کد خبر: ۲۳۸۲۵۱
تاریخ انتشار:
ضعف اقتصاد آمريكا عامل انتخاب خودكفايي و كاهش قيمت نفت بود

سياست خودكفايي نفتي آمريكا، برخلاف سال ها تبيلغ براي رشد تجارت جهاني

آمريكا از طريق جلوگیری از صادرات نفت تا رسیدن به خودکفایی یا عدم نیاز در این منبع استراتژیک به دنبال صفر كردن واردات نفت از خاورميانه است این در حالی است که آمريكا براي رشد تجارت كشورهاي غربي، دیگران را به منسوخ بودن مفهوم خودکفایی در عرصه های دیگر تشویق می کند.
گروه بين الملل - آمريكا با موضوع قطع وابستگی به نفت و بنزین به دنبال اتخاذ سیاست هایی همچون تولید با هزينه كمتر و فناوري و فرمول بالاتر است تا با توليد نفت و بنزين به طور کاراتر از حامل های انرژی  و توليد خودروهایی با مصرف سوخت كمتر، وابستگي خود به خارج را كمتر كند. 

سياست خودكفايي نفتي آمريكا، برخلاف سال ها تبيلغ براي رشد تجارت جهاني

به گزارش بولتن نيوز، همچنين از طريق جلوگیری از صادرات نفت تا رسیدن به خودکفایی یا عدم نیاز در این منبع استراتژیک به دنبال صفر كردن واردات نفت از خاورميانه است این در حالی است که آمريكا براي رشد تجارت كشورهاي غربي، دیگران را به منسوخ بودن مفهوم خودکفایی در عرصه های دیگر تشویق می کند.

اين نحوه عملكرد جديد آمريكا كارشناسان اقتصادي و سياسي را با اين مفهوم مواجه ساخته كه آمريكا در هر حال، به دنبال منافع خود است و اگر تبليغ تجارت آزاد باعث رشد منافع آمريكا شود، تجارت و رقابت آزاد را تبليغ مي كند و اگر مجبور شود كه براي رشد اقتصادي و اشتغال و كاهش هزينه هاي توليد، از نفت ذخيره شده در آمريكا و نفت شيل بهره ببرد، ترجيح مي دهد كه به هر روش وابستگي به نفت خارج را كاهش دهد و با كاهش قيمت نفت، هزينه توليد را كاهش دهد ورشد اقتصادي و اشتغال وكاهش قيمت  هاي داخلي را موجب شود. 
اين در حاليست كه در چند دهه گذشته، آمريكا از طريق سياست هاي بانك جهاني، صندوق بين المللي پول، سياست هاي تعديل، فشار بركشورها براي شناور سازي نرخ ارز، تشكيل سازمان تجارت جهاني و قواعد سخت گيرانه براي رشد تجارت و... تلاش مي كرد كه تجارت آزاد و صادرات و واردات و رقابت را افزايش دهد تا ازطريق صادرات خود به كشورهاي جهان و استفاده از نفت ارزان كشورهاي نفت خيز، اقتصاد خود را رشد دهد و 25 درصد توليد ناخالص و مصرف و توليد جهان را به آمريكا اختصاص دهد. 
اما به تدريج و با رشد كشورهايي مانند چين كه كالاهاي ارزان تري توليد كردند و با رشد مصرف در آمريكا، اين كشور به بدهكارترين كشور جهان تبديل شد و افزايش مصرف باعث ايجاد تراز منفي تجاري شد به شكلي كه آمريكا 15 هزار ميليارد دلار واردات و 7 هزار ميليارد دلار صادرات داشت و تفاوت اين دو عدد باعث بدهكار شدن آمريكا به جهان مي شد. 
از آن جا كه بحران مالي سال هاي 2007 به بعد باعث رويكرد آمريكا به سمت نظارت بر بازار  و دخالت دولت در اقتصاد تغيير جهت داد در نتيجه براي آن كه با اقتصاد چين و ژاپن مقابله كند و تا حدي به اشتغال و توليد داخلي خود بپردازد، به سمت سياست خودكفايي در نفت و انرژي رفت تا از اين طريق نفت گران را ارزان كند و هزينه توليد را كاهش دهد و قيمت هاي داخلي را كاهش دهد و اقتصاد آمريكا از طريق سياست هاي درهاي بسته انرژي بتواند نفسي بكشد. 
كارشناسان مي گويند كه اگر آمريكا مجبور شود، سياست بسته انرژي و كاهش وابستگي به خاورميانه و خودكفايي انرژي را به ساير بخش ها نيز هدايت خواهد كرد تا بتواند در برابر چين و ژاپن و كره و... مقاومت كند و مصرف خود را از داخل آمريكا تامين نمايد. 


ایالات متحده با توجه به ظرفیت ها ی انرژی که در داخل دارد سعی در برنامه ریزی طولانی مدت خود در تسلط و بعضا خودکفا شدن در این حوزه با تسلط بر مناطق مختلف منطقه ای داشته و سعی می کند آن را دست مایه حفظ هژمون جهانی خود کند. 
از طرفی کاهش وابستگی امریکا به نفت و گاز خاورمیانه و خلیج فارس در کنار افزایش وابستگی رقبای عمده اقتصادی این کشور به نفت و گاز این منطقه، قدرت مانور امریکا را در این منطقه افزایش می‌دهد و اگر در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس آتشی افروخته شود، حداقل از منظر انرژی، کمترین دود آن به چشم ایالات ‌متحده و بیشترین دود آن به چشم چین و سایر رقبای عمده اقتصادی امریکا خواهد رفت. آن گاه حضور و تفوق نظامی امریکا در خاورمیانه و خلیج‌فارس عامل برتری امریکا بر رقبای اقتصادی‌اش خواهد بود. 
از جهات دیگر نمی توان پذیرفت که امریکا به طور کامل از نفت خاورمیانه بی‌نیاز می‌شود. به طوری که در صورت عدم تأمین نیاز کشورهایی چون کره جنوبی، ژاپن، هند و چین توسط منابع نفت خاور میانه هم خود لطمه دیده و هم به اقتصاد امریکا ضربه خواهد زد. 
هرچند این بی نیازی و استقلال انرژی همراه با بهینه سازی الگوهای اکتشاف جهت شناسایی منابع اقتصادی و بهره گیری از آن توسط شرکت های نفتی امریکا انجام می پذیرد که در شرایط موجود امریکایی ها توانسته اند به اطلاعات، ابزارها و امکاناتی دست یابند که موقعیت تکنولوژیک آن کشور را ارتقا بخشد.

خودکفایی آمریکا و ظهور غول های جدید

طبق اطلاعات آژانس بین المللی انرژی، آمریکا در تولید نفت خودکفا می شود، عراق به قدرت مهم اوپک تبدیل می شود و کانادا و برزیل به جمع تولیدکنندگان مهم انرژی می پیوندند.

نقشه نفتی جهان به طور کامل در حال تغییر است. تحولات مهمی در این حوزه در حال وقوع است. 

آنتوان هاف، یکی از مقامات آژانس بین المللی انرژی با اعلام این مسئله می گوید: در سال گذشته، افزایش تولید نفت در ایالات متحده آمریکا آنهم به میزان زیاد از مهمترین تحولات حوزۀ نفتی بود. بعد از گاز و نفت، زمزمه های استفاده از سنگ شیست Schist(سنگی که به میزان قابل توجهی گاز و نفت در خود دارد) به رغم همۀ محدویت های موجود در استخراج آن، از موضوعات مهم در حوزۀ استخراج انرژی بود. 
طبق اطلاعات دپارتمان انرژی آمریکا، تولید نفت ایالات متحده آمریکا با افزایش 14 درصدی در سال گذشته به 800.000 بشکه در روز رسید. در سال 2013 قرار است با افزوده شدن 700.000 بشکه، تولید سالیانۀ نفت ایالات متحده آمریکا به 7.1 میلیون بشکه در روز برسد. 
متخصصان آمار در آژانس اطلاعات انرژی می گویند: در صورتی که سایر فرآورده ها اعم از نفت خام، روغن معادن گاز و بیوکربن مایع را به محصولات نفتی این کشور بیفزاییم، ایالات متحده آمریکا مدتهاست که از عربستان سعودی پیشی گرفته است. آژانس بین المللی انرژی در گزارش ماه نوامبر خود اعلام کرده بود که آمریکا از سال 2017 به اولین تولیدکنندۀ نفت جهان تبدیل می شود. 
شیست؛ بازار نفت را دگرگون می کند
استخراج نفت و گاز از سنگ شیست از دیگر تحولاتی است که انتظار می رود بازار طلای سیاه و ژئوپولیتیک آن را تحت الشعاع قرار دهد. باراک اوباما در مصاحبه خود با مجله تایم در ماه دسامبر اعلام کرده بود:" ایالات متحده آمریکا با استفاده از تکنولوژی های جدید و همچنین با استفاده از گاز طبیعی و نفت به یکی از صادرکنندگان خالص انرژی جهان تبدیل خواهد شد. 
برزیل و عراق؛ غول‌های آینده انرژی
در مقیاس جهانی، از هم اکنون تا پایان دهۀ اخیر، سهم اپک در تأمین بازار طلای سیاه به 35 تا 40% خواهد رسید. عربستان سعودی منابع کافی و قابل دسترس برای تبدیل شدن به صادرکنندۀ اول جهان را دارد، اما در سازمان قدرتمند اوپک( با 12 عضو) که بیشتر آنها حول کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارند، عراق با افزایش ظرفیت تولید خود و به رغم بی ثباتی سیاسی برای سرمایه گذاران به بازیگر اصلی آن تبدیل می شود.
خارج از اوپک، با ظهور قدرتهای جدید اعم از کانادا و برزیل، بازارهای جهانی شکل جدیدی به خود می گیرد. غول آمریکای لاتین قصد دارد در سال 2013 استخراج منابع زیرزمینی خود را در اندازه و مقیاسی مشخص آغاز کند. 
در مجموع منابع آفشور(Offshore)(منابع موجود در دریا) در برزیل، آفریقای غربی، خلیج مکزیک، استرالیا و مالزی و بهره برداری از آنها تا سال 2015 نزدیک به 16% از تولید نفت جهانی را تشکیل خواهد داد، این رقم در حال حاضر 10% است. 
تغییر نقشه نفتی جهان، پیامدهای مهمی برای کشورهای نفتی به همراه خواهد داشت. به نظر می رسد جریان تجاری روندی رو به کاهش داشته باشد، چرا که ایالات متحده آمریکا بیشتر به سمت استقلال و خودکفایی پیش خواهد رفت. اروپا نیز مصرف تولیدات نفتی خود را کاهش خواهد داد، در حالیکه آسیا با افزایش مصرف روبرو خواهد بود. از سویی پیش بینی می شود عربستان سعودی به جمع 10 کشور بزرگ مصرف کننده نفت بپیوندد.

سياست خودكفايي نفتي آمريكا، برخلاف سال ها تبيلغ براي رشد تجارت جهاني

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین