کد خبر: ۲۳۶۷۱۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

آل خليفه به چه مى انديشد!؟

آل خليفه به چه مى انديشد!؟
گروه بین الملل - محمد تقی فرجی، حمد بن عيسى آل خليفه حاكم بحرين، جزيره اى از جزاير كوچك و پراكنده حاشيه خليج كه بيش از يك ميليون جمعيت دارد، با غرور و تفرعن شاهنشاهى و ديكتاتورى و خفقان و سركوب مردم، رژيم حاكم بر منامه را در سراشيبى سقوط قرار داده است. بحرین كه قبل از ساسانیان در قلمرو ایران بود و پس از استعمار پرتغال، دوباره در اختيار ایران قرار گرفت، در سال ۱۷۸۳، به دست آل خلیفه که از اعراب شبه‌جزیرهٔ عربستان بودند، افتاد و از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحت‌الحمایهٔ انگلیس بود. در دوران قاجار و پهلوی، ایران همچنان مالکیت بر بحرین را از آن خود مى دانست.

به گزارش بولتن نیوز، در سال ۱۹۲۷ ایران در شکوائیه‌ای رسمی به بریتانیا نسبت به قرارداد این کشور با سلطان نجد و حجاز که پس از مدتی به عربستان سعودی تبدیل شد اعتراض کرد. چون در بخشی از از این پیمان، از «... تعهد به حفظ روابط دوستانه و صلح‌ آمیز با سرزمین‌های کویت و بحرین...» یاد شده بود. اما انگلیسی‌ ها امیر بحرین را حاکمی مستقل و جزیره و اهالی آن را تحت‌الحمایه دولت بریتانیا دانستند و مدعی شدند که ادعای حاکمیت ایران بر بحرین بر هیچ مبنای معتبری استوار نیست. ادعاهای ایران بر بحرین در سال‌ های بعد نیز ادامه یافت، از جمله در سال ۱۳۳۶ قانون تقسیمات کشوری جدیدی به تصویب رسید که در آن بحرین استان چهاردهم ایران تعیین شده بود. در حالی که موضع انگلستان در حمایت از استقلال بحرین با استقبال کشورهای عربی مواجه شده بود، دولت شوروی سابق اعلام حاکمیت ایران بر بحرین را مورد تأیید رسمی قرار داد. در سال ۱۹۶۸ با تصمیم انگلیسی‌ها به خروج نیروهای خود از منطقه شرق سوئز و خلیج فارس بحث بر سر وضعیت بحرین دوباره به اوج رسید. پیشنهاد انگلیسی‌ ها تشکیل فدراسیونی از قطر و بحرین و هفت امیرنشین حاشیه خلیج فارس بود که با مخالفت شدید ایران روبرو شد. در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ شاه ایران در نشستی خبری در دهلی نو موضع معتدل‌ تری اتخاذ کرده و از حق اهالی بومی برای تعیین سرنوشت خود از طریق یک همه‌ پرسی سخن گفت؛ «... چنانچه مردم بحرین علاقه‌ مند به الحاق به کشور من نباشند، ایران ادعای ارضی خود را نسبت به این جزیره پس خواهد گرفت...»، اما شیخ عیسی حاکم بحرین که می‌ترسید چنین رفراندومی باعث ایجاد دشمنی و تنش بین ایرانی‌ ها و اعراب منطقه شود پیشنهاد شاه را رد کرده و پاسخ تهدیدآمیزی را از شاه دریافت کرد که در آن آمده بود ایران نه تنها استقلال بحرین را به رسمیت نمی‌شناسد، بلکه در صورت عضویت آن در سازمان ملل از این سازمان خارج خواهد شد.

آل خليفه به چه مى انديشد!؟پس از چندین ماه مذاکرات محرمانه ایران در ۹ مارس ۱۹۷۰ (اسفند ۱۳۴۹) با درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای اعمال مساعی جمیله به منظور تشخیص خواست واقعی مردم بحرین پیشقدم شد. ایران اعلام کرده بود نظر نمایندگان سازمان ملل را در صورتی که با تایید شورای امنیت سازمان ملل همراه باشد خواهد پذیرفت. بریتانیا نیز از پیشنهاد استقبال کرده و اوتانت دبیرکل سازمان ملل هیئتی را به ریاست ویتوریا گیچاردی را مأمور انجام این کار کرد. هیئت سازمان ملل پس از گفتگو با طیف گسترده‌ ای از مقامات مذهبی و مدنی و مردم عادی اعلام کرد که تقریباً تمام مردم بحرین خواهان یک حکومت کاملاً مستقل هستند و اکثریت بزرگی از آن‌ ها آن را یک کشور عربی می‌دانند. این تصمیم در شورای امنیت تایید شده و بحرین استقلال خود را در ۱۴ اوت ۱۹۷۱ اعلام کرد و ایران نیز اولین کشوری بود که آن را به رسمیت شناخت. آل خليفه كه به حسب روايت تاريخ، در حقيقت موجوديت خود را از ايران و مردم خود دارد، اكنون چرا و چگونه است كه چشمان خود را بر روى واقعيت ها مى بندد!؟

 حاكمان منامه از يك سو قيام مردمى هزاران نفر از معترضين را كه براي احقاق حق و اعلام وفاداري خود به خون شهداي اعتراضات اخير پايتخت بحرين به خيابان‌ها آمدند و شعارهايي مبنى بر سقوط نظام حاكم سر مى دهند، به خاك و خون مى كشند، درست شبيه همان كارى كه پيش از اين، در عراق و ليبى و تونس و مصر اتفاق افتاد و از سوى ديگر، براى سرپوش گذاردن بر نهضت ملى ملت بحرين، ايران را متهم به دخالت در امور داخلى آل خليفه مى نمايد!؟ نيز حمد ابن عيسى، يكى از مشاهير رهبرى ائتلاف را در سلول هاى انفرادى حبس و بدون محاكمه مجازات مى كند و در عين حال جمهورى اسلامى را متهم به نقض حقوق بشر مى كند!؟  هرگاه تظاهرات كنندگان از سراسر منامه به سوي ميدان الؤلؤه كه آن را به ياد هفت شهيد اعتراضات ميدان شهدا ناميده‌اند، حركت مى كنند، نيرو‌هاى امنيتى به محل تجمع معترضان بحريني در ميدان اللولوه در شهر منامه حمله كرده و  با پرتاب گاز اشك‌ آور و شليك تير‌هاي هوايي، قصد دارند از ازدحام جمعيت معترضان در اين ميدان، جلوگيري كنند. ميدان اللؤلؤه منامه مثل ميدان التحرير قاهره، امروز به نماد اعتراضات مردمي بحرين براي ايجاد تغييرات سياسي تبديل شده است. معلوم و مبرهن است كه هرچه درگيري‌ هاي خونين بين تظاهرات كنندگان و نيروهاي امنيتي بحرين، بيشتر شود، به همان نسبت، احتمال سقوط حكومت آل خليفه بيشتر مى شود. شهادت و زخمي شدن شماري از شهروندان بحريني در خيابان‌ هاي منامه، رهبرى شيعيان بحرين را بر آن داشته است كه از مسلمانان بخواهند، با حضور پرشور خود در تظاهرات هاى خيابانى، علاوه بر گرامى داشت خون شهداي اخير اعتراضات، طومار ننگين حكومت حاكمان آل خليفه را هرچه زودتر در هم پيچند.

 اكنون و در شرايطى كه دستگاه ديپلماسى ايران و دستگاه هاى سياسى جهان و ملل متحد، به طور رسمى و مرجعيت قم و نجف، از منطر دينى، خواستار توجه آل خليفه به خواسته هاى مردم و آزادى هر چه سريعتر شيخ على سلمان از رهبران شيعه نهضت اسلامى بحرين شده اند، اما آل خليفه همچنان مقاومت مى كند! لوفرض كه حاكم منامه، متأثر از پشتيبانى استعمار بريتانيا و حمايت استكبار جهانى و در رأس آن دولت آمريكا، چند صباحى ديگر حكومت كند، اما بايد بداند كه گذشته چراغ راه آينده است. مگر ابر قدرت ها و دولت هاى آمريكا و انگليس، پشت سر دست نشانده هايى چون صدام و قذافى و مبارك و بن صالح و........ ايستادند و تا آخر از ايشان حمايت كرده اند، كه آل خليفه به چنين توهمى فكر مى كند!؟ نهضت بيدارى اسلامى و قيام آزادى خواهان مسلمان، به پشت دروازه هاى حكومت هاى خود كامه، رسيده و از سر استدراج حاكمان زر و زور و تزوير را يكى پس از ديگرى، از اريكه قدرت، به زير مى كشد و كاخ نشينان آل خليفه نيز، بى ريب و گمان قطره اى از درياى مواج بيدارى اسلامى است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
0
0
مخ ندارند که اندیشه کنند !
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین