کد خبر: ۱۰۱۸۱۶
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار:
حاج احمد بنیان گذار لشکر شجاع حضرت رسول (ص) بود

ادای دین به حاج احمد متوسلیان با فرازی از آغاز جنگ در مریوان

ناگهان شاهد ورود چندین فروند هواپیمای دیگر هم شدیم من که سن کمی داشتم و هیجان این موضوع مرا گرفته بود با اسلحه کلتی که داشتم به سمت هواپیماها نشانه رفتم البته یادم نیست شلیک کردم یا نه اما همین موضوع در آن روز باعث بحث ها و جدلهایی بین حاج احمد و مسئول اطلاعات شد....
بولتن نیوز: در مورد روزهای آغاز جنگ، خاطرات و روایات مختلفی مطرح شده است. اما برخی روایت ها که مربوط به نیروهای بسیجی و سپاه و ارتش ومجموع نیروهای نظامی کشور است، شنیدنی و خواندنی است.


علیرضا حسینی

جناب علیرضا حسینی(حاج رضا) از همکاران شورای سردبیری تحریریه بولتن نیوز، خاطرات جالبی از اولین روزها، اولین شلیک گلوله ها و تحرکات نظامی عراق و به دنبال آن اولین فعالیت ها برای دفاع از کشور، دارد که در ادامه می خوانیم...



اردیبهشت 59 بود که برای مبارزه با ضدانقلابیونی که شهرهای مرزی ما را در کردستان به تصرف خود در آورده و موجب اذیت و آزار مردم شده بودند به اتفاق چند نفر از دوستان عازم کردستان شدیم مدتی را در سنندج بودیم خدا رحمت کنه دوست شهیدم جلال آقا کثیری را که در این سفر همراهمان بودند بعد از مدتی که در سنندج مستقر بودیم و بعد از آمدن حاج احمد متوسلیان و حکم فرماندهی ایشان برای مریوان به اتفاق دو سه نفر از دوستان و برادر حسینی که حکم مسئولیت اطلاعات و بررسیهای سیاسی مریوان را گرفته بود با یک دستگاه هلی کوپتر شنوک به مریوان رفتیم خود این سفر حکایتهای زیبایی داشت که بعدها در خاطره دیگری خواهم گفت اما با ورود ما به پادگاه مریوان که در محاصره ضدانقلابیون بود روح تازه ای به نیروهای ارتش که در محاصره بودند دمیده شد و با کمک ارتش و سپاه به فرماندهی حاج احمد متوسلیان محاصره پادگان شکسته و بعد از چند روز شهر نیز از تصرف ضدانقلابیون خارج و ضدانقلابیون به مناطقی دور تر از شهر فراری شدند و ما وارد شهر شدیم و در این شهر فعالیتهای خود را آغاز کردیم

چند ماهی از ورود ما به شهر می گذشت و فعالیتهای سپاه باعث شده بود که ضدانقلاب تقریبا از اکثر مناطق تحت کنترل خودش فراری شود و برنامه ریزیهای حاج احمد برای تصرف نقاط استراتژیک در مریوان و عملیاتهای هماهنگ سازمان پیشمرگان مسلمان کرد با فرماندهی یکی از فرمانده هان بسیجی به نام برادر سعید و سپاه و ارتش باعث شده بود ضدانقلاب روز به روز ضعیف تر از روز قبلش بشود و شهر در آرامش و امنیت فوق العاده زندگی خود را می گذرانید و طی این مدت به خاطر مردم مومن و متدین مریوان این شهر معروف به قم کردستان شده بود



در 31 شهریور اگر اشتباه نکنم من و شهید عباس کریمی بالای پشت بام مقر اطلاعات بودیم در همان لحظه شاهد پرواز چندین فروند هواپیمای جنگنده در خاک ایران از سمت خاک عراق بودیم سریع به بچه ها گفتیم بیسیم بزنید و این موضوع را به سنندج اطلاع بدهید ناگهان شاهد ورود چندین فروند هواپیمای دیگر هم شدیم من که سن کمی داشتم و هیجان این موضوع مرا گرفته بود با اسلحه کلتی که داشتم به سمت هواپیماها نشانه رفتم البته یادم نیست شلیک کردم یا نه اما همین موضوع در آن روز باعث بحث ها و جدلهایی بین حاج احمد و مسئول اطلاعات شد البته به روایت دیگری هم می گفتند شهید عباس کریمی اسلحه کلتش را به سمت هواپیماها گرفته بود اما من ندیدم یا اگر هم دیدم الان در خاطرم نیست اما همان روز بعد از آمدن و رفتن هواپیماها و در واقع بمباران فرودگاه مهراباد توسط این هواپیماها جلسه ای در فرماندهی سپاه مریوان برگزار شد و در این جلسه مشاجره ای بین حاج احمد و برادر حسینی مسئول اطلاعات در گرفت در این میان حاج احمد دستور داد بروید و بچه های اطلاعات را که اسلحه دارند را جلب کنید و سلاح آنها را تحویل بگیرید از آن طرف برادر حسینی بشدت با این کار حاج احمد مخالفت کرد و به من گفت سریع برو مقر و اجازه نده هیچ کس وارد مقر شود مشاجره شدت گرفته بود ظاهرا حاج احمد با عباس کریمی هم تند شده بود تا اینکه با پا درمیانی رضا دستواره و علی میرکیانی و چند تن از دوستان حاج احمد عصبانیتش فروکش کرده بود و دستورش را لغو کرده بود برای همین این روز که در واقع آغاز هفته دفاع مقدس و آغاز تجاوز رزیم بعث عراق به ایران بود همواره با این خاطره در ذهنم باقی ماند



روزهای بعد شاهد جنگ هوایی بین هواپیماهای جنگی ایران و عراق بر فراز شهر هم بودیم و بعد از آن با استراتژی عالی حاج احمد قبل از اینکه عراق به فکر تصرف ارتفاعات منطقه بیافتد نیروهای سپاه و ارتش با فرماندهی حاج احمد ارتفاعات اورامانات را که تقریبا به 5 شهر کرد عراق تسلط داشت به تصرف ایران در آمد و تا پایان جنگ عراق هرگز موفق نشد از این نقطه ضربه ای به ایران بزند و همه این را مدیون مردی بودیم که امروز در اسارت رژیم جنایتکار صهیونیستی می باشد یعنی حاج احمد متوسلیان بنیان گذار لشکر شجاع 27 حضرت رسول(ص)

علیرضا حسینی


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
سعيد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۳
3
3
عالي لذت بردم خدا عمر با عزت بدهد به تحريريه شما و ديگه جان بر كفان نظام
qygdqqwa
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
3
3
20
فرزند ایران
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۶:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
2
3
درود بر همه رزمندگان اسلام درود بر همه مردانی که مردانگیشان در طول تاریخ این انقلاب همچون خورشیدی درخشان برای همیشه تاریخ می ردخشد مردانی مثل حاج رضاها که ماندند و مردانی مثل حاج احمد ها که امروز دوستدارانش همواره چشم انتظار آزادیش از اسارت صهیونیستها هستند درود بر مردانی که در این تصاویر دیده می شوند خدایا اگر شهید شده اند درجاتشان عالیست متعالی گردان و اگر زنده اند شهید از این دنیا ببرشان که تنها شهادت است که آنها را راضی می کند و لحظه و آنی آنها را رها نکن و آنها را در راه حفظ انقلاب و ولایت فقیه ثابت قدم بدار . فرزند ایران
حاج رضا
|
UNITED STATES
|
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
0
2
هوالمحبوب
دست شما درد نکنه عجب عکسایی گذاشتید منو بردید به سالهای دور در مریوان عکس آخری پر از خاطره است مردانی که هرگز خاطراتشان از یادم نمی رود توی این عکس شهید عثمان فرشته دلیر مرد این خطه حضور دارد برادر اکبر معاون حاج احمد که یک بسیجی به تمام معنا بود و امروز همچنان به عنوان یک بسیجی و رزمنده ولایتی بو و عطر حاج احمد را برای ما می دهد سرگرد صفایی عزیز از دوستان ارتشی و از لشگر قهرمان نوهد که یک کماندوی واقعی در عرصه نبرد بود که خاطرات زیادی با ایشان دارم و همیشه به یادش هستم و دوستان دیگر که عزیزان رزمنده و بزرگوار سپاه بودند و خاطرات زیادی با تک تکشان در خاطرم هست اما متاسفانه اسامیشان الان در ذهنم نیست فقط فکر می کنم عزیزی که سرش را بسته فراهانی عزیز است که پدر بزرگوارش را در عملیات دزلی از دست داد و پدرش در این عملیات توسط حزب دمکرات به شهادت رسید و نفر سمت راست با ریش بلندش که خدا اگر زنده است همواره حفظش کند فکر می کنم ایزدی بود البته شاید اسمش را اشتباه نوشته باشم و نفر نشسته کنار دست عزیز دلمان حاج احمد فردی است که امروز یکی از سرداران سپاه است ایشان نیز مرد بزرگی می باشد
خدا به حق پهلوی شکسته مادرمان حضرت زهرا(ع) حاج احمد را از اسارت دشمن صهیونیستی رها سازد تا چشم هم دوستدارانش به روی مبارکش روشن گردد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین