیست و ساختار اکثر این جُکها و شوخیها روی گسست انتظارات است. یعنی ما توقعی نداریم اما ناگهان یک توقع غیرعادی میآید و جای آن را میگیرد و موجب خنده ما میشود؛ ضمن اینکه یک وقتهایی متنها را باید با فرامتنش مشاهده کرد و دید. به عنوان مثال فیلم مستربین را در نظر بگیرید، در جایی از داستان وقتی مستربین خوابش نمیگیرد بستهای را میآورد که روی آن عکسهای گوسفند زیادی کشیده شده و به جای آنکه آنها را بشمارد تا خوابش ببرد مساحت آن را حساب میکند و خیلی راحت میافتد و خوابش میگیرد. این مساله در آن کشور افراد را از خنده منفجر میکند. به همین دلیل مادرها هم به فرزندانشان یاد میدهند که اگر به عنوان مثال خوابشان نبرد گوسفندهای یک تصویر را بشمرند تا تمرکز کنند تا راحت خوابشان ببرد. این آقای مستربین نه تنها گوسفندها را نشمرد بلکه مساحتش را حساب کرد تا خوابش ببرد.
وی سپس در بخشی دیگر از برنامه «خندوانه» در پاسخ به اینکه آیا در ارتباط برقرار کردن دلواپس این هستید که کسی با شما دورو باشد؟ خاطرنشان کرد: به شدت این حس را دارم و ناخودآگاه رویم تأثیر میگذارد. در این زمینه ما باید گوشهای باز و پذیرش سخت داشته باشیم و یاد بگیریم که هیچ وقت خطاب به دیگران حرف نزنیم.
شکرخواه سپس دربارهی اینکه عنوان برنامه «خندوانه» به بینندگان چه میگوید؟ خطاب به مجری برنامه رامبد جوان گفت: عنوان برنامه شما به ما میگوید چرا باید همیشه فکر کنیم دیگران باید ما را بخندانند، چرا خودمان نمیتوانیم بخندیم. از نظر من خنداندن دستوری و زوری نیست اما ما اگر دقتمان را بالا ببریم میبینیم که یک لبخند ساده هم زبان مهربانی جهان است. شاید بهترین لبخندها را خدا میزند. ما باید در زندگی با امید لبخند بزنیم چرا که میخواهیم آیندهمان را بسازیم نه آنکه آن را پیشبینی کنیم. یک خنده کوتاه میتواند خستگی یک جمع را از بین ببرد. در اینجا لازم است بازهم اشاره کنم که من شلوغترین فرد تحریریه هستم.
سردبیر همشهری آنلاین در ادامه همین مطلب خاطرهای را تعریف کرد و گفت: اخیرا به خاطر شیفت کاری با یکی از همکارانم که نوبت او بود که روز پنجشنبه سر کار حاضر شود، هماهنگی را از قبل انجام دادیم. یک روز قبل به او یادآوری کردم که من نیستم، شما حتما هستید؟ که آن همکار خیلی راحت به من گفت من فردا میخواهم بروم کایتسواری و من در آن لحظه از خنده ترکیدم؛ در حالی که هر کس دیگر جای من بود شاید عصبانی میشد. این خیلی خوب بود که همکارم خیلی راحت به جای اینکه بگوید بچهام مریض است و یا دروغ دیگری بگوید به من گفت میخواهم بروم کایتسواری چون میداند که من از آن رویکرد دبل استانداردی بدم میآید. من هم خیلی راحت پذیرفتم که به جای او سرکار بیایم در حالی که نوبت او بود.
به گزارش ایسنا، یونس شکرخواه در بخشی دیگر از برنامه «خندوانه» در پاسخ به اینکه وقتی دلتان میگیرد چه کار میکنید؟ اظهار کرد: در چنین مواقعی یا سکوت میکنم یا مرور. سکوت اگر در جمع باشد سعی میکنم فاصله بگیرم، یک لیوان آب بخورم چرا که من فکر میکنم در چنین مواقعی در سکوت دشارژ میشوم و کمکم میکند. من در دانشکده همیشه کتابچهای از گزیده غزلیات شمس به همراه دارم که آن را همیشه به شکل فال باز میکنم و میخوانم و فکر میکنم به سرعت کمکم میکند. از طرفی وقتی دلم میگیرد خودم را مرور میکنم تا ببینم از لحاظ معنایی درست فهمیدهام که اینقدر دلم گرفته و از چیزی ناراحت شدهام. این مرور به من کمک میکند تا دلگرفتگیام از بین برود؛ ضمن اینکه من اصلا قهر کردن را بلد نیستم و اگر شما از اطرافیانم هم بپرسید همه این خصوصیات اخلاقی من را میشناسند که در مواقع ناراحتی به دنبال دلیل میروم.
این استاد پیشکسوت سپس در پاسخ به اینکه عذرخواهی برایش سخت است یا راحت؟ گفت: عذرخواهی بسیار برایم راحت است و اگر لازم باشد و اشتباه کنم خیلی راحت از طرف مقابل معذرتخواهی میکنم؛ چرا که فکر میکنم آدمهای دو رو عذرخواهی کردن برایشان سخت است.
در ادامهی این برنامه رامبد جوان از یونس شکرخواه پرسید که آیا به مرگ فکر میکند که یونس شکرخواه در پاسخ به این پرسش گفت: خیلی زیاد به مرگ فکر میکنم.
در ادامه رامبد جوان وقتی از شکرخواه پرسید چگونه به مرگ فکر میکند؟ وی پاسخ داد: وقتی یکی از نزدیکان شما مثل مادر که البته خدا نکند در فاصله کوتاهی این اتفاق برای کسی بیفتد، بمیرد و یا یکی از دوستانمان را از دست میدهیم باید موبایلش را دلیت کنیم، آن زمان است که میبینیم یک قصه چقدر راحت به پایان میرسد. چندی پیش یکی از دوستانم زندهیاد قندی را از دست دادیم و مطبوعات هم خبرهایش را خیلی پوشش داد. مرگ آقای قندی شاید برای دیگران یک اسم بود اما برای ما یک تاریخ است و یک گوشهای از زندگیمان است چون هر لحظه ممکن است به سراغ ما هم بیاید. من در حال حاضر 58 سال سن دارم و هیچ تضمینی وجود ندارد که 60 یا 70 ساله شوم، همانطور که دیگران فکر میکردند که هنوز میمانند ولی ناگهان میروند و همه چیز تمام میشود، این اتفاق ممکن است برای من هم بیفتد.
شکرخواه در ادامه همین صحبتهایش یادآور شد: در رابطه با مرگ، کمی هم گریه کردن این حالات مرا تشدید میکند؛ چرا که من زود متأثر میشوم. عمر برایم مثل بالا رفتن از کوه است که چشماندازهای بزرگی برایت باز میشود و آن چشمانداز به من میگوید یونس دیگر داری به آخر خط میرسی، پس بیشتر به پشت سر نگاه میکنم. از مرگ اصلا نمیترسم، برای زندگی میجنگم و برای مرگ هم واقعا آمادهام.
در ادامه وقتی از یونس شکرخواه پرسیده شد که آیا کار نکردهای دارد؟ پاسخ داد: شاید یکی از کارها که جزو آرزوهایم بوده که بنویسم گذاشتن مادرم در میانه یک کتاب است. رشته ما ارتباطاتیها پر از تکنیک و تئوری است و ارتباطات بصری، جمعی، میانفردی و... دارد. من معتقدم همه ما در آخر شکل پدر و مادرمانمان میشویم. من دوست دارم با این کار به مادرم ادای دین کنم و همین که به نظرم این کار یک کار اورجینالی است و جزو آرزوهایم است.
در پی این صحبتها رامبد جوان آخرین حرف را از یونس شکرخواه پرسید و به او گفت اگر سوالی دارید بفرمایید؛ یونس شکرخواه خاطرنشان کرد: به کارتان باور داشته باشید و هر چیزی که ارائه میکنید سعی کنید اصل آن را بیاورید.
در ادامه رامبد جوان خطاب به شکرخواه گفت: درباره برنامه «خندوانه» چند جمله ناقص میآورم که شما باید آنها را کامل کنید. این جملات توسط یونس شکرخواه کامل شد.
به گزارش ایسنا، در پایان این برنامه رامبد جوان از یونس شکرخواه درخواست کرد که طبق رسم برنامه «خندوانه» پنج ثانیه برای تماشاچیانی که در منزل هستند لبخند بزند تا تماشاچیان به لبخند این استاد ارتباطات نمره بدهند. که یونس شکرخواه در پی این صحبت گفت: خواهش میکنم به بدترین خنده هم امتیاز بدهید. من قطعا برنده هستم.
این جمله همچنین در طول پخش برنامه «خندوانه» به صورت زیرنویس عنوان میشد که لطفا پس از نوشتن نام دکتر شکرخواه به لبخندش نمره بدهید.
پس از «سال کبیسه» به تلویزیون میروم/اتفاقات اجتماعی در یک بستر جوانانه
سامان سالور گفت: قرار است که در صورت فراهم شدن شرایط مالی «خواب گردها» را برای تلویزیون بسازم اما به دلیل مطلوب نبودن شرایط مالی سیما احتمالاً پیش از آن فیلمنامه سینمایی «سال کبیسه» را کلید بزنم.

سامان سالور در اتباط با فعالیتهای اخیرش گفت: در حال حاضر مشغول به نگارش فیلمنامهای برای تلویزیون که یک سریالی 26 قسمتی است هستم . این سریال «خوابگردها» نام دارد که در صورت فراهم شدن شرایط، آن را برای یکی از شبکههای تلویزیونی خواهیم ساخت. همچنین در تلاش هستیم تا مقدمات ساخت یک فیلم سینمایی را فراهم کنیم.
وی در پاسخ به این پرسش که کدام یک از فیلم نامههایتان را زودتر خواهید ساخت گفت: به نظر میرسد با توجه به شرایط نامطلوبی که به لحاظ مالی برای رسانه ملی وجود دارد اگر همه چیز طبق روال پیش برود اواخر تابستان و زودتر از فلم نامه «خواب گردها» برای ساخت فیلم سینماییام با عنوان فعلیاش که «سال کبیسه» نام دارد اقدام خواهد کرد.
سالور درباره موضوع هر کدام از فیلم نامههایش گفت: موضوع فیلمنامه «سال کبیسه» درباره اتفاقات اجتماعی است که در یک بستر جوانانه رخ میدهد. فیلم نامه «خوابگردها» نیز با یک نگاه اجتماعی به سراغ آسیبهای خانوادگی میرود و سعی میکند مشکلات جوانها را از جنبههای مختلف به تصویر بکشد. فکر میکنم این فیلمنامه بسیار جوان پسند است. اگر شرایط محیا شود خواهید دید که این فیلم شامل چه فضاهای مستند گونهای خواهد بود که مخاطب با آن ارتباط نزدیکی برقرار میکند و اطمینان دارم که دوستش خواهند داشت. این فیلمنامه به دلیل قصه خوبش توانایی ارتباط با مخاطبین وسیع تلویزیون را دارد.
کارگردان فیلم سینمایی «تمشک» در پاسخ به این پرسش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس مبنی بر اینکه چرا تعداد فیلم نامههایی که درباره موضوعات خانوادگی است زیاد شده است گفت: به نظرم سینما آیینه تمام نمایی از واقعیات اجتماعی است. با توجه بهاین که جمعیت زیادی از کشور را در حال حاضر جوانترها تشکیل دادهاند طبیعی است که ذهن هنرمند بیش از هرچیزی به سمت موضوعاتی که با این قشر ارتباط نزدیکی دارد و دغدغه آنها است برود.
وی در پایان خاطر نشان کرد: امیدوارم که کارهای قابل قبول و باور پذیری ساخته شود که بتواند آگاهی لازم را به جامعه و مخاطبین مورد نظر برساند. اگر به درستی به مباحث خانوادگی و جوانها در فیلمهایی که ساخته میشود بپردازیم هر کدامشان میتوانند یک آسیبشناسی دقیق را از جامعه ارائه دهند قطعاً اگر جسارت و هنرمندی نیز در این فیلمها به اندازه مورد نیاز وجود داشته باشد میتوان شاهد نقد سازندهای باشیم.
انتهای پیام/