کد خبر: ۲۲۵۰۰۰
تاریخ انتشار:
تحلیلی بر نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در حوزه‌ی سبک زندگی اسلامی

پایداری در دین و نتایج آن / 4

مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پرونده‌ای تحت عنوان «تحلیلی بر نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در حوزه‌ی سبک زندگی اسلامی» آورده می‌شود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی‌ست که پس از پیاده‌سازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است.

پایداری در دین و نتایج آن / 4گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پرونده‌ای تحت عنوان «تحلیلی بر نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در حوزه‌ی سبک زندگی اسلامی» آورده می‌شود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی‌ست که پس از پیاده‌سازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعه‌شناسی و روان‌شناسی از نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه، باب جدیدی در مقوله‌ی سبک زندگی اسلامی باز کند.

به گزارش بولتن نیوز، حضرت علی می‌فرمایند نفست را در روابط اجتماعی به سختی عادت بده. به چه معنی؟ به این معنی که اساساً «در نگرش حضرت علی (ع) زندگی و کار کردن برای فرار از سختی‌ها نیست. همین سختی‌ها، زندگی است». اصلاً در اين دنيا رهایی از سختی‌ها معنا ندارد. چرا تلاشها باعث مي‌شود شکل سختي‌ها عوض شود. اما اينکه سختي نباشد اصلاً نمی‌شود. «لقَد خلقنا الأنسانَ فِي کبد» خداوند در سوره‌ی بلد فرمود، ما انسان را در سختی‌ها آفریدیم، پس خود این سختی‌ها زندگی است. فرار از سختی‌ها معنی ندارد.

حالا این نگاه متأسفانه در تعلیم و تربیت ما به شدت نفوذ کرده. شما ببینید قدیم گاهی پدر مادرها سواد نداشتند، خوب بچه‌ها را مدرسه می‌فرستادند. بچه عصر که می‌آمد، املا که نمی‌توانستند به بچه بگویند. ریاضی که نمی‌توانستند بنویسند. در بازار می‌توانستند کمک کنند. بچه در  آن سختی‌ها عادت می‌کرد روی پای خودش بایستد. یاد بگیرد. اما الان مدل تربیتی که در جامعه ما به عنوان فرزند‌سالاری حاکم شده اینست که صبح تا شب بروم اضافه کاری که چی؟ هر نیازی این بچه‌ی من داشت تأمین کنم.

بعد استدلال هم می‌کنند. آقا بچه‌ی شما هر نوع نیازي داشت برایش تأمین کن که عقده‌ای نشود. بچه می‌گوید من درست یاد نمی‌گیرم. می‌گوید باشد عزیزم، قربانت بروم، چشم. سریع زنگ می‌زند معلم خصوصی هماهنگ کند. عصایی گذاشتیم زیر بغل بچه تا زمانی که این بچه به سن بلوغ نرسیده، مشکلی به وجود نمی‌آید. ولی عمدتاً نسل‌های جدید، نسل‌های گلخانه‌ای هستند. نسلی که سختی نکشیده، نسلی که زیر بغلشان عصای کمک پدر و مادر است. توی خیابان می‌رود، هر چه در مغازه می‌بیند، باید بابا و مامان برایش بخرند. این نوع برخورد کردن با فرزندان ضد تربیت دینی است. چرا؟

وقتی نسل‌های جدید را راحت طلب کردید، یعنی اینکه فرمایش مولا علی را در موردشان رعایت نکردید. عادت بده نفست را بر سختی کشیدن. شما می‌آیید برعکس عمل می‌کنید. یک ذره که بزرگ شد، می‌گوید بابا موتور، بعد یواش یواش روحیه‌ای پیدا می‌کند که اگر شما در مرحله‌ای پول نداشتی و نتوانستی نیازش را برآورده کنی، با شما خیلی بد می‌شود. توقعات نسل جدید از پدر و مادر هاشان فوق العاده زیاد و غيرمنطقي است. گاهی دانشجویی می‌آید می‌گوید که من با پدرم مشکل دارم. مشکل چیست؟ می‌خواهم ازدواج کنم. این که مشکلی نیست. نه پدرم باید برایم یک خانه بخرد، بعد بروم زن بگیرم. مگر بابا بزرگ تو، برای بابای تو خانه خرید که رفت زن گرفت؟ نه، آن‌ها که اصلا نداشتند. خوب تو از کجا به این نتیجه رسیدی؟

پایداری در دین و نتایج آن / 4در جواب می‌گوید همه جا توی جامعه این است. فلان دوستم بابایش برایش ماشین خرید. این سبک تربیت فرزندسالاری که حاکم شده در جامعه‌ی ما، به شدت آسیب‌زا است. نسل‌های آینده‌ی ما را به شدت راحت طلب، بی‌مسؤلیت، فراری از کار و رفاه‌زده می‌کند. به عبارت دیگر تفکر دینی با رفاه مخالف نیست. تفکر دینی با این فرش‌هایی که در این مسجد پهن شده مشکلی ندارد، که مثلاً بگوییم آقا جمعش کن، موکت خالی باشد. نه، تفکر دینی با رفاه‌زدگی مشکل دارد. تفکر دینی در حوزه‌ی تربیت فرزندان، با اینکه ما بچه هامان را در گلخانه بزرگ کنیم مشکل دارد.

البته از هفت سالگی تا چهارده سالگی توصیه شده که به عنوان مشاور بهش احترام بگذاریم. بگوییم نظر تو چیست؟ تو چه راه حلی داری؟ مثلاً بگویید من اینقدر حقوق دارم، اینقدرش اجاره خانه است، اینقدرش قسط است، اینقدرش هم کفاف معیشت روزمره است. خوب دیگر نمی‌توانم برایت موتور بخرم، تا ذهن بچه معقول شود. اگر ما تربیت فرزندانمان را به سمت تربیت گلخانه‌ای پیش ببریم، یکی از عوارض بسیار بدش این است که وقتی این بچه‌ها بزرگ شدند و شما در مرحله‌ای نتوانستید خواسته‌های این‌ها را تأمین کنید، اولین کاری که می‌کنند اینست که به شما توهین می‌کنند. نمک را خورده‌اند، اما می‌زنند چنان محکم نمکدان را می‌شکنند که اصلاً شما نمی‌دانید چه کار باید بکنید. دختر خانمی که می‌گوید یا رضایت بدهید با آقایی که آمده خواستگاریم من بله بگویم یا از خانه فرار می‌کنم، - این‌ها بالاخره در نیروی انتظامی گزارشهايی وجود دارد - یا خانمی که ازدواج می‌کند، در خانه‌ی شوهرش تهدید می‌کند که یا ماشین می‌خری یا من می‌روم خانه‌ی پدرم، یا پسری که تهدید می‌کند من ترک تحصیل می‌کنم، یا مثلاً خودکشی می‌کنم، این عکس‌العمل‌های غیرطبیعی، نشان‌دهنده‌ی رفاه‌زدگی و تربيت غلط در جامعه است. برعکس خانواده‌هایی که بچه‌هاشان را با سختی بزرگ کرده‌اند، یا به سختی عادت داده‌اند، کمتر این مشکلات را دارند. یعنی چه؟

یعنی مولا علی می‌فرماید حتی اگر تو وضعت هم خیلی خوب است، سعی نکن بچه‌ات هر چه می‌خواهد در اختیارش بگذاری. بعضی وقت‌ها سعی کن در فضایی قرارش بدهی که یک مقداری سختی بکشد. آب دیده شود که مردِ بزرگِ تحولاتِ بزرگ باشد. الان یکی از مشکلات تربیتی ما اینست که نسل‌های جدید در مقابل کارهای دشوار بی‌قراری نشان می‌دهند. یعنی چی؟ یعنی اگر شما در خانه بچه را آموزش نداده باشی که آقا استکان‌ها را جمع کن ببر کمک مادرت بشور، حالا بچه می‌آید مسجد، نمی‌دانم مسؤول بسیج و پایگاه فرهنگی، به آن نوجوان یا جوان که حالا بزرگ شده می‌گوید که آقا بی‌زحمت بیا چایخانه چایی بده. می‌گوید من؟ بهش برمی‌خورد، مقداري  سختش است، نتوانسته بپذیرد. در مقابل دشواری‌ها، در برابر کارهایی که مقدار فشار دارد، بی‌قراری نشان می‌دهد. یعنی چی؟ مثلاً زير بار مشاغلي که سخت است نمي‌رود. جامعه‌ی ایرانی که در انقلاب پنجاه و هفت مسأله‌ی استقلال یکی از مهم‌ترین خواسته‌هایش بود و به قیمومیت ایالات متحده تن نداد، نسلی این فریادها را زدند که نسل سختی کشیده‌ای بودند.

گفتند آقا شما را تحریم می‌کنیم. گفتند خوب ما بر سختی‌هایی که خیلی دوست نداریم، صبر می‌کنیم. شهيد رجايي مي‌گفت ما سي و پنج ميليون نان و پنير خود را مي‌خوريم و زير بار زور نمي‌رويم.

ادامه دارد ...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین