کد خبر: ۱۸۱۰۱۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
به مناسبت سالروز ولادت آن بزرگوار؛

نگاهی به زندگی سیاسی امام کاظم(ع)

دکتر حسن رحیمی (روشن)*

امام موسی بن جعفر(ص) امام هفتم شیعیان به دلیل صبر و بردباری ملقب به کاظم، به قول مشهور در سال128 در نزدیکی مدینه متولد شد و شهادت ایشان در زندان هارون عباسی در 25 رجب سال 183 نوشته شده است .مورخان و محدثان درباره عبادت ، زهد و تقوا و علم امام سخنهای بسیار گفته اند و علاوه بر آن سخاوت امام زبانزد خاص و عام بودگفته شده امام کاظم کوچکترین فرزند، ازفرزندان امام صادق(ع)بود خردسالی امام باعث شد برخی در مورد امامت ایشان تشکیک کننداما امام ششم(ع) با نص صریح بر امامت موسی فرزند کوچک خود تاکید نمود.

1-امامت امام کاظم(ع)

ابهت و عظمت امام صادق(ع) بین مردم باعث شده بود دستگاه خلافت حساسیت خاصی نسبت به ایشان داشته باشد . امام مجبور بود برای ناشناخته ماندن امامِ پس از خود و دوری از گزند حکومت در این جا نیز بر اساس اصل تقیه عمل کند این عوامل و عوامل متعدد دیگر باعث انشعابات میان شیعیان شد برخی به اسماعیل پسر بزرگ امام صادق علاقه یافتند و در حالیکه او قبل از امام از دنیا رفت امام نیز اصرار داشت که شیعیان از مرگ او مطلع شوند و شبهه ای پیش نیاید . اما به هر حال بعد از شهادت امام صادق (ع) شش گروه در شیعه به وجود آمد که از این قرار است

1- نخست کسانی که به مهدویت و غیبت خود امام صادق(ع) اعتقاد داشتند .

2- دوم اسماعیله که هنوزاسماعیل فرزند ارشد امام صادق را زنده می دانستند .

3- سوم برخی که به امامت محمد فرزند اسماعیل معتقد شدند

4- چهارم دسته ای دیگر به امامت محمد بن جعفر معتقد شدند

5- گروهی دیگر امامت پسر دیگرامام صادق معروف به عبد الله افطح را قبول داشتند .

6- سرانجام کسانی که به امامت موسی بن جعفر(ع) معتقد شدند که عمدتا از بزرگان و فقهای شیعه بودند و جریان اصلی شیعه شناخته شدند

2-روش سیاسی امام کاظم(ع)

حکام عباسی پس از استقرار و تثبیت حکومت؛ برخورد های شدیدی را با علویان آغاز کردند این سخت گیری ها از زمان امام صادق (ع) شروع شد و تاز مان امام رضا (ع) ادامه داشت و پس ازآن اندکی فروکش کرد وپس از مامون دوباره شدت یافت. از انجا که بزرگ ترین رقیب عباسیان برای حکومت علویان بودند طبیعی بود که بشدت تحت نظر باشند. امام باپنج تن از خلفای عباسی معاصربود. این پنج نفر عبارت بودند از منصور ، مهدی ، هادی و هارون عباسی.امام کاظم بیشترین بر خورد را با هاورن داشت ؛و بارها بازداشت و روانه زندان شد. از جمله یک بار به دستور مهدی عباسی بازداشت شد و پس ازاینکه خلیفه امام علی(ع) در خواب ومورد عتاب ایشان قرار گرفت آزاد شد . از جمله حوادث مهم زمان امام هفتم قیام شخصی از علویان بنام «حسین بن علی» معروف به «شهید فخ» است این قیام در زمان هادی عباسی رخ داد ودر جریان آن حسین بن علی -که از نوادگان امام حسن مجتبی بود- به شهادت رسید . امام کاظم(ع) قیام اورا تایید نکرد و در آن شرکت ننمود و شکست او را پیش بینی کرد . برخورد های امام با هارون در ابتدای خلافتش چندان سخت گیرانه نبود، اما بعدها به سخت گیری های هارون افزوده شد. آن بزرگوار دو بار به دستور هارون زندانی شد و بار آخر که چهار سال طول کشید و در سال 183 و با شهادت آن بزرگوار پایان یافت.

مسیر حرکت امامان شیعه فرهنگی بود و رابطه با شیعیان یک رابطه علمی و امامتی بود که چهره سیاسی نداشت اما همین مقدار هم نمی توانست مورد قبول حکومت باشد، زیرا آن را زمینه ساز حرکت سیاسی می دانستند . یکی از موارد اختلاف ، تاکید علویان به انتساب به رسول خدا (ص)بود و برای آن آیه 80 سوره انعام که حضرت عیسی را که از مادر به حضرت ابراهیم(ع) می رسید فرزند ابراهیم می خواند دلیل می آورند گر چه شیعه برای امامت به وراثت نظر ندارد بلکه نصوص وارده از سوی امام سابق برای امام بعدی دلیل امامت شمرده می شود عباسیان بر اساس وراثت خود را پسر عموی پیامبر(ص) می دانستند و می گفتند چون ایشان فرزندی نداشته پس ما وارث او هستیم . در حالیکه همین دلیل هم برای علویان وجود داشت . شیعه امامیه امام خود را واجب الاطاعه می دانستند و علی رغم تقیه گاهی که این اعتقاد افشاء می شد از سوی حکومت به سختی برخورد می شد. امامان شیعه به رغم اینکه نظام حاکم را باطل می دانستند اما پس از واقعه کربلا قیام بر ضد آن را در آن شرایط موفقیت آمیز نمی دانستند . به طور کلی باآگاهی از رابطه امام و ماموم بین شیعه احساس حکومت خطر کرد و امام را به شهادت رساند . برخی سعایت برخی علویان از روی حسادت را باعث دستگیری و شهادت امام دانسته و از برادر زاده های خود امام در این زمینه نام برده اند . بنا به نقل مشهورامام هفتم توسط زهر مسموم شده و به شهادت رسید.

چنانچه ذکر شده عمده مبارزه ائمه جنبه فرهنگی داشت و یکی از این راه ها مبارزه منفی و عدم همکاری با حکومت و تشویق شیعیان از دوری گزیدن از حکومت ظالم بود از جمله منع یکی از اصحاب از کرایه دان شترانش به حکومت نمونه ای از این موارد است . نمونه ی جالب دیگر در برخورد با حکومت برخورد با علی بن یقطین بود که امام از وی خواست در دستگاه خلافت به عنوان وزیر بماند و بکوشد تا شیعیان را از گرفتاری نجات دهد .

-3 امام کاظم و مباحث کلامی و فکری

» معتزله» از جمله فرقه هایی بودند که در قرن نخست هجری پدیدار شدند . اساس فکری معتزله عقل گرایی بود به این معنی که سعی می شد مسائل دینی در سایه عقل توجیه شود اصل توجه به عقل برای شیعه امامیه پذیرفتنی بود اما افراط در این مسیر را روا نمی دانستند . در مقابلِ معتزله ، اهل حدیث قرار داشتند که گرفتاری بسیاری از احادیث جعلی بوده اند . در بین این دو جریان تشیع به رهبری امام کاظم قرار داشت که مکتب فکری آن چه با معتزله و یا اهل حدیث نمی توانست همراهی دانسته باشد . برای تشیع ملاک در مباحث مختلف از جمله صفات خدا ، قرآن بود و امام پیروان را به قرآن سفارش می نمود

یکی از دلایل مهم بوجود آمدن فرق مختلف در قرون اول و دوم هجری کنار گذاشتن نص الهی درباره امامت امام علی (ع) است. رهبری سیاسی جامعه وبه تبع آن رهبری مذهبی به دست کسانی افتاد که آگاهی چندانی به آن نداشتند به طور طبیعی بسیاری که پاسخ های آنان را نمی پذیرفتند، به راه های دیگرمی رفتند و فرقه ای جدید به وجود می آمد . گروه هایی چون خوارج ، مرجعه ، معتزله عملا با هم و با حکومت اموی دارای اختلاف عمیقی بودند . روند شکل گیری اهل حدیث که روند عمومی جامعه شد از این قرار بود که حکام اموی تلاش زیادی در جعل حدیث ( سخنان پیامبر ) داشتند و این کار به دلیل یک قرن عدم کتابت حدیث بسیار اسان بود . بزودی صد ها هزار حدیث گرد آوری شد و اهل حدیث به عنوان عامه مردم مسلمان شناخته شدند دیگران به عنوان بدعت گذار ازدور خارج شدند . یکی از تلاش های امامان شیعه مبارزه فکری و فرهنگی با این روند بود .پاسخ به شبهاتی مانند اعتقاد به تشبیه و تجسم خداوند و رد وجود مکان و جایگاه برای حضرت باری تعالی از آن جمله است . اهل حدیث به دلیل عدم بکارگیری عقل از تفسیر واقعی آیات و احادیث عاجز بوده و به بی راهه می رفتند و« معتزله» به دلیل افراط در عقل گرایی ( با توجه به عقل ناقص انسان ) در دام انحراف گرفتار می شدند .خوارج مرتکب گناه کبیره را کافر می دانستند . معتزله آن را فاسق و غیر مومن می دانستند و مرجعه می گفتند شهادتین کافی است و عمل نقشی در ایمان ندارد . تشیع امامی می گفت ایمان دارای ابعاد معرفت قلبی، اقرار زبانی و عمل و خارجی است . این سخن بر مبنای حدیثی از رسول خدا بود . امام کاظم علاوه بر فعالیت های شخصی در برابر انحرافات به شیعیان و اصحاب خود سفارش می کرد که با مخالفان وارد بحث شوند . تلاش های امامان هر یک در زمان خود باعث شد که پایه فکر تشیع شکل گرفته و روز به روز گسترش یابد .


   * دانشگاه بو علی سینا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
0
3
السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین