وقتی دولت آمریکا حتی دارو در برابر طلب ما نمی دهد، حامیان جنبش ضد تحریم، به دنبال چه هستند و چه نتیجه ای می خواهند از این جنبش ضد تحریم بگیرند؟
گروه سیاسی - جنبش ضد تحریم که اخیرا توسط اصلاح طلبان و برخی هنرمندان و همچنین سیاستمدارانی چون سعید حجاریان، توصیه شده و در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، در حال عضو گیری و جلب حمایت است، به دنبال آن است که با کسب حمایت اقشار مختلف مردم در قالب یک حرکت مدنی، جنبش ضد تحریم را به کف خیابان ها بکشد و در ایران و سراسر دنیا، و با کمک ارگان های حکومتی، مدنی و بین المللی و ان جی اوهای مدنی، تحریم علیه نظام جمهوری اسلامی را آغاز نمایند.
به گزارش بولتن نیوز، اولین سوالی که مطرح است این است که چرا این جنبش در سه سال اخیر و بعد از جریان فتنه و همچنین در روزهای اوج رشد قیمت ارز و کالا و مشکلات مردم و کمبود دارو و.... مطرح نشد و چرا در آن زمان می گفتند که سوء مدیریت دولت احمدی نژاد مانع از کاهش فشارهاست و چرا علیه تحریم هیچ جنبش و حرکت سیاسی انجام نشد؟ اگر مردم ایران امروز تنها فشارهستند، در دو سال اخیر نیز تحت فشاربوده اند و سیاست مداران و هنرمندان و روشنفکران در این دو سال نیز می توانستند این گونه مسائل را مطرح کنند!
در نتیجه، این گونه طرح مسائل جنبش ضد تحریم، نشان می دهد که هدف چیز دیگری است و باید بررسی شود تا خسارت های احتمالی آن بیش از مزایای احتمالی آن نباشد.
این حرکت و جنبش ضد تحریم، ابتدا از حوزه هنر و فرهنگ و برخی افراد آغاز شده، واکنون به حوزه سیاست ورسانه ها رسیده و سعید حجاریان این موضوع را مطرح ساخته و به نظر می رسد که عده ای می خواهند با همکاری نهادهای بین المللی، حقوق بشری و... شرایط را بر علیه نظام جمهوری اسلامی آماده کنند.
زیرا ناگفته پیداست که تحریم موضوعی نیست که تنها با یک جنبش بتوان اثر آن را خاموش کرد. بلکه باید در چارچوب دیپلماسی پیگیری شود و همان طور که خود آقای حجاریان گفته باید به تدریج تحریم ها را کاهش داد و لذا این گونه سروصدا و جنبش، هیچ نتیجه ای جز ایجاد فضا برای تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی فراهم نمی کند.
براین اساس، احتمالاتا 6 ماه بعد نیز حوزه سیاست داخلی و احزاب درگیر موضوع خواهند شد و این جنبش در سیاست داخلی و مدیریت کشور نیز مسائلی را به دنبال خواهد داشت و ممکن است اختلال در کار دولت روحانی ایجاد کند و حتی جنبش به کف خیابان برسد و به جای کمک به دولت و نظام، عملا فشار بر دولت و نظام را افزایش دهد.
لذا باید توجه داشت که اصل موضوع جنبش ضد تحریم، یک حرکت فریبکارانه است و باعث می شود که اتفاقا اثرات تحریم بر ملت ایران بیشتر روشن شود و به کشورهای غربی نیز این علامت را بدهد که تحریم اثرگذار بوده و باید تحریم ها را تشدید کنند. در کجا بیشتر اثرگذاشته و بهتر است که در چه نقاطی فشار را بیشتر کنند تا صدای مردم نیز اضافه شود.
طرفداران تحریم نظام جمهوری اسلامی، که در دو سه سال گذشته و بعد از جریان فتنه ساکت بوده اند، بدون توجه به این که در دو سال گذشته نیز فشار تحریم هابیشتر شده، اکنون به جنبش ضد تحریم پیوسته اند.
اشخاصی مانند شیرین عبادی، تقی رحمانی، در خارج کشور و بسیاری از افراد در داخل کشور و....، که به جای گزینه جنگ، از گزینه تحریم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به نوعی حمایت کرده اند، اکنون از جنبش ضد تحریم دفاع کرده اند و به آن پیوسته اند.
اما باید توجه داشت که این افراد دقیقا با گزارش های مختلف می خواهند به آمریکا و غرب و... این علامت را بدهند که کار تحریم و فشار آنها نتیجه داده است و کار هدفمند خود را انجام دهید تا نظام بیشتر زیر فشار قرار گیرد.
افرادی از اصلاح طلبان و سران جنبش سبز، قبلا موضوع تقلب را تکرار می کردند اما حالا از تکرار کلمه تقلب به دلیل بی نتیجه بودن آن، فاصله گرفته و به دنبال راهکارها و شعارها و جنبش های جدید هستند.
سوال این است که نهادها و ارگان های خارج از کشور و ان جی او ها چه کسانی هستند و تا چه حد می توانند منتقد دولت آمریکا ودولت های غربی باشند و تا چه حد دلسوز ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی هستند.
آنها ممکن است که این جنبش و انتقاد علیه تحریم ها را عملا به فرصتی برای تبلیغ علیه جمهوری اسلامی تبدیل نمایند.
سوال دیگر این است که چرا در سال های قبل چنین جنبشی علیه تحریم راه نیافتاد و چرا در 2 سال گذشته اقدامی نشد.
به نظر می رسد کسانی که از جریان حوادث بعد از انتخابات و جریان فتنه و جنبش سبز و... سرخورده شده و ساکت شده بودند و فعالیت سیاسی نداشتند، در برابر تحریم هاوفشارهای غربی نیز ساکت بوده اند، اماحالا می خواهند به بهانه تحریم، یک جنبش سیاسی براه اندازند.
نفرات اصلی و سران این جنبش ضد تحریم همان هایی هستند که در 3 سال اخیر سکوت کرده اند و بعد از جریان فتنه، سرخورده و ساکت بوده اند.
نکته دیگر این است که باید اجازه داد تا دولت روحانی و ابزارهای دیپلماسی با موضوع تحریم ها برخورد کند و نباید عده ای به بهانه کمک به دولت روحانی، جنبش ضد تحریم راه اندازند و در کار دولتی که تنها چهار روز از عمر آن می گذرد، دخالت کنند و آن را کمک به دولت روحانی تلق کنند.
موضوع دیگری که باید در این زمینه به آن توجه داشت این است که این گونه جنبش های اجتماعی کارهایی است که توسط جین شارپ، توصیه شده و نظیر انقلاب های مخملی، می خواهند جنبش ضد تحریم راه اندازند.
تئوریسین جنگ نرم، با توصیه به راه اندازی این گونه جنبش ها، به دنبال براندازی برخی جریانات و حکومت ها بوده است و بسیاری از سران و تئوریسین های این گونه جنبش ها اکنون در آمریکا حضور دارند، و به جای توصیه به این گونه جنبش ها در آمریکا که بتواند پشتوانه جنبش وال استریت در آمریکا باشد، تنهابه کشورهای در حال توسعه مانند ایران توصیه می کنند که این جنبش ها را به راه انداخته و به اهداف خود برسند.
اما سوال این است که آیا لابی های سیاسی و مخالفان نظام جمهوری اسلامی و کسانی که بعد از جریان فتنه، به آمریکا واروپا فرار کردند، و به جای گزینه جنگ، گزینه تحریم ها را توصیه کرده بودند، اکنون حاضرند که علیه تحریم ها عمل کنند؟!
به نظر می رسد که این موضوع فریبی است تا از این طریق، صدای مردم علیه تحریم را درآورند و آن را به ضد خود، یعنی فشار بر نظام جمهوری اسلامی تبدیل کنند.
زیرا تحریم به خودی خود دو طرف دارد، یکی آمریکا و شورای امنیت و 5+1 و اروپا و حامیان غرب، و دیگری نظام جمهوری اسلامی وملت ایران به سبب پافشاری بر حقوق هسته ای خود...
وقتی علیه تحریم سخن گفته شود و جنبش راه بیافتد، نهادهای بین المللی خواهند گفت که نظام جمهوری اسلامی باید کاری کند که تحریم ها کاهش یابد و لذا فشار بر نظام نیز افزایش خواهد یافت و این جنبش به جریانی علیه نظام تبدیل خواهد شد.
وقتی دولت آمریکا حتی دارو در برابر طلب ما نمی دهد، حامیان جنبش ضد تحریم، به دنبال چه هستند و چه نتیجه ای می خواهند از این جنبش ضد تحریم بگیرند؟سوال دیگر این است که چرا با وجود شعار عدم تحریم دارو و مواد غذایی، آمریکا و اروپا حاضر به همکاری با ایران و ملت ایران و نیازمندان به دارو نیستند و حتی حاضر نیستند که به ایران در برابر طلب ما از شرکت های نفتی جهان، دارو بدهند!
ایران حدود یک میلیارد دلار از شل طلب دارد، درخواست دریافت آن را کردند اما گفتند که ما تنها دارو به ایران می دهیم. با توجه به انگلیسی بودن شرکت، حاضر شدند که دارو بدهند، اما آمریکا اجازه نداد که حتی دارو در برابر طلب ایران از شرکت های نفتی شل و توتال و.... بگیریم. وقتی دولت آمریکا حتی دارو در برابر طلب ما نمی دهد، حامیان جنبش ضد تحریم، به دنبال چه هستند و چه نتیجه ای می خواهند از این جنبش ضد تحریم بگیرند؟
وقتی که این جنبش به اوج خودش رسید و دارای افراد زیادی از قشرهای گوناگون شد انها را به این سوق دهند که تنها راه شکستن تحریم و موفقیت این جنبش حذف حکومت ایران است نه ایستادگی در برابر امریکا