به گزارش بولتن نیوز ،در همین چند روز گذشته از جلسه رئیس جمهور با هنرمندان، با آنکه چینش میهمانان دعوتشده و همچنین سخنرانان، کاملا باب میل دولت و حامیانش بود و اساسا بسیاری از چهرههای شناختهشدهی جبهه انقلاب در تمام حوزههای فرهنگی و هنری حتی به مراسم دعوت نشده بودند، اما باز واکنش شبهروشنفکران به صحبتهای رییس جمهور در این مراسم جالب است و مهم. آنهم واکنش به منطقیترین و درستترین درخواست رئیسجمهور، اینکه؛ «دولت تداوم امید را در میان مردم میخواهد. از شما میخواهم آثار امیدبخش و نشاطآفرین تولید کنید، آثار یأسآور کافی است.»
در همین مدت رسانهها و هنرمندانی که از حامیان اصلی دولت نیز محسوب میشوند در نقد این درخواست روحانی مطالبی منتشر کردهاند که خواندن آن جالب است؛
«سوابق او[روحانی]نشان میدهد که پیشینه چندان مقبولی در امر سیاست و حوزه فرهنگ ندارد. به عبارت دیگر، انتظار از او برای گسترش فضای آزاد سیاسی و آزادی بیان و رفع سانسور انتظار چندان بهجایی نیست.»
«او[روحانی] در سخنرانی 16 آذر تدبیر دولت را با تدبیر منزل مقایسه کرده بود. تدبیر منزل در واقع بیانی فلسفی از همان مفهوم پدرسالاریست و لحن پدرانهی روحانی در این جمله نشان میدهد که مقامِ رییس دولت برای او چیزی همچون مقام یک پدر باتدبیر، مقتدر و مهربان است که میتواند وجه امری را با لحنی محترمانه بیان کند. «من از شما میخواهم...» معنایی جز «شما باید...» ندارد. ژدانف هم از نویسندگان میخواست تا از پیشرفت و امید بنویسند.»
«امید و ناامیدی چیزی جمعیست، چیزی که مانند هوا در فضا موج میزند. هنرمند ناامید، اگر ناامید است لابد در همین فضا تنفس کرده است. ناامیدی او حاصل همین فضاست و دستکم در عرصهی فرهنگ و هنر هنوز هوای امیدوارانهای به مشام نمیرسد.»
«تنها نکتهای که در سخنان آقای روحانی بود و کمی در تناقض با بحثهای دیگر ایشان به نظر میرسید، همین بحث تعریف عام و دستورگونه پایان دادن به تولید فیلمهای یأسآور و آغاز تولید فیلمهای امیدبخش بود.»
«هنرمند وقتی میتواند فضای امید را به تصویر بکشد که این فضا در جامعه کاملا مشهود باشد اما بیان دستورگونه این مبحث که تولید این دست از فیلمها کافی است و سراغ بخش دیگر برویم، میتواند تصور محدودیتی جدید را در مسیر فیلمسازان اجتماعی فراهم کند.»
میبینید که یک درخواست ساده رییس جمهور مبنی بر عدم القای یاس و ناامیدی به جامعه با ساخت آثار تلخاندیش، شبهروشنفکران را تا جایی عصبانی کرده است که حتی رئیسجمهور مورد حمایت خود را با ژدانف، مفتش فرهنگی – ایدئولوژیک حکومت استالین مقایسه میکنند و این درخواست منطقی او را دستورگونه و مانند پدران خانوادههای پدرسالار میدانند.
اما این، هم نشانهایست برای مدیران دولتی سینما برای فهم این نکته که ناامیدی جاری در فیلمهای اجتماعی سالهای اخیر و به خصوص فیلمهای اجتماعی حاضر در جشنواره پیشرو برخلاف چیزی که ایشان ادعا میکنند ناشی از فضای بستهی دولت گذشته نیست و زیاد نباید برای رسیدن به «سینمای امید» به شبهروشنفکران وطنی تکیه کنند.
جناب ایوبی در اختتامیه جشنواره «سینماحقیقت» گفتهاند که: «در جشنواره فجر امسال رنجهایی که سینماگران در طول این سالها دیدند در فیلمهایشان دیده میشود، امیدوارم ما به گونهای عمل کنیم که در سال آینده فیلمهای خوب و پرامیدی در جشنوارهها حضور داشته باشد.» و خب مواضع اخیر جماعت روشنفکر نشان میدهد تغییر دولت چقدر توانسته است در مواضع هنرمندان تاثیر بگذارد و آنها چقدر به ساخت آثار امیدوارانه پایبندند. ظاهرا یاس و ناامیدی نه آنچنان که مدیران سینمایی دولت یازدهم تصور میکنند ناشی از مدیریت دولت قبل(با وجود مشکلات مدیریتی و بی تدبیری ها)، بلکه در بین شبهروشنفکران یک مشکل اپیدمی و فراگیر است.
و البته جز اینها، این اعتراضات هنرمندان به درخواست روحانی نشانهایست برای شناخت بیشتر مردم و مخاطبان از این گروه. فهم بیشتر از این نکته که برای ساخت محصولاتی در طراز ایران و مردمش و انتقال امید و روحیه بالا به مردم، نیاز به هنرمندانی از جنس همین مردم است نه دادن تمام امکانات هنری کشور به دست گروهی اقلیت از شبهروشنفکران غربزده.
امیر ابیلی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com