كار ساده ای است. بدون اینكه كسی از تو خواسته باشد، به اینجا آمدی. برای پاسخ دادن به سوالی كه خود من جواب آن را از قبل میدانستم، مزد خواستی. مضافا، اینكه هیچ چیز راجع به كسب و كار من نمیدانی، چون به جای گوسفند، سگ گله را برداشتی.
کد خبر: ۱۲۸۲۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۱۱
لیوان آبی در اتاق من بود را برداشت و سر کشید. با آستین لباس هایش آبی که از دهانش شر کرده بود پاک کرد و گفت: "قشنگترین چیزی را که تمام عمرم دیده ام لبخندی است که پدرم هنگام مرگ بر لب داشت و زشت ترین چیزی که دیده ام مراسم خاکسپاری پدرم بود که همه گریه کنان جسد را دفن می کردند...
کد خبر: ۱۲۷۲۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
شب که میشود حوصلهها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک ، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
کد خبر: ۱۲۲۶۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۳