گروه اقتصادی، با انتصاب مسعود سمیعینژاد به ریاست هیأت عامل ایمیدرو، هر چند امیدواریها در میان فعالان معدنی برای احیای بخش معدن و صنایع معدنی بیشتر شده است؛ با این حال بررسی میدانی وضعیت معادن کشور نشان میدهد او در ابتدای مسیری قرار دارد که با انبوهی از مشکلات ساختاری، کمبود منابع، فرسودگی زیرساختها و نیازهای فوری توسعهای گره خورده و عبور از آن به اصلاحاتی عمیق و تصمیمهایی جسورانه نیاز دارد.
به گزارش بولتن نیوز، پیمان جنوبی با بیان مطلب فوق افزود، انتصاب مسعود سمیعینژاد در مهرماه ۱۴۰۴ بهعنوان معاون وزیر و رئیس هیأت عامل ایمیدرو، برای بسیاری از کارشناسان و فعالان این حوزه بهمنزله آغاز دورهای جدید در مدیریت بخش معدن کشور تلقی شده است. او که کارنامهای پر از مدیریتهای مؤثر در صنایع مادر همچون فولاد مبارکه، گروه سرمایهگذاری پارسیان و اپال پارسیان دارد، اکنون هدایت مهمترین نهاد توسعهای حوزه معدن را بر عهده گرفته است؛ نهادی که دهها شرکت بزرگ معدنی و صنعتی زیرمجموعه آن هستند و سیاستگذاری و تصمیمگیری در آن میتواند جهتگیری کلان اقتصاد معدنی کشور را رقم بزند. با این همه، ورود سمیعینژاد به ایمیدرو در حالی با انتظارات فعالان حوزه معدن و صنایع معدنی همراه شده که حجم چالشها و مسائل انباشتهشده در این بخش، مسیر پیشروی او را سنگینتر و پیچیدهتر از همیشه کرده است.
ایران بهلحاظ وسعت و تنوع ذخایر معدنی، جایگاه کمنظیری در جهان دارد. حدود ۱۵ هزار محدوده معدنی شناساییشده، وجود ذخایر غنی فلزی و غیرفلزی و قرار گرفتن کشور در کمربند جهانی مواد معدنی، ایران را در زمره ده کشور نخست جهان قرار میدهد. اما سهم واقعی معدن در اقتصاد ایران، به هیچوجه با این ظرفیت عظیم همخوانی ندارد. نبود سرمایهگذاری کافی، ضعف زیرساختها، محدودیتهای ناشی از تحریم، فرسودگی ماشینآلات و عقبماندگی فناورانه، موجب شده بخش معدن نتواند نقش شایسته خود را در رشد اقتصادی ایفا کند. حتی افزایش صادرات مواد معدنی و صنعتی در سالهای اخیر نیز نتوانسته بر ضعف ساختاری بهرهوری و بهای تمامشده بالای تولید سرپوش بگذارد.
یکی از بزرگترین چالشهای امروز ایمیدرو، مسئله تأمین مالی طرحهای بزرگ معدنی است. توسعه معادن عمیق، تکمیل زنجیرههای فولاد، مس و آلومینیوم، ایجاد واحدهای فرآوری جدید و توسعه زیرساختهایی همچون آب، برق و حملونقل، نیازمند سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری است. اما شرایط اقتصادی کشور و محدودیت دسترسی به منابع ارزی باعث شده بسیاری از پروژهها نیمهتمام بمانند. تداوم این وضعیت، نهتنها آینده تولید صنایع مادر را تهدید میکند، بلکه امکان بهرهبرداری از ذخایر جدید را نیز در سالهای آینده کاهش میدهد.
چالش مهم دیگر، عقبماندگی تکنولوژیک بخش معدن است. به دلیل تحریمها و دشواریهای واردات تجهیزات نوین، بسیاری از واحدهای تولیدی همچنان با فناوریهای قدیمی فعالیت میکنند. تجهیزات اکتشاف، ماشینآلات معدنی، فناوریهای نوین فرآوری و سیستمهای اتوماسیون، همگی نیازمند نوسازی گستردهاند. در جهانی که بهرهوری و رقابتپذیری ارتباط مستقیم با نوآوری و فناوری دارد، ادامه فعالیت با تجهیزات فرسوده موجب افزایش هزینهها و کاهش قدرت رقابتی محصولات ایرانی در بازارهای جهانی خواهد شد. یکی از مأموریتهای مهم مدیریت جدید باید ایجاد مسیرهای جدید برای انتقال فناوری، خرید ماشینآلات پیشرفته و مشارکتهای بینالمللی با وجود محدودیت ها باشد.

از سوی دیگر، خامفروشی همچنان زخمی کهنه بر پیکر معادن ایران است. بخش قابل توجهی از مواد معدنی بدون فرآوری کافی صادر میشود و ارزش افزوده اصلی در کشورهای مقصد ایجاد میشود. این روند نهتنها ارزآوری کشور را کاهش میدهد بلکه فرصت اشتغال در صنایع تکمیلی و پاییندستی را نیز از بین میبرد. مأموریت اصلی ایمیدرو، جلوگیری از خامفروشی و توسعه زنجیره ارزش است. این هدف زمانی محقق میشود که کشور بتواند صنایع پاییندستی را توسعه دهد، فرآوریهای نوین ایجاد کند و تولید محصولات نهایی را جایگزین صادرات مواد خام کند.
اصلاحات قانونی نیز بخش دیگری از مسیر دشوار سمیعینژاد خواهد بود. فعالان معدن سالهاست از اصول واگذاریها، مزایدهها، فرآیند صدور پروانهها، میزان حقوق دولتی و بروکراسی طولانیمدت انتقاد میکنند. بسیاری از این قوانین یا با شرایط روز همخوانی ندارند یا اجرا نمیشوند. برای ایجاد اعتماد و انگیزه در بخش خصوصی، بازنگری در قوانین و شفافسازی ساختار اداری یک ضرورت غیرقابل انکار است. سمیعینژاد بارها بر این موضوع تأکید کرده، اما روشن است که اجرای آن نیازمند ارادهای فراتر از اصلاحات سطحی و مقطعی است.
در کنار این مسائل، چالشهای مدیریتی نیز نقش تعیینکنندهای در آینده ایمیدرو دارند. تقویت پایگاه دادههای معدنی، یکپارچهسازی اطلاعات اکتشاف، ایجاد هماهنگی بین نهادهای مختلف زیرمجموعه وزارت صمت، ارتقای نظام نظارت بر طرحها و تعیین اولویتهای توسعهای، همگی لازم است تا ایمیدرو بتواند با سرعت و دقت بیشتری عمل کند. اهمیت این موضوع زمانی پُررنگتر میشود که بدانیم ایمیدرو علاوه بر مدیریت شرکتهای بزرگ، مسئولیت اجرای دهها طرح در حوزه فولاد، مس، آلومینیوم، سنگآهن، سرب و روی و همچنین پروژههای زیرساختی را نیز بر عهده دارد.

با وجود این چالشهای گسترده، انتظارات از مدیریت جدید نیز کم نیست. بسیاری امیدوارند که تجربه سمیعینژاد در صنایع مادر بتواند روند توسعه را در بخش معدن شتاب دهد. با این حال، واقعیت این است که عبور از بحرانهای موجود تنها با برنامهریزی بلندمدت، اصلاحات ساختاری، تقویت مشارکت بخش خصوصی، جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی و ایجاد شفافیت در تصمیمها ممکن است.
اگر ایمیدرو بتواند بر موانع مالی، فناورانه، حقوقی و مدیریتی فائق آید، بخش معدن میتواند به یکی از موتورهای اصلی رشد اقتصادی ایران تبدیل شود؛ موتوری که ظرفیت اشتغالزایی، ارزش افزودهسازی و توسعه مناطق محروم را نیز با خود همراه دارد. اما تحقق این هدف، بیش از هر چیز، به جسارت مدیریتی و اتخاذ تصمیمهایی وابسته است که آینده معدن ایران را از وضعیت کنونی جدا کند و آن را در مسیر توسعه پایدار قرار دهد.
در پایان باید یادآور شد که ایمیدرو از زمان تأسیس در سال ۱۳۸۱ تاکنون، یکی از مهمترین بازوهای توسعه صنعتی کشور بوده است. شرکتهایی همچون ملی صنایع مس ایران، فولاد خوزستان، فولاد هرمزگان، فولاد خراسان، ایرالکو، المهدی، چادرملو، گلگهر، سنگآهن مرکزی و شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، تنها بخشی از شبکه گسترده این سازمان هستند. وظایف اصلی ایمیدرو در توسعه و نوسازی بخش معدن تا تکمیل زنجیره ارزش و جذب سرمایهگذاری، اهمیتی بنیادین در آینده اقتصادی کشور دارد. بدون شک دوران مدیریت جدید، یکی از حساسترین مقاطع این سازمان خواهد بود؛ مقطعی که موفقیت یا ناکامی آن، تأثیری عمیق بر آینده اقتصاد معدنی ایران خواهد گذاشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com