کد خبر: ۱۰۷۴۲۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
دیدگاهی پیرامون آینده انقلاب‌های عربی

در فردای فروکش کردن طوفان، دنیا با چه خاورمیانه عربی سروکار خواهد داشت

کشورهایی که در آنها انقلاب‌های مردمی ناتمام و یا مصادره شده‌اند و کشورهایی که هنوز درگیر تب‌وتاب انقلاب‌های مردمی در آتش می‌سوزند و هنوز تکلیف آنها روشن نشده است. در این بین کمتر کشور عربی است که انتظار داشته باشد از طوفان تحولات برکنار باقی بماند. بنابراین دنیای عرب با یک پرسش جدی و سرنوشت‌ساز روبه‌رو باقی مانده است.

 
 

ابرار معاصر تهران: خاورمیانه عربی و شمال آفریقا همچنان در التهاب بیداری اسلامی از نوع خاص خود و یا بهار عربی به‌سر می‌برد. التهاب از تونس، لیبی، مالی در شمال قاره آفریقا تا مصر و سودان و سومالی در شاخ آفریقا گرفته تا سوریه در سواحل شرقی مدیترانه و بحرین و عربستان و عراق در حوزه خلیج فارس با شدت تمام در جریان است. کشورهای عرب به دو گروه تقسیم شده‌اند: کشورهایی که در آنها انقلاب‌های مردمی ناتمام و یا مصادره شده‌اند و کشورهایی که هنوز درگیر تب‌وتاب انقلاب‌های مردمی در آتش می‌سوزند و هنوز تکلیف آنها روشن نشده است. در این بین کمتر کشور عربی است که انتظار داشته باشد از طوفان تحولات برکنار باقی بماند.
بنابراین دنیای عرب با یک پرسش جدی و سرنوشت‌ساز روبه‌رو باقی مانده است. پرسش این است که در فردای فروکش کردن طوفان، دنیا با چه خاورمیانه عربی سروکار خواهد داشت. اهمیت این پرسش در آن است که تاکنون به عمد کمتر به ریشه‌های بروز طوفان توجه شده است. طوفان تحول‌‌خواهی در دنیای عرب امری تصادفی نیست. اعراب بیش از نیم قرن است که تحقیر شده‌اند و در مقابل این تحقیرشدگی راه برون‌رفتی نیافته‌اند. اعراب در دو جهت با شکست سرنوشت‌سازی روبه‌رو شده‌اند:
۱. در مقابله با اسرائیل و احقاق حقوق فلسطینیان؛
۲. در جذب مدرنیسم و سازگار کردن آن با ساختارهای سنتی، فرهنگی و دینی.
نتیجه این هر دو ناکامی در جهان عرب، خشم فروخفته‌ای است که در کلیت جوامع عربی به‌طور متراکمی انباشته شده و گاه‌گاه در قالب ناآرامی‌های سیاسی ـ اجتماعی امکان بروز می‌یابد، اما این برای اولین بار است که بهار عربی تمام کشورها و تمام اقشار عرب را به میدان مبارزه کشانده است. این همگانی شدن قیام اعراب علی‌القاعده می‌بایست برای هر دو ناکامی اعراب راه‌حلی بیابد، اما روشن است که این به‌سادگی عملی نخواهد بود. بنابراین مادامی‌که مشکل دوگانه اعراب در سر جای خودش باقی بماند، انقلاب‌های عربی قابلیت دوام خواهند داشت. اینکه اعراب در هر دو شکل نظام‌های جایگزین همچنان انقلاب‌های خود را ناتمام می‌دانند و در اندیشه ادامه آن هستند به‌خوبی نشان می‌دهد که هر دو مشکل اعراب سر جای خودشان باقی مانده‌اند. این امر به‌خصوص در مصر که مهم‌ترین کشور عرب است قابل ردیابی بیشتری است.
شاخه سیاسی اخوان‌المسلمینی که جانشین رژیم سابق حسنی مبارک شده است برای هیچ‌کدام از انتظارات و مشکلات جامعه پاسخ روشنی ندارد؛ بدین‌معنا که از یک طرف در چهارچوب معادلات جهانی و منطقه‌ای قدرت قادر نیست قرارداد کمپ دیوید را با اسرائیل لغو و یا آن را تعدیل نماید و از طرف دیگر به‌دلیل ماهیت ایدئولوژیک خود قادر نیست برای آشتی دادن سنت‌های فرهنگی و مذهبی مصری‌ها با شرایط متحول جهانی و جذب سازوکارهای مدرنیسم اقدامی جدی به‌عمل آورد. دموکراسی لیبرال ساخت قدرت، از الزامات جوامع مدرن غربی تصور شده است. دولت اخوان در مصر که خود با استفاده از این سازوکار و ازطریق انتخابات عمومی به قدرت رسیده است، نمی‌تواند در چهارچوب آن راه‌حل بیابد و جامعه را به ثبات لازم برساند. میدان التحریر همچنان محل رفت‌وآمد و تجمع گروه‌های ناراضی باقی مانده است که خواهان پاسخ به هر دو مشکل یادشده دنیای عرب و مصر هستند. تازه این در کشوری است که در هر حال یک گام نسبت به سایر کشورها جلوتر است وگرنه در کشوری نظیر سوریه جنگ قدرت همچنان شدید و دورنمای آن ناروشن‌تر است.
رژیم‌های حاکم در کشورهای عربی با بن‌بست استراتژیک روبه‌رو شده‌اند و راه برون‌رفتی ندارند، اما ملت‌های عرب نیز وضعیت بهتری پیشِ روی خود نمی‌یابند: انقلاب‌های اجتماعی کرده‌اند و یا درحال انجام انقلاب‌های اجتماعی، در جنگ داخلی درگیر شده‌اند. تفاوتی نمی‌کند که نمونه سوریه باشد یا نمونه بحرین، نتیجه در هر حال یکی است. هر نظامی که جایگزین رژیم‌های دیکتاتوری سابق در هر کشور عربی بشود اگر نتواند به دو مشکل اصلی ذکرشده پاسخ مناسب بدهد در معرض عدم مقبولیت عمومی قرار خواهد داشت. خلأ اصلی قدرت در همین‌جاست که معنای واقعی خود را می‌یابد. این خلأ را ازطریق ظاهرسازی و رنگ دموکراتیک دادن به قدرت نمی‌توان پر کرد. رژیم اسرائیل همچنان عامل تهدید است و هر قدرتی که جایگزین قدرت‌های شکست‌خورده می‌شود، می‌باید برای این مشکل راه‌حل‌های روشنی در پیشِ پای توده‌های عرب بگذارد. زخم فلسطین چگونه التیام خواهد یافت با سازش یا محو اسرائیل؟ رژیم‌های نوپا چه فکری دارند که توده‌های عرب را قانع سازند؟ در هر حال پیرامون تمامی این مسائل ابهامات جدی وجود دارد و تا این ابهامات هستند هیچ حکومت جایگزینی نمی‌تواند امیدوار باشد که افکار عمومی را می‌تواند پشتوانه مشروعیت قدرت خود سازد.
اینکه خلأ قدرت به‌وجود آمده را چگونه و با بهره‌گیری از چه نیروهایی می‌توان در دنیای عرب پر کرد به‌درستی روشن نیست ولی این موضوع لااقل تاکنون روشن شده است که حکومت‌های جایگزین در مصر، تونس، لیبی و یمن آن ساختاری از قدرت را که بتواند به مشکلات اصلی پاسخ بدهد مستقر نکرده‌اند. التهاب دنیای عرب همچنان باقی است و معلوم نیست که درنهایت کدام شکل از قدرت در دنیای عرب جایگزین نظمی خواهد شد که از جنگ جهانی اول و سقوط امپراتوری عثمانی تا به امروز باقی مانده بود. آنچه مسلم است این نظم به پایان تاریخی خود نزدیک شده است ولی به‌نظر می‌رسد زمان زیادی تا استقرار نظم جایگزین لازم خواهد بود.



پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل سیاسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
آرش ایران
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۴
0
4
اولا بیداری اسلامی
دوما غرب آسیا نه خاورمیانه
بولتن متن را اصلاح کن.
مدیر پایگاه ما با شما موافقیم اما فکر می کنم چون متن متعلق به یک جای دیگر است نمی شود در آن دست برد اما نظر شما ارزشمند و قابل احترام و صحیح می باشد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین