کد خبر: ۱۸۶۲۷۵
تاریخ انتشار:

عمّار؛ جشنواره ای در ستایش هنرسیاسی و متعهد

و حالا «جشنوارۀ مردمی فیلم عمّار» البته با نگاه و رویکردی کاملاً متفاوت از امثال بنیامین، بار دیگر هالۀ اثر هنری را به چالش کشیده و می خواهد هنر را از سریر قدرت به پایین کشیده و به میان مردم، همان صاحبان و وارثان حقیقی هنر و فرهنگ بازگردانده تا به راستی دیده و درک شود و دستیابی به این مهم ممکن نیست، مگر با اتخاذ رویکرد علنی سیاسی و بی پروایی هنری!

پروندۀ تحلیلی بولتن نیوز به بهانۀ بازخوانی «جشنوارۀ مردمی فیلم عمّار» / 2

گروه فرهنگ و هنر-سیّدعلیرضا کیانپور، بلاخره پس از اتمام اکران های یک هفته ای چهارمین «جشنواره مردمی فیلم عمار» آیین اختتامیۀ این جشنواره در سالن اصلی سینمافلسطین و با حضور جمعی از علاقمندان، شرکت کنندگان، شخصیت های مطرح هنری و فرهنگی و خانواده های محترم شهدا برگزار گردید.

به گزارش بولتن نیوز، با به پایان رسیدن اکران فیلم های جشنوارۀ عمّار، ما نیز قصدداریم همپا و همراه عزیزان مان در جشنوارۀ عمّار که کار اصلی خود را پس از اتمام جشنواره و تولید آثاری با کیفیت حداکثری در راستای اهداف جشنواره اعلام کرده اند، قصدداریم درحوزۀ کاری خودمان با پرداختن به پاری نکات و مسائل تحلیلی تر در حد وسع و بضاعت مان و نیز بنابه میزان حوصلۀ مخاطبان این پایگاه خبری، به تولید مطالب و مقالات تحلیلی با رویکرد بازخوانی کیفی آثار جشنوارۀ چهارم، جهت نیل به سطح کیفی متعالی در جشنوارۀ پنجم همت گماشته و در روزهای آتی مسائلی را طرح نماییم.

بنابه برنامه ریزی های صورت گرفته و برای رسیدن به این مقصود، سعی خواهیم کرد، از یک سو به نقد و بازخوانی برخی آثار به نمایش درآمده در جشنواره پرداخته و از دیگر سو با نگاهی انتقادی برخی زوایای ساختاری جشنوارۀ مردمی عمّار را بررسی کنیم و همچنین با دعوت از اهالی فن و نیز دبیران و برگزارکنندگان این حرکت جهادی فرهنگی به بحث و هم صحبتی با ما و شما مخاطبان محترم، مسیر را برای رسیدن به هدف مان هموار سازیم.

شاید یکی از اولین مطالبی که بر روی خروجی پایگاه خبری جشنوارۀ عمّار قرارگرفت، یادداشتی کوتاه بود که به نقل از "قابوس نامه" و تحت عنوان"جشنوارۀ عمّار؛ چرا عمّار؟!!" منتشر گردید. نویسنده در آن یادداشت البته سوال بسیار درستی را در تیتر مطلبش طرح می کند، اما درپاسخ دادن به سوال به اقتضای آن یادداشت کوتاه ضمن اشاره ای کوتاه به شخصیت حضرت عمّار، یار باوفای حضرت امیرالمومنین(ع) و صحابۀ حضرت رسول اکرم(ص) که اسوه و اسطورۀ مقاومت و روشن گری و بصیرت بود، به اختصار و با زبان استعاری به نکاتی دربارۀ رسالت و اهداف این جشنوارۀ نوپای سینمایی می پردازد.

فارغ از اشارات مختصر یادداشت یادشده در بالا، درخصوص نظم و نظام برگزاری جشنوارۀ عمّار، مرامنامه و سیاست خاص جشنوارۀ عمّار که بر آن اساس، توجه به هنر بومی و دینی در اولیت هیئت انتخاب آثار جشنواره قرار گرفته و از همه مهتر مشارکت مردم در اکران و نمایش فیلم ها در اماکنی غیر از سالن های خاص نمایش فیلم و سالن های سینما، که البته همین موارد نیز نیازمند بررسی و بازخوانی دقیق و موشکافانه است، موارد دیگری نیز درخصوص جشنوارۀ عمّار به عنوان یکی از معدود جشنواره های هنری با رویکرد علنی سیاسی کشورمان، قابل اشاره و بحث و بررسی است. با این حال بگذارید ابتدا کمی در همین سه نکتۀ بالا تدقیق کنیم و بررسی موارد دیگر را به مقالی دیگر و بخش دوم این مقاله واگذاریم.

عمّار؛ جشنواره ای با تشکیلات منظم و سازماندهی منسجم!

عمّار البته جشنوارۀ منظمی است اما منظم ترین جشنوارۀ هنری کشور نیست. لااقل در دورۀ چهارم چندان برتری قابل توجهی در این خصوص نسبت به جشنواره های دیگر دیده نشد. در عمّار هم مثل همۀ جشنواره ها، گاهی فیلمی دیرتر یا زودتر نمایش داده می شد و سخنرانی و کارگاهی عقب جلو می شد. این البته مهم است اما نه آن قدر که به همین دلیل نظم جشنواره ای را زیرسوال ببریم و نه از آن سو قرار است به خاطر تعداد کم خطاهای برنامه ای، عمّار را به عنوان منظم ترین جشنوراۀ ایران به آسمان ببریم.

اساساً بحث نظم و سازماندهی منسجم یک جشنواره، یکی ازمهم ترین ویژگی های مثبت آن جشنواره و به تعبیر حرفه ای شرط لازم و ضروری هر جشنواره ایست، آن چنان که شاید بحث از نظم یک جشنوارۀ هنری در این سطح به ظاهر کمی غیرحرفه ای و غیرضروری به نظر برسد. با این همه آن چه موجب می شود که بحث از نظم و نظام جشنوارۀ عمّار یکی از مباحثی باشد که در هر بحثی درخصوص این جشنواره در صدر مباحث قرار گیرد، همان ویژگی مردمی بودن این جشنواره است که باتوجه به این که مهمترین نکته دربارۀ عمّار نیز همین ویژگی خاصِّ مردمی بودن یا به بیان احسن همین منظور خاص از پیشوند"مردمی" برای جشنوارۀ عمّار باشد، نظم برگزاری و سازماندهی "مردم" کار سخت و بی شک مسئلۀ مهمی است.

نکتۀ حائز اهمیت اینجاست که این پیشوند"مردمی"بارها ازسوی منتقدان جشنوارۀ عمّار به نقد کشیده شده و حتی گاهی برگزارکنندگان جشنواره را متهم به مصادرۀ مفهوم مردم به نفع خودشان کرده است. بگذارید پیش از بحث از نظم، سازماندهی و برنامه ریزی جشنوارۀ عمّار، کمی در این پیشوند بحث برانگیز و منظورخاص برگزارکنندگانِ جشنوارۀ عمّار از مردم و "مردمی" بودن دقیق شویم.

جشنوارۀ "مردمی" فیلم عمّار!

برای ورود به این بحث شاید لازم باشد کمی در تاریخ عقبگرد کنیم و به فضای فرهنگی خاص، باصفا و همدلانۀ هشت سال دفاع مقدس، برویم. در آن سال ها، همان طور که مردم در خط مقدم جبهه ها پشت به پشت هم در برابر دشمن ایستادگی می کردند، در پشت جبهه ها هم همین فضای دوستانه حاکم بود و همان طور که بسیج مردم، در آن هشت سال درخشان ترین لحظات فداکاری و بزرگواریِ انسانی تاریخ را رقم زد، در شهرها و روستاها و فضای فرهنگی کشور نیز فرهنگیان و اهالی هنر با بسیج شدن و استفادۀ حداکثری از امکانات حداقلی آن روزها، سعی داشتند، با استفاده درست از اشکال گوناگون هنری و فرهنگی و همسوکردن آثارهنری با رشادت های مردان جنگ تحمیلی و بازنمایی آن بزرگمردی ها در آثارهنری و در ادامه با نمایش و ارائۀ خیابانی و عمومی آثارمختلفِ سینمایی، نمایشی، تجسمی و موسیقی در کوچه و بازار و مسجد و مدرسه و محله، با نگاهی متعهد به هنر و فرهنگ در مسیر پیروزی مادی و معنوی درجبهه های هشت سال دفاع مقدس گام برداشته و هنر را نه برای هنر و زیبایی محض؛ که برای سعادت خلق و در بزرگداشت و ستایش مقام انسان با الگوهای وطن پرستانه و دینی به کار بندند.

نتیجۀ عملی این رویکرد ناگزیر در هنر و فرهنگ، پیشرفت هایی اساسی در فرهنگ و هنر معاصر ایران، به وجود آمدن اشکال نو و خلاقانۀ هنری توسط مردم و برای مردم و از همه مهم تر ازبین رفتن"هالۀتقدسِ" اثر هنری و اماکن ارائه و نمایش هنر و عمومیت یافتن و مردمی شدن هنر بود. درحقیقت هنر که به زعم قاطبۀ متفکران و اندیشمندان هنر و علوم انسانی، یگانه شاخصه و ویژگی انسان و خالص ترین و ناب ترین نتیجۀ زندگی بشر بر روی کرۀ خاکی بوده و هست، به جایگاه اولیه و اصیل خود یعنی قلب جامعه و میان مردم بازگشت و این البته به معنی پیشرفتِ و اعتلای هنر ناب و حقیقی است.

فراموش نکنیم که مهم ترین دلیل اصالت هنرِمتعهد و مردمی دهۀ60، حقیقی بودن و درونی شدن مفهوم هنرمتعهد و مردمی برای هنرمندان و مردم آن روزها و سال ها بود. با این همه، آن چه به روشنی در رفتار و رویکرد برگزارکنندگان جشنوارۀ عمّار قابل مشاهده و بررسی است، الگوبرداری مستقیم و نعل به نعلی است که این عزیزان از شیوۀ تولید و ارائۀ هنر آن سال ها در نظر داشته و در این چهار دوره سعی در پیاده کردن آن الگوها داشتند.

به بیان دیگر، منظور مسئولان جشنوارۀ عمّار از استفاده از پیشوند"مردمی" بیش از هرچیز به نحوۀ اکران و نمایش آثار این جشنواره باز می گردد. دبیرخانۀ جشنوارۀ عمّار دی وی دی های فیلم ها را از پیش آماده کرده و مردم(متقاضیان نمایش فیلم ها در سراسر ایران) می توانند با مراجعه به این دبیرخانه و سایت جشنواره، با در اختیارگرفتن آثار جشنواره به طور رایگان، اقدام به نمایش عمومی فیلم ها در مساجد، مدارس، سالن های خصوصی و حتی خانه ها و منازل شخصی شان، کنند.

با این حساب درحقیقت بحث اول، یعنی نظم، برنامه ریزی و سازماندهی جشنوارۀ عمّار، نیاز به دقت و مدیریت جدی تری نسبت به دیگر جشنواره های هنری دارد و این جاست که وقتی می گوییم جشنوارۀ عمّار، جشنوارۀ منظمی است، منظورمان زدن حرف های تکراری و پر کردن صفحۀ کاغذمان نیست. وقتی قرار است چنین حرکت عظیمی در سطح کشور را مدیریت کنیم، لزوماً برقراری منظم و نظامند، می تواند به معنای موفقیتی نسبی تلقی شود.

ازطرفی ایراد برخی منتقدان در این خصوص که جشنواره ای همچون عمّار که ادعای مردمی بودن دارد، چرا از بحران مخاطب رنج می برد و با آن که نمایش فیلم ها را به صورت رایگان(لااقل در تهران) برنامه ریزی کرده، فقط توسط گروهی از خبرنگاران خاص و صرفاً به عنوان رویدادی رسانه ای، دنبال شده است، با آن که وارد بوده و چندان دور از حقیقت نیست، اما از آن جا منظور عمّار از مردمی بودن، اساساً چیز دیگری بوده و هست، پس بلاموضوع و غیرمرتبط خواهدبود و یا به زعم مسئولان جشنواره چنان که شنیده ایم، این گونه است.

عمّار؛ جشنواره ای سیاسی!

اما چه این ایرادات و انتقادات وارد باشند و چه بلاموضوع، آن چه روشن است این است که «جشنوارۀ"مردمی"فیلم عمّار»، جشنواره ای هنری ایست با محوریت هنرسیاسی. شاید مهمترین ویژگی این جشنواره این باشد که این نخستین بار در تاریخ هنر و فرهنگ جمهوری اسلامیست که ما این چنین علنی با حرکتی کاملاً سیاسی در مدیریت فرهنگی کشورمان، روبروییم و درحقیقت باوجود آن که پیش از این تجربۀ برگزاری جشنواره های گوناگون هنری و فرهنگی با رویکرد علنی مذهبی را پشت سر گذاشته ایم، کمتر شاهد راه اندازی جشنواره ای سیاسی در هنرمان بوده ایم که این چنین علنی خودش را سیاسی و متعهد معرفی نموده و بدون ترس از چپ و راست، بر مدعیاتش پافشاری کند.

این ها درحالی است که برخلاف نظر بسیاری از منتقدان که صرف سیاسی بودن را نکته ای منفی برای هنر می دانند، در بسیاری از نقاط جهان جشنواره هایی از این دست با رویکرد سیاسی و حتی بر اساس نوعی مرام خاص سیاسی برگذارشده و می شود که برای نمونه می توان به جشنوارۀ معتبری همچون "جشنوارۀ هنر آنارشیستی تورنتو" اشاره کرد.

با این حساب حتی اگر استفاده از پیشوند"مردمی" در جشنواره ای که چندان با استقبال عموم مردم روبرو نشده، بتواند به عنوان نقص و نکته ای منفی برداشت شود، اما سیاسی بودن این جشنوارۀ فیلم نه تنها نکته ای منفی نیست؛ که با توجه به هجمۀ فرهنگی غرب، دشمنی های رسانه ای بی حد و حصر نظام سینمایی هالییود و ... ظلم و ستمی که از سوی دول استعماری و استکبار جهانی به ما مردم ایران، مسلمانان فلسطین، مردم سوریه، انقلابیون مصر، شیعیان بحرین و عراق و ... موضوعی علنی است و بی شک مظلومان و ملت های ستم دیدۀ جهان از کشوری همچون ایران فارغ از تاریخ پرافتخار هنری و عظمت کم نظیر فرهنگی از دوران باستان، امروز نیاز صاحب فرهنگ و هنری غنی و قوی در جهان است، انتظار دارند، زبان و بیان همۀ ستم دیدگان در سراسر جهان باشد و تریبونی باشد برای همۀ مظلومانی که به دلیل قدرت پرطمطراق امپراطوری رسانه ای غرب، همیشه در اقلیت مانده و هیچ گاه فرصتی برای بروز و بیان خود نداشته اند.

درستایش هنر سیاسی

فارغ از این در مباحث درون گفتمانی هنر و فرهنگ هم همان طور که ایدۀ هنر محض و هنر ناب(هنر زیبا) طرفداران سفت و سخت بیشماری دارد که با بعضاً با رویکرد افراطی هنری که به هر شکل وابسته به چیزی غیر از مفهوم زیبایی باشد، هنر نمی دانند، بسیاری نیز به جد معتقدند که هنری که حرفی برای گفتن ندارد و تنها بر وجه زیباشناسانۀ هنر متکی است را هنری ناقص و ناکارآمد و متعلق به طبقۀ خاصی از جامعه می دانند.

درحقیقت یک چنین رویکردی، علاوه بر این که در میان بسیاری از اندیشمندان فرهنگ و هنرِ موحد طرفدار دارد، در میان متفکران، منتقدان و فلاسفۀ چپ گرا طرفداران مهم و بیشماری دارد.

برای نمونه می توان از والتربنیامین، اندیشمند آلمانی که از بزرگ ترین و تاثیرگذارترین منتقدان امپریالیسم جهانی نام برد که مهم ترین نظرات هنری اش را می توان در نظریۀ "اثر هنری در عصر بازتولیدپذیری تکنولوژیک" جستجوکرد که معتقد به لزوم از بین بردن "هالۀ تقدسی" است که در طول سالیان، در ادامۀ تقسیم ناعادلانه قدرت و ثروت و به وجود آمدن طبقات اجتماعی فقیر و غنی، به دورِ آثار هنری ساخته شده و موجب نادیده ماندن آثارهنری گردیده و جای نگاه انتقادی، جدی و موشکافانه به آثار هنری را با مشتی شعار و تحسین توخالی رومانتیک، اشغال کرده است.

و حالا «جشنوارۀ مردمی فیلم عمّار» البته با نگاه و رویکردی کاملاً متفاوت از امثال بنیامین، بار دیگر هالۀ اثر هنری را به چالش کشیده و می خواهد هنر را از سریر قدرت به پایین کشیده و به میان مردم، همان صاحبان و وارثان حقیقی هنر و فرهنگ بازگردانده تا به راستی دیده و درک شود و دستیابی به این مهم ممکن نیست، مگر با اتخاذ رویکرد علنی سیاسی و بی پروایی هنری!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین