کد خبر: ۱۹۵۰۹۲
تاریخ انتشار:
پروندۀ ویژۀ بولتن نیوز: «سینمای ایرانی-قسمت نهم»

سینمای ایران در دهۀ 70؛ جشن خانۀ سینما و نشریات سینمایی / 1

باتوجه به چندصدایی و گستردگی ای که درفضای فرهنگی دهۀ 70 به وجود آمد، بررسی این دورۀ تاریخی نیازمند نگاهی متکثر با دایرۀ شمول گسترده است که بتواند همۀ جوانب سینما در این دهه را دربرگیرد. بنابراین در چند شمارۀ آتی ابعاد مختلف و جوانب گوناگون سینمای ایرانی در دهۀ 70 را بررسی خواهیم کرد.
گروه فرهنگ و هنر، سینما رسانه است؛ یک رسانه بسیار تأثیرگذار. از زمان اختراع این رسانه تا امروز در مهد تولد آن تحولاتی وسیع به وقوع پیوسته اما یک چیز در مورد آن ثابت بوده: استفاده از این ابزار برای اهداف سلطه‌جویانه دنیای غرب.

به گزارش بولتن نیوز، اساساً اتخاذ رویکردی تاریخی برای بررسی و مداقه درخصوص هر مفهوم و پدیده ای همچون سینما ضرورتی غیرقابل انکار دارد؛ چه هدف از این تدقیق صرفاً صحبت درخصوص "آن چه که بود و آن چه هست" باشد و چه آن چنان که مقصود ماست، انگیزه ای عمیق تر برای رسیدن به "نظریۀ سینما"(آن هم با درنظر گرفتن ریشه های بومی و باورهای و ایده های مذهبی) در کار باشد.



با توجه به این که در چند شمارۀ پیشین پس از بیان پاری از مقدمات ضروری برای ورود به بحث، با نگاهی چالشی از بدو ورود سینما به ایران تا به امروز را از نظر گذرانده و به مسائل و نکات مهمی که ازقضا کمتر از آن ها صحبت شده پرداختیم، در ادامۀ این مسیر بلاخره پس از عبور از سال های پرالتهاب پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در دهۀ 50 و نیز پس از بررسی سینمای ایرانی در دهۀ 60 که در دو شمارۀ پیشین انجام گرفت، به دهۀ 70، دهۀ پربار سینمای ایران می رسیم.

باتوجه به چندصدایی و گستردگی ای که درفضای فرهنگی دهۀ 70 به وجود آمد، بررسی این دورۀ تاریخی نیازمند نگاهی متکثر با دایرۀ شمول گسترده است که بتواند همۀ جوانب سینما در این دهه را دربرگیرد. بنابراین پس از ذکر مقدمۀ مختصر درخصوص اتفاقاتی که در این دهه در سینمای ایران به وقوع پیوست، در چند شمارۀ آتی ابعاد مختلف و جوانب گوناگون سینمای ایرانی در دهۀ 70 را بررسی خواهیم کرد.



سینمای ایران در دهۀ 70

دهۀ هفتاد به عبارتی دوران بازسازی بعد از جنگ محسوب می‌شد. پا گرفتن نسل جدید، موفقیت‌های جدید و البته تلاش برای تثبیت وضعیتی که موفقیت‌آمیز و گاه برخی به دلایلی که عمده آن بروز سلایق بود، ناموفق از آب درآمدند. در این بین می‌توان اتفاق‌های مهم این دهه را از چند جهت دسته‌بندی کرد؛ تثبیت«خانه سینما» به عنوان اصلی‌ترین نهادصنفی سینمایی، گسترش نشریات سینمایی، برخی موفقیت‌های بین‌المللی سینما و ازسوی دیگر سیاست‌های نامنسجم و متغیر دولت و همراهی و گاه تقابل با سینماگران و نیز بحران تولید در داخل با خروجی کاهش استقبال مردم از سینمای وطنی.

اما در کنار این ها مهمترین موضوع در این زمان هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب بود مبنی بر وقوع "تهاجم فرهنگی" ازسوی غرب که بخشی از آن تهاجم در عرصۀ سینما و فیلم رخ می‌داد. بی تردید بخشی از هشدارهای رهبری نظام در این زمینه، بر مبنای مشاهدۀ دقیق تحولات اواخر دهۀ شصت به ویژه در حوزه سینما ازسوی ایشان بود.

در این دهه نخستین فیلم مهمی که ساخته و به نمایش در آمد«عروس» به کارگردانی بهروز افخمی بود و در آن علاوه به توجه و تأکید بر جذابیت‌های زندگی اشرافی، به شکستن برخی معیارهای جاری در سینما هم اقدام شده بود؛ مانند نمای نزدیک از چهره زنان بازیگر. ساختار این فیلم مبتنی بر همان معیارهای فیلمفارسی بود با ظاهری امروزی‌تر و پرداختی حرفه‌ای. اما درکنار این شروع ناراحت‌کننده رویدادهای دیگری نیز در حوزۀ سینما به وقوع پیوست.

خانۀ سینما

خانۀ سینما که فعالیتش را از سال 1368 آغاز کرده بود، به سرعت تبدیل به نهاد متمرکز تمامی دست‌اندرکاران سینما شد و از 1372 رسماً اعلام موجودیت کرد. به فاصله حدود 3سال از شروع دهۀ 70، "انجمن بازیگران"، "کانون فیلم‌نامه‌نویسان"، "انجمن چهره‌پردازان"، "انجمن ایرانی مدرسان سینما"، "کانون موسیقیدانان سینمای ایران"، "انجمن عکاسان" و "انجمن منتقدین و نویسندگان سینمایی خانه سینما" تشکیل و تعداد صنوف و کانون‌های خانه سینما به حدود 20 مورد رسید و خانۀ سینما به عنوان پایگاه صنفی تمام فعالیت سینمایی به رسمیت شناخته شد.

از طرفی اهداف تشکیل خانه سینما، حفظ و صیانت از حقوق مادی و معنوی دست‌اندرکاران سینما و ایجاد امنیت شغلی و ارتقای سطح مهارت آن ها اعلام شد. پس از آن نیز کم کم "بانک فیلمنامه"، "کتابخانه" و سایر دوایر مرتبط در خانه سینما آغاز به کار کردند. در سال‌های پایانی دهۀ 70 نیز "مجمع سینمای کودک و نوجوان" به عنوان نخستین مجمع غیرصنفی خانۀ سینما به قصد تشکیل آرشیو فیلم و کتاب و مطبوعات، برگزاری جشنواره‌ها و سمینارها، انتشار کتاب و نشریه، بررسی مشکلات برای ارائه راهکار و برنامه‌ریزی مناسب و استعدادیابی، پژوهش و حمایت از طرح‌های سینمای کودک تاسیس شد.

مدیرعاملی خانۀ سینما در دوره فعالیت غیررسمی بر عهده منوچهر عسگری‌نسب بود و پس از آن محمد آقاجانی(73-1372)، تورج منصوری(75-1374)، احمدرضا درویش(77-1375) و یدالله صمدی(80-1377) این مسئولیت را بر عهده داشتند.

جشن خانۀ سینما

از سال 1376 خانۀ سینما تصمیم به برگزاری جشن سالانه‌ای گرفت که در آن جایزه‌هایی از طرف اعضای خانۀ سینما به فیلم‌های منتخب و دست‌اندرکاران آن ها تعلق می گرفت. منتقدین خانۀ سینما این جشن را رقییب جشنوارۀ فیلم فجر محسوب می‌کردند. به واسطه این که انتخاب‌کنندگان این جشن از اعضای بخش‌های مختلف صنوف خانۀ سینما بودند، جوایز آن دارای ارزش بیشتری نزد سینماگران بود. به این واسطه که انتخاب توسط کارشناسان هر رشته صورت می‌گرفت و نه مانند جشنوارۀ فجر، توسط یک هیئت داوری ثابت که گاه اعضای آن را افرادی غیرسینمایی نیز تشکیل می‌دادند. این جشن بعداً به تدریج تبدیل به یکی از حاشیه‌سازترین فعالیت‌های دست‌اندرکاران سینمای ایران شد و در موارد متعدد، به ویژه بعد از سال 76، فرصتی برای رفتارهای غیراخلاقی و ضدارزشی سینماگران ایجاد می‌کرد و موجب تنش و واکنش در فضای فرهنگی کشور می‌شد. گفتنی است که الگوی این جشن نیز میهمانی‌ها و محفل‌های هالیوودی و هدف اصلی آن ارتقای قدرت اثرگذاری خانۀ سینما در برابر مراکز و دستگاه‌های نظارتی حاکمیت بود تا از این طریق به تدریج سکان هدایت سینمای ایران کاملاً در اختیار افرادی قرارگیرد که یا باور و تعصبی نسبت به ارزش‌های اسلامی و انقلابی نداشتند یا این باورها در آن ها ضعیف بود و یا اولویت اصلی آنان به شمار نمی‌رفت و اصل برایشان خود سینما بود.

به همین دلیل خانۀ سینما از همان ابتدای فعالیت با مشکلاتی چون تقابل با دستگاه‌های حاکمیتی مواجه بود و البته با روی کار آمدن دولت جدید در سال 1376 تا حد زیادی این تقابل به تعامل تبدیل شد و این روند تا پایان دولت اصلاحات ادامه داشت.

نشریات سینمایی

نشریات سینمایی از اوایل دهۀ هفتاد کم کم پا می‌گیرند. با وقوع انقلاب اسلامی تقریباً تمامی نشریات سینمایی که مروج ابتذال و مضامین غیراخلاقی بودند، تعطیل شدند. درحالی که هنوز سینمای بعد از انقلاب شکل کاملی نگرفته بود، فعالیت نشریات سینمایی هم با تأخیر آغازشد و البته چندسالی در این زمینه خلأ وجود داشت. در دهۀ 60 تنها ماهنامۀ «فیلم» (به مدیرمسئولی مسعودمهرابی) به عنوان نشریۀ تخصصی سینما فعالیت می‌کرد که چنان که پیش تر اشاره شد، رگه‌های پررنگ گرایش به سینمای غرب در میان محتوای آن دیده می‌شد که ادامه فضای مطبوعات سینمایی قبل از انقلاب بود. اما در آغاز دهۀ هفتاد مجلات ماهنامۀ «گزارش فیلم»، ماهنامۀ «فرهنگ و سینما»، ماهنامۀ «دنیای تصویر»، هفته‌نامۀ «سینما» و هفته‌نامۀ «سینما ورزش» به میدان آمدند و باعث شدند، نشریات سینمایی نیز جایی در میان دکه‌های مطبوعاتی کشور پیدا کنند که در این میان «دنیای تصویر» به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی علی معلم، پس از حدود 20 سال فعالیت، موفق‌ترین و کم‌افت و خیزترین آن ها باقی مانده و حتی داعیه‌دار تنها جشن خصوصی سینمای ایران(جشن حافظ) است. بنیادفارابی نیز اقدام به انتشار فصلنامه‌ای کرد که در سال‌های آغازین، بیانگر جهت‌گیری مدیران بود و در سال‌های بعد بیشتر جنبه تخصصی یافت.

یکی دیگر از نشریات جدی در این زمینه «سورۀ سینما» بود که به سردبیری «شهید آوینی» در حوزه هنری چاپ می‌شد. این نشریه سعی داشت نگاهی جدی به مقوله سینما داشته باشد و اغلب مقاله‌های آوینی، بعدها تبدیل به بهترین و شاید تنها مقاله‌های نظری قابل تأمل در باب نسبت سینما و اسلام و حکومت اسلامی شدند. مقالات آوینی در سوره بر نسلی از فیلم‌سازان و خصوصاً فیلم‌سازان جنگ مانند «ابراهیم حاتمی‌کیا» (که در مستندسازی همکار او بود) تأثیرگذار بود. آوینی در ادامه این مقالات به تأکیدی بر الزام داستان‌گویی صحیح در سینما رسیده بود. پس از شهادت او در سال 1372 نشریه سوره چند سردبیر عوض می‌کند، اما هرگز به دوران اوج خود در زمان آوینی نمی‌رسد. رویکرد مهمی که آوینی در اداره و انتشار این نشریه داشت مبتنی بر لزوم نظریه‌پردازی بومی درباره سینما و به طور کلی مقوله هنر بود. این موضوع تا پیش از آن در ایران سابقه نداشت و یکی از علل بنیادی انحرافات در هنر و به ویژه سینما و خودباختگی هنرمندان این عرصه در برابر غرب، فقدان نظریه‌پردازی بومی در این زمینه بود که شهید آوینی با درک این نقص بنیادی در پی رفع آن بود. خود او تلاش زیادی در این راستا به عمل آورد اما پس از شهادتش این روند ادامه نیافت و همچنان سینما در ایران از فقر نظریه‌پردازی رنج می‌برد.

در این سال‌ها، اندک هفته‌نامه‌های سینمایی نیز شروع به فعالیت کردند و البته اغلب روزنامه‌ها نیز سینما را به عنوان سرفصل یکی از صفحات‌شان انتخاب کردند. زردنگاری سینمایی نیز در این سال‌ها رو هبه اوج گذاشت و متأسفانه باز هم دستگاه‌های نظارتی و هدایتی واکنش به موقع و جامعی نشان ندادند؛ درحالی که رهبر انقلاب همچنان دربارۀ وقوع تهاجم فرهنگی دشمنان هشدار مکرر می‌داد. کوتاهی مسئولان فرهنگی آن زمان در توجه به این هشدارها و اندیشیدن چارۀ مناسب برای مقابله با این تهاجم منجر به فراهم شدن زمینه‌های حضور فرهنگ بیگانه در کشور در سال‌های بعد شد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین