کد خبر: ۲۲۸۹۰۶
تاریخ انتشار:

فرهنگ ایرانی و تبلور آن در محرم

پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز نوشت: روزهای ماه محرم است، روزهایی که در حوزه بینش و تفکر مسلمانان جهان ابعاد وسیعی یافته است، تفکری که از گرجستان وآذربایجان و افغانستان و هند گرفته تا اندونزی و بنگلادش و کوزوو و آلبانی و سواحل دریای کارائیب گسترده است.
گروه فرهنگی: پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز نوشت: روزهای ماه محرم است، روزهایی که در حوزه بینش و تفکر مسلمانان جهان ابعاد وسیعی یافته است، تفکری که از گرجستان وآذربایجان و افغانستان و هند گرفته تا اندونزی و بنگلادش و کوزوو و آلبانی و سواحل دریای کارائیب گسترده است.
 
به گزارش بولتن نیوز، در ادامه این مطلب به قلم 'آرش نورآقایی' آمده است: به هرجای ایران هم که نظر کنیم، اثری از رویدادی عظیم با ریشه ای عمیق می یابیم. از تالش تا دزفول،از خراسان تا کردستان، از کیش تا همدان و از شاهرود تا ابیانه همه و همه با اجرای مراسم و آیین هایی که ازنیاکان این سرزمین به فرزندانشان به ارث رسیده ، آدابی را زنده نگاه می دارند که در چم و خم تاریخ شکل های متفاوت به خود گرفته و باری هنوز زنده است.
 
مراسم محرم ،آدابی است شگفت و آیینی بزرگ، که از تجلی سنت و اصالت تا شور و جوش و خروش ، ازمدیریت سنتی تا وحدت فرهنگی- اجتماعی ،از امر سیاسی تا امر نمادین ، از سوگواری تا شعر و ادبیات وعرفان و ازعزاداری تا مراسم قربانی ، درآن به عینیت وجود دارند.
 
در این نوشتار به ارتباط مراسم و مناسک محرم به آیین های کهن و توصیف نمونه هایی از این آیین ها می پردازیم.
 
*** سوگواری های آیینی کهن
 
بنا به اسناد و مدارک موجود، کهن ترین زمینه های شناخته شده و مستند آیین های سوگواری را در فرهنگ سومریان داریم. مراسم آیینی سومریان به چهار شاخه اصلی تقسیم می شد که هر چهار شاخه، صورت های نمایش آیینی داشته اند که یکی از آنها نمایش آیینی مصیبت بود.
 
بنا بر سیاهه های سومری دوره 'اور سوم' نمایش مصیبت شامل یک حرکت دسته جمعی به سوی اردوگاه در هم کوبیده شده ی 'دموزی'، خدای شهید شونده بین النهرینی و شیون و زاری برای او بود.
 
خدای شهید شونده که معمولا یک خدای مربوط به گیاهان است، در بیشتر فرهنگ ها و تمدن ها نقشی انکار ناپذیر دارد.همچنان که گیاه می میرد و در سال نو و همزمان با بهار دوباره زنده می شود و می روید ، خدای شهید شونده هم همین نقش را می پذیرد.
 
دوموزی( تموز)و سیاوش از اینگونه خدایان هستند. در تمدن مصر و یونان هم خدایانی از این دست وجود داشته اند.
 
'مصیبت مهر' نیز از مصیبت های دیگر در دوران کهن است. در میان مهر پرستان رسم بر این بود که برای اجرای مناسک مذهبی و نمایشی 'مصیبت مهر'، سکویی ویژه برپا می کردند نقش آفرینان نمایش، صورتک هایی بر چهره می زدند و بر همان سکو آیین پرستش به جا می آورند.
 
در نقوش تزیینی کاخ پارتی هترا نمونه هایی از صورتک های نمایشی به چشم می خورند که بازیگران از آن ها بهره می گرفتند. این صورتک ها ساخت دست هنرمندان محلی بودند و احتمالاً هر کدام نمایشگر یک شخصیت نمایشی اسطوره ای( دینی) آن روزگار بوده اند.
 
مناسک آیین مهر در ایران، به سرعت انگیزه ای برای نمایش های مذهبی بدل شد. این نمایش ها در دوره های بعدی صورتی عامیانه پیدا کردند و به کوچه و بازار کشیده شدند.
 
در دیگر سوی فلات ایران، در حوزه شمال شرقی، آیین های سوک سیاوش با همین زمینه و کارکرد پدید می آید و در حوزه های مرکزی، جنوبی و تا غرب فلات ایران گسترش پیدا می کند، آیین های سوک سیاوش که در بخش حماسی تاریخ ایران ثبت شده، بیشتر در بستر فرهنگ عامه استمرار یافته است و کمتر نشانی از حمایت رسمی فرمانروایان چه در دوره شاهنشاهان هخامنشی و چه در دوره هی اشکانی و ساسانی از آن داریم.
 
به هر حال مجموعه این مراسم همگن و همانند، در سده های پایانی دوره پیش از اسلام ایران به جریان زنده فرهنگ مردم انتقال یافته بودند و صورت های در هم آمیخته و تحول یافته آن ها در برخی از متن های پهلوی و در بسیاری از کتاب های فارسی و در آثار شاعران مورد توجه قرار گرفته است. این آیین ها که در بیشتر موارد با اجرای نمایشی همراه است همچنان بن مایه های اعتقادی خود را نگه داشته اند و به روز کرده اند.
 
 ***تعزیه: فرهنگی ایرانی
 
تعزیه، به طور عمده آئینی ایرانی در سوگ فرزندان امام اول شیعیان است. از آنجا که نه اهل تسنن چنین آئینی دارند و نه جای دیگری جز ایران و شهرهای شیعه نشین عراق، باید بر رنگ ایرانی چنین مراسمی اندیشه کرد و ریشه آنرا در آئین های ایرانی جستجو کرد.
 
نخستین مطلب قابل توجه این است که سیاه پوشیدن چه در عزای امام سوم و چه در دیگر سوگ های ایرانیان از آئین سوگ سیاوش آمده است. سیاه پوشیدن نه در بین اعراب وجود داشته و نه در بین غیرایرانیان که همسایه ما بوده اند. و این ایرانیان بودند که با آئین های خود سیاه پوشیدن را به اسلام آورده اند.
 
از طرفی می دانیم که در مراسم عزاداری برای امام سوم شیعیان عزاداران آرزو می کند که کاش همراه او بودند و به آن فیض عظیم می رسیدند . یعنی عزاداران آرزو می کنند که چون امام خود باشند و با او در سرنوشت او شریک. این حس تازه و ویژه شیعیان نیست . وحدت با قهرمان آرزوی دیرینه بشر است و در سیاوشان فراوان به چشم می خورد .
 
نکته دیگری که در تعزیه قابل توجه است آمدن اسب و شیون و مویه زنان است. در تصویر هایی که از مراسم سوگ سیاوش به ویژه در آسیای مرکزی داریم، اسب سیاوش را به سمت چادری می آورند که پیکر سیاوش در آن آرمیده است . در همین حال زنان در حال مویه اند و موهای خود را می کنند یا پریشان می کنند.
 
در بسیاری از نقاط ایران به همین شکل حتی برای افراد معمولی عزا می گیرند. همین کار در تعزیه هم صورت می گیرد و چنان رفتار می شود که گویی سوگ سیاوش را گرفته اند.
 
مطلب بعدی سروده های سوگ است که در سیاوشان خوانده می شده و شباهت با اشعاری دارد که برای امام سوم شیعیان خوانده می شود .در سوگ سیاوش به توصیف قامت، زیبایی، دلیری، اسب و دیگر امتیازات سیاوش می پرداختند و ما ملاحظه می کنیم که چنین توصیف هایی در مراسم تعزیه نه تنها برای امام سوم، بلکه برای برادر او، 'قمر بنی هاشم' هم دیده می شود.
 
اگر به شاهنامه و 'یادگار زریر' (متنی حماسی و روایی که اصل آن به زبان پارتی و به شعر بوده است) رجوع کنیم ،نمونه ای از تشابهات مراسم تعزیه را در آنها می یابیم.
 
هم در شاهنامه(پیام اسفندیار به رستم)، هم در یادگار زریر(نامه ارجاسب به گشتاسب) و هم در تعزیه رجزخوانی داریم.
 
در این هر سه، موضوع نبردآرمانی و باورمندی دینی است.
 
در 'تعزیه' و 'یادگار زریر' تعداد بسیاری از نام آوران آیین برحق، شهید می شوند و در هر دو نوجوانی اجازه میدان رفتن می خواهد که در ابتدا این امکان وجود ندارد و لی نهایتا با تدبیری امکان پذیر می شود.و باز هم در هر دو و در نبردها ،از طرف دشمن نا حق، نیرنگ به کار برده می شود.
 
 
 
*** نخل بندی و نخل گردانی
 
نخل گردانی یکی از آداب مشهور عزاداری برای امام سوم شیعیان در ایران است که به طور عمده در شهرهای مرکزی ایران، یزد، نائین، کاشان و شهرها، شهرک ها و حتی برخی روستاهای مناطق کویری گرفته می شود.
 
نخل عبارت است از اطاق کوچکی که مقطع عمودی در دو طرف آن شبیه یک سرو است و از چوب و دیواره هایی شبکه دار ساخته می شود. برخی از نخل ها بسیار بزرگ و به اندازه یک اطاق 4*3 هستند.
 
نخل را با انواع پارچه، شال و ترمه می آرایند و در روزهای عزا مخصوصا عاشورا آن را طی آدابی بر دوش می کشند و همراه عزاداران در شهر می گردانند و در پایان مراسم به جای اولش که معمولا تکیه ای است بر می گردانند.
 
شواهدی آشکار و پنهان در نخل گردانی وجود دارد که نشان می دهد ادامه سیاوشان های بسیار کهن است.
 
در کاشان تا حدود سال 1300 هجری خورشیدی اسبی پیشاپیش نخل حرکت داده می شد. این اسب همان است که در همه آئین ها و رسم های متاثر از سیاوشان وجود دارد .
 
استحاله تابوت سیاوش به نخل، بدون شک طی یک روند طولانی و با آمیختن چند باور به هم صورت گرفته است.
 
 
 
***قتل کوچک در همدان
 
شب قتل کوچک همان شبی است که آب از حریم امام حسین و اهل بیت او قطع شد، در این شب کسانی که صاحب فرزند نمی شوند یا فرزند بیماری دارند در تکیه ،حسینیه یا مسجدی در همدان حضور می یابند و بعد از ذکر مصیبت و ختم مجلس در پای منبر همان مکان پنج عددشمع روشن و طلب حاجت می کنند.و اعتقاد دارند که حاجتشان روا خواهد شد.
 
 
 
***رقص حجله در بندر عباس
 
رقص حجله یک آیین تفسیری است که به روایت و نقل نمی پردازد، بلکه تفسیری آیینی از روایتهای کربلا انجام می دهد.و مراسمی دارد که ارزشهای نمادین مردم شناسانه در آن متبلور می شود.
 
صبح تاسوعای هر سال،متولیان حسینیه ها ،تابوتی را که در همه مناطق هرمزگان نمونه های مشابه آن دیده می شود از حسینیه ها بیرون می آورند و از شهر خارج می کنند تا به سوی قدمگاهی که در باور مردم منطقه،منسوب به حضرت علی است ببرند.و در قدمگاه به کار ساخت تابوت می پردازند.
 
همچنان که مردان تابوت می سازند ،زنان هم درون حسینیه حجله می سازند و هر دو نیز تزیین می شوند.
 
در طی مراسمی تابوت و حجله به هم می رسند و همه تلاش می کنند که با رقص از زیر
 
تابو ت و حجله بگذرندو به این ترتیب مراسم زیبایی اجرا می شود.
منبع: ایرنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین