گروه سیاسی: انتصاب اخیر سید صدرا میردامادی به عنوان مدیر اسناد و کتابخانه ملی منطقه شرق کشور، توسط رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نه تنها یک خبر اداری صرف نیست، بلکه به سرعت تبدیل به یک موضوع بحثبرانگیز ملی در فضای سیاسی و رسانهای ایران شده است. این انتصاب، بیش از آنکه یک تصمیم مدیریتی باشد، آزمونی است برای سنجش معیارها، اولویتها و تعهدات دولت چهاردهم (دولت پزشکیان) در بهکارگیری نیروی انسانی و مدیریت افکار عمومی.
به گزارش بولتن نیوز،تصویری که به عنوان سابقه رسانهای میردامادی در ایام اغتشاشات ۱۴۰۱ منتشر شده، نشاندهنده مواضعی صریح، رادیکال و بهشدت انتقادی علیه نظام جمهوری اسلامی و حتی آنچه در متن به عنوان "هتاکی به مذهب تشیع" تعبیر شده، میباشد. متنهای منتشر شده از سوی وی در آن مقطع، لحنی براندازانه دارد و با عباراتی چون "روزی خواهد رسید که رودهای روان خشم انباشته مردم از ظلمهای بیحد و حصر... به سیلی تبدیل شود" و انتقاد تند به مراسم مذهبی، عمق زاویه فکری او را با ساختار سیاسی و اعتقادی حاکمیت آشکار میسازد.
حال، سوال اساسی اینجاست: چگونه فردی با چنین سابقه رسانهای تند و براندازانه، در دستگاهی دولتی و حساس که متولی حفظ میراث ملی، اسناد تاریخی و هویتی کشور است، به یک پست کلیدی منصوب میشود؟
این انتصاب، ناگزیر پرسشهایی را درباره فرایند گزینش و ملاکهای شایستگی در دولت جدید مطرح میکند. اگر فرض را بر این بگذاریم که این انتخاب بر اساس صلاحیتهای تخصصی (مثلاً در حوزه کتابداری و مدیریت اسناد) صورت گرفته است، باز هم نمیتوان از کنار صلاحیتهای عمومی و سیاسی به سادگی عبور کرد.
اصل تعهد به نظام: پستهای دولتی، بهویژه در سطوح مدیریتی، نیازمند حداقل تعهد و التزام عملی به قانون اساسی و اصول نظام جمهوری اسلامی هستند. سوابق رسانهای میردامادی، این تعهد را مورد تردید جدی قرار میدهد.
حفظ وحدت و سرمایه اجتماعی: بهکارگیری افرادی که سابقه تحریک و تضعیف ارکان هویتی و اعتقادی جامعه (مانند هتاکی به مذهب) را دارند، میتواند باعث دوگانگی و شکاف در بدنه اجتماعی حامی نظام شود و عملاً به تضعیف سرمایه اجتماعی دولت بینجامد.
تفسیر دولت از «آزادی بیان»: آیا دولت پزشکیان، به کارگیری منتقدان رادیکال را ذیل مفهوم "استفاده از تمام ظرفیتهای کشور" یا "پایبندی به آزادی بیان" تعریف میکند؟ اگر چنین است، باید مرز میان نقد سازنده با موضع براندازی و هتاکی را برای مردم روشن سازد. در غیر این صورت، به نظر میرسد این انتصاب، یک خطای محاسباتی یا یک تساهل غیرقابل دفاع در فرآیند استعلام و گزینش بوده است.
این ماجرا، برای دولت پزشکیان، که با شعار عدالت و شایستهسالاری روی کار آمده، یک چالش جدی ایجاد میکند:
کاهش اعتماد جناحهای وفادار: این انتصاب، میتواند باعث دلسردی و سلب اعتماد نیروهای انقلابی و وفادار به اصول نظام شود و این پیام را منتقل کند که سوابق منفی و اقدامات براندازانه نیز میتواند مانعی برای رسیدن به مناصب دولتی نباشد.
ایجاد بهانه برای مخالفان: این موضوع، دستمایه خوبی برای مخالفان سیاسی دولت خواهد بود تا تمام کابینه را زیر سوال ببرند و ادعا کنند که دولت در تشخیص افراد و حفظ اصول خود دچار لغزش شده است.
سخن آخر، سازمان اسناد و کتابخانه ملی، گنجینه هویت و حافظه تاریخی ایران است و مدیران آن باید آیینه تمامنمای احترام به این هویت و ارکان آن باشند. دولت سیزدهم باید با شفافسازی فوری در مورد چگونگی تأیید صلاحیت این فرد و ارائه توضیحات قانعکننده به افکار عمومی، جلوی گسترش این شائبه را بگیرد که تناسب، تعهد و التزام به اصول نظام، از دایره معیارهای انتصابات دولتی خارج شده است. اگر توضیحی ارائه نشود، این انتصاب به یک نماد تناقض در دولت چهاردهم تبدیل خواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com