کد خبر: ۲۵۸۲۸۵
تاریخ انتشار:
بولتن سینما (23 اردیبهشت)؛

میرکریمی مدیرعامل جدید خانه سینما، استقبال کن از سیاست و بده بستان با سینمای مکزیک و احتمال حضور مارادونا در ایران

همزمان با برگزاری جلسه هیات مدیره «خانه سینما» و انتخاب «رضا میرکریمی» به عنوان مدیرعامل این نهاد صنفی مهم، رئیس انجمن سینماداران به اظهارنظر درباره قانون مالکیت فرهنگی سالن های سینمایی پرداخت و تعدادی از اهالی و کارشناسان سینما نیز به بررسی عملکرد سینمای ایران در عرصه بین المللی پرداختند و این درحالی است که فیلم «ماهی و من» موفق به کسب جایزه مردمی جشنواره اسپانیایی شد و اخبار مربوط به جشنواره کن نیز همچنان مهمترین اخبار سینمایی جهان را شامل می شود.
گروه سینما، رضا میرکریمی مدیرعامل خانه‌سینما شد.

به گزارش بولتن نیوز، انتخاب «رضا میرکریمی» به عنوان مدیرعامل جدید خانه سینما، صحبت های رئیس انجمن سینماداران درخصوص قانون مالکیت فرهنگی سالن های سینمایی، اولین فیلم «سیدروح‌الله حجازی» در پردیس قلهک، «جورج کلونی» و فضانوردان چهل و پنجمین سال ماموریت «آپولو ۱۳» را جشن گرفتند، احتمال آمدن «دیه گومارادونه» به ایران با اکران فیلم اخیر توکلی در سینماهای کشور، استقبال مدیر فستیوال کن از بحث های سیاسی در باره سینما، بده بستان فستيوال فيلم كن و سینمای مکزیک، کسب جایزه مردمی جشنواره اسپانیایی توسط فیلم «ماهی و من»، ساخت «عقربه روی ۲۲۰» منتظر آزاد شدن وقت حامد بهداد و همچنین چرا فکر جهانی شدن؛ دور باطلی برای سینمای ایران است؟، سرخط اخبار «بولتن سینما»ی امروز بیست و سوم اردیبهشت ماه را به خود اختصاص می دهند.

رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما شد

آتیلا پسیانی سخنگوی خانه سینما اعلام کرد، هیات مدیره خانه سینما با توجه به سوابق درخشان صنفی و مدیریتی سیدرضا میرکریمی به اتفاق آراء ایشان را به عنوان مدیرعامل خانه سینما انتخاب کرد.

بولتن سینما

این انتخاب پس از بررسی و رایزنی‌های لازم و متقاعد کردن ایشان به پذیرش این مسئولیت صورت گرفت.

رضا میرکریمی کارگردان و تهیه‌کننده سینمای ایران،یک دوره قبل‌تر (سال 85 تا 87 پیش از محمد مهدی عسگرپور) مدیرعامل خانه سینما بوده است و این بار برای بار دوم است که این مسوولیت را می‌پذیرد.

تاکنون منوچهر عسگری‌نسب، محمدآقاجانی، تورج منصوری، احمدرضا درویش، یدالله صمدی، منوچهر محمدی، ابوالحسن داودی، سید ضیاء هاشمی ،رضا میرکریمی و محمد مهدی عسگرپور سکان مدیرعاملی خانه سینما را برعهده داشته‌اند.

رضا میرکریمی کارگردانی آثاری چون «امروز»،«خیلی دور خیلی نزدیک»، «به همین سادگی»،«یه حبه قند» و... را برعهده داشته است.

هیات مدیره فعلی خانه سینما عبارتند از: محمدرضا موئینی، ابراهیم مختاری، بهمن اردلان، کامران ملکی، آتیلا پسیانی،شادمهر راستین، خادم.

قانون مالکیت فرهنگی سینما اجرایی نمی‌شود/ سینماداران ضرر می‌دهند

رییس انجمن سینماداران با اشاره به اینکه قانون مالکیت فرهنگی سالن های سینما اجرایی نمی‌شود، درباره برخی مشکلات سینماداران مسایلی را مطرح کرد.

بولتن سینما
محمد قاصد اشرفی رییس انجمن سینماداران با اشاره به اینکه انجمن سینماداران این روزها بیشتر به دنبال اکران فیلم ها و تقسیم بندی گروهای سینمایی و سر و سامان دادن به نمایش فیلم های در گروه های سینمایی است، گفت: یکی از مهمترین مشکلاتی که انجمن سینماداران سال ها است با آن دست و پنجه نرم می کند، مساله ماهیت سالن‌های سینمایی است.

سینماها از مزایای ملک فرهنگی بی بهره هستند

وی با اشاره به اینکه مشکل ما این است که نمی دانیم تکلیف سینماداران و ملکی که به عنوان سینما در دست داریم چیست، بیان کرد: سینماها را به عنوان یک ملک فرهنگی معرفی می کنند ولی مزایای فضای فرهنگی را برای صاحبان آن فراهم نمی کنند. اگر سالن های سینما از جمله ملک های فرهنگی به شمار می رود چرا نباید از مزایای فرهنگی استفاده کنیم و چرا تکلیف ما را در این مورد روشن نمی کنند.

این مدیر سینمایی تاکید کرد: اکثر سینماداران قبل از این که بدانند قرار است قانون فرهنگی شدن سالن های سینمایی وضع شود، زمین مورد نظر خود را خریداری کردند و در آن سالن سینما احداث کردند تا بتوانند در نهایت براساس حقوق مادی و معنوی از آن بهره برداری کنند.

وی توضیح داد: متاسفانه سال ها است که حقوق مادی و معنوی سالن داران سینمایی از آن ها سلب شده است و هرچند ما به عنوان مالکان سالن های سینما شناخته می شویم اما هیچ حقی برای تصمیم گیری درباره ملک خود نداریم.

رییس انجمن سینماداران در پاسخ به این پرسش که آیا به تناسب فضای فرهنگی سینما، فضای تجاری برای بهره برداری در اختیار سینماداران قرار نگرفته است؟ گفت: ما تنها شنیده ایم که شورای شهر و شهرداری تهران، بارها اعلام کرده اند که مالکان سینماها به تناسب فضای فرهنگی که در اختیار جامعه گذاشته اند می توانند از فضای تجاری استفاده کنند، اما این مساله تنها در حد حرف بوده و هیچ گاه اجرایی نشده است.

وی تاکید کرد: برای حل این مشکل بارها از مهدی چمران رییس شورای شهر تهران و محمدباقر قالیباف شهردار تهران تقاضای ملاقات حضوری کردیم تا بتوانیم رو در رو مشکلات خود را بیان کنیم.

این مدیر سینمایی با اشاره به اینکه مسائلی در حوزه مالکیت فرهنگی بیان می‌شود که اجرایی نمی‌شود، گفت: به عنوان مثال شهرداری بارها اعلام کرده که برای فعالیت های فرهنگی از جمله سینماها هیچ عوارض و مالیاتی دریافت نمی کند، اما همین چند روز پیش نامه ای به دست من رسید که در آن تاکید کرده بود باید هرچه سریعتر عوارض مشخص شده در نامه را به شهرداری پرداخت کنم.

قاصد اشرفی بیان کرد: اگر واقعا و براساس قانون، سینماداران می توانند از  فضای تجاری استفاده کنند، یک بار برای همیشه این مساله را به صورت قانونی و رسمی اعلام کنند تا ما هم دیگر دچار مشکل نشویم.

سرمایه سینماداران به یک چهارم ارزش واقعی رسیده است

وی ادامه داد: سینماهای ایران تا قبل از سال ۱۳۶۹ به عنوان ملک تجاری به شمار می رفت، اما ناگهان تمام سینماهای کشور به عنوان ملک فرهنگی در نظر گرفته شد. این درحالی است که دولت تنها زمانی می تواند یک سینما را به عنوان ملک فرهنگی انتخاب کند که آن را خریداری کند. سینماداران ملک خود را به عنوان یک ملک تجاری خریداری کرده اند اما در چنین شرایطی سرمایه سینمادار به یک چهارم سرمایه اصلی خود رسیده که این یک ضرر بزرگ برای سینمادار است.

رییس سینما «ماندانا» بیان کرد: اگر دولت ملک های تجاری سالن های سینمایی را به ملک فرهنگی تبدیل کرده باید امتیازاتی را هم برای آنها فراهم کند. در کنار آن شهرداری نیز باید برای سینماها امتیازاتی را در نظر بگیرند.

وی تاکید کرد: نباید فراموش کرد که در حوزه سینما بی مهری هایی صورت می گیرد و ما از شهرداری، شورای شهر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار داریم که از سینما حمایت کنند.

رییس انجمن سینماداران در پایان گفت: من به عنوان یک سینمادار ۳۶ سال  است در حوزه سینما و سینماداری فعالیت می کنم،  عده ای از دوستان هستند که نزدیک به ۷۰ سال است که سرمایه خود را بدون هیچ سودی در حوزه سینماداری هزینه کرده اند و بیشتر از همیشه در حال ضرر کردن هستند.



اولین فیلم حجازی به پردیس قلهک می‌رود

فیلم سینمایی «در میان ابرها» به عنوان اولین فیلم سینمایی روح‌الله حجازی، جمعه عصر ساعت ۱۸ و ۳۰ به صورت ویژه و با حضور عوامل آن در پردیس سینمایی قلهک روی پرده می‌رود.

«در میان ابر‌ها» به کارگردانی سیدروح‌الله حجازی سال 86 با حضور در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را دریافت کرد و الناز شاکردوست نیز به عنوان بازیگر نقش نخست این فیلم کاندیدای دریافت تندیس بازیگری خانه سینما شد. «در میان ابر‌ها» در دوازدهمین جشن خانه سینما کاندیدای دریافت تندیس بهترین بازیگر زن (الناز شاکردوست)، بهترین صدابرداری و بهترین چهره‌پردازی بود.

بولتن سینمااین فیلم در سال ساختش، موفق‌ترین فیلم اولی در مجامع بین‌المللی بود و کاندیداتوری بهترین فیلم اول جشنواره پالم اسپرینگز امریکا تنها یکی از موفقیت‌های این فیلم بود. الیسا سایمون منتقد ورایتی نیز در آن سال از «در میان ابر‌ها» تمجید کرده بود. البته «در میان ابر‌ها» که با تحسین منتقدان و اهالی سینما روبرو شده بود، در اکران مهجور واقع شد.

همچنین بازیگرانی مانند نوید محمدزاده و یونس غزالی با این فیلم به جمع بازیگران سینمای ایران اضافه شدند.

البته این فیلم مانند سایر آثار حجازی برایش حاشیه‌هایی را هم به دنبال داشت؛ به طوری که او پس ساخت «در میان ابر‌ها» تا سه سال نتوانست هیچ پروانه ساختی دریافت کند و نهایتا در سال 90 توانست «زندگی خصوصی آقا و خانم می‌م» را بسازد که آن فیلم هم حاشیه‌های جدیدی را در زمان مدیریت سابق سینمای ایران به دنبال داشت!

الناز شاکردوست، یونس غزالی، نوید محمدزاده، رضا مختاری، بهمن عیوق، مالک حدپورسراج، مهرداد ضیایی، فرید کشکولی، مهران امام بخش، امیر سفیری، سعید وکیلی، مهدی ملاک، مجتبی دربندی، احسان عاضدی، ‌ حسین حیدری، رئوف دلفی بازیگران این فیلم هستند.

همچنین سعید سعدی تهیه‌کننده، محمدرضا گوهری نویسنده، افشین هاشمی انتخاب بازیگر و بازیگردان، فرشاد محمدی مدیر فیلمبرداری، سپیده عبدالوهاب تدوین، بهزاد کزازی طراح صحنه و لباس، حسین بشاش صدابردار، مهرداد می‌رکیانی طراح چهره‌پردازی، محسن روزبهانی مسئول جلوه‌های ویژه و... عوامل تولید این فیلم سینمایی بوده‌اند.

«در میان ابر‌ها» جمعه این هفته ساعت 18 و 30 دقیقه در پردیس سینمایی قلهک با حضور عوامل آن روی پرده می‌رود.


جورج کلونی و فضانوردان چهل و پنجمین سال ماموریت «آپولو ۱۳» را جشن گرفتند

جورج کلونی با ملحق شدن به فضانوردان، جیم لاول، تام استافورد و یوجین کرنان در جشنی در تگزاس چهل و پنجمین سال ماموریت «آپولو ۱۳» را گرامی داشتند.

بولتن سینماماموریت آپولو 13 سومین ماموریت برای سفر به ماه بود و پس از آنکه در یازدهم آوریل 1970 به فضا پرتاب شد یکی از مخازن اکسیژن آن منفجر شد و خدمه مجبور شدند که به جای فرود آمدن سطح ماه فقط دور آن بچرخند و هفدهم آوریل در سلامت کامل به زمین بازگشتند. جیم لاول فضانورد فرمانده این ماموریت بود.

واشنگتن پست امروز نوشت، جورج کلونی سفیر و نماینده شرکت اومگا است که اسپانسر رویدادهای فضایی و فضانوردان در ماموریت‌های فضایی است.

این مراسم در سالنی برگزار شد که به شگل سطح کره ماه طراحی شده بود.

جورج کلونی علاوه بر فعالیت‌های مربوط به فضانوردی، در فیلمهایی فضایی همچون سولاریس و جاذبه ایفای نقش کرده است.

«دیه گو مارادونا» شاید به ایران بیاید

فیلم سینمایی "من دیه گو مارادونا هستم" به کارگردانی بهرام توکلی در تهران روی پرده رفت. گفته می‌شود به بهانه اکران این فیلم شاید مارادونا به ایران بیاید.

بولتن سینماجواد نوروزبیگی(تهیه‌کننده "من دیه گو مارادونا هستم")؛ درباره احتمال حضور مارادونا در ایران گفت: به مارادونا برای حضور در ایران پیشنهاد دادیم و از ایشان دعوت نیز کردیم. ایشان نیز از این پیشنهاد استقبال کرده اما هنوز جواب قطعی نداده است. احتمال دارد برای هفته‌ی سوم اکران فیلم؛ ایشان به ایران بیاید.

فیلم "من دیه گو مارادونا هستم" که هم‌اکنون روی پرده رفته؛ به کارگردانی بهرام توکلی و تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی و با حضور گلاب آدینه، سعید آقاخانی، جمشید هاشم‌پور، بابک حمیدیان، صابر ابر، ویشکا آسایش، هومن سیدی، پانته‌آ پناهی‌ها، مهسا علافر، علی استادی، سارا بهرامی، سهی بانو ذوالقدر، میثاق زارع، محمد کارت، سجاد تابش، محمدامیر مشهدی نصرالله، آوا حکانی، محمد رستم‌زاد، شکوفه کرم‌زاده، معین شهبازی و حسن نیکونژاد ساخته شده است.

 در خلاصه داستان این فیلم آمده: تو می‌دونی من از چیه مارادونا خوشم می‌آد؟ از اینکه تو زندگیش هیچوقت واقعیت و رویا براش مرز نداشت، وقتی بازی می‌کرد با همه وجودش بازی می‌کرد، پرواز می‌کرد، بازی نمی‌کرد، وقتی معتاد شد یه کوه کوکائین می‌ریخت جلوش د بکش همه چیزو تا تهش می‌رفت، خودشو لوس نمی‌کرد... همه‌اش برای این بود که واقعیت و رویا براش مرز نداشت، اگه هم داشت اون نمی‌تونست مرزشونو تشخیص بده.

بحث‌های سیاسی درباره سینما را تشویق می‌کنیم

تیری فرمو مدیر جشنواره فیلم کن می‌گوید این جشنواره سینمایی در این دوره بحث و تبادل نظر درباره موضوعات سیاسی و اقتصادی را تشویق می‌کند.

تعصب جنسیتی و كمبود تنوع در صنعت فیلم تبدیل به موضوعی بزرگ شده و به ویژه پس از نادیده گرفته شدن تعجب‌آور فیلم «سلما» توسط آكادمی اسكار بحث‌های بسیاری در این زمینه‌ها به وجود آمده است.

بولتن سینما

همژنین به تازگی صحبت‌ها و نامه‌های سرگشاده عمومی شخصیت‌هایی از جمله كری مولیگان و كریستن استوارت منتشر شده که آنها درباره دیدگاه خود درباره صنعت فیلم و سختی‌هایی كه زنان باید در آن متحمل شوند، حرف زدند.

حال در حالیكه تنها ساعاتی با افتتاح فستیوال فیلم كن فاصله داریم، تیر فرمو مدیر این فستیوال كه برای فیلم‌های انتخابی فستیوال و نبود تنوع كافی در آن‌ها مورد انتقاد قرار گرفته است، نظرات خود را در این باره بیان كرده است.

فرمو به سینه‌یوروپا گفت: سینما هم مانند اجتماع نیازمند تنوع و پیشبرد صداها، سبك‌ها و چهره‌های جدید است.

نكته جالبی كه فرمو به آن اشاره می‌كند این است كه تمام این مسایل با سرمایه‌گذاری آغاز می‌شود. تا وقتی كه منابع جدید تامین سرمایه پیدا نشوند، همان صداهای قدیمی شنیده خواهند شد.

فرمو در توضیح سخنانش افزود: اگر كسانی كه به سینما جان می‌بخشند كنار هم نایستند و از ارزش‌های بنیادی‌اش حمایت نكنند، سینما به طور كامل در معرض خطر قرار خواهد گرفت. 

وی در بخش دیگر صحبت‌هایش تاکید کرد: جشنواره كن جایی است كه در آن بحث‌های سیاسی درباره سینما را تشویق می‌كنیم.

پس به این ترتیب، آیا فرمو درست می‌گوید كه مسیرهای جدید برای صداهای رو به رشد و متنوع نیاز به پیدا شدن و خلق شدن دارند؟ آیا كسانی كه در درجات مدیریت اجرایی قرار دارند می‌توانند تفاوتی اساسی ایجاد كنند؟ یا سرمایه است که تعیین‌کننده است؟


بده بستان فستيوال فيلم كن و سینمای مکزیک

در حالی که جشنواره فیلم کن از امروز شروع به کار می کند و امسال تمرکز قابل توجهی بر فیلم‌های فرانسوی دارد، اما رابطه این فستیوال با سینمای مکزیک همیشه جالب توجه بوده است.

رابطه تنگاتنگ فستیوال فیلم كن و سینمای مكزیك در سال ۱۹۴۶ آغاز شد، اما در سال‌های اخیر این رابطه هم قوی‌تر شده و هم موجی از جوایز مختلف این فستیوال که نصیب چندین کارگردان مکزیکی شد، مسیر حرفه‌ای این كارگردانان را متحول کرد.

بولتن سینما

داستان عاشقانه «ماریا كاندلاریا» ساخته امیلیو فرناندز در سال ۱۹۳۹ در اولین سال برگزاری این جشنواره فرانسوی برنده جایزه بزرگ آن شد و لوییس بونوئل فیلمساز افسانه‌ای نیز شماری از جوایز معروف خود را در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ از همین جشنواره به خانه برد. چند دهه بعد، الخاندرو گونزالس ایناریتو با «عشق سگی» درامی که محبوب منتقدان واقعی شد، در سال ۲۰۰۰ وارد عرصه شد. او در سال ۲۰۰۶ نیز یک بار دیگر به کن بازگشت تا جایزه بهترین كارگردانی را برای فیلم درام «بابل» دریافت کند.

سینمای مكزیك با جوایز بهترین كارگردانی در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ به اوج خود در كن رسید؛ جوایزی كه برای فیلم‌های «روشنایی پس از تاریکی» و «هِلی» به ترتیب به كارلوس ریگاداس و آمات اسكالانته رسیدند. نگاه عمیق ریگاداس و اسكالانته به خشونتی كه كشورشان را در بر گرفته، رابطه بین كن و فیلمسازان مكزیك را قوی‌تر كرد.

موفقیت ایناریتو تا بدانجا ادامه یافت که حالا صحنه سینما بعد از اهدای جایزه اسکار بهترین كارگردانی به وی برای فیلم «مرد پرنده‌ای»، می تواند به او به عنوان منبعی برای الهام‌ نگاه كند. دوستش آلفونسو كوآرون نیز سال گذشته اسكار بهترین كارگردانی را برای فیلم «جاذبه» از آن خود كرد.

صنعت فیلم مكزیك در فستیوال كن امسال كه از امروز کلید می‌خورد و تا بیست و چهارم ماه می ادامه دارد، افتخارهای بیشتری را بر اتفاقات قبلی افزوده است؛ گیلرمو دل‌تورو در هیات داوران حضور دارد و فیلم «مزمن» میشل فرانكو نیز در رقابت برای دریافت جایزه برتر نخل طلا جای گرفته است.

اما حتی با وجود تمام تشویق‌ها و تحسین‌ها، ریگاداس نسبت به این که چیزی به اسم «تاثیر كن» وجود دارد كه می‌تواند مسیر حرفه‌ای فرد را بهبود ببخشد، با شک نگاه کرده است. این كارگردان بحث برانگیز بعد از دریافت جایزه خود در سال ۲۰۱۲ گفته بود: «راستش را بگویم، جوایز نمی‌توانند شما را به جایی پرتاب كنند، نه جلو و نه عقب. فقط یك نوع شناخت ایجاد می‌کنند.»

ولی اسكالانته از وقتی جایزه‌اش را برده تفاوت‌هایی احساس می‌كند. کلید زدن فیلمبرداری فیلم «هلی» كه درباره خشونت مواد مخدر در مكزیك است یك سال برای او به طول انجامید چون نمی‌توانست سرمایه لازم برای ساخت فیلم را به دست بیاورد اما برای فیلم «منطقه وحشی» مشكلات مالی كمتری داشت. اسكالانته ۳۶ ساله به خبرگزاری فرانسه گفته بود: «ما علاقه بیشتری را برای سرمایه‌گذاری فیلم بعدی مشاهده كردیم و پیشنهادهایی بودند كه تا حدودی به خاطر جایزه كن مطرح می‌شدند، اما چیزی نبود كه من را ۱۰۰ درصد متقاعد كند.»

او پیشنهادهایی را برای ساخت فیلم‌های كوتاه تبلیغاتی درباره نوشیدنی‌های مختلف دریافت كرده، اما از سوی دیگر فیلمنامه‌هایی را نیز از ایالات متحده برای كارگردانی فیلم‌های سینمایی یا سریال‌های تلویزیونی به دست آورده است.

دیگو كوئمادا-دیز كارگردان فیلم درام مهاجرتی «خوالای طلایی» كه برنده جایزه استعداد رو به رشد فستیوال كن در سال ۲۰۱۳ شد، می‌گوید سرمایه ساخت آن فیلم را تنها بعد از اینكه كارگاه فیلمنامه‌نویسی رقبا از آن حمایت كردند، دریافت كرد. این كارگردان ۴۶ ساله می‌گوید: «بدون حمایت فستیوال کن این فیلم ساخته نمی‌شد.»

او در حال حاضر مشغول نوشتن فیلمنامه فیلم بعدی‌اش است كه یك فیلم سیاسی جنایی است و به این ترتیب دیگر وقتی برای فكر كردن به پیشنهاد شبكه اچ‌بی‌او برای كارگردانی یك سریال جدید یا كارگردانی چند فیلم برای هالیوود ندارد.

با وجود اینكه فیلمسازان مكزیكی قلب منتقدان خارج از كشور را به دست می‌آورند، فیلم‌های‌شان در باكس‌آفیس داخلی پرفروش نمی‌شوند. مكزیكی‌ها یك سال برای پخش فیلم «خوالای طلایی» در كشورشان صبر ‌كردند و فیلم «هلی» هم در كل كشور تنها در ۳۰ سینما به نمایش درآمد.

اسكالانته به شوخی می‌گوید: «جوایز ضرورتا به باكس‌آفیس كمكی نمی‌كنند، اما حالا كه یك جایزه بردم احساس می‌كنم روزی می‌توانم بروم جایی تدریس كنم و این مساله به من قوت قلب می‌دهد.»

از نسل جوان‌تر كه نسبت به كوآرون یا ایناریتو رادیكال‌تر و مستقل‌تر به حساب می‌آیند، انتظار بیشتری نیز می‌رود تا بتوانند در آینده هم در سطح بالایی از موفقیت‌ در فستیوال كن ظاهر شوند. كوئمادا-دیز می‌گوید: «بردن جایزه كن با اولین فیلم، آرزویی بود كه به حقیقت پیوست و خیلی دوست دارم بتوانم دوباره هم برنده شوم، اما فعلا باید از اول شروع كنم. برنده شدن به این معنی نیست كه حتما می‌توانید به كن بازگردید.»

«ماهی و من» جایزه مردمی جشنواره اسپانیایی را برد

«ماهی و من» جایزه ویژه مردمی جشنواره‌ای اسپانیایی را که از دهم تا بیستم اردیبهشت برگزار شد، دریافت کرد.

بولتن سینما

فیلم کوتاه داستانی «ماهی و من» به نویسندگی، کارگردانی و بازی بابک حبیبی فر جایزه ویژه تماشاگران را از جشنواره CLAM در کشور اسپانیا دریافت کرد.

دوازدهمین دوره این جشنواره امسال از ۳۰ آوریل تا ۱۰ ماه می (۱۰ تا ۲۰ اردیبهشت) برگزار شد و فیلم های کوتاه و بلند سینمایی از کشورهای مختلف به نمایش و رقابت پرداختند.

جایزه ویژه مردمی این جشنواره به فیلم کوتاه «ماهی و من» از ایران رسید.

این نهمین جایزه جهانی «ماهی و من» است و پیش از این جوایز مختلفی از جشنواره هایی در کشورهای آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، شیلی و صربستان دریافت کرده بود.

ساخت «عقربه روی ۲۲۰» منتظر آزاد شدن وقت حامد بهداد 

علیرضا امینی اعلام کرد به محض خالی شدن وقت حامد بهداد بازیگر اصلی «عقربه روی ۲۲۰» این فیلم سینمایی را کلید می‌زند.

علیرضا امینی کارگردان «بلوک ۹، خروجی۲» با اشاره به اینکه این فیلم به زودی در سینماهای کشور اکران می شود، توضیح داد: اولین نمایش رسمی «بلوک ۹، خروجی ۲» در پنجمین جشنواره «فیلم شهر» است و بعد از پایان جشنواره برای اکران عمومی اقدام می کنیم.

بولتن سینما

کارگردان فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» تاکید کرد: خوشبختانه این فیلم بدون هیچ گونه تغییر در سینماهای کشور اکران می شود.

وی با اشاره به فیلم «عقربه روی ۲۲۰» نیز توضیح داد: این فیلم نیز روزهای پایانی نگارش فیلمنامه را می‌گذراند و تا امروز تنها حضور حامد بهداد در «عقربه روی ۲۲۰» قطعی شده است. البته این بازیگر در حال بازی در پروژه های مختلف است و بعد از پایان بازی او در این پروژه ها، فیلمم را جلوی دوربین می‌برم.

امینی ادامه داد: فکر می کنم با توجه به صحبت‌هایی که با حامد بهداد داشتم، این فیلم اجتماعی که ادامه ای بر دیگر فیلم های من به شمار می رود، ۲ ماه آینده در تهران جلوی دوربین می رود.

این کارگردان در پاسخ به این پرسش که پروژه «موج کوتاه ردیف ۴۴۴» در چه مرحله است، گفت: ساخت این فیلم در داخل کشور منتفی شد و فکر می کنم به زودی آن را در یکی از کشورهای همسایه جلوی دوربین ببرم.

چرا فکر جهانی شدن؛ دور باطلی برای سینمای ایران است؟ 

دولت با ظرفیت‌های فعلی چگونه می‌تواند شرایط حضور فیلم‌های ایرانی را در دیگر کشورها مهیا کند؟ طرح جهانی شدن سینمای ایران را باید یک طرح روی کاغذ بدانیم یا دولت توانایی اجرای سیاست‌های تدوین شده خود را دارد؟

بولتن سینما

«جدایی نادر از سیمین» که با نام «A separation» در دنیا معروف شد را می‌توان موفق‌ترین فیلم ایرانی دانست که جهانی شد. قراراداد 170 هزار دلاری سازندگان فیلم با شرکت «ممنتو» و نمایش آن در 243 سالن در کشورهای فرانسه، تایلند، آلمان، مجارستان، سوئد، سوییس، بلژیک، هلند، برزیل، بریتانیا، ترکیه، کانادا و امریکا؛ در کنار جایزه‌های رنگارنگ از جشنواره‌های مختلف؛ موفقیتی‌هایی بودند که سینمای ایران پیش از «جدایی» به خود ندیده بود. البته این رقم تقریبی؛ گوشه‌ای از درآمدهای بین‌المللی این فیلم است و رقم کلی درآمدزایی فیلم تاکنون رسانه‌ای نشده است.

فیلمی مانند «رنگ خدا» نیز  با قرارداد حدود 650 هزار دلاری از دیگر نمونه‌های موفق در زمان خود است. از آن‌جا که هیچ موفقیتی تصادفی نیست؛ با واکاوی دلایل این موفقیت‌ها در زمان کنونی که صحبت‌ از سیاستگذاری مسئولان دولتی درباره ارتقای سطح سینمای ایران و همکاری با کمپانی‌های پخش بین‌المللی فیلم - به دست آوردن بازار اکران جهانی و قراردادهای مشترک ساخت فیلم - است؛ می‌توان الگویی برای مسیر پیش‌رو ترسیم کرد.

امسال هم مانند سال گذشته؛ فصل چهارم دفترچه سیاستگذاری‌های سازمان سینمایی بر حضور بین‌المللی سینمای ایران تاکید دارد و شورایی در این رابطه تشکیل شده است. اما آیا بسترهای کنونی سینمای کشور آمادگی گسترش ارتباطات و مبادلات جهانی را دارد؟ دولت با ظرفیت‌های فعلی چگونه می‌تواند شرایط حضور فیلم‌های ایرانی را در سالن‌های سینمای دیگر کشورها مهیا کند؟  این ایده را باید یک طرح روی کاغذ بدانیم یا دولت توانایی اجرای سیاست‌های تدوین شده خود را دارد؟

شرح بستر سینمای ایران برای حضور در عرصه‌های بین‌الملل

ابولفضل جلیلی؛ مشکل را در یک جمله خلاصه می‌کند: "ما نمی‌خواهیم ایران را بین‌المللی کنیم بلکه می‌‌خواهیم بین‌الملل را ایرانی کنیم."

او می‌گوید: ما نمی‌خواهیم حرفی بزنیم که برای جهان مهم باشد بلکه می‌خواهیم حرف‌های ما را جهان قبول کند. این با هیچ ترفندی امکان‌پذیر نیست. دموکراسی چنین چیزی را نمی‌پذیرد. ما می‌توانیم جهانی شویم اما باید روش و بیان جهانی را پیدا کنیم. در واقع اگر دیدمان را باز کنیم؛ جهانی و بین‌المللی هستیم.

رامین رحیمی که روابط خوبی با پخش‌کننده‌های اروپایی دارد؛ نوشتن قصه‌‌هایی با پیام جهانی و برای مخاطب جهانی، حضور مشاوران بین‌المللی در کنار فیلم‌ها و بیزینس پلن را از الزاماتی دانست که فیلم‌های ایرانی از آن‌ها بی‌بهره‌اند: تا زمانی که این اتفاق‌ها نیفتد ما نمی‌توانیم به اکران‌های بین‌المللی و جذب پخش‌کننده خارجی فکر کنیم.

به اعتقاد او؛ فیلم‌های ما بومی‌ هستند و با معیارهای جهانی ساخته نمی‌شوند. همچنین در ایران رانت‌خوارها علاقه‌ای به بیزینس پلن برای فیلم‌ها ندارند زیرا داشتن نقشه‌ی اقتصادی با منافع آن‌ها در تضاد است.

رحیمی؛ درباره دلایل موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» در مجامع بین‌المللی می‌گوید: این فیلم به موضوعاتی مانند آلزایمر، پدر، مهاجرت و طلاق اشاره دارد. مضامینی که برای هر مخاطبی با هر فرهنگی جذاب است. این ابعادِ فیلم باعث موفقیتش در فستیوالی مانند برلین و اسکار و طبعا رغبت کمپانی برای سرمایه‌گذاری روی آن می‌شود.

جلیلی؛ به تاثیرپذیری اشتباه فیلمسازان ایرانی از فیلم «جدایی نادر از سیمین» اشاره می‌کند: فیلمسازان ما تنبل هستند و حکومت؛ مردم ما را تنبل بار آورده. زمانی که یک نفر موفق می‌شود؛ این تصور در ذهن همه به‌وجود می‌آید که همه می‌توانند موفق شوند. به همین دلیل با خیلِ عظیمی از فیلم‌های دوربین رویِ دست و پایانِ باز مواجه می‌شویم که از پیام جهانی موجود در فیلم که مولفه موفقیت جهانی آن بوده؛ غافلند.

محمد اطبایی؛ یکی از پخش کننده‌های ایرانی؛ با تاکید بر مشکل فیلم‌نامه و گسترش طرح اولیه فیلم‌های ایرانی می‌گوید: چند سالی‌ست که در مجامع بین‌المللی یک دافعه نسبت به فیلم‌های ایرانی به‌وجود آمده و از آثار آپارتمانی، بدون فضای خارجی و شخصیت‌های محدود به‌عنوان یک آسیب جدی سینمای ایران سخن می‌گویند. ما در کشور؛ نیروی انسانی خلاق زیاد داریم اما این مولفه به تنهایی برای موفقیت بین‌المللی کافی نیست. با افراد زیادی روبرو شده‌ام که از ایده‌های درخشان فیلم‌های ایرانی گفته و با تاسف از ناپخته بودن این ایده‌ها در فیلم‌های ساخته شده می‌گویند.

رحیمی؛ در زمان کنونی بهترین راهکار را در جذب کمپانی‌های خارجی و بها دادن به کارگردان‌هایی مانند کیارستمی و فرهادی عنوان می‌کند: نام کارگردان و محبوبیتش در مجامع بین‌المللی؛ یکی از مهمترین پارامترها برای پخش‌کننده خارجی است. در زمان فعلی که ما تعداد کارگردان‌های نام‌آشنای‌مان در مجامع بین‌الملل به تعدادِ انگشتان یک دست هم نمی‌رسد؛ باید از چنین ظرفیت‌های محدودی استفاده کنیم و در آینده با آموزش و برگزاری ورک شاپ‌های متعدد؛ افراد مقبولی را پرورش دهیم.

اطبایی معتقد است که در این سال‌ها حتی نام کارگردان‌های شناخته شده هم دیگر ضامن فروش فیلم‌های ایرانی در مجامع بین‌المللی نیست: سینمای ایران باید متحول شده و دولت به حمایت جدی در همه زمینه‌ها از توسعه زیرساخت‌های تولید و ابزار تا پخش، تزریق سرمایه‌ به صنعت سینما و آموزش نیروی متخصص بپردازد. سینماگران ما باید بدانند دیگر هر فیلمی امکان توفیق در مجامع بین‌المللی و بازار‌های جهانی را ندارد و در رقابت با حجم زیاد فیلم‌های تولیدی سراسر جهان باید حرف جدیدی داشته باشند.

او با طرح این مسئله که هزینه‌ی تولید فیلم در ایران پایین است؛ ادامه داد: نرخ خرید فیلم‌ها براساس هزینه ساخت فیلم تعیین می‌شود و نباید انتظار داشت برای فیلم‌هایی با بودجه ۵۰۰ میلیون تا یک میلیاردی؛ قیمت خرید میلیون دلاری و حتی چند صد هزار دلاری مطرح شود.

این پخش‌کننده بر نامناسب بودن زیرساخت‌ها تاکید دارد و بر این اعتقاد است که ما امکان ارائه حداقل استانداردهای جهانی را برای پخش بین‌المللی نداریم: در وضعیت کنونی، بازاری برای آثار ایرانی وجود ندارد. پایین بودن کیفیت فیلم‌های سینمای ایران، کمبود سرمایه در عرضه و پخش بین‌الملل، مشکلات عام اقتصادی، رقابت شدید به واسطه تولید بالای فیلم در همه کشورهای جهان و حتی تحریم‌های سیاسی همگی دست به دست هم داده که ما سهمی در بازار‌های تجاری جهان نداشته باشیم.

برای جذب کمپانی‌های پخش خارجی چه باید کرد؟

جلیلی در پاسخ به این سئوال می‌گوید: ما باید درکِ فیلم‌سازی‌مان را بالا ببریم و از جشنواره‌های خارجی به‌عنوان سکوی پرتاب و دریچه‌ای به سمت پخش‌کننده‌های بین‌الملل استفاده کنیم. اگر فیلم ما خوش‌ساخت باشد و پیامِ جهانی داشته باشد؛ خریدار جهانی هم پیدا خواهد کرد.

او با اشاره به مضامین فیلم‌های ایرانی که غالبا بومی هستند؛ ادامه می‌دهد: با ادامه این مسیر هیچ پخش‌کننده‌ای فیلم ایرانی را نمی‌خرد. برای جهانی شدن باید کارمان را قوی کنیم. پخش‌کننده چه در ایران و چه خارج از ایران؛ کاره‌ای نیست. فیلمساز و عوامل فیلم باید فیلم خوب بسازند تا مشتری جهانی پیدا کند.

جلیلی می‌گوید: آقایان بیضایی، کیارستمی، تقوایی، مخملباف یا خود من که فیلم‌هایمان جهانی شده به دلیل دیدِ جهانی موجود در فیلم‌های‌مان بوده. مگر ما التماس شرکتِ پخشی را کرده‌ایم تا به زور فیلم ما را بخرند؟ ما درباره فرهنگ، ایدئولوژی، تفکر و اندیشه‌های جهانی که در فرهنگ‌مان وجود دارد؛ صحبت می‌کنیم. فیلم می‌سازیم و به جشنواره‌های خارجی می‌‌فرستیم.

رحیمی به خستگی پخش‌کننده‌های خارجی از قصه‌های یکنواخت ایرانی اشاره می‌کند: تاریخ مصرفِ فیلم‌های دم‌دستی و بدویِ ایرانی برای آن‌ها به‌سر آمده. به همین منظور باید تنوعی در فیلم‌ها به وجود آورد. دردهه هشتاد که سینمای هالیوود به اوج دروغگویی رسید؛ سینمای اروپا در واکنش به این امر در پی کشف سینمایی نو به سمت سینمای کشورهای جنوب (شمال افریقا، مصر، لیبی، امریکای لاتین، آسیا، کره، ایران، ویتنام، چین و ژاپن) متمایل شد. اما امروز عطش برای این نوع سینما فروکش کرده و راهکار احیای آن ارائه فیلم‌هایی با رویکرد نو است.

او "ملودرام" را فرمول فراموش نشدنی سینما می‌داند که هنوز در تمام جهان جذاب است و مخاطب دارد: امروز منتقدان، مدیران جشنواره‌های بین‌المللی و کمپانی‌های پخش ‌کشف جدیدی میان فیلمسازان ایران نمی‌بینند. برای جذب آن‌ها باید با تغییر روش فیلمسازی‌مان سینمای دیگری را عرضه کنیم که برای مخاطب امریکایی و اروپایی ملموس و جذاب باشد.

 برای پخش بین‌الملل فیلم چه کرده‌ایم؟

اطبایی با طرح این سئوال‌ که دولت چه سرمایه‌گذاری در زمینه پخش بین‌الملل انجام داده و نهادهای صنفی چه همکاری و سرمایه‌گذاری در این حوزه داشته‌اند؟ ادامه می‌دهد: تا امروز هیچ اتفاق خاصی جز برگزاری بازار فیلم جشنواره فجر و حضور سینمای ایران در بازار کن نداشته‌ایم. این امکانات هم بیشتر در اختیار نهادهای رسمی و دولتی بوده که خروجی نداشته. بخش عمده حضور‌ها و موفقیت‌های بین‌المللی سینمای ایران هم در سال‌های اخیر توسط پخش‌کننده‌های بخش خصوصی و خودِ فیلمساز‌ها بوده. به عبارتی دیگر، نهادهای رسمی و دولتی کمترین سهمی در مسیر طی شده چند سال اخیر نداشته‌ و این فعالیت‌ها‌ برآمده از برنامه‌ریزی و سیاستگذاری‌های این نهاد‌ها نبوده.

نگین موسوی(مدیر بخش بین‌الملل فیلمیران)؛ تعامل بین وزارت ارشاد و بخش خصوصی را مهمترین اصل موفقیت در جوامع بین‌الملل عنوان می‌کند و معتقد است: به دلیل وجود چنین شکافی و نبود یک بسترِ هماهنگ در این سال‌ها نتوانستیم با کمپانی‌های خارجی تعامل و همکاری داشته‌ باشیم. در این سال‌ها تنها خریداران فیلم‌های ایرانی کشورهای خاورمیانه ترکیه، عربستان و تاجیکستان بوده‌اند و در بخش اروپا و امریکا به شرکت در فستیوال‌ها بسنده کرده‌ایم و در حوزه پخش وارد نشدیم.

او اشاره‌ای هم به واگذار کردن مسئولیت برگزاری بازار بین‌المللی فیلم فجر از فارابی به حوزه هنری دارد: اگر بنا به تفویض اختیار بود به چه دلیل وزارت ارشاد این مسئولیت را عهده‌دار نشد؟ حوزه هنری که برخی فیلم‌ها را از نمایش در سینماهای تحت امرش محروم می‌کند چگونه همان فیلم‌ها را در مارکت خود قرار می‌دهد؟ این بدان معنی‌ست که مردم داخل کشور اجازه تماشای این فیلم ها را ندارند و اکران آن‌ها در خارج از ایران بلامانع است؟ آیا منطقی در این تصمیم‌گیری‌ها جاری‌ست؟

 دولت چه باید بکند؟

جلیلی؛ آزاد گذاشتن فیلمسازان را مهمترین حمایت دولت عنوان می‌کند: دولت نمی‌خواهد کاری انجام دهد همین‌که فیلمساز را آزار ندهد؛ کافی‌ست. این تنها کاری‌ست که دولت برای جهانی شدن سینمای ایران می‌تواند انجام دهد. در غیر این صورت چرخیدن دور خود است.

او با تاکید بر اینکه ورود دولت نباید به دخالت بینجامد؛ می‌گوید: این دخالت‌ها و محدودیت‌ها موجب فرارِ فیلمسازان خوب ایرانی به خارج از کشور و بایکوت‌شان شده است. دولت اگر می‌تواند عدالت را بین فیلمسازان از هر طیفی رعایت کند و اگر نمی‌تواند حداقل اجازه دهد  فیلم‌سازها فیلم خود را بسازند. مطمئن باشید؛ دنیا استقبال می‌کند و فیلم‌های ما خریدار بین‌المللی پیدا می‌کند. اما؛ دولت به فیلمساز اجازه صحبت کردن نمی‌دهد. می‌گوید؛ یا فیلم‌هایی بسازید که حرف جدی نزند یا آن‌چه را ما می‌گوییم؛ باید جهانی شود. آن چیزی که دولت می‌گوید هم جهانی نمی‌شود.

رحیمی؛ آموزش‌های پایه‌ای را اولین قدم دولت در راستای جهانی شدن می‌داند: برگزاری مداوم جلسات پرسش و پاسخی که تجربیات کارگردان‌ها، پخش‌کننده‌ها و تهیه‌کننده‌ها در آن شفاف بیان شود و برعهده گرفتن هزینه‌ی تبلیغات فیلم می‌تواند برای پخش‌کننده خارجی مشوق مناسبی باشد.

اوادامه می‌دهد: دولت باید اقتصاد سینمای ایران از ابتدا تاکنون را کالبد شکافی کرده همچنین اقتصاد سینمای کشورهایی که در این زمینه موفق عمل کرده‌اند را نیز مورد واکاوی قرار دهد. شکل‌گیری اتاق فکر برای فیلم‌هایی که چشم‌انداز بین‌المللی دارند و کمک از مشاوران بین‌المللی نیز باید مدنظر باشد.  

اطبایی نیز به عدم موازی‌کاری و رقابت با بخش خصوصی اشاره می‌کند: دولت باید در جایگاهی پدرانه زیرساخت‌های لازم را برای عرضه فیلم‌ها در عرصه بین‌المللی به وجود آورد. شماری از نهاد‌ها و موسسه‌های زیرمجموعه سازمان سینمایی با منابع دولتی با بخش خصوصی رقابت می‌کنند و درنتیجه بودجه‌ای که متعلق به کل سینمای کشور است برای فیلم‌های محدود و‌گاه بی‌ظرفیت هزینه می‌شود.

او اعتقاد دارد: دولت باید برای فیلم‌هایی که ظرفیت ایجاد ارتباط با مخاطب بین‌المللی را دارند و در جشنواره های بین‌المللی درخشیده‌اند؛ سرمایه‌گذاری کند. اما بودجه دولتی در غالب موارد؛ صرف فیلم‌هایی شده که فاقد این ظرفیت بوده‌اند.

 ایجاد مشوق‌های مالی برای خرید فیلم‌های ایرانی توسط پخش‌کننده‌های خارجی، اجاره سالن‌های سینما در شهرهای بزرگ جهان و نمایش مستمر فیلم‌های ایرانی که راه را برای حضور بیشتر فیلم‌های ایرانی در کشورهای مختلف باز ‌کند از دیگر راهکارهای پیشنهادی اطبایی به دولت است.

موسوی در این‌باره می‌گوید: نهادهایی مانند فارابی، حوزه هنری، مرکز مستند و موسسه‌ رسانه‌های تصویری  که بودجه دولتی را در اختیار دارند باید با شرکت‌هایی که از آن‌ها فیلم‌‌های خارجی را  خریداری می‌کنند؛ تهاتر داشته  و آن‌ها را موظف به خرید فیلم ایرانی کنند.

چه نوع فیلم‌هایی باید در سینمای دیگر کشورها نمایش داده شوند؟

سرمایه‌گذاری دولت روی نمایش فیلم‌های ایرانی در سالن‌ سینماهای دیگر کشورها یکی از ابزاری است که می‌توان از آن برای معرفی سینمای ایران بهره جست. کاری که دولت‌های بسیاری از کشورها از آن برای معرفی سینمای خود بهره می‌گیرند. اما نکته‌ای که باید مورد توجه قراربگیرد این است که این بستر نباید تنها برای فیلم‌های خاص و ایدئولوژیک فراهم شود. کاری که هم‌اکنون سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزنی فرهنگی ایران در دیگر کشورها انجام می‌دهند.

از منظر رحیمی؛ اجاره سالن برای نمایش فیلم‌های خاص بیشتر از اینکه کمک به سینمای ایران باشد؛ ضربه زننده است زیرا در ذهن منتقدان خارجی تنها یک بعد از سینمای ایران شکل می‌گیرد. به این منوال از معرفی بخش عظیمی از پتانسل‌های موجود غافل می‌شویم.

شورای راهبردی امور بین‌الملل سینمای ایران چه می‌کند؟

در اسفندماه سال گذشته رییس سازمان سینمایی؛ علیرضا شجاع نوری، محمدعلی حسین نژاد، علی معلم، مرتضی رزاق کریمی، محمدمهدی عسگرپور، محمد صادق خرازی، حمیدرضا آصفی، محمد روحی‌صفت و محمدجواد شبستری را به عنوان اعضای شورای راهبردی امور بین‌الملل سینمای ایران معرفی کرد. با شرایطی که شرح آن در بالا داده شد؛ این شورا چگونه می‌‌تواند گامی به سوی جهانی شدن سینمای ایران بردارد؟

حیدری خلیلی(قائم‌مقام رییس سازمان سینمایی در امور اجرایی)؛ درباره تاثیر جلسات شورای راهبردی امور می‌گوید: در سال گذشته این نهاد ساختاری نبود و امسال درنظر داریم با برگزاری جلسات فشرده‌تر کار را جلو ببریم. جدا از حضور فعالان سینمایی و مدیران دولتی از صاحب‌نظران بین‌الملل نیز مشاوره خواهیم گرفت که با سطحی عالی‌تر کارها را در حوزه بین‌الملل پیگیری کنیم.

او درباره فعالیت پخش‌کننده‌های داخلی دارای مجوز بر این اعتقاد است که؛ فعالیت آن‌ها همه‌جانبه نیست و باید به‌صورت متمرکزتر زمینه‌هایی برای حضور موثرتر آثار ایرانی در جوامع بین‌الملل مهیا شود و بر این اساس؛ مطالعه تحولات بین‌المللی و پی بردن به ذائقه جهانی یکی از مهمترین اقدامات موردنظر سازمان سینمایی است.

حیدری خلیلی؛ در پاسخ به این‌ سئوال که چگونه باید چنین بستری فراهم شود؛ می‌گوید: در اولین قدم  برای حضور در عرصه بین‌المللی به یک برنامه درست نیاز داریم. هدف از شورای راهبردی امور بین‌الملل که از مدیرعامل خانه سینما به‌عنوان نماینده اصناف تا سینماگران، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، رییس سازمان سینمایی در آن عضو هستند؛ رسیدن به یک برنامه جامع و مورد قبول همه است که از اقدامات جزیره‌ای که تا امروز در این حوزه انجام شده؛ جلوگیری کند و همه کارها براساس یک برنامه سالیانه انجام شود. تا نه تجربه‌های ناموفق قبل تکرار شود و نه سرمایه‌ها هدر رود.

انسجام‌بخشی، حرکت هماهنگ و تجمیع ظرفیت‌ها مبنی بر یک برنامه تدوین شده در قدم نخست و پس از آن تقسیم وظایف از کارهای شورایی‌ست که به گفته حیدری خلیلی؛ باید جوابی برای همه سئوالات حوزه بین‌الملل سینمای ایران بیابد. این موضوع را هم باید درنظر داشت؛ در زمان کنونی که سینمای ایران جایگاه باثباتی در دیگر کشورها ندارد اکران فیلم‌ها در اروپا و امریکا بیشتر از این‌که درآمدزایی برای سازندگان فیلم داشته باشند؛ نقش معرفی سینمای ایران را دارند. کمک به اقتصاد سینما ازطریق اکران خارجی نیاز به نزدیک شدن به ذائقه مخاطب اروپایی و امریکایی دارد.

انتهای پیام/ 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین