سایت روز آن لاین (roozonline)
مقاله ای از سایت "فوروارد" منتشر کرده است که نویسنده آن می خواهد اثبات
کند "روحانی، احمدی نژاد دوم نیست"؛ آن چه می خوانید مقاله سایت "فوروارد"
است که تلاش می کند سیاست های ایران مقابل رژیم صهیونیستی را دو پاره کند:
در
حالیکه تمام جهان به احتیاط از انتخاب حسین روحانی استقبال کردهاند،
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل او را گرگی در پوست میش توصیف کرد و
وقتی خبرگزاریهای ایران به غلط از روحانی نقل کردند که اسرائیل یک "زخم
قدیمی" است که باید برداشته شود، نتانیاهو به سرعت آن را گواهی بر ادعای
خود اعلام کرد.
بعد
از اینکه اعلام شد این نقل قول اشتباه بوده و روحانی اشغال را یک زخم
توصیف کرده و اشارهای به اسرائیل یا نابودی آن نکرده است، در ابتدا
نتانیاهو واکنشی نشان نداد و سپس خبرگزاریهای بینالمللی را بخاطر انتشار
نقل قول اشتباه سرزنش کرد. [البته نتانیاهو معذرت خواهی نکرد و بر موضع
قبلی اش پافشاری کرد و گفت "روحانی با خنده بمب اتم می سازد"]
اما
واکنش سریع نتانیاهو نشان میدهد که او واقعا دلش میخواهد روحانی را چطور
ببیند: ادامهای بر تندروی محموداحمدینژاد، نه تغییراتی که او وعدهاش را
داده است.
اما روحانی چه تغییری میتواند در موضع ایران نسبت به اسرائیل ایجاد کند؟
سیاست
ایران در مورد اسرائیل هم ایدئولوژیک است و هم استراتژیک. از لحاظ
استراتژیک ایران همواره به دنبال دور کردن خود از اسرائیل بوده تا موجب خشم
جهان عرب نشود.[!] حتی شاه هم که همکاری امنیتی نزدیکی با این کشور
یهودنشین داشت در انظار عمومی خود را از اسرائیل دور نشان میداد.
ایران از لحاظ ایدئولوژی هم با اسرائیل دشمنی دارد با این وجود عوامل ایدئولوژیک ثانویه است.
اعضای
کابینه پیشنهادی روحانی هیچکدام اسرائیل را به عنوان دوست یا یک دوست
بالقوه به حساب نمیآورند، اما اطلاعات موثقی در دست است که کابینه او
میزان دشمنی با اسرائیل در دوران احمدینژاد را غیرسازنده و مغایر با منافع
ایران میدانند.
تندروهای
ایران[!] موضع داشتن در مقابل اسرائیل را یک وظیفه دینی برای تضمین عدالت
برای اسلام میدانند، اما مصلحتگرایان ایران آن را تلاشی برای احقاق حقوق
مردم فلسطین قلمداد میکنند. از این رو سعی میکند با حفظ ظاهر خود را از
مسئله دور نگه دارد. اگر موضوع احقاق حقوق فلسطینیهاست پس باید به
خواستههای آنان توجه کرد؛ نمیشود از آنها جلو زد و مفاد توافقنامهای
را که خود آنان قبول کردهاند مورد انتقاد قرار داد. طبق این چارچوب دولت
خاتمی خود را از موضع پیشین در قبال اسرائیل دور کرد و به توافقهای
فلسطینیان اعتراض نکرد.
دولت
احمدینژاد این رویکرد را تغییر داد و بار دیگر حملات به اسرائیل را
افزایش داد و موجودیت آن را به چالش کشید. احمدینژاد همچنین ایده رفراندوم
برای سرنوشت سرزمین مقدس را پیش کشید که نه تنها دولت اسرائیل با آن
مخالفت کرد بلکه مقامات فلسطینی هم با آن موافق نبودند.
روحانی
در مصاحبههای خود ثابت کرده که به اردوگاه مصلحتگرایان نزدیک است و روی
مسئله اشغال تمرکز کرده نه عوامل و اهداف ایدئولوژیک. به گفته یکی از اعضای
کابینهاش، نظر او این است که ایران موضعی مشابه مالزی در مورد اسرائیل
اتخاذ کند.
در
این صورت ایران مثل مالزی رسما اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و گاهی
سیاستهای اسرائیل را مورد انتقاد قرار میدهد اما از مقابله مستقیم با
اسرائیل هم جلوگیری میکند. در صورتیکه اسرائیل فشار بر آمریکا را برای
منزوی کردن ایران بردارد ایران نیز دست از سر اسرائیل برمیدارد. ایران
همواره از اشغال سرزمینهای فلسطینی انتقاد میکند اما در مذاکرات صلح
دخالت نمیکند و به آتش هیزم اضافه نمیکند.
پیروزی
روحانی برای هر کس که نگران امنیت اسرائیل باشد خبر خوبی است. اما به
عنوان اولین قدم نتانیاهو باید قبول کند که احمدینژاد رفته و واقعیت جدیدی
در حال سربرآوردن است.
گفتنی است تلاش مقاله نویس سایت صهیونیستی "The jewish daily forward"
برای جدایی انداختن در مواضع جمهوری اسلامی با استفاده از دو واژه
"تندروها" و "مصلحت گرایان" در حالی است که از ابتدای انقلاب اسلامی همه
مردم و مسؤولین، رژیم صهیونیستی را نامشروع دانسته و می دانند و تغییر
مسؤولین، نمی تواند در این اصل خللی وارد کند؛ چون اساسا کشوری به نام
اسرائیل وجود خارجی ندارد و آن چه که آن ها مدعی اش هستند سرزمین های
اشغالی است.
مقایسه سیاست های زمان شاه با زمان جمهوری اسلامی هم از آن حرف هاست!
از
سوی دیگر سخن از توافق نامه و صلح در فلسطین در حالی مطرح شده است که اکثر
گروه های فلسطینی مانند حماس وجهاد اسلامی رویه تشکیلات خودگردان را قبول
ندارند و اساسا آن ها را نماینده مردم فلسطین نمی دانند. سال هاست به مردم
فلسطین وعده صلح داده شده است؛ اما این صلح نتیجه ای نداشته جز زیاده خواهی
رژم صهیونیستی و شهرک سازی و آواره کردن مردم فلسطین.
مشکل
ایران با رژیم صهیونیستی، ابتدا ایدئولوژیک و سپس استراتژیک است. آرزوی
رژیم صهیونستی این است که ایران سیاستی همچون مالزی در پیش گیرد؛ چون از حد
حرف و انتقاد فراتر نمی رود. آیا تنها با انتقاد کردن مشکلی از فلسطینیان
حل می شود یا موجب گستاخی بیشتر صهیونیست ها می شود؟
منبع:جام نیوز
قیاس مع فارق
احمدی نزاد تکرار شدنی نیست
خدا نکنه دیدگاه روحانی این باشه.