کد خبر: ۲۰۴۸۰۹
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
به بهانه سالروز تولد عزیز الله حمید نژاد

عزیز الله حمید نژاد؛ قصه گوی آدمهای گمنام

31 اردیبهشت سالروز تولد عزیزالله حمیدنژاد کارگردان مطرح و محجوب سینمای ایران است.
عزیز الله حمید نژاد؛ قصه گوی آدمهای گمنام
گروه سینما و تلویزیون، 31 اردیبهشت سالروز تولد عزیزالله حمیدنژاد کارگردان مطرح و محجوب سینمای ایران است.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از پارس توریسم حدود دوازده سال پیش بهروز افخمی کار گردان سینمای ایران گفت وگویی با یکی از ماهنامه های تخصصی  سینما کرده و گفته بود: من دو فیلمساز را به صورت خاص خیلی دوست دارم. یکی از آنها عزیزالله حمید نژاد است. آدمی که فکر می کنم دست کم گرفته شده است وهمیشه برای از آب در آوردن فیلمش مجبور به جدال با شرایط بوده است و به همین دلیل فیلمهایش صد مه خورده است. امیدوارم روزی فرصت فیلمسازی درست وحسابی را پیدا کند.

فیلمسازی در شرایط سخت

عزيزالله حميدنژاد، از کار گردانان مطرح سینمای ایران است که آخرین فیلمش آناهیتا چندسال پیش به اکران عمومی درآمد. همانطور که بهروز افخمی نیز گفته حمید نژاد همانند تعدادی دیگر از فیلمسازان مجبور به جدال با شرایط برای ساخت فیلمهایش بوده است.

حمید نژاد در همان زمان اكران فيلم اشک سرما، در گفت وگویی با  ايسنامی گوید: وقتی فيلمساز در يك شرايط آرام و بدون استرس فيلم‌مي‌سازد، طبيعتاً آن فيلم كيفيت بهتري، خواهد داشت و در اعتلاي سينماي ايران مؤثر است. بنابراين من هم به عنوان فيلمساز دوست داشتم ،زمانيكه يك فيلم دشوار و نامتعارف را شروع مي‌كنم، شرايط مناسبی برای اعضا گروهم، فراهم شود تا از كار لذت ببرند. اما متأسفانه اين شرايط چندان فراهم نشد و ما در شرايط بسيار سختی، «اشك سرما» را ساختيم.

تاثیرات دعا بر روی مولکولهای آب

همانطور که گفته شد آناهیتا آخرین فیلمی بود که از عزیز الله حمید نژاد درسینماها اکران شد. حميدنژاد فيلمنامه «آناهيتا» را بر مبناي بخش‌هايي از تحقيقات علمي ايموتو دانشمند نامدار ژاپني (كه معتقد است دعا و الفاظ خوب در مولكول‌هاي آب تاثير مي‌گذارد) نوشت و جلوي دوربين برد. دكتر ايموتو بخش‌هايي از تحقيقات علمي‌اش را در اختيار فيلم آناهيتا گذاشته است.

شیطنتی ژورنالیستی درباره حمید نژاد

"این‌که حمیدنژاد، فیلمساز سینمای جنگ است، یک شیطنت ژورنالیستی است". این جملات را یک بار خود حمید نژاد درصحبتهایی گفته وافزوده بود: اصلاً معتقد به خط‌کشی نیستم. این‌که یک نفر فقط می‌تواند در ژانر کمدی کار کند یا یک نفر در اجتماعی و یک نفر در جنگ و غیره... درست نیست. معتقدم فیلمساز در مورد هر موضوعی می‌تواند کار کند. فیلم ستارگان خاک و شخصیت‌پردازی آدم‌هایش هیچ ربطی به این‌که کسی به جنگ رفته باشد و یا جنگ را نشناسد ندارد، چون فیلمی اجتماعی‌ست، حتی قله ی دنیا. فیلمساز باید در هر حیطه‌ای که کار می‌کند، آن را بشناسد، همین. من تاکنون چهار فیلم ساخته‌ام که هیچ‌کدامشان در متن جنگ نیست. این فیلم‌ها صرفاً نمایش درگیری دو جناح در جنگ نیست، اما بررسی ارتباط و روان‌شناسی آدم‌ها در شرایط جنگ هست و به آن معتقدم.

در شرایط جنگ آدم‌ها، قابل مطالعه و تحلیل هستند. شرایطی‌ست که ناخودآگاه شخصیت انسان‌ها بروز پیدا می‌کند و آدم می‌تواند راحت‌تر به «انسان» بپردازد. کما این‌که رمان‌ها و فیلم‌های زیادی درباره‌ی جنگ نوشته و ساخته شده که فیلم‌ها و رمان‌های بسیار موفقی هستند. مهم این است که سوژه درست انتخاب شود.

بالاخره دوربین حمید نژاد به شهر آمد

بالاخره نگفتید که چه موقع دوربین شما به شهر می‌آید؟هر وقت سوژه‌ی مناسبی پیدا کردم (مصاحبه بامسعود مهرابی در  ماهنامه فیلم درزمان اشک سرما)

ارتقائ سلیقه مخاطب عام

 حمید نژاد در طول سالهای بسیار فیلمسازی اش نگاه متفاوتی به ارتباط برقرار کردن با مخاطب داشته است. خود او دراین باره گفته: طبیعی‌ست که هر فیلمسازی دوست دارد فیلم‌هایش مخاطب عام و خاص داشته باشد اما شخصاً معتقدم فیلمساز نباید جوهر و اصالت خودش را فدای سلیقه‌ی عام کند. او باید سلیقه‌ی عام را ارتقا بدهد، یعنی شرایطی فراهم کند تا عام با او همراه شود و نه او با آن‌ها.

دست به هرکاری نمی زنم

عزیز الله حمید نژاد؛ قصه گوی آدمهای گمنامعزیز الله حمید نژاد در زمان فیلم اشک سرما در گفت وگوی دیگری با مسعود مهرابی در ماهنامه فیلم می گوید: فیلم ساختن فی‌نفسه کار ساده‌ای است، اما همیشه به چند دلیل اساسی، بین تولید کارهایم وقفه‌ای طولانی می‌افتد. این موضوع، اول برمی‌گردد به سلیقه‌ی شخصی من در انتخاب موضوع و فیلمنامه‌ای که تصمیم می‌گیرم روی آن کار کنم. دوم به شرایط عمومی سینما برمی‌گردد. سلیقه‌ی شخصی من می‌گوید که دست به هر کاری نزنم. معتقدم فیلمسازی، کاری حساس، دشوار و بامسئولیت است و فیلمساز باید جوابگوی مخاطب عام و خاص‌اش باشد. تلاش می‌کنم روی موضوع‌های نو کار کنم؛ راه نرفته باشد. اگر امروز به من گفته شود دوباره چیزی شبیه هور در آتش بسازم، غیرممکن است این کار را بکنم، زیرا معتقدم که سینمای هور در آتش راهی‌ست که قبلاً طی شده و دوباره رفتنش به نظرم حماقت است. بنابراین، این یک نوع سلیقه‌ی شخصی‌ست که باعث می‌شود صبر پیشه کنم و فیلمی بسازم که در درجه‌ی اول خودم را ارضا کند و بعد مخاطب را. شرایط عمومی سینمای ما هم فعلاً این است که از تجربه‌ی جدید هراس دارد. آن‌ها دنبال موضوع‌هایی هستند که امتحانش را به‌خوبی در گیشه پس داده است.

فیلمسازی صاحب قصه های بکر ولی ...

همیشه تعدادی از منتقدان سینمای ایران اعتقادداشته اند که حمید نژاد فیلمسازی بوده که مضمون قصة فیلم‌هایش همیشه بکر  بوده  است. اما اصولاً عزیزالله حمید نژاد فیلمسازی نبوده که اعتقاد داشته یاشد  که در ابتدا،  بایدحتما قصه ای باشد. چون از نظر او  اگر قصه‌ای باشد دیگر نیازی به تحقیق و جامعه‌شناسی نیست. چون قصه وجود ندارد، پس اول دغدغه‌هایی هست که هرچه پررنگ‌تر باشد، برای تبدیل‌کردنشان به قصه، انگیزه‌ی بیش‌تری ایجاد می‌شود.خود او دراین باره گفته: مثلاً فیلمنامه‌ی هور در آتش به این نحو شکل گرفت. آن فضاهای جبهه و زیبایی‌شناختی‌ای که از آن فضاها داشتم در ذهنم تبدیل به قصه شد. درواقع طرح یک‌خطی قصه، در مسیری که با اتوبوس به خانه می‌رفتم، شاید حدود یک ربع تا بیست دقیقه در ذهنم شکل گرفت. ستارگان خاک هم به همین شکل بود، یعنی ابتدا فقط یک دغدغه بود.

یک لذت شخصی که از آن موضوع و فضا حس می‌کردم و این‌که حالا چه‌گونه می‌توانم این احساس را به مخاطب منتقل کنم، چیزی بود که ذهن مرا درگیر کرد و موضوع هم خیلی دشوار بود. با مطالعه و تحقیق، پس از چند طرح رسیدم به طرحی جامع‌تر که شد فیلم ستارگان خاک. اشک سرما هم همین روند را طی کرد، یعنی اصلاً قصه‌ای وجود نداشت.

قصه گوی آدمهای گمنام

به اعتقاد تعدادی از منتقدان عزیزالله حمیدنژادهمیشه قصه‌گوی آدم‌های گمنام و مهجور بوده. آدم‌هایی با احساسات گرانقدر و والا و در حاشیه. اما این علاقه او به آدمهای گمنام ریشه  در کجا دارد. این موضوع در گذشته حمید نژاد ریشه دارد. زمانی که در جنگ حضور داشت. همانطور که خودش در گفت و گویی گفته: دوران جنگ به خودم گفتم اگر قرار است در آینده به صورت حرفه‌ای فیلم بسازم، از آدم‌های گمنام و درحاشیه خواهم ساخت. چون آدم‌های گمنام در اجتماع دیده نمی‌شوند. قلم‌ها و دوربین‌ها همیشه متوجه آدم‌های نامدار است. قصه‌های خوب، لزوماً محتاج آدم‌های نامدار نیست. آدم‌های گمنام اتفاقاً شخصیت‌های پررنگ‌تری برای قصه‌ها دارند. به‌هرحال کارم نوعی ادای دین به آدم‌های گمنام است. علاوه بر آن‌که خودم هم گمنام هستم و بهتر آن‌ها را درک می‌کنم.

عزیز الله حمید نژاد؛ قصه گوی آدمهای گمنام

رنج کشیدن برای ایمان

منتقدی درزمان نمایش فیلم ستارگان خاک در ماهنامه گزارش فیلم درباره این فیلم وحمید نژاد نوشته بود که همچنان خواندنی به نظر می رسد :حمید نژادهنوز حرفهایی را می زند که به آنها ایمان دارد . اوهنوز به دشواری دغدغه هایش را به تصویر می کشد .او هنوز برای به تصویر کشیدن آنچه که می خواهد رنج کار کردن در مناطق صعب العبور را برای خودش وگروهش می خرد حتی خطر تعطیلی کاررا هم می ژذیرد تا فیلم را به همان شیوه ای که می خواهد بسازدو این به تنهایی در سینمای امروز که علی الظاهر همه چیز آن به گیشه ریال ودلار ختم می شود باارزش و احترام است.
(ماهنامه گزارش فیلم ـشماره پیاپی ۷۰-سال ششم )

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
سمیره
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۷
0
0
عالی بود
تشکر
مجتبی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۶
0
0
سلام. بیشتر بنویس. خواندن از حمید نژاد لذت بخش ، عاشقانه و راهگشاست.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین