به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، شب گذشته هفت نفر از اراذل و اوباش خیابان مولوی قزوین که مزاحمت برای نوامیس مردم این منطقه کار مستمر و دائمشان شده بود، با قمه به سوی مسئول عملیات حوزه بسیج شهید پرویز قزوین حملهور شدند.
به گفته شاهدان عینی، ضاربان که هفت نفر بودند، با چماق و قمه به سوی حسن عالمیان به طرز وحشیانهای حملهور شده و وی را پس از ضرب و شتم با قمه از ناحیه پهلو مورد جراحت قرار دادند.
|
به گفته بستگان حسن عالمیان، چهار نفر از ضاربان فرمانده سابق پایگاه ابوترابی مسجد جامع قزوین دستگیر و سه نفر دیگر متواری شدهاند.
اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام میشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
گیری این قضیه باعث میشود سایر افراد مشابه دچار اشتباه محاسباتی شوند.
شما اگه جرات داری همون لسانی را یکبار آزمایش کن .
انشاءالله به زودی صحت پیدا کنند.
جناب ناشناس محترم اینهایی را که گفتید نمیدانم همراه ایشان بوده یا نه اما مطمئنم خدا همراهش بوده وهمین برای او کافی است
سرکار خانم چکش دفاع از دین واعتقادات که یکی از مصادیق ان امر به معروف ونهی از منکر است بر همه مسلمانان واجب است ودستور الهی چه دستوری از این بالاتر!
جناب سه نقطه با نظر شما کاملا موافقم ضمنا در جواب اعلام حضورتان درذیل خبر http://www.bultannews.com/fa/news/89230 عرض ادب کردم مراجعه بفرمایید.
خواهر عزیزسرکار خانم سهیلا ضمن تایید تاییدی که کرده اید ازجهت وظیفه سوالتان را درخبر http://www.bultannews.com/fa/news/91297 جواب دادم مراجعه فرمایید.
ودر اخر ازخداوند طلب شفای عاجل واجر فراوان برای این جانباز عزیز وتمام جانبازان دارم.
یاعلی
متشکرم از توضیحتون . موید باشید انشاالله
آیا به نظر شما در حوادث تاسف آوری مانند کوی دانشگاه حرکت چماقداران معلوم الحال امر به معروف و نهی از منکر بود؟ یا افرادی که واقعا به گربه ها هم حمله میکنند را ندیده اید؟ حتی نشنیده اید؟ به بنده حکم امر به معروف را توضیح میدهید بنابراین حتما شرایطش را هم میدانید. هر کسی (حق ندارد) سرخود و به سلیقه خودش و به خیال خودش امر به معروف کند و اینطور که حتما شما هم مشاهده میکنید نتایج(بخوانید فجایع) برعکس و گسترده به بار بیاورد.
از دید حقیر از زمانی که امر به معروف سازماندهی شد و قرار شد عده ای خاص فقط امر به معروف کنند ناهنجاریهای اجتماعی فزونی گرفت امر به معروف تکلیف الهی هر فرد مسلمانی است با این استدلال عامه مردم را از مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر کنار گذاشتیم البته منکر اشتباهات نیستم اما با تحقیق و تجسس در خصوص آمر به معروف و ناهی از منکر می توان حق از باطل را تشخیص داد اما اتفاقا فجایع از زمانی رشد پیدا کرد که مردم را از دخالت در امر به معروف حذف کردیم
از اول و آخر کامنتتان مشخص است که این شما هستید که تند میروید. حتی زحمت نمیکشید کامنت ها را درست بخوانید.
1.جناب آقای محمود حکم امر به معروف را به من توضیح داده اند من هم نوشته ام حکم را توضیح میدهید پس لابد شرایطش را هم میدانید. کجا من حکم را درخواست کرده ام؟ در این مورد منتظر عدر خواهی تان هستم.
2.بالا در جواب سه نقطه هم گفتن که درود و سلام من به آمرین معروف و ناهیان منکر واقعی از ایشان هم بلند تر است.....اگر این را هم درک کردید یک عذر خواهی دیگر بی زحمت....
3.جالب است که در این سایت عده ای دیگر مانند شما هستند که با دچار سوء تفاهم در درک مطلب یا منظور نویسنده مبشند ولی آن را یقین میدانند و شروع به شاخ و برگ دادن و بسط آن مورد میکنند !
4.عاملین کوی دانشگاه جانیان بی دینی بودند. حال شما بخواهید با چند کلمه ساده نکوهش ! خود را اعلام کنید و موضوع صحبت را به دانشجویان بکشانید ... بهتر است در خبری مربوط به آنها این کار را انجام دهید.
یخواهر گرامی سرکار خانم چکش سلام
من تازه مطلب شما را دیدم امااز بولتن عزیزممنونم که
قسمت زیادی از جواب شما را داده است و ضمن تاییدان چند نکته هم بنده از جهت وظیفه عرض میکنم:
_(هر کسی (حق ندارد) سرخود و به سلیقه خودش و به خیال خودش امر به معروف...)این قسمت از فرمایش شما درست است اما وقتی منکر ومعروف را میشناسیم که باید بشناسیم برای نهی از منکر درحال انجام وامر به معروف ترک شده بعنوان یک مسلمان وظیفه واجب داریم که عمل نکردن به این وظیفه مثل ترک نماز است برای نماز خواندن هم نیاز نیست که حتما صلاحیت ما توسط نهاد خاصی تایید شود یا حکم خاصی داشته باشیم وقطعا نماز راهم به شیوه صحیح باید بخوانیم اما نمیتوانیم چون یک عده معدودی نماز را غلط خوانده اند پس دیگر کسی نماز نخواند وفقط مثلا روحانیها نماز بخوانند!
_ گذشته از قضاوت یکطرفه درقضیه کوی دانشگاه که بولتن هم اشاره کرد وظاهرا کم اطلاعی شما در این مورداگر فرض کنیم نظر شما هم درست باشد مگر ما چند مورد مثل این قضیه داشته ایم که بتوان با استناد به انها یک امر واجب را مورد تردید قرار دهیم .
_خاصیت خیلی از امور به عمومیت وجمعی بودن ان است همانطور که بولتن فرمود ومن هم در کامنت پایین عرض کردم اگر اکثریت افراد جامعه حتی درحد با ناراحتی نگاه کردن وتذکر لسانی با متخلفین برخورد کنند دیگرکار به(بقول شما)چماق نمی کشد گر چه به نظر من در صور ت نیاز چماق وبالاتر از چماق هم باید استفاده شود.
اعلی
ضمنا یک سوال از خانم چکش :
خواهر گرامی اگر مطالبی که بنده بولتن وچند نفر ازدوستان دیگر در خصوص نظر شما گفتیم سوبرداشت است فکر نمیکنید نحوه نظر دادن شما در این مساله دخیل باشد؟
یاعلی
متاسفم که نظرات من کتبی است وامکان رسیدن صدای من به گوش شما وجود ندارد !!!! که میفرمایید صدایش را در نمی اورد!!
خواهر محترم اینهمه توضیح وسوال وضمنا تایید نظر بولتن را شما اصلا ندیدی یا همه را به پای بولتن گذاشتی .
لطفایکبار دیگرنظرات رامرور کنید هرجای نظرات بنده ابهام داشتید بفرمایید تا دوباره توضیح بدهم (شوخی:بالاخره بقول اون جک معروف! معلمی مزیتش به همینه وماهم یک جورایی معلم حساب میشیم)
یاعلی
در واقع این بنده هستم که باید ابهامات موجود در نظراتم را از شما بپرسم. نحوهء نظر دادن بنده کاملا مشخص است و برای رفع هر گونه صحبت حاشیه دار دوباره تکرار میکنم:
سلام و درود بنده بر آمرین به معروف و ناهیان از منکر اصیل و واقعی بلند است ولی چماق به دستهای سرخود را باید چماق به حلقوم کرد.
موافق نیستید؟ جز این جملهء دیگری گفته بودم که سوء برداشت بشود یا نشود؟ کجا اصل امر به معروف را زیر سوال برده بودم که آنرا به بنده توضیح دادید؟ بولتن گفت که من از شما حکم امر به معروف را درخواست کرده ام. کرده ام؟ کجا؟ نکرده ام؟ چرا سخن بولتن را تایید کردید؟!!!! و .............. به شما توصیه میکنم در دام جو سازی ناشی از بازی با کلمات توسط چند کاربر معلوم الحال !!! نیفتید. جملات را بخوانید اگر ابهامی بود بپرسید بعد شاخ و برگ بدهید. (اگر معلم هستید به نوعی همکار بنده هم محسوب میشوید خوشوقتم)
اما در خصوص نظرتان
شما در نظرتان به جد و اصرار حمله گروهی خودسر در جریان کوی دانشگاه را با الفاظ و تندی خاصی محکوم می کنید و ما هم این حرکت را رد می کنیم اما شما در بیان این نظر به همه موارد این حادثه و اغتشاش سازماندهی شده از طرف گروهی دانشجو نما و بخشی از مدیریت تندروی دولت خاتمی نمی پردازید و بنحوی این شائبه در ذهن کاربران دیگر ایجاد می شود که شما جنایاتی که توسط عده ای دانشجو نما و ضدانقلابی که امروز نمونه این افراد در سازمان سیا بر علیه انقلاب فعالیت می کنند را تایید و برخورد مردمی با این اغتشاشات را محکوم می کنید و البته معمولا بعد از ارائه نظر و حرف و سخنهای زیاد شما مبسوط توضیح می دهید که اعتقاد من اون برداشتی که شما دارید نیست خوب خواهر بسیار عزیز و گرامی ما شما از همان اول نظراتتان را کامل و بدون ابهام مطرح کنید که خدای ناکرده کدورتی بین شما که از کاربران عزیز ما هستید و دیگر کاربران عزیز ما پیش نیاید
بازهم عذرخواهی بنده را بابت درخواست حکم امر به معروف که بنده اشتباه متوجه شدم قبول بفرمایید
قضیه حکم که از طرف بولتن برداشت شده بود وبه نظر من هم درست بود شاید مهمترین دلیلش بخاطر نظر دوم شمابود:
(اگر دستور داشتند درست و درود بنده از شما هم بلند تر است ولی اگر سرخود بودند باید همان چماق را در حلقومشان فرو کرد که غلط بکنند بار دیگر...)
به همین دلیل هم بنده در جواب عرض کردم:(فاع از دین واعتقادات که یکی از مصادیق ان امر به معروف ونهی از منکر است بر همه مسلمانان واجب است ودستور الهی چه دستوری از این بالاتر)
اما بعدازتوضیح شما درنظرسوم وتذکر درباره شرایط امر به معروف ونهی ازمنکر بنده ضمن تایید نظر شما مبنی برغلط بودن برخورد سلیقه ای نظر خودم را درقالب مثال نماز توضیح دادم که :
1.نماز برهمه واجب است
2.باید به شیوه صحیح هم خوانده شود
3.غلط خواندن نماز توسط عدهای دلیل نمیشود که بگوییم ازاین به بعد فقط عده خاصی مثلا روحانیون نماز بخوانند (فقط عده ای که دستور دارند امربه معروف یانهی ازمنکرانجام دهند)
وادامه ان که دوباره نیازی به تکرار نیست .
این خلاصه بحث ما (که بازهم از مزایای معلمی است)
شما که ابهامتان را علیرغم نارضایتی از نظرات من نگفتید اما من چند سوال درباره نظراتتان دارم :
1.ایا اگر برای امر به معروف یا نهی از منکر نیاز به خشونت یا بقول شما چماق باشد نباید استفاده کرد؟
2.مقصر اصلی وقایع کوی دانشگاه چه کسانی بودند؟
3.این خبر ومظلومیت این جانباز نهی از منکر چه ارتباط منطقی بارفتار سلیقه ای عدهای درکوی دانشگاه دارد؟
خداوند عاقبت همه ما را ختم بخیر کند انشاا..
یاعلی
مساله اینجاست: این قسمتی از کامنت بنده خطاب به شما بود(به بنده حکم امر به معروف را توضیح میدهید بنابراین حتما شرایطش را هم میدانید.) بولتن عزیز دچار سوء تفاهم شدند و به نظرشان رسید که منظور بنده این است(حکم امر به معروف را توضیح میدهید؟) بنده بعید دانستم که شما متوجه جمله نشده باشید و تعجب کردم از اینکه به بولتن نگفتید اشتباه شده.
مثالی که آنرا متناسب با امر به معروف آورده اید در ذات خود بسیار جالب و منطقی بود لیکن به نظر بنده متناسب نبود! تجسم کنید شخصی مشغول ضرب و شتم فردیست و به قول خود امر به معروف میکند. نیز توضیح میدهد که تذکر با ایما و اشاره و لسانی و غیره فایده ای نداشته و در حال ادامهء دستور الهی است! تجسم کنید که همه چنین نظری داشته باشند و راست گویان و دروغ گویان درهم...زنی شکایت به دادگاه میبرد که شوهرش او را کتک زده... اگر مصداقی مانند عقیدهء شما رواج پیدا کند اولین پاسخی که به ذهن شوهر خواهد رسید این است که امر به معروفش میکردم گوش نکرد به چماق روی آوردم و ....و غیره.
و اما پاسخ های بنده :
1. خیر. به نظر من امر به معروف در جامعهء کنونی باید در حد تذکر لسانی باشد و نه بیشتر. چون بحث همان سلیقه ای که مردود نظر شما نیز بود و فاجعه ای بزرگتر به نام (نیروهای سرخود ) به وجود می آید. زور چوب و چماق نوعی مجازات برای گوش نکردن و نفهمیدن یا تجاهل به تذکرات قبلی ست که اکنون نیروی منطقی و عادلی به نام قوهء فضاییه بر سر کار است که قدرت و اجازهء تشخیص صحیح درجه بندی ها را دارد.
2.کسی نمیداند. عده ای لات با نام الله و چماق به دست وارد منطقهء امن دانشحویان شدند و فجایعی به بار آوردند که بنده از نزدیک شاهد تبعات آن بودم. اگر مشخص میشد چه کسانی هستند و صریحا از چه کسی دستور میگیرند اصول حکم بر این داشت که دادگاه های علنی برگزار شود و مجرمین آمر و فاعل به اشد مجازات برسند. بنده همیشه نظرات سیاسی مختلفی در این مورد شنیدم ولی هرگز از کشف چهره ها و مجازاتشان خبری نشد.
3. شخصی که فکر میکنم با شما در مورد وجوب امر به معروف تا اشد آن هم عقیده بوده کامنتی گذاشت بر همان مبنا. بنده چون با این امر مخالفم پاسخ ایشان را دادم. حاجی گاز اشک آور و شوکر همراه داشته یا نداشته مشخصا از چماق به دست ها(لعنت الله علیهم ) نبوده .... موضوع از اینجا شروع شد خلاصه ....
البته بسیاری از دانشجویان بودند که در این میان گول فعالیت رسانه ای روزنامه های زنجیره ای و جناح افراطی از جمله ستاد فرماندهی هدایت اشوبگران در وزرات کشور خاتمی را خوردند
اما در خصوص امر به معروف لسانی شخصا به این موضوع اعتقاد دارم اما اگر تذکر لسانی دادید اما طرف چماق برداشت و خواست تذکر لسانی شما را با مشت و چماق بدهد چه باید بکنی ؟ تو را به خدا خانم چکش بحث امر به معروف را کلی تر و جامع تر از این ببینید واگرنه یک آمر به معروف دیوانه نیست بیاید بی خودی با عامل منکر درگیر فیزیکی بشود در ضمن امر به معروف و نهی از منکر قانونی الهی و برای عامه مردم است
خانم چکش اگر کسی تخلفی کرد و به نام امربه معروف تمام کرد آیا باید در امر به معروف را بست؟ آخه خواهر من این که نمیشه به خدا ما هم مخالف بی قانونی و رفتار تند بعضی ها با مردم هستیم مخالفیم امر به معروف طوری باشد که بجای شکل اصلاحی حالت انتقامی به خودش بگیرد اما اگر مخالف این رفتار تند و خشن از دید من ضد اسلامی هستیم باید به راهش عمل کنیم با ایجاد یک مطالبه منطقی و دینی و فرهنگی در میان مردم و آمرین به معروف و ناهیان از منکر
اماتذکر لسانی مرتبه ای از امر به معروف ونهی از منکر است که یک مسلمان باید بعد از ناراحتی درونی از ترک معروف ویا انجام منکرباید انرا درچهره اش نشان دهد وبا زبان هم تذکر دهد.
یاعلی
ضمن تایید مواردی که اقامرتضی /اقا مسعود وجناب م(ناشناس) اشاره کردند
باید عرض کنم متاسفانه دلیل مهم این مشکل وخیلی از ناهنجاریهای اجتماعی دیگر مثل بیحجابی دروغ غیبت و... ترک امر به معروف ونهی از منکر توسط اکثریت مردم جامعه وعدم حساسیت جمعی است که باعث میشودهمه تذکر وبرخورد را وظیفه دیگری بدانند
و طبق حدیث معصوم عاین مساله به تدریج منجر به مفاسد بزرگتر ومسلط شدن افراد ناصالح برمردم(مثل همین خبر)میشود
اما اگر اکثریت افراد جامعه حتی درحد با ناراحتی نگاه کردن وتذکر لسانی با این اشرار برخورد کنند دیگر او با یک نفر طرف نیست که بتواند ازاین غلطها بکند .
به امید ان روز که زمینه ساز ظهور اقاخواهد بود انشاا..
یاعلی
من خودم به عنوان یک شهروند میدانم پاتوق اراذل کجاست یعنی پلیس نمیداند؟ واقعا عجیب است مثلا در فرحزاد حضور معتادین اشکار است من نمیدانم آیا اراده ای نیست؟
حتی من به شما میگویم پاتوق مال خرها کجاست و پلیس هم حتما میداند ولی...
خدایا اراذل و اوباش را خودت از صحنه روزگار محو و نابود کن
در محله سوهانک شب نیمه شعبان 15 نفر اراذل و اوباش برای خانمهایی که از هیئت آمده بودند مزاحم شدند که توسط 3 تن از بسیجیان پایگاه سلنمان به آنها تذکر داده شد که آنها با قمه به این 3 تن حمله ور شدند و آنها را ار ناحیه دست کتف و سر زخمی کردند و ریسه ها و آذین بندی را با قمه خرد و پاره کردند.
با نیروی انتظامی تماس گرفته شد بعد از 45 دقیقه در محل حاضر شدند که 2 نفر از آنها توسط مردم و بسیج دستگیر شدند و در تعقیب و گریز سر ازگل ماشین آنها چپ کرد و زخمی شدند و ساعاتی بعد افراد فراری را باز هم بسیج دستگیر کرد...........
یا حالت خوش نیست یا از اوضاع ناجا خبر نداری ؟
بیکار شدی یه زنگ بزن به همون بازرسی ببین چه جوری پیگیر میشن بعد پیشنهاد بده
خدایا اراذل و اوباش را خودت از صحنه روزگار محو و نابود کن
الهم عجل لولیک الفرج
پارسال هم یک پسر را در هم خیابان مولوی با تیغ موکت بری که به چوب چسبونده بودن را هدف قرار دادند وحتی بی غیرت ها وقتی مادر اون پسر وقتی برای دفاع از بچه اش هم که اومد جلو بهش رحم نکردند وبا تییغ موکت بری مادرش راهم زخمی کردند
درضمن قالب جدید سایتتون هم مبارک
تاسف برای اینکه هنوز لمپن ها و کلاه مخملی های جاهل نه تنها برچیده نشدند که تنها شکل عوض کردند .
تاسف برای اینکه اگر کسی تذکر بده (چه لسانی چه غیر لسانی ) که: آقا به ناموس مردم کاری نداشته باش سزاش اینه که دشنه در پهلوش فرو کنند و راهی بیمارستانش کنند و بدتر اونکه برخی دوستان هم بیان با رای منفی شون یا با سوالات عجیب و غریب حمایت کنند .
تاسف برای اینکه آیا یک جوان ایرانی واقعاً هیچ کار مهمتری جز اینکه به ناموس هموطنش دست درازی کنه نداره ؟
تاسف برای اینکه طرح دستگیری اراذل و اوباش میذاریم و همزمان با همین طرح همین اراذل و اوباش اینگونه دهن کجی می کنند .
یاد شعری از سعدی افتادم که نقل می کنه جوانی شرور بود که هر چه به او ادب و کمال آموختند باز هم به شرارت می پرداخت و سعدی شیراز گفت :
چو پنـــد و بنـــــدش نیامد به کار
درختی خبیــث است بیخش بر آر