وقتی بنزین با فوب خلیج فارس 1000 تومان بود به دنبال قیمت 400 تومان و 700 تومان بودیم و حالا که نرخ ارز به 3 هزار تومان و 4 هزار تومان رسیده باید به قیمت 2500 تومانی بنزین فکر کنیم
گروه اقتصادی ـ در بررسی رابطه بازارها و سیاست های اقتصادی از یک سو و فازدوم هدفمندی یارانه ها و اقتصاد مقاومتی، به مهمترین عوامل و سیاست ها در گزارش های مختلف می پردازیم و تلاش می کنیم که عوامل اصلی از جمله، قیمت های نسبی، بازار کار، بازار سرمایه، پول و بانکداری، تراز پرداختهای غیرنفتی، بازار انرژی، بودجه و سیستم بانکی و... را مورد توجه قرار دهیم.
در اجرای اقتصاد مقاومتی و فاز دوم هدفمندی یارانه ها در سال آینده، باید به پنج عدمتعادل در سطح اقتصاد کلان شامل بازار کار، تراز پرداختهای غیرنفتی، بازار انرژی، بودجه و سیستم بانکی توجه شود.
به گزارش
بولتن نیوز، با تصویب قطعنامه شورای امنیت، موضوع تحریم ها، شکل خیلی جدی به خود گرفته است و ما به لحاظ منابع ارزی بیرونی به خصوص در بخش نفت تحت فشار قرار خواهیم گرفت و روشن شد که در مسیر ما، محدودیتهای بیرونی زیاد خواهد شد.
اگرچه می توان تاحدودی روی منابع ارزی حاصل از صادرات غیر نفتی حساب کرد اما از آن چه که اختیارات و امکانات دولت برای بازگشت ارز صادرات غیر نفتی به اندازه اختیارات در بخش ارز نفتی نیست، در نتیجه با ترفندهایی از جمله بیش بود و کمبود اظهار صادرات غیر نفتی، بخشی از ارز صادرات غیر نفتی از کشور خارج شده و یا به کشور بر نمی گردد و یا بخشی از آن به صورت خروج سرمایه در خارج کشور خواهد ماند و کسانی که می خواهند به نوعی سرمایه خود را خارج کنند، به عنوان متقاضی اصلی ارز صادرات غیر نفتی، تلاش می کنند که به این منابع دسترسی داشته باشند.
در نتیجه باید روش های نظارتی و کنترلی در گمرکات کشور، از یک سو مشوق رشد صادرات غیر نفتی باشد و نرخ ها و روش های مناسبی برای تشویق صادرکننده اعمال شود و از طرف دیگر، باید راهکارهایی تشویق بازگشت ارز به کشور و تزریق آن به اقتصاد کشور مورد توجه باشد.
بنگاهها برای کنترل هزینهها بعد از هدفمندی یارانه ها، به سمت روش هایی می روند که منجر به صرفه جویی بیشتر شود، و به سمت واردات برخی کالاها که قیمت ارزان تری از تولیدداخلی دارد می روند و سعی می کنند که هر جا امکان دسترسی به وام بانکی ارزان وجود دارد، استفاده کنند.
البته سیاستگذار و دولت و مجلس انتظار داشتند که کارخانه ها به سمت بهبود تکنولوژی و خطوط تولیدشان بروند ودر جهت کاهش مصرف انرژی سرمایهگذاری کنند و از این اصلاحات به سمت تکنولوژیهاي کمتر انرژیبر حرکت کنند. اما تحریم و نامساعدتر شدن فضای کسبوکار آنها را محدود کرده و در کوتاه مدت، امکان تغییر سریع خطوط تولید و کاهش مصرف انرژی وجود ندارد.
همچنین در شرایط تحریم، دسترسی به منابع مالی خارجی که پیش از این هم میسر نبود یا مشکل نبود، کاهش پیدا کرد.
بنابراین فشار به بازار ارز برای واردات برخی کالاها بیشتر شد و این فشار به بخش های دیگر منتقل شد که البته امکان صرفهجویی را در بخش هایی از اقتصاد ایجاد می کند. اما در عین حال به سیستم بانکی برای اخذ تسهیلات فشار وارد کرده است تا بنگاه ها مشکل خود را حل کنند.
از طرف دیگر دولت نگران این بود که این افزایش قیمت انرژی قیمت محصولات بنگاهها را افزایش دهد و تورم بالا ایجاد کند و لذا روی قیمت فروش محصولات بنگاههای تولیدی کنترل زیادی اعمال کرد. حال هر چقدر بنگاه مهمتر و بزرگتر بود، این کنترل هم جدیتر و سختتر اعمال شد و هر چقدر بنگاهها کوچکتر و کم اهمیتتر بودند، آزادی عمل بیشتری داشتند.
به عنوان مثال در مورد کارخانه های خودروسازی، کنترل قیمت زیاد بود تا حدی که انجمن خودروسازان و مدیران مالی سایپا وایران خودرو می گویند که خودرویی مانند پراید با 3تا 5 میلیون تومان خسارت تولید می شود و کمرخودروسازی تحت فشار شدید است و حفظ اشتغال در این سطح، با هزینه بسیار بالایی همراه است.
در نتیجه بنگاه هم از سوی درآمد و هم از سمت هزینه در فشار قرار گرفت. لذا تقاضا هم برای ارز و هم برای سرمایه افزایش یافت.
در نتیجه تقاضا برای نیروی کار کاهش و برای سرمایه و ارز افزایش پیدا خواهد کرد. شرایط ذکر شده در کنار افزایش شدید حجم نقدینگی، باعث شد نرخ ارز با جهش مواجه شود و این جهش در کنار افزایش قیمت انرژی، فشار زیادی را روی بازار ارز و بازار طلا می گذارد.
اصلاح اقتصادی ما نیازمند اصلاح حداقل سه قیمت با هم است: نرخ ارز، قیمت انرژی و نرخ سود بانکی. اگر این سه را با هم اصلاح نکنید،
عدم تعادل از یک بازار به بازارهای دیگر منتقل ميشود و عدم تعادل آنها را تشدید ميکند.
نمایندگان مجلس قبل از مشکلات ارزی، معتقد بودند که ما ميخواهیم به بنگاهها و خانوارها کمک کنیم و برای این کار میخواهیم نرخ ارز را پایین نگه داریم و اگر نرخ ارز بالا برود تورم را افزایش خواهد داد.
اما نتیجه این شد که دقیقا هر سه قیمت ارز، انرژی و سود بانکی در بازار افزایش یافت.
یعنی همه بازارها باید به صورت همزمان اصلاح شود نمی شود تنها یک نرخ یا یک بازار را اصلاح کرد و بقیه را رها کرد. باید به تدریج و ملایم عمل شود که فشار شدید وارد نشود.
اگر شما قیمت انرژی را افزایش دهید و بعد نرخ ارز در توالی آن افزایش یابد، فوب خلیجفارس که هدف شماست، عدد دیگری خواهد شد و دوباره باید بروید با آن قیمت خودتان را تطبیق دهید و این هدف جابهجا ميشود. یعنی وقتی بنزین با فوب خلیج فارس 1000 تومان بود به دنبال قیمت 400 تومان و 700 تومان بودیم و حالا که نرخ ارز به 3 هزار تومان و 4 هزار تومان رسیده باید به قیمت 2500 تومانی بنزین فکر کنیم