سوال این است که چرا اعطای پناهندگی به ساکنان اشرف توسط صلیب سرخ جهانی از سوی فرقه مجاهدین خلق دسیسه و در راستای منحل کردن فرقه شان ارزیابی میشود.
انجمن قربانیان ترور: این
جملات، بخشی از سخنان قصیم از سرکردههای فرقه مجاهدین خلق در جمع 10 الی 20 نفره
فرقه مجاهدین خلق در مرداد 1390 در ژنو است که فرقه تلاش زیادی میکند اسم آن را
«تحصن» بگذارد.
«پناهندگی تک به تک یعنی منحل شدن اشرف. حفاظت، شامل اشرفیان
بهمثابه جمع است، آنان دسیسه میکنند که بیایید تکتک پناهنده شوید، پناهندگی
تکتک یعنی منحل شدن. .........اشرفیان به صفت جمع هستند».
تامل در سخنان قصیم
نوعی اعتراف و بیانگر همه هراسی است که مجاهدین خلق از باز شدن درهای پادگان اشرف
دارد.
مهمترین قسمت جمله فوق این عبارت است: آنان دسیسه میکنند که بیایید تکتک
پناهنده شوید، پناهندگی تکتک یعنی منحل شدن.
سوای استناد به اظهارات
سیاستمداران، شخصیتها و نهادهای بینالمللی که اساساً هر گاه واقعیت و حقیقت را
میگویند و این واقعیتها به ضرر مجاهدین خلق است، همگی میشوند مزدور و قس علی
هذا، این سخن قصیم حاوی نکات روشن کننده مهمی است.
بدون هیچگونه اما و اگری از
گفته قصیم چنین استنباط میشود:
اولاً از فرقه مجاهدین خلق خواسته شده که شرایطی
را فراهم کند تا به تک تک ساکنان پادگان اشرف پناهندگی داده شود. صلیب سرخ جهانی از
جمله سازمانهای بینالمللی است که این درخواست را از فرقه مجاهدین خلق کرده
است.
ثانیاً از نظر قصیم و دیگر سرکردههای فرقه، این درخواست یک دسیسه است. وی
دقیقاً از این اصطلاح استفاده کرده است.
ثالثاً اعطای پناهندگی تک به تک به
ساکنان اشرف یعنی منحل شدن فرقه
رابعاً فرقه مجاهدین خلق با اعطای پناهندگی تک
تک به ساکنان اشرف کاملاً مخالف است. چون یک دسیسه است برای منحل شدن فرقه
بعد
از دریافتهای فوق از سخنان قصیم سوال این است که چرا اعطای پناهندگی به ساکنان
اشرف توسط صلیب سرخ جهانی از سوی فرقه مجاهدین خلق دسیسه و در راستای منحل کردن
فرقه شان ارزیابی میشود؟ چرا باید این گونه برداشت شود که در صورت مصاحبه صلیب سرخ
جهانی با تک تک ساکنان اشرف و اعطای پناهندگی فردی به تک تک آنها که امری معمول در
همه جای دنیا است (زیرا فرد را به حکم فرد بودن میپذیرند)، توطئه و دسیسهای در
کار است که فرقه مجاهدین خلق را به گفته قصیم منحل کنند؟
مگر نه این است که فرقه
مجاهدین خلق مدعی است در پادگان اشرف همه چیز آرام است و مجاهدین خلق یک ساختار
دمکراتیک دارد و اشرف نشانها با عشق و ایثار ایستادهاند.
اگر واقعاً چنین است
که ادعا میشود، پس اعطای پناهندگی تک به تک هم نمیتواند آنها را از فرقه شان جدا
کند و آنها بعد از دریافت پناهندگی هر کجا که خواستند میتوانند دور هم جمع
شوند.
هراس و وحشت سرکردههای فرقه مجاهدین خلق تنها در صورتی توجیه پذیر است که
قبول کنیم ساکنان اشرف به زور چماق و سیم خاردار در این پادگان به اسارت گرفته
شدهاند. قصیم و دیگر سرکردههای فرقه خوب میدانند هر وقت درهای پادگان اشرف به
روی نهادهای بینالمللی و صلیب سرخ جهانی باز شود و ساکنان اشرف این امکان را داشته
باشند تا مصاحبه شده و از حق پناهندگی برخوردار شوند، در ترک این اردوگاه مخوف تعلل
نخواهند کرد.
همین الان هم علیرغم گشتهای بسیار شدید و فضای کاملاً کنترل شده
داخل پادگان، کسانی که کوچکترین فرصت پیدا میکنند خود را به آن سوی دیوارها و سیم
خاردارهای پادگان میرسانند و تسلیم نیروهای عراقی میشوند.
سخنان قصیم عملاً
اعتراف یکی از سرکردههای گروهک تروریستی مجاهدین خلق به وضعیت اسفبار داخل پادگان
اشرف و تلاشهای گروهک برای پنهان نگه داشتن این وضعیت اسفناک از دید گروه و
نهادهای حقوق بشری و بینالمللی است.
از طرفی اظهارات وی نشان داد که فرقه تا چه
حد از روشن شدن واقعیتهای داخل پادگان اشرف هراس دارد.
هراس از اینکه اسرار بر
ملا شوند، ساکنان اشرف با رودرو شدن با واقعیتهای بیرون به زندگی عادی شان برگردند
و دیگر چیزی به نام اشرف نشانها!! باقی نماند تا خانم رجوی در سخنرانیهایش از نام
آنها سوء استفاده سیاسی کند.
نکته دیگری که باید به عنوان اعتراف ضمنی قصیم در
سخنانش یادآوری کرد این است که ساکنان اشرف هیچ گونه پناهندگی ندارند.
تا دیروز
سرکردههای فرقه مجاهدین خلق اصرار داشتند که ساکنان اشرف پناهنده حکومت صدام حسین
بوده و اسناد پناهندگی شان در جریان اشغال عراق نابود شده است، حال میپذیرند که
ساکنان اشرف پناهندگی ندارند و باید به آنها پناهندگی اعطا شود، اما به صورت جمعی و
گروهی؛ موضوعی که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد و کاملاً بر خلاف قوانین و مقررات
بینالمللی است.