به گزارش بولتن نیوز به نقل ازفارس، عذرخواهیهای دیرهنگام در سطح جامعهشناختی دیگر «نشانه اخلاق» نیستند؛ بخشی از چرخه تولید و مصرف شبهه شدهاند. در این مدل، شبههافکن ابتدا از موجآفرینی سود میبرد و سپس با یک عذرخواهی کنترلشده، از هزینههای اجتماعی شانه خالی میکند.۱. اقتصاد توجه: سود شبهه، زیان حقیقتشایعه و شبهه بهدلیل ساختار الگوریتمی شبکههای اجتماعی، چند برابر سریعتر از توضیح و تصحیح پخش میشوند.طراح شبهه عملاً سرمایه توجه جمع میکند؛ حتی اگر بعداً عذر بخواهد، موج ساخته شده کار خودش را کرده است.۲. عذرخواهی تاکتیکی؛ نه اخلاقیدر نظریههای «نمایش اجتماعیِ گافمن»، این نوع عقبنشینیها تلاشی برای ترمیم ظاهری وجهه فرد است، نه اصلاح پیام.عذرخواهی معمولاً مبهم، ناقص و دیرهنگام است؛ شکلی از «فرار رو به جلو» که میخواهد مقصر، قربانیِ سوءتفاهم جلوه کند.۳. اثرات اجتماعی: ضربهای که میماندجامعهشناسی شایعات نشان میدهد لکه شبهه میماند اما عذرخواهی پاک میشود.نتیجه چیست؟فرسایش اعتماد عمومی؛عادیشدن فرهنگ «اتهام بیهزینه»؛تضعیف سرمایه اجتماعی نهادهای رسمی.این همان خشونتِ نرمِ اطلاعاتی است که آرام اما عمیق، انسجام اجتماعی را میخورد.۴. مورد سلیمانی اردستانی: نمونهای از بیمسئولیتی ارتباطیدر این پرونده، عذرخواهی نتوانست اثر ذهنی شبهه اولیه را خنثی کند؛ زیرا آنچه دستبهدست شد شبهه بود،نه اصلاحیه.به زبان جامعهشناختی:#شبهه ساختار میسازد؛ عذرخواهی فقط صداست....۵.نتیجه رسانهایرسانهها باید این مدل رفتاری را افشا کنند:پدیدهای که طی آن «شخصیتها میکارند، جامعه میپردازد».تا زمانی که مسئولیتپذیری ارتباطی تقویت نشود، چرخه شبهه ادامه پیدا میکند و هر بار بخشی از اعتماد عمومی را میبلعد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com