حقیقتی شنیده نشده از جنگ سوریه

 استحکاماتی که گروه های مسلح در سوریه ایجاد کرده اند بسیار شبیه به استحکامات اسرائیلی که رژیم صهیونیستی درنقاط مرزی ایجاد می کند است ، همچنین شیوه نبرد آنها توسط کارشناسان اسرائیلی و آمریکایی طراحی شده است .

عملیات یورش باندهای مسلح به محله‌های شهرها را می توان به حمله نظامیان صهیونیست برای ترور یک نفر تشبیه کرد .

تمرکز در داخل مناطق مدنی را نیز می‌توان به تمرینات لشکرهای نظامی اسرائیلی ویژه نبرد در پشت جبهه تشبیه کرد .

استحکاماتی که ایجاد می شود به میزان زیادی به تونلهای غزه شباهت دارد اما اصولا این استحکامات به استحکامات اسرائیلی که رژیم صهیونیستی درنقاط مرزی ایجاد می کند بیشتر شباهت دارد . در استحکاماتی که اسرائیل ایجاد می کند شصت و شش سرباز و یک افسر می توانند با سه دسته کامل نظامی بجنگند.

همچنین افراد مسلح در اطراف مواضع خود به میزان زیادی بمب و مین و دامهای بسیار حساب شده کار گذاشته‌اند همچنانکه ارتش اسرائیل چنین کاری را در مواضع خود در جبهه نبرد انجام می دهد.

برخی خانه‌ها به دژهایی تبدیل شده است که حتی در مقابل گلوله‌های سنگین نیز مقاومت می کند. تونلهایی با دقت تمام ساخته شده است . برخی از این خانه های مستحکم احتمالا قبل از بحران سوریه ساخته شده است .
ساکنان برخی خانه‌های دیگر نیز بیرون رانده  و این خانه‌ها به خطوط پشت جبهه تبدیل شده‌اند وکارخانه های باروت ، بمب سازی ، موشکهای محلی ایجاد شده است.
این وضع از منطقه ای به منطقه دیگر تفاوت می کند اما وجه مشترک آنها استحکاماتی است که برای جنگ با لشکرهای نظامی آماده سازی شده است.

این مناطق به خصوص کفرعایا ، سلطانیه و جوبر برای آنکه ارتش آنها را پاکسازی کند به عنوان آسان‌ترین مناطق عملیات به شمار می رفت زیرا خانه ها از یکدیگر فاصله دارند.
کفر عایا برای جنگ با یک تیپ کامل نظامی یا بیشتر از یک تیپ مقاوم سازی شده است.
در کفر عایا یک خانه به عنوان مقر تک تیراندازی آماده سازی شده تا تک تیرانداز چشم انداز گسترده ای برای هدفگیری داشته باشد.

بیننده این گونه تصور می‌کند که این مقر چسبیده به یک پل ، پیش از آغاز بحران سوریه ایجاد شده است زیرا تک تیرانداز تفنگش را از مقر خود از پشت روزنه‌ای که در پل قطور بتنی غیر قابل نفوذ تعبیه شده است به هر طرف که می خواهد نشانه می رود گویا به هنگام ساختن این پل طوری طراحی شده است که روزنه برای تک تیراندازی باشد.
این خانه ها با تونلهایی که در عمق سه متری زمین ایجاد شده‌اند به یکدیگر ارتباط دارند  و همه جا نیز بمب گذاری شده است.
محله‌ها به گونه‌ای آماده شده اند که اگر یک خانه به طور کامل منهدم شود می توان به خانه دیگر رفت و به نبرد ادامه داد.

در صورتی که خودروهای زرهی پیشروی کنند سنگرها و تونلهایی در نظر گرفته شده است که جنگجویان می توانند بمبها را منفجر کنند و با موشکهای حرارتی به خودروهای زرهی حمله کنند .
آنچه به شدت باعث تعجب می شود ، آن است که کسی که وارد منطقه کفرعایا می شود با توجه به ذهنیتی که از تصاویر ویدیویی در یوتیوپ از حملات هوایی سوریه به این منطقه دارد و با توجه به نبردهای شدیدی که رخ داده است تصور می کند در این منطقه نباید دیوار سالمی وجود داشته باشد اما با دیدن خانه‌هایی که با وجود اصابت بمبها و گلوله ها سالم مانده است غافلگیر می شود و می بیند که استحکامات باندهای مسلح آسیب ندیده است و کارگاهای ساخت موادمنفجره به قوت خود باقی است و روزنه‌ها و استحکاماتی که تک تیراندازان استفاده می کنند در بسیاری از خانه ها تغییر نکرده و بمبهایی که خنثی نشده در جاهایی که کار گذاشته شده باقی مانده است.حتی یک خانه در کفر عایا وجود ندارد که بر اثر اصابت گلوله یا موشک منهدم شده باشد.

باندهای مسلح برای ایجاد استحکامات خود ابتدا به محله‌های یک شهرحمله و سلاح و افراد مسلح را جمع آوری  و سپس رسیدن تدارکات را تضمین می کنند.
سپس منتظر ورود ارتش می مانند بدین ترتیب نبرد را از وضع حمله تهاجمی به ارتش سوریه به وضع نبرد دفاع فرسایشی تبدیل می کنند تا توانایی ارتش را از بین ببرند و خانه‌ها را نیز برای تضعیف مردم تخریب می کنند.

با بیرون راندن مردم از خانه‌ها در واقع دولت سوریه که ملزم به تأمین کمکها برای بی خانمانهاست دچار ضعف می شود.

هر دفعه که نیروهای ارتش جایی را پاکسازی می کنند با دیدن استحکامات می توان با قاطعیت گفت آنچه صورت گرفته حیرت‌آوراست و جنگ خیابانی و نبرد با باندها به خودی خود آزمونی برای نیروهای ویژه است.
با بررسی چندین منطقه می توان دریافت که طرحهای باندها با دقت برای تضعیف ارتش و ملت و دولت طراحی و طوری برنامه ریزی شده است که نتوان برای آن ، تدابیر احتیاطی در نظر گرفت.
با قاطعیت می توان گفت  اقدامات ارتش سوریه نه تنها حیرت آور است بلکه مهم ترین موضوع آن است که تأسیس نیروهای دفاع ملی در سوریه که در نتیجه بحران در این کشور شکل گرفته تنها راه برای انتقال نبرد با باندهای مسلح در خارج از مناطق شهری بوده است تا ارتش عربی سوریه از حالت واکنشی به حالت عملیاتی وارد شود.

در مناطقی که نیروهای دفاع ملی شکل گرفته نتایج نیز حیرت آور بوده است و شاید یکی از علل تمایل آمریکا به مذاکره نیز آن است واشنگتن دریافته است سوریها طرحهای حساب شده آمریکایی ها را خنثی کرده اند  و در جهت برقراری امنیت و خارج کردن نبردها از شهرها و روستاها وارد شده اند