کد خبر: ۲۳۹۹۵۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
نقدی بر "نقش تاریخی ابراهیم یزدی در برابر نسل سوم" در ملی مذهبی

بزرگنمایی و تجلیل از چهره های سیاسی مسئله دار

عملکرد برخی چهره های سیاسی در سال های بعد از انقلاب، در مواردی بر خلاف مصالح و اهداف نظام و انقلاب و در مواردی مغایر با امنیت ملی بوده است و حتی در زمان مطرح شدن آنها به عنوان چهره سیاسی نیز موفق نبوده اند و موضع گیری های مختلف آنها باعث حذف شدن و به حاشیه رفتن از دنیای سیاست شده و قادر به حل و فصل مشکلات سیاسی نبوده اند
بزرگنمایی و تجلیل از چهره های سیاسی مسئله دار
گروه سیاسی - سایت ملی مذهبی در مطلبی با عنوان "نقش تاریخی ابراهیم یزدی در برابر نسل سوم" به بزرگنمایی و توصیف و تجلیل از چهره های سیاسی مسئله دار" پرداخته و اندیشه ابراهیم یزدی را برای نسل سوم جذاب و در عین حال پاسخ گوی پرسش های جوانان ارزیابی کرده است!

به گزارش بولتن نیوز، این در حالی است که عملکرد برخی چهره های سیاسی از جمله ابراهیم یزدی و عده ای از همفکران او در سال های بعد از انقلاب، در مواردی بر خلاف مصالح و اهداف و شعارهای نظام و انقلاب و در مواردی مغایر با امنیت ملی بوده است و حتی در زمان خود نیز موفق نبوده و موضع گیری های مختلف آنها باعث حذف شدن و به حاشیه رفتن از دنیای سیاست شده و قادر به حل و فصل مشکلات سیاسی و ارائه راهکارهایی مناسب و منطقی و موثر نبوده اند. 

چنین اندیشه و روشی که ادعا شده قادر به پاسخ گویی به نیاز جوانان است حتی برای مدت کوتاهی نتوانست در حل مسائل کشور و بهبود شرایط و توسعه کشور کمک کند. در حالی که از یک اندیشه سیاسی توانمند و بالنده انتظار می رود که بتواند در مقاطع مختلف، به عرصه سیاسی آمده و پاسخ گوی نیازهای روز باشد و در راستای توسعه کشور موثر باشد. 
اما جالب است که این اندیشه، چه قبل و چه بعد از انقلاب، بیشتر به صورت مخالفان و منتقدان نظام و دولت های حاکم عمل کرده است و تحلیل ها و راهکارها و عملکردهای آنها قادر به پاسخ گویی و تامین نیاز فکری جوانان و فعالان سیاسی نبوده است.


نویسنده ملی مذهبی به شکلی خاص به تعریف و تمجید از ابراهیم یزدی پرداخته که گویا بخش عمده ای از جوانان شیفته نظرات و تئوری ها و تجربه سیاسی وی هستند! 

بزرگنمایی و تجلیل از چهره های سیاسی مسئله دارسایت ملی مذهبی، مدعی است که نسل سوم شیفته اندیشه ابراهیم یزدی را افراد بین 30 تا 50 سال تفکر ملی مذهبی معرفی کرده است. این در حالیست که بسیاری از این افراد، شاهد عملکرد سیاسی یزدی و همفکران او در جریانات تحولات سال 57 و دولت موقت، حماسه تسخیر سفارت آمریکا و تحولات سال های بعد از آن، حوادث وتحولات سیاسی مختلف 35 سال اخیرو... بوده اند و این نوع سیاست ورزی را برخلاف مصالح جمهوری اسلامی و انقلاب ارزیابی کرده اند. این تفکر بیشتر در راستای اهداف غرب بوده و ادعاها و مسائل آنها را تکرار کرده است.
براین اساس، این پرسش مطرح است که دستاورد تجربه سیاسی ابراهیم یزدی چه بوده است که عده ای از نسل سومی ها را شیفته خود ساخته است و ابراهیم یزدی در سن 83 سالگی، چه روش یا اندیشه و راهکاری را ارائه داده که بتواند برای نسل سوم ملی مذهبی جذاب باشد و راهگشای مسائل سیاسی و نیاز فکری آنان باشد. 
نویسنده در این مقاله نوشته است: در این زمان ابراهیم یزدی نقشی تاریخی در شکل بخشی نظر و عمل در جریان فکری، سیاسی ملی- مذهبی که جریان نواندیشی دینی در درون آن رسیده و رشد یافته است، خواهد داشت. زیرا برای بی‎اثر کردن تأثیرعوامل بازدارنده، نیاز به تغییر شرایط باز تولید و استمرار آن عوامل و همچنین برای فعال کردن نیروهای مولد، به ایجاد شرایط مناسب و ضروری نیاز است.
ملی مذهبی در بخشی از این مقاله نوشته است: اندیشیدن به «دیالکتیک سوسیالیسم- لیبرالیسم» با توجه به ویژگی‌های بومی جغرافیای سیاسی، اتفاقی است که امروزه با تحلیل‌های سیاسی موشکافانه ابراهیم یزدی و پژوهش‌های خلاقانه حبیب الله پیمان به آفرینش‌های جدید خواهد انجامید. ابراهیم یزدی تأثیری زیاد بر نسل سوم جریان فکری، سیاسی ملی- مذهبی داشته است. این نسل تحلیل‌های او را خوانده و عمل سیاسی‌اش را یک اتفاق در فضای سیاسی ایران قلمداد کرده است.یزدی در هشتاد و سه سالگی چنان تجربه‌‌های سیاست‌ورزی متفاوتی دارد که این نسل، بهت‌زده این میزان تجربه‌گرایی شده است! ارتباط با ابراهیم یزدی، یک اتفاق مهم است که نسل سوم به استقبالش رفته است. چون گفت و گو با او، نسل سوم را به دقت در بررسی «وضعیت»، نیازمند می‌کند؛ امری که باعث می‌شود تا آنان بتوانند براساس نیازهای زمانه خود اما با هویت خود سخن بگویند.

این نکات نشان می دهد که اولا چنین تفکری که برگرفته از سوسیالیسم و لیبرالیسم است و ادعا می کند که به ملیت و اسلامیت توجه دارد، به مجموعه ای از افکار و اندیشه های مختلف و گاه متناقض توجه داشته که با ابهامات و برداشت های مختلف برای مخاطبان خود همراه است و در نتیجه واکنش ها و عملکردها و سیاست ورزی و تجربه تاریخی آن نیز  نشان داده که نتوانسته رضایت مخاطبان و فعالان سیاسی و اجتماعی را جلب کند و همواره به شکل یک اندیشه سیاسی غیر موثر و کم توان در سال های بعد از انقلاب مطرح بوده و قادر به جذب جوانان و فعالان سیاسی نبوده است. 
 نسل سوم و جوانانی که به این رویکردها توجه دارند نیز عاقبت تکلیف خود را با این تفکر سیاسی، روشن نمی دانند که بالاخره به کدام سو باید توجه داشت و مگر می شود که سوسیالیسم و لیبرالیزم و دموکراتیزم، مذهبی بودن و ملی بودن و... را باهم همراه کرد و از همه مهمتر، در مورد نیازهای روز کشور و جهان، چگونه باید فکر کرد تا قادر به ارائه راهکار باشد و نیرویی توانمند و اثرگذار در بازار سیاست ایجاد کند؟ 
به نظر می رسد که ملی مذهبی برای جلب نظر کسانی که به مذهب احساس تعلق دارند و کسانی که به مسائل ملی توجه دارند، چنین تفکری را مطرح ساخته و در نتیجه در مسیر شکل گیری نیز به سوسیالیزم و لیبرالیزم مطرح در خارج از ایران نیز توجه کرده تا بازهم اندیشه های مطرح در بازار سیاست را به همراه داشته باشد. 
دوم آن که چنین روشی از سوی این چهره های سیاسی، در عمل باعث ایجاد تناقض و سردرگمی شده، و نتیجه آن می شود که در مقطعی برخی چهره های سیاسی، در مسیر انقلاب قرار می گیرند و حتی به دولت موقت راه می یابند اما در  ارتباط با تسخیر سفارت آمریکا و مسائل دیگر، به اختلاف نظر با مسوولان نظام جمهوری اسلامی می رسند و سرانجام به منتقدان و مخالفان داخل نظام تبدیل می شوند و عملکرد سیاسی آنها نیز با مسئله های مختلف مواجه می شود و لذا افرادی چون ابراهیم یزدی، در مواردی بر خلاف مسیر انقلاب و نظام و امنیت ملی و در راستای اهداف کشورهای غربی و مخالفان نظام عمل می کنند. 
این واکنش ها و تجربه سیاسی چهره های مسئله دار، ثابت می کند که در اندیشه ورزی سیاسی نیز با ابهام و مشکل مواجه هستند و تناقضات خود را از دیدگاه ملی و مذهبی، سوسیالیزم و لیبرالیزم در موضع گیری های سیاسی خود نیز به همراه دارند. 
حال با چنین تجربه ای که چهره هایی مانند ابراهیم یزدی دارند در اندیشه ورزی سیاسی داشته اند و به مفاهیم سیاسی مختلف سوسیالیزم و لیبرالیزم جهانی در عصر حاضر توجه داشته و از سوی دیگر در ارتباط با داخل کشور  نیز هم به مسائل مذهبی و هم به مسائل ملی توجه نشان داده اند، چگونه می توانند پاسخ نیازهای نسل حاضر و نسل سوم را بدهند؟!
در تحلیل مسائل جهانی و داخلی، چه راهکار و راهبردی را ارائه داده اند که پاسخ گوی مشکلات و پرسش های نسل سوم باشد و وقتی عملکرد سیاسی آنها با تناقضات و اختلافات و مشکلاتی همراه بوده، و با عملکرد خاص و اراده خود، به حاشیه دنیای سیاست داخلی رفته اند، چه راهکاری در داخل کشور ارائه داده اند و چه نیرویی را می توانند در حل مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نشان دهند؟!

بزرگنمایی و تجلیل از چهره های سیاسی مسئله دار

براین اساس، به نظر می رسد که نویسنده مقاله، تنها به بزرگنمایی واقعیت موجود و جایگاه سیاسی ابراهیم یزدی پرداخته و در عین حال با جملات و کلمات مختلف بر ابهام نسل سوم و مخاطبان و ناظران عملکرد نهضت آزادی و سایر دیدگاه های مرتبط با ملی مذهبی، افزوده است و بازهم سوالات تازه ای ایجاد کرده که چرا این چهره ها در مسیر انقلاب و دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی، نتوانستند موضع گیری های درست و مناسبی داشته باشند تا از توان برخی افراد در این مسیر استفاده شود و باوجود چهره های مطرح این جریان،  نه تنها در حمایت از نظام و انقلاب حرکت مورد انتظار را نداشته اند بلکه عملا عده ای از آنها به مخالفان و منتقدانی تبدیل شدند که در راستای اهداف غرب و آمریکا به انتقاد از نظام و دولت های سال های بعد از انقلاب پرداختند. 

بزرگنمایی و تجلیل از چهره های سیاسی مسئله دار

عده ای از افراد، در موارد متعددی، همصدا با مخالفان نظام در غرب و خارج از کشور، اندیشه های لیبرالی و غربی را پیگیری کرده و دیدگاه ها و عملکردهای مختلفی در تضعیف نظام داشته است. این دیدگاه ها برخلاف انتظار مخاطبان ملی مذهبی ها، نه ملی بوده و نه مذهبی. 
زیرا اساسا دیدگاه های لیبرالی غرب، مغایر با دیدگاه های مذهبی است و از جهت بی توجهی به مصالح داخل کشور و نظام و دولت نیز نمی تواند بر مبنای اندیشه های ملی تعریف شود. چرا که وقتی در تضعیف نظام جمهوری اسلامی و مخالفت با نظام عمل شود، به معنای نادیده گرفتن مسائل مذهبی و ملی است. 
وقتی دیدگاه آمریکا و کشورهای غربی، مبنای سیاست ورزی فشار بر نظام و مخالفت با دستاوردهای جمهوری اسلامی باشد، به این معنی است که به حمایت از منافع ملی و امنیت ملی توجه نشده است. 
نویسنده مقاله ادعا کرده که نسل سوم شیفته اندیشه ابراهیم یزدی است در حالی که اشاره نکرده که شواهد و مدارک چنین ادعایی کجاست و چه اقدامی از سوی نسل سوم باعث شده که چنین برداشت و توهمی از سوی نویسنده مطرح شود!

بزرگنمایی و تجلیل از چهره های سیاسی مسئله دارسایت ملی مذهبی در بخشی از مقاله آورده است: «ملی- مذهبی سوسیال دموکرات» و «ملی- مذهبی لیبرال دموکرات». دو نحله‌ای بودند که خود را در میان پیشگامان و رهبران تاریخی‌اش در دو حزب نهضت آزادی ایران و نهضت خداپرستان سوسیالیست و بعد‌ها حزب مردم ایران و اشخاصی چون مهدی بازرگان و محمد نخشب نشان می‌داد و در زمانه رهبری نسل دوم، خود را با شخصیت‌هایی چون ابراهیم یزدی، حبیب الله پیمان، محمد توسلی، علی شریعتی و عزت الله سحابی معرفی می‌کند.
با نزدیک شدن به زمان پیروزی انقلاب و سپس جابجایی حکومت در بهمن ۵۷ اندیشیدن به «دیالکتیک سوسیالیسم- لیبرالیسم» با توجه به ویژگی‌های بومی جغرافیای سیاسی به عنوان یکی از آن راه‌ها مورد توجه قرار گرفت. اتفاقی که امروزه با تحلیل‌های سیاسی موشکافانه ابراهیم یزدی و پژوهش‌های خلاقانه حبیب الله پیمان به آفرینش‌های جدید خواهد انجامید و نسل سومی‌هایی که در دوره سنی ۳۰ تا ۵۰ سالگی هستند به آن توجه دارند. 
جریان فکری، سیاسی ملی- مذهبی مخالفان قسم خورده‌ای داشته و دارد و همچنین ساختار نظام سیاسی در ایران نیز آن را رقیب خود می‌داند. در این‌صورت پروژه حذف و فراموش شدن آن می‌تواند به سرعت رقم بخورد. به خصوص که این جریان باید به پرسش‌های سرنوشت‌سازی پاسخ گوید که در پیرامونش با توجه به دو شاخصه وجودی‌اش یعنی ایرانیت و اسلامیت وجود دارد.
این نکات نشان می دهد که نویسنده بین تاریخچه ملی مذهبی در قبل و بعد از انقلاب، و موضع گیری های اشتباه برخی چهره های سیاسی در سال های بعد از انقلاب تفاوت قائل نشده است و شرایط کشور را ثابت فرض کرده است در حالی که بین عملکرد برخی فعالان سیاسی در قبل و بعد از انقلاب تفاوت اساسی وجود دارد و نیازهای روز نیز متفاوت بوده و نمی توان شرایط کنونی این چهره های سیاسی حاضر را با آن چهره های سیاسی قبل از انقلاب، یکسان تعریف کرد. 

برچسب ها: ابراهیم ، یزدی ، ملی مذهبی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
رسول مشهدي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
0
1
با سلام و تشكر از مطلب زيبايتان در مورد افشاي يك چهره مسئله دار كه اتفاقا در وقايع انقلاب نيز دستي برآتش داشت.ولي جان برادر اينگونه مطالب ذهن مرا به اين سو ميكشاند كه برخی كساني كه در پيروزي اين انقلاب نقشي داشته اند افراد مسئله داري بوده اند.مثل
1- كليه اعضاء سازمانهاي كمونيستي و چپ كه قبل از انقلاب سابقه مبارزه طولاني با رژيم پهلوي داشتند.
2- كليه اعضاء سازمان مجاهدين خلق
3- اقاي مهندس مهدي بازرگان
4- آقاي دكتر علي شريعتي
5- آقاي ابراهيم يزدي
6- آقاي هاشم صباغيان
7- آقاي عباس اميرانتظام
8- ابوالحسن بني صدر
9- صادق قطب زاده
10- كريم سنجابي
11- آقاي حسينعلي منتظري
12- آقاي هاشمي رفسنجاني
13- آقاي سيد محمد خاتمي
14- آقاي مهدي كروبي
15 - اقاي ميرحسين موسوي
و چندين نفرديگر
وچندين نفر
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین