جام جم آنلاين: هنگامي كه پاترول همراه با پيچهاي تند جاده كلات نادري دور ميزند، با هر پيچش گويي تو نيز يك بار چرخ ميخوري، يك بار بالا ميروي و يك بار پايين ميآيي. سر يك پيچ،رودخانه عيان ميشود و كوه نهان و سر پيچ ديگر، آسمان نهان ميشود و كوه عيان. زندگي از جنس كارآفريني نيز از همين جنس است؛ هر چند مسيرت را ميداني اما گاهي در شيب ميافتي و گاهي در پيچهاي مداوم. ابهام است، ابهام، اما هر بار كه آسمان را ميبيني و يك پيچ را پشت سر ميگذاري متوجه ميشوي به هدف نزديكتر شدهاي و يك پله سختي را پشت سر گذاشتهاي.
اما بگذاريد دوباره به پاترول برگرديم و كلات نادري و پيچهاي تند آن. صديقه گياهي زني است كه در پس اين كوههاي بلند و جاده تنگ اما زيبا، توانسته است يكي از كارآفرينهاي موفق بشود. ديدار من با صديقه به اين روزها برنميگردد؛ درست به خاطر دارم بهار سال 82 هنگامي كه شقايقها تازه سر از خاك برآورده بودند و نغمه رود با قدرت فراوان جاري بود با او ملاقات كردم، روستا به روستا همراه با من آمد و نتايج كارهايش را نشان داد.
كارآفريني با رويكرد اجتماعي، مهمترين رويكردي بود كه او دنبال ميكرد. بسياري از زنان همينگونه در پس كارآفريني و ايجاد كسب و كار به دنبال ايجاد شرايط بهتر و مناسبتر براي زندگي هستند، به عبارت بهتر ميخواهند كمك كنند جامعهشان بهتر، شايستهتر و انسانيتر زندگي كند.
صديقه گياهي نانوايي ساخته ، در تاسيس مدرسه براي منطقهشان مشاركت داشته، با اداره آب و برق براي لولهكشي آب منطقه و همچنين توسعه برق براي مناطق روستايي كلات همكاري داشته ، زمينهاي كشاورزيشان را توسعه داده و مهمتر از همه مشاركت اقتصادي زنان بومي را كه شايد به اندازه او توانمندي نداشتهاند، جلب كرده است.
او كه تعاوني الزهرا را با مشاركت 120 زن از 14 روستا تاسيس كرده است، با بيان خاطراتش ميگويد: وقتي كارمان را شروع كرديم خيلي مقاومت وجود داشت. درست به خاطر دارم يكي از آقايان به من گفت حاج خانم برو بنشين خانه، آقايان چه كار كردهاند كه تو ميخواهي بكني، تا حالا تعاوني مردان چه كار كرده كه شما ميخواهيد بكنيد. اما در هر صورت يكي از ويژگيهاي كارآفرين همين ابرام، اصرار و پافشاري بر هدف است، درست همان اقدامي كه افرادي مانند صديقه گياهي فارغ از هرگونه تحصيلات آكادميك به آن عمل ميكنند.
كارآفريني بستر مشاركت اقتصادي ـ اجتماعي
واقعيت اين است كه نرخ مشاركت اقتصادي زنان در جامعه ايران بسيار اندك است. مروري بر آمارهاي منتشر شده از سوي منابع رسمي نشان ميدهد از يك سونرخ بيكاري زنان حدود 20 درصد بيشتر از مردان است و از سوي ديگر نرخ مشاركت زنان در فعاليتهاي اقتصادي بسيار كم است. در همين ارتباط آمارها بيانگر آن است كه نرخ مشاركت اقتصادي مردان حدود 62 درصد است و اين نرخ براي زنان در بالاترين سطح كمتر از 15 درصد گزارش شده است.
اين موضوع را اگر در كنار افزايش زنان فارغالتحصيل و راه يافته به محافل دانشگاهي بخواهيم مقايسه كنيم، آنگاه بخش عمدهاي از سرمايه اقتصادي كشور كه در بخش آموزش عالي به زنان تخصيص مييابد به صورت كارآمدي به جامعه بازگشت پيدا نميكند. به عنوان مثال سرشماري آماري سال 90 نشان ميدهد، نرخ بيكاري زنان جوان 24 ـ 15 سال 7/42 درصد است و اين در حالي است كه نرخ بيكاري مردان در همين سن 1/20 درصد گزارش شده است. شاخص اصلي نرخ بيكاري نيز همين امر را تائيد ميكند. براساس نتايج همين سرشماري نرخ بيكاري سال گذشته 3/12 درصد بوده كه به تفكيك جنسيتي اين نرخ براي مردان 5/10 و براي زنان به 9/20 درصد رسيده است.
موضوع مشاركت زنان در عرصههاي مختلف تنها از زاويه نگاه ارزشآفرينيهاي اقتصادي حائزاهميت نيست، بلكه از زاويه نگاه اجتماعي نيز حائزاهميت است. به عنوان مثال، آمارها بيانگر آن است كه نرخ طلاق در ميان زنان شاغل كمتر از زنان غيرشاغل است. در همين ارتباط خبرگزاري مهر ميزان درخواست طلاق از سوي زنان خانهدار را در مقايسه با زنان شاغل 72 درصد بيشتر اعلام كرده است.
اما و اگرها و موانع
هرچند مفهوم كارآفريني زنان در اين سالها بيش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است، اما شاخصهايي مانند شاخص مشاركت زنان بيانگر آن است كه هنوز تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله زيادي وجود دارد. براستي چه مشكلاتي سر راه كارآفريني زنان مشاهده ميشود. فيروزه صابر ازجمله افرادي است كه به صورت تخصصي روي موضوع كارآفريني زنان كار كرده است. او در ارتباط با مشكلات كارآفريني زنان در جامعه ايران به «جامجم» ميگويد: بخشي از مشكلات زنان كارآفرين به فضاي كلي كسب و كار برميگردد. بيثباتي در عرصه كسب و كار هم براي زنان مخاطرهآفرين است و هم براي مردان و در اين شرايط زنان كارآفرين نيز از افزايش ريسكهاي احتمالي فضاي كسب و كار تاثير ميپذيرند.
وقتيكارمان را شروعكرديم خيلي مقاومت وجود داشت، يكي از آقايان به من گفت حاجخانم برو بنشين خانه،تا حالا تعاوني مردان چهكاركرده كه شما ميخواهيد انجام بدهيد
صابر كه تجربه طرح ملي ترويج كارآفريني زنان را در كارنامه خود دارد، در ارتباط با ساير مشكلات زنان كارآفرين ميگويد: يكي ديگر از دغدغههاي زنان كارآفرين، وظايف خانوادگي آنهاست. زنان كارآفرين از يك سو داراي مسئوليتهاي اجتماعي و اقتصادي هستند كه بايد در برابر آن پاسخگو باشند و از سوي ديگر در برابر خانواده، مديريت خانواده و تربيت فرزندانشان پاسخگو هستند تا جايي كه شايد برخي از آنها مجبور شوند براي مدتي فعاليتشان را محدود كنند يا اين كه از كارشان منفك شوند.
قوانين دست و پاگير
فضاي كسب و كار در كشور ما، فضاي به نسبت سختي است؛ اين موضوعي است كه بارها مورد توجه كارشناسان و فعالان عرصه كسب و كار قرار گرفته است. به صورت كلي اين سختي فضاي كسب و كار يك مساله عمومي است و كارشناسان نيز در اين ارتباط بارها تاكيد كردهاند كه گسترش فضاي كسب و كار در كشور وابسته به روانسازي فضاي كسب و كار، كاستن از حجم تصديگريهاي دولتي و ترغيب كارآفرينان است.
اما زنان با توجه به مسئوليتهاي خانوادگي كه بهعهده دارند و همچنين نبود زيرساختهاي تربيتي براي تشويق فعاليتهاي اقتصادي ـ اجتماعيشان، هنگامي كه در مواجهه با اين شرايط قرار ميگيرند گزينه عدم استمرار را زودتر از مردان انتخاب ميكنند.
فيروزه صابر در همين ارتباط ميگويد: هماكنون به جهت عمومي قوانين ما طوري نيست كه بگوييم در برخي ابعاد براي زنان ممنوعيت ايجاد كرده است، برخي از اين قوانين مشكلساز بوده كه در طول زمان اصلاح شده است. به عنوان نمونه در برخي موارد در مجوزهايي كه از سوي نهادهاي دولتي ارائه ميشد، گاهي اوقات يك سري شرايط سني يا شرايط تاهل وجود داشت كه متقاضيان را با مشكل روبهرو ميكرد، اما اين موانع هماكنون تا حد زيادي مرتفع شده است.
او از جمله موانع باقيمانده به مشكل سفرهاي خارجي زنان كارآفرين اشاره ميكند و اين مشكلي است كه توسط زنان كارآفرين نيز بيان ميشود. به عنوان نمونه در يكي از گفتوگوهايي كه با يكي از كارآفرينان زن داشتم، او تاكيد ميكرد: من براي خروج از كشور نياز به اجازه همسرم دارم و همسرم در هر شرايطي ميتواند مرا ممنوعالخروج كند.
ترويج كارآفريني
اگر بر اين باور باشيم كه كار خود عبادت است، آن گاه نگرشمان به كارآفريني نيز تغيير پيدا ميكند و ميتوانيم مباني تربيتي جامعه خود و فرزندانمان را بر اصلي بنيان بگذاريم كه براي كار ارزش عبادتگونه قائل باشد.
زنان يك عنصر مهم و تعيينكننده در فرآيند كار و كارآفريني محسوب ميشوند و در دنياي امروز فرآيندها بيش از گذشته يكپارچه شده و موفقيتهاي اجتماعي به يكديگر پيوند خورده است. جامعه امروز هنگامي خوشبخت است كه بتواند زمينههاي خوشبختي را براي تكتك افراد آن فراهم كند و زنان يكي از مهمترين بازيگران اين عرصه هستند و زنان كارآفرين در اين فرآيند نقش مضاعفي ايفا ميكنند. به سبب اين كه از يك سو به عنوان عامل موثر در نهاد خانواده جايگاه تربيتي دارند و از سوي ديگر در فرآيندهاي اجتماعي نقش حائز اهميت دارند.
كارآفريني زنان علاوه بر آثار اقتصادي، ميتواند از بروز بسياري از آسيبهاي اجتماعي نيز جلوگيري كند. موضوع زنان سرپرست خانوار، عدم استقلال مالي زنان در خانوادههاي آسيبپذير و... همه از جمله عواملي است كه سيكل معيوب فقر را تشديد ميكند و كارآفريني فرصتي است كه ميتواند همراه با توانمندسازي زنان به شكستن اين سيكل بسته و معيوب كمك كند.
مريم چهاربالش/ جام جم