بحران رهاشدهای که امنیت عمومی، قانون و محیطزیست را تهدید میکند
به گزارش بولتن نیوز، توفیق وحیدیآذر- وقتی از تبریز به سمت اسپیران حرکت میکنید، پیش از آنکه به مناظر طبیعی برسید، با واقعیتی نگرانکننده روبهرو میشوید: دهها سگ ولگرد در حاشیه جاده ایستادهاند، گویی منتظر پرتاب لاشهای از سوی خودروها. هر از گاهی یکی از آنها ناگهان به وسط جاده میدود؛ لحظهای که میتواند به تصادف، انحراف خودرو یا فاجعهای انسانی ختم شود. این صحنه فقط به جاده اسپیران محدود نیست؛ مسیر تبریز–اهر، اطراف باسمنج و حتی کوهستان عینالی (سرخاب) نیز سالهاست به جولانگاه سگهای بلاصاحب تبدیل شدهاند.
خطر فقط در حرکت ناگهانی آنها خلاصه نمیشود. لاشهی سگهایی که بر اثر تصادف تلف شدهاند، گاه روزها در حاشیه یا حتی وسط جاده باقی میمانند؛ تعفن، آلودگی، خطر برای خودروها و تصویری آزاردهنده از رهاشدگی مدیریت شهری. این وضعیت برای دوچرخهسواران و عابران پیاده خطرناکتر است؛ حملات ناگهانی سگها به افراد تنها، دیگر موضوعی نادر یا اغراقآمیز نیست.
آنچه ماجرا را نگرانکنندهتر میکند، ورود این بحران به قلب شهر و فضاهای عمومی است. چند روز پیش، سگ ولگردی در داخل دانشگاه تبریز به دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق حمله کرد؛ حادثهای که موجی از نگرانی ایجاد کرد و در نهایت رئیس دانشگاه را وادار به عذرخواهی رسمی نمود. وقتی دانشگاه، بهعنوان نماد امنیت و عقلانیت، از این خطر مصون نیست، دیگر نمیتوان مسئله را حاشیهای یا صرفاً احساسی دانست.
در کنار تهدید مستقیم جان انسانها، اکوسیستم طبیعی نیز بهای این بیبرنامگی را میپردازد. تغذیهی بیضابطه و افزایش انبوه سگهای ولگرد، فشار سنگینی بر حیاتوحش اطراف تبریز وارد کرده است. گونههایی مانند روباه و خرگوش، که پیشتر بخشی از تعادل طبیعی این مناطق بودند، اکنون تحت فشار رقابت و شکار قرار گرفتهاند. این مداخلهی ناآگاهانه، نه حمایت از حیوانات، بلکه تخریب همزمان طبیعت و شهر است.
در این میان، تناقضی تلخ خودنمایی میکند. چندی پیش، گروهی با عنوان «حمایت از حقوق حیوانات» در مقابل شهرداری تبریز تجمع کردند و از سگهای ولگرد دفاع نمودند؛ بیآنکه میان سگهای داخل شهر، سگهای کنار جاده و سگهای رهاشده در کوهستان تفاوتی قائل شوند. دفاع از حیات حیوانات، ارزشمند و ضروری است، اما وقتی با نادیده گرفتن امنیت شهروندان، تصادفات جادهای، حمله به انسان و تخریب اکوسیستم همراه شود، به یک مطالبهی یکسویه و غیرمسئولانه تبدیل میشود.

روباه کشته شده توسط سگ های ولگرد که با تاکسیدرمی در موزه تاریخ طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست نگه داری می شود. این روباه را من جهت تاکسیدرمی انتقال دادم
از منظر حقوقی، ماجرا ابهام ندارد. بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداری صراحتاً جمعآوری حیوانات بلاصاحب و دفع حیوانات مریض، مضر و ولگرد را از وظایف شهرداری میداند. در روستاها و حریم آنها نیز این مسئولیت بر اساس مقررات، متوجه دهیاریهاست. به بیان روشنتر، قانون، تکلیف را مشخص کرده و در صورت بروز خسارت، مسئولیت حقوقی و کیفری ترک فعل متوجه نهادهای مسئول است.
اما خلأ بزرگتر، نبود سازوکار مسئولیت برای افرادی است که بهنام حمایت، به تغذیه و تکثیر بیضابطهی سگها دامن میزنند. اگر شخص یا گروهی هزینهی نگهداری یا تغذیهی سگها را تأمین میکند، چرا نباید مسئولیت حقوقی رفتار آن حیوان را نیز بپذیرد؟ در بسیاری از کشورها، سگ بدون صاحب معنا ندارد؛ یا جمعآوری میشود یا تحت مسئولیت مشخص قرار میگیرد. پیشنهادهایی مانند صدور مجوز برای حامیان، الزام به کارت شناسایی، و نصب پلاک یا اتیکت با نام حامی بر گردن سگها نه اقداماتی خشن، بلکه گامی حداقلی برای پاسخگویی و پیشگیری از فاجعهاند.
سگهای ولگرد امروز، فقط یک مسئله حیواندوستانه نیستند؛ آنها به مسئلهای حقوقی، ایمنی، زیستمحیطی و حتی حیثیتی برای مدیریت شهری تبدیل شدهاند. ادامهی این وضعیت، یعنی پذیرش تصادف، حمله، خسارت و مرگ بهعنوان امری عادی.


سگ ها در ونیار و تغذیه ی آنها
شاید زمان آن رسیده است که مدعیالعموم بهعنوان حافظ حقوق عمومی، به این بحران ورود کند؛ نه برای تقابل با احساسات انسانی، بلکه برای اجرای قانون، حفظ جان شهروندان و بازگرداندن عقلانیت به مدیریت شهری و محیطزیستی تبریز.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com


