کد خبر: ۲۳۲۸۴۳
تاریخ انتشار:
به بهانۀ نمایشگاه جدید محسن وزیری مقدم در «خاک»؛

وزیری مقدم و آبستره هایش در «خاک» (+عکس)

محسن وزیری مقدم در آبستره‌هایی که در گالری خاک به نمایش درآورده باوجود اینکه فضاهای استیلیزه آثار دوره‌های پیشترش را ادامه می‌دهد، دست به تجربه‌هایی می‌زند که شاید به تکامل سبک بصری او کمک می‌کنند و اگرچه تفاوت چشمگیری با تجربه‌های قبلی او ندارند ولی هنرمند را در معرض آزمون‌های تازه‌ای قرار می‌دهد.
گروه هنرهای تجسمی، محسن وزیری مقدم در آبستره‌هایی که در گالری خاک به نمایش درآورده باوجود اینکه فضاهای استیلیزه آثار دوره‌های پیشترش را ادامه می‌دهد، دست به تجربه‌هایی می‌زند که شاید به تکامل سبک بصری او کمک می‌کنند و اگرچه تفاوت چشمگیری با تجربه‌های قبلی او ندارند ولی هنرمند را در معرض آزمون‌های تازه‌ای قرار می‌دهد. انتزاعی که یکسره با کاربست عناصر مجرد و خالی از ارجاعات بازنمایانه در آثار او بروز می‌کند از حیث اجرا در ادامه مجموعه‌های پیشین او چون نقاشی‌های شنی است اما این مانع نشده تا وزیری مقدم دست به آزمودن امکانات ابزارهای اثرگذار دیگری که بافت‌های تازه‌ای در آثار او به وجود می‌آورند، بزند و حتی بخش بزرگی از آثارش را به آن‌ها اختصاص دهد.
 
به گزارش بولتن نیوز
، این نقاشی‌ها که خالی از هرگونه عنصر آشنا و تداعی‌گر شکل گرفته، ساختار اصلی خود را بر اساس ضرباهنگ و فراز و فرودهایی پیدا می‌کند که دست‌اندرکار ایجاد فضایی ذهنی و انتزاعی است و تلاش دارد همزمان هیجانات و عواطف مخاطب را نیز با خود درگیر کند. درگیری عواطف بیننده این آثار از طریق شدت و ضعف‌های ضرباهنگ و تغییر جهت‌های هیجانی عناصر حاصل می‌شود. در لابلای سکوت‌هایی که گاهی نقش پس زمینه را هم ایفا و خودنمایی می‌کنند و در بعضی آثار هم نقش سکوت آن چنان عمده می‌شود که عملا سطح وسیعی از تابلو و وجه غالب آن را شکل می‌دهد.

وزیری مقدم و آبستره هایش در «خاک» (+عکس) 

آوا‌ها و نواهایی که از رهگذر این نقاشی‌ها به گوش می‌رسد، رنگ آمیزی هارمونیکی از چند عنصر پیش رونده است که در مسیرهایی اغلب خطی و موازی با یکدیگر، اما با کارکردهایی مختلف همنشینی و سازگاری موسیقی‌وار را دنبال می‌کنند.
 
رفتار نقاش با سطح‌ها و خطوط گزیده و صرفه‌جویانه است و برای هرکدام مجال و فرصتی برای دیده شدن تعیین می‌کند. این در حالی است که چیدمان سطوح به گونه‌ای است که جابه‌جا شدن و هدایت بصری به آسانی صورت می‌گیرد و نقاش با استفاده از کارکردهایی چون راه پیدا کردن و نفوذ سطوح به یکدیگر خواه از طریق شره‌های رنگ و خواه از طریق تداخل تیرگی و روشنی توانسته به آن دست پیدا کند.
 
ضرباهنگ و حرکت‌های قلم در نقاشی‌های عنصری بیش از آنکه جنبه هم پوشانی داشته باشند تکمیل کننده و تلفیقی به نظر می‌آیند و ورسیون‌هایی که از ریتم‌های موازی شکل می‌گیرد در حقیقت اجراهایی چندباره و آزمون‌هایی هیجانی از روند شکل گیری ساختار نهایی اثر را تشکیل می‌دهد.
 
به نظر می‌رسد هنرمند وسعت رنگ‌ها را تا حدی بر مبنای تعریف خود از نقش و هویت عناصر به کار می‌گیرد. سطوح گسترده‌تر عموما رنگمایه‌های خاموش دارند و رنگ‌های درخشان در ابعاد کوچک‌تری محدود شده‌اند. این کارکرد موجب شده تا رنگ‌های درخشان به واسطه طول موج بالایشان کلیت اثر را تحت تاثیر قرار ندهند و دیگر عناصر تابلو هم مجال دیده شدن را پیداکنند.

مجموعه‌ای که وزیری مقدم در این نمایشگاه ارائه کرده از آن دست آثاری هستند که تعیین اینکه با چه نمادی از یک سیستم نمادین یا مفهومی سروکار داریم، یا درحالتی دیگر، مصداق، آن‌چنان دسترس‌ناپذیر است که پیدا کردن مابه ازایی خارجی کاملاً متناسب با آن، کاری بیهوده است. وقتی یک نماد ویژگی‌های متعدد دارد و نه انگشت شمار، وقتی نماد یک مثال از ویژگی‌هایی است که سمبولیزه شده است و می‌تواند کارکردهای ارجاعی متعددی داشته باشد که ارتباط‌های ساده و پیچیده‌ای نیز با هم دارند، در چنین موقعیتی نمی‌توان به سادگی برای رفتن به سوی ارجاعات یا ضمیمه‌ها می‌دهد از نماد گذر کرد. این دادهٔ مهم که بیان‌گر ناشفاف بودن اثر هنری و اولویت اثر هنری است نسبت به آنچه که به آن ارجاع می‌دهد، نمی‌تواند باعث انکار یا بی‌تفاوتی ما نسبت به کارکردهای نمادین اثر هنری شود، بلکه برعکس نشان می‌دهد که این خصوصیات یعنی ناشفاف بودن و اولویت اثر هنری نسبت به چیزی که به آن ارجاع می‌دهد نشأت گرفته از برخی ویژگی‌های اثرهنری به عنوان نماد است.

وزیری مقدم و آبستره هایش در «خاک» (+عکس) 

نقاشی‌های وزیری مقدم به صورت ویژه‌ای تداعی کننده است و در جایگاه تصاویری برای بیان کشف حالات عاطفی – هیجانی هنرمند قرار می‌گیرند. در حقیقت نقاشی‌های او بر خواسته از نگاه خالق خود به پدیده‌ها است. آنچه این آثار را متمایز می‌کند و ظرفیت‌های ویژه ذهنی را در آن‌ها بارور می‌کند برخورد مستقیم هنرمند با عنصر رنگ و همسو کردن ذهن با آن است.
 
شیوه پرداخت این مجموعه با گسترش ایده شکل می‌گیرد و از جایی شروع و سپس تمامی سطح بوم را فرامی‌گیرد. با استفاده از فضای سیال، تمرکز گسترش یافته و سایر فضا‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. گسترش تدریجی فاصله بین رویداد‌ها در یک اثر اتفاقی مرحله بعدی این روند است. ایمپرووایز و بداهه سازی هم به هنرمند اجازه می‌دهد حس درونی و خودش را پدیدار کند بدون این‌که هنرمند بامنطق یا برنامه ریزی در آن دخیل باشد. او بدون هیچ طراحی قبلی و مستقیما با ترسیم خطوط و دنبال کردن اتفاقاتی که به نظرش پررنگ‌تر آمده ساختار مجموعه را شکل داده و سعی کرده از طبیعت کاغذ و جوهر تبعیت کند و اجازه ندهد نظم و شکل کلی اثر به هم بریزد.
 
ارزش‌های جهان‌شناختی این مجموعه در رنگ و شکل خلاصه می‌شود و به طور کلی ربطی با مضمون ندارد و تنها با شکل‌های آزاد و سیال سروکار داریم. رنگ‌ها نیز آشنازدایی شده‌اند و کارکرد ذهنی پیدا کرده‌اند. همین طور رنگ و فرم علاوه بر جلوه‌های مجرد هر یک، با توجه به معانی و مفاهیم آن‌ها به کار رفته است. در این رویکرد رنگ‌ها و فرم‌ها بدون آنکه موضوع یا شیء را به نمایش در آورند، حالات عاطفی خاصی را برای بیننده ایجاد می‌کنند. عناصر تصویر شده در این مجموعه هم از جهانی نامعلوم و ذهنی ناشی شده که در بستر پرورش یک ایده مبتنی بر تراوشات ذهنی هنرمند شکل گرفته است.

در این شیوه و نوع بیان هنری، هنرمند با متمرکز شدن به جهان انتزاع خودش را از هر گونه واکنش نسبت به جهان بیرونی آزاد کرده و قید و بندی نسبت به لحاظ کردن مسائل و اقتضائات خارج از متن هنر نقاشی نمی‌بیند.
 
در بسیاری از آثاری که در این نمایشگاه ارائه شده شاهد نوعی انتزاع خالص و ناب هستیم که هنرمند در آن‌ها صرفا به کارکردهای رنگ، فرم و فضا پرداخته است. بر این اساس نمایشگاه حاضر در نوع خود رخداد مهمی در عرصه نمایش و ارائه هدفمند بخشی از هنر معاصر ایران است و می‌تواند زمینه مناسبی از این هنر متکثر و ناب را فراهم کند.
 
فضاسازی یعنی خلق فضای ذهنی ویژه هنرمند در تعدادی از آثار این مجموعه با اندیشه‌مندی و پژوهش شکل می‌گیرند و قوام می‌یابند و با ترکیب بندی و پرداختی نو بر بوم نقش می‌بندند. هنرمند در این آثار مضامین را چون پیرایه‌ای به کارش الحاق نکرده بلکه با خلق فضایی نوآورانه نقاشی‌ها را از چارچوب مهارت‌های تکنیکی و بازنمایانه صرف فرا‌تر می‌برد.
 
خیال انگیزی نهفته در این طرح‌ها و نیز برخورداری آن‌ها از ایجاز هم در حقیقت لطف و زیباییشان را رقم می‌زند. هوشمندی این طرح‌ها هم از بینشی است که از تامل و تجربه برمی خیزد و طراح را وامی دارد تا با پرهیز از نمایش صوری استادی خود، توانایی خود را در زدودن زیادی‌ها نشان دهد. بر این اساس مهارت بی‌چون و چرا طرح را از سنگینی هر خط بیجا و بیهوده و تکراری‌‌‌ رها می‌کند تا طراح با کمترین و گویا‌ترین خط‌ها طرحی بزند که استواری‌اش را از ایجازش می‌گیرد ایجازی که در نقش‌ها هم حضور دارد و از ویژگی‌های چنین نگاهی محسوب می‌شود.
 
وزیری مقدم و آبستره هایش در «خاک» (+عکس)

کیفیت دیگری که در آثار وزیری مقدم در این نمایشگاه به چشم می‌خورد، پیدایش گونه‌ای نقاشی سرشار از تجلیات فردی و بیان گرایانه است که شامل ضربه قلم‌های آزاد و انتزاع رنگی است. در این رویکرد بوم در مقابل نقاشان به عنوان زمینه یی برای بیان احساسات و عواطف آنی ظهور پیدا کرده و غالباً به عنوان فضایی برای خلق مجدد، طراحی، تجزیه و بیان یک موضوع چه حقیقی و چه تخیلی استفاده شده است به نحوی که آنچه بر بوم نقش می‌بندد نه به عنوان بازنمایی بلکه به عنوان یک واقعه به حساب می‌آید و نقاش، اثر خود را با آنچه در ذهن و درون خود داشته به نوعی مطابقت داده و هماهنگ نشان می‌دهد.
 
وزیری مقدم در این مجموعه آثاری عرضه کرده که رابطه‌ مشخص و قابل شناسایی چندانی با پدیده‌های آشنای موجود در محیط ندارند. او به دنبال نوعی انتزاع خالص‌اند، از این رو تصاویر قابل شناخت به این مجموعه راهی ندارندو فقط بیانی خالصانه و ناب می‌تواند می‌انجی این آثار و جهان پیرامون باشد. حذف روایت و عناصر آشنای طبیعت، حذف هر نوع بیان ادبی یا فلسفی، به دنبال نوعی خلوص و رسیدن به معنایی که تنها با بیان پالایش یافته تجسمی می‌سر است. کیفیت انتزاعی این آثار، معانی و برداشت‌های متعددی را ایجاد می‌کند. مفاهیمی که انتقال آن‌ها از تصویر ناب به کلام بسیار دشوار است و تا سر حد رسیدن به نوعی موسیقی، حوزه عمل را توسعه داده‌اند.

منبع: هنرستان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین