روز گذشته شبکه خبری امریکایی ان.بی.سی در گزارشی به اخراج سه معلم درس مطالعات اجتماعی مدرسه راهنمایی دانشگاه هوورارد واقع در واشنگتن، به دلیل تدریس تاریخ سیاهپوستان اشاره کرد و مقابل چشم دانش آموزان به بیرون از مدرسه رانده شدند.
گروه بین الملل، روز گذشته شبکه خبری امریکایی
ان.بی.سی در گزارشی به اخراج سه معلم درس مطالعات اجتماعی مدرسه راهنمایی دانشگاه هوورارد واقع در واشنگتن، به دلیل تدریس تاریخ سیاهپوستان اشاره کرد و مقابل چشم دانش آموزان به بیرون از مدرسه رانده شدند.
به گزارش بولتن نیوز، اولیای دانش آموزان سیاهپوست ضمن تجمع و اعتراض به این اقدام بیان داشتند که مدرسه هووارد در محوطهای واقع است که پیش از این دانشگاه سیاه پوستان بوده و این غیر قابل قبول است که در مکانی با این سابقه تاریخی، از تدریس تاریخ شهروندان آمریکایی آفریقایی تبار ممانعت شود.
مایکل پین یکی از اولیای معترض، در این رابطه در مصاحبه ای با گزارشگر نیوز فور گفت: اینکه ما کجا هستیم و از کجا آمدهایم مربوط به تاریخ ماست، اینکه کسی فرهنگش را بشناسد و بداند از کجا آمده است، موجب عزت نفسش می شود.
نیوز فور همچنین می نویسد هرچند کمیته شورای آموزش و پرورش در حال بررسی اوضاع است اما سخنگوی این کمیته اعلام کرده که مدیر این مدرسه از پاسخ به سؤالات آنان امتناع کردهاند.
نیوز فور میافزاید طی این هفته چندین بار با رئیس هیات مدیره مدرسه هاروارد تماس داشته و آنان قول انتشار بیانیهای را در این زمینه دادهاند.
به هر تفسیر به نظر می رسد، این حادثه نمونه کوچکی از تبعیض نژادی در ایالات متحده آمریکا است که با نظام بردهداری در سده 17 آغاز شده و همچنان تا عصر حاضر ادامه یافته است.
شرایط نابسامان سیاه پوستان ایالات متحده آمریکا و برخوردهای تبعیضآمیزی که با آنها صورت میگیرد، حتی به مراکز علمی، مدارس و کودکستانهای آمریکا نیز کشیده شده است.
اینگونه حوادث ازجمله معضلاتی است که نگرانی بسیاری از فعالان حقوق بشر را به دنبال داشته است.
جمعیت سیاهپوستان آمریکا 12درصد است درحالی که 40درصد زندانیان آمریکا سیاهپوست هستند و این نشان میدهد که سیستم قضایی آمریکا علیه سیاهپوستان موضع گیری کرده و در کنار مباحث نژادپرستی، مباحث سیاسی را هم دخیل میکنند چرا که به صورت سنتی جمعیت سیاهپوست تحت ظلم است، خیلی از قشرهای منتقد سیاسی و اقتصادی این کشور سیاهپوستان منتقد هستند و نقد سیاسی بر نظام حاکم آمریکا دارند و بعد به بهانههای متعدد نظام سیاسی آمریکا اینها را دستگیر و زندانی میکند.

گفتنی است هنوز موج اعتراضات گسترده علیه پلیس امریکا که چندین جوان سیاهپوست را به دلایلی شخصی به قتل رساند، فروکش نکرده است.
آمریکا در هفتههای اخیر با مجموعهای از اعتراضهای خیابانی همراه است که
جنس آن با سایر اعتراضها از جمله اعتراض 99 درصدیها متفاوت است، چراکه آن
اعتراضها بیشتر در قالب ابراز نارضایتی از ساختار اقتصادی و سیاسی آمریکا
صورت میگرفت و سران آمریکا با ادعای بحران اقتصادی جهانی این اعتراضها
را توجیه میکردند، اما اعتراضهای اخیر ماهیتی کاملاً متفاوت دارد و آن،
اعتراض به چارچوبها و اموری است که همواره سران آمریکا بهعنوان امتیاز
برتر این کشور به جهانیان القا میکنند و با این ادعا نیز به دخالت در امور
سایر کشورها میپردازند. برابری نژادی، عدالت، آزادیهای فردی و آزادی
بیان، دستگاه قضایی عادل و مردمنهاد، تلاش برای نجات بشریت از تبعیض،
برابری در یافتن شغل و داشتن زندگی مطلوب، حمایت امنیتی از همگان و در یک
کلام هرآنچه در باب حقوق بشر مطرح میشود از ادعاهای آمریکا در برابر
جهانیان بوده و براساس آن نیز راهبردهای خود برای اعمال قدرت در صحنه
جهانی و حتی اشغال نظامی کشورها را اجرایی ساخته است.
در شهر فرگوسن، پلیس در شبهای اول به شدت با مردم برخورد میکرد اما تظاهرات کاهش پیدا نکرد از این رو پلیس، یک فرمانده پلیس راهور را که سیاهپوست است برای آرام کردن تظاهرات در راس امور قرار داد تا بحران را مدیریت کند اما مردم آمریکا به این موضوع پی بردهاند که برخی از سیاهپوستان در سلطه نظام حاکم و در خدمت سفیدپوستان هستند و اگر فلان رئیس جمهور، پلیس و یا … سیاهپوست است و به سیستمی خدمت میکند که منجر به پیش آمد وضعیت فعلی شده است دیگر به رنگ پوست و حرف وی توجه نمیکنند از رو است که وقتی اوبامای دورگه درخواست آرامش کرده مردم فرگوسن به این دعوت پاسخ نمیدهند. نه برای اینکه اینها مردم نا آرامی هستند به این دلیل که این فرد آرامش آنها را برهم زده و هر روز در جاهای مختلف آمریکا یک نفر از این مجموعه سیاهپوستان کشته میشود.
نقض حقوق سیاهپوستان بدانجا رسیده است که ساختار سیاسی آمریکا با آوردن
افرادی مانند اوباما رئیسجمهور، پاول وزیر دفاع، سوزان رایس مشاور امنیت
ملی اوباما، کاندولیزا رایس وزیر خارجه بوش و تعدادی بازیگر سیاهپوست در
عرصه هالیوود تلاش میکند تا از آنها برای پنهانسازی وضعیت اسفناک سیاهان و
تبعیض نژادی گسترده در آمریکا بهره گیرد و چهرهای مثبت از خود به نمایش
گذارد. فریب بودن این اقدامات زمانی آشکارتر میشود که هیچ کدام از این
افراد حتی اوبامای رئیسجمهور نتوانستهاند برای همنژادهای خود کاری
انجام دهند و هر روز بر تبعیض نژادی در آمریکا افزوده شده است.
جالب
توجه آنکه این افراد حتی نمیتوانند با کشته شدن یک جوان سیاهپوست به دست
نژادپرستی آمریکایی ابراز همدردی کنند و اجباراً همان سخنانی را میگویند
که سران سفیدپوست آمریکا میگویند. در یک جمله میتوان گفت ساختار آمریکایی
دارای دو شعار است. ابتدا آنکه به غیر از آمریکایی هیچ کس حق حیات انسانی
در جهان را ندارد و دوم آنکه در درون آمریکا هیچ رنگینپوستی حق حیات ندارد
و محکوم به نابودی است.