نرگس قدیریان همسر مسئول دفتر حافظ منافع ایران در مصر است. او زن ایرانی حاضر در مصر در روزهای انقلاب اخیر این كشور بوده است. روایت وی از نقش زنان مصری در بیداری اسلامی این كشور روایتی خواندنی است.
رفتارهای اسلامی جایگزین شعارهای فیمینیستی
تحول بزرگ زنان كشورهای اسلامی پس از بیداری اسلامی، چرخشی جدی در رویكردها و الگوهای رفتاری آنان در فعالیتهای سیاسی-اجتماعی بود. الگوهای مبارزاتی غربی و شعارهای فیمنیستی و حتی رفتارهای چپگرایانه در مبارزات جای خود را به رفتارها و الگوهای بومی و به مفهوم دقیقتر، الگوها و رفتارهای اسلامی داد. حضور زنان همپا و همدوش مردان در همهی عرصههای مبارزه و با حفظ تمامی حریمها و ظواهر اسلامی بود و شعارها و رویكردهای آنان نیز هیچ رنگ و بوی غربی نداشت. زنان مسلمان همچون زنان مبارز ایرانی و دقیقاً با همان ویژگیها و رفتارهای انقلابی و اسلامی، بدون هیچگونه سهمخواهی فیمنیستی یا شعارهای غربگرایانه در عرصهها حضور یافتند و این خود یكی از دلایل شباهت این انقلابها به انقلاب اسلامی ایران بود كه غربیها را نگران میكرد.
زنان مصری در تمامی مراحل انقلاب در خطوط مقدم انقلابشان حضوری جدی و پررنگ داشتند و زمینهی حضور خانوادهی خود را نیز فراهم میآوردند. وقتی زنان مصری به دیوار وحشت و سكوت نظام مخوف مبارك هجوم بردند و مردان با جرأتی مضاعف در میدان حاضر شدند و بر ترس و وحشت نهادینهشدهی خود فائق آمدند.
مصریان مردمانی محترم، اصیل، بامحبت و پایبند به خانوادهاند. الگوی خانوادگی مردم مصر شبیه ایرانیان است. یعنی الگوی رفتاری آنان در خانواده شباهت بسیاری به كشورهای عرب خلیج فارس ندارد و بر خلاف آنها، اغلب مردان مصری تكهمسر اما خانوادهها پرجمعیت هستند. یعنی متوسط ۳-۴ فرزند در خانوادههای شهری و در روستاها بسیار بیشتر از این تعداد است.
زن مصری و مدیریت خانواده
زنان مصری مادرانی بسیار مهربان، صبور، كمتوقع و اهل تسامح با همسر و فرزندان خود هستند و زندگی خانوادگی را با قناعت بسیار میگذرانند. زنان مصری در كشوری كه سیاستهای اقتصادی آن بر پایهی فقیرتر كردن هر چه بیشتر فقرا و تجمیع ثروت در مجموعههای خاصی خلاصه شده بود؛ با این هدف كه مردم را با غم نان از پرداختن به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دور كنند و در بیخبری نگهدارند. زنان اما با صبر و قناعت خود رفتاری كریمانه را به نمایش میگذاشتند. شاید برای ملت ایران قابل تصور نباشد كه تهیهی مواد غذایی كه برای یك ایرانی مسئلهای عادی و روزمره است، اما همین حد هم در مخیلهی بسیاری از خانوادههای مصری نمیگنجد. همین امر ما را به اهمیت مدیریت زنان برای حفظ خانواده در چنین جامعهای آشنا میسازد.
به همین نسبت سهم مسكن و بهداشت و تحصیلات و دیگر ملزومات زندگی با توجه به گستردگی خانواده در مصر چشمگیر است. از سوی دیگر اگر به مسائل حقوقی و قضایی و دادگاههای خانواده در مصر بپردازیم، رفتار ظالمانه و سستی و ضعف و ناتوانی مدیریتشده و عدم اهتمام به تصویب و گنجاندن قوانین مترقی مربوط به خانواده و حقوق زنان و وجود قوانین نامناسب و فساد و رشوه در دستگاه قضایی به چشم میخورد. بهصراحت میتوان گفت كه اگر زنی مصری در زندگی خود با مشكلی مواجه شود، سعی میكند حتیالمقدور با گذشتن از حقوق خود به دادگاهها مراجعه نكند و در سختترین شرایط با مشكل خود كنار بیاید.
از همین رو كشور مصر در زمان مبارك را میتوان به عنوان نمونهی ویژهی سوء مدیریت و ظلم و بیكفایتی یك حاكم غربگرا و نوكرمآب در كشوری با حجم بالای ثروتهای خدادادی به دنیا معرفی كرد. جهانیان باید بدانند كه گنج استراتژیك آمریكا در منطقه چگونه با له كردن عزت و قدرت و كرامت یك ملت متمدن، آنان را تبدیل به ملتی كرده بود كه بسیاری از آنان لقمهی نان خود را از میان زبالههای كاخها و ژنرالهایش میجستند. این مردم شریف در زیر بار ظلم و ستم هیچ رشد و پیشرفت و افق روشنی را در پیش چشم خود نداشتند و روزبهروز بیشتر در زیر كوهی از مشكلات مدفون میشدند.
مردم جهان و خصوصاً ملتهای مسلمان باید ببینند كه مدل حكومتی پیشین مصر چگونه بیش از سی سال از عمر ملتی را نابود كرد و همهی ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و از همه مهمتر غرور ملی و دینی و آمال و آرزوهای آنان را از بین برد. امروز اما مردم شریف مصر جانگرفتن دوبارهی آرزوها و روشن شدن افقها برای نسلهای جدید را در آینهی انقلابشان مشاهده میكنند و به اهمیت این خیزش و شكستن طلسم سلطهی آمریكایی-اسرائیلی و بازگشت دوبارهی این گنج استراتژیك به جایگاه اصلی خود در مجموعهی كشورهای اسلامی افتخار میكنند.
زنان مصری و سیاست
زنان مصری را شاید بتوان به عنوان یكی از مظلومترین زنان در كشورهای تحت ستم دیكتاتورهای آمریكایی دانست كه در فلاكتبارترین شرایط سیاسی-اقتصادی و اجتماعی به سر میبردند و با انواع تهاجمات و فشارها روزگار میگذراندند. جدای از محرومیتهای اقتصادی و فقر مفرط و بیكاری گستردهای كه پنجه بر حلقوم مردم مصر و زنان انداخته بود و خصوصاً زنان بیسرپرست و بدسرپرست را در زیر چرخهای زندگی له میكرد. فقر فرهنگی و بیسوادی و عدم دسترسی و اهتمام به تحصیلات عالیه برای زنان نیز فشار مضاعفی را بر آنان وارد میآورد.
اما عمدهی عقبماندگی زنان مصری را شاید بتوان در عرصههای سیاسی دانست. زنان حتی اگر از دو مانع فرهنگی و اقتصادی عبور میكردند و قصد فعالیت در عرصههای سیاسی و اجتماعی را داشتند، با دیواری آهنین مواجه میشدند كه برای عبور از آن یا مجبور به تأیید نظام فاسد و همراهی و هماهنگی با آن و خودباختگی و عدول همهجانبه از تمامی موازین انسانی و دینی خود بودند. در غیر این صورت اگر قصد حركت مستقل و آزاد در عرصههای سیاسی یا تنها شائبهی آن را داشتند، با انواع مشكلات امنیتی مواجه میشدند و در دستگاه مخوف «أمن الدولة» كه نوع پیشرفته و امروزی ساواك رژیم شاه بود، به علت وجود قانون اضطراری در زمانی نامحدود و بدون حق داشتن وكیل یا هر حقوق قانونی دیگری كه برای زندانیان وجود دارد، مجبور به تحمل وحشیانهترین و مخوفترین شكنجهها میشدند. در عین حال از تمامی حقوق انسانی و اسلامی و اجتماعی خود محروم میماندند.
از این رو خفقان شدیدی در تمامی عرصههای سیاسی مصر در زمان مبارك وجود داشت؛ عدم مشاركت در تعیین سرنوشت و انتخابات آزاد، عدم آزادی تشكیل احزاب و گروهها و انجمنها و هرگونه فضایی، نداشتن امكان تجمع و بحث و گفتوگو در زمینهی مسائل سیاسی و حتی در زمینهی مسائل دینی، خصوصاً در دانشگاهها و نیز انحصار در حوزهی نشر، كتابها و روزنامهها و مجلات. فضای سیاسی مصر، فضایی كاملاً بسته، مدیریتشده و ممنوعالورود برای مردم بود و تنها بخش كوچكی متشكل از مبارك و ژنرالها و درباریان او حق فعالیت سیاسی آن هم در محدودهی یك حزب واحد و كاملاً هماهنگ با منافع غربیان و آمریكا و اسرائیل به نام حزب ملی را داشتند. نظام تكحزبی مبارك و سیستم امنیتی او حتی در مورد اطرافیان او نیز با شدت هرچه تمامتر رفتار میكرد. در این فضا میتوان تصور كرد كه میزان مشاركت سیاسی و آزاد مردم و انتقال آراء و افكار آنان چگونه بود و خصوصاً زنان چه درصدی از میزان مشاركت سیاسی را میتوانستند به خود اختصاص دهند.
در میدان التحریر مسجدی است كه نقش مهمی در هدایت انقلاب مردم داشته و در واقع پایگاه تجمع و جلسات انقلابیون و محل امداد مجروحان و جمعآوری كمكها و هدایای مردمی و تهیه و رساندن آذوقه به انقلابیون در هنگام درگیریها و مقاومتهای طولانیمدت بود.
با تشریح شرایط فوق و مطالبات انباشتهشده و متراكم در جامعهی مصر، خصوصاً در بخش زنان كه به علت وحشیگریهای اعمالشده علیه آنان و همسران و فرزندانشان، و نیز محیط آكنده از خوف و وحشت و نارضایتیها و فشارها، میتوان دریافت كه چگونه موجی عظیم برای سرنگونی مبارك و سیستم فاسد او به راه افتاد. بهجرأت میتوانم بگویم كه زنان مصری در تمامی مراحل انقلاب در خطوط مقدم انقلابشان حضوری جدی و پررنگ داشتند و زمینهی حضور خانوادهی خود را نیز فراهم میآوردند. وقتی زنان مصری به دیوار وحشت و سكوت نظام مخوف مبارك هجوم بردند و مردان، زنان را در كنار و همگام خود در مبارزه دیدند، با جرأتی مضاعف در میدان حاضر شدند و بر ترس و وحشت نهادینهشدهی خود فائق آمدند.
موج تازهی انقلابیگری
خاطرات و صحنههای دلاوریها و مجاهدتها و رشادتهای زنان مصری بسیار شبیه رشادتهای زنان ایرانی با بسیاری از خصوصیات مشترك از وجوه اسلامی و انسانی است؛ صحنههایی كه در تاریخ ثبت شد و ماندگار ماند. خاطرات زیبایی كه شاید تنها بخش كوچكی از آن را دوربینها به تصویر كشیدند، اما همین اندك هم الهامبخش زنان در دیگر كشورها شد و در راستای رفتارهای سیاسی زنان ایرانی با همان خصوصیات به علت ویژگیهای مشترك، موج تازهای از انقلابیگری و نقشآفرینی زنان برای اصلاح جوامع پیرامونی آنان را به جهان معرفی كرد.
برخی رفتارهای انقلابی زنان مصری واقعاً دوران انقلاب ما را تداعی میكند؛ از خصوصیاتی ظاهری همچون حفظ كامل حجاب اسلامی در سختترین شرایط درگیریها، یا تشكیل زنجیرههای بزرگ جوانان برای حفظ زنان در تظاهرات میلیونی و عدم تداخل آنها گرفته تا مهمترین بخش آن كه دفاع از نهضت و جانفشانی در راه آرمانهای والای اسلامی و مجاهدت و ایثار و ازخودگذشتگی در همهی جنبهها و ظرفیتهای مادی و معنوی خود و عزیزترین سرمایههایشان اعم از همسر و فرزندان در این راه میتوان نام برد. حضور شجاعانهی زنان در صحنههای درگیری و هجوم به ارتش و رساندن وسایل مبارزه و آب و خوراك به مجاهدان و كمكهای آنان به مجروحان در خطوط مقدم و مداوا و انتقال شهدا و مجروحان، و اهدای دارو و دیگر لوازم مورد نیاز و باز كردن، درب خانهها در مناطق درگیری و پناهدادن به مجاهدان، خاطرات زنان مبارز و انقلابی ایران در مبارزه با رژیم طاغوت را به ذهن متبادر میكند. صبر و تحمل مادران و همسران شهدا و تأكید بر ادامه دادن راه عزیزانشان و احساس افتخاری كه از فداكردن عزیزانشان برای شكستن هیمنهی آمریكا و نماد طاغوت در مصر یعنی مبارك و رژیم قلدرش نیز وجوه مشترك بسیاری را با زنان ایرانی به تصویر میكشید. از سوی دیگر صبر و مقاوت در مرحلهی كنارهگیری مبارك تا برگزاری دو انتخابات مهم مجلس و ریاستجمهوری مصر و حضور پرشور زنان در صفهای طولانی همراه با كودكانشان، جلوههای زیبایی از مشاركت بالای سیاسی زنان و حمایتهای عملی آنها را از انقلابشان به رخ جهانیان میكشید. سخنرانیهای آتشین و روشنگریهای زنان انقلابی و مادران شهدا در میدان التحریر و در شبكههای تلویزیونی موجب تقویت حركت عمومی ملت به سوی نیل به اهداف انقلاب ملت مصر بود و روح عظیمی از حماسه و مجاهدت را در عمق جامعه به حركت درمیآورد.
سخنرانیهای آتشین و روشنگریهای زنان انقلابی و مادران شهدا در میدان التحریر و در شبكههای تلویزیونی موجب تقویت حركت عمومی ملت به سوی نیل به اهداف انقلاب ملت مصر بود و روح عظیمی از حماسه و مجاهدت را در عمق جامعه به حركت درمیآورد.
مسجد، نقطهی مركزی التحریر
علیرغم تمام تلاشهای آمریكا و دنبالههایش برای كمرنگ كردن صبغهی اسلامخواهی و اسلامی انقلاب مردم مصر و مدنی و لیبرالی نشان دادن آن و وارونه نمایاندن انقلاب و اهداف و شعارهای آن، ملت مصر مردمی بهشدت متدین بوده و گرایش به دینداری در طول سالیان گذشته و تظاهر به نمادهای دینی و مقیدات و آداب دینی در این كشور بهسرعت و شدت افزایش یافته است. وجود مساجد بسیار زیاد در مصر و محوریت روحانیون در هدایت مردم، خصوصاً در میدان التحریر نیز نشان از این تأثیر عمیق و گسترده داشته و دارد. شاید برای مخاطبان جالب باشد كه نقطهی مركزی برای مقاومت و حمایت از انقلاب در میدان التحریر مسجدی به نام مسجد «عمر مكرم» است كه دویست سال پیش سادات مصر آن را بنیان گذاشتهاند. این مسجد نقش مهمی در هدایت انقلاب مردم داشته و در واقع پایگاه تجمع و جلسات انقلابیون و محل امداد مجروحان و جمعآوری كمكها و هدایای مردمی و تهیه و رساندن آذوقه به انقلابیون در هنگام درگیریها و مقاومتهای طولانیمدت بود. این مسجد همچنین محل جمعآوری شهدا و محل اقامهی نماز انقلابیون است. نمازهای جمعهی این مسجد به گستردگی تمامی میدان التحریر برگزار میشود و در هر روز جمعه وحدتبخش انقلابیون و تریبون اعلام درخواستهای آنان است.
جدای از نقش محوری این مسجد، مشاركت بالای علمای اسلامی در مبارزه با رژیم و به شهادت رسیدن آنان در این راه و به طور كلی محور بودن آنها و مساجد به عنوان پایگاههای مقاومت مردمی و اقامهی نمازهای جماعت در سختترین شرایط و حتی در زیر هجوم و حملات پلیس و ارتش، همچنین اسلامی بودن شعارها و رعایت تمامی شئون و شعائر دینی نكتهای نیست كه از دید حتی عادیترین افراد جامعه پنهان بماند. ما شاهد بودیم كه فتوای رئیس الأزهر -منتخب حسنی مبارك- مبنی بر حرمت شركت در تظاهرات علیه مبارك و مشاركت در انقلاب برای مقابله با این روح اسلامخواهی صادر شد و نشان از قدرتمند بودن ماهیت اسلامی این انقلاب داشت.
از سوی دیگر رویكرد ۹۰% مردم مصر به نامزدهای اسلامی در انتخابات مجلس و تشكیل مجلسی با اكثریت مطلق اسلامگرایان، همچنین پیروزی كاندیدای اسلامگرا در انتخابات ریاستجمهوری علیرغم تمامی تلاشهای گستردهی آمریكا، دلیل محكمی بر رویكرد اسلامی مردم انقلابی مصر است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com